چشم انداز مدیریت بازرگانی
چشم انداز مدیریت بازرگانی سال نوزدهم زمستان 1399 شماره 44 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف : هدف از این پژوهش طراحی مدل رقابت پذیری برند فروشگاهی برای فروشگاه های زنجیره ای از طریق ویژگی های برند فروشگاهی و پاسخ های مشتریان به محرک های محیطی فروشگاه های زنجیره ای است. روش: این پژوهش با بهره گیری از رویکرد کمی و با استفاده از مدل معادلات ساختاری، به دنبال تدوین و طراحی الگوی محرک های محیطی فروشگاهی جهت دست یابی به الگوی رقابت پذیری در زمینه ایجاد برند فروشگاهی است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت، توصیفی است. برای گردآوری داده ها، رویکرد پرسشنامه در کنار مطالعات کتابخانه ای مد نظر قرار گرفت. جامعه آماری این پژوهش، مشتریان فروشگاه های زنجیره ای رفاه در شهر تهران بودند. تعداد 384 عدد پرسشنامه بین اعضای نمونه توزیع گردید. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد محرک های محیطی بر روی اصالت برند و تجریه خرید تاثیر مثبت و معناداری دارند و اصالت برند می تواند بر روی تجربه خرید و دلبستگی به برند و تصویر برند فروشگاهی اثرگذار باشد. همچنین نتایج نشان داد دلبستگی به برند و تصویر برند فروشگاهی بر موقعیت رقابت پذیری فروشگاه های زنجیره ای تاثیر معناداری دارند. نتیجه گیری: این پژوهش نشان داد جهت دست یابی به افزایش رقابت پذیری و ایجاد یک مزیت رقابتی منحصر به فرد، فروشگاه ها می توانند با مدیریت صحیح محرک های محیط بیرونی و درونی شرایط لازم را برای ایجاد رقابت پذیری برند فروشگاهی از طریق ابعاد اصالت برند، دلبستگی به برند، تصویر برند فروشگاهی و تجربه خرید فراهم نمایند.
بررسی تأثیر مدیریت دانش مشتری بر تبلیغات توصیه ای با در نظرگیری نقش میانجی وفاداری مشتری (مورد مطالعه: صنعت بانکداری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: امروزه دانش مشتری نقش قابل توجهی در کسب مزیت رقابتی برای سازمان ها ایفا می کند، با توجه به پویایی و پیچیدگی محیط سازمان ها و همچنین انتظارات رو به رشد مشتریان، شناخت مشتریان یک اصل ضروری است. ازاین رو مدیریت دانش مشتری موضوع حائز اهمیتی بوده که مستلزم توجه خاص سازمان ها است. هدف از مطالعه حاضر بررسی رابطه بین ادراک مشتریان نسبت به اقدامات مؤسسات درزمینه فرایند مدیریت دانش مشتری از قبیل تبادل دوطرفه دانش با مشتریان و تبلیغات توصیه ای با توجه به نقش میانجی وفاداری مشتری هست. روش: به منظور سنجش ادراک مشتریان از فرایند مدیریت دانش مشتری از سه بعد دانش برای مشتری، دانش از مشتری و دانش درباره مشتری استفاده شده است. پس از مطالعه ادبیات مرتبط با موضوع پژوهش، پرسشنامه مناسب تهیه و در میان مشتریان شعب بانک های خصوصی در تهران توزیع گردید. به منظور تجزیه وتحلیل داده های جمع آوری شده از نرم افزار Smart-Pls و همچنین SPSS 22 استفاده شده است. یافته ها: یافته های پژوهش حاکی از آن است که مدیریت دانش مشتری با توجه به نقش میانجی وفاداری مشتری، دارای تأثیر مثبت و معناداری در تحریک تمایل مشتری به انجام تبلیغات توصیه ای درباره سازمان هست. نتیجه گیری: با توجه به اینکه وفاداری مشتری رابطه بین مدیریت دانش مشتری و تبلیغات توصیه ای را میانجی گری می کند، مدیریت دانش مشتری ابزاری سودمند برای سازمان ها است که به وسیله آن می توانند از راه های مختلف از قبیل بهبود محصولات و خدمات، وفاداری مشتریان را افزایش دهند و از این طریق تمایل مشتریان به ارائه تبلیغات شفاهی در سطح جامعه را افزایش دهند.
ارائه مدل الزامات پیاده سازی راهبرد هم رقابتی در شرایط عدم قطعیت محیطی بحران کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: بسیاری از کسب وکارها و شرکت ها به دلیل بحران کرونا و عدم اطمینان ناشی از آن با چالش های زیادی مواجه شده اند. با توجه به اهمیت و نقش موثر راهبرد هم رقابتی در شرایط بحرانی، هدف این پژوهش بررسی جامع الزامات پیاده سازی هم رقابتی در شرایط عدم قطعیت محیطی (کرونا) و ارائه مدلی در این زمینه است. روش: در این نوشتار به منظور تبیین یک مدل جامع، با مرور سیس تماتیک ادبی ات و ب ه کم ک روش پژوهش کیفی فراترکیب (متاسنتز)، کلیه ابعاد همرقابتی شناس ایی ش ده اس ت. س پس می زان اهمیت و اولویت هر یک از عوامل پیشنهادی به کم ک روش کم ی آنتروپ ی ش انون تعیین شده است. یافته ها : در این پژوهش، ابتدا 126 شاخص از الزامات هم رقابتی شناسایی و در 13 زیرمقوله و در 35 بعد طبقه بندی شدند. که همه این موارد در سه مقوله توانمندسازی های سازمانی، بسترسازی های محیطی، پیشران های عدم قطعیت ساز در بحران کرونا جاگذاری شدند. نتیجه : نتیجه پژوهش نشان داد مهمترین محرکه ها در بخش های توانمندسازی های سازمانی،"سرمایه گذاری استراتژیک"؛ بسترسازی های محیطی، "پویایی محیطی"؛ و پیشران های بحران کرونا، "همکاری فناورانه" است. این پژوهش درک عمیق از ادبیات موجود در مورد استراتژی هم رقابتی را با سازماندهی عوامل مؤثر بر آن ارائه می دهد و می تواند در سیاست گذاری و برنامه ریزی جهت گذر از بحران کرونا مورداستفاده قرار گیرد.
شناسایی و اولویت بندی فرصت های هم آفرینی برند گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه برند مقاصد گردشگری نقش بسزایی در موفقیت آنها ایفا می کند و همچنین شناسایی فرصت های هم آفرینی برند مقاصد گردشگری می تواند نقش بسزایی در توسعه و ترویج برند این مقاصد داشته باشد. به همین دلیل هدف اصلی این پژوهش، شناسایی و اولویت بندی فرصت های هم آفرینی برند مقاصد گردشگری در سه مرحله قبل از سفر، حین و بعد سفر است.به منظور شناسایی فرصت های هم آفرینی برند گردشگری ابتدا یک مصاحبه نیمه-ساختار یافته با گردشگران داخلی سفرکرده به شهر تهران در مرداد ماه 1397 که بصورت قضاوتی انتخاب شدند، انجام شد. سپس برای اولویت بندی فرصتها نیز از روش کمی آنتروپی شانون استفاده گردید. از تحلیل متن مصاحبه ها، 53 مضمون فرعی و 13 مضمون اصلی در قالب 3 محور اصلی (قبل، حین و بعد از سفر) شناسایی شدند. که محور قبل از سفر 4 فرصت، محور حین سفر 4 فرصت و در نهایت محور بعد از سفر 5 فرصت را در بر می گیرد. نتایج پژوهش بخش کیفی بیانگر این است که جستجو و جمع آوری اطلاعات در مرحله قبل از سفر، تعامل در مرحله حین سفر، توصیه و سفارش(تبلیغات توصیه ای) در مرحله پس از سفر بیشترین اهمیت را دارند. همچنین یافته های مربوط به بخش کمی نشان می دهد تولید محتوا با اهمیت-ترین فرصت و حفاظت از مقصد نیز کم اهمیت ترین فرصت از نقطه نظر متخصصان بازاریابی و گردشگری است.
ویژگی های اثرگذار بر ایجاد برند مکان در اینستاگرام: رویکرد داده کاوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق با هدف بررسی ویژگی های مؤثر بر برندسازی مکان در شبکه اجتماعی اینستاگرام با استفاده از تکنیک داده کاوی انجام گرفته است. در این تحقیق صفحات اینستاگرام سه مقصد توریستی داخلی و چهار مقصد توریستی خارجی مورد بررسی قرار گرفت و در یک بازه یک ساله، 912 پست اینستاگرامی در صفحات مورد نظر بررسی شد. تجزیه و تحلیل و داده کاوی با استفاده از نرم افزار IBM SPSS Modeler انجام شد و از روش دسته بندیهای مبتنی بر قانون به منظور تجزیه و تحلیل داده ها و همچنین یافتن ویژگی های مهم در مجموعه داده جمع آوری شده، استفاده شد. در این پژوهش نشان داده شد عواملی مانند نوع، محتوا، ماه و روز انتشار پست، تعداد تگ و هشتگ و نوع کپشن بر مشارکت مخاطبان و آگاهی از برند مکان تأثیر دارند. با استفاده از نتایج این تحقیق سازمان های متعددی که مسئولیت برندسازی مکان گردشگری را برعهده دارند می توانند عواملی که بر برند مکان در شبکه های اجتماعی تأثیر دارد را،آموخته و مخاطبان بیشتری را از آن مکان و برند گردشگری آگاه کنند و تحت تأثیر قرار دهند.
طراحی مدل عوامل اثرگذار بر اجرای استراتژی بازاریابی در بانک های تجاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف : اجرای درست استراتژی به عنوان یکی از توانمندی های کلیدی سازمانها در راستای تحقق اهداف تعیین شده، شناخته می شود. این درحالی است که بسیاری از سازمانها به دلیل فقدان برخورداری از فرایند مناسب اجرای استراتژی های تدوین شده، از توانایی کافی جهت دستیابی به اهداف خود برخوردار نیستند. پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل اجرای استراتژی بازاریابی در سازمان های خدماتی تجاری و بطور مشخص بانک های تجاری انجام شده است.روش : این پژوهش به لحاظ هدف،کاربردی؛ از منظر میزان نظارت و درجه کنترل، میدانی و از حیث چگونگی تحلیل داده ها، از انواع توصیفی است. رویکرد حاکم بر این پژوهش، کیفی و روش انجام آن، تکنیک دلفی است. جامعه آماری این پژوهش عبارت است از خبرگان صاحب نظر در بانک های تجاری استان بوشهر که با استفاده از روش هدایت شده، نمونه گیری شده اند. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته و پرسشنامه است.یافته ها : نتایج تحقیق بیانگر تاثیرگذاری 13 عامل محیط داخلی و خارجی متشکل از دو دسته عوامل داخلی و یک دسته عوامل محیط خارجی بر اجرای درست استراتژی بازاریابی در بانک های تجاری است. نتیجه : عوامل موثر بر اجرای استراتژی بازاریابی شامل: 1- نرم افزارهای درون سیستم ( شامل ریسک-پذیری مدیریت عالی؛ روابط بین بخشی؛ تعهد مدیریت عالی؛ دانش اجرای استراتژی؛ تاکتیک رهبری؛ همسویی منافع کارکنان و سازمان؛ برنامه ریزی؛ هماهنگی سازمانی؛ فرهنگ سازمانی )، 2- عوامل سخت افزاری درون سازمان ( شامل تکنولوژی و ساختار سازمانی) و 3 - عوامل محیطی خارجی ( شامل اطلاعات محیطی و قوانین و مقررات دولتی) هستند.
تحلیل تجارب پدیدار شناختی مدیریت استراتژیک در گمرک ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سازمان های حوزه تجارت نیازمند تطبیق خود با تغییرات این حوزه هستند.گمرک ایران نیز بر اساس برنامه ریزی استراتژیک سازمان جهانی گمرک اقدام به تدوین و اجرای برنامه ریزی استراتژیک کرد. هدف پژوهش حاضر تحلیل تجربیات پدیدار شناختی مدیریت استراتژیک در سازمان گمرک به روش تحلیلی جیورجی است. روش تحلیل جیورجی به تحلیل داده ها در پدیدارشناسی توصیفی می پردازد و شامل 5 مرحله است:1.در نظر داشتن نگرش پدیدارشناسی 2.مطالعه متن مصاحبه برای درک کلی از آن 3.تفکیک واحدهای معنایی اولیه 4.تبدیل واحدهای معنایی به عبارات روانشناختی و 5.ساخت ساختار روانشناختی عمومی تجربه بر اساس مولفه های اصلی. برای مشخص شدن اهمیت این روش تحلیل و کاربرد آن، در این پژوهش یک سوال مطرح می شود: تجربیات مدیریت استراتژیک در زمان تدوین و اجرای برنامه استراتژیک است که منجر به جهت دار شدن عملکرد سازمان شد و متغیرهای مهم در این سازمان چیستند؟ جامعه مورد مطالعه کارکنان و مدیرانی هستند که در استراتژی های سازمان نقش داشتند و تجربیات خود را بیان و توصیف می کنند. با نمونه گیری مبتنی بر هدف تعداد 12 نفر از کارکنان و مدیران صفی و ستادی انتخاب شدند. سپس داده های مورد نیاز با مصاحبه انفرادی نیمه ساختارمند (30 تا 55 دقیقه) در محدوده زمانی 15/2/98 تا 20/6/98 جمع آوری شد. یافته های پژوهش به روش جیورجی در 5 مفهوم اساسی طبقه بندی شد که عبارتند از فرهنگ و ارزش های سازمانی، کنترل، شبکه ها و ارتباطات، عملکرد و ساختار سازمانی.