مطالعات اجتماعی روان شناختی زنان (مطالعات زنان سابق)
مطالعات اجتماعی روانشناختی زنان (مطالعات زنان سابق) دوره چهاردهم زمستان 1395 شماره 4 (پیاپی 49) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر بخشی از یک پژوهش گسترده تر است که با هدف کشف و توصیف چگونگی مواجهه زنان میانسال با پیری و تغییرات بدنی مرتبط با آن انجام شده است. جهت تحقق این هدف، از روش شناسی کیفی نظریه زمینه ای استفاده گردید و با استفاده از روش نمونه گیری نظری و هدفمند، تعداد20 زن میانسال40 تا60سال به عنوان مشارکت کنندگان انتخاب شدند. اطلاعات با استفاده از مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته جمع آوری شده و با توجه به مراحل سه گانه کدگذاری باز، محوری و گزینشی مورد تحلیل قرار گرفتند. شش مقولة اصلی و یک مقولة هسته از خلال کدگذاری داده ها استخراج شدند. راهبردهای مقابله ای که توسط زنان میانسال استفاده می شدند و از مصاحبه ها استخراج شدند شامل: ارزیابی مجدد موقعیت های هنجاری، بازسازی و ارتقای بدنی، توسعه هویت منزلتی، مقاومت و انکار هویت سنی، پیشگیری و جستجوگری اطلاعات، وفاق و سازگاری بود. مقوله هسته پدیدار شده، ""بازاندیشی هویت زنانه در بستر بدن زمانمند"" می باشد. به طور کلی در این مقاله راهبردهای مقابله ای زنان در چهار سنخ دسته بندی شده است که عبارتند از ""راهبرد معطوف به خود- هیجان محور""، ""راهبرد معطوف به خود- مساله محور""، ""راهبرد معطوف به بدن- هیجان محور""، ""راهبرد معطوف به بدن- مساله محور"". انتخاب نوع راهبرد مقابله ای می تواند برای زنان پیامدهای مختلفی داشته باشد که سلامت جسمی و روانی آنها را تحت تاثیر قرار دهد لذا توجه به آنها در عصر کنونی اهمیت زیادی دارد. واژگان کلیدی: تغییرات بدن، پیر شدن، میانسالی، نظریه زمینه ای، راهبرد مقابله ای، زنان.
بررسی نقش پیش بین تصویر بدنی و شاخص توده بدن، بهوشیاری زمینه ای و ناگویی خلقی در رضایت مندی زناشویی زنان شاغل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش پیش بینی کنندگی تصویر بدنی و شاخص توده بدن، بهوشیاری زمینه ای و ناگویی خلقی در رضایت مندی زناشویی زنان شاغل می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی کارکنان زن متاهل دانشگاه تبریز در سال تحصیلی 94-95 بوده است. بدین منظور، در یک تحقیق مقطعی و گذشته نگر، 120 نفر از این کارمندان به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند و با در نظر گرفتن ملاحظات اخلاقی در تحقیق شرکت کردند. سیاهه ی مهارت ذهن آگاهی (FFMQ)، فرم کوتاه پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ، مقیاس الکسی تایمی تور نتو (TAS)، پرسشنامه نگرانی از تصویر بدنی (BICI)، و اندازه گیری شاخص توده ی بدن (BMI) جهت سنجش متغیرهای ملاک و پیش بین بکار گرفته شدند. یافته های تحلیل مسیر نشان داد که اثر مستقیم مسیر ارتباط بین ناگویی خلقی و رضایت زناشویی (01/0>p و 55/0-=β) منفی و معنی دار است. مسیر بین بهوشیاری زمینه ای و رضایت زناشویی (01/0>p و 28/0=β) مثبت و معنی دار است. مسیر ارتباط بین متغیرهای تصویر بدنی و رضایت زناشویی (01/0>p و 25/0-=β) منفی و معنی دارد می باشد. همچنین، تصویر بدنی از طرفی بین بهوشیاری زمینه ای با رضایت زناشویی و از طرفی دیگر بین ناگویی خلقی با رضایت زناشویی اثر میانجیگری دارد. بر اساس این یافته ها می توان نتیجه گرفت که الگوی ساختاری رضایت زناشویی بر مبنای بهوشیاری زمینه ای، ناگویی خلقی و تصویر بدنی از برازش مطلوب و قابل قبولی برخوردار است.
تاثیر ادراک از بافت اخلاقی سازمان بر واکنش های شغلی با تاکید بر ارزش های کاری (مورد مطالعه: کارکنان خانم دانشگاه فردوسی مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دنیای امروز و با افزایش نقش زنان در مشاغل گوناگون، لزوم انجام تحقیقاتی درباره عوامل موثر بر واکنش های شغلی آنان احساس می گردد. هدف از این پژوهش، بررسی تاثیر بافت اخلاقی سازمان بر واکنش های شغلی کارکنان خانم دانشگاه فردوسی مشهد و هم چنین بررسی نقش تعدیل کننده متغیر ارزش های کاری کارکنان بود. روش نمونه گیری، طبقه بندی دو مرحله ای و تصادفی ساده بوده است. حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان، 210 تن تعیین شد و برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون میانگین، تحلیل عاملی تاییدی و معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار WARPPLS استفاده شد. نتایج حاکی از آن است که ادراک از بافت اخلاقی بر رضایت مندی شغلی (0.56=β) و قصد ترک شغل (0.36- =β) موثر است. همچنین نقش تعدیلگر ارزش های کاری بر رضایت مندی شغلی (0.44=β) مورد تایید قرار گرفت. اگرچه که ارزش رابطه (0.53=β) و ارزش پاداش (0.35=β) نقش اثرگذارتری بر رابطه میان اخلاقیات در سازمان و رضایت مندی شغلی دارند.
بررسی تاثیر تضاد کار- خانواده مادران شاغل بر فرسودگی عاطفی و بهزیستی روانی آنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی تاثیر تعارض کار – خانواده بر برخی نگرش های شغلی؛ شامل بهزیستی روانی و فرسودگی عاطفی با محوریت مادران شاغل می باشد و در این میان نقش متغیرهای تعدیل گر همچون حمایت سازمانی ادراک شده و انگیزه درونی را نیز مد نظر قرار داده است. جامعه آماری این پژوهش را مادران شاغل در بخش اداری دانشگاه تهران تشکیل می دهند. روش نمونه گیری در پژوهش حاضر روش نمونه گیری طبقه بندی است و سپس نمونه گیری احتمالی در هر طبقه انجام شده است. بر این اساس، 182 نفر از آنان برای پاسخ به پرسشنامه ها انتخاب شده اند. برای بررسی تاثیر تعارض کار – خانواده بر فرسودگی عاطفی و بهزیستی روانی کارکنان با تعدیل گری حمایت سازمانی ادراک شده و انگیزه درونی از روش معادلات ساختاری و رگرسیون چند متغیره و نرم افزار های LISEREL و SPSS استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان داده است که میان تعارض کار - خانواده و بهزیستی روانی و فرسودگی عاطفی به ترتیب رابطه منفی و مثبت وجود دارد و انگیزه کاری درونی و حمایت سازمانی ادراک شده نیز رابطه میان این متغیر ها را تعدیل می کند.
بررسی عوامل موثر بر احساس امنیت اجتماعی زنان (فراتحلیلی از تحقیقات موجود)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: با توجه به اهمیت موضوع احساس امنیت اجتماعی زنان تحقیقات زیادی در چند دهه اخیر در این باره انجام شده است. تعدد و تنوع تحقیقات انجام شده و نتایج متناقض حاصل از آن ها و نداشتن یافته واحد از یک سو، ممکن است، این تصور را ایجاد نماید که انجام این تحقیقات بیهوده و موجب اتلاف هزینه می گردد. بنابراین نیاز به انجام تحقیقات ترکیبی مثل فراتحلیل برای جمع بندی و خلاصه کردن نتایج این تحقیقات در این حوزه احساس می شود. اصلی ترین سؤال این تحقیق این است که مهم ترین عوامل موثر بر احساس امنیت اجتماعی زنان در تحقیقات انجام شده در ایران کدم اند؟ روش: روش تحقیق مقاله حاضر، فراتحلیل می باشد. جامعه آماری تحقیق همه ی مقالات معتبر علمی هستند که در سال های 1380 تا 1393 با موضوع احساس امنیت اجتماعی زنان منتشر شدند. در نهایت 33 مقاله انتخاب و با نرم افزار جامع فراتحلیل، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج: یافته های تحقیق نشان داد که استفاده از رسانه های جمعی، دینداری و حجاب و پوشش مناسب، به نسبت سایر متغیرها، تأثیر بیشتری بر احساس امنیت اجتماعی زنان در ایران دارد. نتایج اندازه اثر نشان داد که رابطه استفاده از رسانه-های جمعی و احساس امنیت اجتماعی زنان، در مطالعات مرور شده معادل 47/0 مثبت و معنادار می باشد. رابطه دینداری و احساس امنیت اجتماعی زنان، در مطالعات بررسی شده معادل 39/0 مثبت و معنادار می باشد. نتایج اثرات ترکیبی نشان می-دهد که رابطه حجاب و پوشش مناسب و احساس امنیت اجتماعی زنان در مطالعات مرور شده حدود 38/0، مثبت و معنادار بود.
بازنمایی فرایند شکل گیری دگرگونی های ارزشی در افراد با محوریت زنان: مطالعه ای به روش نظریه برخاسته از داده ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ا رزش های اجتماعی تا زمانی که با سایر ارزش ها ارتباط ارگانیک دارند، ماندگارند، اما به محض محدودشدن دامنه ارتباط یا ایجاد اختلال در ارتباط، علائم حیاتی ارزش ها رو به نیستی می رود. اهمیت ارزش ها و نقش آن در تعالی جامعه از یکسو و فقدان شناخت کافی، موثق و به موقع از فرایند سُست شدن ارزشهای بالنده و رسوخ ضدارزش ها در جامعه امروزی، ضرورت این مطالعه را دوچندان نمود. هدف پژوهش حاضر، بازنمایی چگونگی بروز دگرگونی های ارزشی در جامعه به ویژه در زنان است. بدین منظور ۳۶ نفر از زنان و مردان (۱۲ مرد و ۲۴ زن)، با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها و بررسی میزان همگرایی و غنی سازی یافتهها، از چندین فن، شامل مصاحبه بدون ساختار، مصاحبه نیمه ساختارمند، مشاهده و نامه نگاری شرکت کنندگان، استفاده شد. مرور و مقایسه متوالی داده های گردآوری شده، به استخراج ۱۰ مقوله و ۳ مقوله کلی منتج گردید. تحلیل ساختار ارزش ها و تعامل زنان با دیگران، منجر به شکل گیری نظریه میانی شد. الگوی بدست آمده از این پژوهش، نشان می دهد، مقوله محوری که زمینه ساز بروز دگرگونی های ارزشی در افراد به ویژه زنان می شود، «عدم توجه به مبدأ هستی و نگاه کوته بینانه به فلسفه وجودی انسان» است که باعث سُست شدن باورها و در نتیجه شکسته شدن حریم ها و بی توجهی به نقش ها و مسئولیت ها می شود. چنانچه فردی تحت تاثیر شرایط واسطه ای و محیطی ویژه، قرار گیرد، احتمال ورودش به دگرگونی های ارزشی، افزوده می شود و مبتنی بر راهبرد لذت جویی آنی، احتمال ایجاد پیامدهایی چون: مسخ ارزش ها و بروز دگرگونی های ارزشی افزایش خواهد یافت. در این مقاله، نحوه شکل گیری نظریه میانی مورد بررسی قرار گرفته است.
رابطه سبک های دلبستگی، ویژگی های شخصیتی و بخشودگی با نگرش به روابط فرا زناشویی در متأهلین شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطة بین سبک های دلبستگی، ویژگی های شخصیتی و بخشودگی با نگرش به روابط فرا زناشویی در متأهلین شهرکرمانشاه انجام شده است. روش: در این پژوهش که از نوع همبستگی بود 600 نفر از متأهلین شهر کرمانشاه با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و پرسشنامه نگرش به روابط فرا زناشویی، مقیاس 5 عاملی شخصیت (NEO)، پرسشنامه سبک دلبستگی بزرگسال کولینز و رید (RAAS) و پرسشنامه بخشش ری را تکمیل کردند. داده ها توسط همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد بین سبک های دلبستگی با نگرش به روابط فرازناشویی رابطة مثبت معنادار (01/0>p) و بین ویژگی های شخصیتی، برونگرایی، گشودگی، سازگاری، وجدانی با نگرش به روابط فرا زناشویی رابطه منفی معناداری وجود دارد (01/0>p). همچنین بین ویژگی شخصیتی، روان آزردگی با نگرش به روابط فرازناشویی رابطه مثبت معنادار (01/0>p) و بین بخشودگی با نگرش به روابط فرازناشویی رابطه منفی معناداری وجود دارد (01/0>p). نتیجه گیری: نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که سبک های دلبستگی، ویژگی های شخصیتی و بخشودگی همگی با هم توانایی تبیین 31 درصد نگرش به روابط فرازناشویی را دارند. با توجه به نتایج پژوهش، سبک های دلبستگی، ویژگی های شخصیتی و بخشودگی می توانند نگرش به روابط فرازناشویی را تحت تأثیر قرار دهند.