حمیدرضا شعیری

حمیدرضا شعیری

مدرک تحصیلی: استاد دانشگاه تربیت مدرس

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۱۰۰ مورد از کل ۱۰۶ مورد.
۸۱.

تحلیل نشانه-معناشناختی ساز و کار روابط بینافرهنگی در نظام گفتمانی فرش کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هویت روابط بینافرهنگی نشانه - معناشناسی نظام گفتمانی فرش کرمان گوبلن فرانسه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۸ تعداد دانلود : ۱۸۰
امروزه، تحول در نوع نگرش به حوزه فرش بسیار جدیتر احساسمیشود زیرا این حوزه درحال تجربه تحولات در نظام ارزشی خود است و از یک شئ صرفاً کاربردی به یک رسانهمعنادار و چند بعدی تغییر کردهاست. نظام گفتمانی فرش کرمان با پیشینهای درخشان میتواند بهعنوان یکی از مراکز مهم تولید گفتمان و معنا در نظام فرش ایران مطرحشود. این نظام، دارای ابعاد مختلفی است که شاید بتوان فرایند بینافرهنگی را یکی از زمینه های فعال گفتمانی در آن دانست. تعدادی از فرشهای قاجاری کرمان که متعلق به گونه تصویری بوده و روابط بینامتنی عمیقی را با گوبلنهای تصویری فرانسوی بهنمایشمیگذارند، در جریان ترجمهای مبتنیبر نظامهای دیداری، روایتی اسطورهای را در قالب متون دیداری فرش ارائهنمودهاند. این ترجمه دیداری میتواند در یک کنش گفتمانی، بر معناهای عمیق روابط بینافرهنگی دلالتکند. بنابر آنچه بیانشد، این پژوهش با رویکردی نشانه-معناشناختی و با بهرهگیری از روش تطبیقی- تحلیلی بهدنبال پاسخگویی به این پرسش است که فرایند روابط بینافرهنگی در حوزه مطالعات گفتمانی فرش کرمان، از چه سازوکاری پیرویمیکند و چه عناصر گفتمانی میتوانند در تحلیل نشانه- معناشناختی این فرایند مؤثرباشند. ازینرو، تلاش نگارندگان مقاله حاضر برآن است تا با مطالعهگفتمانی روابط بینافرهنگی در دو متن فرش کرمان و گوبلنهای فرانسوی، سازوکار روابط بینافرهنگی را در این دو رسانه متفاوت از دو فرهنگ مختلف بررسیکنند. برای دستیابی به این هدف کلی، معنا یا معناهایی که در این فرایند ارتباطی قابل جستجوست، ارزیابیمیشود.
۸۲.

تحول پدیدارشناختی خط-نقاشی از منظر نشانه-معناشناختی، با مطالعه موردی پنج اثر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پدیدارشناسی تحلیل گفتمان تعامل نظام کلامی نظام بصری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۸ تعداد دانلود : ۲۱۸
نشانه-معناشناسی از رهگذر تحلیل گفتمان و با التفات به مقوله های پدیدارشناختی به چگونگی شکلگیری معنا در متن را بررسی میکند. در این میان به وجوه مختلف حسی، ادراکی و جسمانهای و سوژگانی متن هم توجهمیشود. ازسوی دیگر، هرگونه بررسی گفتمانی خواهناخواه باید در چارچوب نظامهای گفتمانی صورتپذیرد. بنابر اصل بالا نگارندگان در پژوهش حاضر، با گزینش اتفاقی پنج اثر نقاشی-خط با مضمون واحد بسم ا...، درنظردارند با رویکرد نشانه-معناشناختی مبتنیبر تحلیل گفتمان پدیدارشناختی، به شیوهای توصیفی-تحلیلی چگونگی تعامل دو عنصر اساسی تشکیلدهنده هنرخط-نقاشی را در چارچوب متن مورد ارزیابی قرار دهند. بهبیاندیگر پرسش اصلی این پژوهش این است که چگونه دو عنصر اساسی تشکیلدهنده هنرخط-نقاشی در متن، با یکدیگر وارد تعامل معنادار میشوند. نهایت، با بررسیهای انجامشده در تحقیق حاضر، معلومشد که تعامل متن کلامی و تصویر، درکل پیروی از روابط میان تمامی عناصر گفتمان است و فرایندی پویا را از یک نظام معناداری کلاسیک و برنامهمدار بهسوی یک نظام تصادفی معنا نشانمیدهد که در آن اوج ادغام نظام کلامی در دل یک نظام تصویری، دیدهمیشود. این دستاورد، ضمن تأیید دیدگاه لیوتار مبنیبر برخورداری تصویر از وجوه ضدگفتمانی، بیانگر آن است که بهتناسب غلبه عنصر بصری بر کلامی عبور از یک وضعیت برنامهمدار به یک وضعیت تصادفی و براساس ریسک و احتمال دیدهمیشود. این دستاورد، دیدگاه لیوتار را به آنچه لاندوفسکی درباره نظامهای گفتمانی مطرحمیکند، متصلمیکند. افزونبراین بنابر دستاورد تحقیق، نظام کهنالگوی استعاری و اسطورهای مدنظر لیکاف و جانسون که از سوی کرس و لوون در تحلیل رابطه متن و تصویر استفادهمیشود، در پارهای متنها براثر ورود عنصر خودآگاهی به بستر تولید و معناداری متن، وارونه میگردد. این مسأله فرضیه انگیختهبودن نشانه ها را که پیرو هلیدی از سوی کرس و لوون مطرحمیشود، به نفع ادعای مکتب پاریس مخدوشمیسازد. ضمناینکه، تحقیق حاضر نشانمیدهد که میتوان با همافزایی میان الگوی نظامهای گفتمانی لاندوفسکی، فضاهای نشانهای لوتمن و لایهشناسی مدنظر کرس و لوون یک نظریه کلان پدیدآورد. این امر درعینحال، توجیهگر سیر تحول خط-نقاشی به نقاشی-خط در یک فرایند دیگریمحور(اخلاق و مرامی) بهتناسب غلبه تصویر است که یک فضای نشانهای خلاق را در یک وضعیت درزمانی بهنحو انضمامی و متقارن با نظام گفتمانی ریسکپذیر، نمایانمیسازد، که از وجوه خودآگاهی گفتمانی هم برخوداراست.
۸۴.

رویکرد نشانه- معناشناختی فرآیند مربّع معنایی به مربّع تنشی در حکایت دقوقی مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گفتمان مثنوی داستان دقوقی نشانه- معناشناسی فرآیند تنشی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۴۵ تعداد دانلود : ۹۵۳
نشانه- معناشناسی به عنوان یکی از شیوه های نقد ادبی نو، در قالب فرآیندها و در ابعاد مختلفی مطرح می شود که یکی از آن ها، فرآیند تنشی است. در فرآیند تنشی، بین عناصر نشانه- معنایی، رابطه ای به وجود می آید که معنا از کم رنگ ترین تا پُر رنگ ترین شکل آن، در نوسان است. بر این اساس، در جریان فعّالیت حسّی- ادراکی می توان فرایندی را تبیین کرد که مجموع عناصر فضای تنشی، حضور فعّال دارند. شوِش گر، با کمک گرفتن از این عناصر و در فرآیندی گفتمانی، در مرکز تنش های حسّی قرار می گیرد. سپس در ارتباط با عمق فضای تنشی، سبب شکل گیری مدلول های معنایی می شود. این حضور، گفتمان را به سوی نوعی نظام ارزشی هدایت می کند که درونه های گفتمانی بر آن استوار است و ما را با معنای تولید شده مواجه می سازد. این مقاله در پی آن است تا ضمن تبیین ویژگی های نشانه- معناشناختی «داستان دقوقی» از مثنوی، با روش تحلیلی و توصیفی فرآیند گذر از مربّع معنایی را به مربّع تنشی و نحوه شکل-گیری فرآیند تنشی را در این داستان، بررسی و تحلیل کند تا از این رهگذر بتوان پاسخی برای این پرسش مهم یافت که چگونه فرآیند تنشی، شرایط گفتمانی را تغییر می دهد و منجر به تولید معناهای سیال می گردد. در واقع هدف از این مقاله، آن است که نشان دهد چگونه عارفی راهیافته، به عنوان «منِ» خردگرا، از طریق رابطه احساسی و تنشی، در گسست با خودش قرار می گیرد. سپس در سیری عرفانی و در فرآیندی استعلایی، به دیدار با ابدال و در مرتبه ای بالاتر، به مقام وحدت با خدا نایل می شود.
۸۵.

از مناسبات بینامتنی تا مناسبات بینارسانه ای بررسی تطبیقی متن و رسانه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نشانه گفتمان معناشناسی رسانه متن بینامتنیت بینارسانه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۵۴ تعداد دانلود : ۹۶۱
بینامتنیت و بینارسانه هر دو پدیده های گفتمانی هستند که نظام های نشانه-معنایی را با آشناییزدایی یا تعامل متن و رسانه، تحت تاثیر قرار میدهند. کاربست بینامتنیت از زمان ظهور آن تا به حال بیشتر در مورد ادبیات و خط تمایز آن تنها رمان های چندرسانه ای بوده است؛ اما در مورد هنرهای گوناگون خصوصا سینما، تئاتر و فضای سایبری به نظر میرسد به خوبی نتوانسته است -خصوصا در حوزه نقد- وضعیت تراگفتمانی تکنیکی و رسانه ای را توجیه کند تا اینکه بینارسانه در ادامه آن ارائه شده است. بینارسانه حکایت از تعامل خصوصیات مختلف رسانه های گوناگون در کنار یکدیگر با حفظ همهی ویژگی های نشانه ای آن ها و سپس تراموقعیتی دارد که ویژگی های اولیه به حالت تعویق و تعلیق درمی آیند. مهم ترین ویژگی این تلاقی رسانه ای استقرار یک ماده و فرم بیان در کنار ماده و فرم بیانی دیگر است. هدف این مقاله علاوه بر بررسی گفتمان بینارسانه ای، مطالعهی نقش آن در نشانه -معناشناسی و هنر میباشد. به همین منظور پس از بازخوانی بینامتنیت، مرزهای تمایز متن و رسانه و در نهایت جلوه های حاصل از تعامل رسانه ها، جهت دستیابی به نظریهی منسجمی در مورد بینارسانه مورد بررسی قرار میگیرد.
۸۶.

بررسی تأثیر تغییرات قدرت سیاسی بر تحولات فرش کرمان در عصر قاجار، با تأکید بر عصر نوزایی در فرش کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فرش کرمان گفتمان قدرت فرش قاجار دوره نوزایی فرش کرمان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۵ تعداد دانلود : ۱۵۱
فرش یکی از مهمترین هنرهای اصیل و سنتی ایران بهشمار میآید که در طول تاریخ هنر این سرزمین یکی از پویاترین نظامهای گفتمانی را شکل داده است. در جغرافیای فرش ایران منطقه کرمان همانند ستارهای درخشان میدرخشد. از مهمترین ویژگیهای فرش کرمان این است که بهخوبی توانسته است با تحولات فرهنگی و سیاسی ایران همراه شود و به شایستگی صورتبندیهای معرفتی و گفتمانهای رایج در فرهنگ ایرانی را بازنمایی کند. نظام گفتمانی فرش کرمان سابقه و پیشینه کهنی دارد و با گذر زمان فرازونشیبهای متعددی را تجربه کرده است. هرچند که نمونه های موجود فرش کرمان نشاندهنده آن است که سابقه این هنر در این منطقه به دوره های قبل از صفویه میرسد، درخشانترین دوره تحولات قالی کرمان پس از عصر صفویه در دوران قاجار روی میدهد و میتوان تأثیر مؤلفه های قدرت سیاسی و اقتصادی را در نظام گفتمانی فرش کرمان در عصر قاجار بهخوبی مشاهده کرد. در این پژوهش با رویکردی تاریخی و تطبیقی سعی داریم به این پرسش اصلی پاسخ دهیم که مؤلفه های قدرت بهویژه قدرتهای سیاسی- اقتصادی حاکمان محلی چه نقشی در تحولات فرش کرمان داشتهاند؟ در این مقاله با تکیه بر مبانی نظری گفتمان قدرت میشل فوکو، تحولات فرش کرمان در عصر رونق که با توجه به تحولات تاریخی فرش کرمان آن را عصر نوزایی نام نهادهایم، بررسی میشود و نتیجه قابل تأمل در این مقاله این است که قدرتهای سیاسی و اقتصادی مهمترین عوامل شکلدهنده نظام گفتمانی فرش کرمان بهشمار میروند.
۸۷.

تحلیل نظام بودشی گفتمان: بررسی موردی داستان داش آکل صادق هدایت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نفی ایجاب نشانه معناشناسی بودش داش آکل

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات روایی و داستانی گونه های معاصر داستان و داستان کوتاه
  2. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی نظری معنی شناسی
  3. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد نشانه شناختی
تعداد بازدید : ۳۳۵۷ تعداد دانلود : ۲۱۱۱
در این مقاله سعی بر آن است تا با بهره گیری از رویکرد تحلیلیِ نشانه معنا شناسی ادبیات، به بررسی نحوة حضورکنشگران و نوع بودش آن ها در جریان شکل گیری معنا بپردازیم. در این مطالعه، به بررسی داستان «داش آکل» از صادق هدایت خواهیم پرداخت. این داستان، حول محور شخصیت کانونی داش آکل و کنش های او در محیط پیرامونش شکل می گیرد. درواقع، کنشگر درطول داستان دچار بحران هایی می شود که ناگزیر به ترک وضعیت قبلی یا به عبارت دیگر، نفی آن وضعیت برای رسیدن به موقعیتی جدید می گردد. هدف اصلی از نگارش این مقاله، بررسی روند حضور و حرکت کنشگران اصلی داستان داش آکل براساس نظریة نشانه معنا شناسی بودشی است. در این نظریه، کنشگر به دلیل احساس خلأ در زندگی با خروج از دازاین (این بودگی)، وضعیت موجود را نفی می کند و درنتیجه، این نفی به سوی نوعی وضعیت ایجابی پیش می رود. هدف از انجام این پژوهش، بررسی کارکرد بودشی نفی و ایجاب در گفتمان داش آکل با هدف تبیین شرایط تولید معنا و عبور از بحران حضور است. پرسش اصلی پژوهش حاضر این است که چگونه نفی و ایجاب به عنوان دو عنصر مهم گفتمانی در شکل گیری فرایند بودشی گفتمان اثرگذار
۸۸.

بررسی شرایط تولید و دریافت معنا در ارتباط گفتمانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معنا تفسیر گفتمان زبان تعامل توانش

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۲۵ تعداد دانلود : ۱۰۲۴
این مسئله که چه عواملی در شکل گیری و انتقال معنا نقش دارند و چگونه زبان مى تواند چهار چوب محدود خود را پشت سر گذارد و سبب تولید معنا هایی جدید و غیر منتظره شود، همواره پرسشی تازه است. نمی توان معنا را امری از پیش تعیین شده و ثابت دانست؛ زیرا شکل گیری معنا تابع جریانی زنده، فعال، باز و سیال است؛ به همین دلیل، هر گاه از معنا سخن گفته می شود، باید به فرایند معنا سازی توجه کرد. در واقع، معنا در چرخة تعامل، بر اساس موقعیت و طی فرایندی تحقق می یابد که در آن، شرکای گفتمانی (گفته پرداز و مخاطب) به طور فعال دخالت دارند. در این مقاله، در پی پاسخ این پرسشیم که تولید و دریافت معنا در ارتباط گفتمانی، تابع چه کارکرد هایی است. هدف از نگارش این مقاله، علاوه بر پاسخ به پرسش بالا، بررسی این نکته مهم است که معنا فقط تولید نمی شود؛ بلکه دریافت و تفسیر نیز می شود و بر اساس همین دریافت و تفسیر، کنش ها و واکنش های معنایی، در ارتباط و تعامل با یکدیگر، به تولید معنا هایی جدید و کیفی منجر می شوند.
۸۹.

ابرمتن ها و پیرامتن ها در سینمای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سینمای ایران بینامتنیت ابرمتن پیرامتن بینامتن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۰۹ تعداد دانلود : ۱۱۴۰
در ورود مطالعات بینامتنی در هنر توجه برخی اندیشمندانِ بینامتنیت در تحلیل های بینامتنی از مطالعات ژرار ژنت به سازوکارهای مختلف متن جلب شده است. ژنت خود با طرح ترامتنیت 5 قسم از این روابط را پیش روی تحلیل گران متن گذاشت. این مطالعات به مرور زمان به سینما نیز راه یافت. هدف این مقاله بررسی ابرمتن ها و پیرامتن ها -دو جزء ترامتنیت- در سینمای ایران است. در مواجهه با برگرفتگی های سینمایی متوجه خواهیم شد یک متنِ فیلمی از متون دیگر چه ادبی و چه دیگر متون، به صورت های مختلف برمی گیرد. یکی از مسائل این پژوهش شناخت انواع برگرفتگی های سینمایی و ویژگی های آن هاست. در روابط پیرامتنی، متنی در آستانة متن دیگر قرار می گیرد و به نظر می رسد نسبت آن با زمان اکران مهم ترین مسئله در این رابطه است. هدفی که در راستای این مسائل دنبال می شود معرفی الگویی از روابط بینا-متنی است که انواع این برگرفتگی ها و روابط زمانی پیرامتنی را در سینمای ایران مشخص کند. برای رسیدن به مناسبات ابرمتنی و پیرامتنی در سینمای ایران؛ برخی از فیلم های سینمای ایران در دو دهة 1370 و 1380 مورد مطالعه قرار گرفته است.
۹۰.

وضعیت شبه گفتمانی: نشانه- معناشناسی تطبیقی متن و تصویر در کتاب مصور مردم معمولی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رابطه متن کلامی و تصویر نشانه معناشناسی گفتمان بیناژانریت شبه گفتمان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۹ تعداد دانلود : ۲۰۶
در این مقاله نحوه تجلی ارزشهای پستمدرن در تعامل متن و تصویر درقالب تداخل و همزیستی ژانرها و شکلگیری بیناژانریت بهمثابه یک «مسئله» بررسی میشود. درراستای حل آن، براساس روش نشانه- معناشناسی و رویکرد تحلیل گفتمان پدیدارشناختی این فرضیه را مطرح میکنیم که در دوره پستمدرن براثر نمود شرایط اجتماعی سیاسی و ... درشکلگیری متنها، دروضعیتهای تقابلی (نظیر تقابل عناصر کلامی/تصویری)، براثر شکلگیری یک وضعیت آنارشیسم معنایی و آشوب فراگیر در متن و گفتمان، ما با نوعی وضعیت شبهمعناشناختی مواجه میشویم که جز در بستر بررسی همهجانبه تمامی عناصر و عوامل دخیل در گفتمان و نسبتسنجی آن با وضعیت اجتماعی و فرهنگی و ... قابل بررسی نخواهد بود. فرضیه جانبی ما در این تحقیق این است که آنچه باعث چنین وضعیتی شود، جز از رهگذر فروریزش قالبها و ژانرها بهمثابه قوالب عادتواره های معنایی قابل وقوع نخواهد بود و دراین راستا فروریزش مرزهای هویتی و نیز چارچوبهای حسی ادراکی و حتی عاطفی سهم عمدهای ایفا میکنند. دراین راستا، یک کتاب مصور با عنوان مردم معمولی تألیف علیرضا میراسدالله مورد تحلیل نشانهمعناشناختی قرار میگیرد و نشان داده میشود که ارزشهای دوره پستمدرن ناشی از رشد سریع فنآوری و درهمریختن مرزهای تعاملات جهانی باعث شده است که این متن درراستای انعکاس این ارزشها از حالت بینامتنی ساده در قالب تأثیرپذیری محتوایی عناصر از یکدیگر خارج شود، بهصورت مادی درهمبریزد و بهنحوی انضمامی منعکسکننده تغییرات محتوایی در بستر اجتماعی فرهنگی باشد. بهاین ترتیب با فروریزش مرزهای حسی ادراکی، هویت، شناخت و ... درنهایت ما با وضعیتی مواجه میشویم که میتوان آن را «وضعیت شبهگفتمانی» نامید. درچنین وضعیتی، «کنش» تعطیل و مرز میان گفتمان و غیرگفتمان مخدوش میشود.
۹۲.

جایگاه شناخت کنشی و شناخت زیست - فرهنگی در فرایند یاددهی / یادگیری زبانهای خارجی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فرهنگی یادگیری یاددهی شیوه شناختی شناخت کنشی زیست

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۹۹ تعداد دانلود : ۳۳۹۹
عناصر بسیاری در فرایند آموزش و یادگیری زبان دخیل هستند، ازمیان آنها میتوان به عناصر شناختی اشاره کرد که خود به دو بخش شناخت کنشی و شناخت زیست- فرهنگی تقسیم میشوند. شناخت کنشی شناختی است مکانیکی وبه شناخت درمورد چگونه عمل کردن مربوط میشود درحالیکه شناخت زیست- فرهنگی به حوزه انسانی و احساسی متعلق بوده و از حضور کنشگر در دنیا با توجه به ویژگی های فرهنگی گواهی میدهد. شناسایی این شناختها امکان دستیابی مدلی آموزشی را فراهم میاورد که درآن همزیستی وجه انسانی وفنی میسرمیگردد. دراین مقاله میکوشیم با نشان دادن این مطلب که کدام نوع شناخت در فرایند آموزش و یادگیری زبانهای خارجی قبل ازسایرین قراردارد مدرسان رادرراستای انتخاب شیوه آموزشی مناسب ازجهت روش شناختی و تعلیمی یاری رسانیم
۹۳.

مطالعة رابطة شناخت و فرهنگ و سیر تحول آنها در متدهای آموزش زبان فرانسه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: فرهنگ شناخت آموزش زبان هم‌فرهنگی بینافرهنگی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی میان رشته ای ها زبان شناسی اجتماعی/جامعه شناسی زبان
  2. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی علوم مرتبط آموزش زبان دوم
تعداد بازدید : ۱۹۱۵ تعداد دانلود : ۸۷۴
در گستره آموزش زبان، استفاده از «شناخت» و «فرهنگ»، به عنوان دو عنصر جدا ناشدنی از زبان، غیرقابل انکار است. به بیان دیگر هر شخص برای برقراری ارتباطی مؤثر با زبان بیگانه،نیازمند بهره‌مندی کافی از بار شناختی و فرهنگی از آن زبان است. در محدوده این مقاله، سعی داریم به بررسی مقوله «شناخت» و «فرهنگ»، ارتباط میان این دو مفهوم و چگونگی تحول آنها در طول تاریخ آموزش زبان، به ویژه زبان فرانسه، بپردازیم. هدف ما در این مقاله این است تا با بررسی تحلیلی متون به کار رفته در روش‌های آموزش زبان فرانسه، از رویکرد سنتی تا رویکرد کنشی، به سیر تحول این دو مفهوم برسیم. با بررسی این متون به این نکته هم پی می‌بریم که همزمان با تحول مفهوم شناخت از مفهومی ساختارگرایانه به مفهومی کنشی، مفهوم فرهنگ نیز از فرهنگ خاص و نخبه به فرهنگ عام و روزمره تحول یافته و راه را برای گذر از دیدگاه بینافرهنگی به دیدگاه هم‌فرهنگی باز کرده است. در واقع، هم‌کنشی فرهنگ و شناخت در روش‌های آموزشی زبان، همواره با تحول دیدگاه‌های اجتماعی، فلسفی و همچنین تحول فناوری پیوند دارد.
۹۴.

معنا در تعامل متن و تصویر مطالعه نشانه - معناشناختی دو شعر دیداری از طاهره صفارزاده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحلیل گفتمان نشانه - معنا شناسی شعر دیداری رابطه متن نوشتاری و تصویر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۶۹ تعداد دانلود : ۱۹۳۰
در این مقاله بر اساس رویکرد نشانه – معنا شناختی تحلیل گفتمان، فرضیه اساسی این است که عناصر کلامی و تصویری متن جز در فضایی گفتمانی نمی توانند با یکدیگر تعامل معنادار ایجاد کنند. بنا به این فرض می توان گفت این رابطه نوعی رابطه تنشی خواهد بود که عناصر و نیز کنشگران متن، جایگاه گفتمانی «خود» را در مقابل «دیگری» و در فضای جبر گفتمانی و بینا ذهنی باز خواهند یافت. مهمترین دستاورد این مقاله به کارگیری نظریه نظامهای گفتمانی لاندوفسکی در زمینه مطالعاتی جدید و ارایه طرحواره ای نشانه – معنا شناختی از نظام گفتمانی تحت عنوان «نظام گفتمانی مرامی» بود که فرایندهای آن از درون متنها استخراج و روی محور تنشی ارایه شد. همچنین در بررسی جوانب متعدد رابطه میان عناصر کلامی و تصویری، ملاحظه گردید که در عبور از متن نوشتاری یا کلامی به تصویر، ما با اتفاقاتی نشانه - معنا شناختی به این ترتیب رو به رو می شویم: تغییر کارکرد روایی به نمادین و اسطوره ای و برعکس، تغییر کارکرد مرامی به روایی و برعکس، ادغام نظامهای نشانه ای: کلام و تصویر، فرصت تجلی نمادین برای مدلولها و ارزش سازی از طریق رابطه تنشی، تکثر دالهای هم شکل در نظامی هندسی، ایجاد فرصت خوانش چند جهتی یا چند سویه، تجلی لایه های زیرین در رو ساخت متن به طوری که مدلولها کارکردی صوری بیابند.
۹۵.

از نشانه شناسی ساختگرا تا نشانه – معناشناسی گفتمانی

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: معنا گفتمان نشانه شناسی ساخت گرا نشانه معناشناسی پلان های زبانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۷۷۲ تعداد دانلود : ۳۳۸۴
دیدگاه گفتمانی با رویکرد نشانه- معناشناختی معتقد است که تولیدات زبانی تابع فرآیندی پیچیده هستند که عوامل نشانه- معنایی بسیاری در آن دخیل می باشند. در چنین دیدگاهی، بر خلاف روش های مطالعه ساختگرایی که تولیدات زبانی را ابژه هایی بیرونی و مستقل از تولید کننده آن می دانستند، آنچه که دارای اهمیت است نوعی حضور و موضع گفتمانی است که پویا و دینامیک بودن آن همواره ما را با نوعی جهت گیری گفتمانی، بسط روابط، تعامل بین نیروهای هم سو یا هم گرا و نا هم سو یا واگرا سوق می دهد. آنچه که سبب عبور از نظام سیستمیک مبتنی بر رابطه دالی و مدلولی نشانه ها به سوی نظام فرآیندی می گردد چیست ؟ به نظر می رسد که نظامی فرآیندی که متکی بر رابطه بین پلانهای زبانی (پلان صورت و محتوا) است جانشین رابطه دالی و مدلولی می گردد. چه ویژگی هایی سبب می گردند تا پلانهای زبانی بتوانند مرزهای معنایی را جابجا نموده و منجر به تولید جریانی نشانه- معنایی گردند ؟ هدف ما از ارایه این مقاله علاوه بر پاسخ به این پرسش، بررسی شرایطی است که ما را از نشانه شناسی ساختگرا، که معناهای از پیش تعیین شده در آن از اهمیت زیادی برخوردارند، به نشانه- معناشناسی گفتمانی، که در آن معنا تابع مذاکره و کشمکش بین پلانهای زبانی است، سوق می دهد.
۹۶.

Viewpoint and Perspective in Discourse(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۸۸۴ تعداد دانلود : ۲۴۹
This study tries to show that how viewpoint functions in discourse. As it will be clarified, it is highly related to the intention of the speaker/writer, and as a result, the orientation (s)he adopts in the discourse. Deictic markers function as discourse markers to fix and anchor time, place, agent, and other discursive elements. In this way, the viewpoint adopted by the enunciator/utterer is determined. Different types of viewpoint, then, are introduced and exemplified. Its relation with perspective is also examined.
۹۷.

رابطة نشانه‌شناسی با پدیدارشناسی با نمونه‌ای تحلیلی از گفتمان ادبی هنری

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: گفتمان نشانه شناسی پدیدار شناسی تجربه پنداری ادراکی دریافت حسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۷۷ تعداد دانلود : ۲۰۰۳
پدیدارشناسی هوسرل سعی دارد تا ما را متوجه این نکته سازد که چیزها حضوری مستقل و خارج از انسان ندارند. در چنین نظامی، مفهوم واقعی چیزها تابع دریافتی است که ما در عمل ارتباط از آنها داریم. نظام پدیدارشناختی هوسرل درصدد است تا ما را متوجه «اصل چیزها» کند. و چنین امری با رجعت به آنچه که «جوهر» چیزها نامیده می‌شود به دست می‌آید. بدیهی است که در این حالت، نوع رابطة حسی- ادراکی که ما با چیزها برقرار می‌کنیم از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است، چراکه دریافت ما از آنها بدون پیش‌شرط شناختی صورت می‌گیرد. با توجه به همین دریافت حسی- ادراکی است که نشانه‌شناسی صورت‌گرا و ساختارگرا جای خود را به نوعی نشانه- معناشناسی وجودگرا و هستی‌مدار می‌دهد که دیگر نشانه را امری مکانیکی و تابع رابطه‌ای متقابل بین دال و مدلول نمی‌داند، بر این اساس، دیگر نشانه‌شناسی متکی به ذات خود نیست، چراکه دیدگاه پدیداری در مطالعات مربوط به نشانه سبب می‌شود تا نشانه، نه آن‌گونه که هست، بلکه آن‌گونه که ما آن را دریافت می‌کنیم، آن‌گونه که می‌تواند باشد و با توجه به موقعیت انسان در بافت پدیداری، معنا یابد، و ما چنین تحولی را مدیون آنچه که گرمس آن را نقصان «وجودی» معنا می‌نامد هستیم. برای جبران این نقصان وجودی است که گفتمان به محل تجربة پدیداری و فوری کنش‌گر از چیزها آن‌گونه که بر او تجلی می‌یابند، تبدیل می‌گردد. در واقع، هدف اصلی از ارائة این مقاله، تبیین جایگاه پدیدارشناسی در مطالعات مربوط به نشانه و نقش آن در تحول نشانه‌شناسی کلاسیک به نشانه - معناشناسی سیال و حسّی- ادراکی است.
۹۹.

زیبایی شناسی فرآیند آموزش/ یادگیری در زبان های خارجی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۰۷
"آموزش زبان امروز بیش از هر روز دیگر نیازمند هدایت به سوی مسیری نو یعنی زیبایی شناسی می باشد. در حقیقت، زیبایی شناسی آموزش زبان امری است که فعالیت آموزش و یادگیری را به جریانی لذت بخش، تعاملی، تحسین برانگیز و پویا تبدیل می سازد. در نظر گرفتن بعد زیبایی شناختی برای آموزش زبان یعنی دستیابی به شگردی که به جای تکیه بر انتقال اطلاعات مربوط به زبان، قواعد و عناصر شناختی آن، بر حضور (اینجا و اکنون) و احساس (""وجود"" و""هست"") زبان آموز تکیه دارد. همین دو عنصر هستند که زبان آموز را همواره در حالت فعال و پویا نگاه می دارند. از این جهت، آموزش زبان باید به دنبال ایجاد نوعی شناخت زیستی در کلاس های زبان باشد. چنین شناختی با توجه به راهکارهای ارایه شده در این مقاله سبب می گردد تا میزان حضور و حساسیت هر زبان آموز آن قدر افزایش یابد تا دیگر به جای شناخت های مکانیکی زبان و فراگیری قواعد آن در کلاس های زبان، با واقعیت جدیدی روبرو شویم که می توان آن را زبان زیستی نامید. بر این اساس و با توجه به بعد زیبایی شناختی زبان، همان طور که در این مقاله نشان داده می شود، زبان آموز تبدیل به موجودی پویا و حساس می گردد که همواره در وضعیت تعامل و عکس العمل دایم نسبت به موقعیت زبانی که در آن می باشد، قرار می گیرد"
۱۰۰.

مطالعهء فرایند تنشی گفتمان ادبی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: گفتمان تعامل تنش فشارهء عاطفى گستره شناختى

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۰۴ تعداد دانلود : ۱۲۸۱
مطالعه فرایند تنشى گفتمان ادبى، مبتنى بر بررسى تعامل بین گستره ها و فشاره هاى گفتمانى است. پایگاه اندیشه اى چنین مطالعه اى را باید در نظریه هاى زبانى مربوط به حوزهء آواشناسى جست: تکیه برهاى ز بانى از دو ویژگى مهم پیروى مى کنند یا این که از فشار و شدت برخوردارند که اوج آن ها را در پى دارند و یا این که بدون فشار و ضعیف اندکه افت آن ها را سبب مى شوند. اما در گفتمان ادبى، به دلیل فرایندى بودن عملیات زبانى این اوج و افت خود را در طول گفتمان نشان مى دهند. از تعامل بین فشاره ها و گستره هاى گفتمانى چهار طرح وارهء فرایندى شکل مى گیرد که عبارتند از الف) طرح وارهء فرایندى افت فشارهء عاطفى و اوج گستره شناختى ب) طرح وارهء فرایندى اوج فشارهء عاطفى و افت گستره شناختى ج) طرح وارهء فرایندى اوج هم زمان فشاره ها و گستره ها د) طرح وارهء فرایندى افت هم زمان فشاره ها و گستره ها. مطالعهء این فرایندها از یک سو نشان خواهد داد که گفتمان ادبى جریانى سیال است که هیچ گاه نمى توان آن را پایان یافته یا تثبیت شده دانست، و از سوى دیگر مشخص خواهد کرد که چگونه دو گونهء شناختى و عاطفى در تعامل با یکدیگر سبب تولید معنا مى شوند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان