ابوالفضل حری

ابوالفضل حری

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۱۳۹ مورد.
۲۱.

Typology of Speech and Thought Representation in the Quranic Stories(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: Narrative Quran Typology Discourse Representation Diegesis

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۷ تعداد دانلود : ۵۹
This paper explores the typology of speech and thought representation in selected Quranic stories, utilizing narrative discourse to establish a theoretical and practical framework. It primarily focuses on renowned models such as Toolan (2001) and McHale's (1978) models, among others. After a thorough examination of these theoretical models, this paper aims to apply them using examples extracted from the Quranic stories. A notable finding suggests that the representation of speech and thought in the Quran ranges from a directly diegetic mode to an indirectly mimetic mode. This range contributes to the Quranic discourse being a vibrant and dynamic form of communication. The primary purpose of these aspects is to establish a dynamic and engaging interaction between the Quranic discourse and its audience. In general, the typology of speech and thought representation is closely linked to the oral nature of the Quranic discourse.
۲۲.

A Study of Saleh Hosseni’s Style in Three English Novels Translated into Persian through Universals of Translation

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: Explicitation Normalization Shift Translator’s style Universals of Translation

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۱ تعداد دانلود : ۱۹۴
This paper aimsto reveal how the universals of translation (henceforth, UsT) can beregarded as a manner to examine the translator'sstyle in the TL. In doing so, this paper examines how Saleh Hosseini, as an Iranian literary translator,  made his style through the changes he completed at each micro-and macro-levels shift to result in his discursive presence and/or style in the novels he has translated into Persian. After having reviewed the main theories on shifts  including Nida, Catford, Leuven-Zwart, and Baker, this paper takes Baker’s definition of style as the translator’s ‘thumbprint’ as a way to approach the UsT in Hosseini’s Persian translations. Having occurred with the translated texts than with the original, the UsT are: ‘explicitation’, ‘normalization’, ‘levelling out’, and ‘simplification’ (Baker, 1996). Having selected 44 sentences from the three translated novels into Persian by Hosseini as a corpus, this paper indicates that the ratio of ‘normalization’ is much higher than the other three universals, meaning that Hosseini, through adhering to the norms of the Persian language, came to this universal as one of the signposts of his discursive presence, voice, and style in his translations.
۲۳.

Domesticating/Foreignizing Strategies in Translating the Persian Writer’s Style: Two Voices of a Blind Owl(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۲۷۰ تعداد دانلود : ۲۴۳
This paper investigates the Persian writer’s style through domesticating/foreignizing strategies used in two English translations of Hedayat’s The Blind Owl. As the ‘thumbprint’, style is concerned with some recurring patterns of linguistic habits of any writer; hence, any translator. As proposed by Venuti, these strategies may result from various shifts made by translators in transferring the ST style into the TT one. The question is raised: Is there any relationship between the translator’s style and the used strategies by the translators? Having reviewed the main literature and strategies, this paper puts into practice the main used strategies in 200 sentences chosen randomly from each English translation of the novel, related to the given categories of domestication and foreignization. The results showed that Costello’s translation was dominated by such domesticating strategies as borrowing and extra-lingual gloss; Bashiri’s with foreignizing ones. In both translations, the dominant domesticating strategies are deletion, approximation, and paraphrasing. However, regarding the macro-level structure, keeping or losing the original author’s style has nothing to do with domesticating/foreignizing strategies. In conclusion, it seems perplexing to apply such strategies to the texts translated from non-hegemonic languages such as Persian into hegemonic languages such as English.
۲۴.

Translational Narratology: An Eclectic Conceptual Model for Studying Translated Narrative Texts(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۳۰۵ تعداد دانلود : ۱۹۷
This paper introduces ‘translational narratology’ (TN) as an eclectic conceptual model for studying translated narrative texts. As a source-based theory, TN investigates the status of three planes of the original narratology in translation: ‘story’, ‘text’, and ‘narration’. In fact, as an eclectic model, TN aims to set a theoretical foundation for both the original narrative texts and their corresponding texts in translation. However, the process for the original writer and the translator is a little bit different: the writer usually begins with the elements of the ‘story’ plane, and then comes to the elements of ‘narration’ and ‘text’ planes, simultaneously; the translator, as a reader, begins with the ‘text/narration’, and then comes to the ‘story’ plane. The former is bottom-up; the latter is top-down. The translator may have nothing to do with the ‘story’ plane; however, he/she may deal with this plane in the process of reading, understanding, and, preferably, translating. Some theorists postulate that the original narrative models have made no room for the presence of the translator as the main agent of the translated narrative fiction. This paper sets the theoretical scene for the translator’s discursive presence in the translated narrative texts.
۲۵.

بررسی خاستگاه اسطوره ای، دین شناختی و سیاسی-اجتماعی تعزیه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تعزیه درام اسلامی خاستگاه اسطوره ای خاستگاه دینی خاستگاه سیاسی- اجتماعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۰ تعداد دانلود : ۱۰۷
این مقاله، به تعریف، تبار نمایشی، و به ویژه به سه خاستگاه اسطوره ای و دین شناختی و سیاسی- اجتماعی تعزیه اشاره می کند. پرسش اصلی این است که تعزیه چه خاستگاه هایی دارد و علل شکل گیری تعزیه در گفتمان شیعی کدام است. روش تحقیق به صورت کیفی- تبیینی و با استفاده از ابزار کتاب خانه ای در دسترس و از میان منابع مبنایی متعدد ایرانی و غیرایرانی خواهد بود. از حیث اسطوره شناختی، تعزیه با برخی آیین های کهن ایرانی از جمله «مصایب میترا»، «یادگار زریران» و به ویژه «سوگ سیاوش» در ارتباط است که به طریق اولی، ذیل عنوان کلی «ایزد شهیدشونده» قرار می گیرند. از حیث دین شناختی، به ارتباط تعزیه با آموزه های اسلامی و به ویژه اندیشه بنیادین تقابل خیر و شر اشاره می شود و از ارتباط احتمالی تعزیه با نمایش مصایب و آلام مسیح در سنت مسیحی قرون وسطایی نیز سخن گفته می شود. از حیث سیاسی- اجتماعی نیز اشاره می شود که چگونه گفتمان شیعی در پی باور به این حقیقت که حکومت الهی را غصب کرده اند، کوشیده است اولاً در طول تاریخ برای احقاق حق قیام کند. در ثانی، تعزیه به مثابه نمایشی دینی را با سنت ها و آیین های ملی خود ممزوج، و بر تقابل همیشگی خیر و شر تأکید کند. این سه خاستگاه اسطوره ای و دینی و سیاسی- اجتماعی، بستر را برای بررسی ارتباط تعزیه با تراژدی فراهم می کند.
۲۶.

هنر قصه گویی ایزاک دینسن در مقام شهرزاد دانمارکی در پرتو آراء والتر بنیامین(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۲۱۷ تعداد دانلود : ۱۶۷
این مقاله نشان می دهد چگونه ایزاک دینسن در مقام شهرزاد دانمارکی هنر قصه گویی را از پیوند زدن تجربیات زیسته زندگی واقعی خود با دو سنت قصه گویی اروپایی و آفریقایی حاصل کرده، و چگونه در سه دوره مختلف زندگی خود، چونان شهرزاد قصه گو عمل کرده است. در شهرزاد کودک، به قصه های پدربزرگ گوش سپرده؛ در شهرزاد آفریقایی، دینسن به آفریقا سفر کرده؛ و در شهرزاد دانمارکی، دینسن، حاصل تجربیات خود را برای شکل دادن به هویت هنری و خلق قصه های جهانی به هم آمیخته است. این مقاله می کوشد از ارتباط میان دوره های سه گانه زندگی دینسن با آثار وی سخن بگوید. برای تبیین مباحث نظری قصه گویی، به مقاله کلاسیک والتر بنیامین اشاره، و بحث می شود قصه گویی دینسن چه ویژگی هایی دارد. برای تبیین این ویژگی ها، داستان کوتاه «لوح سفید»، نیز بررسی می شود. از جمله یافته این است که دینس از سنت قصه گویی اروپایی و آفریقایی به مثابه کاتالیزور کمک گرفته است. کوتاه اینکه، اگر شهرزاد هزار و یک شب را قصه گوی در حضر می دانند، دینسن را قصه گوی در سفر می شناسند.
۲۷.

ارزیابی کیفیت ترجمه تصاویر بلاغی نور و تاریکی در قرآن در پرتو الگوی جولیان هاوس (نمونه پژوهی: آیه 40 – 35 سوره نور)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تصاویر بلاغی نور تاریکی ترجمه آشکار ترجمه نهان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۴ تعداد دانلود : ۱۶۵
این مقاله، کیفیت ترجمه تصاویر بلاغی آیات 40-35 سوره نور را در گزیده ای از ترجمه های فارسی و انگلیسی از منظر رویکرد جولیان هاوس ارزیابی می کند. تصاویر بلاغی نور و تاریکی از جمله کلیدی ترین تصاویر بلاغی مرتبط با دو مفهوم خیر و شر است که معناهای ظاهری و باطنی خاص خود را دارند و در کتاب های تفسیری، معناها و برداشت های گوناگون از آنها ارائه شده است. الگوی پیشنهادی هاوس، دو وجه کاربر و کاربرد متن اصلی و مقصد را در راستای ایجاد تعادل نقشی بررسی می کند. وجه کاربر به تشخص زبانی، گویش، زمان و حوزه عملکرد و وجه کاربرد به رسانه و مشارک مربوط می شوند. انتخاب ترجمه های فارسی و انگلیسی مبتنی بر سیر گاه شمارانه و مقبولیّت و پذیرفتگی میان عوام و خواص خوانندگان، از میان گزیده ای از ترجمه های فارسی و انگلیسی بوده است. نتایج بررسی نشان می دهد همه مترجمان، ضمن توجه به صورت و ساختار زبان مقصد هم عصر خود، تصاویر بلاغی این سوره را عیناً در زبان مقصد بازآفرینی، و ترجمه ای تحت اللفظی از این تصاویر ارائه کرده اند که در راستای اهداف دین شناختی آیات این سوره قرار دارد. در مجموع، مترجمان، ترجمه ای آشکار از این تصاویر ارائه کرده اند و طبق الگوی هاوس، ترجمه های فارسی و انگلیسی بررسی شده، هیچ انحراف معنادار و محسوسی را از متن اصلی قرآن نشان نمی دهند و مترجمان در هر دوره، این تصاویر را بسته به ویژگی های زبانی فرهنگ مقصد ترجمه کرده اند. در مجموع، شاید اتخاذ رویکردی تلفیقی از الگوها، در ارزیابی کیفیت ترجمه های فارسی و انگلیسی قرآن کریم کارآمدتر باشد.
۲۸.

سبک شناسی صالح حسینی از رهگذر ترجمه گری اسامی خاص در پنج رمان ترجمه شده از منظر لپیهالم(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ترجمه ادبی سبک شناسی اسامی خاص حفظ صورت جایگزینی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۹ تعداد دانلود : ۲۲۱
بحث ترجمه اسامی خاص، یکی از مباحث چالش برانگیز مطالعات ترجمه و به طریق اولی، ترجمه ادبی محسوب می شود و از دو حیث اهمیت دارد. اول: اسامی خاص از جمله مقولات فرهنگ مادی و معنوی هر زبان و فرهنگ، و مرتبط با هویت و ایدئولوژی آن فرهنگ است. دوم: شگردهای مترجمان در ترجمه اسامی خاص ممکن است به نوعی از سبک و به طریق اولی، از حضور و صدای مترجمان هم خبر بدهد. ترجمه گری اسامی خاص را از رهگذر الگوها و رویکردهای گوناگون بررسی می کنند. این مقاله، سبک صالح حسینی را در مقام مترجم ادبی از منظر الگوی لپیهالم در پنج رمان از دو نویسنده بررسی می کند: حسینی از رهگذر شگردهای حفظ صورت و جایگزینی نام های خاص که از جمله مولفه های الگوی لپیهالم است، و به ترتیب با راهبردهای ترجمه غرابت زا و غرابت زدا متناظر است، از یک سو، سبک نویسندگان، و از دیگر سو، سبک و حضور خود را نشان داده است. این مقاله با تأسی به الگوی لپیهالم و با روش گردآوری گزیده ای از اسامی خاص در پیکره ای متشکل از پنج رمان از دو نویسنده یعنی مزرعه حیوانات و ۱۹۸۴ (اُرول)، و خشم و هیاهو، آبشالوم ! آبشالوم! و برخیز ای موسی (فاکنر) نشان می دهد حسینی در ترجمه گری اسامی خاص این آثار کوشیده است میان حفظ سبک این نویسندگان و بروز سبک خود هماهنگی برقرار کند و نشان بدهد اگر در متن اصلی، «سبک، خود نویسنده است»، در ترجمه نیز سبک، خود مترجم است.
۲۹.

Translating Proper Names through Foreignizing/Domesticating Strategies: The Case Studies of To the Lighthouse and The Waves

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: Domesticating Foreignizing Proper names shifts Translator’s style

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۹ تعداد دانلود : ۲۶۸
The current study explores the way the six Persian translators of Woolf’s two novels,<em> The Waves</em> (<em>TWS</em>) and <em>To the Lighthouse</em> (<em>TTL</em>), have translated the proper names (PNs). Also, how the PNs might be connected to the translators’ style through foreignizing/domesticating strategies that the translators have used through the optional shift. Also, how the translator shows his discursive presence may be related to how the translator may employ some recurring patterns for translating the PNs through some strategies. The procedure of ‘retention of the name’ is the nearest to foreignization and the farthest from domestication; the procedure of ‘replacement of the name by a TL name’ is the nearest to domestication and farthest from foreignization. Comparing the strategies, we can see that Najafipour has used the foreignizing and Ghebraei foreignizing and domesticating strategies differently. Also, Bejanyian tends to make the TL sound foreignized; Hosseini shows a pattern of domestication or normalization. Both Daryush and Keyhan have tried to keep the middle ground, though offering a tendency to use foreignizing strategies with a higher propensity. The final result shows that the six Persian translators have translated the PNs differently, whether using foreignizing or domesticating strategies.
۳۰.

برهم کنشی مطالعات میان رشتگی و فرهنگی در ادبیات تطبیقی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: میان رشتگی مطالعات فرهنگی ادبیات تطبیقی نخبگی عامه پسندی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۱ تعداد دانلود : ۱۷۲
این مقاله، بر نقش مطالعات میان رشتگی و فرهنگی در تبیین ادبیات تطبیقی تأکید می کند. در این جا، پای چند مسأله به میان می آید. اول، ادبیات فقط محدود به متون مکتوب نمی شود و همه نوع متون نوشتاری و غیرنوشتاری را در برمی گیرد. دوم، تعریف دقیقی از ادبیات تطبیقی به مثابه «رشته» یعنی نظام مطالعاتی در دست نداریم. سوم، علاوه بر مطالعات رشته ای، بحث مطالعات میان رشته ای، چندرشته ای، بینا رشته ای، پسارشته ای و فرارشته ای نیز به میان می آید. همه بحث این است که ادبیات تطبیقی چه موقع و چگونه ممکن است به مطالعه فرهنگی بدل شود؟ این مقاله، می کوشد به برخی مسائل مرتبط با پیوند مطالعات فرهنگی، میان رشتگی، و ادبیات تطبیقی اشاره و روابط میان آنها را به اختصار تبیین کند. از این رو، ابتدا به پیشینه مطالعاتی اشاره، و سپس، مبانی نظری بحث تبیین می شود. به تعاریف مختلف فرهنگ نیز اشاره، و مباحث میان رشتگی در ارتباط با مطالعات فرهنگی و ادبیات تطبیقی مرور می شوند. آن گاه تلاش می شود، مسائل میان رشتگی ادبیات تطبیقی به مثابه رشته، مرور شود. این مقاله، درآمدی بر بحث ارتباط ادبیات تطبیقی با سایر هنرها محسوب می شود.
۳۱.

بررسی خاستگاه شرقی ادبیات جهان از منظر گوته(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۳۶۴ تعداد دانلود : ۲۲۴
این مقاله خاستگاه شرقی ادبیات جهان را از منظر گوته تبیین می کند. گوته در 1813 از طریق ترجمه هامرپورگشتال با دیوان حافظ آشنا می شود و به تأسی از حافظ، دیوان غربی شرقی خود را می سراید؛ اما تقریباً یک دهه پس از سرایش دیوان، در گفت وگویی که با اکرمان دارد، برای اولین بار اصطلاح «ادبیات جهان» را به کار می گیرد؛ چون معتقد است ادبیات ملی معنای خود را از دست داده و عصر ادبیات جهانی فرا رسیده است. با این حال، به نظر می رسد گوته در ابداع این اصطلاح برکنار از فرهنگ و ادبیات شرقی و به ویژه دیوان حافظ نبوده است. در واقع، بحث این است که دیوان غربی شرقی گوته اثری است که از طریق مواجهه گوته با ترجمه آثار شرقی و به ویژه و از همه مهم تر، غزلیات حافظ پدید آمده است. از منظر گوته، ادبیات جهان، نه مجموعه ادبیات های ملی و نه شاهکارهای جهان است؛ بلکه فرایندی پویاست از تعامل میان ملت های جهان، با هدف از میان برداشتن دیوارهای تعصبات ملی که هم زیستی مصالحت آمیز را دچار آسیب کرده است. این مقاله به جایگاه ادبیات جهان از طریق خوانش گوته از گفت وگو با حافظ اشاره می کند.
۳۲.

تحلیل منتخب حکایات جوحی بر اساس الگوی سه بخشی روایتگری طنزآمیزی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: روایت طنزآمیزی لطیفه روایی لطیفه غیرداستانی حکایات جوحی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۳ تعداد دانلود : ۱۸۴
این مقاله روایت‌گری طنزآمیز لطیفه‌های داستانی و غیرداستانی یا مصنوع و محاوره‌ای را در پرتو گذار از لطیفۀ غیرداستانی به لطیفۀ داستانی و با اشاره به برخی نمونه‌ها، بررسی می‌کند. ابتدا، کلیاتی درباره روایت طنزآمیز بیان می‌شود. سپس، روایت طنزآمیز غیرداستانی در تقابل با روایت طنزآمیز داستانی بحث و گفته می‌شود روایت غیرداستانی، بافت‌وابسته، خلق‌الساعه و محاوره‌ای است که در تبادل کلامی شکل می‌گیرد و به داستان و راوی نیاز ندارد. درعوض، روایت طنزآمیز به بافت وابستگی ندارد؛ از‌پیش‌ساخته و مصنوع است و به داستان و راوی نیاز دارد. لطیفۀ غیرداستانی نوعاً شامل سه مرحله است: سرآغاز، تناقض، گره‌گشایی. به‌نظر می‌رسد در متون طنزآمیز روایی طولانی‌تر نه لُب‌مطلب که چندین جب‌لاین رخ می‌دهد که لزوماً در پایان متن نمی‌آید و در سرتاسر متن پراکنده است. در این مقاله، گذار از لطیفه داستانی کوتاه به لطیفۀ داستانی بلند در پرتو منتخبی از حکایات جوحی در مصادر مختلف بررسی می‌شود. یافته‌ها نشان می‌دهند تغییر لُب‌مطلب، به‌ویژه در حکایات منتخب جوحی، نقش چندانی در تبدیل لطیفۀ غیرداستانی به داستانی ندارد، اما لطیفه داستانی کوتاه به‌سبب پراکندگی لُب‌مطلب به لطیفۀ داستانی حجیم‌تر بدل می‌شود
۳۴.

نگرشی سیستمی بر پیوستگی فراکتالی ساختار سوره با تاکید بر افتتاح و اختتام (بررسی موردی سوره روم)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پیوستگی ساختاری پیوستگی لفظی پیوستگی معنایی ساختار هندسه فراکتال افتتاح اختتام

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۳۶ تعداد دانلود : ۳۶۷
شناخت صحیح ساختار سوره، یکی از اصلی ترین مولفه های فهم پیوسته فضای آیات در نظام معنایی قرآن کریم است. آغاز و انجام سوره به عنوان ارکان اصلی آن، روابط تعیین کننده ای با دیگر مفاهیم متن دارند. تناسب حکیمانه شروع و پایان کلام حق، اقتضای خالقی حکیم و مدبر است. از این رو کشف و استخراج پیوندهای موجود میان افتتاح و اختتام که منجر به فهم منسجم و جامع تری از ساختار اصلی سوره می گردد بیانگر غایت این نوشتار خواهد بود. در همین راستا پژوهش حاضر در پاسخ به چگونگی امکان درک هماهنگی و نظام مندی حاکم بر ساختار سوره از طریق بررسی عناصر اصلی شروع و پایان آن، با تکیه بر نظریه ساختارگرایی تلاش نموده تا الگویی برگرفته از قرآن ارائه نماید. لذا ترسیم فضای پیوسته میان اجزای یک سوره، با ایده پردازی از هندسه فراکتال که شاخصه مهم آن، برجسته نمودن نقش تکرار معنادار اجزای خودمتشابه، در ایجاد ساختار اصلی یک طرح هماهنگ است نگاهی جدید در این بررسی به شمار می رود. ازین رو به تحلیل پیوندهای ساختاری میان آغاز و انجام سوره به کمک این الگو پرداخته شده است. کاربست شواهد لفظی- معنایی درون بخشی و بینابخشی، منجر به طرح خوانشی پیوسته از مفاهیم سوره می گردد. شاخصه های دو گروه مومنین و کافرین به لقاء، ذکر مولفه های صبر، استمرار در مسیر ایمان، جهاد و بندگی در کنار مفهوم امر الهی در ظاهر و باطن هستی، تبیین روابط حقیقی و اعتباری، همان زنجیره مفهومی پیونددهنده بندهای آغازین و پایانی دانسته می شود که بدنه سوره نیز پیرامون آن شکل گرفته ا ست.   
۳۵.

بحری در کوزه ای: نگاهی به مقاله «روایت و روایت شناسی»اثر پاول ویک

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ساختارگرایی روایت شناسی نظریه نقادانه فابولا سیوژه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۱ تعداد دانلود : ۱۶۲
مقاله «روایت و روایت شناسی» اثر پاول ویک، بخشی از کتاب نظریه نقادانه فرهنگی است. مقاله دو بخش دارد: مطالعات کلاسیک و پساکلاسیک روایت . در بخش اول، ابتدا به تفاوت داستان و پی رنگ، و برخی سایر چالش های این تمایز اشاره می شود: «داستان از یک رسانه به رسانه دیگر جابجاپذیر است، حال آن که پی رنگ، متن-وابسته است». سپس، سایر عناصر از جمله زمان، زاویه دید، کانونی شدگی، و شش مولفه روایتگری معرفی می شود. در بخش دوم، چند مبحث بررسی می گردد: سطوح روایت، فراداستان، و پسامدرنیسم، روایت به مثابه نظریه ای نقادانه، تاریخ و روایت و اختلاف روایت شناسی با فمنیسم. ویک جمع بندی می کند: «نظریه روایت، نقشی مهم در نظریه نقادانه و فرهنگی ایفا می کند». این مقاله چند ضعف تألیف دارد: الف) تحلیل گزینشی سیر مطالعات روایت ب) انباشتگی مقاله از اطلاعات صرف و کلی. ج) عدم اشاره به سایر مولفه های اصلی روایت شناسی. د) عدم اشاره به سایر پیوندهای روایت شناسی با سایر رشته ها ه) عدم اشاره به سویه های جدید روایت از جمله روایت شناسی شناختی.
۳۶.

آسیب شناسی سرفصل مصوب گرایش ادبیات روایی در مقطع کارشناسی ارشد در پرتو مطالعات برنامه ریزی آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: گرایش ادبیات روایی درسنامه اهداف برنامه ریزی درسی آسیب شناسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۷۳ تعداد دانلود : ۴۸۳
این جستار، برخی از آسیب های برنامه درسی مصوب وزارت علوم برای گرایش ادبیات روایی در مقطع کارشناسی ارشد رشته زبان و ادبیات فارسی را معرفی، توصیف، تحلیل و ارزیابی نقادانه می کند. گسترش رشته ها و به تبع آن گرایش های مختلف در مقاطع تحصیلات تکمیلی از جمله ضروریات پیشرفت و توسعه علمی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، و اجتماعی جوامع محسوب می شود و از این رو توجه به تعیین برنامه های درسی (curriculum) برای گرایش هایی که بنا به اقتضای شرایط جامعه آموزشی و علمی ضرورت پیدا می کنند، امری بس حیاتی است، چه موفقیت و عدم موفقیت یک رشته و گرایش های آن به تعیین و ترسیم دقیق برنامه درسی برای آن رشته و گرایش ها بستگی تام دارد. به تازگی، دست اندرکاران برنامه آموزشی رشته زبان و ادبیات فارسی، تلاش کرده اند که گرایشی را با عنوان ادبیات روایی (narrative literature) برای مقطع کارشناسی ارشد تعیین، تعریف، توصیف و تشریح کنند. لیکن، نگاهی اجمالی و البتّه دقیق به این برنامه درسی نشان می دهد که این برنامه بسیار آسیب پذیر و ناستوار است به گونه ای که به نظر نمی آید بتواند در صورت اجرایی شدن در مراکز عالی، به اهداف خود نایل آید، چون چندان نیازمحور نیست و اهداف، مطالب، روش ها و ارزیابی در آن رعایت نشده است. از این رو، ضمن قدردانی از تلاش هایی که دست کم برای معرّفی این گرایش تازه و البتّه حیاتی به عمل آمده، توجّه به برخی آسیب ها و تلاش برای کاستن از این ضعف ها ضرورت پیدا می کند. این آسیب ها را می توان در دو دسته کلّی جای داد. یک دسته از آسیب ها به مسئله محور نبودن خود برنامه ریزی، مشخّص نبودن اهداف، محتویات، روش ها و ارزیابی برنامه درسی این گرایش مربوط می شود و دسته دوم به کلّی بودن و مرتبط نبودن سرفصل ها و شرح و توصیف واحدهای مرتبط و روزآمد نبودن منابع و بی ارتباط بودن واحدهای مصوب با گرایش ادبیات روایی مربوط می شود. این جستار تلاش می کند که این دو دسته آسیب را در پرتو اصول نظری و عملی مطالعات برنامه درسی به اجمال معرفی و راهکارهایی برای برون رفت از این آسیب ها پیشنهاد کند.
۳۷.

بررسی سبک زندگی ایمانی در پرتو قرائت مضمونی و ساختاری سوره حجرات مبتنی بر معناشناسی ایمان و کفر(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: سبک زندگی ایمانی معناشناسی ایمان کفر حجرات

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۹۲ تعداد دانلود : ۴۸۴
این جستار، سبک زندگی ایمانی را در پرتو قرائت مضمونی و ساختاری سوره حجرات و با عنایت به مبحث نظری معناشناسی ایمان و کفر بررسی می کند. ابتدا به پیشینه بررسی سوره حجرات در تفاسیر مختلف از جمله المیزان و نمونه و برخی تک نگاری ها اشاره می شود. سپس، ساختار و مضمون سوره حجرات در پرتو سبک زندگی ایمانی بررسی می شود. عبارت «یا أیّها الذین آمنوا»، نوعی فراخوانی یا خطاب تلقی شده که ایدئولوژی اسلامی را برمی سازد. در این سوره، شش بار این فراخوانی به کار رفته است. این فراخوانی ها در پرتو معناشناسی دو مفهوم متضاد ایمان و کفر بررسی می شوند. آنگاه از سبک زندگی ایمانی نیز ذکر به میان می آید. در ادامه، گفته می شود که این فراخوانی ها از نوع سلبی است و لازم است در سبک زندگی ایمانی از آنها پرهیز شود. بر پایه معناشناسی دو مفهوم ایمان و کفر و حوزه معنایی آنها، شش صفت نکوهیده در این سوره که ریشه زبانی دارند، بررسی می شوند. این شش صفت عبارتند از: استهزاء، عیبجویی، انتساب القاب زشت، گمان بد، تجسس و غیبت. آنگاه تقوا برترین صفت مٶثر بر این شش صفت نکوهیده معرفی می شود. در پایان، الگویی مبتنی بر دو قطب ایمان و کفر برای سبک زندگی ایمانی ترسیم شده و به چند یافته اشاره می شود.
۳۹.

سخت ترجمه پذیری اسماءالحسنی با تکیه بر الگوهای رایج در ترجمه انگلیسی اسامی خاص(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: اسماء الحسنی سخت ترجمه پذیری اسامی خاص ترانویسی جایگزینی بازگزاری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۳۸ تعداد دانلود : ۱۹۲۳
پژوهش حاضر، با روش توصیفی- تحلیلی، به سخت ترجمه پذیری و چالش های پیش روی مترجمان در برگردان تعدادی از اسماء الحسنی، در برخی ترجمه های انگلیسی قرآن و در پرتو الگوهای پیشنهادی برای برگردان اسامی خاص، پرداخته است. همه بحث این است که اسماء الحسنی با اندکی تسامح، در حوزه اسامی خاص قرار می گیرند که در مطالعات ترجمه، الگوهایی برای بررسی ترجمه آن ها ارائه شده است. این جستار تلاش نموده از الگوی پیشنهادی لپیهالم و بیکر برای توصیف، تحلیل و بررسی اسماء الحسنی استفاده کند. لذا در گردآوری دادگان، اسامی یازده گانه خداوند، در آیات 23-24 سوره حشر، در نُه ترجمه انگلیسی در قالب جداول بررسی شده اند. سپس با استفاده از منابع تفسیری، معنای مشترک میان اسامی خداوند استخراج و با معادل های انگلیسی، بررسی تطبیقی و ارزیابی گردیده اند تا معلوم شود مترجمان از چه راهبردهایی در ترجمه استفاده کرده اند. به نظر می رسد مترجمان نتوانسته اند وجوه معنایی رنگارنگ این اسامی را انتقال دهند و عمدتاً از ترجمه معنایی و به طور خاص از جایگزینی با اسمی مشابه، بازگزاری و ترجمه تحت الفظی، در ترجمه اسامی خداوند استفاده کرده اند. از این رو، اسماء الحسنی در برگردان به زبان انگلیسی، سخت ترجمه پذیر جلوه می کنند.
۴۰.

جایگاه اقتباس ماتیو آرنولد از داستان رستم و سهراب شاهنامه در نظامگان ادبی عصر ویکتوریا(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: بوطیقای ترجمه اقتباس دگرنویسی نوآفرینی نظریه نظامگان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۹۷ تعداد دانلود : ۳۶۶
این مقاله جایگاه اقتباس فرهنگی آرنولد از داستان رستم و سهراب شاهنامه را در نظامگان ادبی عصر ویکتوریا در انگلستان بحث و فحص می کند. طبق نظریه نظامگان پیشنهادی اون زهر، ادبیات مترجَم می تواند بسته به اینکه فرهنگ مقصد جوان، ضعیف، یا بحران زده باشد، نوعاً از دو جایگاه اصلی/ برتر و ثانوی/ حاشیه ای در فرهنگ مقصد برخوردار شود. به نظر می رسد ترجمه وفادارانه شاهنامه به زبان انگلیسی از جایگاهی ثانوی برخوردار باشد؛ لیکن اقتباس توانسته پا را از حد اثر اقتباسی صرف فراتر بگذارد. این جستار به این پرسش می پردازد که چگونه اقتباس فرهنگی آرنولد توانسته در عصر ویکتوریا جایگاه آثار برتر را ازآنِ خود کند. برای پاسخ به این پرسش، به جایگاه آرنولد در مقام مترجِم/ اقتباس گر اشاره می شود و سپس، ضمن بررسی تطبیقی اقتباس آرنولد با داستان اصلی شاهنامه و منابع در دسترس آرنولد، وجوه تفاوت و شباهت متمایز میان دو بوطیقای ادبی فارسی و انگلیسی در پرتوِ نظریه نظامگان بحث و فحص می شود. به نظر می رسد اقتباس آرنولد توانسته از منظر دگرنویسی و نوآفرینی خلاقانه آرنولد و با لحاظ کردن ویژگی هایی بوطیقایی سنن ادبی مغرب زمین، به جایگاه آثار برتر در نظامگان ادبی این عصر ارتقا یابد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان