فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۱۰٬۷۸۷ مورد.
منبع:
مدیریت تبلیغات و فروش دوره ۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۲۱)
113 - 131
حوزههای تخصصی:
هدف: رقابت شدید،کسب وکارهای الکترونیکی را به سوی خلق تمایز از طریق ایجاد تجربه لذت بخش برای مشتریان سوق داده است؛ زیرا تجربه لذت بخش و موفق باعث رضایت مندی مشتریان، تبلیغات توصیه ای و در نهایت خرید مجدد می گردد و تجربه ناموفق سبب از بین رفتن اعتماد مشتری و انتخاب جایگزین برای خریدهای آتی خواهد شد. بنابراین هدف این پژوهش شناسایی و اولویت بندی راهکارهای عملیاتی بهبود تجربه لذت بخش مشتری در خریدهای الکترونیک فروشگاه های مجازی در صنعت پوشاک است.روش: برای این منظور از رویکرد آمیخته (کیفی - کمی) از نوع متوالی اکتشافی با استفاده از روش دلفی فازی بهره گرفته شد. جامعه مورد مطالعه شامل16 نفر از خبرگان در زمینه موضوع مورد پژوهش بود. جهت جمع آوری داده ها، از دو روش اسنادی و میدانی بهره گرفته شد. ابزار جمع آوری داده ها در فاز کیفی، بررسی اسناد و مدارک و مصاحبه نیمه عمیق و در فاز کمی، از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. داده ها در بخش کیفی با بکارگیری تکنیک تحلیل محتوا و در بخش کمی با استفاده از روش دلفی فازی تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که راهکارهای بهبود تجربه لذت بخش مشتری در خریدهای الکترونیکی به ترتیب اولویت شامل تقویت آمیخته بازاریابی با امتیاز 669/.، بهبود ویژگی های وب سایت با امتیاز 663/. و مشتری مداری با امتیاز 647/. می باشند. نتیجه گیری: لذا با توجه به خرید الکترونیکی پیشنهاد می گردد که تبلیغات کاملا متناسب با کیفیت محصول و منطبق با واقعیات باشد تا مشتریان با اطمینان بیشتری خرید کنند.
طراحی مدل کسب و کار مبتنی بر آینده نگاری: ارائه و اعتبارسنجی یک مدل مفهومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
96 - 128
حوزههای تخصصی:
هدف: مدل کسب وکار مفهومی راهبردی است که چگونگی خلق کردن، ارائه دادن و به دست آوردن ارزش را نشان می دهد. اگرچه مدل های کسب وکار، هم زمان با تغییرات محیط تغییر می کنند، برای غلبه بر شتاب تغییرات به نوآوری، پیش دستی، تفکر اکتشافی و آینده گرایی نیاز دارند. نوآوری در مدل های کسب وکار، مستلزم بینش طراحی است. آینده نگاری، فرایندی نظام مند و مشارکتی برای ساختن آینده است که از طریق مشورت، کسب آگاهی و چشم اندازسازی به آینده گرا کردن کسب وکار می پردازد. الگوهای طراحی مدل کسب وکار موجود، به محیط طراحی و آینده توجه اندکی دارند. چارچوب های آینده نگاری موجود نیز، به طراحی مدل کسب وکار توجه کافی ندارند. از این رو بررسی ها نیاز به ارائه مدلی جامع را نشان داد که برای در نظر گرفتن تحولات محیط، عدم قطعیت های موجود و وضعیت های آینده را در طراحی مدل های کسب وکار لحاظ کند. این پژوهش با هدف برطرف شدن شکاف در ادبیات موضوع و ارائه مدل مفهومی طراحی مدل کسب وکار مبتنی بر آینده نگاری انجام شد.
روش: پژوهش از نظر جهت گیری کاربردی، از نظر هدف اکتشافی و فلسفه آن پراگماتیسم است و صبغه ترکیبی و رویکرد استقرایی دارد. در بخش نظری با استفاده از روش مرور سیستماتیک، مطالعات پیشین و آثار علمی مرتبط با موضوع پژوهش بررسی، تحلیل و دسته بندی شد. سپس طی یک مطالعه مفهومی با استفاده از بینش های به دست آمده و ترکیب مدل های موجود، مدل مفهومی پیشنهادی طراحی شد. برای اعتبارسنجی مدل، از میان خبرگان آینده پژوهی و مدیریت کسب وکار که جامعه تجربی پژوهش بودند، ۱۲ نفر به روش قضاوتی برای نمونه انتخاب شد. در این مرحله، برای جمع آوری اطلاعات، از ابزار پرسش نامه استفاده شد. روایی محتوای پرسش نامه را خبرگان تأیید کردند و پایایی آن با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ به میزان 768/0 تأیید شد. برای بررسی نرمال بودن داده ها، آزمون کلموگروف اسمیرنف به عمل آمد و بر اساس نتایج داده ها نرمال بود. سپس آزمون T تک نمونه ای برای تحلیل پاسخ ها انجام شد. سامان دهی مدارک و استنادها با استفاده از نرم افزار پژوهیار نسخه ۲ و محاسبه ها با استفاده از نرم افزار اس پی اس اس نسخه ۲۷ انجام شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که در مطالعات گذشته، دسته ای از پژوهشگران به آینده پژوهی در طراحی مدل کسب وکار توجه ناچیزی کرده اند. معدودی از آن ها به برخی جنبه های آینده پژوهی توجه کرده اند، ضمن آنکه به پایداری و فضای طراحی مدل کسب وکار اهمیت بیشتری داده اند. دسته دیگری از پژوهشگران، برخی فنون آینده پژوهی را جعبه ابزار دانسته و از آن استفاده کرده اند. تعداد اندکی نیز به آینده پژوهی و آینده نگاری، به عنوان چارچوبی برای توسعه مدل کسب وکار نگریسته اند؛ اما چارچوب جامعی برای طراحی مدل کسب وکار مبتنی بر آینده نگاری ارائه نکرده اند. ضمن مطالعه مفهومی، فرایند طراحی مدل کسب وکار اوستروالدر و پیگنر و چارچوب آینده نگاری عمومی وروس، مدل های مناسبی برای ادغام و ارائه مدل مد نظر پژوهش تشخیص داده شد. بر همین اساس، مدل مفهومی پیشنهادی برای طراحی مدل کسب وکار مبتنی بر آینده نگاری با ادغام دو مدل مذکور، طراحی و ارائه شد و به تأیید خبرگان رسید.
نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش، ابتنای طراحی مدل کسب وکار بر آینده نگاری با در نظر گرفتن آینده های گوناگون، نگرش چندسطحی و پیگیری تحقق راهبردها، می تواند نقاط ضعف پژوهش های پیشین و الگوهای موجود را پوشش دهد و به آینده گرا شدن کسب وکارها کمک کند. پیشنهاد می شود طراحان مدل های کسب وکار، در فرایند طراحی، ضمن توجه به شناخت تحولات محیط و آینده های ممکن، برای تحقق مدل کسب وکار متناسب با آینده های بدیل، برنامه ریزی کنند. کاربست مدل پیشنهادی می تواند به این منظور کمک کند. پژوهشگران دیگر می توانند نتایج کاربرد مدل پیشنهادی را ارزیابی و تحلیل کنند.
واکاوی اینترنت اشیاء بر عملکرد کارآفرینی با نقش میانجی مدیریت زنجیره تأمین سبز و تعدیل گری کارآفرینی اقتصاد مدور در شرکت های دانش بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت تبلیغات و فروش دوره ۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۲۱)
219 - 234
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به واکاوی نقش اینترنت اشیاء بر عملکرد کارآفرینی با نقش میانجی مدیریت زنجیره تأمین سبز و تعدیل گری کارآفرینی اقتصاد مدور می پردازد که از نظر هدف کاربردی و از نظر نحوه گردآوری داده ها، توصیفی - پیمایشی است. جامعه آماری مطالعه حاضر شرکت های دانش بنیان شهر ارومیه به تعداد 107 شرکت بودند که با درنظرگرفتن 2 نفر شامل مدیران ارشد و مدیران بازاریابی، تعداد کل جامعه 214 نفر می باشد. حجم نمونه 136 نفر بر اساس جدول مورگان و با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. داده ها از طریق پرسش نامه استاندارد جمع آوری و با استفاده از نرم افزار حداقل مربعات جزئی تحلیل شدند. روایی و پایایی پرسش نامه با استفاده از آزمون های مرتبط مورد سنجش قرار گرفت و تأیید شد. نتایج نشان داد که اینترنت اشیاء بر عملکرد کارآفرینی با نقش میانجی مدیریت زنجیره تأمین سبز تأثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین اثر تعدیل گری کارآفرینی اقتصاد مدور در رابطه بین عملکرد کارآفرینی و مدیریت زنجیره تأمین سبز در شرکت های دانش بنیان به تأیید رسید. در نتیجه، اینترنت اشیاء بر رویکرد شرکت ها به نوآوری و چگونگی ایجاد و جذب ارزش در فعالیت های روزانه شرکت تأثیر گذاشته است. افزون براین، اتخاذ شیوه های مدیریت زنجیره تأمین سبز باعث تأثیر مثبتی بر نوآوری های سبز که منجر به بهبود کارآفرینی محیطی می شود.
ارزیابی و اولویت بندی صنایع دستی جهت توسعه گردشگری استان سیستان و بلوچستان
حوزههای تخصصی:
صنایع دستی از مهمترین مؤلفه های فرهنگ بومی و تولید ملی کشورها می باشند که می تواند در کنار گردشگری بیشترین اشتغال را با کمترین سرمایه گذاری ایجاد کند. صنعت گردشگری به عنوان مکمل صنایع دستی است که می تواند در جهت ایجاد و رونق بازار صنایع دستی، نقش مهمی ایفا کند. با توجه به پتانسیل های بالای صنایع دستی استان سیستان و بلوچستان، شناسایی و اولویت بندی این صنایع به منظور برجسته کردن اهمیت گردشگری برای سیاست گذاران و برنامه ریزان، امری مهم و اجتناب ناپذیر است. هدف پژوهش شناخت و اولویت بندی صنایع دستی استان سیستان و بلوچستان با توجه به شاخص های مورد مطالعه می باشد. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی به شناخت هنرهای دستی، با استفاده از شاخص هایی مانند: تهیه مواد اولیه، قابلیت رقابت، راندمان تولید، جذابیت و سطح تبلیغات در چارچوب مدل تصمیم گیری چند معیاره الکتره و فرایند تحلیل شبکه ای فازی به اولویت بندی صنایع دستی پرداخته است. جامعه آماری تحقیق، 5 هنر دستی مهم می باشد که بر اساس شاخص های: تهیه مواد اولیه، قابلیت رقابت، راندمان تولید، جذابیت و سطح تبلیغات با استفاده از مدل تصمیم گیری چند معیاره الکتره سطح بندی شده اند. در تکمیل پرسشنامه ها، 75 نفر از کارشناسان اداره میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی در ۱۹ شهرستان استان مشارکت داشته اند. بر اساس نتایج پژوهش، هنر سوزن دوزی با تعداد 4 برد و بدون باخت در رتبه نخست قرار گرفت. سکه دوزی با 2 برد و 2 باخت در رتبه دوم، سفال گری با 1 برد و 3 باخت در رتبه سوم و در نهایت گلیم بافی و حصیربافی با 4 باخت و بدون برد به طور مشترک در رتبه چهارم قرار گرفتند. نتایج نشان داد که توجه به هنر سوزن دوزی توانسته است میزان اشتغال بین جامعه روستایی و شهری افزایش دهد و در آمد حاصل از فروش این محصول اثر نسبتاً چشمگیری در اقتصاد خانوارها داشته است.
نقش مدیران پرستاری در عملکرد مناسب پرستاران (مطالعه کیفی)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
مدیریت منابع انسانی یکی از اساسی ترین منابع مدیریت در خدمات سلامت است. در بیمارستان ها اطمینان از اینکه بخش ها به تعداد کافی پرستار برای ارائه مراقبت پرستاری با کیفیت به بیماران در اختیار دارد چالش بزرگی در مدیریت بیمارستان است. این پژوهش به صورت کیفی و به روش پدیدار شناختی انجام گرفت. ۱۲ مدیر پرستاری و ۳۱ پرستار با روش نمونه گیری غیر تصادفی هدفمند انتخاب شدند. داده ها با استفاده از مصاحبه نیمه ساختار یافته جمع آوری شد. به منظور تحلیل داده ها از تحلیل محتوای کیفی استفاده گردید. در نتایج این مطالعه نقش مدیران بیمارستان در ۵ مضمون شامل تعداد کارکنان، کفایت کارکنان، کیفیت کارکنان، تهیه شرح وظایف و جبران خدمات تقسیم بندی شد. پیامد مدیریت غیر صحیح و تعداد ناکافی پرسنل و یا مراقبت بی کیفیت ایشان، به خطر افتادن ایمنی بیمار و کاهش کیفیت مراقبت از بیمار است لذا باید همواره با توجه به اهمیت نقش مدیران از وقوع این عواقب پیشگیری کرد. مدیران پرستاری باید تجربه کافی در ارزیابی نیاز های پرسنلی داشته باشند تا تعداد و ترکیب مناسب برای هر بخش در نظر گرفته شود. تعیین شرح وظایف برای کار در هر بخش و همچنین توانمندسازی مداوم حرفه ای در ارتقای کیفیت کارکنان پرستاری بسیار ضروری است و به منظور افزایش رضایت شغلی و ارائه مراقبت های بهداشتی با کیفیت پرستاران باید پاداش مناسب با خدماتشان را دریافت کنند.
بررسی تأثیر محرک های درون فروشگاهی بر خرید هیجانی با توجه به نقش میانجی احساسات آنی و نقش تعدیلگری ارتباط برند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت تبلیغات و فروش دوره ۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۲۱)
353 - 371
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی تأثیر محرک های درون فروشگاهی بر خرید هیجانی مشتریان با در نظر گرفتن نقش میانجی احساسات آنی و نقش تعدیل گر ارتباط برند در فروشگاه های زنجیره ای افق کوروش شهر گرگان انجام شده است. روش: مطالعه حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی از نوع پیمایشی می باشد که به دنبال ارائه راهکارهای عملی برای بهبود استراتژی های بازاریابی و فروش در محیط های خرده فروشی است. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه مشتریان فروشگاه های زنجیره ای افق کوروش در شهر گرگان بود که با استفاده از فرمول کوکران، حجم نمونه 384 نفر تعیین گردید. نمونه گیری به روش تصادفی ساده و با رعایت اصول تنوع جمعیت شناختی انجام شد.یافته: یافته های تحقیق نشان داد که محرک های درون فروشگاهی در دو بعد اصلی تأثیرگذار بوده اند: اولاً، عوامل محیطی شامل طراحی فضای فروشگاه، نورپردازی، موسیقی زمینه و چیدمان محصولات که همگی تأثیر معناداری بر ایجاد احساسات مثبت در مشتریان داشتند. ثانیاً، عوامل خدماتی شامل رفتار پرسنل، سرعت خدمات و کیفیت تعاملات که در شکل گیری تجربه خرید نقش کلیدی ایفا می کردند. نتیجه گیری: این مطالعه نشان می دهد که مدیران فروشگاه های زنجیره ای می توانند با تمرکز بر بهینه سازی عوامل محیطی و خدماتی، زمینه را برای ایجاد تجربه های خرید هیجانی فراهم کنند. پیشنهادهای عملی شامل بازطراحی دوره ای فضای فروشگاه، آموزش کارکنان برای تعاملات مؤثرتر، استفاده از نورپردازی و موسیقی مناسب، و چیدمان هوشمندانه محصولات می باشد. همچنین، با توجه به عدم تأثیر تعدیل گری ارتباط برند، به نظر می رسد سرمایه گذاری بر روی برنامه های وفاداری مشتریان در کوتاه مدت تأثیر محدودی بر افزایش خریدهای هیجانی خواهد داشت.
تغییر مدل کسب و کار استارتاپ ها از طریق رویکرد مبتنی بر الگو مدل کسب وکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییر مدل کسب وکار استارتاپ ها برای تطبیق با نیازهای متغیر بازار و افزایش رقابت پذیری ضروری است، اما بیشتر مطالعات پیشین بر شرکت های مستقر متمرکز بوده اند. همچنین برخلاف مطالعات پیشین که بیشتر به عوامل تاثیر گذار بر نوآوری مدل کسب وکار پرداخته اند، این پژوهش به طور ویژه بر فرآیند تغییر مدل کسب وکار مبتنی بر الگوهای مدل کسب وکار تمرکز دارد. در جهت برطرف کردن این شکاف علمی، هدف این مطالعه ارائه چارچوبی برای درک بهتر تغییر مدل کسب وکار استارتاپ ها بود. برای تحقق این هدف، از روش مرور نظام مند استفاده شد و پس از تعیین سؤال پژوهش، استراتژی جست وجو و غربالگری، ۹۵ مقاله معتبر منتشرشده بین سال های ۲۰۰۰ تا ۲۰۲۴ مورد تحلیل قرار گرفت. در ابتدا، چارچوب مفهومی اولیه بر اساس ادبیات نظری شکل گرفت و سپس با استفاده از تحلیل مضمون قیاسی-استقرایی توسعه داده شد. مضامین فراگیر شناسایی شده شامل تازگی، کارایی، قفل درونی، مکملی، و انطباق بودند که در چهار بعد تغییر مدل کسب وکار شامل محتوا، ساختار، حاکمیت و جریان تحلیل شدند. هر یک از این مضامین شامل مضامین پایه مختلف هستند که نشانگر نحوه تغییر اجزای مدل کسب وکار استارتاپ ها هستند. این پژوهش با شناسایی الگوی جدید «انطباق» در کنار چهار الگوی متداول (تازگی، کارایی، قفل درونی و مکملی) و افزودن بعد «جریان» به ابعاد سه گانه محتوا، ساختار، حاکمیت، نوآوری مدل کسب وکار استارتاپ ها را از منظر گسترده تری بررسی می کند. نتایج نشان داد که این مضامین به صورت هم افزا عمل کرده و نقش اساسی در ایجاد مزیت رقابتی و پایداری کسب وکار ایفا می کنند.
اولویت بندی عوامل زیربنایی چابک سازی زنجیره تأمین در صنعت گردشگری شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت گردشگری سال ۲۰ بهار ۱۴۰۴ شماره ۶۹
1 - 40
حوزههای تخصصی:
در محیط پویای کنونی زنجیره های تأمین گردشگری باید چابک باشند، یعنی باید در موقعیتی باشند که بتوانند به سرعت به نیازهای مشتری پاسخ دهند. ازاین رو پژوهش حاضر با هدف اولویت بندی عوامل زیربنایی چابک سازی زنجیره تأمین در صنعت گردشگری شهر اصفهان انجام شد. بدین منظور ابتدا با بررسی ادبیات موضوع و انتخاب 43 مقاله مرتبط، 6 عامل فناوری اطلاعات، منابع انسانی، عوامل اجتماعی، انعطاف پذیری، حساسیت و پاسخگویی به بازار و شایستگی به عنوان عوامل چابک سازی زنجیره تأمین گردشگری انتخاب شد. آنگاه با استفاده از تکنیک دیمتل اولویت بندی و نمودار علی عوامل به دست آمد. جامعه آماری پژوهش شامل خبرگان صنعت گردشگری در شهر اصفهان می باشند که به روش نمونه گیری غیراحتمالی و به شیوه گلوله برفی انتخاب شدند. در مجموع 34 پرسش نامه تکنیک دیمتل جمع آوری شد که بر اساس نتایج آن عوامل شایستگی، اجتماعی، منابع انسانی، فن آوری اطلاعات، انعطاف پذیری و حساسیت و پاسخ گویی به بازار اولویت های اول تا ششم را به دست آوردند.
مدلی برای کاهش ریزش مشتریان با استفاده از مدیریت ارتباط با مشتری مبتنی بر هوش مصنوعی در صنعت بیمه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر از نظر هدف یک مطالعه کاربردی-توسعه ای است که درصدد ارایه الگوی کاهش ریزش مشتریان با استفاده از مدیریت ارتباط با مشتری مبتنی بر هوش مصنوعی در صنعت بیمه می باشد. از منظر روش گردآوری داده ها یک پژوهش پیمایش مقطعی است. برای نیل به هدف از طرح پژوهش آمیخته اکتشافی (کیفی-کمی) استفاده شد. در بخش کیفی از روش تحلیل مضمون و در بخش کمی از روش حداقل مربعات جزئی استفاده شد. جامعه مشارکت کنندگان بخش کیفی شامل مدیران شرکت بیمه ایران بودند که 17 نفر با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. در بخش کمی نیز جامعه آماری متشکل از مدیران و کارشناسان بیمه ایران و مدیران نمایندگی های بیمه ایران در استان گیلان، با روش اندازه اثر و تحلیل توان، 130 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای-تصادفی انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی، مصاحبه نیم ساختاریافته و در بخش کمی، پرسشنامه محقق ساخته بود . یافته های پژوهشی نشان داد عوامل فنی هوش مصنوعی، عوامل مدیریتی هوش مصنوعی و بازاریابی رابطه ای بر مدیریت ارتباط با مشتریان تاثیر می گذارند. مدیریت ارتباط با مشتری با اثرگذاری بر شخصی سازی خدمات و مشتری گرایی منجر به بهبود تجربه مشتریان می شود. این عامل خود با اثرگذاری بر وفاداری مشتریان، رضایت مشتریان و مشارکت مشتریان به کاهش ریزش مشتریان منتهی می گردد. بنابراین مشخص شد هوش مصنوعی یک سازه زیربنایی است که از منظر فنی و مدیریتی می تواند به بهبود مدیریت ارتباط با مشتری در نمایندگی های بیمه ایران کمک کرده و سبب کاهش رویگردانی و ریزش مشتریان شود.
تحلیل محتوایی وب سایت های تسهیل گران گردشگری پزشکی هند و ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت گردشگری سال ۲۰ بهار ۱۴۰۴ شماره ۶۹
375 - 410
حوزههای تخصصی:
صنعت گردشگری پزشکی به عنوان یک حوزه نوظهور با پتانسیل بالا نیازمند توسعه زیرساخت ها و اطلاع رسانی مؤثر است. با هدف تحلیل محتوای وب سایت تسهیل گران گردشگری پزشکی در هند و ایران انجام شد. شناسایی50وب سایت ها با استفاده از هفت کلیدواژه تخصصی گوگل صورت گرفت و داده ها از طریق برگه کدگذاری جمع آوری و با نرم افزار SPSS تحلیل شدند. محتوای بررسی شده شامل هفت مقوله و63 عنصر،ازجمله «ارتباط و تعامل مشتریان»، «پلتفرم های خدمات ویژه»، «تاریخچه شرکت برای اعتمادسازی»، «معرفی تجهیزات و تسهیلات درمانی و رفاهی»، « مقبولیت بین المللی شرکت» و«رعایت جذابیت های بصری در تمامی محورها» دسته بندی شدند. نتایج نشان می دهد دراین میان، بیشترین عناصر مربوط به مقوله"اطلاع رسانی و معرفی خدمات" است وکیفیت وب سایت های ایرانی پایین تر از وب سایت های هندی است. برای جذب بیشترگردشگران پزشکی، طراحی وب سایت ها، بهبود همکاری با مشتریان و استفاده از پلتفرم های مشترک ضروری است. این مطالعه بر اهمیت سامانه های یکپارچه و هوشمند در بهبود کارایی و سرعت فرآیندهای گردشگری پزشکی تأکید دارد.
ارائه مدل رفتار جست وجوی آنلاین مصرف کنندگان برای کالاهای تجربه محور و جست وجومحور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
149 - 170
حوزههای تخصصی:
هدف: در سال های اخیر، تجارت الکترونیک رشد بسیار زیادی داشته است. اگرچه اینترنت، منبع اطلاعاتی مهمی برای کالاهای جست وجومحور و کالاهای تجربه محور است، نوع اطلاعاتی که مصرف کنندگان به دنبال آن هستند و نحوه تصمیم گیری آن ها در رابطه با این دو نوع کالا متفاوت است. از این رو توجه به این تفاوت های رفتاری مصرف کنندگان، برای اقدامات بازاریابی کاربردهای مهمی دارد. در دنیای امروز، دانش درباره رفتار جست وجومحور مصرف کنندگان در رابطه با کالاهای متفاوت، برای درک رفتار خرید آن ها و برای برنامه ریزی ارتباطات بازاریابی حیاتی است. از آنجایی که در زمینه رفتار جست وجوی مصرف کنندگان با در نظر گرفتن تفاوت بین نوع کالاها، پژوهش های اندکی انجام شده، لازم است که این حوزه با دقت بیشتری بررسی شود. هدف پژوهش حاضر، ارائه مدلی برای رفتار جست وجوی مصرف کنندگان در رابطه با کالاهای جست وجومحور و تجربه محور است.
روش: روش پژوهش حاضر کیفی است؛ بدین صورت که طراحی مدل مفهومی با مصاحبه با خبرگان انجام می شود. نمونه گیری در این پژوهش به صورت نمونه گیری هدفمند و انتخابی با حداکثر تنوع بوده است. برای گردآوری داده، از مصاحبه عمیق ساختارنیافته با خبرگان دانشگاهی و حرفه ای بهره برده شده و با ۱۰ خبره تا دستیابی به اشباع نظری مصاحبه شده است. در این پژوهش تلاش شده است تا با کدگذاری سیستماتیک و رفت وبرگشت بین گزاره هایی که خبرگان بیان کردند، مضامین یا مفاهیم اصلی صحبت های ایشان استخراج، دسته بندی و جمع بندی نهایی شود. دلیل عدم استفاده از مصاحبه ساختاریافته، نبود پیشینه پژوهش و مدل مشخصی در ادبیات و نیز گستردگی دامنه موضوعات پژوهش است. تلاش شده است تا برای حداکثرسازی تنوع شرکت کنندگان، افراد انتخاب شده، ویژگی های جمعیت شناختی (سن، جنسیت، مناطق جغرافیایی و شغل) متفاوتی داشته باشند.
یافته ها: به منظور تحلیل داده های کیفی حاصل از مصاحبه با خبرگان، از روش تحلیل ساختاری استفاده شده است. بر اساس نتایج کدگذاری مصاحبه ها، تعداد ۲۱۹ کد از تحلیل داده های مصاحبه استخراج و این کدها به ۹ مفهوم و ۷ تم گروه بندی شدند. مفهوم پیشایندهای رفتار جست وجویی با سه تم، تعدیلگرهای رفتار جست وجویی یک تم، رفتار جست وجویی یک تم، پیامدهای رفتار جست وجویی یک تم، تعدیلگرهای خرید یک تم، تعدیلگرهای رفتار پس از خرید یک تم و رفتار پس از خرید یک تم گروه بندی شد.
نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که نوع کالا (کالاهای جست وجومحور و تجربه محور) روی رفتار جست وجوی مصرف کنندگان اثر می گذارد. همچنین، داده های حاصل از مصاحبه نشان می دهد که پیچیدگی کالا، قیمت کالا و تکرار خرید کالا نیز، روی رفتار جست وجوی مصرف کنندگان اثر می گذارند. به علاوه، طبق یافته های پژوهش، شخصیت فرد، جدید بودن محصول، برند و اعتبار سایت، سیاست مرجوعی، برنامه وفاداری، موقعیت اجتماعی، ارزش ها، سبک زندگی، محل زندگی، گروه های مرجع، تأییدکننده مشهور، حجم اطلاعات و محتوای مناسب درباره محصول، نقدهای سایر افراد، ادراک و تداعی برند در ذهن مشتری نیز می توانند به عنوان متغیرهای تعدیلگر ایفای نقش کنند.
طراحی چارچوبی برای توسعه تخریب خلاق داده محور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خاستگاه تغییرات فناورانه مدرن، زمینه را برای درک تحولات فناورانه، بررسی تاثیر فناوری های دیجیتال جدید، و بررسی پدیده اختلال دیجیتال در صنایع و مشاغل فراهم می کند. آنچه قابل توجه است نقش داده ها در تحولات فناورانه و در نتیجه تخریب خلاقی است که تحول دیجیتال و مدل ها و استراتژی های کسب وکار جدید، نوآوری و قابلیت ها در سطوح جهانی، ملی، شرکتی و محلی را در منجر می شود. هدف اصلی پژوهش حاضر طراحی چارچوبی برای توسعه تخریب خلاق داده محور است. روش تحقیق، به صورت کیفی با رویکرد داده بنیاد و نظریه اشتراوس و کوربین و رهیافت نظام مند انجام گرفت؛ جامعه آماری تحقیق شامل کسانی که دانش نظری در رابطه با تئوری های کارآفرینی به ویژه تخریب خلاق و کسانی که تجربه کافی در حوزه کسب و کارهای داده محور داشته باشند. برای تحلیل داده های کیفی، مراحل کدگذاری باز، محوری و انتخابی را طی کرده و در نهایت الگوی پارادایمی گراندد تئوری در بر دارنده 5 بعد اصلی و 21 بعد فرعی شامل عوامل علی(فناوری، شخصییتی و رفتاری، چارچوب نهادی) عوامل زمینه ساز(داده های رفتاری،داده های متنی، داده های روانشناختی، اطلاعات دموگرافیک، داده های جغرافیایی، میل به تخریب)، عوامل مداخله گر(فناوری سازمانی، درجه ای که ارزش جدید خلق می شود، اثربخشی و مدیریت هزینه)، راهبردها(راهبرد توسعه خلاقیت، راهبرد مبتنی بر ساختار، راهبرد بازتعریف مدل کسب و کار، راهبرد حس کردن و شکل دادن، راهبرد شناسایی و توقیف، راهبرد تغییر شکل و پیکربندی مجدد) و پیامدها( فناورانه، اجتماعی- اقتصادی) شکل گرفت.
تصمیم کاوی در فرآیندهای فناوری اطلاعات- مطالعه موردی فرآیند تبدیل شناسایی ایده های جدید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت کسب و کار هوشمند سال ۱۳ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۱
91 - 128
حوزههای تخصصی:
فرآیندهای دانش بنیان جزء جدایی ناپذیر فرآیندهای کسب و کار شرکتهای فعال در حوزه فناوری اطلاعات هستند. در این صنعت، فرآیندهای دانش بنیان که مبتنی بر دانش نیروی ماهر اجرا می شوند و در زنجیره ارزش شرکتهای فعال این حوزه نقشی اساسی ایفا می کنند. مهمترین عنصر در فرآیندهای دانش بنیان، تصمیم گیری های صورت گرفته در این فرآیندها است. از این رو مساله شناسایی قواعد و مدلهای تصمیم فرآیندهای دانش بنیان دارای اهمیت به سزایی است. در این مقاله یکی از مهمترین فرآیندهای موجود در صنعت نرم افزار (فرآیند شناسایی و تصمیم گیری در خصوص ایده های مطرح شده) مورد بررسی قرار می گیرد و با استفاده از لاگ های تصمیم گیری موجود در یکی از بزرگترین شرکتهای نرم افزاری کشور، به تحلیل این فرآیند با استفاده از نظریه مجموعه های ژولیده پرداخته می شود. بر اساس این نظریه و با بهره گیری از الگوریتم کاست سریع، روشی گام به گام برای تحلیل داده ها و شناسایی قواعد تصمیم گیری ارایه می شود. این الگوریتم در گام نخست خصیصه های حیاتی مورد استفاده در نقطه تصمیم را شناسایی نموده و سپس مدل تصمیم گیری را به صورت قواعد اگر-آنگاه ارایه می کند. نتایج ارزیابی نشان می دهد که در نتیجه بهره گیری از این مدل حجم مورد نیاز برای مراجعه مستقیم به تصمیم گیرندگان کاهش قابل توجهی خواهد داشت و فرآیند تصمیم گیری و در نتیجه مدت زمان کل فرآیند کاهش قابل ملاحظه ای خواهد یافت.
بررسی عوامل راهبردی موفقیت نظام تامین اجتماعی و ارائه الگوی رفاه با رویکرد مدلسازی ساختاری – تفسیری و میک مک(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
نظام رفاه و تأمین اجتماعی یکی از اساسی ترین پیش نیازهای توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشورها تلقی شده و به همین دلیل به عنوان مهم ترین اهرم برقراری عدالت اجتماعی در جوامع مدنی محسوب می شود. هدف از این پژوهش مطالعه تطبیقی نظام تامین اجتماعی و ارائه الگوی رفاه مبتنی بر شواهد و تجربیات ) است. در این پژوهش برای مقایسه نظام های تأمین اجتماعی، از روش تحقیق تطبیقی از نوع کیفی استفاده شد. مطالعات تطبیقی بر شباهت ها و تفاوت ها موجود میان نظام تامین اجتماعی ایران با کشورهای منتخب در زمینه های مختلف تاکید داشت. ما در این پژوهش 6 کشور یعنی(سوئد، آلمان، آمریکا، کانادا، فرانسه، استرالیا) بعنوان نمونه آماری مورد مقایسه با نظام تامین اجتماعی ایران را مورد مقایسه قرار دادیم. در تمامی کشورهای مورد مطالعه در شاخه بیمه ای، شاخه بیمه اجتماعی مبتنی بر اشتغال است و رابطه کارگری و کارفرمایی در آن وجود دارد، متکی به دریافت حق بیمه از بیمه شده، کارفرما و بعضاً کمک های دولتی است. در این کشورها پرداخت حق بیمه از طرف مردم مطرح نیست و درآمدهای ملی و مالیاتی، منبع مالی هزینه های طرح های تامین اجتماعی هستند. ارائه الگوی پیشنهادی نشان داد که نظام تامین اجتماعی ایران بایستی برنامه ریزی مناسب در جهت(مولفه های اقتصادی، بهداشت و درمان، امداد و نجات، هماهنگی سازمانی، حمایتی و توانبخشی و اجرایی کردن سیاست ها) داشته باشد.
نقش واسطه ای خلاقیت کارکنان بین اشتراک دانش و عملکرد نوآورانه در شرکت های تولیدی
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای خلاقیت کارکنان بین اشتراک دانش و عملکرد نوآورانه در شرکت های تولیدی بود. روش این تحقیق بر اساس نحوه گردآوری اطلاعات، توصیفی – همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش مدیران تولید شرکت های صنعتی سطح شهر یاسوج بود. به منظور تعیین حجم نمونه از رابطه کوکران بهره گرفته شد که تعداد 120 نفر به عنوان نمونه انتخاب شد و پرسشنامه های اشتراک دانش اَندراوینا وگووینداراجو (2009)، خلاقیت کارکنان لی و همکاران (2014) و عملکرد نوآورانه پراجوگو و سوهال (2003) به روش غیر تصادفی در دسترس بین افراد توزیع گشت. تجزیه و تحلیل پرسشنامه ها از روش های آمار توصیفی میانگین و انحراف استاندارد و در سطح آمار استنباطی از آزمون آلفای کرونباخ و تحلیل مسیر با استفاده از نرم افزار SMART PLS3 انجام گرفت. یافته ها حاکی از آن بود که ضریب مسیر بین اشتراک دانش و عملکرد نوآورانه از طریق خلاقیت کارکنان برابر 135/0 بود و مقادیر آماره t برابر 646/4 بود که نشان دهنده معنادار بودن ضرایب برآورد شده بودند. اشتراک دانش بر عملکرد نوآورانه تاثیر مثبت و معناداری داشت؛ اشتراک دانش بر خلاقیت کارکنان تاثیر مثبت و معناداری داشت. همچنین خلاقیت کارکنان بر عملکرد نوآورانه تاثیر مثبت و معناداری داشت.
طراحی یک الگوی مفهومی برای مدیریت کسب و کار هوشمند سبز در بنادر کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت کسب و کار هوشمند سال ۱۳ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۱
129 - 172
حوزههای تخصصی:
صنایع کشتیرانی در بنادر به عنوان یکی از صنایع مادرو راهبردی همواره در طول تاریخ ﻧقشﻣﻬﻤﯽ را در مدیریت یهینه کسب و کار ﺣﻤﻞ و ﻧﻘﻞ کشور دارا و همچنین براﻗﺘﺼﺎد ﮐﺸﻮر نیز ﺗﺎﺛﯿﺮﮔﺬار میباشند. وﺿﻌﯿﺖ آﯾﻨﺪه مدیریت کسب و کار ﺑﻨﺎدر ﻣﯽ ﺗﻮاند در ﺗﻮﻟﯿﺪ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ رﯾﺰی ﺷﺪه، دﺳﺘﺮﺳﯽ ﺑﻪ ﻓﻨﺎوری نوین برای هوشمندسازی، اﻓﺰاﯾﺶ ﻣﻨﺎﺑﻊ اﻧﺴﺎﻧﯽ ﻣﺘﺨﺼﺺ، ﺗﺄﺛﯿﺮ ﺟﻬﺎﻧﯽ ﺳﺎزی ﺑﺮ ﺑﻨﺎدررا ﻣﺸﺎﻫﺪه ﮐرد. بنابراین بنادر باید ﺑﺮای ﭘﺎﺳﺨﮕﻮﯾﯽ ﺑﻪ ﺗﻘﺎﺿﺎﻫﺎی ﻣﻮﺟﻮد و برای ﺗﻮﺳﻌﻪ کسب و کار ﺧﻮد، با توجه به ﺳﻄﺢ ﺗﮑﻨﻮﻟﻮژی و دﯾﮕﺮ ﻋﻮاﻣﻞ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ رﯾﺰی ﻧﻤﺎﯾﻨﺪ. در ﺣﻮزه ﺣﻤﻞ و ﻧﻘﻞ درﯾﺎﯾﯽ ﻧﯿﺰ ﺗﻐﯿﯿﺮات ﻋﻤﺪه ای در ﻓﻨﺎوری ﮐﺸﺘﯿﺮاﻧﯽ رخ داده اﺳﺖ و روﻧﺪ اﯾﻦ ﺗﻐﯿﯿﺮات در آﯾﻨﺪه بیشتر ﺧﻮاﻫﺪ ﺑﻮد، ﮐﻪ ﺑﻪ ﻃﻮر ﻃﺒﯿﻌﯽ ﺑﺮ ﺳﺎﺧﺘﺎر ﻓﻨﺎوری و ﺗﺴﻬﯿﻼت ﺑﻨﺪر اﺛﺮ ﻣﺴﺘﻘﯿﻢ دارد. به همین منظور، برای ارتقا صنعت بنادر و کشتیرانی، در این مقاله ابتدا شاخصهای اصلی ارزیابی بنادر سبز و هوشمند از طریق مطالعه کتابخانه ای شناسایی و سپس با استفاده از رویکرد تحلیل تماتیک مصاحبه انجام گرفت و الگوی مفهومی پژوهش ترسیم شد. سپس،الگوی نهایی بدست امده و همینطور تمامی شاخصها در الگوی ترسیمی پژوهش جداگانه با استفاده از استنتاج فازی (FIS) در نرم افزار متلب مورد ارزیابی قرار میگیرد که از آن می توان برای ارزیابی شاخصهای هوشمندی و زیست محیطی در بنادر کشور جهت بررسی مدیریت کسب کار هوشمند برای اولین بار استفاده نمود. در همین راستا بر روی بندر انزلی یکی از بنادر مهم کشور به عنوان یک نمونه واقعی پیاده سازی و نتیجه گیری خواهد شد.
بررسی اثر توسعه گردشگری بر توزیع درآمد در استان های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت گردشگری سال ۲۰ بهار ۱۴۰۴ شماره ۶۹
305 - 342
حوزههای تخصصی:
از راهکارهای بهبود توزیع درآمد، توسعه ی گردشگری است. توسعه گردشگری برای کشورهای در حال توسعه که با معضلاتی چون درآمد سرانه پایین و توزیع نامناسب درآمد مواجه اند، از اهمیت فراوانی برخوردار است. لذا هدف اصلی این مطالعه بررسی اثر توسعه گردشگری بر توزیع درآمد در استان های منتخب ایران است. به منظور بررسی اثر توسعه گردشگری بر توزیع درآمد در استان های منتخب ایران برای دوره 1400-1390 از روش تابلویی استفاده گردید. نتیجه به دست آمده از شاخص گردشگری نشان داد که گردشگری باعث افزایش ضریب جینی و نابرابری در استان ها می گردد. اثر صادرات، نرخ بیکاری، سرمایه ی خارجی جذب شده ی استان، نرخ تورم و درآمد سرانه بر ضریب جینی نیز مثبت برآورده شده است. نسبت فاصله سرانه در استان های ایران اثری منفی بر توزیع درآمد داشته است که نشان می دهد هر چقدر از پایتخت فاصله گرفته شده است ضریب جینی کاهش یافته و توزیع درآمد عادلانه تر شده است.
بررسی تاثیر نمادیت، ارزش های مصرف و خودسازگاری بر ویروسی شدن یاده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت تبلیغات و فروش دوره ۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۲۱)
323 - 340
حوزههای تخصصی:
هدف: ویروسی شدن تبلیغات در رسانه های اجتماعی برای شرکت ها بسیار مهم است. به همین دلیل، استفاده از یاده ها، یکی از روش هایی است که به بازاریاب ها کمک می کند تا به این هدف خود برسند. این پژوهش به دنبال پاسخ به این سوال است که نمادیت یاده ها، ارزش های مصرف یاده ها و خودسازگاری چه تاثیر بر تعامل مصرف کنندگان با یاده و در نهایت ویروسی شدن یاده ها می گذارد.روش: در این تحقیق از روش آزمایشی طرح فاکتوریل استفاده است. دو متغیر نمادیت یاده و ارزش های مصرف یاده دستکاری شده است. به این منظور، ده یاده طراحی گردید و در یک پیش آزمون، اثر نمادیت و ارزش های مصرف یاده ها مورد بررسی قرار گرفت. سپس این یاده ها در اختیار 200 نفر از مشارکت کنندگان در آزمایش قرار گرفت. این مشارکت کنندگان در قالب 10 گروه 20 نفره، به صورت تصادفی تقسیم شدند و به هر گروه یک یاده نشان داده شد. سپس، آزمایش شوندگان پرسشنامه این تحقیق را تکمیل کردند. یافته ها: تحلیل داده های تحقیق نشان داد که نمادیت تاثیر معناداری بر تعامل مصرف کنندگان با یاده ندارد اما ارزش های مصرف و خودسازگاری تاثیر معناداری بر روی تعامل مصرف کنندگان با یاده می گذارند. همچنین نمادیت در تعامل با ارزش های مصرف، تاثیر معناداری با تعامل دارد و تعامل نیز باعث افزایش ویروسی شدن یاده ها می شود.نتیجه گیری: نتایج این تحقیق نشان می دهد که شرکت ها با تمرکز بر ارزش های مصرف یاده و افزایش خودسازگاری یاده با خود ایده ال مصرف کنندگان می توانند به ویروسی شدن یاده های خود کمک کنند و تعامل مصرف کنندگان با این یاده ها را افزایش دهند.
تحلیل ابعاد کلیدی فرایند پیاده سازی هم آفرینی درهتلدری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت گردشگری سال ۲۰ بهار ۱۴۰۴ شماره ۶۹
239 - 304
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی ابعاد کلیدی فرایند پیاده سازی هم آفرینی در هتل داری و با استفاده از روش کیفی فراترکیب و گروه کانونی انجام شده است. در بخش اول برای انجام روش فراترکیب، 1500 مقاله از پایگاه داده های معتبر امرالد، ساینس دایرکت، پروکوئست و ... در بازه زمانی 2004 تا 2022 دانلود و در نهایت 87 مقاله به تحلیل نهایی راه یافتند. در بخش دوم برای بومی سازی فعالیت های اجرایی لازم برای هم آفرینی در صنعت هتل داری با کارشناسان و خبرگان این حوزه گروه کانونی تشکیل شد. در نهایت فعالیت های پیاده سازی هم آفرینی در قالب مقوله های فعالیت های استراتژیک شامل تحلیل استراتژیک و تدوین استراتژی هم آفرینی، فعالیت های عملیاتی شامل عملیات پشتیبانی هم آفرینی و عملیات اصلی و فعالیت های ارزیابی و توسعه شامل کنترل و بهبود مستمر در یک چارچوب نشان داده شد که به صورت گام به گام و مرحله ای است.
تحلیلی بر تاثیر توانمندی اقامتگاه بوم گردی بر جذب گردشگر و توسعه بوم گردی (مطالعه موردی: روستاهای شهرستان کرمان)
حوزههای تخصصی:
اقامتگاه های بوم گردی از طریق سازگاری با محیط طبیعی و جوامع محلی و اقتصاد می توانند پایدار بمانند، از سویی تبدیل سکونتگاه های روستایی قدیمی به اقامتگاه علاوه بر حفظ بافت سنتی روستاها می تواند در جذب گردشگر به روستاها موثر باشد. هدف از این پژوهش نشان دادن ارزیابی توانمندی اقامتگاه های بوم گردی روستاهای شهرستان کرمان در جهت جذب و توسعه گردشگر می باشد. لذا پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از نظر نحوه گردآوری اطلاعات توصیفی-پیمایشی می باشد. ابزار اصلی گردآوری داده ها و سنجش متغیرهای پژوهش، پرسش نامه ادغام شده از 35 معیار در ابعاد اقتصادی، اجتماعی-فرهنگی، زیست محیطی، مدیریتی، کالبدی و امنیتی و 27 روستای دارای اقامتگاه بوم گردی است و داده ها از طریق نرم افزار Excel در قالب دو روش Antropy و Mabak مورد تجزیه تحلیل و رتبه بندی قرار گرفت. نتایج پژوهش از تقلیل 72 متغیر به 35 متغییر در روستاهای مورد مطالعه نشان داد که ماهان با اقامتگاه های بوم گردی متناسب با شرایط جغرافیایی منطقه در رتبه اول و کشیتوئیه با توجه به اینکه از لحاظ گردشگری طبیعی از موقعیت مناسبی برخوردار است اما از لحاظ بعد امنیتی ضعیف می باشد لذا نتوانسته در این زمینه موفق باشد.