مقالات
حوزه های تخصصی:
تشکیل اتحادهای راهبردی یکی از مهم ترین راهبردهای بنگاه ها در صنعت نفت و صنایع وابسته آن است. از این رو ارزیابی عملکرد آن ها نیز یکی از مهم ترین عرصه های مطالعاتی به شمار می رود. به همین منظور در این پژوهش الگوی عملکرد اتحادهای راهبردی ارائه شده است. 113 پرسشنامه در میان بنگاه های مشارکت کننده در اتحادهای راهبردی صنعت نفت، گاز و پتروشیمی توزیع شد که 73 پرسشنامه قابل استفاده برگشت داده شد. پایایی متغیرهای مکنون همگی در بازه قابل قبول قرار دارد. برای آزمون الگو نیز از روش کمترین مربعات جزیی و نرم افزار Smart PLS-Graph نسخه 0/2 استفاده شد. نتایج نشان داد که تجربه اتحاد بر دو بعد قابلیت اتحاد یعنی قابلیت مدیریت اتحاد و سازوکارهای اتحاد و عملکرد اثر مثبتی دارد. همچنین تأثیر قابلیت مدیریت اتحاد بر قابلیت های عملیاتی و اثر مزیت رقابتی بر عملکرد نیز تأیید شد. تفکیک آثار نشان داد که تجربه اتحاد تأثیر بسزایی در عملکرد اتحادها دارد.
تأثیر مدیریت کیفیت جامع بر عملکرد بانک ها: نقش میانجی بازارگرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از آنجا که سازمان های ارائه دهنده خدمات مالی و به ویژه بانک ها در محیطی با محصولات غیرمتمایز فعالیت می کنند، کیفیت خدمات در آن ها به عنوان اولین سلاح رقابتی شناخته می شود. هدف این پژوهش، ارزیابی تأثیر عملیات مدیریت کیفیت جامع بر عملکرد بانک ها با استفاده از نقش میانجی بازارگرایی در رابطه بین مدیریت کیفیت جامع و عملکرد می باشد. به این منظور، چهار فرضیه تدوین گردید. برای گردآوری اطلاعات لازم جهت آزمون فرضیه ها، از پرسشنامه ای استاندارد حاوی 42 سؤال در 13 بعد استفاده شد و بین 291 نفر از مدیران و کارمندان 11 بانک تجاری در استان گیلان، به عنوان جامعه آماری پژوهش توزیع گردید. ابتدا با استفاده از روش تحلیل عاملی اکتشافی، عامل های مربوط به سه متغیر اصلی پژوهش در جامعه آماری شناسایی و سپس با استفاده از الگوی معادلات ساختاری، به ارزیابی فرضیه های پژوهش در محیط نرم افزار لیزرل پرداخته شد. تحلیل ها، حاکی از آن بود که نتایج به دست آمده همانند پژوهش های گذشته در خصوص اثرگذاری مثبت دو رویکرد مدیریت کیفیت فراگیر و بازارمحوری بر عملکرد بوده و آشکار گردید که بازارمحوری می تواند در اثرگذاری مدیریت کیفیت فراگیر بر عملکرد نقش واسطه را ایفا کند.
تبیین همسویی کنترل راهبردی و عناصر مدیریت پروژه و تأثیر آن بر عملکرد پروژه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
معمولاً مشکلات اجرای راهبرد، ناشی از ضعف نظام های کنترلی است. برای این منظور نظام کنترلی با عنوان کنترل راهبردی پیشنهاد شده است. طبق مکتب تئوری اقتضایی و تناسب راهبردی، کنترل راهبردی در صورتی که همسو با عناصر سازمان و در اینجا مدیریت پروژه شود، عملکرد بالاتری رقم خواهد زد. این مقاله سعی دارد با بهره گیری از الگوی نقاط مرجع راهبردی، الگوی همسویی مطلوب بین عناصر مدیریت پروژه نظیر راهبرد، ساختار و فرهنگ با کنترل راهبردی را ارائه کرده و تأثیر آن بر عملکرد را بررسی کند. جامعه آماری پژوهش شامل 32 پروژه احداث واحدهای فرآیندی پتروشیمی است. برای گردآوری داده از پرسشنامه استفاده شده است. یافته های پژوهش حکایت از آن دارد که همسویی کنترل راهبردی، راهبرد، ساختار، فرهنگ پروژه در حد زیادی بر افزایش عملکرد پروژه تأثیرگذار است.
تدوین الگوی مدیریت ارتباط با دانشجو در دانشگاه های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در حال حاضر در بیشتر دانشگاه ها مشکلات زیادی در رابطه با فرایندهای مدیریت ارتباط با دانشجو به چشم می خورد و دانشجویان، اساتید و پرسنل دانشگاه در طول چرخه عمر کاری خود با آن مشکلات روبرو هستند. همواره در دانشگاه ها به این مشکلات اشاره شده و بودجه های کلانی جهت خرید، توسعه و یا بهبود این سیستم ها هزینه گردیده است ولی متأسفانه بسیاری از مشکلات یا برطرف نشده اند و یا صرفاً مقداری از شدت آن ها کاسته شده است. بدین منظور پژوهشی صورت پذیرفت تا الگویی جهت مدیریت ارتباط با دانشجویان ارائه داده و این مسئله را بررسی و مرتفع نماید. در این پژوهش از روش کیفی نظریه مبتنی بر داده ها استفاده شده و جهت توسعه الگو با خبرگان مصاحبه صورت پذیرفته است. کدگذاری باز، محوری و گزینشی و رسیدن به کفایت بلوغ یافتگی داده ها و یافته ها از طریق نمونه گیری نظری مراحل توسعه این الگو را تشکیل می دهند. این مقاله بعد از معرفی اجمالی از پیشینه پژوهش، روش پژوهش و مراحل کدگذاری را شرح داده و در انتها ضمن جمع بندی و معرفی ذی نفعان و استفاده کنندگان از این الگو، جهت ادامه و توسعه این پژوهش پیشنهاداتی را ارائه می دهد.
الگوسازی مسیری ساختاری رابطه قابلیت های پویا و پویایی محیطی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طی سال های اخیر یافتن راهی برای مواجه با محیط های پر تغییر و حفظ بقای سازمان به چالش مهمی در میان محققان حوزه مدیریت بدل شده است. در این میان رویکرد قابلیت های پویا از اهمیت ویژه ای برخوردار شده است. بررسی متون موجود در این حوزه نشان می دهد یکی از الزامات پژوهشی، بررسی اثرات پویایی محیطی بر قابلیت های پویا است. لذا در این مقاله رابطه قابلیت های پویا و پویایی محیطی مورد بررسی قرار خواهد گرفت. بدین منظور الگویی متشکل از سازه قابلیت های پویا (شامل قابلیت درک، قابلیت استفاده از فرصت ها و قابلیت شکل دهی مجدد منابع) و پویایی محیطی (شامل پویایی فنی و پویایی بازار) طراحی شد. داده های پژوهش از طریق پرسشنامه و بر مبنای پاسخ های مدیران عالی شرکت های تولیدی فعال در بورس اوراق بهادار تهران جمع آوری شد. نتیجه بررسی های انجام شده با استفاده از روش کمترین مربعات جزیی و نرم افزار SmartPLS نشان داد رابطه بین پویایی محیطی و قابلیت های پویا به عنوان سازه های سطح بالاتر معنادار است. همچنین پویایی فنی بر قابلیت درک، قابلیت استفاده از فرصت ها و قابلیت شکل دهی مجدد منابع، همچنین پویایی بازار بر قابلیت درک و قابلیت استفاده از فرصت ها تأثیر مثبت دارد.
ارتباط توزیع قدرت میان واحدهای بازاریابی و فروش با عملکرد تجاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی رابطه بین چگونگی توزیع قدرت تصمیم گیری میان واحدهای بازاریابی و فروش با عملکرد تجاری شرکت مهم ترین هدف این پژوهش است که با توزیع پرسشنامه در میان مدیران بازاریابی و فروش 62 شرکت تولیدکننده در صنایع مواد غذایی، دارویی و شیمیایی پذیرفته شده در سازمان بورس اوراق بهادار انجام گردیده است. یافته های پژوهش نشان داد که بین متغیر چگونگی توزیع قدرت تصمیم گیری میان واحد های بازاریابی و فروش با متغیرهای همکاری و تعامل میان واحدهای بازاریابی و فروش، فرهنگ مشتری مداری، ایجاد ارزش برای مشتریان و نهایتاً عملکرد تجاری شرکت ها رابطه مثبت معنی داری وجود دارد. از سوی دیگر بین متغیر چگونگی توزیع قدرت تصمیم گیری میان واحدهای بازاریابی و فروش با وضوح نقش های عملیاتی بازاریابی و فروش رابطه ی منفی و معنی داری وجود دارد. نتایج این پژوهش، همچنین نشان داد که بین ایجاد ارزش برای مشتریان با عملکرد تجاری شرکت رابطه ی مثبت معنی داری وجود دارد.
ارتباط مدیریت کارآفرینانه، بازارگرایی و عملکرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی بازارگرایی بر ارتباط بین مدیریت کارآفرینانه و عملکرد سازمانی انجام شده است. بدین منظور پرسشنامه ای برای سنجش این متغیرها طراحی شد و پس از اطمینان از روایی و پایایی ابزار اندازه گیری توسط تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی، در میان نمونه ای متشکل از 292 نفر از مدیران شرکت های صنایع شیمیایی توزیع شد. روش پژوهش حاضر، توصیفی پیمایشی از نوع همبستگی است. نتایج حاصل از الگوی این پژوهش نشان داد که مدیریت کارآفرینانه به طور مستقیم، با عملکرد سازمانی ارتباط مثبت و معناداری دارد. همچنین نتایج نشان داد اگر مدیریت کارآفرینانه با بازارگرایی همراه باشد تأثیر آن بر عملکرد بیشتر و پایدارتر خواهد بود؛ بنابراین تأثیر غیرمستقیم مدیریت کارآفرینانه بر عملکرد سازمانی از تأثیر مستقیم آن بیشتر است. همچنین شرکت هایی با درجه کارآفرینی و بازارگرایی بالا از سبک مدیریت کارآفرینانه استفاده می نمایند درحالی که شرکت هایی که درجه کارآفرینی و بازارگرایی پایینی دارند از سبک مدیریت اداری و محافظه کارانه استفاده می نمایند.
تأثیر مسئولیت اجتماعی بشردوستانه بر وفاداری با میانجی گری ارزش ویژه برند و شهرت شرکت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه، شرکت های صنعتی با توجه به بحران ها و پیچیدگی های بازار، به دنبال کسب توسعه پایدار هستند. در همین راستا، بسیاری از پژوهشگران مسئولیت اجتماعی و توسعه پایدار را هم راستا و موازی با هم دانسته و مسئولیت اجتماعی به عنوان لازمه ی برندسازی پایدار و سازگار معرفی شده است. لذا، این پژوهش، اثر مسئولیت اجتماعی بشردوستانه بر وفاداری خریداران صنعتی با میانجی گری شهرت و ارزش ویژه برند را در شرکت های مواد غذایی فعال در شهرک های صنعتی تهران، بررسی می نماید؛ که از طریق نمونه گیری غیراحتمالی آسان داده ها (مدیران خرید 92 شرکت) جمع آوری شده اند. در این پژوهش، از روش حداقل مربعات جزئی به کمک نرم افزار Smart-Pls 2 استفاده. نتایج نشان می دهند، مسئولیت اجتماعی بشردوستانه شرکت با شهرت شرکت (731/0= β، 456/14t=) و ارزش ویژه برند (548/0=β، 536/5t=) اثر معنادار دارد، همچنین، شهرت شرکت بر ارزش ویژه برند (33/0= β، 189/3= t) و وفاداری (364/0=β، 496/2t=) اثر معنادار دارد؛ و ارزش ویژه برند به وفاداری (464/0=β، 572/3t=) اثر معنادار دارد. همچنین، با تعیین اثر کل، مسئولیت اجتماعی بیش ترین اثر (632/0) و ارزش ویژه برند شرکتی کمترین اثر (464/0) را بر وفاداری دارند.
عوامل موثر بر نگرش تعمیم برند و تاثیر تبلیغات بر رفتار مصرف کننده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعه محصول یکی از راهبردهای بازاریابی مورد توجه مدیران برای پاسخگویی به تغییر در نیازها، خواسته ها و ترجیحات مشتریان در بازارها است. یکی از دغدغه های اصلی مدیریت در این زمینه تعمیم برند موجود برای محصول جدید است. این پژوهش با هدف بررسی عوامل موثر بر نگرش تعمیم برند و تاثیر نگرش تعمیم برند و تبلیغات بر رفتار مصرف کننده انجام شده است. در این پژوهش، ابتدا تاثیر عوامل موثر بر نگرش تعمیم برند و سپس تاثیر نگرش تعمیم برند بر تصویر نهایی برند و قصد خرید مورد بررسی قرار گرفته است. همچنین در این پژوهش تاثیر متغیر تبلیغات به عنوان متغیر تعدیل گر بر رابطه ی بین نگرش تعمیم برند و تصویر نهایی برند مورد بررسی قرار گرفته است که در پژوهش های پیشین تاثیر تبلیغات بر این رابطه بررسی نشده است. گردآوری داده ها از طریق دو پیش آزمون و با استفاده از یک پرسشنامه صورت پذیرفت. داده های 497 دانشجوی دانشگاه شهید چمران اهواز با استفاده از الگوی معادلات ساختاری و نرم افزار LISREL تجزیه و تحلیل شد و نتایج نشان داد تناسب تصویر برند بیشترین تاثیر را بر نگرش تعمیم برند داشت. همچنین تبلیغات مبتنی بر برند تاثیر قوی تری در مقایسه با تبلیغ مبتنی بر محصول بر نگرش تعمیم برند دارد.
تأثیر طراحی بسته بندی بر انتخاب مصرف کنندگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بسیاری از محصولاتی که به بازار عرضه می شوند، باید دارای بسته بندی باشند. برخی از اندیشمندان بازاریابی، بسته بندی را بعد از محصول، قیمت، مکان و ترویج فروش، پنجمین رکن آمیخته بازاریابی (P) می دانند. بسته بندی به معنای طراحی و تولید یک ظرف یا پوشش برای محصول می باشد. بسته بندی در حقیقت باید محصول را شرح دهد و با ظاهر خود، خریدار را نسبت به قابل اعتماد بودن محصول متقاعد کند. به دلیل اهمیت این موضوع، در این پژوهش پژوهشگر به بررسی تأثیر طراحی بسته بندی بر انتخاب مصرف کنندگان در صنعت بسته بندی دستمال کاغذی پرداخته است. داده های مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه و فرم مشاهده از 400 نفر از افراد نمونه آماری در سطح استان مازندران جمع آوری شده و به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، از نرم افزار آماری Spss استفاده شده است. نتایج پژوهش حاکی از تأثیر مثبت متغیرهای رنگ، شکل و تصاویر موجود بر روی بسته دستمال- کاغذی بر انتخاب مصرف کنندگان است. همچنین با توجه به مقدار عددی آماره کای دو مشخص گردید که مؤلفه های مربوط به جنسیت و سن پاسخگویان بر انتخاب رنگ بسته بندی مورد نظرشان مؤثر بوده است.