حسین نوروزی

حسین نوروزی

مدرک تحصیلی: دانشجوی دکتری گروه اقتصاد کشاورزی، دانشکده اقتصاد و توسعه دانشگاه تهران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۶۵ مورد.
۱.

بررسی تاثیر توانمندی های نوآوری در رابطه بین جهت گیری بین المللی و عملکرد صادرات(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جهت گیری بین المللی توانمندی های نوآوری عملکرد صادرات

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸ تعداد دانلود : ۳۹
هدف: هدف از انجام این پژوهش دستیابی به درک بهتر از توسعه توانمندی های سازمانی شرکت های دانش بنیان و بهبود عملکرد آن ها در صادرات است. همچنین این مطالعه قصد دارد تا با سنجش جهت گیری بین المللی، به عملکرد این شرکت ها در بازارهای بین المللی کمک کند.روش شناسی پژوهش: برای دستیابی به اهداف بیان شده، بین ۲۱۹ شرکت دانش بنیان که سابقه صادرات داشته اند، پرسش نامه توزیع گردیده که ازاین بین، اطلاعات ۲۰۵ پرسش نامه برای تجزیه وتحلیل به روش معادلات ساختاری و نرم افزار اسمارت PLS مورداستفاده قرار گرفت.یافته ها: بر اساس یافته های این مطالعه مشاهده می شود که سه متغیر جهت گیری بین المللی، توانمندی های نوآوری و عملکرد صادرات با یکدیگر رابطه مثبت و معناداری دارند. همچنین استدلال می شود که جهت گیری بین المللی بر شش بعد از هفت بعد متغیر توانمندی های نوآوری تاثیر داشته و تنها با بعد ظرفیت تحقیق و توسعه رابطه معناداری ندارد. ضمنا از این ابعاد، تنها دو بعد ظرفیت تحقیق و توسعه و ظرفیت بازاریابی با عملکرد صادرات رابطه معناداری دارند.اصالت/ارزش افزوده علمی: نتایج این مطالعه یافته های ادبیات پیشین را تایید می کند که اذعان می داشتند رابطه قوی و مثبتی بین توانایی های شرکت و عملکرد آن ها در بازارهای بین المللی وجود دارد. این مطالعه بینش هایی در مورد ایجاد گرایش بین المللی به عنوان یک توانایی داخلی مهم که می تواند به عملکرد برتر صادرات این دست از شرکت ها کمک کند، ارایه می دهد. اثرات تعدیل گر مهم هستند؛ زیرا مشخص می شود که محرک های داخلی بر بین المللی سازی هر چه سریع تر کسب وکارهای جدید تاثیر می گذارند.
۲.

پیش بینی قصد خرید از طریق تجربه برند: چالش ها و فرصت های جدید در جذب و حفظ مشتریان با تأکید بر نگرش، اعتماد و دلبستگی به برند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اعتماد به برند تجربه برند دلبستگی به برند قصد خرید نگرش به برند

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹ تعداد دانلود : ۲۷
با ظهور اقتصاد مبتنی بر تجربه، از تجربه مشتری به عنوان یکی از مفاهیم اصلی در بازاریابی تجربی و همچنین مبنایی خلاقانه برای پیش بینی قصد خرید مشتری استفاده شده است. در این زمینه، مطالعات بازاریابی نشان می دهد که امروزه مصرف کننده خواهان مشارکت فعال در ایجاد تجارب برند است. لذا علاقه به بررسی پیامدهای تجربه برند با سرعت در حال افزایش است. با این حال، تجربه برند و آثار آن تا حد زیادی ناشناخته باقی مانده است. مطالعه حاضر با در نظر گرفتن نقش میانجی نگرش، اعتماد و دلبستگی به برند، به بررسی تأثیر تجربه برند بر قصد خرید پرداخته است. تحقیق پیش رو از نظر هدف کاربردی است و ماهیتی توصیفی-پیمایشی دارد. جامعه آمورد مطالعه پژوهش مصرف کنندگان لوازم آرایشی و بهداشتی در شهر تهران بودند. حجم نمونه با نرم افزار G-Power 3.1 355 نفر محاسبه و از روش غیراحتمالی در دسترس برای نمونه گیری استفاده شد. پرسشنامه ها از طریق یک پیمایش آنلاین گردآوری شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش مدلسازی معادلات ساختاری و نرم افزار Smart PLS 3 استفاده گردید. با آزمون فرضیه ها، تأثیر مستقیم تجربه برند بر نگرش، اعتماد و دلبستگی به برند و نیز تمامی این متغیرها بر قصد خرید تأیید شد. به همین ترتیب، نقش میانجی نگرش به برند در رابطه بین تجربه برند و قصد خرید تأیید گردید، اما نقش میانجی اعتماد و دلبستگی به برند رد شد. نتایج مطالعه مفاهیم نظری و مدیریتی متعددی برای کمک به مدیران کسب وکارها ارائه می کند تا ضمن افزایش فروش از طریق خلق تجارب مثبت برای مشتریان، برند بهتری ارائه دهند.
۳.

بررسی تأثیر عوامل شناختی و عاطفی بر پاسخ رفتاری مصرف کنندگان در تبلیغات رفتاری آنلاین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پاسخ رفتاری تبلیغ رفتاری آنلاین تبلیغ شخصی سازی شده عوامل شناختی عوامل عاطفی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵ تعداد دانلود : ۲۷
هدف: امروزه به دلیل رشد سریع تکنولوژی، دنبال کردن رفتار مصرف کنندگان در فضای اینترنت امکان پذیر شده است. در نتیجه برای مدیران بازاریابی این فرصت فراهم آمده است که تبلیغات خود را به گونه ای سفارشی کنند تا با نیازها و شخصیت مصرف کننده هم سو باشد. هرچند این ویژگی، باعث می شود که نگرانی مصرف کننده از بابت حریم خصوصی افزایش پیدا کند. بعضی از محققان روی جنبه های مثبت تبلیغات رفتاری آنلاین تمرکز کرده اند؛ درحالی که بعضی دیگر، به موشکافی نتایج منفی آن پرداخته اند. با توجه به آنچه بیان شد، این پژوهش به دنبال بررسی تأثیر عوامل شناختی و عاطفی روی پاسخ رفتاری مصرف کنندگان به تبلیغات رفتاری آنلاین است تا هر دو جنبه مثبت و منفی این شیوه از تبلیغ را بررسی کند. روش: این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی است و ماهیتی توصیفی پیمایشی دارد. جامعه آماری آن، دانشجویان دانشگاه های تهران است که در شش ماه گذشته یک تبلیغ رفتاری آنلاین مشاهده کرده اند. ۳۸۵ پرسش نامه به روش در دسترس بین اعضای نمونه توزیع شد. در ابتدای پرسش نامه، از طریق یک سؤال غربالگری، افرادی که در شش ماه گذشته تجربه مشاهده این گونه تبلیغات را داشتند، برای پاسخ به ادامه سؤال ها انتخاب شدند. از این میان ۲۹۹ نفر تبلیغات رفتاری آنلاین را مشاهده کرده بودند و به سؤال های پرسش نامه پاسخ دادند. برای آمار توصیفی، از نسخه ۲۶ نرم افزار اس پی اس اس و به منظور تجزیه وتحلیل داده ها، از مدل معادلات ساختاری و نرم افزار اسمارت پی ال اس ۳ استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان می دهد که شخصی سازی ادراک شده، پاسخ رفتاری به تبلیغ را افزایش می دهد و متغیرهای ارتباط ادراک شده و مزاحمت ادراک شده این رابطه را میانجی می کنند. همچنین کنترل اطلاعات، بر مزاحمت ادراک شده و نگرانی حریم خصوصی تأثیر منفی دارد. دانش ترغیب بر نگرانی حریم خصوصی در جهت مثبت تأثیر دارد؛ مصرف کنندگانی که سطوح بالاتری از دانش ترغیب دارند، نسبت به تبلیغات رفتاری آنلاین با نگرانی حریم خصوصی بیشتری مواجهند. یافته ها مبنی بر این است که کاهش نگرانی حریم خصوصی، باعث می شود که نگرش به تبلیغات رفتاری آنلاین بهبود یابد و به دنبال آن، پاسخ رفتاری به تبلیغ افزایش پیدا کند. نتیجه گیری: تبلیغات رفتاری آنلاین، به دلیل مربوط بودن به نیاز مصرف کننده و همچنین، کاهش مزاحمت ادراک شده، باعث افزایش پاسخ رفتاری می شود (به ترتیب سازوکار مثبت مستقیم و غیرمستقیم). این روش رویکرد مناسبی برای افزایش میزان پاسخ به تبلیغات آنلاین است. فراهم کردن امکان کنترل اطلاعات برای کاربران، مزاحمت ادراک شده و نگرانی حریم خصوصی را کاهش می دهد. می توان با انتقال پیام به مخاطبان هدف در خصوص مزایای تبلیغات رفتاری آنلاین، نگرانی حریم خصوصی را در این گونه تبلیغات کاهش داد؛ در نتیجه نگرش به آن بهبود پیدا می کند و باعث افزایش پاسخ رفتاری به آن خواهد شد. بر خلاف یافته های بعضی از پژوهش های گذشته، تأثیر نگرانی حریم خصوصی بر پاسخ رفتاری به تبلیغ معنادار نشد. این اتفاق شاید به دلیل ماهیت تبلیغ رفتاری آنلاین باشد؛ زیرا در مقایسه با تبلیغ شخصی سازی شده، از اطلاعات متفاوتی برای سفارشی کردن تبلیغ استفاده می کند. تبلیغ رفتاری آنلاین، مانند شمشیر دولبه است؛ اما تأثیر جنبه نامطلوب آن (نگرانی حریم خصوصی) در مقایسه با جنبه مطلوب آن (ارتباط ادراک شده) آنچنان قوی نیست. یافته های این پژوهش افزونه ای به ادبیات موجود در حوزه تبلیغات شخصی سازی شده و به ویژه تبلیغات رفتاری آنلاین است و به تصمیم های بازاریابان، مدیران برند و آژانس های تبلیغاتی، برای افزایش اثربخشی پیام های ارتباطی خود کمک خواهد کرد.  
۴.

بررسی تطبیقی خاستگاه معرفت شناسی مفاهیم فلسفی از منظر هیوم و علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هیوم علامه طباطبایی معرفت شناسی مفاهیم فلسفی م‍ن‍شاء انطباع علم حضوری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۲ تعداد دانلود : ۲۰۲
بررسی آثار و نوشته های فلاسفه در خصوص منشاء پیدایش مفاهیم فلسفی و مقدم برآن منشاء مفاهیم و تصورات، گویای شکل گیری و اهمیّت تدریجی و متأثر این مسئله از یکسری اندیشه ها در هر دو جهان غرب و اسلام دارد. در جهان غرب ایدة تصورات فطریِ مطرح شده از سوی عقل گرایان و ردّ همین ایده از سوی تجربه گرایان، در نهایت هیوم فیلسوف اسکاتلندی گریزان از فلسفة غامض را به سمت ردیابی از منشاء مفاهیم و تصورات می کشاند. دیوید هیوم ضمن ردّ تصورات فطری، با انقسام محتوایات ذهنی به تصورات و انطباعات و با ارائه طرحِ ارجاعِ تصورات بر انطباعات، زیر آب تمام مفاهیم فلسفی را چون مسبوق به هیچ انطباعی نمی بیند زده و در توجیه وجود این تصورات در ذهن به مبانی روان شناختی و خیالی متوسل می گردد. بعدها و در گذر ایام به دلیل ورود اندیشه های مغرب زمین به ایران بخصوص در دوران معاصر، مسئلة منشاء مفاهیم و تصورات (به طور عام) و منشاء مفاهیم فلسفی (به طور خاص) توسط علامه طباطبایی ارزش و اهمیت دو چندان می یابد. علامه همانند هیوم ضمن ردّ تصورات فطری و پیش ساختة ذهن و کشاندن علم به ساحت حضور و تاکید بر حاکویّت وکاشفیّت ذاتی علم و با ارجاع تمام مفاهیم و تصورات به علم حضوری، اعتبار و حیثیت معرفتیِ مفاهیم فلسفی را که در قاموس فلسفیِ هیوم متزلزل شده بود را بازگردانده و به فلسفه و مفاهیم محوری آن جانی دوباره می بخشد.
۵.

جنگ اوکراین و الگوهای وابستگی متقابل در روابط چین با روسیه و آمریکا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: چین جنگ اوکراین روسیه آمریکا وابستگی متقابل دو ساحتی توازن سیاسی جهانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۷ تعداد دانلود : ۱۱۲
با وقوع جنگ بین روسیه و اوکراین از 24 فوریه 2022، نه تنها کل جهان وارد بحران مهمی شده است، بلکه روابط سه قدرت بزرگ یعنی آمریکا، روسیه و چین هم وارد فاز جدیدی شده است. این مقاله در صدد بررسی این پرسش است که: «رویکرد چین به جنگ اوکراین و روابط آن با دو محور آمریکا-روسیه (از فوریه تا سپتامبر 2022) ترجیحاً بر مبنای چه منطق و ملاحظاتی مدیریت شده است؟». پاسخ اولیه این است که: « رویکرد چین به جنگ اوکراین و روابط با دو محور آمریکا-روسیه در این مقطع، ترجیحاً بر مبنای منطق وابستگی متقابل دو ساحتی (چین-آمریکا و چین-روسیه) همراه با مدیریت نرم موازنه سیاسی دنبال شده است». این مقاله با روش تحلیلی انجام شده است و یافته ها نشان می-دهند که نگرش و سیاست چین در راستای این بحران در دوره مورد نظر معطوف به احتیاط در تداوم رشد اقتصادی و تثبیت ظهور؛ حفظ نظامات همکاری اقتصادی با ایالات متحده آمریکا؛ تداوم همکاری و هماهنگی با روسیه؛ و در نهایت آرام کردن فضای متشنج سیاسی به نفع روسیه جهت بر هم نخوردن موازنه سیاسی بین المللی متمرکز شده است.
۶.

نقش تجربه زیسته روان زخم در کودکی و خودتخریب گری بر پندار خودکشی: اثر واسطه ای فرونشانی عاطفی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پندار خودکشی روان زخم خودتخریبی فرونشانی عاطفی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۶ تعداد دانلود : ۱۳۷
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش تجربه زیسته روان زخم در کودکی و خودتخریب گری بر پندار خودکشی با اثر واسطه ای فرونشانی عاطفی است. در راستای این هدف در یک تحقیق مقطعی و توصیفی-همبستگی از جامعه ی دانشجویان دانشگاه پیام نور ایلام تعداد 233 نفر (116 نفر مرد، 117 نفر زن) با دامنه سنی 19 تا 30 ساله و مقاطع تحصیلی لیسانس، فوق لیسانس و دکتری به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای اندازه گیری متغیرها از پرسشنامه های پندار خودکشی بک، کودک آزاری محمد خانی، آسیب به خود سانسون و سانسون و فرونشانی عاطفی وینبرگر استفاده شد. جهت پردازش وتحلیل داده ها و بررسی فرضیه های پژوهش ازنرم افزارهای آماری SPSS-22و Lisrel-8.85 استفاده شد. نتایج معادلات ساختاری نشان داد که روان زخم به طور معنادار اثر مستقیم و مثبت بر پندار خودکشی دارد. از طرفی دیگر، خودتخریب گری رابطه مثبت و معنی داری با پندار خودکشی دارد. روان زخم از طریق فرونشانی عاطفی بر پندار خودکشی تاثیر غیرمستقیم دارد. همچنین، خودتخریب گری از طریق میانجی گری فرونشانی عاطفی برپندار خودکشی تاثیر دارد. با تکیه بر نتایج این پژوهش می توان بیان داشت که، فرونشانی عاطفی می تواند به عنوان یک متغیر واسطه ای رابطه بین روان زخم، خودتخریبی و پندار خودکشی را تبیین کند. بنابراین، می توان مداخله تنظیم هیجانی را برای کاهش پندار خودکشی بکارگرفت.
۷.

بررسی مؤلفه های اثرگذار بر امنیت غذایی خانوارهای روستایی در استان های ایران رهیافت پانل پروبیت کسری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: امنیت غذایی تورم ضریب جینی توسعه مالی مناطق روستایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۰ تعداد دانلود : ۹۳
نقش تغذیه در سلامت جامعه و ارتباط آن با توسعه اقتصادی سبب شده است تا امنیت غذایی در بین اولویت ها و اهداف برنامه های توسعه هر کشور قرار گیرد. تدوین و طراحی برنامه هدفمند به منظور ارتقاء و بهبود وضعیت امنیت غذایی مستلزم شناسایی و سنجش میزان اثرگذاری مؤلفه های مؤثر بر آن است. ازاین رو، در این مطالعه مهم ترین مؤلفه های اثرگذار بر امنیت غذایی خانوارهای روستایی در استان های ایران در دوره زمانی 1385-1398 با استفاده از روش پانل پروبیت کسری مورد بررسی قرار گرفت. نتایج مطالعه نشان داد که متغیرهای ضریب جینی، تورم، مالیات سرانه و بیکاری، اثر منفی و معنی دار و متغیرهای درآمد سرانه و توسعه مالی اثر مثبت و معنی داری بر امنیت غذایی خانوارهای روستایی در استان های کشور داشته است. به طوری که با افزایش یک درصدی هریک از این متغیرها شاخص امنیت غذایی به ترتیب به میزان 0/07-،  0/17-،  0/99-،  0/06-، 0/84 و 0/13 درصد تغییر می یابد. با توجه به اثر منفی مالیات سرانه بر امنیت غذایی و تأثیر منفی مالیات بر توزیع درآمد و درآمد در دسترس و همچنین اثر منفی ضریب جینی بر امنیت غذایی و اثر توزیع درآمد بر آن، با بهبود ضریب جینی و افزایش درآمد در دسترس، ارتقاء امنیت غذایی میسر خواهد بود. ازاین رو، پیشنهاد می شود در راستای بهبود امنیت غذایی، با توجه به اثرگذاری مثبت ضریب توسعه مالی بر امنیت غذایی و همچنین افزایش درآمد در دسترس، دولت با توجه بیشتر به مناطق روستایی و کمتر توسعه یافته با اعطای تسهیلات و وام های ارزان قیمت و هدفمند، زمینه های افزایش سرمایه گذاری و درآمد و کاهش بیکاری و فقر را فراهم آورد.
۸.

طراحی الگوی سیاست های دولتی برای ارتقای ایران در زنجیره ارزش جهانی با کاربست نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زنجیره ارزش جهانی سیاست های دولتی نظریه داده بنیاد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۳ تعداد دانلود : ۱۴۳
حضور بهینه و ارتقای کشورها در زنجیره های ارزش جهانی بسته به سیاست های حاکمیتی است که سازه های زیرساختی برای تولید و سایر زمینه های مرتبط، همراستایی سیاستگذاری تجاری، نحوه هم کنشی با کشورهای خارجی و حمایت های لازم را تدبیر کند. پژوهش پیش رو، با هدف طراحی الگوی سیاست های دولتی برای ارتقای ایران در زنجیره ارزش جهانی و با توجه به اینکه تحقیقات پیشین جامعیت کافی در این خصوص نداشته، انجام شده است. به این منظور با استفاده از روش کیفی و بهره​گیری از نظریه داده بنیاد، با متخصصان و صاحبنظران این حوزه و به روش گلوله برفی مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته انجام  شد. سپس فرآیند کد گذاری باز منتج به 180 کد، کد گذاری محوری منتج به 72 کد و در نهایت کد گذاری انتخابی منتج به 23 کد در قالب شش دستاورد پدیده محوری شامل خلق ارزش از مزیت نسبی، شرایط علّی شامل ایجاد و توسعه زنجیره های ارزش داخلی، تقویت زیرساخت های نرم و سخت، صادرات کالاهای واجد ارزش افزوده، بومی سازی و آسیب شناسی، تسهیل گری و هماهنگ کنندگی دولت، فرماندهی واحد سیاست ساز و سیاستگذار، مدیریت منابع، بهره گیری از ظرفیت های منطقه ای، راهبردها شامل جایگاه یابی و سهم خواهی در زنجیره ارزش جهانی، استفاده از ظرفیت ویژه دانشی و تجارب متخصصین، استفاده از ظرفیت ویژه لجستیکی و راهبردهای خلاقانه در ارتقا، مشارکت بخش خصوصی قدرتمند، سرمایه گذاری بر توسعه صنایع کاربر و خدمات، بهبود دیپلماسی اقتصادی، آینده پژوهی و برنامه ریزی با توجه به روندهای آتی زنجیره ارزش جهانی، شرایط زمینه ای شامل اصلاح حکمرانی، حمایت و ایجاد رقابت، همسوسازی سیاست های ارزی و تجاری، عوامل مداخله​گر همچون تحریم و توسعه نیافتن ظرفیت های داخلی اقتصادی و پیامدها شامل توسعه متوازن و اقتدار تکنولوژیکی را در بر داشت. نتایج این پژوهش می تواند سیاستگذار را در تدوین سیاست های تجاری با توجه به روندهای آتی تجارت دنیا یاری نماید.
۹.

بررسی نقش میانجی ارزش ویژه برند در تأثیر فعالیت های بازاریابی رسانه های اجتماعی بر پاسخ مشتری (مورد مطالعه: برند لاکچری درسا)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بازاریابی رسانه های اجتماعی ارزش ویژه برند پاسخ مشتری برندهای لاکچری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۵ تعداد دانلود : ۱۴۶
توسعه رسانه های اجتماعی، صاحبان کسب وکارها را به تفکر پیرامون این رسانه ها به عنوان ابزاری جهت ارتباط هرچه بیشتر با مشتریان و معرفی محصولات و خدمات خود واداشته است. یکی از چالش های مهم در این زمینه، اندازه گیری تأثیر فعالیت های بازاریابی رسانه های اجتماعی بر موفقیت یک برند می باشد. ازاین رو، هدف از این مطالعه، بررسی تأثیر بازاریابی رسانه های اجتماعی بر ارزش ویژه برند و رفتار مصرف کننده در بین مشتریان برند درسا که دنبال کننده صفحات این برند در رسانه های اجتماعی نیز هستند، می باشد. پژوهش حاضر از نوع پژوهش های کاربردی بوده که به صورت پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل کاربران رسانه های اجتماعی که صفحات رسمی برند درسا را در این رسانه ها دنبال می کنند می باشند. از طرفی دیگر، علت انتخاب چرم درسا این است که این برند در رسانه های اجتماعی مخصوصاً اینستاگرام به ارائه فعالیت های تبلیغاتی و برندسازی مشغول است. در این پژوهش حجم نمونه 200 نفر می باشد. همچنین در این تحقیق از روش نمونه گیری در دسترس به عنوان روش نمونه گیری استفاده شده است. بر اساس نتایج مقدار معناداری و ضرایب مسیر، بازاریابی رسانه های اجتماعی بر پاسخ مشتری و ارزش ویژه برند تأثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین ارزش ویژه برند بر پاسخ مشتری تأثیر مثبت و معناداری دارد. زیرا مقدار معناداری تمامی فرضیه های مستقیم تحقیق در سطح اطمینان 95 درصد از 1.96 بزرگ تر می باشد. همچنین در این تحقیق جهت بررسی فرضیه چهارم تحقیق از شاخص VAF یا همان شمول واریانس استفاده شده است. با توجه به اعداد به دست آمده می توان نتیجه گرفت که ارزش ویژه برند در تأثیر فعالیت های بازاریابی رسانه های اجتماعی بر پاسخ مشتری در برندهای لاکچری نقش میانجیگری کامل دارد؛ یعنی متغیر میانجی ما تمام اثر متغیر مستقل بر وابسته را منوط به حضور خود می کند.
۱۰.

بررسی تاثیر ابعاد شایستگی هوش تجاری بر عملکرد بازاریابی با در نظر گرفتن نقش میانجی مدیریت ارتباط با مشتری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شایستگی هوش تجاری عملکرد بازاریابی مدیریت ارتباط با مشتری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹ تعداد دانلود : ۲۵
هدف: با توجه به تغییراتی که در سال های اخیر در روند کسب و کارها اتفاق افتاده، توجه به مقوله هوش تجاری موضوع مهمی شده است. لذا پژوهش حاضر به بررسی تاثیر ابعاد شایستگی هوش تجاری بر عملکرد بازاریابی با در نظر گرفتن نقش میانجی مدیریت ارتباط با مشتری در کسب و کار های گردشگری می پردازد.روش شناسی پژوهش: پژوهش حاضر ازلحاظ هدف کاربردی و ماهیتی توصیفی-پیمایشی دارد. جامعه آماری پژوهش، کارشناسان و مدیران بازاریابی شرکت های گردشگری در شهر تهران بودند. به منظور گردآوری داده ها 300 پرسشنامه به روش نمونه گیری غیر احتمالی در دسترس به صورت آنلاین و حضوری توزیع و با حذف پرسشنامه های مخدوش و بی تفاوت، 253 پرسشنامه تحلیل گردید. تجزیه و تحلیل داده ها از روش مدل یابی معادلات ساختاری و نرم افزار SPSS 26 و Smart PLS 3 استفاده گردید.یافته ها: یافته ها نشان داد شایستگی هوش تجاری بر عملکرد بازاریابی تاثیر مثبت و معناداری دارد و مدیریت ارتباط با مشتری نقش میانجی را در این رابطه ایفا می کند. این موضوع نشان می دهد یکی از راه های بهبود عملکرد بازاریابی و ایجاد مزیت رقابتی پایدار برای مدیران استفاده از هوش تجاری می باشد.اصالت/ارزش افزوده علمی: در دنیای بسیار رقابتی امروز، کیفیت و به هنگام بودن اطلاعات تجاری در سازمان ها تفاوت بین بقا و ورشکستگی را مشخص می کند. همچنین به اهمیت بسیار زیاد هوش تجاری و نقش مهمی که این مفهوم می تواند در بهبود عملکرد بازاریابی سازمان های تجاری داشته باشد، کمتر پرداخته شده است. لذا نتایج پژوهش حاضر می تواند به بهبود عملکرد بازاریابی شرکت های گردشگری با به کارگیری هوش تجاری منجر شود.
۱۱.

تحلیل ساختار بازار صادراتی عسل طبیعی ایران و اولویت بندی کشورهای هدف بر اساس شاخص های جذابیت بازار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انحصار چندجانبه صادرات مزیت نسبت تمرکز شاخص هرفیندال - هیرشمن (HHI)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۵ تعداد دانلود : ۱۱۸
در ایران، با توجه به نیاز کم زنبورداری به سرمایه و همچنین، وجود مراتع طبیعی فراوان با گونه های گیاهی شهدزا و گرده زا، این فعالیت بسیار اهمیت دارد. از دیرباز، عسل به عنوان یکی از پرمصرف ترین فرآورده های غذایی شناخته شده است که به خاطر خواص دارویی بی نظیر آن، گسترده ترین داروی طب سنتی در کشور به شمار می آید. از این  رو، هدف تحقیق حاضر بررسی عملکرد صادراتی عسل ایران و اولویت بندی بازارهای هدف آن بود. بدین منظور، ابتدا محاسبه مزیت نسبی صادرات عسل با استفاده از شاخص های مزیت نسبی آشکارشده و مزیت نسبی آشکارشده متقارن طی سال های 97-1380 صورت گرفت و با استفاده از شاخص هرفیندال- هیرشمن، ساختار بازار صادراتی عسل ایران مشخص شد؛ سپس، برای اولویت بندی بازار های بالفعل صادراتی عسل، از روش تاکسونومی عددی استفاده شد. نتایج نشان داد که مزیت نسبی عسل در سال های مورد مطالعه با نوسان همراه بوده و مخاطره (ریسک) رقابتی برای صادرکنندگان عسل ایران نسبت به رقبا بالاتر بوده است؛ همچنین، طی دوره مورد مطالعه، تا سال 1387، بازار صادراتی عسل جهان دارای ساختار انحصار چندجانبه بوده و از سال 1388 تا 1397، ساختار انحصار چندجانبه باز داشته و ساختار بازار صادراتی عسل ایران و نیز ساختار بازار وارداتی عسل جهان در طول این دوره از نوع انحصار چندجانبه بوده است. با توجه به شاخص های مورد بررسی، نتایج پژوهش نشان داد که بازارهای عربستان، عراق، امارات و مالزی بهترین بازار ها برای عسل ایران به شمار می روند. بنابراین، با توجه به کشورهای هدف معرفی شده بر اساس نتایج اولویت بندی، شایسته است که ضمن توجه به بخش خصوصی و حمایت از حضور فعال آن در این کشورها، بازار صادراتی از تمرکز بر چند بازار محدود و سنتی خارج شده، انحصار در خرید بازارهای هدف به سوی تنوع بخشی در این بازارها سوق داده شود.
۱۲.

تبیین آثار انتشار آلودگی و بهره برداری از منابع طبیعی بر امنیت غذایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: امنیت غذایی بهره وری انرژی ارزش افزوده بخش کشاورزی تخلیه منابع طبیعی شاخص جهانی شدن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۶ تعداد دانلود : ۲۰۳
امنیت غذایی  دارای ابعاد گوناگون در حوزه های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، منابع طبیعی و محیط زیست و از مهم ترین مؤلفه های توسعه است. منابع طبیعی و محیط زیست در حیات و توسعه جوامع بشری و برقراری امنیت غذایی نقش و اهمیت به سزا دارند. در مطالعه حاضر، اثر انتشار آلودگی و بهره برداری از منابع طبیعی بر امنیت غذایی در ایران در قالب الگوی VECM در دوره زمانی 1371 تا 1396 بررسی شد. نتایج مطالعه نشان داد که در دوره مورد بررسی، اثر بهره وری انرژی در بخش کشاورزی، ارزش افزوده بخش کشاورزی و بهره برداری از منابع طبیعی بر شاخص امنیت غذایی ایران مثبت است؛ همچنین، متغیرهای انتشار گاز دی اکسید کربن در بخش کشاورزی و نرخ بیکاری بر امنیت غذایی اثر منفی دارند؛ ضریب متغیر ECM نیز نشان دهنده آن است که در هر دوره، 73/5 درصد از خطای عدم تعادل از بین خواهد رفت. از این رو، با توجه به اثرگذاری مثبت بهره وری انرژی، ایجاد زیرساخت لازم برای ارتقای آن در بخش کشاورزی به منظور افزایش تولیدات  این بخش و در نتیجه، کاهش انتشار آلودگی در راستای بهبود امنیت غذایی توصیه می شود.
۱۳.

طراحی الگوی برندسازی شخصی کارمند در صنعت بیمه ایران با روش داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برندسازی شخصی برندسازی شخصی کارمند صنعت بیمه روش داده بنیاد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۲ تعداد دانلود : ۱۹۹
برندسازی شخصی کارمند نقش مهمی در راستای نیل به توفیق روزافزون در فضای کسب وکار دارد. لذا پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی برندسازی شخصی کارمند در صنعت بیمه ایران انجام شده است. پارادایم پژوهش از نوع تفسیری و رویکرد آن، استقرایی می باشد. از نظر جهت گیری کلی از نوع مطالعات توسعه ای و به لحاظ ماهیت روش از نوع پژوهش های اکتشافی است. در این پژوهش از روش داده بنیاد نظام مند استفاده شد. جامعه آماری پژوهش اساتید دانشگاهی خبره در حوزه برندسازی و  برندسازی شخصی و سرپرستان، مشاورین، معاونین و مدیران فعال در صنعت بیمه کشور در شهر تهران بودند که با مباحث برندسازی شخصی آشنایی داشتند. برای نمونه گیری از روش گلوله برفی استفاده شد که روشی غیر احتمالی است. کفایت نمونه گیری با روش نمونه گیری نظری محقق شد که پس از انجام مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 7 نفر از اساتید دانشگاهی و 18 نفر از خبرگان صنعت بیمه اشباع نظری حاصل و گردآوری داده ها متوقف گردید. یافته های پژوهش که بر اساس سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی به دست آمد، نشان داد که در مجموع 110 مفهوم از داده های گردآوری شده حاصل شد و از طریق کدگذاری تبدیل به 35 مقوله فرعی و در نهایت 6 مقوله اصلی در رابطه با موضوع اصلی پژوهش گردید. ابعاد برندسازی شخصی کارمند به عنوان مقوله محوری را می توان در 6 بعد جایگاه یابی برند شخصی کارمند، توانمندی ادراکی، توانمندی ارتباطی، توانمندی رفتاری، توانمندی حرفه ای – تخصصی و توانمندی اخلاقی یا ارزشی طبقه بندی کرد که برگرفته از 35 مفهوم می باشد.
۱۴.

بررسی تأثیر بازاریابی حسی در ارزش ویژه برند در صنعت گردشگری (مورد مطالعه: هتل های چهارستاره و پنج ستاره استان تهران)

کلیدواژه‌ها: ارزش ویژه برند بازاریابی حسی تجربه برند دلبستگی به برند نگرش به برند

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۳ تعداد دانلود : ۱۳۶
صنعت گردشگری امروزه بزرگ ترین صنعت خدماتی از لحاظ درآمدزایی و عامل مهمی برای توسعه ی اقتصادی به شمار می آید. یکی از مهم ترین اقداماتی که می تواند با کاهش وابستگی اقتصاد ایران به درآمدهای نفتی موجب رشد صنعت گردشگری شود توسعه ی اقامتگاه ها و هتل ها به منظور اقامت مسافران است. استفاده از بازاریابی حسی ازجمله عوامل مؤثر در پیشرفت صنعت هتل داری است. ازاین رو، در این پژوهش، اثر بازاریابی حسی در ارزش ویژه ی برند در صنعت گردشگری را با میانجیگری متغیرهای تجربه ی برند، نگرش به برند و دلبستگی به برند بررسی می کنیم. جامعه ی آماری این پژوهش گردشگران خارجی هستند که در بهار و تابستان امسال به شهر تهران سفر کرده اند و در هتل های چهارستاره و پنج ستاره اقامت داشتند. شیوه ی نمونه گیری غیرتصادفی در دسترس و پرسش نامه به منظور جمع آوری داده ها استفاده شد. برای بررسی روایی پرسش نامه از روایی محتوایی و همچنین برای بررسی پایایی پرسش نامه از آلفای کرونباخ استفاده شد. به منظور تحلیل داده های گرد آوری شده، شیوه ی مدل سازی معادلات ساختاری از طریق نرم افزار اسمارت پی ال اس استفاده شد. براساس نتایج به دست آمده، مؤلفه ی لامسه در تجربه ی برند اثر معناداری ندارد، اما هر چهار مؤلفه ی بینایی، بویایی، چشایی و شنوایی تأثیر مثبت و معناداری در تجربه ی برند دارند. سایر فرضیه های پژوهش نیز تأیید شده اند.
۱۵.

طراحی الگوی اثر کشور مبدأ بر قصد خرید مصرف کننده در بازار لوازم خانگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اثر کشور مبدأ قصد خرید مصرف کننده لوازم خانگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۱ تعداد دانلود : ۱۷۰
هدف پژوهش حاضر طراحی الگوی اثر کشور مبدأ بر قصد خرید مصرف کننده در بازار لوازم خانگی می باشد. این پژوهش با روش کیفی و رویکرد اکتشافی و با استفاده از روش نظریه داده بنیاد انجام شد. جامعه پژوهش موردنظر فعالان و کارشناسان حوزه لوازم خانگی بود که 11 نفر با روش گلوله برفی برای مصاحبه انتخاب شدند. در نهایت با استفاده از کدگذاری باز، محوری و انتخابی 6 بُعد به روش استراوس و کوربین استخراج شد که شامل؛ عوامل علی، پدیده محوری، راهبرد ها، عوامل زمینه ای، عوامل مداخله گر و پیامد ها می باشد. بعد از شناسایی مقوله ها و روابط بین آنها، الگوی اثر کشور مبدأ بر قصد خرید مصرف کننده طراحی شد. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که دو مورد از عوامل علّی تأثیرگذار بر پدیدآمدن اثر کشور مبدأ، بعد شناختی و هنجاری می باشد که هرکدام چندین مفهوم را در برمی گیرند. همچنین از طریق تجزیه وتحلیل داده ها به کشف راهبردها و اقدامات دست یافتیم که به دو مقوله فرعی اقدامات مربوط به تولیدکننده و اقدامات مربوط به دولت و ارگان های ذی ربط تقسیم می شوند. پیامدهایی نیز در ارتباط با به کارگیری راهبردها کشف شد که به دو طبقه پیامدهای سطح خرد و سطح کلان تقسیم می شوند.
۱۶.

تأثیر رهبری دیجیتال بر عملکرد شرکت ها در محیط های پویا: نقش قابلیت های پویا، نوآوری مدل کسب وکار و مزیت رقابتی پایدار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رهبری دیجیتال قابلیت پویا نوآوری مدل کسب وکار مزیت رقابتی عملکرد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸۳ تعداد دانلود : ۲۳۴
هدف: امروزه، توسعه فناوری و تغییر ساختار کسب وکارها نیاز به سبک های رهبری جدید برای غلبه بر عدم قطعیت ها را برجسته تر کرده است؛ از این رو، این پژوهش با تبیین نقش میانجی قابلیت های پویا، نوآوری مدل کسب وکار و مزیت رقابتی پایدار، به بررسی تأثیر رهبری دیجیتال بر عملکرد شرکت ها در محیط های پویا می پردازد. روش: پژوهش حاضر هدفی کاربردی و ماهیتی توصیفی پیمایشی دارد. جامعه آماری تحقیق مدیران شرکت های دانش بنیان استان تهران بودند. حجم نمونه به کمک نسخه 3.1 نرم افزار جی پاور، 244 نفر محاسبه شد و نمونه گیری به روش غیراحتمالی در دسترس انجام گرفت. 240 پرسش نامه با پیمایش آنلاین جمع آوری و پایایی و روایی آن تأیید شد. داده های توصیفی با نرم افزار اس پی اس اس نسخه 26 و مدل پژوهش، مبتنی بر رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری با نرم افزار اسمارت پی ال اس نسخه 3 تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: تأثیر مستقیم و غیرمستقیم رهبری دیجیتال از طریق قابلیت های پویا و نوآوری مدل کسب وکار بر عملکرد شرکت ها تأیید شد. همچنین، اثر مستقیم رهبری دیجیتال بر مزیت رقابتی پایدار رد شد؛ اما تأثیر غیرمستقیم آن به تأیید رسید. به علاوه، درک پویایی محیطی نیز فقط روابط بین قابلیت های پویا با «نوآوری مدل کسب وکار، مزیت رقابتی پایدار و عملکرد شرکت» را تعدیل کرد. نتیجه گیری: نقش رهبری دیجیتال، عاملی مهم و ضرورتی استراتژیک است، جهت ایجاد تحول به منظور هدایت، پشتیبانی و مدیریت کارکنان در میانه عصر دیجیتال و بینشی کلیدی ایجاد می کند برای رهبران تا به واسطه آن، با کنار گذاشتن سبک های رهبری سنتی، مهارت های رهبری دیجیتال را در خود تقویت کنند.
۱۷.

تاثیر قابلیت های پویا بر عملکرد شرکت ها با میانجی گری نوآوری مدل کسب وکار و مزیت رقابتی پایدار

تعداد بازدید : ۲۴۱ تعداد دانلود : ۱۲۷
هدف: پژوهش حاضر به بررسی تاثیر قابلیت های پویا بر عملکرد شرکت های دانش بنیان از طریق نقش میانجی گری نوآوری مدل کسب وکار و مزیت رقابتی پایدار و تعدیل گری پویایی محیطی درک شده می باشد. روش شناسی پژوهش: ﭘﮋوﻫﺶ حاضر از لحاظ هدف کاربردی و ماهیتی توصیفی-پیمایشی دارد. جامعه آماری پژوهش، مدیران شرکت های دانش بنیان مستقر در استان تهران بودند. حجم نمونه با نرم افزار G - Power 3 222 نفر تعیین شد. به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه استاندارد و روش نمونه گیری  غیر احتمالی در دسترس با یک پیمایش آنلاین استفاده شد و 218 پرسشنامه محقق گردید. مدل پژوهش نیز مبتنی بر رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری با نرم افزار Smart PLS نسخه 3 تجزیه وتحلیل شد. یافته ها : یافته ها نشان داد قابلیت های پویا بر عملکرد شرکت های دانش بنیان تاثیر مثبت و معناداری دارد و نوآوری مدل کسب وکار این رابطه را میانجی نمود. پویایی محیطی درک شده نیز فقط روابط بین قابلیت های پویا با "نوآوری مدل کسب و کار، مزیت رقابتی پایدار و عملکرد شرکت" را تعدیل نمود. اصالت/ارزش افزوده علمی: نقش قابلیت های پویا ضرورتی استراتژیک جهت هدایت، پشتیبانی و مدیریت منابع در راستای خلق مزیت رقابتی پایدار و دستیابی به عملکرد برتر می باشد و بینشی کلیدی برای مدیران ایجاد می کند تا به واسطه آن با کنار گذاشتن رویکردهای سنتی، با تمرکز بر شایستگی های محوری، جایگاه خود را در بازار تقویت نمایند.
۱۸.

بررسی وجود رفتار عقلایی و آزمون تغییر ترجیحات مصرف کنندگان سبد غلات در خانوارهای شهری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ترجیحات مصرف کننده اصول ترجیحات آشکار شده تابع مطلوبیت نئوکلاسیک غلات خانوار شهری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۶ تعداد دانلود : ۱۰۸
مقدمه و هدف : رفتار عقلایی مصرف کننده اولین و اساسی ترین پیش فرض ارائه و بسط تئوری های اقتصادی در زمینه رفتار مصرف کننده است. مطالعات مربوط به تقاضا زمانی صحیح و قابل استناد خواهد بود که مدل تقاضا و مطلوبیت مبنا قرار گرفته، تقریب خوبی از تابع مطلوبیت و تقاضای حقیقی باشد و این فرضی غیر قابل آزمون است، لذا باید صحت فرضیه رفتار عقلایی ثابت شود و تنها آزمون برای انجام آن کاربرد اصول ترجیحات آشکار شده است. هدف مطالعه حاضر نیز بررسی فرضیه وجود رفتار عقلایی و آزمون تغییر ترجیحات مصرف کنندگان سبد غلات در خانوارهای شهری با استفاده از اصول ترجیحات آشکار شده، از روش آزمون اثرات غیرسیستماتیک برای دوره 1395-1355 می باشد. مواد و روش ها : برقرار بودن اصل تعمیم یافته ترجیحات آشکار شده برای یکسری از داده های مصرف، شرط لازم و کافی برای وجود تابع مطلوبیت مقعر، پیوسته، یکنواخت و اشباع ناپذیر است که مشاهدات مزبور را بصورت عقلایی تعبیر می کند. یافته ها : نتایج آزمون حاکی از آن است که رفتار مصرف کنندگان خانوارهای شهری عقلایی بوده و در یک تابع مطلوبیت نئوکلاسیک قابل تعبیر است. بررسی داده های مربوط به سبد غلات خانوارهای شهری، تغییر در ترجیحات مصرف کنندگان در دوره مورد بررسی را نشان نمی دهد و در نتیجه با توجه به دارا بودن شرط لازم و کافی، می تواند برای تخمین تابع تقاضا با استفاده از روش های پارامتریک مورد استفاده قرار گیرد. بحث و نتیجه گیری: با توجه به ثبات در ترجیحات مصرف کنندگان سبد غلات از یک سو و تمایل به مصرف بیشتر برنج نسبت به نان و ماکارونی از سوی دیگر، توصیه می شود سیاست هایی برای توسعه صنایع تبدیلی مرتبط با گندم به منظور توسعه صادرات محصولات حاصل از آن و تامین ارز لازم جهت واردات برنج اتخاذ گردد.
۱۹.

بررسی و تعیین اولویت های صادراتی محصول رب گوجه فرنگی ایران و مؤلفه های اثرگذار بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اولویت بندی خوشه بندی کارایی صادراتی رقابت قیمتی و کیفیتی ساختار بازار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۴ تعداد دانلود : ۱۵۱
نظریه های تجارت بین الملل بر اهمیت تخصصی شدن کشورها برای بهره گیری از شبکه جهانی تجارت و  منافع حاصل از آن تاکید دارند. توسعه صادرات بخش کشاورزی ایران می تواند افزون بر ارزآوری، نقش مهمی در تامین امنیت غذایی داشته باشد. یکی از رویکردهای بررسی توسعه صادرات، واکاوی ظرفیت های صادراتی ایران از مسیر مزیت نسبی و کارایی صادراتی و تخصصی شدن می باشد. از این رو در پژوهش پیش رو، به بررسی ساختار بازار، اولویت گذاری بازارهای هدف، وضعیت رقابت قیمتی و کیفیتی، مزیت نسبی و تجاری، بررسی کارایی بازارهای هدف صادراتی با استفاده از رویکرد الگوی جاذبه مرزی تصادفی، خوشه بندی بازارهای صادراتی، بررسی عامل های مؤثر بر صادرات رب گوجه فرنگی ایران در چارچوب الگوی جاذبه و بررسی عامل های مؤثر بر کارایی صادراتی رب گوجه فرنگی با استفاده از الگوی پانل پروبیت کسری در دوره زمانی 2020-2001 پرداخته شد. نتایج نشان داد که با وجود بالاتر بودن قیمت صادراتی رب گوجه فرنگی ایران نسبت به میانیگن قیمت جهانی، به دلیل کیفیت بالای این محصول، صادرات ایران از رقابت کیفیتی برخوردار است. بررسی وضعیت الگوی تخصصی شدن، بیانگر افزایشی بودن درجه تخصصی شدن صادرات رب گوجه فرنگی ایران است که در کنار افزایش سهم ایران در بازارهای جهانی، افزایشی بودن کارایی صادراتی، وجود مزیت نسبی در طول دوره بررسی و رقابت کیفیتی، پیشنهاد می شود بازارهایی که بیشترین کارایی و مزیت را دارند (که در خوشه های 3و 4 قرار دارند)، در اولویت قرار گیرند. همچنین در کشورهای با کارایی صادراتی پایین تر با انجام مطالعات موردی دقیق به منظور شناخت کامل و جامع بازارهای هدف، فاصله بین ظرفیت صادراتی و میزان واقعی صادرات جبران شود و هزینه نفوذ به بازارهای جدید، برای حفظ و تقویت کارایی بازارهایی که ایران موفق به حضور در آنها شده است، صرف شود.
۲۰.

نقش جنسیت برند بر شکل گیری رفتار شوق محور مصرف کننده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جنسیت برند عشق به برند درگیری برند رفتار شوق محور

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۲ تعداد دانلود : ۱۳۶
جنسیت برند عامل مهمی از ساختار دموگرافیک برند است که پیامدهای مختلف آن مورد بررسی قرار گرفته است. با توجه به نقش جنسیت  در تقویت خودپنداره  و شکل گیری رفتارها، در تحقیق حاضر  به مطالعه رابطه بین جنسیت برند و رفتار شوق محور که رفتاری مهم در شکل گیری ارزش ویژه برند است، پرداخته شده است. از این رو هدف این پژوهش درک عمیق رابطه بین جنسیت برند و رفتار شوق محور با تجزیه وتحلیل نقش واسطه گر درگیری مصرف کننده و عشق به برند در فضای اینستاگرام می باشد. روش این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی پیمایشی است.جامعه آماری پژوهش کاربران اینستاگرام برندهای سارک، سله بن، هاکوپیان و ال سی من هستند.حجم نمونه مبتنی بر فرمول کلاین محاسبه شده است. تعداد 174 پرسشنامه برای برندهای مردانه و 154 پرسشنامه برای برندهای زنانه گردآوری شد و مبتنی بر معادلات ساختاری مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد که ویژگی مردانه و ویژگی زنانه برند به طور مستقیم بر رفتار شوق محور تأثیر مثبت و معناداری ندارد. آمیختگی مصرف کننده و عشق به برند تحت تأثیر ویژگی مردانه و زنانه قرار دارند اما شدت اثر ویژگی مردانه برند بر آمیختگی مصرف کننده و عشق به برند نسبت به ویژگی زنانه برند بیشتر است همچنین جنسیت برند به طور غیر مستقیم با تأثیر بر درگیری مصرف کننده و عشق برند بر رفتار شوق محور تأثیرگذار است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان