محسن آیتی

محسن آیتی

مدرک تحصیلی: دانشیار برنامه ریزی درسی دانشگاه بیرجند

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۶۸ مورد از کل ۶۸ مورد.
۶۱.

تجارب معلمان ابتدایی از ارتباط با والدین با هدف اجرای برنامه درسی مقطع ابتدایی: مطالعه پدیدارشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ارتباط معلم والدین ابتدایی برنامه درسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳ تعداد دانلود : ۳۴
در پژوهش حاضر به بررسی تجارب معلمان ابتدایی از ارتباط با والدین با هدف اجرای برنامه درسی به شیوه کیفی و از نوع پدیدارشناسی پرداخته شده است. قلمرو پژوهش را والدین و معلمان دانش آموزان ابتدایی شهر بیرجند تشکیل دادند. با توجه به ماهیت پژوهش از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شد که با مصاحبه عمیق 12 نفر از والدین و 13 معلم، داده ها اخذ گردید. برای تجزیه وتحلیل داده های جمع آوری شده از روش کلایزی استفاده شد. یافته های حاصل از تجارب زیسته والدین و معلمان در خصوص علل ارتباطات میان فردی معلم-والدین در 7 مضمون اصلی"خبری و آگاه سازی"، "مشارکت جویی و حمایتی"، "آموزشی و تربیتی"، "راهنمایی و مشاوره"، " نظارتی و مراقبتی"، " بحران زدایی" و "انتقادی و انتقام جویی" خلاصه شد. به طورکلی یافته های پژوهش نشان داد علل ارتباطات میان فردی والدین و معلمان به در یک طیف ارتباطی از سطح پایین خبری و آگاه سازی تا مرحله انتقاد و انتقام جویی قرار دارد. در جریان این ارتباط در مراحل نخست باهدف اطلاع رسانی اخبار و آگاه سازی از جریانات آموزشی و تربیتی صورت می گیرد و سپس ارتباطات در سطوح بالاتری همچون مسائل آموزشی و تربیتی و راهنمایی و نظارتی ادامه پیداکرده و درنهایت در صورت مشکلات، نقش ارتباطات به سمت بحرانی زدایی سوق پیدا می کند. در صورت تشدید بحران ها، انتقاد و انتقام جویی محور ارتباط قرار می گیرد. از یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که والدین و معلمان به دلایل مختلفی با همدیگر ارتباط برقرار کرده اند و هر کدام از این علل ارتباطی بر مدیریت فرآیندیاددهی-یادگیری تاثیرگذار بوده اند و مسیر اجرای برنامه درسی را دچار تغییر و تحول کرده است.
۶۲.

بررسی ارتباطات دانشجویان دختر در سراهای دانشجویی، مطالعه ی موردی: دانشگاه فرهنگیان خراسان جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۶۱ تعداد دانلود : ۶۱
دانشجویان در دوران تحصیل زمان زیادی را در سراهای دانشجویی سپری می کنند و در این مدت ارتباطات دانشجویی به کسب تجارب مختلف از سوی دانشجویان منجر می شود. پژوهش حاضر با هدف مطالعه ی ارتباطات دانشجویان دختر در سراهای دانشجویی  به شیوه ی کیفی از نوع پدیدارشناسی صورت گرفت. با توجه به ماهیت پژوهش، از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شد که از طریق مصاحبه ی عمیق با 11 دانشجوی دختر، داده های اخذشده به اشباع رسید. داده های حاصل از تجارب دانشجویان به روش کلایزی (2002) مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته های حاصل از تجارب زیسته ی دانشجویان در چهار کد انتخابی و نه کد محوری ویژگی ها (فردی، اجتماعی)، پیامدها (اخلاقی، رفتاری و فرهنگی)، فرصت ها (گروهی و فردی) و چالش ها (شخصی، فکری و فرهنگی) دسته بندی شد. نتایج نشان داد که ارتباط دانشجویان در سرای دانشجویی فرصت ها و چالش های متعددی به همراه داشته است. بالا رفتن قدرت ارتباط، پیشرفت تحصیلی، آشنا شدن با مفاهیم جدید، کسب مهارت کارگروهی از مهم ترین فرصت ها هستند. در کنار این فرصت ها، اختلاف در مسائل شخصی، تفاوت های فرهنگی، اخلاق و روحیات متفاوت، نداشتن فضای خلوت با خود از برجسته ترین چالش ها بودند که دانشجویان به آن اشاره کردند. بر مبنای این یافته ها، می توان بیان داشت که ارتباط دانشجویان با همدیگر در سرای دانشجویی می تواند زمینه ی رشد فردی و اجتماعی آنان را فراهم کند. ارتباطی که بین دانشجو معلمان در سراهای دانشجویی شکل می گیرد، ارتباطی است برخواسته از نیازهایی همچون پرسش و پاسخ درسی، مقررات خوابگاهی (ساعت خاموشی، سرو غذا)، نظافت اتاق و رعایت بهداشت دانشجو معلمان است. دانشجو معلمان ارتباطات دانشجویی در سراهای دانشجویی را به عنوان فرصت می بینند و تلاش می کنند از این بستر برای خودسازی و کسب مهارت های زندگی استفاده کنند تا بهترین ها را برای خود در دوران تحصیل رقم بزنند.
۶۳.

شناسایی شاخص ها و مؤلفه های یادگیری مادام العمر فراگیران : سنتزپژوهی براساس مدل روبرتس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: یادگیری مادام العمر آموزش برنامه درسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸ تعداد دانلود : ۴۹
زمینه و اهداف: پژوهش حاضر، با هدف شناسایی شاخص ها و مؤلفه های آمادگی یادگیری مادام العمر فراگیران انجام پذیرفت.روش ها: این پژوهش از نوع کیفی و روش سنتز پژوهی است. قلمرو پژوهش کلیه مقالاتی هستند (374 مقاله) که پیرامون حوزه موضوعی در پایگاه های تخصصی و علمی ارائه شده اند. نمونه پژوهش به صورت هدفمند و بر اساس معیارهای زمانی، ارتباط محتوایی با موضوع پژوهش و کیفیت مقالات، مشتمل بر 30 مقاله است.یافته ها: پس از تحلیل کیفی پژوهش های منتخب، عوامل کلیدی یادگیری مادام العمر در 4 بُعد، 13 عامل و 56 مقوله، شامل بعد فردی (توانمندی های مبتنی بر خود، نگرش نسبت به پویایی دانش و شخصی سازی فرآیند یادگیری)؛ بعد میان فردی (ارتباط پذیری و شبکه سازی، مسئولیت پذیری یادگیرنده و درک تعاملات شناختی)، عوامل برنامه ای (صلاحیت های دیجیتال، توجه به اصول نوآوری، ایجاد گستره باز انتخابی) و عوامل راهبردی (توجه به راهبردهای فرهنگی در یادگیری، حرفه محوری و تاکید بر یادگیری کارآمد، استفاده از راهبردهای یادگیری مستقل و توجه به سازنده گرایی در برنامه درسی) مورد سازمان دهی قرار گرفت.نتیجه گیری: چارچوب نظری و ابعاد شناسایی شده در پژوهش حاضر می تواند، ابزار علمی مناسبی برای برنامه ریزان فرایندهای مبتنی بر یادگیری مادام العمر و استفاده پژوهشگران این حوزه فراهم آورد.
۶۴.

وضعیت جاری آموزش وپرورش در جهت پرورش شایستگی های فراگیران دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شایستگی های فراگیران آموزش وپرورش برنامه درسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶ تعداد دانلود : ۳۴
هدف از پژوهش حاضر، بررسی وضعیت جاری آموزش وپرورش در جهت پرورش شایستگی های فراگیران دوره ابتدایی بود. به این منظور از روش داده بنیاد و رویکرد اشتراوس و کوربین (2006) استفاده گردید. جامعه آماری پژوهش شامل مدیران، معلمان و سایر اطلاع رسان های کلیدی مرتبط با حیطه موضوعی بودند. داده های پژوهش با استفاده از مصاحبه های فردی نیمه ساختاریافته جمع آوری گردید، نمونه آماری شامل 27 نفر از مدیران و معلمان بودند که به شیوه نظری هدفمند انتخاب شدند. داده ها با استفاده از روش کدگذاری سه مرحله ای تحلیل شده اند. یافته های پژوهش بیانگر این است که کاریکاتوری شدن شایستگی فراگیران نظام آموزشی، به مثابه پدیده محوری عمل می کند و زمینه های فردی، آموزشی و اجتماعی در این بخش تأثیرگذارند. همچنین عوامل مؤثر بر وضعیت جاری، تمرکزگرایی نظام آموزشی، ضعف در اجرای ارزشیابی کیفی، خودآگاهی فراگیران عنوان شد. راهبردهای مدنظر مشارکت کنندگان در پژوهش نیز در سه محور شبکه سازی درزمینهٔ پرورش شایستگی ها، ارتقا مهارت ها و شایستگی های عوامل دخیل در نهادینه سازی شایستگی، توجه تفاوت های فردی و بومی درزمینهٔ شایستگی عنوان گردید.
۶۵.

مطالعه تطبیقی آموزش ارزش ها در کشورهای منتخب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آموزش ارزش ها برنامه درسی رویکرد اهداف محتوی روش تدریس روش ارزشیابی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴ تعداد دانلود : ۳۵
مقدمه: یکی از بخش های مهم و اصلی فرهنگ هر جامعه ارزش های آن است. ارزش ها، جزء اصلی سازنده فرهنگ هر جامعه و زیربنای رفتارها و کنش ها هستند و ثبات و تغییر آن ها، موجب ثبات و تغییر فرهنگ ها در جوامع در طول زمان می شود. یکی از مباحث مهم نظام تعلیم و تربیت در حال حاضر، مسئله ارزش ها و آموزش آن است به این دلیل که کاربرد ارزش ها، در همه دانش ها و امور، بدیهی است. عصر حاضر عصر بحران ها و چالش ها است و تجربه انسان، نشان می دهد که انسان در هیچ دوره ای، بی نیاز از ارزش ها و آموزش آن نبوده است. وجود مشکلات و مسائل مختلف غیر ارزشی و ناهنجاری های اخلاقی و انسانی اعم از فساد و اختلاس و بی بندوباری های جنسی، افزایش فقر و بی عدالتی و تبهکاری، شرایط را به گونه ای رقم زده اند که در عصر حاضر پرداختن به ارزش ها و توسعه آن یک نیاز اساسی محسوب می شود. علیرغم تلاش های بسیار صورت گرفته در زمینه آموزش اخلاق و ارزش ها، خلأهای بسیاری در زمینه بزهکاری ها و انحرافات و ناهنجاری های ارزشی در نوجوانان و جوانان دیده می شود که نشان می دهد آموزش ارزش ها به درستی انجام نشده است، بنابراین با توجه به اینکه آموزش ارزش ها، فطریات نهان علمی و عملی اخلاقی در درون انسان را آشکار می سازد، سعادت دنیوی و اخروی برای فرد به ارمغان می آورد، به منظور بهره گیری از تجارب مختلف، مطالعه تطبیقی رویکردهای کشورها و بیان تشابهات و تفاوت های هرکدام در زمینه آموزش ارزش ها ضروری به نظر می رسد، بنابراین هدف از تحقیق حاضر بررسی رویکردهای آموزش ارزش ها در کشورهای منتخب و عناصر برنامه درسی آموزش ارزش ها در این کشورها است.روش: روش پژوهش حاضر یک پیمایش تطبیقی است و داده های مورد نیاز آن برای پاسخگویی به پرسش ها از طریق اسناد و مدارک کتابخانه ای و گزارش های تحقیقی و جستجو در پژوهش از پایگاه های اطلاعاتی داخلی ازجمله مرکز پایگاه اطلاعات علمی، پرتال جامع علوم انسانی، بانک اطلاعات نشریات و مجلات ایرانی، پایگاه مجلات تخصصی نور و پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران، جویشگر فارسی علم نت و همچنین پایگاه های اطلاعاتی در خارج ازجمله؛  Google؛ Scopus،Scientific Information Database، Science Direct، ProQuest، Springlink، Taylor & Francis، Google Scholar Eric، گردآوری شدند. الگوی مورد استفاده در این زمینه الگوی بردی است که چهار  مرحله توصیف، تفسیر، همجواری و مقایسه را در مطالعات تطبیقی مشخص می کند. بر اساس این الگو، ابتدا اطلاعات مورد نیاز درباره آموزش ارزش ها از منابع معتبر گردآوری و تفسیر شدند، در مرحله بعدی طبقه بندی اطلاعات صورت گرفت و در مرحله آخر تفاوت ها و تشابهات مورد بررسی و مقایسه قرار گرفتند و در نهایت پیشنهاد هایی ارائه گردید. نمونه مورد مطالعه این تحقیق شش کشور انگلیس، فیلیپین، استرالیا، آمریکا، چین و ایران انتخاب شده است. این کشورها، منتخب کشورهای غربی و کشورهای شرقی محسوب می شوند که در زمینه فعالیت های مربوط به آموزش ارزش ها پیشرو بوده اند. جهت تعیین روایی در این بخش از پژوهش، از معیارهای روایی رویا و پرتی (2003) فرایندهای ساخت یافته جهت ثبت، نوشتن و تفسیر داده ها استفاده گردید. جهت محاسبه ضریب پایایی، از روش اسکات (2012) استفاده شده است و سیاهه وارسی محتوا در اختیار پنج نفر از متخصصان قرار گرفت و ضریب توافق بر اساس فرمول اسکات 80 محاسبه شد.نتایج: وجه اشتراک کشورهای موردمطالعه در رویکرد آموزش ارزش ها ارتباط آن با ادیان و مذاهب آنان است. در ایران که دستیابی به کمال یا قرب الهی هدف غایی است، دین اسلام تعیین کننده ارزش ها است و آموزش ارزش ها با محور قرار دادن خداوند در تمامی ارتباطات (ارتباط انسان باخدا، با خود، با خلق، طبیعت) موردتوجه است. در سایر کشورها، دین مسیح تعیین کننده ارزش ها است. در کشور آمریکا و انگلیس، لیبرال ها اعتقادی به دخالت نظام آموزشی در آموزش ارزش ها ندارند درنتیجه به تحقق سکولاریسم و ارزش هایی چون آزادی افراد، خودشکوفایی فردی تأکیددارند. در چین آموزش ارزش ها برگرفته از آیین کنفوسیوس و کمونیست است، ارزش ها نسبی بوده و به فرهنگ و اقوام وابسته است. در انگلیس، پرورش ویژگی هایی مانند انعطاف پذیری شخصیت، صداقت، سخت کوشی، خودکنترلی، کار تیمی، رهبری را ارزش ذکر می کنند. استرالیا ارزش ها را در نه دسته اصلی مراقبت و شفقت، انجام بهترین کار، انصاف، آزادی، صداقت، درستکاری قرارداده است.  فیلیپین نیز سیستم پیچیده ای از آموزش ارزش ها دارد. وجه تفاوت کشورهای منتخب در آموزش ارزش ها را می توان در 6 بعد اصلی بیان نمود: بعد اول ارتباط انسان با عالم طبیعت؛ بعد دوم  رابطه فرد با مردم؛  بعد سوم اهمیت درک انجام فعالیت های مختلف توسط انسان ؛ بعد چهارم، اساس معیار ارزشی؛ بعد پنجم،  اولویت در طول زمان و بعد ششم ارزش ها به مقصد ایدئال انسان ها مربوط می شود.بحث و نتیجه گیری: نتایج نشان داد که آموزش ارزش ها در هر کشوری متفاوت است و این امر می تواند متأثر از عوامل اجتماعی، سیاسی و فرهنگی کشورها باشد. این عوامل عبارتند از 1- زمینه های تاریخی 2- سیستم سیاسی 3- فرهنگ و دین 4- ساختار اجتماعی 5- جهانی شدن. مقایسه تطبیقی آموزش ارزش ها در کشورهای ایران، فیلیپین، استرالیا، چین، انگلیس و آمریکا نشان می دهد که ابتدا کشور چین و سپس کشور استرالیا در برنامه درسی آموزش ارزش ها وضعیت مطلوبی دارند و عملکرد بهتری در این زمینه دارند. کشور چین به طور سیستماتیک و جامع به آموزش ارزش ها پرداخته است و آن را در تمام سطوح آموزشی گنجانده است.کشور استرالیا نیز دارای برنامه های آموزشی مشخص و منسجمی است که به آموزش ارزش ها به عنوان بخش ویژه ای توجه  دارد و با رویکردی منسجم و حمایت قوی از برنامه های آموزشی در حوزه برنامه درسی آموزش ارزش ها موفق تر از سایز کشورها ازجمله فیلیپین عمل کرده است. اگرچه در کشور فیلیپین اقدامات زیادی در زمینه آموزش ارزش ها صورت گرفته است و برنامه ویژه ای برای آموزش ارزش ها طراحی گردیده است لکن در عمل این برنامه با چالش هایی مواجه شده است  از جلمه کمبود منابع، عدم تخصص کافی و عدم حمایت کافی از سوی نهادهای آموزشی. در کشور آمریکا با همه تلاش های صورت گرفته در این کشور و مدارسی که ارزش ها را در دانش آموزان ترویج می کنند یک رویکرد سیستماتیکی در این زمینه دیده نمی شود و آموزش ارزش ها در مدارس به صورت یکپارچه انجام نمی شود در ایران اگرچه به نظر می رسد اسناد بالادستی مانند سند تحول بنیادین آموزش وپرورش و سند برنامه درسی ملی به خوبی تدوین شده باشند اما در عمل چالش هایی مانند عدم تطابق بین اهداف و واقعیت های آموزشی وجود دارد به عنوان مثال، عدم عدالت آموزشی و نابرابری های موجود در سیستم آموزش ایران مانع از تحقق اهداف این سند می شوند.
۶۶.

واکاوی تجارب زیسته ارتباطات رسانه ای والدین-معلم مقطع ابتدایی در سال تحصیلی 1402-1403 : پژوهش پدیدارشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رسانه ارتباط والدین معلم ابتدایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵ تعداد دانلود : ۴۵
در پژوهش حاضر به واکاوی تجارب زیسته ارتباطات رسانه ای والدین-معلم مقطع ابتدایی در سال تحصیلی 1402-1403 به شیوه کیفی و از نوع پدیدارشناسی پرداخته شده است. مشارکت کنندگان در این پژوهش 15 معلم و 10 نفر از والدین از دبستا ن های شهر بیرجند بودند که به شیوه هدفمند انتخاب شدند و در مصاحبه های نیمه ساختاریافته شرکت کردند. برای تجزیه وتحلیل داده های جمع آوری شده از روش تحلیل کلایزی استفاده شد. یافته های حاصل از تجارب زیسته معلمان و والدین در ارتباطات رسانه ای در5 مضمون اصلی اهداف و دلایل ارتباط رسانه ای(انتقال و اشتراک گذاری اطلاعات، پاسخ دهی، شفاف سازی، اطلاع رسانی و ثبت رویدادها)، روش های ارتباطی(هم زمان، ناهم زمان)، ابزارهای ارتباطی (سیستم های پیام رسان، ویدئوکنفرانسی و آنلاین، مواد چاپی الکترونیک، نظرسنجی و فرم الکترونیکی، وب سایت، شبکه آموزشی دانش آموز( شاد))، چالش ها و محدودیت ها(اشتغال والدین، سطح سواد و تحصیلات، نبود منابع مادی و اینترنتی، نوع نگرش و طرز تفکر به فناوری، شرایط سنی، نوع سکونت)، مزایا و فرصت ها (آسان و راحت، انعطاف پذیری در زمان و مکان، افزایش سرعت و رصد لحظه به لحظه، ثبت وقایع و آرشیو کردن) طبقه بندی شد. به طورکلی می توان نتیجه گرفت که با ورود بسترهای رسانه ای به حوزه ارتباطات، ارتباط معلم-والدین هم تحت تأثیر قرارگرفته است و بسترهای رسانه ای به عنوان تسهیلگر در حوزه برقراری ارتباط عمل می نمایند.
۶۷.

طراحی الگوی ارتباطات رسانه ای معلم-دانش آموز در مقطع ابتدایی:یک مطالعه پدیدارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رسانه ارتباط معلم دانش آموز ابتدایی بیرجند

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲ تعداد دانلود : ۲۹
هدف پژوهش حاضر طراحی الگوی ارتباطات رسانه ای معلم-دانش آموز در مقطع ابتدایی بود. این پژوهش با روش کیفی از نوع پدیدارشناسی انجام شد. قلمرو پژوهش را معلمان و دانش آموزان مقطع ابتدایی شهر بیرجند، تشکیل دادند. با توجه به ماهیت پژوهش از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شد. با مصاحبه نیمه ساختاریافته 13 نفر از معلمان و 10نفر از دانش آموزان داده ها اخذ گردید. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش کدگذاری باز، محوری و گزینشی استفاده شد. برای تامین روایی و پایایی از معیارهای لینکلن و گوبا استفاده شد. یافته های حاصل از تجارب زیسته معلمان و دانش آموزان در قالب 4 مضمون اصلی اهداف و دلایل (خبری و آگاه سازی، آموزشی و اشتراک گذاری فایل، راهنمایی و مشاوره، نظارتی و مراقبتی، بحران زدایی، سرگرمی و مدیریت اوقات فراغت)، فرصت ها و تهدید ها (زیرساخت اینترنت، تجهیزات و وسایل الکترونیکی، طرز تفکر و فرهنگ، عدم تخصص و سواد فناوری، در دسترس بودن و انعطاف پذیری زمان و مکان)، راهکارهای توسعه (توسعه شبکه های اجتماعی بومی، ارتقا شبکه آموزشی دانش آموزی(شاد)، استفاده از رسانه های جمعی، توسعه زیر ساخت های اینترنت و اینترانت، حمایت از خانواده های محروم، توسعه سواد رسانه ای، روی آوردن به بسترهای آنلاین) و دستاوردها و پیامدها (صرفه جویی در زمان آموزش، ارتباط آسان و ساده، رصد و مداخله به هنگام، شکل گیری یادگیری عمیق تر و با انگیزه، حواس پرتی دیجیتال، اعتیاد و مشکلات روانی و افت تحصیلی) سازمان یافت.
۶۸.

شناسایی نقش کتابخانه ها در مدیریت دانش بومی: مطالعه فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کتابخانه های دانشگاهی کتابخانه های عمومی دانش بومی مدیریت دانش بومی روش فراترکیب

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱ تعداد دانلود : ۲۳
هدف: مدیریت دانش بومی به شناسایی، سازمان دهی و اشاعه دانش بومی اشاره دارد. مدیریت دانش بومی می تواند نقش مهم و مؤثری در توسعه و پیشرفت اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی هر منطقه ای داشته باشد. کتابخانه ها به منزله شریان های دانش و کتابداران به عنوان واسطه های دانش، بنا بر فعالیت، رسالت حرفه ای و وظایف محوله، می توانند نقش مهمی در مدیریت دانش بومی داشته باشند؛ بنابراین پژوهش حاضر با هدف شناسایی نقش کتابخانه ها در مدیریت دانش بومی انجام شده است. روش: پژوهش حاضر ازلحاظ هدف کاربردی و به لحاظ ماهیت از نوع کیفی بود و به روش فراترکیب انجام شده است. به منظور تحقق روش پژوهش، از روش هفت مرحله ای سندلوسکی و باروسو استفاده شد. بدین ترتیب با استفاده از فراترکیب مفاهیم و مقوله های اصلی نقش کتابخانه ها در مدیریت دانش بومی از مقالات مرتبط استخراج و تعیین شد. بازه زمانی نوزده ساله (از 2004 میلادی تا 2023) برای جستجو در نظر گرفته شد. تمرکز موضوعی پژوهش، مقالاتی هستند که بر روی نقشی که کتابخانه ها در مدیریت دانش بومی می توانند داشته باشند؛ بود. بعد از تعیین پرسش پژوهش، به منظور مروری نظام مند، جست وجویی جامع بر اساس روش فراترکیب صورت گرفت. بدین منظور تلاش شد مجموعه منابع منتشرشده به زبان انگلیسی، شامل مقالات در پایگاه های اطلاعاتی اسکوپوس، امرالد، ساینس دایرکت، وب آو ساینس و تیلور و فرانسیس جستجو شوند. به منظور تعیین روایی روش فراترکیب از ابزار ارزیابی حیاتی و برای تعیین پایایی از روش توافق بین دو کدگذار استفاده شد.یافته ها: فرایند کدگذاری، در سه مرحله باز، محوری و انتخابی انجام شد. به این ترتیب تعداد کدها پس از انجام پالایش به 290 کد، 36 مفهوم و 5 مقوله رسید بر اساس نتایج حاصل، نقش اصلی کتابخانه ها در مدیریت دانش بومی با مفاهیم رسالت حرفه ای، توسعه برنامه ها، نیروی انسانی، جامعه هدف و امکانات از بین 32 مطالعه استخراج و تعیین شدند.نتیجه گیری: به طورکلی نتایج پژوهش نشان داد کتابخانه ها ازنظر رسالت حرفه ای و وظایف محوله می توانند نقش مهمی در مدیریت دانش بومی داشته باشند، درصورتی که از همکاری مردم، مسئولین و سازمان های مرتبط بهره مند شوند. مدیریت صحیح دانش بومی توسط انواع کتابخانه ها می تواند زمینه توسعه اقتصادی و فرهنگی مناطق بومی را در جامعه فراهم سازد. پژوهش حاضر با استفاده از روش فراترکیب نقش کتابخانه ها در مدیریت دانش بومی را به صورت یکپارچه و عمیق استخراج و تعیین نموده است. این در حالی است که پژوهش های قبلی نتوانسته بودند به شکل یکپارچه و منسجم این نقش ها را شناسایی و ارائه نمایند. نتایج پژوهش حاضر از چند جنبه می تواند موردتوجه و استفاده قرار گیرد: از طریق نقش های تعیین شده کتابخانه ها، دانش بومی تقویت و حفاظت می شود، نتایج پژوهش حاضر می تواند مبنای ساخت ابزار برای سنجش نقش کتابخانه ها در مدیریت دانش بومی باشد. نتایج پژوهش حاضر همچنین می تواند برای سیاست گذاران و تصمیم سازان در بخش کتابخانه ها به ویژه کتابخانه های عمومی مفید باشد. نتیجه پژوهش حاضر می تواند زمینه ساز طراحی پروتکل آموزشی برای کتابداران باشد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان