فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۸۶۱ تا ۱٬۸۸۰ مورد از کل ۱۰٬۸۰۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این مقاله بررسی تأثیر سواد مالی بر متغیرهای جمعیت شناختی دانشجویان کارشناسی دانشگاه های شهرستان بهبهان می باشد. در این پژوهش سعی شده است به این سوال پاسخ داده شود که؛ سواد مالی تا چه اندازه بر متغیرهای جمعیت شناختی دانشجویان کارشناسی دانشگاه های بهبهان تاثیر دارد؟ جامعه آماری این پژوهش، کلیه ی دانشجویان کارشناسی دانشگاه های بهبهان (دانشگاه صنعتی خاتم الانبیا، دانشگاه علوم پزشکی، دانشگاه آزاد اسلامی، دانشگاه پیام نور و دانشگاه فرهنگیان امام صادق) می باشد که در حال حاضر تعداد 3680 نفر از دانشجویان کارشناسی دانشگاه های شهرستان بهبهان را شامل می شود. همچنین تعداد 348 دانشجوی کارشناسی با استفاده از روش نمونه گیری کوکران به عنوان نمونه آماری انتخاب شده است. در این پژوهش برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه استاندارد سواد مالی دانشجویان، معین الدین در سال 1390 استفاده شده و در انجام آن از تکنیک های آماری توصیفی و استنباطی استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش های آماری توصیفی از جمله فراوانی، درصد فراوانی، میانگین، انحراف معیار، مینیمم، ماکزیمم و واریانس و استنباطی از جمله تحلیل رگرسیون، ضریب تعیین، ضریب همبستگی پیرسون، آزمون F و آزمون t با نرم افزار Spss 26 استفاده می گردد. نتایج پژوهش نشان می دهد، سواد مالی بر متغیرهای جمعیت شناختی (سن، جنسیت، نوع دانشگاه، رشته ی تحصیلی، وضعیت تأهل، وضعیت شغلی، میزان درآمد ماهیانه) دانشجویان کارشناسی دانشگاه های شهرستان بهبهان تأثیر مثبت و معنادار دارد.
تحلیل ریسک های استفاده از اعتبارات اسنادی برای خریداران و نحوه جلوگیری ازوقوع آنها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بازرگانی سال ۲۵ بهار ۱۴۰۰ شماره ۹۸
127 - 154
حوزههای تخصصی:
هرچند اعتبارات اسنادی به عنوان مهم ترین روش پرداخت در تجارت خارجی به نحو قابل توجهی توانسته ریسک انجام معاملات را برای خریداران یا همان متقاضیان گشایش اعتبار پوشش دهد، با این وجود نتوانسته پروسه پرداخت ثمن کالاها را در قراردادهای تجاری بین المللی عاری از هرگونه ریسکی سازد. عملکرد اعتبارات اسنادی در تجارت خارجی که در پرتو اصول حقوقی حاکم بر اعتبارات اسنادی که مهمترین آنها اصل استقلال تعهدات اعتبارنامه اسنادی از معامله پایه و اصل پذیرش مطلق اسناد است، تحقق می یابد، ریسک های متعددی را می تواند متوجه خریداران نماید که در صورت تحقق آنها، به نحوه قابل توجهی منافع شان را تحت تأثیر قرار خواهد داد. از این جهت در این مقاله نویسندگان ضمن تحلیل انواع ریسک های موجود در اعتبارات اسنادی برای فروشندگان و بررسی چگونگی تحقق آنها، راهکار های جلوگیری یا حداقل کاهش امکان تحقق آنها را با ملاحضه اصول حاکم بر اعتبارات اسنادی تبیین کرده اند. مطالب ارائه شده در این مقاله نشان می دهد که خریداران می بایستی به ریسک هایی که می تواند به طور جدی منافع معاملاتی آنها را در پروسه پرداخت بر مبنای اعتبارنامه تحت تأثیر قرار دهد، توجه نمایند و راهکارهای اجرایی متعددی را در جهت حفظ منافع قراردادی شان مدنظر قرار دهند.
شناسایی ابعاد اثرگذاری هویت سازمانی بر استراتژی سازمان: رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۳ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
21 - 41
حوزههای تخصصی:
هدف: هویت سازمانی اگرچه مفهومی جدید نیست، اما اخیراً مورد توجه پژوهشگران حوزه مدیریت استراتژیک قرار گرفته است. با توجه به پراکندگی پژوهش های صورت گرفته در حوزه ارتباط بین این دو مفهوم و با هدف ترسیم مسیری روشن برای پژوهشگران، هدف از انجام این پژوهش، شناسایی مفاهیم برجسته در برقراری پیوند بین هویت سازمانی و استراتژی سازمان براساس بررسی پژوهش های پیشین و ارائه یک چارچوب منسجم از اشکال اثرگذاری هویت سازمانی بر استراتژی سازمان است. روش: نوع پژوهش حاضر براساس هدف، توسعه ای-کاربردی، براساس ماهیت داده ها، کیفی و براساس روش های جمع آوری داده ها و اطلاعات، اسنادی است. روش انجام پژوهش، تحلیلی-توصیفی بوده و داده های کیفی از روش پژوهش کیفی فراترکیب جمع آوری می شود. یافته ها: : در اﯾﻦ ﭘﮋوﻫﺶ از ﻃﺮﯾﻖ ﺗﺤﻠﯿﻞ ﻣﺤﺘﻮا، از مجموع 414 متن اولیه شناسایی شده، درنهایت 11 مفهوم برجسته استخراح شد که در قالب 4 گروه اصلی شامل مفاهیم رقابتی، مفاهیم ارجاعی، مفاهیم رابطه ای و مفاهیم زمانی دسته بندی ﺷﺪه اﻧﺪ. نتیجه گیری : براساس یافته های این پژوهش، هویت سازمانی از حیث خلق تصویر رقابتی، گشودگی نسبت به چالش های محیطی و تعریف محدوده رقابت، دارای پیوند رقابتی با استراتژی است و ازسویی با ایجاد یک پیوند عاطفی، دارای یک بعد ارجاعی در تفسیر و اتخاذ اقدامات استراتژیک است. همچنین بر اساس بعد رابطه ای هویت و استراتژی، سازمان ها براساس نوع جهت گیری هویت سازمانی، درجه گشودگی متفاوتی نسبت به اتخاذ استراتژی هایی چون برقراری روابط کاری با افراد خارج از سازمان خواهند داشت. درنهایت، هویت سازمانی، با تکیه بر ویژگی پایداری خود، می تواند همچون مانعی دربرابر اتخاذ تصمیمات استراتژیک عمل کند و اتخاذ آن را به تاخیر بیندازد.
طراحی مدلی برای تبیین عملکرد شبکه فروش در صنعت بیمه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۳ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
457 - 472
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل تبیین عملکرد شبکه فروش در صنعت بیمه انجام شده است. روش: این پژوهش با استفاده از نظریه داده بنیاد و بر اساس گام های پیشنهادی گلیزر و استراوس به اجرا درآمده است. جامعه آماری آن، کلیه خبرگان صنعت بیمه در استان گیلان، اعم از شبکه فروش صنعت بیمه و مدیران فنی و ستادی و بیمه گذاران عمده را دربرمی گیرد. به منظور انتخاب نمونه آماری با استفاده از روش گلوله برفی، به عنوان روشی هدفمند در بین روش های نمونه گیری پژوهش های کیفی، 17 نفر از جامعه آماری با در نظر گرفتن شرط های حداقل مدرک کارشناسی ارشد و سابقه کار حداقل 15 سال در صنعت بیمه انتخاب و با آنها مصاحبه شد. پس از برگزاری مصاحبه ها، کفایت نظری به دست آمد. یافته ها: بر اساس یافته ها، عوامل مؤثر بر تبیین عملکرد شبکه فروش در صنعت بیمه عبارت اند از: عوامل فردی مربوط به نمایندگان (ویژگی های ذاتی فردی و ویژگی های اکتسابی فردی)، عوامل مربوط به تشکیلات نمایندگان (ویژگی های تشکیلاتی، مدیریت ارتباط با مشتری، ویژگی های منابع انسانی و ساختار بازاریابی)، عملکرد نماینده بیمه (عملکرد مالی نماینده، عملکرد خدماتی نماینده و عملکرد ارتباطی نماینده)، عوامل مربوط به شرکت بیمه گر (ویژگی های شرکت بیمه گر) عوامل مربوط به بیمه مرکزی (ویژگی های بیمه مرکزی)، ویژگی های محیطی (عوامل اقتصادی، عوامل سیاسی، عوامل فرهنگی، عوامل اجتماعی و عوامل قانونی)، عملکرد شبکه فروش در صنعت بیمه (عملکرد نمایندگان یا کارگزاران) و توانمندسازی شبکه فروش (رشد و توسعه اقتصادی شبکه فروش، رشد و توسعه اجتماعی شبکه فروش و رشد و توسعه فرهنگی شبکه فروش). نتیجه گیری: بر اساس مدل ارائه شده، شرایط علی شامل عوامل فردی مربوط به نمایندگان و عوامل مربوط به تشکیلات نمایندگان؛ پدیده محوری شامل عملکرد نماینده بیمه؛ راهبردها شامل عوامل مربوط به بیمه مرکزی؛ زمینه شامل عوامل مربوط به شرکت بیمه گر و شرایط مداخله گر شامل عوامل محیطی هستند که به شرایط و نتایج و در واقع، عملکرد شبکه فروش در صنعت بیمه منجر می شوند.
خلاقیت، نوآوری و توسعه کارآفرینی با آموزش کارکنان در رویکردی نوین
منبع:
شاخص کارآفرینی سال ششم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱۹
52-74
حوزههای تخصصی:
در دنیای رقابتی، پر تغییر و شتابان حاضر، افراد باید برای مقابله با چالش های جدید قادر به انطباق خود با این شرایط باشند که این امر، کارکنان سازمانی را ملزم می کند تا علاوه بر کسب دانش و مهارت های جدید، خلاق و نوآور بوده و بتوانند همگام با این تغییرات گام بردارند. آموزش یکی از استراتژی هایی است که می توان با کمک آن خلاقیت و نوآوری که از اصلی ترین ارکان کارآفرینی هستند را در کارکنان پرورش داد و بدین طریق سازمان ها را کارا و پویا نگه داشت؛ اما امروزه در نتیجه افزایش درجه پیچیدگی ها و توسعه روزافزون تخصصی ها، آموزش های سنتی برای رفع نیازهای آموزشی کارکنان و اداره امور سازمان کافی نیست به طوری که آموزش الکترونیکی با داشتن ویژگی هایی همچون افزایش کیفیت یادگیری، سهولت دسترسی به حجم بالایی از اطلاعات و کاهش هزینه های آموزشی در حال جایگزینی شیوه های آموزشی سنتی است و از طرف دیگر تحقیقات نشان داده است که آموزش های الکترونیکی صرف، نیز دارای محدودیت هایی از قبیل نبود تعاملات انسانی و عاطفی، تأخیر در ارائه بازخورد و کاهش انگیزش در فراگیران برای مطالعه مواد آنلاین است و نمی توانند به طور کامل جایگزین آموزش سنتی یا چهره به چهره شوند؛ بنابراین با وجود مزایا و معایب هر دو روش آموزشی، متخصصان امور آموزشی سعی می کنند تا روش های مختلف را با هم ترکیب کنند و معتقدند که یادگیری ترکیبی، یک رویکرد امیدبخشی برای حل این مشکلات است یادگیری ترکیبی به عنوان یک ساز و کار جدید بر استفاده متنوع و گسترده از روش های یادگیری تأکید دارد. این رویکرد به عنوان یک روش یادگیری شامل یادگیری چهره به چهره و ترکیبی از وسایل ارتباطی مختلف است. لذا مقاله حاضر بر آن است تا ضمن بررسی مفهوم شناسی یادگیری ترکیبی، استراتژی ها و مدل های آن، اثربخشی این روش را در توسعه کارآفرینی از جنبه های مختلف در سازمان ها مورد بررسی قرار دهد.
تأثیر توسعه بیمه های زندگی بر شاخص های خوشبختی در کشورهای منتخب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: تحقیق حاضر با هدف تعیین تأثیر بیمه های زندگی بر 8 شاخص خوشبختی مدنظر موسسه لگاتوم (شامل اقتصاد، کارآفرینی، حکمرانی، آموزش، سلامت، ایمنی و امنیت، آزادی فردی و سرمایه اجتماعی) در کشورهای منتخب طی دوره زمانی 2018-2007 انجام شده است. روش شناسی: مدل تحقیق با استفاده از تحلیل رگرسیون چندمتغیره، رهیافت داده های تابلویی و روش گشتاورهای تعمیم یافته در 8 حالت برآورد گردید. به این صورت که در هر حالت از یکی شاخص های خوشبختی به عنوان متغیر وابسته در مدل استفاده شد. یافته ها: تأثیر توسعه بیمه های زندگی بر کلیه شاخص های خوشبختی در کشورهای منتخب مثبت و معنادار است. نتیجه گیری: با توجه به نتایج برآوردی پیشنهاد می شود بیمه های زندگی به گونه ای طراحی شوند که افراد متناسب با نیازها و اولویت های خود در شئون مختلف زندگی روزمره اعم از آموزش، سلامت، ایمنی، کارآفرینی و ... بتوانند از آنها استفاده کنند و خوشبختی خویش را بیشتر نمایند. طبقه بندی موضوعی: G22 ,J28 ,I11 ,I21 , D46.
ارتباط بین ارزش ویژه برند و وفاداری به برند در افزایش رضایت مشتری
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی تاثیرات واسطه ای رضایت مصرف کننده بر ارتباط میان ارزش ویژه برند مبتنی برمصرف کننده و وفاداری نام تجاری در صنعت هتل ورستوران است. براساس یک نمونه از ۳۷۸ مشتری و با استفاده از رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری، پنج بعد از ارزش ویژه ، کیفیت فیزیکی،رفتار کارمندان، تجانس درونی ایده آل،شناسایی برند وتجانس شیوه زندگی ،تاثیرات مثبتی بر رضایت مصرف کننده دارند. یافته های این تحقیق نشان می دهد که رضایت مشتری بطور نسبی اثرات رفتار کارکنان بین تجانس درونی ایده آل وشناسایی نام تجاری و وفاداری نام تجاری وساطت می کند. اثرات کیفیت فیزیکی و تجانس شیوه زندگی در وفاداری بنام تجاری کاملا توسط رضایت مصرف کننده فراهم شده است. اگرچه مطالعات گذشته پیشنهاد کرده اند که ارزش ویژه برند تأثیر مستقیمی بر وفاداری به برند دارد. تا جایی که ما می دانیم، هیچ مطالعه ای تاثیر رضایت مصرف کننده را بر رابطه بین ارزش ویژه برند و وفاداری به برند در صنعت هتل و رستوران بررسی نکرده است.
مفهوم پردازی افت خرید نسل زد از دیدگاه نظریه ساخت گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افت خرید؛ به فرایند بی توجهی و عدم توجه به محصول، واگذاری و حذف همیشگی آن در صورت عدم برآورده کردن انتظارات مصرف کنندگان اشاره می نماید. هدف این مطالعه، فهم افت خرید نسل زد بوده که به منظور آن کسب درک و بینش عمیق تر و غنی تر درباره این پدیده صورت گرفته است. با بررسی و مقایسه مطالعاتی صورت گرفته از پژوهش های پیشین، تاکنون هیچ مطالعه ای در حوزه قلمرو موضوعی پژوهش یافت نشده است، از اینرو توجه به مفهوم افت خرید از نگاه نسل زد از نوآوری این پژوهش می باشد. پژوهش حاضر با صبغه کیفی مبتنی بر پارادایم تفسیری است که به مدد راهبرد پژوهش نظریه ساخت گرایی به اجرا درآمده است. به منظور گردآوری داده ها با چهل نفر از نسل زد با در نظر گرفتن ویژگی های جنیست، وضعیت تاهل، تحصیلات، شغل و وضعیت درآمد، مصاحبه نیمه ساختاریافته صورت گرفته است. برای تحلیل داده های مصاحبه از کدگذاری سه گانه اولیه، متمرکز و نظری استفاده شده است. یافته-های حاصل از پژوهش مشتمل بر سه بخش اصلی است که عبارتند از «ویژگی های نسل زد»، «عوامل افت خرید» و «راهکارهای مقابله با افت خرید». نتایج پژوهش نشان می دهد که عوامل افت خرید دارای چهار ماهیت «روانشناسی»، «جامعه شناسی و اجتماعی»، «اقتصادی» و «بازاریابی» است که ویژگی های شش گانه (رفتاری، شخصیتی، ارزشی، اعتقادی، تفکر نسبت به محیط خرد و کلان) آنها نقش قابل چشمگیری بر افت خرید دارد و از جمله راهکارهایی که برای مقابله با این پدیده بیان شده است شامل «نیازشناسی پویا، معیارشناسی پویا، رفتارشناسی پویا و مشارکت پویا» می-باشد.
بیمه اعتبار تجاری، به مثابه شیوه ای نوین برای مدیریت مخاطرات بازرگانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فعالیت در عرصه تجارت و سوداگری، هم آنگونه که از نامش پیداست، تکاپو به منظور بیشینه ساختن سود است. این مهم بیش از هر چیز، مستلزم کمینه سازی ضرر در مراودات تجاری است. مخاطراتی که در جریان تجارت رخ می دهند می تواند از سود شرکتها کاسته و حتی ضررهای جبران ناپذیری به آنها تحمیل نماید. خلف وعده یا قصور در ایفای تعهدات قراردادی توسط خریدار اعم از تأخیر و یا عدم بازپرداخت ثمن کالا و خدمات و اجتناب از قبول آن، مخاطراتی است که هماره بازرگانان را تهدید می نماید. شرکتهای بازرگانی در پی مدیریت این ریسکها ممکن است به طرق مختلفی دست یازند که بیمه اعتبار به دلایل عدیده ای می تواند یکی از بهترین این روش ها باشد. چه اینکه علاوه بر جبران خسارت در صورت عدم بازپرداخت دریافتنی ها توسط خریدار، از خطرات بازرگانی پیش روی بیمه گذار می کاهد. مع الاسف، این بیمه در کشور ما مغفول مانده، حال آنکه در بسیاری از کشورهای پیشرفته دنیا، بیمه اعتبار تجاری در زمره اولین گزینه های تجار است.نگارندگان در این مقاله بر آنند تا علاوه بر تبیین جبران خسارت بیمه گذار در صورت رخ داد مخاطره بازرگانی به عنوان کارکرد متداول بیمه اعتبار نظیر سایر اقسام بیمه، اثر ویژه بیمه اعتبار در کاستن از میزان خطر را شرح دهد. امید آنکه مقاله حاضر، آغازی جهت پژوهش های آتی حقوقی، اقتصادی و میان رشته ای به منظور فراهم آوردن زیرساختهای بایسته این بیمه در کشورمان و همسو شدن با رویه روز تجارت جهانی گردد.
ارائه مدل کاربردی برای حرکت از تجربه برند به تعهد برند
حوزههای تخصصی:
در بازار رقابتی و پویای امروزی، دستیابی به تعهد برند یکی از اهداف نهایی برای برندها است. با توجه به اهمیت فزاینده و رابطه ی درک اخلاق برند و مزایای نمادین آن، پژوهش حاضر، به بررسی تأثیر اخلاق برند درک شده بر روی اعتماد و تعهد برند می پردازد. یک چارچوب مفهومی با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری با پاسخ های ۲۷۳ خریدار پوشاک که با استفاده از پرسشنامه ساخت یافته جمع آوری شده بود ، مورد آزمون قرار گرفت. ما شواهدی از اثر میانجی و تعدیلگر را پیدا می کنیم که در آن اثر تعدیلگر اخلاق برند درک شده با اضافه شدن متغیر میانجی اشتیاق برند ، حذف می شود. جالب توجه است، در مطالعه پیوندهای “میانجی گر-تعدیلگر”، ما همچنین اثرات تعدیلگر اخلاق برند را مشاهده می کنیم. نتایج حاصل از این مقاله پیامدها و مشارکت های تئوری برای مدیران دارد.
دستورگذاری مسائل گردشگری در فرایند خط مشی گذاری عمومی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت گردشگری سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵۵
11 - 40
حوزههای تخصصی:
دستورگذاری مسائل گردشگری در فرایند خط مشی عمومی، جزء لازم در تدوین خط مشی های گردشگری و به تبع آن توسعه ی این حوزه در کشور است. مقاله ی حاضر با تأکید بر شکاف پژوهشی موجود در مطالعه ی این مرحله ، بررسی دستورگذاری انواع مختلف مسائل گردشگری را برای بازه ی 1392 – 1398 هدف قرار داده است. دراین مطالعه ی کیفی، کلیه ی اسناد نمایشگر دستورکار خط مشی در گروه های قانون گذاری، قوه ی مجریه و بودجه برای بازه فوق به عنوان جامعه هدف تعریف و با کمک مطالعه ی آرشیوی کلیه ی اسناد مرتبط با گردشگری احصاء شده اند. نتیجه ی تحلیل محتوای کیفی اسناد به عنوان روش اصلی تحلیل، از ضعف در دستورگذاری متوازن مسائل گردشگری حکایت دارد. دراین میان، مسائل مرتبط با مدیریت و سازماندهی، توسعه ی محصول و قوانین و مقررات گردشگری بیشترین مسائل انتقالی از حوزه ی گردشگری به دستورکار خط مشی هستند. در حالیکه مسائل مرتبط با بازاریابی و مدیریت اطلاع رسانی گردشگری با کمترین سهم از مسائل انتقالی، به عنوان اولویت های دستورگذاری شناسایی شدند.
طراحی الگوی بازاریابی مبتنی بر کارآفرینی و نوآوری در شرکت های دانش بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بازاریابی از مهم ترین ارکان هر کسب وکاری است اما بازاریابی به روش های معمول دیگر پاسخگوی محیط کسب وکار پرتلاطم که با ریسک و عدم اطمینان همراه است، نیست. ماهیت برجسته بازاریابی و کارآفرینی، جستجوی فرصت هایی برای تبدیل آن ها به ایده های عملی و بازار است. با ارزیابی مدل های موجود در این حوزه کمبود مدلی برای شرکت های دانش بنیان دیده شد. پژوهش حاضر ازلحاظ هدف کاربردی و ازلحاظ روش کیفی می باشد ابتدا داده های کیفی از طریق تحلیل مضمون و مصاحبه های نیمه ساختاریافته گردآوری گردید، سپس توسط خبرگان شاخص های غربال شدند. در ادامه شاخص های مستخرج در راستای خلق مدل، توسط خبرگان و در جلسه گروه کانونی گروه بندی گردید. هر یک از مؤلفه ها و مفاهیم مرتبط جداگانه توسط نرم افزار ماکس کودا تحلیل و ترسیم شده است. درنهایت مدل این پژوهش بر اساس بازاریابی مبتنی بر کارآفرینی و نوآوری به چهار بعد بازاریابی بافتاری، شبکه های کارآفرینانه، هسته هدایتگر درونی و کارآفرینی نوآفرینی که هرکدام از این موارد دارای چندین مؤلفه می باشد، طراحی گردید.
نقش ارتباطات یکپارچه بازاریابی در خلق ارزش ویژه برند
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش روابط بین دو عنصر اصلی برنامه های ارتباطات یکپارچه بازاریابی- تبلیغات و ترفیع فروش – و تاثیرشان بر خلق ارزش ویژه ی برند بررسی می شود. به ویژه، این تحقیق به هزینه تبلیغات و رویکردهای افراد درباره تبلیغات می پردازد. این تحقیق تاثیرات دو نوع ترفیع فروش، ترفیع پولی و غیرپولی، را نیز بررسی می کند. براساس نظرسنجی از 302 مصرف کننده بریتانیایی، نتایج نشان می دهند رویکرد افراد به سمت تبلیغات نقشی اصلی برای تاثیرگذاری ابعاد ارزش ویژه برند بازی می کند، در حالی که هزینه تبلیغات برای نام های تجاری تحت بررسی به بهبود آگاهی از نام تجاری می پردازد اما برای تاثیرگذاری مثبت بر تداعی نام تجاری و کیفیت ادراکی کافی نیست. این مقاله تاثیرات متمایز ترفیع پولی و غیرپولی را بر ارزش ویژه ی برند نشان می دهد. علاوه بر این، نتایج نشان می دهند شرکت ها می توانند فرایند مدیریت ارزش ویژه برند را با ملاحظه روابط موجود بین ابعاد متفاوت ارزش ویژه برند بهبود دهند.
استراتژی های ارزش ویژه برند و ایجاد آن به عنوان یک نهاد اجتماعی
حوزههای تخصصی:
برندسازی ، روابط مشتری با برند، استراتژی های ارزش برند و ایجاد برند به عنوان یک نهاد اجتماعی به یک موضوع بحث برانگیز در جنبش های ضد برند در سراسر قاره های مختلف ، تبدیل شده است. این جنبش معتقد است که برندسازی فقط مشکل آفرین نیست، بلکه از لحاظ اخلاقی غلط است. این مقاله از تئوری اخلاق هانت ویتل استفاده می کند تا چارچوبی برای تشریح نشانه های اخلاقی شخصی افراد ارائه شود، که به نوبه خود، به ما کمک می کند ، مباحث اخلاقی درمورد برندسازی را درک کنیم. این مقاله (۱) یک بحث کوتاه درباره ماهیت برندسازی ارائه می دهد، (۲) استدلال های عمده ای را شناسایی می کند که معتقدند برندسازی از نظر اخلاقی غلط است، (۳) مروری کلی بر تئوری H-V اخلاق بازاریابی دارد، (۴) چارچوب “نشانه های اخلاقی شخصی” تئوری H-V را تشریح می کند و (۵) نشان می دهد که این مقاله چگونه یک نقطه شروع برای کسانی است که به دنبال درک، ارزیابی و بررسی اصول اخلاقی در برندسازی، هستند.
ایجاد هم افزایی در بازار گرایی و برند گرایی
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی تعامل بین گرایش به برند و گرایش به جهت گیری بازار می پردازد. گرایش به برند یک رویکرد درون نگر و هویت محور است که برند را به عنوان مرکز یک سازمان و استراتژی آن می بیند. به همین ترتیب، گرایش به بازار، یک رویکرد تصویر محور و برون نگر است. در ابتدا، بازارگرایی و برندگرایی دو گزینه استراتژیک مختلف به نظر می رسد. اگرچه ترکیب هم افزای این دو نیز ممکن است، اما آنها در نظریههای قبلی بررسی نشده اند و نه به عنوان بخشی از فلسفه وعمل نام تجاری شناخته نشده اند. یک گرایش جدید، یعنی ترکیبی بین گرایش نام تجاری و بازاریابی، در میان یافته های کلیدی این مطالعه قرار می گیرد. این مقاله مسیرهای معمول تکامل این گرایش را نشان می دهد و جنگ بین دو پارادایم را از طریق ایجاد یک رویکرد پویا به تحرک وا می دارد. این مطالعه راه را برای درک بهتر، عملیاتی و ارزیابی رویکردهای جایگزین به بازاریابی هموار می کند.
بررسی نقش ارتباطات یکپارچه بازاریابی در بازاریابی اجتماعی
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی نقش مدل 4 پی آمیخته بازاریابی در بازاریابی اجتماعی می پردازد و این طور استدلال می کند که با توجه به پیکر بندی مجدد آمیخته بازاریابی در جریان مثلث شاخه بازاریابی و همچنین مشخصات بازاریابی اجتماعی، به یک آمیخته بازاریابی باز نگری شده، که ابزارهای آن مجدداً مشخص شده باشند، نیاز داریم. باز نگری کوتاه مدل آمیخته بازاریابی 4 پی در حوزه اصلی بازاریابی و حوزه های بازاریابی اجتماعی ارائه شده است. سپس به بررسی انتقادهای مدل 4 پی پرداخته ایم و این طور استدلال کرده ایم که مدل آمیخته بازاریابی 4 پی برای کاربرد در بازاریابی اجتماعی منقضی شده است و یک رویکرد جایگزین برای آمیخته بازاریابی اجتماعی پیشنهاد می شود. این طور فرض شده است که یک رویکرد توسعه یافته با تأکید بر استراتژی هایی مانند تفکر منطقی و فعالیت های بازاریابی اجتماعی در فرادست می تواند رویکردی مناسب تر باشد. با استفاده از آمیخته بازاریابی اجتماعی روشنفکرانه تر و بر اساس مدل 4 پی می توانیم به بازاریابی اجتماعی در حوزه پژوهشی و عملی کمک کنیم.
آنالیز سفر تصمیم گیری مشتری در بازاریابی دیجیتال
حوزههای تخصصی:
استفاده از داده های آنالیز در بازاریابی دیجیتال تأثیر زیادی بر نحوه ایجاد روابط مشتری با بازاریاب و نحوه تصمیم گیری شرکت ها داشته است. با این حال ، ادبیات مربوط به آنالیز بازاریابی اطلاعات کمی در مورد چگونگی انتخاب ابزار آنالیز بازاریابی دیجیتال و بکارگیری آن در استراتژی کلی شرکت ارائه می دهد. تئوری و تحقیقات بنیادی بازاریابی در مورد منشأ ارزش مصرف کننده و اهمیت بنیادی سفر تصمیم گیری مشتری در راستای تدوین استراتژی ، راهی برای ارزیابی ابزارها و آنالیز بازاریابی دیجیتال به روشی استراتژیک است و از نظر تئوری مناسب می باشد. این مقاله برای ارائه چارچوبی مفهومی، بر اساس ایده بازاریابی بنیادی عمل می کند که استفاده از ابزارها و کانال های آنالیز بازاریابی دیجیتال را در متن برنامه بازاریابی شرکت قرار می دهد. این چارچوب کاربردهای متنوعی در بسیاری از صنایع و پلتفرم ها دارد و می تواند به فعالان کمک کند تا از کوته بنی در آنالیز بازاریابی دیجیتال جلوگیری کنند ، حتی فناوری های در حال توسعه و نیروهای اجتماعی گسترده تر مانند واکنش به Covid-19 موجب تسریع دیجیتالی شدن بازاریابی می شود.
تحلیل کتاب سنجی و مصورسازی پژوهش های منتشر شده در زمینه رسانه های اجتماعی و گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت گردشگری سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵۵
105 - 138
حوزههای تخصصی:
رسانه های اجتماعی در بسیاری از جنبه های گردشگری خصوصا در جستجوی اطلاعات، تصمیم گیری، ارتقاء گردشگری و تعامل با مشتریان نقش مهمی ایفا می کنند. با توجه به رشد روزافزون پژوهش های منتشرشده در این زمینه، هدف این پژوهش تحلیل روند انتشارات و تحلیل علم سنجی پژوهش هایی است که در زمینه رسانه های اجتماعی و گردشگری منشر شده اند. بدین منظور اطلاعات 1054 مقاله که در بازه 2009 تا 2020 منتشر شده اند، از پایگاه داده ای وب آو ساینس استخراج شده و مورد تحلیل قرار می گیرند. در این تحقیق به دو سطح تحلیل پرداخته می شود. در سطح اول روند تحقیقات و تاثیر مقالات، نویسندگان و مجلات با استفاده از تحلیل استنادی مورد بررسی قرار می گیرد. در سطح دوم ساختار شبکه هم رخدادی کلمات و شبکه هم تالیفی نویسندگان، موسسات و کشورها تحلیل می شود. نتایج این پژوهش نشان می دهند که استفاده از رسانه های اجتماعی در بخش های مختلف گردشگری در سال های اخیر رشدی فزاینده داشته است
مدل مفهومی مسئولیت اجتماعی شرکت ها در حوزه گردشگری ایران با رویکرد نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت گردشگری سال ۱۶ بهار ۱۴۰۰ شماره ۵۳
109 - 171
حوزههای تخصصی:
صنعت گردشگری و رویکرد مسئولیت اجتماعی شرکت ها؛ هردو ارتباط مستقیمی با جامعه و محیط اطراف دارند و به نوعی در هم تنیده و بسیار به هم مرتبط هستند. هدف مقاله حاضر ارائه مدل مفهومی مسئولیت اجتماعی شرکت ها در حوزه گردشگری ایران است. جامعه پژوهش کلیه خبرگان گردشگری در سال 1397 می باشند که با منطق نمونه گیری نظری و به روش نمونه گیری قضاوتی و گلوله برفی تا رسیدن به اشباع نظری انتخاب شدند و درمجموع حجم نمونه معادل 21 نفر شد. ابزار پژوهش مصاحبه های نیمه ساختاریافته بود که قابلیت اعتماد با استفاده از روش بازبینی در زمان کدگذاری و تأیید همکاران پژوهشی استفاده شده است. داده های حاصل از مصاحبه ها به صورت دستی و با استفاده از روش نظریه داده بنیاد تحلیل شد. مطابق با نتایج، پدیده مسئولیت اجتماعی شرکت ها در حوزه گردشگری شامل ابعاد مختلف «درون شرکتی»، «محیط زیستی»، «اقتصادی»، «اجتماعی»، «فرهنگی» و «قانونی» می شود. همچنین نتایج نشان داد که «کسب مقبولیت اجتماعی»، «شکل گیری مفاهیم جدید و گردشگران آگاه و مسئول»، «جبران اثرات منفی گردشگری» و «منفعت طلبی اقتصادی» شرایط علی مؤثر بر اجرای این مسئولیت هستند. علاوه بر این، شرایط مداخله گر و زمینه ای مؤثر بر راهبردهای اجرای مسئولیت اجتماعی شرکت ها در حوزه گردشگری ایران نیز شناسایی شدند که اجرای این راهبردها به «توسعه پایدار گردشگری»، «مزیت رقابتی شرکت» و «پایداری کسب وکار» می انجامد.
بازاریابی در بانکداری نوین
منبع:
شاخص کارآفرینی سال ششم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱۹
96-107
حوزههای تخصصی:
صنعت بانکداری از ارکان اصلی هر اقتصادی به حساب می آید و مشتریان نقش کلیدی در آن دارند. بنابراین می توان ابراز توجه ویژه به نیازها و خواسته های مشتریان را از جمله موضوعات پراهمیت ایران و جهان محسوب نمود. بازاریابی به تلاش برای ارتباط بین ارزش محصول یا خدمات و مشتری گفته می شود. بازاریابی گاهی اوقات به هنر فروش نیز معروف است. ولی فروش یکی از توابع کوچک بازاریابی به حساب می آید. بازاریابی موفق مستلزم برخورداری از محصول مناسب در زمان و مکان مناسب است و اطمینان از اینکه مشتری از وجود محصول مطلع است؛ از این رو موجب سفارش های آینده می شود. بازاریابی، فرآیندی است که بین توانایی های شرکت و نیازهای مشتریان تعادل ایجاد می کند. امروزه پیشرفت تکنولوژی و دانش بشری بر حیطه بازاریابی نیز تأثیرگذار بوده به نحوی که رشته جدیدی تحت عنوان نورومارکتینگ یا بازاریابی عصبی به وجود آمده است. در این روش اعتقاد بر این است که مطالعه بیولوژی و فیزیکی مغز مهم ترین راه برای شناخت رفتار خریداران محصول یا خدمات است. برای بررسی میزان تأثیر گذاری تبلیغات بر روی ذهن و تصمیم انسان ها تنها یک راه مطمئن وجود دارد آن هم اندازه گیری فعالیت مغزی آن ها در برابر محرک های تبلیغی ارائه شده است. کارکرد قسمت های مختلف مغز تا چه اندازه ا ی در رفتار مشتری تأثیر داشتند؟ کدام قسمت موافق خریدن محصول بوده و چرا؟ کدام قسمت مخالف خریدن محصول بوده و چرا؟ عوامل مختلفی بر روی تصمیم گیری انسان ها تأثیر میگذارد برخی از این عوامل شناختی هستند و برخی دیگر هیجانی، تعدادی هم از هر دو عامل تشکیل شده اند. نورومارکتینگ علم جدید تحقیقات بازار است که به مطالعه پاسخ های حسی - حرکتی، شناختی و عاطفی مشتریان در برابر محرک های ارائه شده در بازار می پردازد و از ابزار هایی مانند دستگاه نوار و عملکرد مغز و ابزار های دیگر برای اندازه گیری فعالیت قسمت های مختلف مغز در هنگام مواجه با محرک ها استفاده می کند. این مقاله به صورت مروری حاصل مطالعه چندین کتاب و مقاله است که نویسنده تلاش نمود تا تأثیر مغز بر میزان؛ نوع و زمان خرید را بررسی نماید.