فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۱۱۵ مورد.
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف اثربخشی مهارت های فراشناختی بر توانایی های شناختی و سبک های یادگیری دانش آموزان نارساخوان انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه دانش آموزان نارساخوان مراجعه کننده به مراکز آموزشی و بالینی شهر تهران تشکیل دادند. تعداد30 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب، و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه سبک یادگیری کلب (1971) و پرسشنامه توانایی های شناختی نجاتی (1392) و روش تجزیه و تحلیل داده ها تحلیل کواریانس بود. نتایج نشان داد مهارت های فراشناختی بر توانایی های شناختی و سبک های یادگیری موثر بوده است. در نتیجه مهارت های فراشناختی به عنوان یک روش موثر، مفید و زود بازده در توانایی های شناختی و سبک های یادگیری دانش آموزان نارسان خوان است.
رابطه سبک زندگی و الگوهای تغذیه ای با عزت نفس و سلامت روان در دانش آموزان دختر دوره متوسطه دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: سلامت روانی و عزت نفس پدیده های روانشناختی هستند که از دیرباز مورد توجه روانشناسان، پزشکان و عالمان دینی بوده و متاثر از مجموعه ای از عوامل اجتماعی و شناختی است. هدف کلی این پژوهش تعیین رابطه بین متغیرهای سبک زندگی و الگوهای تغذیه ای با عزت نفس و سلامت روان در دانش آموزان دختر دوره متوسطه شهر تهران درسال 1396 بود. روش در این مطالعه توصیفی- تحلیلی که با ر وش نمونه گیری چندمرحله ای، با همکاری140 دانش آموز دختر مقطع دبیرستان شهر تهران که در سال تحصیلی ۹۶-۹۵ شاغل به تحصیل بودند، انجام شد، از پرسشنامه های سبک زندگی میلر و اسمیت، مقیاس عزت نفس روزنبرگ، پرسشنامه بسامد خوراک و مقیاس سلامت عمومی گلدبرگ ( GHQ ) استفاده شد. پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی است که با روشهای آماری تحلیل همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون چندگانه و آزمون z فیشر ، تحلیل داده ها انجام شده است. یافته ها: بین متغیرهای عزت نفس و الگوهای تغذیه ای در سطح 05/۰ به لحاظ آماری رابطه معنادار وجود دارد. همچنین بین عزت نفس و سبک زندگی و سلامت روان در سطح 01/۰ به لحاظ آماری رابطه معنادار وجود دارد. بین سبک زندگی و سلامت روان به لحاظ آماری رابطه معنادار وجود دارد. متغیرهای سبک زندگی و الگوهای تغذیه ای به لحاظ آماری می توانند، متغیر عزت نفس را پیش بینی کنند. با توجه به اینکه ضریب بتای متغیر سبک زندگی (506/0-) بیشتر است، بنابراین سبک زندگی بیشتر از الگوهای تغذیه ای، عزت نفس را پیش بینی می کند. نتیجه گیری: تغذیه مناسب و متنوع و انجام رفتارهای بهداشتی سالم از اساسی ترین پایه های سلامت دانش آموزان می باشد. طراحی وبرنامه ریزی صحیح آموزشی ومناسب درجهت شیوه زندگی سالم وبهداشت فردی برای دانش آموزان ضروری به نظر میرسد.
ترسیم سیمای حوزه سلامت در مناطق روستایی استان مازندران؛ با تأکید بر سنجش دسترسی به خدمات بهداشتی درمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه نابرابری های منطقه ای و توزیع عادلانه خدمات بهداشتی درمانی در جهت تأمین سلامت آحاد جامعه از دیرباز به عنوان دغدغه همیشگی سیاست گذران بوده است. بر همین اساس، این پژوهش با هدف سنجش عملکرد حوزه سلامت در مناطق روستایی استان مازندران با تکیه بر سنجش میزان دسترسی به خدمات بهداشتی درمانی انجام شد. پژوهش حاضر بنیادی و روش به کار رفته در آن توصیفی تحلیلی است. جامعه آماری، شهرستان های استان مازندران (تعداد 19 شهرستان) و روش گردآوری اطلاعات از نوع کتابخانه ایی و ابزار جمع آوری با توجه به اهداف پژوهش، جداول و فرم های مبتنی بر داده های آمارنامه سال 1390 ه .ش شمسی استان مازندران است که طی آن 14 شاخص بهداشتی درمانی استخراج و به شیوه کمّی و با استفاده از تکنیک فازی روش های ترجیح بر اساس مشابهت به راه حل ایده آل یا همان تاپسیس فازی و بهره گیری از نرم افزار SPSS سطح بندی میزان توسعه یافتگی مناطق روستایی شهرستان های استان مازندران به انجام رسید. یافته های پژوهش ضمن ترسیم سیمایی غیر قابل قبول و نامطلوب از حوزه سلامت، حکایت از وجود یک محرومیت کلی در استان مازندران دارد؛ به طوری که روند توزیع و دسترسی جمعیت روستایی شهرستان ها به منابع حاکی از آن است که نسبت توزیع امکانات به توزیع جمعیتی بسیار اسفناک است، تا جایی که بیشترین میزان توسعه متعلق به مناطق روستایی شهرستان های نکا با ضریب 53 درصد و بابلسر با ضریب 51 درصد می باشد. تحلیل ها همچنین نشان می دهد مناطق روستایی استان مازندران در سطح متوسط تا محرومی از توسعه در زمینه دسترسی به امکانات و منابع بهداشتی قرار دارند. نتایج، مبین آن است که توسعه متوازن نظام سلامت در استان مازندران مستلزم بازنگری در تخصیص منابع و امکانات بهداشتی درمانی، توزیع برابر فرصت ها و ارتقای کیفی خدمات در مناطق دورافتاده با هدف آمایش سرزمین است. چرا که پیش شرط توسعه پایدار، داشتن نیروی انسانی سالم و توانمند است و این امر مستلزم اهتمام بیشتر متولیان و مدیریتی منسجم در سایه یک برنامه ریزی هدفمند و اثربخش جهت رفع عدم تعادل ها است.
بررسی وضعیت سلامت معلمان و رابطه آن با سرمایه اجتماعی: مورد مطالعه معلمان آموزش و پرورش شهر بوشهر (94-1393)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در رویکرد جامعه شناختی، سلامت شامل هر دو بعد عینی و ذهنی است و بر نقش عوامل اجتماعی، به ویژه، سرمایه اجتماعی در حفظ و ارتقای سلامت تأکید می شود. مقاله حاضر بر اساس رویکردهای متأخرتر، رابطه هر دو منبع شناختی و ساختاری سرمایه اجتماعی را با سلامت عینی و ذهنی معلمان بررسی کرده است. رویکرد و روش مورد استفاده کمی و پیمایشی بوده و از ابزار پرسشنامه برای گردآوری داده ها استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق، معلمان شاغل در آموزش و پرورش شهر بوشهر در سال تحصیلی 94-1393 بوده اند که 380 نفر از آنان بر اساس جدول تعیین حجم نمونه لین، به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شدند. برای دستیابی به افراد نمونه، از روش نمونه گیریِ خوشه ای چند مرحله ای استفاده شد. بر اساس نتایج تحقیق، 42/78 درصد از پاسخگویان حداقل یکی یا بیشتر از انواع بیماری های جسمانی را داشته اند که شایع ترین آن، دردهای عضلانی بوده است. همبستگی متغیرهای بعد شناختی (به جز اعتماد به آشنایان شغلی) با این بعد از سلامت منفی و معنی دار بوده است و متغیرهای حمایت اجتماعی و رضایت از زندگی توانسته اند 7 درصد از واریانس آن را تبیین کنند. همبستگی همه ابعاد شناختی سرمایه اجتماعی با احساس سلامت بدنی و کاهش فرسودگی شغلی مثبت و معنی دار بوده است. هیچ یک از انواع مشارکت با هیچ یک از ابعاد سلامت همبستگی معنی داری نداشته اند (به جز همبستگی مثبت و معنی دار مشارکت مذهبی و فوق برنامه با کاهش فرسودگی شغلی). متغیرهای تحقیق توانسته اند، به ترتیب، 22، 8، و 7 درصد از از واریانس کاهش فرسودگی شغلی، ایفای مؤثر نقش ها، و احساس سلامت بدنی را تبیین کنند. می توان گفت ابعاد عینی و ذهنی سلامت تحت تأثیر متغیرهای یکسانی قرار ندارند؛ همچنین تأثیر بعد شناختی سرمایه اجتماعی بر سلامت، به ویژه بعد ذهنی، بیشتر از از بعد ساختاری آن بوده است. واژه های کلیدی: بوشهر، معلمان، سلامت، سرمایه اجتماعی
تحلیل رابطه ساختاری بهزیستی ذهنی بر مبنای سختکوشی روانشناختی با میانجی گری تنظیم هیجانی در زنان مبتلا به سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش بررسی رابطه ساختاری بهزیستی ذهنی بر مبنای سختکوشی روانشناختی با میانجی گری تنظیم هیجانی در زنان مبتلا به سرطان پستان است. این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی، و از نظر روش جزء پژوهش های توصیفی از نوع همبستگی است که به شیوه معادلات ساختاری انجام گرفته است. جامعه آماری شامل تمام زنان مبتلا به سرطان پستان مراجعه کننده به بیمارستانهای شهر تهران بود و 100 نفر از کسانی که به بیمارستان هفتم تیر مراجعه کرده بودند با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه های بهزیستی ذهنی کییز و ماگیارمو، سختکوشی روانشناختی اهواز (AHI) و تنظیم ساخت هیجان گارنفسکی بود. داده ها با روش حداقل مجذورات جزئی تجزیه و تحلیل شد و نتایج نشان داد الگوی پژوهش از روایی، پایایی و کیفیت مناسبی برخوردار است. این الگو توانست 50 درصد از واریانس بهزیستی ذهنی را در بیماران مبتلا به سرطان پستان تبیین کند و روابط ساختاری مفروض معنادار به دست آمد. در مجموع می توان از این الگو به منظور تعدیل مشکلات روانشناختی و جلوگیری از پیشرفت آن در بیماران مبتلا به سرطان پستان استفاده کرد.
بررسی ارتباط بین دینداری و سلامت اجتماعی جوانان مناطق حاشیه ای شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی ارتباط بین دینداری در ابعاد مختلف و سلامت اجتماعی جوانان مناطق حاشیه ای شهر کرمانشاه می باشد. این پژوهش بر اساس نظریه های سلامت اجتماعی کییز، دینداری گلاک و استارک و نظریه های ارتباط بین دین و ابعاد سلامت اجتماعی دورکیم، یینگر و دیویس، با استفاده از روش میدانی، تکنیک پیمایش، ابزار پرسشنامه و استفاده از نرم افزارهای SPSS و AMOS ، به دنبال پاسخ به این سؤال اصلی می باشد که آیا بین ابعاد مختلف دینداری و سلامت اجتماعی جوانان ساکن در مناطق حاشیه ای ارتباط وجود دارد؟ جامعه آماری پژوهش جوانان 15 تا 29 سال مناطق حاشیه ای شهر کرمانشاه می باشد که تعداد 384 نفر از آنها با استفاده از فورمول کوکران به عنوان حجم نمونه مورد بررسی قرار گرفته شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که بین دینداری و ابعاد آن یعنی پیامدی، مناسکی، اعتقادی، تجربی و شناختی با میزان سلامت اجتماعی جوانان ارتباط مثبت و مستقیم و معنادار وجود دارد. بنابراین تمامی فرضیه های پژوهش تأیید می شوند. نتایج حاصل از مدل معادله ساختاری ( AMOS ) نیز نشان دادند که در کل اثر متغیر مستقل دینداری بر سلامت اجتماعی جوانان مناطق حاشیه نشین شهر کرمانشاه به میزان 54/0 می باشد.
عوامل موثر بر اقدام زنان به سقط جنین عمدی : تجربه زیسته زنان از سقط جنین در تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سقط جنین در ایران غیرقانونی می باشد و زمانی مجاز است که ادامه بارداری، سلامت مادر را به خطر بیندازد یا به تولد نوزادی بیمار و یا معلول بینجامد. با این حال بسیاری از زنان با حاملگی ناخواسته برای توقف بارداری، بطور مخفیانه و عموما بصورت ناایمن اقدام به سقط جنین می نمایند. از این رو این مقاله به دلایل و نحوه اقدام به سقط جنین عمدی می پردازد. مطالعه از نوع کیفی است و داده ها از طریق مصاحبه عمیق با 50 زن که تجربه سقط جنین عمدی داشتند، در تیر و مرداد سال 1393جمع آوری شد. مصاحبه با افراد تا اشباع نظری ادامه یافت. یافته ها نشان داد دو گروه از زنان برای سقط مراجعه می کنند گروهی از زنان بدون فرزند و شامل دختران مجرد و یا زنانی هستند که در دوران عقد و نامزدی بسر می برند. گروه دوم زنان دارای فرزند می باشند. بر اساس یافته های این مطالعه، سقط جنین در فرایندی از ارزیابی هزینه – فایده و اجتناب از خطرات و آسیب های احتمالی در آینده رخ می دهد. در شرایطی نظیر - فرزندآوری خارج از عرف، اعتیاد همسر اختلافات خانوادگی، احساس ناامنی در زندگی مشترک، مشکلات مالی و اقتصادی، مشارکت کم مردان در امور خانه و بچه داری و ناسازگاری کار و فرزندآوری، - هزینه های (مادی و غیر مادی) ادامه حاملگی و تولد فرزند ناخواسته، بیشتر از هزینه های سقط جنین ارزیابی می گردد و افراد سقط جنین را کنشی عقلانی و برای اجتناب از پیامدها و آسیب های احتمالی در آینده در نظر می گیرند.
نقش عوامل شناختی و اجتماعی در پیش بینی رفتار خوردن آشفته دختران نوجوان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش پیش بینی رفتار خوردن آشفته بر اساس طرح واره های ناسازگار اولیه و میزبان الگوگیری از ارزش های القایی به وسیله رسانه ها در دانش آموزان دختر شهر شیراز می باشد. روش این پژوهش همبستگی است. از میان تمامی دختران دانش آموزان مقطع دبیرستان شهر شیراز تعداد 200 دانش آموز به شیوه خوشه ای تصادفی انتخاب شدند و پرسش نامه طرح واره های ناسازگار اولیه یانگ، آزمون بازخورد خوردنگارنر و گارفینکل (1979) و الگوگیری از ارزش های غربی را تکمیل نمودند. پس از حذف پرسش نامه های مخدوش تعداد 190 پرسش نامه به نرم افزار SPSS وارد و مورد تحلیل قرار گرفتند. ضرایب بدست آمده بر اساس آزمون همبستگی پیرسون نشان دهنده ارتباط مثبت و معنادار حوزه های طرح واره ها بویژه درحوزه خودگردانی/عملکرد مختل، دیگر جهت مندی و محدودیت مختل با رفتار خوردن آشفته بود. هم چنین، الگو گیری از ارزش های غربی بویژه درونی سازی الگوهای ایده آل ارتباطی معنادار با افزایش رفتار خوردن آشفته داشت. نتایج رگرسیون گام به گام نشان دادند که دو حوزه خودگردانی/عملکرد مختل و دیگر جهت مندی همراه با درونی سازی الگوها تبیین کننده معنادار واریانس رفتار خوردن آشفته بودند.
مطالعه ی جامعه شناختی دلایل و پیامدهای جراحی های زیبایی زنان و مردان ساکن شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در گذشته بدن واقعیتی بود که فرد در هر شرایطی با آن می ساخت، اما امروزه بدن قابل دست کاری و برساخت شده است، توجه به بدن و دست کاری آن از حالت طبیعی خود فاصله گرفته و به یک مسئله ی اجتماعی تبدیل شده است. هدف از انجام این پژوهش، بررسی و فهم جامعه شناسانه ی انجام جراحی های زیبایی زنان و مردان است. پژوهش با رویکرد کیفی و روش گراندد تئوری انجام شده و ابزار استفاده شده برای گردآوری داده ها، مصاحبه ی نیمه ساخت یافته بوده است. برای انتخاب افراد مصاحبه شونده از روش نمونه گیری هدفمند و برای تشخیص تعداد افراد از نمونه گیری نظری استفاده شده است. جامعه ی بررسی شده، مردان و زنان ساکن شهر تهران هستند که جراحی زیبایی داشته اند. تعداد نمونه ی بررسی شده، 15 نفر از مردان و 27 نفر از زنانی است که تجربه ی جراحی زیبایی داشته اند. بر اساس یافته ها، شرایط عل ی این پژوهش برای مردان حقارت و خودکم بینی و برای زنان ترس از طرد شدن و تصویر ذهنی منفی نسبت به بدن بوده است. پدیده ی محوری برای مردان همنوایی با خواسته های جامعه است که در بستر شرایط اقتصادی پدید می آید و برای زنان میل به زیبایی و ابراز بدن است که در بستر ارزش های اجتماعی و شرایط خانوادگی اتفاق افتاده است. شرایط تسهیل گر این پدیده در هر دو گروه مردان و زنان حس تعارض به عنوان شرایط مداخله گر و تبلیغات و ترغیب دیگران به جراحی است. پیامدها و آثار جراحی زیبایی برای مردان احساس رضایت از خود و تأیید دیگران و برای زنان، افزایش اعتماد به نفس، صرفه جویی در زمان و صرفه جویی اقتصادی است.
عوامل زمینه ساز دیرخوابی دانشجویان دختر ساکن خوابگاه دانشگاه تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دیرخوابی یکی از موضوعاتی است که اخیراً در خوابگاه های دانشجویی، مسأله ای مشهود است که تأثیرات نامطلوبی بر دانشجویان می تواند داشته باشد، به همین دلیل، برای فهم عوامل زمینه ساز آن، تلاش شده است از روش نظریه زمینه ای استفاده شود. روش پژوهش، کیفی است و بر اساس روش نمونه گیری هدفمند و نیز معیار اشباع نظری، 10 نفر از دانشجویان با ویژگی دیرخوابی انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از تکنیک مصاحبه عمیق و برای توصیف اطلاعات دموگرافیکی افراد مورد مطالعه، از آمارهای توصیفی استفاده شده است. مفاهیم و مقولات به دست آمده از مصاحبه ها نشان داد شبکه های اجتماعی مجازی، وابستگی ارتباطی- عاطفی، عوامل خانوادگی، فشار هنجاری گروه دوستی، بی تفاوتی اجتماعی و احساس گمنامی از عوامل زمینه ساز اختلال دیرخوابی دانشجویان مورد مطالعه به شمار می آید، به گونه ای که در مقوله شبکه های اجتماعی مجازی: برقرای ارتباط شبکه های مجازی، چت کردن تا نزدیکی صبح، سرک کشیدن در زندگی دیگران در فضای مجازی، در مقوله وابستگی ارتباطی– عاطفی: وجود اشخاص مهم در زندگی، تلقی کردن فضای مجازی به صورت عامل تخلیه روانی، افزایش انگیزه و امید هنگام ارتباط مجازی، احساس تنهایی، احساس سرخوردگی هنگام قطع اینترنت، در مقوله عوامل خانوادگی: دلتنگی و دوری از خانواده، وجود مشکلات خانوادگی و نبود کنترل پدر و مادر و حس آزادی، در مقوله فشار هنجاری گروه دوستی: وجود دوستان ناباب، رقابت با دوستان برای یافتن سوژه مجازی، در مقوله بی تفاوتی اجتماعی: مهم نبودن هم اتاقی ها، رعایت نکردن اصول هم اتاقی و در مقوله احساس گمنامی: چت با اشخاص ناآشنا، راحت بودن برقراری ارتباط تأثیرگذار بوده است. یافته های پژوهش نشان می دهد مقوله هسته ای این پژوهش، ولع ارتباط مجازی است که موارد منتهی به آن در قالب یک مدل پاردایمی شامل شرایط علّی، شرایط زمینه ساز، پیامدها، راهکارها و استراتژی کنش ارائه شده است.
بدن بینی ؛ کاربست رویکرد گفتمان تاریخی رُوث وُداک در تحلیل مستند «دماغ به سبک ایرانی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در فرهنگ مصرفی کنونی مقوله بدن و بدن پنداری، رکن اساسی هویت شخصی شده است؛ درنتیجه در سال های اخیر انواع مختلفی از جراحی زیبایی در جامعه ایرانی متداول شده که بالاترین میزان مراجعات زیبایی، متعلق به جراحی بینی است. در این مقاله با تأکید بر اهمیت بدن و تمایل روزافزون به جراحی زیبایی بینی در جامعه ایرانی و اشاره به تحولات گفتمانی بدن در ایران، تلاش شده است با الهام از نظریه باومن و باتلر در حوزه جنسیت، روش تحلیل گفتمان انتقادی و رویکرد تاریخی وُداک، مستند اجتماعی «دماغ به سبک ایرانی» توصیف، تفسیر و معناکاوی شود. نتایج این مطالعه نشان می دهد در مستند مذکور، نهادهایی مانند تعلیم و تربیت (آموزش و پرورش)، دین، پزشکی و هنر، موقعیت سخن گویی و موضع گیری پیرامون بدن و جراحی زیبایی دارند. فیلم مستند همچنین تنازعی گفتمانی- ارزشی بین گفتمان مدرسه و پزشکی به عنوان تأییدگران و مشروعیت دهندگان این کردار گفتمانی (جراحی زیبایی) و گفتمان دین و هنر به عنوان نکوهش گران این کردار است و در این میان مبادرت کنندگان نیز در دیالکتیک هایی همچون اطمینان– تردید، تشویش – لذت و خوشایندی و فردیت قرار می گیرند. تحلیل گفتمان مستند مذکور همچنین نشان می دهد هیچ یک از گفتمان های مذکور، موقعیت برتر و فرادست را پیرامون جراحی زیبایی و تصاحب فضای گفتمانی آن ندرند و به همین دلیل نمی توانند یکسره هژمونیک شوند و بر ساحت مذکور تفوّق پیدا کنند.
فهم دلالت های اجتماعی- فرهنگی توصیه های غذایی دوران بارداری و پس از آن (یک مطالعة مردم نگارانه در بین زنان و خانواده های سیستانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بارداری، زایمان و آنچه که به موقعیت مادری ختم می گردد، با مجموعه ای از عوامل، عناصر و پدیده ها معنی می یابد؛ یکی از این موارد، بایدها یا نبایدهای غذایی است که فرد موظف به رعایت آن ها می گردد. توصیه های مزبور را باید توصیه های یک فرهنگ دانست؛ فرهنگی که در این معنی، خود را در تهیه و مصرف مجموعه ای از خوراکی ها باز می نماید. بر این اساس، پژوهش حاضر به دنبال فهم دلالت هایی بوده است که می توان از تأمل بر تکاپو جهت این تهیه و مصرف، برداشت نمود. این پژوهش با حرکت از نوعی دیدگاه نظری چند سطحی، بر اساس رویکردی کیفی و به شیوة مردم نگاری در پهنه ای جغرافیایی از زاهدان تا نواحی شمالی استان سیستان و بلوچستان انجام شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که این دلالت ها صرفاً بر کارکرد زیستی- طبی توصیه های غذایی مزبور که بیشتر معطوف به پس از زایمان است، تأکید ندارد. تهیه و مصرف برخی از خوراکی ها مانند کاچی سیستانی که ترکیب منحصر به فردی در مقایسه با سایر نسخه های مشابه است، در حال حاضر دلالت هایی را باز می نماید که باید با نوعی نگاه نمادین و معنی شناختی، تفسیر گردند. این خوراکی ها علاوه بر آنکه نشان گذاری یک رخداد را تسهیل می کنند، زمینه ای جهت خلق یک هویت مادرانه و نیز فراتر از آن، زمینه ای جهت برجسته سازی مرزها و تمایزات دیگر نیز می باشند.
جامعه شناسی تجربه زیسته زنان مبتلا به ایدز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بیماری ایدز تنها یک بیماری، و حامل آن صرفاً یک بیمار نیست. از آنجا که راه های انتقال این بیماری شامل رفتارهایی است که در اذهان عمومی با بار ارزش منفی ارزیابی می شود، دربارة آن برچسب زنی و نگرش های منفی چشمگیری شکل گرفته است و مبتلایان با انگ افراد منحرف در جامعه مواجه، و غالباً با طرد و تبعیض افراد روبه رو می شوند. این پژوهش با هدف شناخت تأثیر این بیماری و انگ ناشی از آن در تجربة زیستة زنان مبتلا به ایدز یا زنان اچ آی وی مثبت انجام شده است. جمع آوری داده ها نیز با استفاده از روش کیفی و نظریة مبنایی و فن مصاحبه نیمه ساخت یافته با زنان اچ آی وی مثبت مراجعه کننده به «انجمن حمایت از آسیب دیدگان اجتماعی (احیای ارزش ها)» صورت گرفته است. براساس تحلیل یافته های حاصل از این پژوهش، چهار مقولة «افکار و نگرش های منفی موجود در جامعه»، «راه های خاص (حساس از نظر فرهنگی) انتقال بیماری»، «نبود دانش عمومی دربارة راه های سرایت بیماری» و «حمایت نکردن خانواده و نزدیکان و طردکردن بیماران» به عنوان شرایط علّی «زمینه ساز حساسیت بیمار به انگ اجتماعی» به دست آمد. همچنین یافته ها مؤید این مطلب است که انگ مرتبط با اچ آی وی موجب بروز رفتارهای تبعیض آمیز با این بیماران و درنتیجه بروز مشکلات و دغدغه در این زنان می شود؛ مشکلات جسمانی، روانی، انزوا و افسردگی، نگرانی های اقتصادی، نگرانی ازدست دادن شغل، توسل به پنهان کاری در محیط کار، تجربة طردشدن و ازدست دادن حمایت خانواده و دوستان، محدودیت دسترسی به درمان، نگرانی درمورد ازدواج و تعاملات اجتماعی محدودتر، از جمله مشکلاتی است که پیش روی این بیماران قرار دارد. این مشکلات در کنار ترس از افشای بیماری و انگ و داغ ننگ آن، سطح کیفیت زندگی در این بیماران را کاهش می دهد.
تحلیل فضایی و سنجش وضعیت شهرستان های استان ایلام از لحاظ برخورداری از شاخص های بهداشتی - درمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بهبود وضعیت بهداشت و سلامت شهروندان یکی از نشانه های ارتقا و توسعة انسانی در هر جامعه ای می باشد و به عنوان مسئله ای ضروری و مهم مدّ نظر برنامه ریزان است. پژوهش حاضر که از نوع توصیفی- تحلیلی است، با هدف بررسی و تحلیل فضایی شهرستان های استان ایلام از لحاظ برخورداری از شاخص های بهداشتی - درمانی صورت گرفته و داده های مورد نیاز آن از سالنامه آماری 1391 استان ایلام به دست آمده است. در راستای انجام این تحقیق، شاخص های بهداشتی - درمانی با بهره گیری از تکنیک تحلیل عاملی و با استفاده از 20 شاخص که به 4 عامل برتر کاهش یافتند، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان می دهد که محرومیتی کلی در سطح استان از نظر برخورداری از شاخص های بهداشتی - درمانی وجود دارد و توزیع امکانات موجود نیز چندان متناسب با توان و نیاز جمعیتی شهرستان ها صورت نگرفته است. با توجه به نتایج حاصل از تحلیل عاملی، اکثر شهرستان های استان (مهران، دره شهر، دهلران و شیروان - چرداول) از لحاظ شاخص های مورد مطالعه، محروم یا نیمه برخوردار هستند و ایوان، ایلام و آبدانان از لحاظ بهره مندی از شاخص های بهداشتی – درمانی، در ردیف برخوردارترین و مهران و دره شهر در ردیف محروم ترین شهرستان ها قرار دارند
نقش واسطه ای بهزیستی روان شناختی در بین سرمایه اجتماعی و خودکارآمدی در زنان فرهنگی شهرستان سرباز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از اجرای این پژوهش تبییننقش واسطه ای بهزیستی روان شناختی در بین سرمایه اجتماعی و خودکارآمدی در زنان فرهنگی شهر سرباز بود. در این پژوهش از روش پیمایشی- همبستگی استفاده شد. جامعه آماری شامل کلیه زنان فرهنگی شهر سرباز و نمونه با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای تعداد 191 نفر انتخاب گردید. داده ها از روش پرسش نامه های بهزیستی روان شناختی ریف(1989) ، خودکارامدی آدامز و شرر(1982) و سرمایه اجتماعی سهامی (1387) گردآوری شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چندگانه و تحلیل مسیر به روش بارون و کنی استفاده شد. نتایج همبستگی پیرسون نشان دادند که خودکارآمدی با سرمایه اجتماعی و مولفه های آن به اسثتنائی مولفه اعتماد به خانواده رابطه مثبت و معنادار دارد. هم چنین، خودکارآمدی با بهزیستی روان شناختی و مولفه های آن رابطه مثبت و معنادار دارد. افزون بر این، نتایج تحلیل مسیر نشان دادند که متغیرهای اعتماد سیاسی و شبکه اجتماعی به صورت مستقیم بر متغیر خودکارآمدی تأثیر می گذارد و متغیر بهزیستی روان شناختی نقش واسطه ای بین سرمایه اجتماعی و خودکارآمدی ایفا می کند، اما مولفه های اعتماد به خانواده و مشارکت اجتماعی تاثیری معنادار بر خودکارآمدی نداشتند و تنها مولفه تاثیرگذار سرمایه اجتماعی بر بهزیستی روان شناختی، اعتماد سیاسی بود.
تعیین کننده های سلامتِ اجتماعی شهروندان منطقه 12 تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سلامت اجتماعی می تواند به عنوان ارزیابی افراد از روابط اجتماعی شان، چگونگی واکنش دیگران به آن ها و چگونگی تعامل آن ها با نهاد های اجتماعی و اجتماع تعریف گردد. از سوی دیگر، کلان شهر ها با انبوهی از مشکلات و مسایل اجتماعی مرتبط با سلامت اجتماعی روبرو هستند که نیازمند توجه بیشتر به این موضوع است. با توجه به اهمیت روزافزون موضوع سلامت اجتماعی، پژوهش حاضر درصدد است ضمن بررسی این موضوع مهم، اقدام به واکاوی تعیین کننده های اجتماعی موثر بر سلامت اجتماعی نماید. این پژوهش در بین 400 نفر از شهروندان ساکن در منطقه 12 تهران انجام شد و برای تبیین نظری موضوع از دیدگاه نظری«کوری کییز و شاپیرو» استفاده شد. در بخش روش نیز با استفاده از روش پیمایش و ابزار سنجش پرسشنامه و روش نمونه گیری خوشه ای اقدام به تکمیل پرسشنامه گردید. نتایج نشان داد که چهار متغیر حمایت اجتماعی، کیفیت زندگی، امنیت اجتماعی و پایگاه اجتماعی-اقتصادی همگی با متغیر وابسته سلامت اجتماعی (در جایگاه متغیر وابسته) رابطه دارند و متغیر های مستقل برشمرده شده قادر به پیش بینی متغیر سلامت اجتماعی نیز بوده اند. بر این مبنا بیشترین میزان پیش بینی کنندگی مربوط به متغیر حمایت اجتماعی (با ضریب بتای 50/0) و پس از آن به ترتیب مربوط به متغیر های کیفیت زندگی (با ضریب بتای 24/0)، امنیت اجتماعی (با ضریب بتای 22/0) و پایگاه اجتماعی-اقتصادی (با ضریب بتای 10/0) بوده است. مهم ترین نتیجه تحقیق حاضر این است که مهم ترین نتیجه ای که می توان از پژوهش حاضر گرفت این است که سلامت اجتماعی بیشتر از آن که ناشی از بهبود شرایط فردی باشد، ناشی از بهبود شرایط اجتماعی است و هر چقدر میزان بهبود و اصلاح شرایط ساختاری جامعه افزایش یابد می توان انتظار داشت که سطح سلامت اجتماعی جامعه هم ارتقا یابد. در واقع، ارتقای سلامت اجتماعی وابستگی زیادی به ارتقای سطح کیفیت زندگی، حمایت اجتماعی، پایگاه اجتماعی-اقتصادی و امنیت اجتماعی دارد. واژه های کلیدی: سلامت اجتماعی، حمایت اجتماعی، کیفیت زندگی، امنیت اجتماعی و پایگاه اجتماعی-اقتصادی.
مطالعه خود ارزیابی سلامت میان سالمندان ساکن شهرهای شیراز و یاسوج سال 1394(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سلامت درک شده راهی است برای بررسی وضعیت سلامت افراد که آگاهی کامل در حیطه های بیولوژیکی، ذهنی، عملکردی و معنوی از سلامت فرد را مشخص می کند. بررسی وضعیت سلامتی افراد از نگاه خودشان سنجه ای مهم از نظر وضعیت سلامت عمومی جامعه است. خودارزیابی سلامت به وسیله فرد یک شاخص شناخته شده جهانی است که برای سنجش وضعیت سلامت افراد در پژوهش های سلامت همگانی و اپیدمیولوژی دارای کاربردی گسترده است. هدف از این پژوهش مطالعه خود ارزیابی سلامت میان سالمندان ساکن شهر شیراز و یاسوج است. جامعه آماری این پژوهش را افراد سالمند بالای 65 سال ساکن شهر شیراز و یاسوج تشکیل داده است و برای گردآوری داده ها تعداد 760 نفر (400 نفر در شیراز، 360 نفر در یاسوج) از آنان را به عنوان نمونه به شیوه نمونه گیری خوشه ایی مرحله ایی انتخاب شده اند. در این پژوهش روش پیمایش مورد استفاده قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها از راه نرم افزار کامپیوتری SPSS در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی انجام گرفت. میانگین و انحراف معیار چهار بعد سلامت سالمندان مورد پژوهش 95/14± 18/75 بود که 8/63 درصد آن ها وضعیت سلامت ادراک شده خود را در حد متوسط ارزیابی کردند. متغیر های جمعیتی مانند سن، تحصیلات، وضعیت اشتغال، وضعیت تاهل، قومیت، تعداد فرزندان، طبقه اقتصادی- اجتماعی، سابقه بیماری با خودارزیابی سلامت سالمندان رابطه ای معنی دار داشتند. بین جنس و خودارزیابی سلامت رابطه ای معنی دار وجود نداشت. هم چنین، متغیرهای فرهنگی و اجتماعی مانند رفتارهای سلامت، حمایت اجتماعی، عزت نفس، مصرف رسانه، ارتباط و صمیمیت با فرزندان و ارتباط با دوستان با خودارزیابی سلامت رابطه ای معنی دار داشتند. آماره ضریب تعیین 2R نیز نشان می دهد که حدود 40 درصد تغییرات متغیر وابسته یعنی)خودارزیابی سلامت( به وسیله هفت متغیر مستقل که در معادله باقی مانده اند و شامل عزت نفس، سابقه بیماری، تعداد فرزندان، رفتار سلامت، قومیت، تحصیلات، حمایت اجتماعی هستند تبیین می شود.این که فرد نسبت به خود چه احساسی داشته باشد و برای خود چه مقدار ارزش و اهمیت بداند، می تواند بر خودارزیابی سلامت تاثیر بگذارد. این مطالعه نشان داد که وضعیت سلامت سالمندان شهر شیراز و یاسوج در حد متوسط بوده که نیازمند حمایت خانواده ها و مسئولان می باشند و وضعیت سلامت سالمندان شهر شیراز و یاسوج از عوامل فرهنگی- اجتماعی تاثیر می پذیرد.
ناباروری به مثابه مسئله ای اجتماعی-فرهنگی: تجربه زیسته زنان نابارور در جست و جوی درمان در قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله ناباروری در ایران، با توجه به برساخت اجتماعی- فرهنگی خاص آن، بعد عمیق تری به خود گرفته است. ناباروری در زمره مسائلی است که به نحوی آثار و پیامدهای چندجانبه ای برای همسران درگیر به همراه دارد. دانش پزشکی برای درمان ناباروری روش های متنوعی را پیشنهاد می کند که ازجمله این روش ها می توان به واگذاری جنین، رحم جایگزین و لقاح آزمایشگاهی اشاره کرد. استفاده از این روش ها علاوه بر اینکه می تواند در کمک به باروری همسران مؤثر باشد، آثار و دلالت های مثبت و منفی متنوعی بر زندگی افراد نابارور دارد. به لحاظ روش شناختی، در این مطالعه از روش تحلیل پدیدارشناسی تفسیری (IPA) استفاده شده است. داده ها با مشارکت 25 زن درگیر با ناباروری و ازطریق مصاحبه عمیق و پدیدارشناختی زنان مراجعه کننده به یک مرکز درمان ناباروری در قزوین با رعایت حداکثر واریانس اجتماعی- فرهنگی و دموگرافیک مشارکت کنندگان به دست آمده است. این مطالعه با هدف تجربه زیسته زنان نابارور در راه درمان انجام شده است. در این مطالعه دوازده درون مایه اصلی و چندین درون مایه فرعی استخراج شد که براساس آنها، مفاهیم اصلی این مطالعه به دستآمد. نتایج نشان می دهد که یکی از مهم ترین عوامل ایجادکننده پریشانی های روانی و پیامدهای اجتماعی، ناشی از فشار اجتماعی اطرافیان مهم است که آثار مخربی بر آسایش روانی زوج های نابارور دارد. این زنان، در طول فرآیند درمان، پیوستاری از امید و ناامیدی را تجربه می کنند و در این مسیر از استراتژی مواجهه و راهکارهای متنوعی بهره می گیرند.
بررسی رابطه ی بین سرمایه ی اجتماعی و سلامت روان (مورد مطالعه: دبیران مقطع متوسّطه ی اوّل و دوم ناحیه ی یک شهراراک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق با هدف بررسی رابطه ی سرمایه ی اجتماعی با سلامت روان دبیران مقطع متوسّطه ی اوّل ودوم ناحیه ی یک شهر اراک انجام شده است. روش مطالعه پیمایشی بوده،جامعه ی آماری 1745 نفراز دبیران مقطع متوسّطه ی اوّل ودوم ناحیه ی یک شهر اراک،روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای وحجم نمونه با استفاده از جدول مورگان 320 نفر انتخاب شده است که این تعداد با استفاده از پرسشنامه ی محقق ساخته و پرسشنامه ی سلامت روانی گلدبرگ و هیلر(GHQ) مورد پرسش وسنجش قرار گرفته اند. پس از بررسی اعتبار و پایایی پرسشنامه ی محقق ساخته، داده ها جمع آوری شده و با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته اند. یافته های تحقیق حاکی از آن بوده که رابطه ی بین دو بعد متغیّرسرمایه ی اجتماعی ومؤلفه های آن، اعتماد میان فردی،اعتماد مدنی، اعتماد اجتماعی،حمایت عاطفی،حمایت مالی،حمایت اطّلاعاتی وحمایت اجتماعی با متغیّر وابسته سلامت روان به لحاظ آماری معنی دار ،و نوع رابطه نیز، خطی، منفی و معکوس بوده است. همچنین، متغیّرهای مستقل حاضر در مدل رگرسیونی، شامل متغیّرهای اعتماد میان فردی،اعتماد مدنی، حمایت اطّلاعاتی، حمایت عاطفی وحمایت مالی توانسته اند 34% از تغییرات متغیّر وابسته را تبیین نمایند.
تأثیر مخارج اجتماعی دولتها بر توسعه ی اقتصادی زنان (با تاکید بر آموزش و سلامت)،در منتخبی از کشورهای آسیایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی روانشناختی زنان (مطالعات زنان سابق) دوره چهاردهم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۳ (پیاپی ۴۸)
حوزه های تخصصی:
مطالعات متعدد در زمینه ی توسعه ی انسانی نشان می دهد که دستیابی به توسعه ی پایدار بدون در نظر گرفتن توسعه اقتصادی اجتماعی زنان در عرصه های مختلف ممکن نیست. با توجه به شرایط زنان در جوامع در حال توسعه ، اهمیت موضوع برای این دسته ازکشورها پررنگ تر به نظر می رسد. با توجه به نقش کلیدی و بااهمیت دولت ها در ارتقاء سطح توسعه ی جوامع، تأثیر سیاست های مالی و مخارج اجتماعی دولتها بر توسعه ی اقتصادی اجتماعی زنان می تواند تأثیری مثبت و جلوبرنده بخصوص در جوامع در حال توسعه داشته باشد. هدف از این مطالعه بررسی تأثیر مخارج اجتماعی دولتها بر توسعه ی اقتصادی اجتماعی زنان با تاکید بر آموزش و سلامت در منتخبی از کشورهای آسیایی در حال توسعه، از جمله ایران طی سالهای 2013-1980 است. بدین منظور از روش برآورد حداقل مربعات معمولی (OLS) کلیه معادلات بر آورد شد. یافته های تحقیق بیانگر آنست که به طور کلی مخارج اجتماعی دولتها روی هردو فاکتور سلامت و آموزش زنان در کشورهای در حال توسعه مورد مطالعه تأثیر مثبت داشته است. همچنین یافته های تحقیق بیانگر آنست که مخارج اجتماعی دولت ها روی فاکتور سلامت، درکشورهای در حال توسعه با شاخص توسعه انسانی (HDI) پایین تر، تأثیر بیشتری داشته است.