بهبود مدیریت

بهبود مدیریت

بهبود مدیریت سال سیزدهم پاییز 1398 شماره 3 (پیاپی 45) (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

ترسیم نقشه راه فناوری با بهره گیری از رویکرد توسعه و تحلیل گزینه های راهبردی: شرکت مزارع نوین ایرانیان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نقشه راه فنّاوری مدلسازی مشارکتی رویکرد ساخت دهی مسأله Soda

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۴۲ تعداد دانلود : ۷۷۲
توسعه نقشه راه فناوری از جمله ابزارهای نوین مدیریتی است که با رویکردی آینده نگر به فناوری، نقش مهمی در تصمیم گیری مدیران ایفا می کند، درحالیکه باتوجه به ماهیت موضوع و دیدگاه های متعدد متخصصان، ترسیم نقشه راه فناوری از نوع مسائل آشفته بوده و نیازمند ساخت دهی است. امروز تغییرات فضای کسب و کار و آشفتگی مسائل مرتبط، سازمان ها را ناگزیر به استفاده از رویکردهای ساخت دهی مسائل نموده است. رویکرد توسعه و تحلیل گزینه های راهبردی(SODA) از جمله رویکردهای ساخت دهی است که در پژوهش های متعددی به منظور ایجاد همگرایی و توسعه مشارکتی گزینه های راهبردی گسترش یافته است. از این روی در پژوهش حاضر با هدف توسعه نقشه راه فناوری، از ظرفیت SODA در نگاشت شناختی، ساخت دهی و ایجاد همگرایی بین خبرگان و متخصصان فناوری شرکت مزارع نوین ایرانیان استفاده شده است. لذا با ترسیم نمودارهای نگاشتی و اجرای تحلیل های مرکزی، دامنه ای و پتانسیل با کمک نرم افزارDecision Explorer شناخت عمیق تری از شبکه علی و عوامل تأثیرگذار حاصل شده و درنهایت نقشه راهبردی فناوری شرکت فراهم شده است. نتایج پژوهش به ترتیب براهمیت تأمین منابع انسانی مناسب شرکت با امتیاز دامنه ای۱۲ و مرکزی۱۷.۲۷ و همچنین توسعه دپارتمان تحقیق و توسعه با امتیاز دامنه ای۱۱ و مرکزیت ۱۷.۲۸ تأکید و گزینه مطالعه و پژوهش فناوری را به عنوان مفهوم پتانسیل که در نگاشت ذهنی تمامی خبرگان وجود داشته است ارائه می نماید.
۲.

کنترل راهبردی در بانکداری ایران: نگاهی تاریخی به الگوهای پیشین و ارائه مدلی نوین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: استراتژی کسب و کار کنترل استراتژیک تئوری داده بنیاد صنعت بانکداری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۴ تعداد دانلود : ۵۸۰
در شرایط پیچیده و متلاطمی که بانک ها با آن مواجه هستند، وجود یک سیستم کنترل راهبردی اثربخش که بتواند به خوبی از پس مشکلاتی همچون، سوء مدیریت، عدم توانایی در نظارت بر شبکه بانکی و عدم ثبات محیط اقتصاد کلان بربیاید، الزامی است. در این پژوهش سعی شده است تا ضمن واکاوی مدل های الگوی کنترل راهبردی موجود در صنعت بانکداری ایران و جهان، با ارائه الگویی متناسب با شرایط محیطی حال حاضر و با استفاده از روش آمیخته اکتشافی با اتکا بر فلسفه ساخت گرایی اجتماعی و رویکرد نظریه داده بنیاد به دنبال تبیین مدل کنترل راهبردی در صنعت بانکداری ایران باشد. در این ارتباط در بخش کیفی با استفاده از نمونه گیری نظری و مصاحبه میدانی نیمه ساختاریافته با 16 تن از مدیران، سرپرستان و کارکنان دانشی چهار بانک فعال در سطح کشور و به وسیله نرم افزار MAXQDA نتایج استخراج گردید. مقوله های استخراج شده الگوی کنترل استراتژیک در مرحله اول شامل، کنترل محتوای راهبرد، کنترل اجرای راهبرد، کنترل سیاسی، کنترل بینشی، کنترل مسئولانه، کنترل مراقبت راهبردی، کنترل آگاهی های ویژه و کنترل قابلیت های راهبردی است. همچنین در بخش کمی به منظور برازش مدل مذکور جامعه آماری شامل 61 نفر از متخصصان و کارشناسان حوزه کنترل راهبردی به صورت قضاوتی هدفمند با تکنیک گلوله برفی به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. داده ها در بخش کمی از طریق اجرای پرسشنامه محقق ساخته بر روی نمونه آماری استخراج و با استفاده از نرم افزار Smart-PLS تجزیه و تحلیل گردید.
۳.

مفهوم سازی توانمندی توسعه پلتفرم های فناورانه در صنعت خودروسازی ایران: یک مطالعه چند موردی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پلتفرم های فناورانه پلتفرم محصول توانمندی های توسعه پلتفرم صنعت خودروسازی مطالعه چند موردی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۵ تعداد دانلود : ۵۰۰
بسیاری از بنگاه های خودروسازی در سراسر دنیا برای پاسخ به طیف گسترده تری از مشتریان و کاهش هزینه ها به صورت همزمان و به عبارتی برای سفارشی سازی انبوه به رویکرد توسعه محصول مبتنی بر پلتفرم رو آورده اند. در مسیر پذیرش چنین رویکردی مفهوم سازی و شناسایی توانمندی های توسعه پلتفرم یک اصل حیاتی است. بنابراین هدف اصلی در این تحقیق مفهوم سازی توانمندی توسعه پلتفرم محصول از طریق شناسایی توانمندی های توسعه ماژولهای اصلی و توانمندی های یکپارچه سازی آنها در صنعت خودروسازی می-باشد. تحقیق حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از حیث نوع داده، پژوهشی کیفی و اکتشافی مبتنی بر مطالعه موردی محسوب می شود. جامعه آماری این تحقیق صنعت خودروسازی ایران و جامعه پاسخگویان متخصصان دو شرکت ایرانخودرو و سایپا به عنوان دو شرکت خودروسازی بزرگ کشور ایران و همچنین متخصصان دانشگاهی در دانشکده مهندسی خودرو دانشگاه علم و صنعت که همگی سابقه و تجربه توسعه پلتفرم را داشتند، بود. نمونه گیری به صورت هدفمند و قضاوتی و مطابق با اشباع نظری انجام شد. برای تجزیه و تحلیل مصاحبه ها و اسناد از تحلیل محتوا استفاده شد. توانمندی دانشی فنی پایه، توانمندی مهندسی نیازها و خواسته ها، توانمندی طراحی و معماری سیستم، توانمندی مهندسی زیرسیستمها و توسعه و تکوین قطعات، توانمندی یکپارچه سازی سیستم، و توانمندی آزمون و صحه گذاری به عنوان توانمندی های توسعه ماژلهای اصلی و توانمندی یکپارچه سازی سازمانی، توانمندی یکپارچه سازی زنجیره تامین، و توانمندی یکپارچه سازی فنی به عنوان توانمندی های یکپارچه سازی شناسایی گردیدند. در نهایت برای افزایش اعتبار مقوله های شناسایی شده از تکنیک دلفی فازی استفاده گردید.
۴.

شکست در درس آموزی از خط مشی؛ روایت نقادانه تجربه خصوصی سازی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ارزشیابی خط مشی عمومی یادگیری از خط مشی درس آموزی خصوصی سازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۲ تعداد دانلود : ۳۶۹
هدف از این پژوهش، ارائه مدلی جهت یادگیری از خط مشی های عمومی است. این پژوهش قصد دارد تا با نگاهی ژرف به خط مشی خصوصی سازی، به بررسی و تبیینی برای درک و بهبود یادگیری از تجارب داخلی و نیز درس آموزی از خط مشی دیگر کشورها بپردازد. در این راستا، با استفاده از راهبرد نظریه داده بنیاد، داده های حاصل از مطالعات کتابخانه ای و مصاحبه مدیران و کارشناسان و مشاوران سازمان خصوصی سازی، وزارت اقتصاد و امور دارایی، وزارت کار، رفاه و تامین اجتماعی، مرکز پژوهش های مجلس، دیوان محاسبات کشور، اعضای هیات علمی دانشکده و موسسات پژوهشی مصاحبه شده است. از آنجایی که راهبرد نظریه داده بنیاد در این پژوهش براساس رویکرد اشتراوس و کوربین است، تحلیل داده ها نیز متاثر از رویکرد ایشان است وطی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی از طریق نرم افزار MAXQDA، تحلیل شد. از نتایجی که در این پژوهش به دست آمد می توان گفت که ایرانیان نتوانستند در عرصه خط مشی خصوصی سازی از تجارب خود و سایر کشورها درس آموزی داشته باشند زیرا بر اجرای خط مشی نظارت نکرده و از شیوه های مناسب آن در ارزیابی ها استفاده نکردند که در نتیجه منجر به بکارگیری راهبردهای سوء و متضاد با اهداف خصوصی سازی شد که پیامدهای منفی را به اقتصاد کشور متحمل کرد. اما زمینه های متفاوت نهادی کشور نیز بر پیچیده تر شدن موضوع یادگیری تاثیر بسزایی گذاشته است به گونه ای که حتی بر شکل گیری منافع و اهداف متضاد و متعارض با اهداف اساسی خصوصی سازی منجر شد.
۵.

پشتیبانی مدیریت دانش از بهره وری: الگو و تجربه شرکت انتقال گاز ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: منابع انسانی مدیریت دانش بهره وری عوامل تولید مصارف واسطه ای مدل سازی ساختاری تفسیری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۹ تعداد دانلود : ۴۸۲
براساس رویکرد "زنجیره ارزش پورتر" به سازمان، مدیریت دانش به عنوان پشتیبان واحدهای مولد ارزش در سازمان قرار می گیرد. با "نگرش فرآیندی" به سازمان، مدیریت دانش متناسب با ماموریت سازمان می تواند به عنوان فرایند اصلی سازمان محسوب شده، در نهایت منجر به ارتقاء بهره وری سازمانی گردد. هدف اصلی تحقیق، بررسی نقش مدیریت دانش در ابعاد بهره وری شرکت گاز می باشد. برای انجام این پژوهش، با استفاده از نظر متخصصان و خبرگان شرکت گاز، شش دسته از عوامل بهره وری شرکت گاز شناسایی شدند سپس با استفاده از مدل سازی ساختاری تفسیری و از طریق ابزار پرسشنامه، عوامل در شش گروه دسته بندی شدند. در این تحقیق، در مرحله ی اول با بررسی ادبیات در زمینه مدیریت دانش و بهره وری شرکت گاز، ابعاد و مؤلفه های آن شناسایی شدند و در مرحله ی بعدی این ابعاد به صورت یکپارچه مورد تحلیل قرار گرفتند. نتیجه منجر به طراحی مدل نقش مدیریت دانش در بهره وری شرکت گاز شده است. پرسشنامه ی تحقیق، توسط 7 نفر از خبرگان شرکت گاز تکمیل شده است که نتایج نشان می دهد که مدیریت دانش بیشترین نفوذ را بر سایر عوامل موثر بر بهره وری داشته و در سطح اول مدل قرار گرفته است. عوامل منابع انسانی و سرمایه در سطح دوم قرار گرفته اند و مستقیما از مدیریت دانش اثر می پذیرند. کل عوامل تولید در سطح سوم، عامل مصارف واسطه ای در سطح چهارم و در نهایت عامل بهره وری در سطح پنجم قرار گرفته و بیشترین اثرپذیری را دارد. 
۶.

تجربه اولویت بندی علوم و فناوری های مورد نیاز در سازمانهای دفاعی با رویکرد قابلیت محوری(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: سازمان نظامی علم فناوری قابلیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۲ تعداد دانلود : ۲۸۳
علم، محور اصلی رشد و توسعه است و نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران برای رویارویی با شرایط محیطی، باید منابع علمی و دانشی و فناوری خود را که از سرمایه های معنوی آنهاست، مدیریت کنند. به علت محدودیت و برگشت ناپذیری منابع، اعم از منابع مالی، انسانی و زمان، امکان پرداختن به همه علوم و فناوری های موجود، فراهم نیست. تعیین علوم و فناوری های مورد نیاز، سازمان را از فعالیت های علمی متشتت و غیر مورد نیاز باز می دارد. هدف اصلی این تحقیق، ارایه فرایند مناسب استخراج و اولویت بندی علوم در سازمان های نظامی است و اهداف فرعی آن بدین شرح می باشد: تعیین علوم و فناوری های مورد نیاز سازمان و اولویت بندی علوم و فناوری های مورد نیاز سازمان. تحقیق حاضر بر حسب نتایج تحقیق از نوع کاربردی توسعه ای و به روش موردی زمینه ای و توصیفی تحلیلی می باشد. به دلیل نیاز به بررسی خبرگی، تحقیق با رویکرد آمیخته (هم کیفی و هم کمی) صورت پذیرفت و 10 جلسه خبرگی با دعوت از20 نفر از متخصصان برگزار شد. تعداد جامعه آماری، حدود 250 نفر و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 70 نفر می-باشد. آلفای کرونباخ پرسشنامه محقق ساخته 0.987 است. نتایج تحقیق نشان می دهد که علوم و فناوری های مورد نیاز سازمان های نظامی را می توان با استفاده از رویکرد قابلیت محوری استخراج نمود. قابلیت های مورد نیاز سازمان را باید از وظایف سازمان استخراج نمود. ملاک-های مطلوبیت تعیین اسنادی که بتوان وظایف و قابلیت های مورد نیاز سازمان را استخراج نمود، بدین شرح می باشند: در سطح سازمان باشد؛ در بازه زمانی چشم انداز باشد؛ مصوب باشد.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۳