مقالات
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین گام های آینده نگاری، شناسایی و تحلیل روندهای مؤثر بر آن است که در این مقاله به طور موردی، بهای نفت خام موردمطالعه قرار گرفته است. بر این اساس هدف اصلی پژوهش حاضر، شناسایی کلان روندهای مؤثر بر آینده ی بهای نفت خام در افق 1410 ش. است. بنابراین پس از انجام مطالعات کتابخانه ای و بررسی اسناد و منابع معتبر و مصاحبه با خبرگان، فهرستی از روندهای کلیدی مؤثر بر آینده بهای نفت خام به دست آمد و با استفاده از روش دلفی، کلان روندها از 68 مورد به 40 مورد تقلیل یافتند. سپس با بهره گیری از روش تحلیل ساختاری، ماتریس تأثیر متقابل طراحی شد و با تشکیل پانلی شامل 11 نفر از خبرگان و اجماع نظرات آنان درباره تأثیرگذاری عوامل بر یکدیگر، داده ها وارد ماتریس شد. با تحلیل داده های برآمده از ماتریس با نرم افزار میک مک، میزان تأثیرگذاری و تأثیرپذیری هرکدام از عوامل ارزیابی شده است؛ بر این اساس، روندهای راهبردی مؤثر شناخته شدند و مشخص شد که روندهایی نظیر سیاست ایالات متحده، دیپلماسی انرژی روسیه، رشد چین و هند، شکنندگی خاورمیانه و شمال آفریقا، همبستگی و انسجام اتحادیه اروپایی، عرضه و تقاضای جهانی نفت، بیشترین تأثیرگذاری را بر آینده بهای نفت خام دارند.
تعیین ابعاد و مؤلفه های برون سپاری در توسعه محصولات با فناوری بالا (مورد مطالعه: پروژه های سازمان صنایع هوایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به وجود ماژول های متنوع و متعدد در توسعه محصولات با فناوری بالا و با عنایت به عدم کفایت توان سازمان ها در تأمین نیازهای سخت افزاری، دانشی و مالی پروژه های توسعه این محصولات، استفاده از منابع برتر سازمان های همکار در قالب برون سپاری راهبردی، ضروری است. از سویی حفظ محرمانگی و اطلاعات اساسی سازمان هم در این همکاری الزامی می نماید. بنابراین در این مقاله با انتخاب پروژه های توسعه محصولات با فناوری بالا در سازمان صنایع هوایی به عنوان مورد مطالعه در قلمرو زمانی بهمن ماه تا پایان سال 1396 شمسی و استفاده از روش دلفی فازی، شاخص های مرتبط با برون سپاری این پروژه ها شناسایی شدند. در ادامه و با نظرسنجی از خبرگان و با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزار لیزرل، ابعاد مربوطه شامل شایستگی سازمان (دربرگیرنده مؤلفه های منابع، راهبرد ارتباطی، فناوری نرم و یکپارچه سازی)، نیازمندی (شامل مؤلفه های عدم اطمینان، سخت افزاری، زمان و کیفیت) و ویژگی پروژه (شامل مؤلفه های فنی و محرمانگی) تشکیل شده و در بستر مدل مفهومی تأییدی قرار گرفتند. نتیجه فرضیه های مدل نشان داد که ویژگی های این پروژه ها، تعیین کننده ی نیازمندی های سازمان هستند و نیازمندی ها هم شایستگی های لازم برای توسعه محصولات را تبیین می کنند، اما رابطه مستقیم و معناداری بین ویژگی پروژه ها با شایستگی وجود ندارد. نتایج پژوهش می توانند مدیران سازمان های مرتبط با توسعه این گونه محصولات را در انتخاب پروژه های مناسب برای برون سپاری و ایجاد شایستگی در سازمان برای همکاری بلندمدت با تأمین کنندگان یاری رسانند. این مدیران همچنین می توانند در انتخاب تأمین کنندگانی که پاسخ گوی نیازمندی های سازمان باشند؛ از نتایج این تحقیق بهره ببرند.
سنجش جونوآوری؛ رویکردی بر ارزیابی تحقق نوآوری سازمانی (مطالعه در سازمان دفاعی با محصولات و سیستم های پیچیده)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه مدیران موفق با اعمال نوآوری در سازمان ها، به دنبال پایدارسازی کسب وکار جهت تأمین نیازها و خواسته های حال و آینده ذینفعان خود می باشند؛ در این راستا جو نوآوری یکی از مقوله های مهم سازمانی است؛ که شناخت و تقویت ابعاد آن منجر به کاهش زمان تحقق نوآوری و بهبود عملکرد سازمان می گردد. بر این اساس، تحقیق پیش رو که برای اولین بار در قلمرو سازمان صنایع هوافضا انجام شده است؛ با مدنظر قرار دادن مسئله «طولانی شدن و افزایش هزینه تحقق نوآوری در سازمان جهت تولید محصولات نوآورانه با قیمت مناسب و کیفیت مطلوب»، به دنبال پاسخ گویی به این که: وضعیت واقعی جو نوآوری سازمان مذکور چیست؟ و ابعاد جو نوآوری تسهیل کننده تولید محصولات نوآورانه سازمان مربوطه کدم اند؟ بوده است. در این راستا با مدنظر قراردادن: استراتژی پیمایشی، استفاده از روش تحقیق ارزیابی مبتنی بر پرسشنامه جونوآوری و رویکرد نمونه گیری هدفمند با تمرکز بر 44 نفر از مدیران و کارشناسان ارشد خبره واحد طرح و برنامه و واحد پژوهش و نوآوری در سطح ستاد سازمان مذکور و ستاد گروه های تابعه، به سنجش جونوآوری پرداخته شد؛ که ماحصل آن منجر به شناسایی وضعیت موجود جونوآوری سازمان به میزان 59.9% و تبیین 24 زمینه بهبود گردیده است؛ که بیشترین آن ها مربوط به ابعاد «ریسک پذیری، تحمل اشتباهات و پذیرش شکست»، «پشتیبانی از نوآوری» و «اعتماد، شفافیت و صداقت» است.
گونه شناسی ذهنیت خط مشی گذاران علم و فناوری در خصوص خودکفایی؛ پژوهشی مبتنی بر روش شناسی کیو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توجه بر توان داخلی برای کسب علوم و فناوری ها همراه با پیدا کردن جایگاهی در نظام اقتصاد جهانی و دست یافتن به اقتصاد رقابتی، بدون ایجاد خدشه در هویت ملی، اصلی است که با عنوان خط مشی خودکفایی در اسناد بالادستی کشور نمود پیدا کرده است اما در مقام عمل با تفسیرهای گوناگون در عرصه ی علم و فناوری مواجه شده است و بالتبع بروندادهای مختلفی را درصحنه ی عمل به خود دیده و تشتت نظری و عملی را موجب شده است. دراین پژوهش تلاش شده است تا با بهره گیری از روش کیو، ذهنیت های مختلف نسبت به خط مشی خودکفایی در عرصه علم و فناوری شناسایی شده و با شناخت یکی از مهم ترین عوامل تشتت آرا در این عرصه، راه برای خط مشی گذاری مناسب مهیا شود. نتایج این پژوهش نشان می دهد که چهار گونه ذهنیت در مواجهه با خط مشی خودکفایی میان خط مشی گذاران علم و فناوری مطرح است؛ «فریادگران استقلال»، «هواخواهان توسعه»، «تنظیم گران وابستگی» و «فروماندگان» که هر یک از منظر خود این خط مشی را تفسیر و تعبیر می کنند. بر اساس نتایج به دست آمده، سه ذهنیت از چهار ذهنیت به معناداری خودکفایی در عرصه ی علم و فناوری در سطوح مختلف و همراه با شدت و ضعف معتقد هستند که این مهم می تواند مبنای تجویز چگونگی گفتگوها و تبادل نظر بین ذی نفعان مختلف خط مشی علم وفناوری و همگرایی بیشتر آن ها در امر خودکفایی قرار گیرد.
ارائه روش بهبودیافته خاکستری جهت ارزیابی قابلیت ارتجاعی شبکه تأمین سبز دفاعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
لزوم ارزیابی و توجه به شبکه همکاران دفاعی به عنوان یکی از اهداف راهبردی دکترین دفاعی کشور به ویژه در ابعاد فنی، کمی، کیفی و رشد و توسعه فنّاوری های دفاعی در سال های اخیر به واسطه سیاست های انقباضی دولت به منظور مدیریت بهینه منابع و هزینه ها و کاهش بهای تمام شده محصولات از اهمیت بالایی برخوردار شده است. استفاده از مفهوم قابلیت ارتجاعی به عنوان یکی از مفاهیم جدید در مدیریت زنجیره تأمین و ارزیابی قابلیت ها و عملکرد تأمین کنندگان و از سویی فشار و درخواست مشتریان، جامعه و مبادی بالادستی در خصوص رعایت مسائل زیست محیطی باعث شده است سازمان ها به بررسی اقدامات لازم جهت به کارگیری مدیریت زنجیره ی تأمین سبز، به منظور بهبود عملکرد زیست محیطی و اقتصادی بپردازند. موضوع انتخاب و ارزیابی تأمین کنندگان در شبکه تأمین دفاعی، اولاً مستلزم شناسایی معیارها و شاخص ها و نیز طراحی مدل مناسبی است که قابلیت ارتجاعی شبکه تأمین سبز را همزمان با معیارها و قابلیت های فنی و مدیریتی تأمین کنندگان در نظر بگیرد و ثانیاً نیازمند به کارگیری ابزار مناسبی برای این تصمیم گیری است. پیش ازاین، روش هایی مانند نظریه فازی و نظریه سیستم های خاکستری برای مواجهه با عدم قطعیت معیارها، ایجاد شده و مورداستفاده قرار گرفته است. مدل ارزیابی پیشنهادشده در این پژوهش، جهت ارزیابی شبکه تأمین یکی از صنایع دفاعی کشور ارائه و پیاده سازی شده است که هدف از آن، به کارگیری توأمان معیار های کمّی و کیفی، امکان بی بعدسازی معیار های مبتنی بر هدف در کنار معیارهایی از نوع سود و هزینه، استفاده از نظرات خبرگان در تخصیص اوزان به معیارها و شاخص ها با استفاده از اعداد خاکستری، توسعه و بهبود روش تحلیل رابطه ای خاکستری و معماری مجدد شبکه تأمین است.
ارائه چارچوب توصیف گذار حوزه های فنّاورانه بر اساس رویکرد تحلیل چندسطحی: (مطالعه موردی: گذار انرژی های بادی و خورشیدی در ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با افزایش نیاز جوامع امروزی به ویژه جوامع درحال توسعه نظیر ایران به حامل های انرژی و با توجه به پایان پذیری سوخت های فسیلی و همچنین تأثیرات زیست محیطی این نوع سوخت ها، ضرورت کشف و استفاده از منابع انرژی جدید بیش ازپیش اهمیت یافته است. انرژی های نو و تجدیدپذیر به عنوان منابع انرژی تمام نشدنی، رایگان، دوستدار محیط زیست و قابل دسترس در اغلب نقاط، می توانند مکمل مناسبی برای سوخت های فسیلی باشند. در کشور ایران نیز با توجه به دلایل بیان شده، تمرکز بر این حوزه فنّاورانه بیشتر شده است. در این راستا، هدف از این مقاله توصیف فرآیند گذار انرژی های تجدیدپذیر در ایران است تا بتوان به این سؤال پاسخ داد که آیا گذار در انرژی های تجدیدپذیر در ایران در حال وقوع است یا خیر؟ درواقع در این مقاله، روند توسعه انرژی های تجدیدپذیر در ایران با تکیه بر مطالعات گذار، براساس سطوح آشیانه، رژیم و دورنما توصیف شده است. ابتدا رویدادهای مهم در این حوزه از شروع تا به امروز در سه سطح آشیانه، رژیم و دورنما تشریح شده است و درنهایت، مراحل گذار انرژی های تجدیدپذیر در ایران در چهار مرحله با ترکیب رویکرد چندسطحی و چندمرحله ای توصیف شده است. بر اساس نتایج به دست آمده از این مطالعه مشخص می شود که اولاً ایران هم اکنون در ابتدای شروع فرآیند گذار و در مرحله اوج گیری است. همچنین در کشورهای درحال توسعه بهتر است دسترسی به آشیانه های بالغ به جای وجود آشیانه های بالغ در این کشورها مدنظر قرار گیرد تا بتوان تحلیل دقیق تری از گذار در این گونه کشورها ارائه کرد. ضمن اینکه جدای از عوامل فشار محیط کلان و دسترسی به آشیانه های بالغ دیگر کشورهای توسعه یافته، جایگزینی سیاست های معطوف به بازار به جای سیاست های تحریک طرف عرضه بدون توجه به بازارسازی، در مراحل اخیر گذار، یکی از عوامل اثرگذار بر تسریع روند شروع گذار در این نوع از فناوری ها در ایران بوده است.