مقالات
حوزه های تخصصی:
مقاله ی حاضر، به شناسایی قابلیت های مدیریت طرح در فضای نوآوری باز می پردازد. هنگامی که سازمان ها برای اجرای طرح ها و پروژه های خود از راهبرد نوآوری باز و استفاده از شبکه و توانمندی های خارج از سازمان استفاده می نمایند، لازم است برای مدیریت طرح-ها، قابلیت هایی را کسب و یا برخی از قابلیت های موجود را تقویت نمایند تا بتوانند از طریق شبکه و نوآری باز موفقیت بیشتری را در طرح های توسعه ی محصول جدید کسب نمایند. بدون دست یابی به این قابلیت ها، این شرایط جدید اثر منفی بر عملکرد و موفقیت خواهد داشت. در این مقاله، نظریه پردازی داده بنیاد، برای شناسایی قابلیت های جامع و مانع مدیریت طرح، مورد استفاده قرار گرفته است و از مصاحبه نیمه ساختار یافته برای جمع آوری اطلاعات در صنعت فضایی و صنایع وابسته، پیمان کاران و نهادها استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل داده های حاصل از مصاحبه ها، تحلیل تم، طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی، انجام شده است. تعداد هشت قابلیت، به عنوان مهم ترین قابلیت های شناسایی شده در این مطالعه که بر موفقیت طرح های توسعه ی محصول جدید در فضای نوآوری باز موثرند، عبارت اند از: مدیریت یکپارچگی و تغییرات؛ شکست، تعریف و تحویل گیری کار؛ مدیریت دانش و فن آوری؛ تدوین استراتژی مناسب همکاری و برون سپاری؛ مدیریت قرارداد و دعاوی؛ مدیریت شبکه؛ بودجه بندی و تامین به موقع منابع مالی و مدیریت ارتباطات. قابلیت های ذکر شده، قابلیت هایی هستند که علاوه بر قابلیت های عمومی مورد نیاز، برای مدیریت طرح های توسعه ی محصول، جدید بوده و بایستی این قابلیت ها در فضای نوآوری باز، توسعه و تقویت شوند و لازم است از آن ها برای تکمیل قابلیت های مورد نیاز صنعت فضایی کشور، با رویکرد نوآوری باز، استفاده شود.
فهم سه وجهی از گذار در صنعت دفاعی ایران؛با تأکید بر صنعت موشکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش تلاش دارد الگویی برای مطالعه گذار در صنعت دفاعی، به دست دهد. برای این منظور، با بهره گیری از دیدگاه چند سطحی و نظریه کنش بوردیو و با تأمل در واقعیت هایی که از طریق مطالعه و گفتگو با خبرگان به دست آمده است، چارچوبی برای فهم تحولات بلند دامنه، تحت عنوان «چارچوب فهم سه وجهی»، ارایه می شود. بر اساس این چارچوب، برای فهم تحول و گذار در میدان و عادت واره صنعت دفاعی، باید سه وجه یا سه مرحله مهم قائل شد: «تأسیس»، «آستانه» و «مسیریابی به سمت پایداری». این سه مفهوم به ما کمک می کند بتوانیم سه برش اثربخش به تکوین و گذار یک میدان اجتماعی- فنی بزنیم. مدعای این پژوهش این است که تأمل راجع به چگونگی آغاز و تأسیس، آستانه یابی و پایداری یک میدان اجتماعی- فنی، مهم ترین راه ما برای فهم وضعیت کنونی و مسیر تحولات آتی آن است. بدون فهم این سه وضعیت، سیاست گذار، با هاله ای از ابهام در مسیر پر پیچ و خم مدیریت گذار، گام بر می دارد. دیدگاه این پژوهش، از دو جهت به اصلاح و ارتقای دیدگاه چند سطحی کمک می کند که در بخش پایانی به آن اشاره شده است.
چالش های پیش روی صنایع دفاعی کشور در گذار به پارادایم نوآوری باز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
صنایع دفاعی در کشورهای متعددی در حال طی کردن فرآیند گذار به پارادایم نوآوری باز هستند. صنایع دفاعی کشور ما نیز به منظور بهره گیری هر چه بیشتر از ظرفیت های دانشی کشور و کاهش هزینه ها و زمان دست یابی به محصولات و خدمات، ناچار به طی این مسیر هستند. بنابراین، هدف اصلی این پژوهش شناسایی، دسته بندی و اولویت بندی چالش های پیش روی صنایع دفاعی کشور در گذار به پارادایم نوآوری باز است. بدین منظور، پس از مصاحبه با 12 نفر از خبرگان صنایع دفاعی 25 چالش کلیدی مورد شناسایی قرار گرفت. سپس با استفاده از نظرسنجی از 10 تن از خبرگان دانشگاه و صنعت چالش های شناسایی شده به شش دسته تقسیم شدند. در ادامه از طریق توزیع پرسشنامه میان 67 نفر از مدیران و کارشناسان صنایع دفاعی و اجرای آزمون فریدمن با 42 پرسشنامه تکمیل شده، چالش ها به صورت تک تک اولویت بندی شدند. از دیگر نتایج این پژوهش می توان به اولویت بندی چالش های شناسایی شده به صورت دسته ای اشاره کرد که بر حسب اولویت بدین ترتیب است: فرهنگی، انگیزشی، زمینه ای، فرآیندی، زیرساختی و قابلیتی. در پایان به مدیران و سیاست گذاران صنایع دفاعی پیشنهاد شده است که توجه و تمرکز بیشتری را به رفع چالش های نرم (فرهنگی، انگیزشی و زمینه ای) اختصاص دهند، زیرا رفع این چالش ها زمینه و فضا را برای رفع چالش های سخت (فرآیندی، زیرساختی و قابلیتی) فراهم می سازد.
بررسی اهمیت عوامل پیش برنده و بازدارنده ی تأثیرگذار در رشد و توسعه خوشه نساجی یزد با استفاده از نقشه شناختی فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کسب و کارهای کوچک مستقر در یک منطقه جغرافیایی، در صورتی که بتوانند بر محدودیت های طبیعی شان فائق آیند، نقش مکمل و اساسی در رشد اقتصادی یک کشور ایفا خواهند کرد. بر این اساس، روش توسعه خوشه ای، در بازارهای پویا و رقابتی، رهیافتی برای رشد و توسعه صنایع کوچک معرفی شده و شناخت جنبه های مختلف این رویکرد مورد توجه پژوهش گران و سیاست گذاران کشورهای توسعه یافته و درحال توسعه قرار گرفته است. هدف این پژوهش، شناخت عمیق تر و اهمیت عوامل بازدارنده و پیش ران در مسیر رشد و بالندگی"خوشه نساجی یزد"، است. از این رو، با نگاهی گذرا به شکل گیری و تحولات این صنعت در منطقه، ابتدا مهم ترین موانع و عوامل مؤثر بر توسعه این خوشه با برگزاری جلسات مصاحبه به روش گروه کانونی استخراج شدند و به عنوان مبنای مطالعاتی مورد استفاده قرار گرفتند. از آن جا که اهمیت عوامل تاثیرگذار بر توسعه خوشه را نمی توان به راحتی تبدیل به مقادیر کمی نمود و مورد سنجش قرار داد، باید به دنبال مکانیزمی بود تا بتوان نوع و تاثیر عوامل مختلف روی یکدیگر و بر توسعه خوشه را فرموله نمود. بنابراین، در این مرحله، میزان تاثیرگذاری و اهمیت این عوامل، با کمک پرسش نامه ای بسته با مقیاس لیکرت، با استفاده از نظر خبرگان صنعت و فعالان این خوشه مورد سنجش قرار گرفت و نقشه شناختی فازی عوامل به روش نیمه اتومات، ترسیم شد و شبکه روابط میان آنها، تحلیل و تبیین گردید که یافته های قابل توجهی برای سیاست گذاری در سطح خوشه، به همراه داشت.
شناسایی عوامل مؤثر بر شایستگی های مدیران ایرانی اسلامی در سازمان های دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف دست یابی به الگوی شایستگی مدیران در سازمان های دولتی انجام شده است. جامعه آماری در این پژوهش، مدیران فعال در سازمان های دولتی کشور بوده و حجم نمونه نیز 158 نفر تعیین شده است که برای به دست آوردن آن از روش نمونه گیری تصادفی ساده و فرمول به دست آوردن حجم جامعه محدود استفاده شده است. ابزار گرد آوری اطلاعات در این پژوهش پرسش نامه محقق-ساخته بوده که برای روایی آن از روایی سازه و برای پایایی آن از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است. همچنین، در این مطالعه، برای گردآوری اطلاعات، روش کتابخانه ای و میدانی، به کار گرفته شده است. پژوهش حاضر، بر اساس هدف کاربردی و بر اساس چگونگی به-دست آوردن داده های مورد نیاز، از نوع پژوهش های توصیفی و همبستگی است. برای تجزیه و تحلیل داده های پرسش نامه، در بخش آمار استنباطی از تحلیل عاملی تاییدی، مدل معادلات ساختاری و نرم افزار لیزرل، استفاده شده است. نتایج، نشان می دهند که شایستگی های مدیران در سازمان های دولتی کشور شامل ارتباطات سازنده، خدمت گزاری، مهارت مدیریت استرس، مردمی بودن، مهارت مدیریتی، اسلامی و دینی بودن، مهارت حل اثربخش مساله و شایستگی های هوشی است که از میان این عوامل، مردمی بودن، بیشترین میزان اهمیت را در طراحی الگو از دیدگاه مدیران داشته است.
طراحی الگوی مفهومی توسعه مدیریت جهادی با استفاده از ترکیب روش سیستم های نرم و نگاشت شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی از انجام پژوهش حاضر، بررسی ابعاد و مولفه های کلیدی مفهوم مدیریت جهادی و طراحی الگوی مفهومی توسعه آن در سازمان های ایرانی با روش سیستم های نرم است. مدیریت جهادی، به عنوان مدلی مبتنی بر ارزش های ایرانی- اسلامی، با وجود فصل مشترک با سایر الگوهای مدیریتی، به دلیل دارا بودن برخی ابعاد و مولفه های خاص، از دیگر الگوهای مرسوم و متداول علم مدیریت، متمایز می گردد. در پژوهش حاضر، به منظور طراحی الگوی مف هومی مدیریت جهادی، استف اده از ترکیب روش نگاش ت شناختی و روش شناسی سیستم های نرم که یک روش شناسی شناخته شده و پرکاربرد در حوزه ی مسایل انسانی است، پیشنهاد شده است. این پژوهش، از نظر هدف کاربردی است که در آن پس از مطالعات نظری و شناسایی ابعاد و مولفه های کلیدی مفهوم مدیریت جهادی، با روش های کیفی نگاشت شناختی و سیستم های نرم، به طراحی الگوی مفهومی و نقشه ی شناختی توسعه مدیریت جهادی در سازمان ها، پرداخته شده است.