موضوع تحقیق حاضر، بررسی رابطه ی همدلی مادران و دختران و رابطه ی آن با اختلالات رفتاری دختران نوجوان در استان تهران است. زمینه ی نظری در این پژوهش، نظریه ی جان بالبی روان کاو انگلیسی است. او نخستین محققی است که موضوع رابطه ی عاطفی مادران و فرزندان را با این دیدگاه مطرح نمود که کیفیت ارتباط اولیه ی مراقبین (معمولاً مادر)، اثرات دائمی بر ارتباطات، سازگاری و رشد عاطفی در طول زندگی دارد.
نمونه ی تحقیق حاضر، 441 دانش آموز از نواحی آموزشی شهر تهران است که از طریق نمونه گیری تصادفی خوشه ئی، 323 دانش آموز از دبیرستان های دولتی و 118 دانش آموز از دبیرستان های غیر انتفاعی انتخاب شدند.
دو پرسش نامه در این بررسی استفاده شده است: پرسش نامه ی اول، یک پرسش نامه ی محقق ساخته با سه مقیاس تجسم دیدگاه رفتار همدلانه و آشفتگی های عاطفی برای سنجش همدلی مادران و دختران، و پرسشنامه دوم، پرسش نامه ی اختلالات رفتاری کانرز می باشد.
آزمون فرضیه های تحقیق با نرم افزار SPSS و روش های آماری هم بستگی و t مستقل، نشان داد بین همدلی مادران و دختران رابطه وجود دارد. هم چنین همدلی مادران و دختران با اختلالات رفتاری دختران رابطه دارد. بین همدلی مادران و دختران و اختلالات رفتاری دختران در شمال و جنوب شهر تهران به جز اختلال یادگیری تفاوت معنادار دیده نشد.
هم چنین بین همدلی مادران و دختران در مدارس دولتی و غیرانتفاعی تفاوت معنادار دیده نشد. نتایج، نشان گر تفاوت معنادار اختلالات رفتاری دانش آموزان دختر مدارس دولتی و غیر انتفاعی است. کلید واژه: همدلی؛ اختلالات رفتاری؛ مادران؛ دختران دانش آموز دبیرستانی
هدف: این مطالعه برای مشخص نمودن عملکرد سیستم خانواده های دارای جوان معتاد انجام گرفت.
روش: جامعه ی آماری تحقیق، خانواده های دارای "جوان معتاد" و خانوادهای بدون "جوان معتاد" است. در مجموع، 60 خانواده (پدر، مادر، و جوان 20 تا 30 خانواده) در بررسی شرکت کردند. برای جمع آوری داده ها از مصاحبه ی بالینی خانواده، پرسش نامه ی هم بستگی و انعطاف پذیری خانواده و پرسش نامه ی محیط خانواده به کار رفت. داده های پژوهش به کمک روش های آمار توصیفی وآزمون t تجزیه و تحلیل گردید.
یافته ها: نتایج نشان داد که حضور پدر در خانواده ی دارای "معتاد جوان" از نظر فیزیکی و عاطفی بسیار کم رنگ است. قوانین انضباطی، نامناسب وکنترل، نامطلوب است. هم بستگی در این خانواده ها ضعیف و درگیری بین پدر و مادر، وبین جوان معتاد و والدین نسبت به گروه گواه به طور معنادار بیشتر بود. کلید واژه: معتاد؛ عملکرد خانواده؛ جوان
تحقیق حاضر، به بررسی عوامل فشارآفرین شغلی و تعیین عوامل پیش بینی کننده ی رضایت شغلی اعضای هیئت علمی پرداخته است. جامعه مورد مطالعه، اعضای هیئت علمی دانشگاه الزهرا بود که از بین آن ها، 87 نفر به طور کامل به پرسش نامه ها پاسخ دادند. در تحقیق حاضر، سه پرسش نامه ی عوامل فشارآفرین شغلی اعضای هیئت علمی، شیوه های مقابله و رضایت شغلی به کار گرفته شد.
نتایج تحقیق حاضر نشان داد که عمده ترین عوامل فشار آفرین شغلی اعضای هیئت علمی عبارت است از:
- کم بود وقت برای آشنایی با یافته های جدید پژوهشی
- نداشتن پیشرفت کافی در شغل خود
- نداشتن تسهیلات کافی
- شرکت در جلسات وقت گیر
- نداشتن حقوق کافی
عمده ترین عوامل پیش بینی کننده ی رضایت شغلی اعضای هیئت علمی عبارت بود از: مقابله به شیوه ی مسئله دار، رضایت از زندگی و روشنی نقش.
پژوهش حاضر به منظور بررسی پی آمدهای عاطفی، اجتماعی و اقتصادی برای مردان و زنان در مراحل قبل، حین و پس از طلاق انجام شده است. روش تحقیق، پیمایشی و جامعه پژوهش، دربرگیرنده ی همه ی مردان و زنان مطلقه ی شهر تهران است که دست کم یک سال از زمان طلاق شان گذشته باشد و دارای فرزند نیز باشند. نمونه گیری، برحسب در دسترس بود مواردی صورت گرفته است که دارای شرایط مذکور باشند. تعداد نمونه، 116 نفر (63 زن و 53 مرد) بوده است. ابزار تحقیق، پرسش نامه ی محقق ساخته با 95 سوال اصلی و اطلاعات جمعیت شناختی و با ضریب پایانی 91% است. در تجزیه و تحلیل داده های پژوهش، از مجذور کای، آزمون t و تحلیل واریانس یک طرفه و چند متغیره استفاده شده است.
یافته های پژوهش بدین شرح است:
- تقریباً نیمی از افراد نمونه، تمام یا بخشی از مهریه را دریافت/پرداخت نموده اند.
- افراد نمونه دارای تحصیلات متوسطه، کارمند و یا درآمد پائین بوده اند.
- بیشترین آمار طلاق در نمونه ی مورد پژوهش در بازه ی سنی 23 تا 33 سال بوده و بالاترین فراوانی طلاق در 5 سال اول زندگی مشترک رخ داده است.
- آسیب پذیری زنان از پی آمدهای اجتماعی طلاق بیشتر بوده است.
- مشکلات اقتصادی تأثیر مشابهی بر زنان و مردان داشته، اما نگرانی زنان از آینده ی اقتصادی خود و در مورد فرزندان و گفته ی مردم بیشتر از مردان بوده است.
- مردان و زنان، هر دو از ازدواج مجدد بیزار بوده اند.
- هم زنان و هم مردان، احساس مشابهی از رهاشدن پس از طلاق، خوش بین نسبت به آینده، عدم تمایل به مشورت با دوستان درباره ی جدائی شان و تفاهم نداشتن با همسر داشته اند.
- مردان و زنان، دشواری مراحل طلاق را مشابه تجربه کرده اند و به ترتیب مراحل بعد، قبل و حین برای شان دشوار بوده است. کلید واژه: پی آمدهای طلاق (اجتماعی، اقتصادی، عاطفی)؛ مراحل طلاق (قبل، حین، پس)
تمایل گسترده ی آحاد مردم به نیل به دموکراسی و مشارکت آنان، به ویژه زنان در امور سیاست، یکی از شاخصه های مهم جهانی شدن در ابعاد سیاسی است. بنابراین مشارکت زنان در همه ی فعالیت های اجتماعی مانند سیاست ضروری است، به نحوی که می توان گفت اقلیت بودن زنان در امور سیاسی، موجبات ناتمامی دموکراسی را در جامعه فراهم می کند.
هدف اصلی این پژوهش، بررسی میزان تمایل به مشارکت سیاسی زنان پاسخ گو از یک سو، و بررسی رابطه ی میزان تحصیلات، نوع اشتغال و طبقه ی اجتماعی پاسخ گویان با میزان تمایل به مشارکت سیاسی از سوی دیگر است. در یک نمونه گیری تصادفی 218 نفر از زنان شاغل و خانه دار در شهرستان بندرعباس به عنوان افراد مورد مطالعه ی تحقیق انتخاب شدند.
یافته های پژوهش، نشان گر تمایل زیاد زنان ایرانی به مشارکت در امور سیاسی حتا در مناطق محروم کشور مانند بندرعباس است. در عین حال، میزان مشارکت زنان پاسخ گو بر حسب میزان تحصیلات، نوع اشتغال و طبقه ی اجتماعی شان تفاوت معنادار دارد. بدین صورت که با بالا رفتن سطح تحصیلات و در مقابل، اشتغال در مشاغلی که نیازمند سطوح بالای تحصیلی است سطح مشارکت زنان افزایش یافته و بیشترین میزان مشارکت سیاسی در میان زنان طبقه ی متوسط دیده شده است. کلید واژه: مشارکت سیاسی زنان؛ اشتغال؛ طبقه اجتماعی؛ تحصیلات