فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۰۱ تا ۱٬۱۲۰ مورد از کل ۱۰٬۸۰۸ مورد.
منبع:
مطالعات مدیریت کسب و کار هوشمند سال ۱۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۳
101 - 129
حوزههای تخصصی:
طی دهه های اخیر سهم اقتصاد دیجیتال از کل کیک اقتصاد جهان با شیب تندی افزایش یافته و اقتصاد از منبع محوری به داده محوری در حال گذار است. کسب وکارهای مبتنی بر فناوری اطلاعات، مهم ترین بازیگران این عصر جدید اقتصاد هستند. هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی عوامل مؤثر بر توسعه این کسب وکارها و اعتبارسنجی یکی از مدل های مفهومی موجود در ادبیات است. تحقیق ازنظر هدف کاربردی بوده و در زمره پژوهش های توصیفی پیمایشی قرار می گیرد. در این پژوهش، یافته های مدل منتخب به همراه چند شاخص دیگر که از مطالعات سایر پژوهشگران استخراج شده در قالب یک پرسشنامه پیاده سازی شده و به صورت الکترونیکی در جامعه ای متشکل از سه گروه مختلف از فعالان این صنعت توزیع شده است. داده های دریافت شده از 232 پرسشنامه تکمیل شده با استفاده از روش تحلیل عاملی تأییدی و مدل یابی معادلات ساختاری مورد تجزیه وتحلیل قرارگرفته، یافته ها در قالب یک مدل نهایی ارائه گردیده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که توسعه اقتصاد دیجیتال مستلزم توانمندسازی بنگاه های هوشمند و توجه هم زمان به عوامل محیطی است. همچنین، عوامل سیاستی و نقش دولت در توسعه این کسب وکارها بسیار کلیدی بوده، سایر عوامل با اثرپذیری از سیاست های دولت در توسعه این شرکت ها ایجاد اثر می کنند. یافته های این پژوهش می تواند در سیاست گذاری توسعه اقتصاد دیجیتال در کشور و جهت دهی به حمایت های حاکمیت از کسب وکارهای این حوزه مؤثر باشد.
رابطه ی سبکهای مدیریتی در توسعه فرآیند فروش، عملکرد خدمات و وفاداری مشتری
حوزههای تخصصی:
مدیریت فروش به هنر دستیابی به اهداف فروش در چارچوب زمانی تعیین شده از طریق بودجه بندی موثر و برنامه ریزی دقیق اشاره دارد. مدیریت فروش نمایندگان فروش را قادر می سازد تا معاملات فروش را به نفع سازمان ببندند و در نهایت از آن درآمد کسب کنند. ارتباطات نقش مهمی در مدیریت فروش دارد. متخصصان فروش باید ارتباطات خوبی برای تاثیر مطلوب داشته باشند. به عبارت ساده تر، ارتباطات ستون فقرات مدیریت فروش است. بستن قرارداد فروش بدون ارتباط موثر مطلقاً امکان پذیر نیست. هدف این پژوهش رابطه ی سبکهای مدیریتی در توسعه فرآیند فروش، عملکرد خدمات و وفاداری مشتری بود. روش پژوهش توصیفی تحلیلی بوده است؛ به منظور گردآوری داده های لازم برای نیل به اهداف پژوهش، از منابع موجود و مرتبط با موضوع پژوهش فیش برداری شد و اطلاعات حاصل با شیوه های کیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. این مقاله، توصیف مختصر رابطه سبکهای مدیریتی در توسعه فرآیند فروش را بصورت مفهومی در این زمینه را مرور کرده است. سپس مفهوم، عملکرد خدمات و وفاداری مشتری را به عنوان شاخه ای از دانش بشری را مورد بررسی عمیق قرار داده و نتایج مورد بحث قرار گرفته است.
نقش عشق کارکنان به برند و تعهد عاطفی در روابط بین اعتماد سازمانی، تبلیغات دهان به دهان مثبت و قصد ترک شغل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت برند سال ۱۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۶
193 - 240
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش عشق کارکنان به برند و تعهد عاطفی در روابط بین اعتماد سازمانی، تبلیغات دهان به دهان مثبت و قصد ترک شغل در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان انجام شده است. روش این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت و روش گردآوری داده ها توصیفی – همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه کارکنان ستادی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان (329 نفر) می باشد که با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه 177 نفر تعیین گردید و روش نمونه گیری به شیوه غیراحتمالی در دسترس انجام شد. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش، پرسشنامه بود که از پرسشنامه های عشق کارکنان به برند و تبلیغات دهان به دهان مثبت کارول و آهوویا (2006)؛ پرسشنامه قصد ترک شغل روزین و کورابیک (1991)؛ پرسشنامه اعتماد سازمانی کاناواتاناچی و یو (2002)؛ و پرسشنامه تعهد عاطفی آلن و مایر (1990) استفاده گردید. روایی ابزار اندازه گیری با استفاده از نظرات خبرگان این حوزه و روایی واگرا و همگرا مورد تایید قرار گرفت و برای تعیین پایایی ابزار اندازه گیری از ضریب آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی استفاده گردید. روش تحلیل مورد استفاده در این پژوهش، تکنیک مدل یابی معادلات ساختاری می باشد. یافته های پژوهش نشان داد که اعتماد سازمانی بر عشق کارکنان به برند و تعهد عاطفی تاثیر معناداری دارد؛ همچنین، عشق کارکنان به برند بر تعهد عاطفی، تبلیغات دهان به دهان مثبت و قصد ترک شغل تاثیر معناداری دارد؛ همچنین، تعهد عاطفی بر قصد ترک شغل تاثیر معناداری دارد؛ همچنین، عشق کارکنان به برند و تعهد عاطفی در روابط بین اعتمادسازمانی و قصد ترک شغل نقش میانجی متوالی دارند؛ همچنین، عشق کارکنان به برند و تعهد عاطفی در روابط بین اعتمادسازمانی و و تبلیغات دهان به دهان مثبت نقش میانجی متوالی دارند.
مدیریت هوشمندانه عوامل اجتماعی و زیست محیطی کسب و کارها در راستای تحقق سودآوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با رشد و توسعه کسب و کارها، مدیریت ﺟﺮﯾﺎنهای ﻣﺎﻟﯽ و اﻓﺰاﯾﺶ اﺛﺮﺑﺨﺸﯽ آن دﺳﺘﺎورد ﻣﻬمی است که سبب اﯾﺠﺎد ﭘﺎﯾﺪاری ارزش وﮐﺎرآﻣﺪی ﺳﯿﺴﺘﻢ ها , روﯾﻪ ها در ﻃﻮل زﻧﺠﯿﺮه های کسب و کار خواهد شد. بنابراین توجه لازم به متغیرهای غیرقابل کنترل و قابل کنترلی که به ارزش آفرینی منجر شود امری اجتناب ناپذیر است. لذا هدف این پژوهش بررسی همزمان در راستای تاثیرگذاری عوامل اجتماعی و زیست محیطی بر ارزش آفرینی شرکت (تولید و بازیافت قطعات پلیمری) در طول زنجیره تامین می باشد که نقش کلیدی بررسی نسبت های مالی نیز در این خصوص مورد توجه قرار گرفته است. پژوهش حاضر از انواع کمی و کاربردی و مبتنی بر مدلسازی ریاضی است. مدلسازی پژوهش با استفاده از الگوریتم فراابتکاری ترکیبی ممتیک که حاصل ترکیب الگوریتمهای ژنتیک و شبیه سازی تبریدمی باشد انجام شده است. ﭘﺎراﻣﺘﺮهای ﺗﺤﻠﯿﻞ ﻣﺎﻟﯽ ﻣﺪل ﺷﺎﻣﻞ ﻧﺴﺒﺖهای ﺟﺎری، آﻧﯽ، ﺑﺪهی ﺑﻪ ﺣﻘﻮق ﺻﺎﺣﺒﺎن ﺳهام، ﺣﺎﺷﯿﻪ ﺳﻮد ﺧﺎﻟﺺ، ﻧﺴﺒﺖ وﺟﻪ ﻧﻘﺪ و ﻧﺮخ ﺑﺎزﮔﺸﺖ ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ. بررسی و تحلیل نتایج حاکی از آن است که در نظر گرفتن اهداف و شاخص های مالی به بهبود سودآوری منجر می شود و با حذف شاخص های مالی از مدل، سودآوری کاهش یافته و این به معنای بهبود عملکرد زیست محیطی و اجتماعی زنجیره تأمین است. پس شرکتها می توانند از طریق ایفای مسئولیت های اجتماعی و رسالت حفظ محیط زیست و افشای عملکردشان به جامعه در این خصوص سودآوری خویش را بهبود بخشیده و سبب افزایش ارزشهای مالی و اقتصادی شوند.
The Role of Identity and Architectural Wisdom in The Vitality and Growth of The Tourism Industry in Historical Neighborhoods (Case Study: Hassanabad Neighbourhood, Tehran)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Given that identity and wisdom are considered fundamental criteria for sustainability and vitality, incorporating these two elements into the physical structure of a neighbourhood is essential for creating a stable and thriving community. The aim of this research is to examine the role of identity components and wisdom indicators in the architecture of historical neighbourhoods in fostering community vitality. The research method employed in this article is descriptive-analytical, relying on library studies and field observations. Spiritual principles and cultural beliefs form the backbone of a valuable and dynamic architecture. On the other hand, every constructed space serves as an expression of the type of cognition and design assumptions. Cultural foundations provide the basis for shaping space, and the constructive spirituality and characteristics of the built environment depict the essential elements shaping spiritual concepts in the material form of architectural spaces. In architectural wisdom, symbolism plays a more active role in terms of functionality, and the symbolic execution has a greater impact on the efficiency of architectural structures. What this article discusses and investigates are components such as decorations, proportions, unity, appropriate functions in desirable urban land uses, city colour, and geometry in shaping spaces. The unity among the wisdom indicators in the Hasanabad neighbourhood has resulted in residents still experiencing a sense of vitality, emotional connection, and tranquillity in their lives many years after the formation of this neighbourhood.
نقش کانال های همه کاره در افزایش رضایت و وفاداری مشتریان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های بازرگانی خرداد و تیر ۱۴۰۲ شماره ۱۱۹
75 - 98
حوزههای تخصصی:
امروزه با گسترش فناوری ها و کانال های آنلاین، مشتریان متمایل به استفاده همزمان از کانال های آفلاین و آنلاین در مسیر مشارکتشان با سازمانی مانند بانک هستند تا بتوانند سریع تر، از طریق چندین کانال و نقاط تماس به هدف نهایی خود دست یابند. با توجه به هماهنگی و هم افزایی بین این کانال ها و ارزش مثبت ایجاد شده، مفهوم کیفیت ادغام کانال همه کاره و ارزش درک شده کانال همه کاره مطرح می شود. فرضیات این پژوهش به بررسی تأثیر کیفیت ادغام و ارزش درک شده کانال همه کاره بر وفاداری مشتری باتوجه به نقش میانجی رضایت و مشارکت مشتری پرداخته است. این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و از نظر روش انجام کار، از نوع پیمایشی است. جامعه آماری مشتریان 10 بانک خصوصی در شهر مشهد هستند که از بین آنها، بانک هایی با بیشترین تعداد شعب جهت جمع آوری نمونه برگزیده شدند که شامل بانک های ملت، صادرات، تجارت، رفاه، اقتصاد نوین، پاسارگاد، سینا، شهر، ایران زمین و آینده می باشند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه استاندارد استفاده و این پرسشنامه به صورت الکترونیکی بین مشتریان این بانک ها توزیع گردید و در نهایت 386 پرسشنامه به صورت غیرتصادفی سهمیه ای جمع آوری و مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش مدلسازی معادلات ساختاری و نرم افزارهای SPSS و AMOS استفاده گردید. یافته های پژوهش حاکی از آن است کیفیت ادغام و ارزش درک شده کانال همه کاره بر وفاداری مشتری تأثیر مثبت و معناداری داشته و تأثیر رضایت و مشارکت مشتری در رابطه بین کیفیت ادغام و ارزش درک شده کانال همه کاره بر وفاداری مشتری مثبت و معنادار است.
تحلیل موانع فراروی کارآفرینی زنان روستایی استان کرمانشاه؛ کاربرد نظریه بنیانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و مدیریت کارآفرینی دوره ۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
43 - 58
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر، تحلیل موانع فراروی کارآفرینی زنان روستایی در استان کرمانشاه می باشد که با استفاده از رویکرد کیفی و با روش نظریه بنیانی انجام پذیرفت. به این منظور، 18 نفر از زنان کارآفرین روستایی در استان کرمانشاه با استفاده از روش های نمونه گیری هدفمند و نظری، انتخاب شدند و نمونه گیری تا رسیدن به اشباع داده ها ادامه یافت. تکنیک مورد استفاده برای جمع آوری داده ها شامل مصاحبه عمیق انفرادی و یادداشت برداری میدانی بود. بر اساس یافته ها، شرایط علّی شامل (نداشتن سرمایه و پس انداز کافی، نداشتن توانایی ریسک پذیری به واسطه عدم پشتوانه مالی، دسترسی نداشتن به منابع اولیه و...)، شرایط زمینه ای شامل (سازه های نامناسب آموزشی، مدیریتی، اجتماعی و ارتباطی - اطلاعاتی)، شرایط مداخله گر شامل (موانع سیاستی - قانونی و موانع حمایتی)، راهبردهای به کار گرفته شده به وسیله جامعه مورد مطالعه شامل (پایین آمدن اعتماد به نفس، رها کردن کسب و کار در نیمه راه و...) و پیامدها شامل (عدم ایجاد جوّ کارآفرینانه در روستا، وابستگی به سرپرست خانوار) از نتایج این پژوهش بودند. هم چنین نتایج نشان داد که زنان روستایی برای اقدامات کارآفرینانه با موانع مختلفی روبه رو هستند که سبب کاهش میزان رفتارها و اقدامات کارآفرینانه و در نهایت افزایش میزان وابستگی آنان به سرپرستان خانوار روستایی در استان کرمانشاه شده است. بر اساس نتایج، ارائه تسهیلات مناسب، برگزاری کلاس های آموزشی، آگاهی بخشی به زنان روستایی نسبت حقوق فردی و اجتماعی خود و معرفی سازمان های حمایت کننده از آنان پیشنهاد می گردد.
طراحی مدل برندسازی کارفرما در مرکز آمار ایران با رویکرد آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت برند سال ۱۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۵
221 - 262
حوزههای تخصصی:
امروزه با افزایش رقابت کسب وکارها، برند کارفرما تصویری ایده آل از سازمان را در ذهن کارکنان فعلی، بالقوه و سایر ذینفعان شکل می دهد و منجر به وفاداری کارکنان می شود. هدف از پژوهش حاضر طراحی مدل برندسازی کارفرما در مرکز آمار ایران با رویکرد آمیخته می باشد. داده ها در بخش کیفی از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با 10 نفر از اساتید، خبرگان حوزه برند و رئیس، معاونین و مدیران مرکز آمار که به صورت هدفمند انتخاب شدند و در بخش کمی با استفاده از فرمول کوکران 340 نفر از مدیران، کارکنان مرکز آمار ایران و شرکت های همکار با مرکز آمار ایران (مشتریان شرکتی) جمع آوری شد. تجزیه وتحلیل داده های جمع آوری شده، به روش گراندد تئوری و از طریق کدگذاری (باز، محوری و انتخابی) با استفاده از نرم افزار MAXQDA و در بخش کمی توصیفی استنباطی با استفاده از نرم افزارهای SPSS 16 و24 Smart PLS انجام شد. آزمون های برازش، نشان از اعتبار مدل داشت. یافته های پژوهش حاضر متشکل از 6 بعد، 17 مؤلفه و 51 گویه به طراحی مدل برندسازی کارفرما در مرکز آمار ایران منج ر شد و در نهایت هفده مؤلفه در تبیین مدل برندسازی کارفرما در مرکز آمار ایران نقش دارند.
راهبردهای ارزش گذاری فناوری استارتاپ های ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، شناسایی ابعاد و تبیین راهبردهای ارزش گذاری فناوری استارتاپ های ایرانی است. روش تحقیق از نظر هدف، کاربردی و بر اساس شیوه گردآوری داده ها، با رویکرد پژوهش کیفی بوده است. جامعه آماری پژوهش شامل صاحب نظران، سیاست گذاران، مشاوران و مدیران عامل فعال در زیست بوم استارتاپی ایران بودند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و در دسترس 10 نفر انتخاب شدند، همچنین با استفاده از روش تحلیل محتوای مصاحبه، تحلیل شده است. براساس یافته های مطالعه 7 مقوله فرعی در مقوله اصلی راهبردها شناسایی شدند. این مقوله های فرعی شامل توسعه و ترویج گفتمان ارزش گذاری فناوری، تبدیل دانش موجود در حوزه فناوری به دانش مطلوب و قابل ارزش گذاری، رهبری و مدیریت ایده، سیستم جامع ارزیابی فناوری، فرهنگ سازی، رگولاتوری و تنظیم گری در بازار فناوری و بومی سازی ارزش گذاری فناوری بوده است. بنابراین این راهبردها، در عین توجه به مسائل محیطی و فرهنگی ایران، می توانند به توسعه و پیشرفت استارتاپ های ایرانی در فرآیند ارزش گذاری فناوری کمک کنند و نقش مهمی در توسعه اقتصادی کشور ایفا کنند.
تبیین نقش هیجان بر تجربه خرید زنان با بررسی انگیزه خرید با همراه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت تبلیغات و فروش دوره ۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۵)
159 - 182
حوزههای تخصصی:
برای موفقیت در بازاریابی خرده فروشی، مطالعه در زمینه خرید با همراه و انگیزه خرید به عنوان محرک های هیجان درک شده و تجربه درک شده مهم و ضروری است. چرا که شناختن بخش های جمعیت شناختی و ویژگی های شخصیتی مشتریان اطلاعات مفیدی را برای شناخت نیازهای مشتریان و عادات خرید فراهم می کند، تا بتوان خط مشی های مناسب برای رفع بهتر نیازها و خواسته های مشتریان فراهم کرد. لذا هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی نقش هیجان بر تجربه خرید زنان با بررسی انگیزه خرید با همراه است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر گردآوری داده ها توصیفی- پیمایشی و از نظر اجرا همبستگی و با رویکرد علی انجام گرفته است. جامعه آماری این پژوهش را مشتریان زنِ مراکز خرید کوروش، ارگ و پالادیوم تشکیل می دهند که از 460 پرسشنامه توزیع شده 430 پرسشنامه سالم از میان مشتریان گردآوری شده است. در این پژوهش از روش نمونه گیری غیرتصادفی (غیراحتمالی) سهمیه ای برای دسترسی به اعضای جامعه استفاده شده است. از پرسشنامه نیز به منزله ابزار جمع آوری داده ، استفاده گردید که پس از گردآوری داده ها، تجزیه وتحلیل داده ها به کمک نرم افزار «اس. پی. اس. اس.» و «ایموس» انجام شد. درنهایت، تجزیه وتحلیل داده ها نشان داد، همراه خرید بر هیجان (مثبت و منفی) و تجربه خرید مشتری تاثیر دارد و انگیزه خرید در ارتباط بین همراه خرید و هیجان (مثبت و منفی) دارای نقش تعدیل گری است. همچنین نتایج نشان داد هیجان مثبت بر تجربه خرید تأثیر مستقیم دارد اما هیجان منفی زنان بر تجربه خرید تأثیر معکوس دارد.
مؤلفه های بازاریابی تأثیرگذار بر تصویر از مقصد گردشگری (مطالعه موردی: گردشگران گنبد سلطانیه، استان زنجان)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف : ب رای اطمین ان از رضای ت گردش گران و چگونگ ی تمای ات رفت اری بع دی آنه ا، نی از اس ت تصوی ر مقص د پ س از بازدی د به منزله تس ریع کننده ای ب رای بازاریاب ی مقص د ارائ ه ش ود. شهر سلطانیه، ازلحاظ گردشگری دارای توانهای مناسب تاریخی، طبیعی و فرهنگی است که تاکنون آن چنانکه باید و شاید از و آن در جهت شناسایی توانشان و همچنین در جذب جهانگردان و ایرانگردان موردتوجه قرار نگرفته است. روش شناسی : پژوهش حاضر، ب ا ه دف بررس ی شناخت تصویر از مقصد گردشگران از گنبد سلطانیه،شناخت رابطه بین بازاریابی و تصویر از مقصد گردشگران ورودی به گنبد سلطانیه و همچنین ارائه پیشنهاداتی جهت ارتقای تصویر از مقصد گردشگران ورودی به گنبد سلطانیه است. جامعه آماری تحقیق حاضر گردشگران بازدید کننده از گنبد سلطانیه می باشد، با توجه به مشخص نبودن تعداد گردشگران از فرمول کوکران نامتناهی جهت مشخص شدن تعداد نمونه استفاده شد و تعداد نمونه لازم ۳۸۴ بدست آمد، جهت تکمیل پرسشنامه نیز از روش تصادفی ساده استفاده شد. روش گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و میدانی (پرسشنانه) و جهت تجزیه و تحلیل داده ها نیز از آمار توصیفی،و استنباطی (آزمون تی تک نمونه ای ،آزمون فریدمن ،آزمون فریدمن آزمون و معادلات ساختاری) استفاده شد. یافته ها : میانگین عددی نشان می دهد، بالاترین میانگین عددی مربوط به بعد جاذبه با امتیاز 3.27و کمترین نیز مربوط به بعد سرویس با امتیاز 2.43 می باشد. در ادامه تحلیل نتایج آزمون تی تک نمونه ای نشان می دهد، براساس آماره تی مورد آزمون و براساس مطلوبیت عددی که برابر با 3 می باشد تمامی ابعاد تصویر از مقصد غیر از بعد جاذبه و محیط منفی ارزیابی می شود.
بررسی اثر لختی سازمانی بر آمادگی سازمانی، توانمندی همکاری، توانمندی جذب با نقش تعدیلگر دو سوتوانی فناوری اطلاعات (مطالعه موردی: کسب و کارهای کوچک و متوسط نرم افزاری در صنعت فناوری اطلاعات در ایران)
منبع:
پژوهش های کاربردی مدیریت بازار سال ۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۲
33 - 55
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی اثر لختی سازمانی بر ابعاد نوآوری باز با نقش تعدیلگر دو سوتوانی فناوری اطلاعات می باشد. جامعه هدف شرکت های نرم افزاری فعال در صنعت فناوری اطلاعات و ارتباطات در استان تهران می باشند. تعداد کسب وکارهای نرم افزاری فعال تعداد 164 شرکت می باشد و نمونه برابر با 115 شرکت است. به طورکلی 315 پرسشنامه بین افراد توزیع و 120 پرسش نامه گردآوری شد و مورد تجزیه وتحلیل با استفاده از نرم افزارهای Smart PLS قرار گرفت. در این پژوهش رابطه منفی بین لختی سازمانی و نوآوری باز تائید شد. همچنین این پژوهش نشان دهنده رابطه منفی لختی سازمانی بر ابعاد نوآوری باز می باشد. لختی سازمانی موجب کاهش نوآوری باز خواهد شد. بنابراین به سازمان ها توصیه می شود که دچار لختی سازمانی نشوند تا با کاهش لختی سازمانی، نوآوری باز افزایش یابد که نتیجه آن افزایش مولفه های نوآوری باز می باشد.
بررسی بازاریابی و مدیریت فروش سنگ های ساختمانی توسط نورومارکتینگ (بازاریابی عصبی)
حوزههای تخصصی:
کشور ایران چهارمین تولیدکننده عمده سنگ جهان محسوب می شود اما متاسفانه سهم صادرات از این میزان تولید بسیار اندک است. با مطالعه میزان و روند صادرات سنگ در سالهای مختلف می توان ملاک و معیار خوبی برای ارزیابی میزان موفقیت صادرات سنگ کشور بدست آورد، بازارهای هدف را مشخص کرد و هدفهایی را برای آینده صادرات سنگ در نظر گرفت. در این مقاله به بررسی بررسی بازاریابی و مدیریت فروش سنگ های ساختمانی توسط نورومارکتینگ (بازاریابی عصبی) پرداخته شد، روش پژوهش بصورت کیفیو بررسی در مقالات، کتابها و پایان نامه ها بود. و نتایج نشان دادند که درخصوص حوزه تولید، میزان اشتغال زایی این صنعت بسیار بالا است، از عمده ترین مشکلات این صنعت نیز عبارتند از: عدم استفاده از روش های مدرن و فناوری های مناسب که منجر به کاهش تولید و بهره وری می شود، مقیاس تولید نامناسب، بازار، عدم وجود بانک بزرگ و جامع اطلاعات مربوط به تولید، مصرف، واردات، صادرات، عرضه، تقاضا، قیمت، بازیافت، ذخیره، ذخیره معادن با توجه به شرایط موجود، تنگناهای مالی، مشکلات مربوط به منابع انسانی و بهره وری پایین و واردات و صادرات و ضعف در برنامه ریزی و سازماندهی مناسب برای صادرات و ورود به بازارهای جدید. پیشنهاد می شود برای رشد جایگاه این صنعت در اقتصاد ایران، متخصصان این حوزه از بازاریابی های تازه و جدید بهره مند شوند و از بازاریابی عصبی یا نورومارکتینگ در فروش بهره گیرند.
شناسایی فعالیت های تفرجی و بررسی شاخص های مکانی برای توسعه طبیعت گردی در منطقه حفاظت شده حرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت گردشگری سال ۱۸ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۱
65 - 110
حوزههای تخصصی:
در مطالعه حاضر به شناسایی فعالیت های تفرجی در منطقه حفاظت شده حرا پرداخته شد، و سپس به بررسی این فعالیت ها مطابق فهرستی از شاخص های مکانی اقدام گردید. توزیع مکانی فعالیت های تفرجی در منطقه نشان داد که با توجه به ماهیت خشکی و ساحلی-دریایی بودن فعالیت ها و همچنین شرایط توپوگرافی و اقلیمی منطقه، اکثر این فعالیت ها در نواحی دریاکنار و آب های کرانه ای قابل اجرا است. مطابق نتایج، 12 فعالیت تفرجی از بین 43 فعالیت شناسایی شده، توسط گردشگران مورد انتخاب قرار گرفت که در بین این فعالیت ها بیشترین امتیاز به "بازدید از جنگل با بالن " ، و در مقابل کمترین امتیاز به "حمام آفتاب در کرانه" اختصاص یافته است. همچنین از بین 14 شاخص مکانی، "شدت بارش" و "زمان مناسب برای گردشگری" در اکثر فعالیت های تفرجی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است، در حالی که سایر شاخص ها از جمله "حداکثر ارتفاع از سطح دریا" بر تعداد محدودی از فعالیت ها اثرگذار می باشند.
شناسایی مؤلفه های کیفی اجرای بازی وارسازی درمحیط کاری شرکت های دانش بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اگرچه دیجیتالی شدن امکانات مهمی را به ارمغان می آورد، پیاده سازی فناوری های آن در عمل می تواند چالش برانگیز باشد. یکی از پیشرفت های عمده کنونی دراین زمینه کشف پتانسیل بازی وارسازی برای توانمندی شرکت های دانش بنیان است. بر همین اساس، پژوهش حاضر با هدف شناسایی مولفه های کیفی اجرای بازی وارسازی در محیط کاری شرکت های دانش بنیان انجام گرفته است. این پژوهش دارای رویکرد کیفی است از طریق مصاحبه های عمیق نیمه ساختارمند به تدوین و اعتباریابی چارچوب مفهومی با روش تحلیل مضمون پرداخته است. جامعه آماری شامل صاحب نظران شرکت های دانش بنیان هستند که از بین آنها ۱۲نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و در این مطالعه مشارکت کردند. تعداد نمونه ها از قاعده اشباع پیروی می کند. یافته های پژوهش نشان می دهد. مفاهیم در قالب 4 مضمون اصلی شامل فرایند پذیرش با 2 مضمون سازمان دهنده، راهبردهای ارتقایی با 4 مضمون سازمان دهنده، راهبردهای توسعه و طراحی با 4 مضمون سازمان دهنده، بسترهای ارزیابی و اجرایی با 3 مضمون سازمان دهنده شناسایی شدند. بازی وار سازی در واقع امکانات مختلفی را برای افزایش انگیزه کارکنان برای فعالیت های دانش بنیان فراهم می کند. اما برای آشکارکردن پتانسیل خود، به یک محیط مناسب نیاز دارد.
طراحی الگوی مدیریت رفتارهای مخرب سازمانی و اداری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت تبلیغات و فروش دوره ۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۵)
179 - 205
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: امروزه مدیریت رفتارهای مخرب سازمانی و اداری و توجه به آن از یک انتخاب فراتر رفته و به یک ضرورت تبدیل گردیده است. این پژوهش با هدف شناسایی پیشایندهای رفتارهای مخرب سازمانی در نظام بانکی و طراحی و تبیین الگوی مدیریت رفتارهای مخرب سازمانی و اداری انجام شده است .روش شناسی: نوع پژوهش از نظر هدف ، توسعه ای و از لحاظ نوع داده ها آمیخته(کیفی و کمی) و از نظر نحوه گردآوری داده ها از نوع اسنادی – فراترکیب می باشد. بدین منظور پس از جستجو در پایگاه های اطلاعاتی، در فاصله زمانی 2000 تا 2022، تعداد 582 مقاله در حوزه رفتارهای مخرب سازمانی ارزیابی و در نهایت 55 مقاله به روش هدفمند انتخاب و وارد مرحله تحلیل شدند. یافته ها: بر اساس چارچوب نهایی پژوهش، پیشایندهای رفتارهای مخرب سازمانی در قالب دو مقوله اصلی و شش مقوله فرعی دسته بندی گردیدند. مقوله های اصلی حاصل از نتایج پژوهش عبارتند از: پیشایندهای تسهیل گر و پیشایندهای محدود کننده رفتارهای مخرب سازمانی. پیشایندهای تسهیل گر و محدود کننده رفتارهای مخرب سازمانی هر یک شامل سه مقوله عوامل رفتاری، ساختاری و زمینه ای تسهیلگر و محدود کننده نیز می باشند. نتیجه گیری: چارچوب به دست آمده را می توان به عنوان ابزاری برای برنامه ریزی راهبردی در حوزه رفتارهای مخرب سازمانی مورد استفاده قرار داد. نتایج این تحقیق می تواند برای مدیریت رفتارهای مخرب سازمانی واداری و بهبود آن در نظام بانکی مفید بوده و زمینه مناسبی برای تحقیقات دیگر فراهم نماید.
بررسی عدم اثربخشی سیاست های اقتصادی بر کارآفرینی در اقتصاد جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های کارآفرینی دوره ۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
73 - 88
حوزههای تخصصی:
عدم قطعیت سیاست های اقتصادی آثار جبران ناپذیری را بر پدیده های اقتصادی تحمیل می کند؛ بنابراین، جلوگیری از تبعات عدم قطعیت سیاست های اقتصادی امری ضروری است. یکی از این پدیده ها کارآفرینی است. ازاین رو، بررسی تأثیر عدم قطعیت سیاست های اقتصادی بر کارآفرینی نیازمند مدل سازی دقیق است. در این مقاله با استفاده از مدل رگرسیون فازی با ضرایب متقارن در محیط برنامه گمز به بررسی عدم اثر بخشی سیاست های اقتصادی بر کارآفرینی در ایران برای دوره زمانی 1400- 1387 پرداخته شده است. نتایج نشان می دهد که با کاهش عدم قطعیت در سیاست های پولی، ارزی، درآمدی و مالی به ترتیب بیشترین تأثیر را بر میزان کارآفرینی دارند؛ به گونه ای که با افزایش و کاهش عدم قطعیت (به ترتیب درجه عضویت 1/0 و 9/0) سیاست های مذکور، میزان شاخص کارآفرینی برابر با 985/8 و 623/80 است که نشان دهنده آن است با کاهش عدم قطعیت در سیاست های اقتصادی، کارآفرینی به شدت افزایش می یابد. از سوی دیگر، نتایج برآورد پهنای راست و چپ نشان می دهد که کارآفرینی در اقتصاد کشور به صورت بالقوه است و با اتخاذ سیاست های پولی و ارزی مناسب، شاخص کارآفرینی به شدت افزایش خواهد یافت و در موقعیت پهنای راست قرار خواهد گرفت. نتایج این مطالعه به لحاظ اولویت بندی تأثیر سیاست های اقتصادی در افزایش کارآفرینی نیز اهمیت فراوانی دارد از جمله سیاست های پولی که نسبت به سایر سیاست های اقتصادی در تحقق اهداف برنامه ریزان اقتصادی جهت کاهش بیکاری مؤثر است.
شناسایی و اولویت بندی مؤلفه های مؤثر بر عشق به برند با استفاده از روش دلفی فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت بازرگانی سال ۲۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۵
13 - 39
حوزههای تخصصی:
هدف: عشق و علاقه به برند، مفهوم اصلی در حوزه رابطه بین مشتری و برند به شمار می آید. مدیران برند تمایل به ایجاد برندها و مارک های دوست داشتنی تر دارند. در این خصوص، شناسایی عوامل موثر بر عشق به برند، می تواند به توسعه و تقویت ارتباط مشتری با برند کمک کند. بنابراین پژوهش حاضر با هدف شناسایی مؤلفه های مؤثر بر عشق به برند انجام پذیرفت.روش شناسی: پژوهش حاضر از نوع پژوهش های آمیخته با رویکرد کیفی و کمی است و از نظر فلسفه پژوهش دارای رویکرد قیاسی استقرایی است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ نحوه گردآوری داده، دارای رویکرد توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش حاضر خبر گان هستند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و براساس اصل کفایت نظری 30 نفر از آنان به عنوان اعضای نمونه انتخاب شده است. ابزار گردآوری اطلاعات در بخش کیفی مصاحبه و در بخش کمی پرسشنامه است. به این صورت که، داده های بخش کیفی که عوامل موثر بر عشق به برند هستند، با نرم افزار اتلس تی و روش کد گذاری تحلیل شدند و سپس در بخش کمی، بااستفاده از روش دلفی فازی، تعیین اولویت این عوامل صورت گرفت. روایی و پایایی ابزار گردآوری اطلاعات بااستفاده از شاخص روایی محتوای نسبی و آزمون کاپا ی کو هن در بخش کیفی و روایی محتوایی و پایا یی آزمون مجدد در بخش کمی، تائید شد. یافته ها: یافته های پژوهش مبنی بر شناسایی و اولویت بندی مؤلفه های مؤثر بر عشق به برند با استفاده از روش دلفی فازی است.نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که 30 مؤلفه، به عنوان مؤلفه های مؤثر بر عشق به برند شناسایی شدند و از میان آن ها رضایت مشتری از محصولات برند ورزشی، رضایت زیبایی نسبت به برند محصولات ورزشی، دلبستگی به محصولات ورزشی، دوست داشتن برند محصولات ورزشی، نام تجاری محصولات ورزشی، هزینه برای تبلیغات و تصویر خوب از فروشگاه های عرضه کننده محصولات ورزشی، ارتقاء فروش برند محصولات ورزشی، قیمت برند محصولات ورزشی، رنگ و موسیقی درون فروشگاه های جذاب و متناسب محصولات ورزشی جزء مهم ترین مؤلفه های مؤثر بر عشق به برند هستند.
ارتباط بین مشارکت مشتری در ایجاد ارزش کسب و کار و وفادارسازی مشتری
حوزههای تخصصی:
مشارکت مشتری در ایجاد ارزش برای سازمان ها تحت شرایط بازار نوین، به عنوان عاملی شناخته شده است که شرکت ها را مقدور می سازد در رقابت پابرجا بمانند. هدف این مقاله نشان دادن روابط بین مشارکت مشتری در ایجاد ارزش و وفاداری مشتری است. با توجه به ماهیت نامنسجم مطالعات انجام شده در این زمینه بر مبنای نتایج تحلیل ادبیات، مدل مفهومی روابط بین مشارکت مشتری در ایجاد ارزش و وفاداری ساختاربندی می گردد. روابط بین مشارکت مشتری در ایجاد ارزش و وفاداری مشتری به شیوه یکپارچه یعنی از طریق روابط مستقیم و غیرمستقیم بین دو ساختار تحلیل می گردد.
سیستم توصیه گر زمان و اعتماد مبنا با استفاده از تشخیص جوامع مبتنی بر گراف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه اینترنت نقش بااهمیتی در زندگی انسان ها دارد و محتوای وب باید متناسب با نیازهای کاربران باشد تا اطلاعات به روز و مناسب با سلیقه کاربر را فراهم نماید. در این راستا، سیستم های توصیه گر به کاربران کمک کرده و اقلامی که به سیلقه کاربران نزدیک تر است، را به آن ها در کم ترین زمان ممکن توصیه می کند . امروزه، با افزایش داده، استفاده از سیستم های توصیه گر رو به افزایش است. از طرفی دیگر این سیستم ها با چالش هایی از جمله تغییر سلیقه کاربران در طی زمان، شروع سرد، خلوت بودن ماتریس کاربر-قلم، حملات افراد جعلی در سیستم و تاثیر منفی آن ها در لیست توصیه سیستم روبرو هستند. هدف این مقاله ارائه یک سیستم توصیه گر زمان و اعتماد مبنا جهت بهبود کارایی و افزایش دقت توصیه های سیستم است. سیستم پیشنهادی در ابتدا با افزودن برخی امتیاز های ضمنی قابل اعتماد به ماتریس امتیاز دهی کاربر- قلم، مشکل پراکندگی داده را حل نموده و سپس یک شبکه وزن دار کاربر-کاربر براساس زمان ارائه نظر کاربر نسبت به قلم و روابط اعتماد میان کاربران تولید می نماید که بدین ترتیب مشکل شروع سرد و تغییر سلیقه کاربر در طی زمان را رفع می کند. سیستم توصیه گر پیشنهادی بر اساس الگوریتم تشخیص جامعه جدیدی که در این مقاله ارائه شده است، نزدیک ترین کاربران همسایه و هم سلیقه با کاربر فعال را پیدا نموده و بر اساس روش پالایش همکارانه، کا-بالاترین قلم را به کاربر پیشنهاد می دهد. نتایج ارزیابی سیستم پیشنهادی برای سیستم توصیه گر مبتنی بر فیلم بر روی مجموعه داده Epinions نشان می دهد سیستم پیشنهادی نسبت به سیستم های پایه از کارایی بالاتری برخوردار است.