آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۱

چکیده

مسئله خودشناسی یا شناختِ خود اگرچه مسئله ای است کهن اما همواره چالش برانگیز و ناسازوار بوده است. ازآنجاکه «خود» محور اصلی اندیشه کانت در هر سه نقد بوده است، در نوشتار حاضر تلاش خواهیم کرد که رازوارگی شناختِ خود را در کانت بررسی کنیم. به همین منظور، می کوشیم به اجمال بررسی کنیم که (1)خودآگاهی چه تفاوتی با شناخت «خود» دارد. (2) آگاهی از چیزی که شناختی از آن نداریم یکی از تنگناهای فلسفه کانت است و درموردِ «خود» این تنگنا اندکی بیشتر نمود دارد. اما این رازوارگی را ایراد کانت دانست، زیرا خود در بحث خودشناسی همواره یک قدم منطقی از خودش عقب است. (3) و نهایت اینکه به رغمِ ادعای کانت مبنی بر اینکه شیء فی نفسه با زمان نسبتی ندارد، سعی خواهیم نمود که ارتباط «خود» به عنوانِ شیء فی نفسه را با زمان، که به رازوارگی «خود» می انجامد، بررسی کنیم..

Analysis and deliberation of the mystery of self-knowledge in Kant's thought

The issue of self-knowledge, while ancient, has always been both challenging and paradoxical. In this paper, considering that the "self" is the central axis of Kant’s thought in all three Critiques, we will attempt to analyze the mystery surrounding self-knowledge in Kant’s philosophy. To this end, we will briefly examine the following points: (1) What is the difference between self-consciousness and knowledge of the "self"? (2) Awareness of something without having knowledge of it is one of the dilemmas of Kantian philosophy, and this becomes more pronounced when it comes to the "self." However, this mystery cannot be seen as a flaw in Kant’s philosophy, as in the discourse on self-knowledge, the self is always a logical step behind itself. (3) Finally, despite Kant’s claim that the thing-in-itself has no relation to time, we will explore the connection between the "self" as a thing-in-itself and time, which contributes to the mystery of the "self."

تبلیغات