چشم انداز مدیریت بازرگانی
چشم انداز مدیریت بازرگانی سال 22 تابستان 1402 شماره 54 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی شیوه مدیریت کلان داده ها و تأثیر آن بر رضایت مشتری و عملکرد سازمانی در صنعت خرده فروشی ایران، انجام شده است. روش شناسی: این پژوهش از نظر هدف، توسعه ای-کاربردی بوده و به صورت آمیخته انجام گرفته و از نوع توصیفی-اکتشافی است. برای دستیابی به هدف پژوهش، ابتدا از مصاحبه باز با 50 نفر از مدیران، متخصصین و خبرگان ستادی حوزه خرده فروشی در تهران که از طریق نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند، داده های مرتبط با شناسایی مولفه ها و اولویت بندی اهمیت مولفه های استخراج و این داده ها با روش تحلیل محتوا مورد تحلیل قرار گرفت. در ادامه پژوهش با استفاده از ابزار پرسشنامه، داده ها با نمونه گیری در دسترس از 385 نمونه کارشناسان حوزه خرده فروشی، در پاییز 1401 جمع آوری و با استفاده از نرم افزار SPSS و لیزرل مورد تحلیل همبستگی قرار گرفت. یافته ها: یافته های پژوهش شامل شناسایی 56 مفهوم و 27 مقوله در 7 بعد و اولویت بندی و استخراج راهبردهای دو راهی و تحلیل شبکه های اجتماعی و ابزارهای الگوی پایگاه داده ها و استخدام منابع انسانی ماهر برای مدیریت کلان داده ها است که منجر به قابلیت هایی مانند سفارشی سازی در خرده فروشی خواهد شد، که این قابلیت ها باعث افزایش رضایت مشتریان و بهبود فروش سازمان به عنوان مهم ترین مولفه های مورد بررسی در پژوهش خواهد شد. نتیجه گیری: نتایج بیانگر این است که راهبردها و ابزارهای مدیریت کلان داده ها، تاثیر مثبت و معناداری در ایجاد قابلیت های صنعت خرده فروشی مانند سفارشی سازی گسترده دارد و این قابلیت ها نیز، اثر معناداری بر رضایت مشتریان و افزایش فروش سازمان های صنعت خرده فروشی ایران دارند.
فهم پدیده شجاعت برند در صنعت مد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف فهم پدیده شجاعت برند در صنعت مد انجام شده است.روش شناسی: این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از نظر شیوه جمع آوری داده ها از نوع اکتشافی بوده که با رویکرد آمیخته (کیفی- کمی) مورد تحلیل قرار گرفته است. با بهره گیری از نمونه گیری هدفمند و با در نظر گرفتن منطق نمونه گیری نظری، با 11 نفر از خبرگان دانشگاهی و مدیران بازاریابی حوزه صنعت مد و پوشاک مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته صورت گرفته است. همچنین در بخش کمی تعداد 384 نفر از مشتریان پوشاک برندهای ایرانی در شهر تهران با روش غیراحتمالی در دسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها در بخش کمی، پرسشنامه مبتنی بر یافته های بخش کیفی بود که روایی و پایایی آن مورد تایید قرار گرفت. تحلیل داده های بخش کمی به وسیله نرم افزار اسمارت پی ال اس انجام شد.یافته ها: تجزیه وتحلیل مصاحبه ها با روش تحلیل تم نشان داد الگوی پدیده شجاعت برند در صنعت مد شامل پنج مولفه «ویژگی های مرتبط با برند»، «اقدامات اجتماعی برند»، «ویژگی های مرتبط با تبلیغات»، «اقدامات مرتبط با رقبا» و « اقدامات مرتبط با مشتریان» است. نتیجه گیری: نتایج حاصل از مدلسازی معادلات ساختاری نشان داد الگو از برازش خوبی برخوردار است و مولفه ها و شاخص های مدل، به خوبی توانسته اند تبیین معنی داری از پدیده شجاعت برند در صنعت مد داشته باشند.
شناسایی عناصر سازنده بلوغ دیجیتال برای ترسیم استراتژی صنعت 0/4: با ابزارهای فراداده توصیفی و متن کاوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: مدل بلوغ دیجیتالی به عنوان یک عامل موفقیت حیاتی، سازمان ها را قادر می سازد تا وضعیت فعلی خود را ارزیابی کرده و نقشه های راه را مطابق با اهداف خود ایجاد کنند. مدل بلوغ برای شرکت هایی که قصد دارند به صنعت 0/4 تبدیل شوند و به دنبال ارزیابی فرآیندها، محصولات و سازمان های خود هستند، مناسب است.روش: این مطالعه از نظر هدف کاربردی است و نخست با بهره گیری از رویکرد PRISMA (متاآنالیز) و ابزار تجزیه و تحلیل کتاب سنجی و متن کاوی و با استفاده از نرم افزارهای Harzing’s Publish or Perishv8 در بازه زمانی سال های 2010 تا 2023 بر روی 1211 مقاله به بررسی ادبیات سیستماتیک جامع و به روز می پردازد و سپس با کمک ابزار Voyant عناصر سازنده بلوغ دیجیتال را خوشه بندی می کند.یافته ها: در پژوهش حاضر 191 پیکره آماری مورد بررسی قرار گرفت؛ سپس با رویکرد متن کاوی 10 خوشه اصلی استراتژی دیجیتال، فرآیندهای دیجیتال، ارزش دیجیتال، مشتری دیجیتال، فناوری دیجیتال و داده، حاکمیت دیجیتال، افراد و مدیر دیجیتال، محصول و خدمات دیجیتال و تحول دیجیتال شناسایی شد.نتیجه گیری: سازمان ها نیازمند ایجاد یک نقشه راه دقیق هستند تا بتوانند بقای خود را تضمین کنند، از اینرو مدل بلوغ دیجیتال یک عامل موفقیت حیاتی است؛ زیرا به سازمان ها امکان ارزیابی وضعیت فعلی شان را می دهد.
مفهوم پردازی چالش های بازاریابی سبز در کسب و کارهای کوچک و متوسط(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: علی رغم مهم بودن موضوع چالش های بازاریابی سبز در کسب وکارهای کوچک و متوسط، کمتر پژوهشی به جمع بندی و تحلیل مطالب پراکنده مطرح شده این حوزه پرداخته است. هدف این پژوهش، واکاوی چالش های بازاریابی سبز در کسب و کارهای کوچک و متوسط است.روش: مقاله پیش رو با رویکردی کیفی و با استفاده از روش فراترکیب، الگوی هفت مرحله ای سندلوسکی و باروسو به بررسی این موضوع می پردازد که برای توسعه بازاریابی سبز چه چالش هایی وجود دارد و راهکارهای مواجه با آن کدامند. بر این اساس مقالات منتشر شده در پایگاه های معتبر علمی داخلی و خارجی تا سال 1402 شناسایی و پیمایش شده سپس بر اساس منطق کدگذاری باز و کدگذاری بر اساس سازه های جامعه شناختی دسته بندی و مقوله بندی شدند.یافته ها: یافته های این مطالعه منتج به شناسایی 68 مفهوم شد که در 12 مقوله دسته بندی شدند. در نهایت، نتایج حاصل از تحلیل در قالب مدل تحلیلی ارائه گردید.نتیجه گیری: چالش های بازاریابی سبز در بنگاه های کوچک و متوسط متأثر از ماهیت فعالیت و فضای فعالیت در سه سطح: چالش های سطح بنگاه ( پارادایمی- اطلاعاتی- ارتباطی- استانداردسازی- نوآوری – بازاریابی- عملکردی) چالش های صنعت/بازار (صنعت و تعادل بازار) و چالش های کلان محیطی (زیست محیطی- قانونی-مصرف کنندگان) قابل تقسیم بندی هستند که در سطحی از اثرگذاری مستقل یا در هم تنیده به ایفای نقش می پردازند. بر اساس یافته ها بهبود وضعیت بازاریابی سبز در کسب وکارهای کوچک و متوسط منوط به همکاری و هماهنگی هر سه سطح بنگاه، صنعت/بازار و متغیرهای کلان محیطی است.
تأثیر رفتارهای تعاملی کارکنان خط مقدم بر ارزش درک شده خدمات و وفاداری مشتری: نقش واسطه ای رفتارهای مشارکتی و شهروندی مشتری (مورد مطالعه بیمارستان های شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر رفتارهای تعاملی کارکنان خط مقدم بر ارزش درک شده خدمات و وفاداری مشتری با نقش واسطه ای رفتارهای مشارکتی و شهروندی مشتری در بیمارستان های شهر تبریز است. مطالعه حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی - پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش، بیماران بیمارستان های شهر تبریز می باشد که به علت نامحدود بودن جامعه آماری، حجم نمونه ۳۸۴ نفر با استفاده از فرمول کوکران انتخاب شد. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه است که به صورت حضوری توزیع شده است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از مدل سازی معادلات ساختاری و تحلیل عاملی تأییدی، و همچنین از نرم افزارهای SPSS و LISREL استفاده شده است.یافته ها: نتایج پژوهش نشان می دهد که رفتارهای تعاملی کارکنان خط مقدم بر ارزش درک شده خدمات، رفتارهای مشارکتی و شهروندی مشتریان تأثیر مثبت و معنادار دارند. از طرفی رفتارهای مشارکتی و شهروندی مشتریان بر ارزش درک شده خدمات تأثیر مثبت و معنادار دارند. همین طور ارزش درک شده خدمات بر وفاداری مشتریان تأثیر مثبت و معنادار دارد. در نهایت، رفتارهای مشارکتی و شهروندی مشتریان نیز در ارتباط بین رفتارهای تعاملی کارکنان خط مقدم و ارزش درک شده خدمات، نقش میانجی مثبت دارند.نتیجه گیری: بدین ترتیب، نتیجه پژوهش این است که وجود رفتارهای تعاملی کارکنان خط مقدم و هم آفرینی ارزش (رفتارهای مشارکتی و شهروندی مشتریان) می توانند موجب بهبود ارزش درک شده خدمات مراکز درمانی گردیده و در نتیجه وفاداری مشتریان را نسبت به این مراکز افزایش دهند.
ارائه مدل شبکه ارزش انرژی های تجدیدپذیر برای بخش مصرفی صنعت به روش مفهوم سازی داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پدیده هم آفرینی ارزش در قالب شبکه ارزش، به عنوان یکی از رویکردهای نوین موفقیت در حوزه های مدیریت کسب وکارها مطرح است. هدف از این پژوهش ارائه مدلی است که ابعاد مختلف شبکه ارزش انرژی های تجدیدپذیر را در بخش مصرفی صنعت، تعیین کند. روش شناسی: پژوهش حاضر از نوع کیفی از نظر ماهیت اکتشافی و به روش مفهوم سازی داده بنیان انجام شده است. برای گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته و عمیق با 24 نفر از خبرگان و فعالان در حوزه صنایع و انرژی های تجدیدپذیر، استفاده شده و به صورت هدفمند قضاوتی به روش غیر احتمالی گلوله برفی انتخاب شده اند. یافته ها: داده های کیفی بر اساس روش کدگذاری مفهوم سازی داده بنیان اشتراوس و کوربین(1998)، جمع آوری شد،برای ارزیابی اعتبار این پژوهش، تکنیک اعتبار سنجی گوبا و لینکلن(1994) و برای سنجیدن پایایی تحقیق نیز، از ارزیابی توافق درون موضوعی دو کدگذار استفاده شد.در مجموع 171 شاخص و 24 مقوله در 6 بعد برای مدل به دست آمد. نتیجه گیری: شرایط علی شبکه ارزش انرژی های تجدیدپذیر، مسوولیت اجتماعی، مزیت رقابتی در نگاه کلان، ناترازی انرژی و حمایت از پروژه های شبکه ارزش است. شرایط زمینه ای، شرایط سیاسی، اقتصادی و فرهنگی است. شرایط مداخله گر، اسناد بالا دستی، توانمندی و شایستگی مدیران و پیامدها، توسعه پایدار، توسعه اقتصادی، امنیت ملی، پدافند غیر عامل، گسترش صادرات، کیفیت زندگی، جایگاه بین المللی، توسعه فناوری، رفاه اجتماعی و توسعه محصول، بازار است. راهبردها، مدیریت مبتنی بر ارزش، مدیریت انرژی، قیمت گذاری و استانداردسازی می باشد.
بررسی تاثیر اصالت برند بر خودانگاره مشتری با نقش میانجی قدرت اجتماعی برند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: در صنعت پوشاک بسیاری از مشتریان به خاطر اهمیت وجود خودانگاره خاص، به دنبال برندها و محصولات با اصالت هستند، لذا مسئله اصالت برند و قدرت اجتماعی آن از موضوعات مهم در انتخاب بک برند می باشد. از این رو پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر اصالت برند بر خودانگاره مشتریان برندهای داخلی با تبیین نقش میانجی قدرت اجتماعی برند، پرداخته است.روش: این پژوهش به لحاظ روش، توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش، صنایع پوشاک استان لرستان می باشد که با توجه به خروجی نرم افزار G- Power تعداد 122 نفر از دانشجویان دانشگاه لرستان که از مشتریان و مصرف کندگان برند زاگرس پوش و منسوجات بروجرد هستند، به عنوان حجم نمونه و با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات در این تحقیق شامل سه پرسش نامه اصالت برند، خودپنداره مشتری و قدرت اجتماعی برند می باشد. یافته ها: برای تحلیل فرضیه ها از مدلسازی معادلات ساختاری و نرم افزار PLS استفاده شد. یافته های تحقیق نشان می دهد که اصالت برند تأثیر مثبت و معناداری بر خودانگاره مشتری دارد. همچنین؛ قدرت اجتماعی برند تأثیر مثبت و معنادار بر خودانگاره مشتری دارد. نتایج: به عنوان یک نتیجه کلی باید افزود که محصولاتی که از نظر خودانگاره مشتریان با ویژگی های برندهای اصیل، تجانس داشته باشند، به سبب وجود قدرت اجتماعی برند، احتمال بالاتری وجود دارد که برای استفاده از جانب جامعه مشتریان هدف، انتخاب شوند.