ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۲۱ تا ۱٬۴۴۰ مورد از کل ۱۴٬۷۷۹ مورد.
۱۴۲۱.

رویکردهای مواجهه با تنوع ادیان: بررسی دیدگاه عین القضات همدانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عین القضات همدانی عادت پرستی دین حقیقی دین تقلیدی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۹ تعداد دانلود : ۲۷۰
عین القضات به مسئله کثرت ادیان توجه خاص نشان داده و برای توجیه وجود این کثرت نظرپردازی کرده است. او با تقسیم دین به دو قسم حقیقی و تقلیدی و مرتبط دانستن قسم نخست به متن تعالیم انبیا و پایه گذاران ادیان و قسم دوم به عامه پیروان آنها نظریه خود را بنا نهاده است. از نظر او دین حقیقی، که حاصل شهود و رؤیت پیامبران نسبت به متن حقیقت است، امری واحد و برکنار از کثرت است. کثرت صرفاً در عقاید عامه پیروان ایشان ظهور می کند، یعنی کسانی که اکثراً در طول زمان برداشت های ناصواب یا تلقیات متفاوت از تعالیم انبیا پیدا می کنند، که بخشی از آن نیز اجتناب ناپذیر است. با گذشت زمان طبیعتاً هر چه بیشتر از آن تعالیم فاصله گرفته شود، اختلاف و نزاع نیز افزایش می یابد. راه حل اصلی او برای عبور از این کثرت و یا قبول آن به عنوان امری ناگزیر، نخست ترک عادت و تقلید و بازگشت به سرچشمه تعالیم انبیا از طریق شهود و رؤیت باطنی است، و دیگر پذیرش این واقعیت که از سخن واحد امکان برداشت ها و تلقیات گوناگون وجود دارد و باید این امکان و لوازم آن را به رسمیت شناخت و کثرت ادیان و عقاید را پذیرا شد. در پژوهش حاضر تلاش شده است دیدگاه عین القضات درباره موارد یادشده شرح و بسط داده شود.
۱۴۲۲.

خداوند به عنوان «پدر آسمان» یا «روح آسمان» کندوکاوی بر تحلیل ماکس وبر از شکل گیری تصویر خداوند در تمدن چین و فلسطین باستان(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: فلسطین باستان چین باستان ماکس وبر پدر آسمان خداوند به عنوان روح آسمان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۷ تعداد دانلود : ۲۸۲
فلسطین باستان و چین باستان دو منطقه ای بودند که در آنها دو دین به لحاظ تاریخی مؤثر، ظهور یافتند: در یکی آیین یهودیت و در دیگری آیین کنفوسیوس. در این دو آیین، دو تصویر از خدا و دو الگوی رابطه انسان با خدا وجود دارد که به عنوان یکی از عوامل مؤثر بر مسیرهای متفاوت تاریخی دو تمدن فلسطین باستان و چین عمل کردند: در چین تصور از خداوند به صورت «روح آسمان» و در یهودیت باستان به صورت «پدر آسمان» ظهور یافت. ماکس وبر که مطالعات تطبیقی گسترده ای درباره ادیان جهانی داشته، هر چند از «استقلال نسبی» ایده های مذهبی سخن می گوید اما شکل گیری این دو تصویر از خدا را بی تأثیر از ساختارهای اقتصادی و سیاسی این دو تمدن نمی داند. در این نوشتار قصد داریم تحلیل وی از زمینه های سیاسی و تاریخی این دو تمدن و نقش این عوامل در شکل گیری دو تصویر از خداوند و شکل گیری دو نوع پیامبری در این دو تمدن را ارائه نماییم. در این میان، نقش پیامبران بنی اسرائیل و آموزه های آنها در ایجاد تصویری شخصی از خداوند به عنوان «پدر آسمان» و نقش ادیبان و آیین کنفوسیوس در چین در ایجاد تصویری غیرشخصی از خداوند به عنوان «روح آسمان» را در کانون توجه قرار می دهیم.
۱۴۲۳.

مناقده جان ویلیامز و حمید وحید در تفسیر پارادوکس مور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پارادوکس مور اصل ایوانز اصل حسن ظن تفسیر ناقص باور موجه باور خودآگاهانه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۹ تعداد دانلود : ۲۵۵
پارادوکس مور یک ترکیب عطفی در باب باور است که اگر اظهار نشود، می تواند صادق باشد، امّا اگر اظهار شود، پارادوکس تولید می کند. این پارادوکس در دو قالب حذفی و ارتکابی مطرح شده است و از وقتی که مور آن را مطرح کرد، مقالات بسیاری درباره آن نوشته شده اند که در میان آنها سهم جان ویلیامز بیش از دیگران بوده است و تقابل نظر او با حمید وحید بر سرِ این مسأله بازتاب مناسبی از محلّ نزاع و نظرهای متفاوت در باب آن است. ویلیامز قائل به دو رویکرد معرفتی و باور خودآگاهانه است. بر حسب رویکرد اوّل، اظهار گزاره موری چون ناموجّه است، مستلزم نقصان معرفتی است و بر حسب رویکرد دوم، وقتی که آن گزاره خودآگاهانه اظهار شود، پارادوکس تولید می شود. حمیدِ وحید قائل به رویکرد تفسیر ناقص است که، بر اساس آن، اظهار گزاره موری موجب نقض اصل حسنِ ظنّ می شود؛ اصلی که می گوید که همواره باید سخنِ سخنگو را صادق تلقّی کرد مگر آنکه بینّه ای علیه آن وجود داشته باشد. در این مقاله مناقده این دو فیلسوف معاصر در باب پارادوکس مور، تحلیل و بررسی می شود.
۱۴۲۴.

اوصاف عقل گرایی اعتدالی و انتقادی نظام باورهای دینی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عقل دین عقل گرایی اعتدالی و انتقادی نظام باورهای دینی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۵ تعداد دانلود : ۲۴۱
عقل گرایی اعتدالی و انتقادی، رویکرد جایگزینِ مناسبی به جای دو رویکرد ایمان گرایی و عقل گرایی حداکثری است، زیرا تلاش دارد تا از معایب آنها مصون بوده، واجد مزایای خاص خود باشد. اعتدالی بودن آن به این معناست که در توانِ شناخت و سنجش گری عقل افراط نمی کند، بلکه می پذیرد که عقل محدودیت هایی دارد. انتقادی بودن آن به این معناست که عقل، خود، انتقاد کننده خویش است و با اجتناب از جزم باوری، با سنجش و نقادی مداوم خود در تکامل تاریخی خود هر روز تقرب بیشتری به حقیقت می یابد. این رویکرد هم بر توامندی عقل بعنوان مبنا، محور، معیار و ابزار کسب و ارزیابی نظام اعتقادات دینی تاکید دارد، و هم اصالتا بر تقدم هستی شناسانه و معرفت شناسانه آن بر وحی و نقل تاکید دارد؛ طوری که حجیت بخشی به نصوص دینی و شناخت اولیه و کلی آموزه های بنیادی دین، صرفا بر عهده عقل است. این رویکرد، همچنین نگاه متواضعانه ای درباره محدودیت های عقل دارد، یعنی خود عقل تصدیق می کند که شناخت و ارزیابی همه قلمروها و زوایای پنهان دین بر عهده او نیست. عقل گرایی اعتدالی و انتقادی، علاوه براین، بر ضرورت و اهمیت خودانتقادگری، تکامل مداوم، تنوع و تکثر در عقلانیت، انسجام پذیری نظام باورهای دینی، تنوع ابعاد و زبان دین و لزوم تنوع عقلانیت های ناظربه آنها نیز توجه خاص دارد. در این مقاله، ضمن بررسی فهم های مختلف از عقل گرایی اعتدالی و انتقادی، اوصاف مختلف این رویکرد با نظر به توان مندی ها و محدودیت های عقل و نگرش های جدید نسبت به آن، مورد تحلیل قرار می گیرد.
۱۴۲۵.

تبیین مبانی نظریه حصر روشیِ فلسفه در «برهان إن به تلازم عام» و نقد آرای مخالف(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: روش شناسی فلسفه برهان إنی ملازمات عام برهان لم علت و معلول فلسفی تشأن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۹ تعداد دانلود : ۲۳۵
از دیرباز، روش شناسی فلسفه در اندیشه محققان فلسفه زوایای مختلفی داشته است که می توان یکی از لایه های عمیقِ آن را نظریهٔ علامه طباطبایی با عنوان حصر روشیِ فلسفه، در برهان إن به تلازم عام، دانست. نوشتار پیشِ رو با روشی توصیفی و تحلیلی، به تبیین و بسط مبانی این اندیشه و نقد آرای مخالف آن پرداخته است و هدف آن بیان اثرگذاری مستقیم مبانی فلسفی علامه بر روش شناسی ایشان است و بر این نکته تأکید دارد که با توجه به هم خوانی مبنا و روش مبتکرانه علامه در ارائه این نظریه، اشکالی بر آن وارد نیست. اهمیت بررسی و تأیید نظریه علامه به این شکل، زمانی روشن می شود که بدانیم محصّلان فلسفه در برخورد با این نظریه، از همان آغاز با آرای مخالف آن مواجه می شوند و در مبانی فلسفی این روش شناسی تأمل نمی کنند؛ حال آنکه تعمق بیشتر و دقیق تر نشان می دهد که مبانی حکمت متعالیه، روشی جز روش پیشنهادی علامه به دست نمی دهد و نپذیرفتن این روش است که منتقدان را با اشکالات مبنایی مواجه می کند.
۱۴۲۶.

طبی سازی و تکنولوژی: مواجهه پساپدیدراشناختی با سلامت گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: طبی سازی تکنولوژی پیتر کونراد پساپدیدارشناسی سلامت گرایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۱ تعداد دانلود : ۳۱۰
پرسش از رابطه تکنولوژی و طبی سازی به ویژه در موج چهارم طبی سازی که به سلامت گرایی معروف است بسیار کلیدی است. در این موج که در مقایسه با سایر امواج طبی سازی غالب و پیشرونده است پژوهش های زیست پزشکی نقش بسیار حیاتی ایفا می کنند، تکنولوژی با آن درآمیخته است و «بیماری» که در مرکز سه موج قبلی قرار داشت در اینجا غایب است. همه اینها سبب می شود که نظریه های طبی سازی کلاسیک همچون نظریه پیتر کونراد قادر به فهم و تبیین نقش بنیادین تکنولوژی ها در سلامت گرایی نباشند. این از آن روست که تحلیل کونراد از طبی سازیبیماری محور، مبتنی بر دوگانه انگاری بین انسان و تکنولوژی، بی توجه به نقش مصنوعات تکنیکی وچگونگی عمل کردنشان در فرآیندهای طبی سازی است وصرفاً متمرکز بر فرآیندهای کلان اجتماعی، سیاسی و اقتصادی است که طبی سازی را ممکن کرده اند. مدعای این مقاله این است که پیوند فلسفه تکنولوژی و فلسفه پزشکی می تواند رهیافت هایی برای فهم و تحلیل موج چهارم طبی سازی ارائه کند. در این مقاله، بر اساس رویکرد پساپدیدارشناسی در فلسفه تکنولوژی و بر اساس تحلیل مطالعه موردی اپلیکیشن های خودردیابی و تاکید بر مفاهیمی مانند قصدیت تکنولوژیک ورابطه هرمنوتیکی به بررسی موج چهارم طبی سازی (سلامت گرایی) پرداخته می شود و استدلال می شود دیدگاه جامعه شناختی کونراد برای تبیین نقش تکنولوژی ها در فرآیندهای طبی سازی و فهم موج جدید طبی سازی نابسنده است. در این مقاله کوشیده ایم نشان دهیم که پساپدیدارشناسی می تواند درک جدیدی از طبی سازی ارائه کند و وجوهی از این پدیده را در مرکز بحث در مورد طبی سازی قرار دهد که تاکنون کمتر مورد توجه بوده است؛ زیرا پساپدیدراشناسی می تواند طبی سازی را در سطح تجربه فردی و از زاویه رابطه انسان و واقعیت و نقش وساطت گرایانه تکنولوژی ها در این رابطه مورد بررسی قرار دهد.
۱۴۲۷.

بررسی رویکرد تربیت ذهن بر مبنای دیدگاه حکمت متعالیه با تاکید بر تقویت قوه خیال درآموزش کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تربیت ذهن حکمت متعالیه ملاصدرا قوه خیال آموزش فلسفه کودکان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۸ تعداد دانلود : ۲۴۹
نقش تربیت ذهن و تاثیر آن بر رشد عقلانی کودکان موضوعی است که اخیرا مورد توجه جدی صاحب نظران عرصه تعلیم و تربیت قرار گرفته است. سابقه طرح این مساله را می توان در آثار قدما بویژه صدرالمتالهین جستجو کرد. تبیین تفاوت دیدگاه صدوری ملاصدرا با سایرین در زمینه نقش آفرینی قوه خیال و ترجیح علم حضوری نسبت به علم حصولی در حکمت متعالیه، زمینه ساز مباحثی است که می تواند الگوی بدیعی از تربیت ذهن را به روی صاحب نظران بگشاید. این مقاله ضمن بیان موضوع شناخت و نحوه حصول علم اختلاف نظر بین حکمای مشاء را با صدرالمتالهین شیرازی در تربیت ذهن بررسی می کند. بر خلاف سایر اندیشمندان که منشاء علم را صورت های ذهنی حلول کننده در نفس قلمداد می کنند که به شکل حصولی قابل ادراک است، ملاصدرا آن را حاصل ابداع و خلق در نفس دانسته که به شکل حضوری و با مشارکت فعال قوه خیال ایجاد می شود. بر این اساس به نظر می رسد در فرایند آموزش و پرورش، تربیت قوای ذهن به تنهایی برای رشد فراگیران کفایت نمی کند؛ لذا ضرورت دارد تا در برنامه های آموزش فلسفه به کودکان راه های تقویت قوه خیال نیز به عنوان یک عنصر کلیدی و تاثیرگذار، محور فعالیت برنامه ریزان آموزشی کشور قرار گیرد. 
۱۴۲۸.

مفهوم «معنا» در منطق معنای دلوز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دلوز رخداد زبان منطق معنا معنا هستی شناسی معنا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۹۳ تعداد دانلود : ۶۳۹
دلوز در نقد هستی شناسی ذات در کتاب منطق معنا به ارائه «هستی شناسی معنا»ی خود می پردازد که مفهوم «معنا» به عنوان نقطه مرکزی این هستی شناسی به منظور پیوند هستی و اندیشه در آن طرح می شود. وی با استفاده از منطق رواقی و مفاهیمی همچون لکتا، رخداد، اثر، بیان، و ... و همچنین با به کارگیری مفاهیم نسبت واگرایی و هم گرایی بین سِری های تکینگی-رخدادهای لایب نیتس، جایگاه هست-منطقی «معنا» را اثبات می کند. بدین ترتیب، هدف از این مقاله بررسی مفهوم «معنا» در کتاب منطق معنای دلوز و ارائه تبیینی از هستی شناسی/منطق معنای اوست. بدین منظور، پس از نظری اجمالی بر بستری که نظریه معنا در آن طرح می شود و از این نظریات گسست می یابد، در جهت موضع یابی معنا در اندیشه دلوز پیش می رویم و با ترسیم پیوندهای معنا با مفاهیم و ایده های دیگر می کوشیم به فهم هستی شناسی/منطق معنا نزدیک تر شویم و موضع دووجهی معنا را روشن سازیم. بر این باوریم که این گام ها در نهایت می تواند نسبت زبان و هستی را در فلسفه دلوز آشکارتر کند.
۱۴۲۹.

پاسخ به برخی نقدهای وارد بر تأویل های صدرالمتألهین با تأکید بر قواعد استنباط شده از مبانی او(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: منطق تأویل نقد تأویل قواعد تأویل صدرالمتألهین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۸ تعداد دانلود : ۳۲۰
تأویل های ملاصدرا در مقالات و برخی کتاب ها مورد نقد قرار گرفته و معمولاً پذیرفته نشده است. در این مقاله شانزده مورد از نقدها پاسخ داده شده اند و قواعدی که در پاسخ به نقدها آورده شده تبیین شده اند. بر همین معیار اکثر قریب به اتفاق نقدهای وارد بر تأویل های صدرا قابل پاسخ است که ما به مقتضای حجم مقاله به این موارد پرداخته ایم.قواعد مورد بررسی در اینجا عبارت اند از قاعده روح معنی، قاعده نگاه استقلالی به آیات، قاعده تأویل با تغییر زمینه متن، قاعده لزوم ضابطه مندی، ، قاعده اتحاد وجودی وقاعده اعتبارات مختلف عالم عقل؛ اما هدف اصلی مقاله پاسخ به نقدها بوده و چون این پاسخ نیازمند تبیین قواعد بوده است نخست به تبیین قواعد استنباطی پرداخته ایم. روش ما تحلیل بر اساس محتوا بوده و یافته تحقیق پاسخ پذیر بودن نقدهای موجود بر اساس منطق تأویل است.
۱۴۳۰.

آیا ملاصدرا از بعد چهارم عدول کرده است؟(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: چهاربعدگروی زمان معیت دهری امتداد جوهری ملاصدرا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۱ تعداد دانلود : ۲۲۴
امروزه در جهان اسلام، بسیاری معمولاً بعد چهارم رایج را، یعنی این که هرکدام از زمان ها و امور زمانی گذشته و آینده ثابت در جای خود قرار دارند، به ملاصدرا نسبت می دهند و در آثار او ریشه یابی می کنند؛ ولی پژوهش حاضر نشان خواهد داد او از بعد چهار پیشینیان عدول کرده است. او گرچه در شرح الهدایه الاثیریه به تلخیص و به نوعی تکرار بعضی از نکات میرداماد پرداخته است، به جز شرح الهدایه در سایر آثار خود به بعد چهار رایج نپرداخته و هیچ عبارت صریحی به سود بعد چهار به کار نبرده است تا بتوانیم چهاربعدگروی را به او نسبت دهیم؛ حتی این که امروزه در ریشه یابی بعد چهار رایج کنونی معمولاً بی درنگ به حرکت جوهری صدرا و تعبیر «امتداد» درمورد طبیعت های جسمانی پای می فشرند نیز هیچ ارتباطی به بعد چهار رایج کنونی ندارد؛ بلکه قرائن نشان می دهد ملاصدرا، به جز شرح الهدایه ، در سایر آثار خود از بعد چهار پیشینیان عدول کرده است؛ بنابراین، این پژوهش در ادامه خواهد کوشید این عدول را بررسی کند.
۱۴۳۱.

تدقیق در «می اندیشم هستم» (cogito sum)؛ راهی به جانب مبانی پرسش از وجود نزد مارتین هیدگر(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: پرسش گری فلسفی کوگیتو سوم وجود دکارت هیدگر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۹ تعداد دانلود : ۲۲۰
هنگامی که از cogito sum سخن می گوییم مرادمان چیست؟ اشاره این الفاظ در به کار بردنشان به چه چیزی است؟ نخستین بار به چه صورتی به دیده آمده اند؟ چه طور پیشرفت کرده اند؟ و هم زمان پیشرفت چه مفاهیمی هستند؟ مقاله حاضر بر آن است تا کوگیتو سوم را در ابعادی صوری و مفهومی موردبررسی قرار دهد. لذا از ساختار صوری و مفهومی کوگیتو سوم و چرایی و چگونگی آن ها می پرسد تا بر مدار آن بتوان به سوی وجه پرسش برانگیز پرسش کوگیتو سوم یعنی «وجود» حرکت کرد. ازاین رو این مقاله گامی است در راستای فراهم آوردن امکان گفت وگو با این مفهوم فلسفی یعنی امکان پاسخ به آن بر مدار وجه ضروری پرسشگری فلسفی. مراد یافتن مجموعه ای از مشارکت هایی در این مفهوم فلسفی است، از خلال متونی که بر وجه پرسش گری کوگیتو سوم دلالت دارند. بر اساس فرادهش، مطلوب مورد نظر نزد مارتین هیدگر جمع آمده است. از این رو امعان نظر در بخشی از مواجهه هیدگر با این پرسش، پیمودن این گام را ممکن می سازد.
۱۴۳۲.

نقد و تحلیل پارادوکس تلقین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پارادوکس تلقین جهان - تصویر آغازگری دانش ضمنی تلقین ضمنی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۶ تعداد دانلود : ۲۳۸
: تلقینْ عملِ القا و انتقالِ عقاید به دیگری است که موجب می شود شخصی که به او تلقی شده آرا و ایده های ابرازشده را مصون از خطا و بازنگری بپندارد. نادیده انگاشتنِ شواهد و ادله مخالف موجبِ تضعیفِ قوه استدلال و عقلانیت و بروز جزم اندیشی خواهد شد. اما رویکردهای ضدتلقین نیز در ترویج و بسط دیدگاه های بنیادین خود از روش های تلقینی بهره می برند. این وضعیت به بروز پدیده ای با نام «پارادوکس تلقین» منجر می شود. پرسش این است که آیا می توان از تلقین اجتناب کرد و اگر پاسخ منفی است کدام نوع تلقین نه تنها ضروری بلکه مفید است؟ کسانی که تلقین را مفهومی یکسره منفی ندانسته و به ابعاد مثبت و غیراختیاری آن اشاره کرده اند، برای پاسخ به پارادوکس فوق، به راه حل هایی مانند جهان - تصویر، تقویت عقلانیت و آغازگری متوسل شده اند. این پژوهشِ کیفی، با شیوه تحلیل مفهومی و روش تطبیقی، پس از نقادی راهِ حل های مطرح شده، رویکردی بدیل برای درک بهتر ضرورت تلقین و جایگاه آن در اندیشه و حیات آدمی معرفی کرده است. مدعای پژوهش این است که با توسل به شناخت شناسی و تمایز میان دو گونه دانشِ صریح و ضمنی می توان از تلقین ضمنی سخن گفت. درواقع، بخش منفی و زدودنی تلقین مربوط به جنبه صریح و قابلِ بیانِ تلقین در قالب گزاره ها و آموزه های صریح است، حال آنکه تلقینِ ضمنی، به واسطه ماهیتِ زمینه ای، رویه ای، روایی و پیروی خاص از قواعد، مؤلفه حیاتی برای به اشتراک گذاشتن و انتقال تجربه های زیسته و درک شهودی افراد از جامعه و فرهنگ خود می باشد.
۱۴۳۳.

آموزه ذهن قطعه بندی شده برای حل مشکلات سازگاری و بستار و نقد آن(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: آموزه ذهن قطعه بندی شده ناسازگاری بستار نظریه جهان های ممکن آموزه وحدت ذهن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۴ تعداد دانلود : ۲۰۱
فرضیه وحدت ذهن زیربنای اساسی اغلب منطق های معرفتی، نظریه های تصمیم و بیشتر نظریه های عقلانیت به شمار می آید. بر اساس این فرضیه در هر زمان معیّن t دو اصل سازگاری و بستار بر مجمموعه باورهای هر فرد حاکم است. از سوی دیگر هم در سطح زندگی روزمره و هم در سطح برخی منطق های خاص، دو اصل سازگاری و بستار به کرّات نقض می شوند. آموزه ذهن قطعه بندی شده در پی تبیین این مساله است که چگونه در عین مجاز دانستن نقض سازگاری و بستار در مواردی، ذهن قادر است در موارد دیگر با حفظ این دو اصل استدلال، قضاوت و نتیجه گیری کند. در این مقاله پس از برشمردن انگیزه های افراد برای پذیرش فرضیه وحدت ذهن، ابتدا آموزه ذهن قطعه بندی شده معرفی و تدقیق می شود و سپس توضیح داده می شود که این آموزه چگونه می تواند مشکلات ناسازگاری و بستار را برای یکی از مهم ترین نظریه های مربوط به محتوای باور یعنی نظریه جهان های ممکن حل کند. در پایان آموزه قطعه بندی ذهن در دو سطح نقد می شود. در سطح اول نشان داده می شود که آموزه قطعه بندی ذهن ایده تازه ای نیست و برخی مقولات شناخته شده در معرفت شناسی باور می توانند کارکردهای آن را محقق کنند. در سطح دوم به برخی نتایج نامعقول این آموزه درباره رابطه میان معرفت شناسی و فلسفه کنش اشاره می شود.
۱۴۳۴.

پدیدارنگاری برنامه فلسفه برای کودکان(P4C) در آموزش ابتدایی ایران (سیاستگذاری، راهبردها و عمل)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فلسفه برای کودکان آموزش ابتدایی سیاستگذاری راهبردها و عمل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۲ تعداد دانلود : ۳۲۱
هدف اصلی این مطالعه کیفی، پدیدارنگاری برنامه فلسفه برای کودکان(P4C) در آموزش ابتدایی ایران (سیاستگذاری، راهبردها و عمل) است. هدف ثانویه بررسی تجربیات اطلاعاتی و عملی، ادراکات و احساسات متخصصان و معلمان ابتدایی از بازنمایی و امکانسجی اجرای برنامه فلسفه برای کودکان در آموزش ابتدایی ایران است. روش پژوهش کیفی از نوع پدیدارنگاری است. داده ها طی دو هفته با مصاحبه فردی با 8 متخصص و صاحب نظر و 13 معلم درگیر با برنامه فبک بودند، جمع آوری شد. یافته ها در سه مقوله توصیفی سه سطحی؛ سیاستگذاری، راهبردها و اجرا و عمل فضای نتیجه را تشکیل می دهد. اکثر مصاحبه شوندگان این سه سطح را در اجرای برنامه فبک لازم و ضروری دانسته اند. در نتیجه، این مطالعه حاکی از آن است که پدیده نگاری می تواند به عنوان ابزار ارزیابی برای شناسایی سیاست ها، راهبردها و عمل و توصیف جنبه های ساختاری آن ها مورد استفاده قرار گیرد، که ممکن است به عنوان چارچوب اجرایی برنامه فبک از حاشیه به هسته موضوعی و حساسیت آن حرکت کند که تاکنون به آن اندیشیده نشده است. در نتیجه، شناسایی چالش های فوق در سه سطح توصیفی در یافتن راهکارها و حل موانع و مشکلات، باعث تسهیل روند پیاده سازی و کمک به تحقق اهداف برنامه فبک در آموزش ابتدایی خواهد شد..
۱۴۳۵.

عقلانیت اهداف از دیدگاه نیکلاس رشر(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: عقلانیت عقلانیت اهداف جهانی بودن نسبی گرایی خوداتکایی عقلانیت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰۸ تعداد دانلود : ۳۶۰
فلسفه رشر دفاع از عقلانیت اهداف در برابر عقلانیت ابزاری است. رشر عدم توجه به جامعیت مفهوم عقلانیت را موجب درک ناقصی از عقلانیت می داند. عقلانیت عملی علاوه بر جنبه ابزاری، جنبه ارزش شناختی دارد که مناسب بودن اهداف را تعیین می کند و این دو مولفه به صورتی منسجم و هماهنگ درهم آمیخته اند. رشر شکاف بین واقعیت و ارزش را مهم می داند و برآن است که با گام کوتاه بدیهیات می توان از آن گذر کرد. با غیر منطقی دانستن نسبی گرایی و اثبات عقلانیت اهداف و اصول بنیادی عقلانیت به جهانی بودن عقلانیت اصرار می ورزد. وی با معرفی سلسله مراتب هنجاری برای انتخاب یک راه حل عقلانی در یک موقعیت معین، وابسته بودن تصمیم های عقلانی به محیط پیرامونی، نیز نسبیت عقلانیت در لایه های پایینی را می پذیرید. در پژوهش حاضر بعضی از ارکان نظریه رشر: بهینه سازی، مفهوم آدمیت، تعهد وجودی به درک نفس و رابطه واقعیت و ارزش مورد نقد قرار گرفته است.
۱۴۳۶.

علیه دوحمل گرایی در سنت ماینونگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دوحمل گرایی ماینونگی حمل رمزانشی اشیاء انتزاعی زالتا معناشناسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۵ تعداد دانلود : ۲۷۳
مسئله ای که در این مقاله پی گیری میکنیم آنست که آیا دو حمل گرایی ماینونگی موجه است؛ و فرضیه ما آنست که موجه نیست. به رغم این که نظام های منطقیِ دوحمل گرا ویژگی های صوری و معناشناختیِ اساساً متمایزی به حمل متداول و حمل ماینونگی (یا رمزانشی یا درونی) نسبت می دهند، خود دوحمل گراییِ ماینونگی خلاف شهود است. نشان می دهیم که وجوه اختلاف ادعاییِ این دو گونه ی حمل، فارغ از طبیعت این حمل ها هستند. این که گزاره های رمزانشی (یعنی آنها که حاوی حمل رمزانشی هستند) صرفاً در قالب نسبت های یک موضعی صورت بندی می شوند، این که نمی توان از آنها خاصیت های مرکب انتزاع کرد، این که مقید به بستار منطقی، ناتمامیت و ناسازگاری هستند، و این که اتفاقی نیستند، هیچ یک برآمده از سرشت رمزانش نیست و به کار تمایز نهادن میان انواع حمل نمی آید. همچنین معناشناسی های نظام های دوحمل گرا تنها هنگامی شهود های ما درباره ی طبیعتِ اشیاءِ ماینونگی را پاس می دارند که شهودهای دیگر ما درباره ی ثبات معنای حمل یا ثبات معنای شیء را نادیده انگارند. دوحمل گراییِ ماینونگی جواب نمی دهد.
۱۴۳۷.

تحلیل فلسفی-تفسیری نقش توبه اخروی در نجات از خلود عذاب دوزخیان(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: خلود عذاب انقطاع عذاب نجات دوزخیان توبه اخروی توبه دوزخیان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۴ تعداد دانلود : ۲۷۰
دقت در آیات و روایات نشان می دهد که گرچه در مقاطعی از عوالم بعد از مرگ، راه توبه اجمالا بسته می شود؛ اما در سایر مراحل آخرت، این باب رحمت خداوند همچنان باز است؛ و انسانهای گرفتار عذاب می توانند توبه حقیقی کنند؛ بلکه خداوند با رحمت واسعه اش تمهیداتی را در عوالم بعد از مرگ فراهم می کند تا انسانهای مجرمی که در دنیا مؤمن نگشته اند آگاهانه و مختارانه توبه کرده و مؤمن شوند و از این طریق، حتی از خلود عذاب جهنم رهایی یابند؛ از جمله آیاتی که بر جواز یا وقوع توبه در نشآت بعد از مرگ دلالت دارند آیات 85 تا87 سوره مریم و نیز آیات 22 تا 24 سوره فرقان است؛ و از جمله آیاتی که بر انقطاع عذاب و رفع خلود عذاب دلالت دارند آیاتی است که دلالت دارند کیفر اعمال ناشایست مجرمان در قیامت، عینا همان گناه عملی یا اعتقادی آنها است که در دنیا انجام شده است؛ چون لازمه یگانگی گناه و کیفر این است که با توبه و اعراض از این گناه عملی یا اعتقادی، عذاب نیز که عین گناه است برداشته می شود. .
۱۴۳۸.

جایگاه ایران و غرب در تاریخنگاری سیدجواد طباطبائی و درونمایه سیاسی آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: طباطبائی پرابلماتیک نوزائی دوم هویت ایرانی غرب

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۰ تعداد دانلود : ۲۱۳
مسئله این نوشتار این است که کلیت فرآورده پژوهشی طباطبائی (در دو حوزه ایران و غرب) چه دلالتِ سیاسی برای اکنون ایران زمین دارد و پاسخ دهی بدان نیز بر پایه این پیش فرض است: تاریخ نگاری طباطبائی در پرتوی یک منظومه فکری قرار می گیرد که با شناسایی آن می توان به دریافت ژرف تری از قصد وی در تاریخ نگاری دست یافت که دارای دلالت هایی برای اکنون ایران زمین باشد. این کار از رهگذر خوانش میان سطریِ اشتراوسی انجام و چارچوب نظری نیز پرابلماتیک در معنای آلتوسری آن است. به طور دقیق طباطبائی در پیِ ارتقاء حوزه شناخت ایران، به یک برنامه پژوهشیِ زاینده یا پرابلماتیک است؛ به گونه ای که فراتر از برداشتِ ایدئولوژی های خاص باشد و بتوان آن را در حوزه های مختلف به کاربست. پرسش اصلی این است که این پرابلماتیک چه دلالت سیاسی دارد؟ وی از مشروطه با عنوان یک نوزائی دوم ناکام یاد می کند و می کوشد از رهگذر تاریخ نگاری در دو حوزه ایران و غرب، از این ناکامی مانع زدائی کند. نظم آرمانی هم ارز با آن نیز ناگزیر نمی تواند با مؤلفه های دولت مدرن ناهم خوان باشد، با این وجود وی هم زمان هم بر تبار ویژه اروپائی این مؤلفه ها و هم بر ضرورت سازگاری «نهادسازی و تدوین اصل های حقوقی در ساحت حکمرانی» با «هویت تاریخی-فرهنگی» تأکید می کند.
۱۴۳۹.

نظریه ای درباره مشاهده ناپذیرها بر اساس دیدگاه های علامه طباطبایی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: مشاهده ناپذیرها واقع گرایی علمی علامه طباطبایی اصالت وجود خطاپذیری اعتباریات

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۸ تعداد دانلود : ۳۳۳
درباره چیستی مشاهده ناپذیرها مناقشه ای پردامنه بین واقع گرایان و ناواقع گرایان علمی در گرفته است. این مقاله گفت وگویی را میان فلسفه علم و فلسفه اسلامی می گشاید و بر اساس دیدگاه هایی فلسفی از علامه طباطبایی (1281-1360) درباره مشاهده ناپذیرها نظریه پردازی می کند. این دیدگاه ها شامل «اصالت وجود»، «علم حصولی و خطاپذیری آن» و «اعتباریات»اند. مقاله حاضر مفاهیم توصیف گر مشاهده ناپذیرها را تحلیل و چنین استدلال می کند که آنها نه مفاهیم ماهوی اند، نه مفاهیم منطقی/ فلسفی و نه از اعتباریات عملی اند؛ با این حال مشاهده ناپذیرها از جنبه ای به ماهیت و از جنبه ای دیگر به اعتباریات عملی شباهت دارند؛ همچنین استدلال می شود هویت مشاهده ناپذیر وجودی دارد و توصیف های نظری درباره آن می توانند واقع نما باشند. در عین حال اعتبارهایی در ساختن مدل های نظری درباره مشاهده ناپذیرها استخدام می شوند و به این دلیل معرفت علمی خطاپذیرست. درمجموع نظریه ای که در این مقاله توسعه می یابد از وجهی واقع گرایانه است و از وجهی بر عناصر اعتباری در ساخت علم تأکید دارد.
۱۴۴۰.

تأملی در نسبت میان مرجعیت عقل و معرفت شناسی اشراقی در ایمان گروی بشر عصر حاضر(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: مرجعیت عقل تکامل مغز ایمان معرفت اشراقی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۹ تعداد دانلود : ۲۳۹
در عصر حاضر که قوای ادراکی-ذهنی و تعقل برترین ویژگی انسان شمرده می شود و شواهد تجربی توانسته اند ربط نفس و ذهن و به تبعِ آن تجربه های معنوی و مغز را در مقوله عقل عملی روشن سازند، مرجعیت عقل و تأثیر تکامل تدریجی مغز در گرایش به ایمان مورد توجه فلسفه تکامل گرای طبیعی قرار گرفته است. اگر ایمان باورهایی را شامل می شود که شأن و جایگاه معرفتی دارند، بی شک پسندیده تر است که از پشتوانه عقلانی برخوردار باشد، زیرا داده هایی که قوای شناختیِ ویژه برای شواهدِ تجربیِ پایه ای به ارمغان می آورند مقبولیت ایمان مبتنی بر عقل را برای پیروان مکتب های فلسفیِ شاهدگرایی برآورده می سازند. از سوی دیگر در مطالعات انفسی پیرامون مسئله ایمان، معرفت اشراقی و جنبه های شهودی مرتبه ای عالی تر را به خود اختصاص می دهند. ایمان و عقل مکمل یکدیگر، ضروریِ تعالی و دو حقیقت هم افزا هستند و آنجا که عقل امور مربوط به دغدغه نهایی را حل نشده رها کرده ایمان نقش خود را در اداره حیات انسان ها ایفا کرده است. فعالیت های متعارف عقل با تنگناهای حاکم بر عقل و نیز خودمحوری آن تحدید می شود. هرچند مرتبه ایمان بالاتر از عقل است، اما کارکرد قوای مغزی-ذهنی و به دنبال آن نیروهای عقلانی در بهبود وضعیت انسان عصر حاضر که برای استمرار حیات فردی و اجتماعی خود نیاز جدی به ایمان گروی و تجربه های معنوی دارد انکارناپذیر است. به نظر لازم و ضروری است که در آموزش های رسمی آن دسته از رهیافت هایی که به تقویت توأمان ابعاد معرفت شناختی، عقلانی و ایمانی بشر می انجامند گنجانده شوند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان