فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۱۲۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
احساس امنیت در بین زنان، پیوند نزدیکی با مهارت های اجتماعی دارد؛ اما این موضوع کمتر بررسی شده است. براین اساس، هدف این پژوهش، بررسی رابطه بین مهارت حل مسئله و احساس امنیت در بین زنان است. روش تحقیق، پیمایشی و جامعه آماری زنان 40-18ساله شهر یاسوج است که 351 نفر از آنان به روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شده اند. ابزار تحقیق برای سنجش احساس امنیت، پرسش نامه احساس ناامنی احمدی و حیدری (1393) و ابزار تحقیق برای سنجش مهارت حل مسئله، فرم کوتاه سیاهه حل مسئله اجتماعی دزریلا و همکاران (2002) است. این دو ابزار در تحقیقات قبلی استفاده شده اند و ویژگی های روان سنجی آنها محاسبه شده است. براساس یافته ها رابطه مثبت و معناداری بین مهارت حل مسئله اجتماعی و احساس امنیت وجود دارد؛ به طوری که، مهارت حل مسئله اجتماعی قادر است حدود 21/0 تغییرات احساس امنیت را تبیین کند. گذشته ازآن، هیچ کدام از متغیرهای جمعیتی گروه سنی، میزان تحصیلات و نیز وضع اشتغال و تأهل، ارتباط معناداری با احساس امنیت ندارند. به این ترتیب، نتیجه بررسی این است که با آموزش مهارت حل مسئله اجتماعی به زنان، یکی از دغدغه های اساسی آنان، یعنی احساس ناامنی تسکین داده یا برطرف می شود.
موجه سازی مصرف تظاهری؛ مورد مطالعه: مصرف کالاها و خدمات مدیریت بدن در زنان مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مصرف کالا در انواع و اقسام آن، دارای دلالت ها و نشانه های عدیده فرهنگی اجتماعی است و موضع مصرفی افراد نیز بر همین مبنا، توجیه می گردد. هدف نوشتار حاضر این است که توضیح دهد مصارف تظاهری و خودنمایانه که غالباً با استفاده از کالا های دارای نام و نشان (برند) با نوشوندگی بالا ، همراه است چگونه توسط مصرف کنندگان توجیه می شود . برای یافتن پاسخ و پی بردن به معانی نهفته مصرف تظاهری با 38 مشارکت کننده زن در مشهد که کم یا بیش مصرف شان، این گونه بوده و به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند، در خصوص مصرف کالاها و خدمات مدیریت بدن، مصاحبه عمیق به عمل آمده است. نتایج کدگذاری و تحلیل متن مصاحبه ها نشان می دهد برای مصرف تظاهری کالاها و خدمات مدیریت بدن، پنج توجیه عمده وجود دارد: موجه سازی هویتی مصرف که نشان تشخص و معرف موقعیت اجتماعی مصرف کننده تلقی می شود؛ موجه سازی روان شناختی که در آن فرد به نیاز های روانی خود، نوع انسان یا زنان ارجاع می دهد؛ موجه سازی اقتصادی (عقلانی)، انتخاب های مصرفی را پس از مقایسه ارزش مصرفی ارزش مبادله یا محاسبه هزینه فایده اقتصادی و اجتماعی، معقول ارزیابی می کند؛ موجه سازی نظارتی (الزامی) که در آن فرد خود را تحت نظارت خواسته ها و پیشنهاد های دیگران مهم یا دیگران تعمیم یافته یا آموزه های اخلاقی و مذهبی می بیند؛ و موجه سازی عادت واره که به «مسبوق به سابقه بودن الگوی مصرفی تظاهری یا تمایل به آن در تاریخچه زندگی فرد» ارجاع دارد.
عوامل موثر بر اقدام زنان به سقط جنین عمدی : تجربه زیسته زنان از سقط جنین در تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سقط جنین در ایران غیرقانونی می باشد و زمانی مجاز است که ادامه بارداری، سلامت مادر را به خطر بیندازد یا به تولد نوزادی بیمار و یا معلول بینجامد. با این حال بسیاری از زنان با حاملگی ناخواسته برای توقف بارداری، بطور مخفیانه و عموما بصورت ناایمن اقدام به سقط جنین می نمایند. از این رو این مقاله به دلایل و نحوه اقدام به سقط جنین عمدی می پردازد. مطالعه از نوع کیفی است و داده ها از طریق مصاحبه عمیق با 50 زن که تجربه سقط جنین عمدی داشتند، در تیر و مرداد سال 1393جمع آوری شد. مصاحبه با افراد تا اشباع نظری ادامه یافت. یافته ها نشان داد دو گروه از زنان برای سقط مراجعه می کنند گروهی از زنان بدون فرزند و شامل دختران مجرد و یا زنانی هستند که در دوران عقد و نامزدی بسر می برند. گروه دوم زنان دارای فرزند می باشند. بر اساس یافته های این مطالعه، سقط جنین در فرایندی از ارزیابی هزینه – فایده و اجتناب از خطرات و آسیب های احتمالی در آینده رخ می دهد. در شرایطی نظیر - فرزندآوری خارج از عرف، اعتیاد همسر اختلافات خانوادگی، احساس ناامنی در زندگی مشترک، مشکلات مالی و اقتصادی، مشارکت کم مردان در امور خانه و بچه داری و ناسازگاری کار و فرزندآوری، - هزینه های (مادی و غیر مادی) ادامه حاملگی و تولد فرزند ناخواسته، بیشتر از هزینه های سقط جنین ارزیابی می گردد و افراد سقط جنین را کنشی عقلانی و برای اجتناب از پیامدها و آسیب های احتمالی در آینده در نظر می گیرند.
اثربخشی زوج درمانی مبتنی بر فراهیجان بر سازگاری و دلزدگی زناشویی در همسران دارای تعارض(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر زوج درمانی مبتنی بر فراهیجان بر سازگاری و دلزدگی زناشویی در همسران دارای تعارض زناشویی انجام گرفت. این پژوهش از نوع مطالعات آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمام زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره سطح شهر تبریز، دادگاه خانواده و شورای حل اختلاف دادگستری شهر تبریز در طول پاییز سال 95 بود. برای انتخاب نمونه پژوهش از بین تمامی زوجین واجد شرایط ورود به مطالعه 16 زوج (32 نفر) به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند و پس از جایگزینی در گروه آزمایش و گروه کنترل مورد مطالعه قرار گرفتند. سپس زوج درمانی مبتنی بر فراهیجان طی هشت جلسه 90 دقیقه ای برای گروه آزمایش اجرا شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیری در برنامه SPSS انجام گرفت. نتایج نشان داد که زوج درمانی مبتنی بر فراهیجان (رویکرد گاتمن) به تفاوت معنی دار بین گروه های آزمایش و کنترل در متغیر سازگاری و مؤلفه های دلزدگی زناشویی شامل خستگی جسمی، از پا افتادن عاطفی و از پا افتادن روانی منجر شده است. با توجه به نتایج، درمان مبتنی بر فراهیجان با افزایش سطوح چرخه تعامل مثبت، جایگزین ساختن پیوندجویی به جای خصومت و رفتارهای اجباری و جایگزینی رفتارهای تخریبگر با رفتارهای سازنده به افزایش سازگاری زناشویی و با کاهش دامنه رفتارهای تخریبگر همچون انتقاد، تحقیر و حالت تدافعی در همسران دارای تعارض زناشویی به کاهش دلزدگی زناشویی در آنان منجر می شود.
فراتحلیل عوامل موثر بر خشونت علیه زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از انتظارهای رو به تحول در مناسبات شخصی در عصر مدرن، خشونت علیه زنان در محیط خانواده و بدل شدن آن به مساله ای اساسی و فرافرهنگی است که از دهه1970 مطالعات بسیاری را برانگیخته است. از اینرو، انجام تحقیقات ترکیبی بسیار مهم است تا عصاره تحقیقات موجود را به روشی منظم فراهم آورد. هدف از پژوهش حاضر، بکارگیری فراتحلیل به منظور تحلیل و ترکیب نتایج مطالعات پیرامون جامعه پذیری جنسیتی و تجربه خشونت در دوران کودکی با خشونت علیه زنان است. با توجه به معیارهای فراتحلیل، 11 مقاله برای جامعه پذیری جنسیتی و 8 مقاله برای تجربه خشونت در دوران کودکی از میان 45 مقاله منتشر شده در پایگاه های اطلاعاتی در سال های 1395-1385 انتخاب و توسط نرم افزار فراتحلیل بررسی شدند. بررسی های اولیه حکایت از ناهمگنی اندازه اثر و عدم سو گیری انتشار مطالعات دارد. همچنین، اندازه اثر جامعه پذیری جنسیتی و تجربه خشونت در دوران کودکی با خشونت علیه زنان به ترتیب 439/0 و 517/0 است که برحسب نظام تفسیری کوهن در حد متوسط و بالا ارزیابی می شود. با در نظر گرفتن جنسیت به عنوان متغیر تعدیل کننده، ضریب در متغیر اول برای مردان (513/0) بالاتر از زنان (422/0) و در متغیر دوم برای زنان (521/0) بالاتر از مردان (490/0) ارزیابی شدند.
اثربخشی رفتار درمانی دیالکتیکی بر خودکارآمدی زنان دارای اختلال شخصیت وابسته شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اختلال شخصیت الگوی پایداری از رفتار و تجربه درونی است که با انتظارات فرهنگی به میزان قابل ملاحظه ای مغایرت دارد، فراگیر و انعطاف ناپذیر است، در دوران نوجوانی یا بزرگسالی آغاز می شود، در طی زمان پایدار است و به پریشانی و اختلال منجر می شود یکی از انوع اختلالات شخصیت، اختلال شخصیت وابسته است. این به واقع سازگارانه و طبیعی ست که آدمیان نیازمند برقراری ارتباط با دیگران و یاری گرفتن از آن ها باشند، اما در افراد دارای اختلال شخصیت وابسته این نیازهای وابستگی بیش از اندازه بوده و می توانند کاملاً مشکل ساز باشند. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی رفتار درمانی دیالکتیکی بر خودکارآمدی زنان دارای شخصیت وابسته است. بدین منظور از میان زنان مراجعه کننده به کلینیک های مشاوره شهر تهران تعداد 30 نفر که بر اساس آزمون میلون (MCMI) دارای شخصیت وابسته بودند به صورت در دسترس انتخاب شده و به صورت تصادفی در گروههای آزمایش و گروه کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایش در معرض 10 جلسه رفتار درمانی دیالکتیکی و گروه کنترل در لیست انتظار قرار گرفت. پیش از انجام مداخلات و بلافاصله پس از انجام مداخلات هر دو گروه به وسیله آزمون خودکارآمدی عمومی شرر مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد در بین گروه های آزمایش و کنترل، با ثابت نگه داشتن اثر پیش آزمون، تفاوت معنادار وجود دارد (P
پیش بینی پرخاشگری ارتباطی پنهان (کناره گیری عاطفی و خراب کردن وجهه اجتماعی) بر اساس سبکهای دلبستگی در زنان متأهل شهر بیرجند: نقش میانجی احساس شرم و گناه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی عاطفه خودآگاه (احساس شرم و گناه) زنان در رابطه بین سبک های دلبستگی و پرخاشگری ارتباطی پنهان آن ها، انجام گرفته است. روش: مطالعه ی حاضر یک تحقیق همبستگی از نوع مدل معادلات ساختاری است. جامعه آماری این پژوهش را زنان متأهل شهر بیرجند تشکیل دادند. حجم نمونه پژوهش حاضر شامل 350 زن متأهل بود. روش نمونه گیری از نوع در دسترس و ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه سبکهای دلبستگی کالینز و رید (1990)، مقیاس عاطفه خودآگاه (احساس شرم و گناه) تانجنی، واگنر و گومز (1989) و پرسشنامه پرخاشگری ارتباطی پنهان نلسون و کارول (2006) بود. به منظور تجزیه وتحلیل روش های آماری از همبستگی پیرسون و مدل معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که بین متغیرهای پژوهش رابطه معناداری وجود دارد (01/0≥P). بررسی مدل مفهومی پژوهش نشان داد که احساس شرم در رابطه سبک دلبستگی ایمن و اضطرابی با سازه کناره گیری عاطفی و احساس شرم به همراه احساس گناه در رابطه سبکهای دلبستگی با خراب کردن وجهه اجتماعی نقش میانجی معناداری دارند (01/0≥P). نتیجه گیری: به طورکلی نتایج نشان داد که رابطه سبکهای دلبستگی با پرخاشگری ارتباطی پنهان در زنان، با میانجی گری احساس شرم و گناه باشد. این نتیجه در مورد رابطه سبکهای دلبستگی با خراب کردن وجهه اجتماعی بیشتر نمود داشت.
عوامل موثر بر گرایش دختران به مانکنیسم (مطالعه موردی: تاثیر عروسک باربی در میان سایر عوامل گرایش به مانکنیسم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گرایش دختران به سمت داشتن اندامی مانکن، دستکاری در ویژگی هایِ ظاهری و ساخت بدن اجتماعی از پیامدهای جامعه مصرفی است؛ که یکی از دلایل آن، الگوپذیری دختران از عروسک های دوران کودکی می باشد. از آنجایی که دختران جوان نسبت به اندام خود حساسیت بیشتری دارند و معمولا درکودکی از عروسک باربی الگوبرداری کرده اند؛ تحت تاثیر فرهنگ باربی یعنی مانکنیسم قرار می گیرند.لذا هدف اصلی انجام این پژوهش بررسی تاثیر عروسک باربی بر گرایش دختران به مانکنیسم در میان سایر عواملِ فردی، خانوادگی،اجتماعی و رسانه ایی می باشد. که به صورت پیمایشی و با استفاده از پرسشنامه در حجم نمونه335 نفر انجام شد روش نمونه گیری تصادفی ساده می باشد و چارچوب نظری مورد استفاده، نظریه صنعت فرهنگ، بازاندیشی و کاشت است. بطورکلی یافته ها نشان می دهد: عروسک های دوران کودکی، بخصوص باربی که چهره و اندام دختری جوان دارد و صنایع زیادی جهت تبلیغ آن بکار گرفته شده، الگویی را به کودک ارائه می دهند که در دوران نوجوانی و جوانی با آن به همسان سازی می پردازد.
اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر نستوهی و کیفیت زندگی زنان قربانی خشونت خانگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش با هدف بررسی اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر نستوهی و کیفیت زندگی زنان قربانی خشونت خانگی انجام شد. این پژوهش شبه آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون با دو گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری را تمامی زوجین جوان زیر پوشش کمیته امداد شهرستان قوچان تشکیل می داد. نمونه آماری این گونه تهیه شد که پس از اعلان عمومی و فراخوان، 91 خانم به صورت داوطلبانه شرکت کردند. در ابتدا پرسش نامه خشونت خانگی(Mohseni Tabrizi et al, 2013) بمنظور غربالگری اجرا و از بین زنانی که دارای بالاترین مقدار خشونت خانگی بودند (37 زن انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (19 نفر) و گروه کنترل (18 نفر) قرار گرفتند و هم چنین، آزمودنی ها به پرسش نامه نستوهی و کیفیت زندگی(SF-36) پاسخ دادند و درمان شناختی رفتاری گروهی، برای گروه آزمایش در 8 جلسه 90 دقیقه ای اجرا شد و گروه گواه هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند. یافته های پژوهش نشان دادند که درمان گروهی شناختی رفتاری بر نستوهی و کیفیت زندگی زنان قربانی خشونت خانگی، تأثیر دارد. از آن جا که خانواده درمانی شناختی رفتاری بر نستوهی و کیفیت زندگی زنان قربانی خشونت خانگی اثربخش و مطلوب بود، اجرای این روش مداخله را بمنظور بهبود روابط زوجین و بهبود عملکرد خانواده توصیه می شود.
پدیدارشناسی تجربی واکنش به مرگ؛ مطالعه زنان شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تضاد مرگ با زندگی، انکار مرگ و ضرورت تداوم زندگی، انسان ها را ناگزیر از پذیرش مرگ ساخته است. این وضعیت سبب شده انسان ها همواره در مرز پذیرش و انکار مرگ حرکت کنند. به علاوه آنچه مرگ را پذیرفتنی یا قابل انکار می سازد، معانی ساخته شده اجتماعی مرگ است که از طریق فرایند های متعدد یادگیری به جامعه منتقل می شود. نتایج تحلیل پدیدارشناختی تجربی واکنش به مرگ بین 8 مشارکت کننده زن در مشهد که با حداکثر نوسان از لحاظ دین داری برگزیده شده اند نشان داده اولاً واحد های معنایی واکنش به مرگ را می توان در ذیل سه موضوع اصلی شامل «آمادگی برای مرگ»، «دانستن زمان مرگ» و «اراده مرگ» قرارداد که هر سه بر معنای کلی تر مفهوم «پذیرش یا انکار مرگ» دلالت دارند. ثانیاً فهم های مذهبی تأثیر عمیقی بر تجربه های واکنش به مرگ دارند. افراد مذهبی میل به پذیرش و افراد غیرمذهبی میل به انکار مرگ دارند؛ فکر مداوم درباره مرگ، میل به دانستن بیشتر درباره مرگ و تمهید برای مرگ از جمله دلالت های پذیرش مرگ بین مشارکت کنندگان مذهبی و جایگزینی فکر مرگ، عدم تمایل به دانستن درباره مرگ و تمهید ننمودن برای مرگ بین مشارکت کنندگان غیرمذهبی دلالت روشنی بر به حاشیه راندن و انکار مرگ دارد.
تحلیل جامعه شناختی تفاوت های جنسیتی در مصرف خود سرانه دارو در شهر یاسوج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مصرف خودسرانه دارو در ایران فراتر از معیارهای جهانی است و جنسیت، نقشی مهم در این زمینه دارد. در حالی که رویکرد زیستی، رویکرد روانی- اجتماعی و رویکرد اجتماعی- ساختاری باور دارند، زنان، بیش تر مستعد مصرف خودسرانه دارو هستند، ولی رویکرد رفتاری، مردان را مستعدتر می داند. براین اساس، این پژوهش تلاش کرده است رابطه جنسیت و مصرف خودسرانه دارو را بررسی و به این سئوال پاسخ دهد که آیا جنسیت می تواند احتمال مصرف خودسرانه دارو را پیش بینی کند؟ این مطالعه به روش پیمایشی در مورد 400 نفر از جمعیت 55-18 ساله شهر یاسوج که به روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای، انتخاب شدند، انجام گرفته است. از نمونه های مورد بررسی خواسته شد تا پاسخ دهند، آیا در دو ماه اخیر اقدام به مصرف خودسرانه دارو کرده اند؟ و اگر پاسخ مثبت است چه داروهایی؟ یافته های پژوهش نشان دادند که مصرف خودسرانه دارو در بین پاسخگویان بالاست، به گونه ای که 2/87% اقدام به مصرف خودسرانه داروی بدون نیاز به نسخه (OTC) و 2/70% اقدام به مصرف داروی نیازمند نسخه (POM) کرده اند. یافته های پژوهش با استفاده از مدل رگرسیون لجستیک نشان دادند، جنسیت قادر به پیش بینی نسبت شانس مصرف خودسرانه دارو نیست و تحصیلات نقشی مهم تر در پیش بینی نسبت شانس مصرف خودسرانه دارو دارد. نتیجه گیری این پژوهش این است که زنان و مردان در مصرف خودسرانه دارو از الگوی مشابهی پیروی می کنند و متفاوت نیستند.
پیش بینی طلاق عاطفی بر اساس هوش هیجانی و سلامت معنوی در افراد متأهل شهر بوشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش هوش هیجانی و سلامت معنوی در پیش بینی طلاق عاطفی افراد متأهل شهر بوشهر صورت گرفت. افراد نمونه به تعداد 272 نفر (139 مرد و 133 زن) با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ایی تصادفی انتخاب شدند و پرسش نامه های طلاق عاطفی محمدی، هوش هیجانی شات و سلامت معنوی پولوتزین و الیسون را تکمیل کردند. در زمینه پیش بینی مؤلفه های هوش هیجانی هیجانی و سلامت معنوی، نتایج نشان داد که تنظیم هیجانی پیش بینی کننده مؤلفه های طلاق عاطفی (واکنش عاطفی، آمیزش عاطفی، مشکلات جنسی، مشکلات منابع و قدرت) است. همچنین در زمینه نقش مؤلفه های سلامت معنوی در پیش بینی مؤلفه های طلاق عاطفی این نتیجه به دست آمد که سلامت وجودی همه مؤلفه های طلاق عاطفی را پیش بینی می کند و سلامت مذهبی، مؤلفه های سکوت و جبهه گیری، فقدان و افسردگی و محدود کردن را پیش بینی می نماید. بنابراین، مطابق یافته های پژوهش، هم عوامل عواطفی و هم عوامل معنوی در بروز طلاق عاطفی نقش ایفا می کند.
بررسی انواع همسر آزاری در مناطق شهری و روستایی استان اردبیل و عوامل مؤثر بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به بررسی انواع همسرآزاری در مناطق شهری و روستایی استان اردبیل و عوامل مؤثر بر آن در تابستان و پاییز 1394 شمسی با استفاده از روش پیمایش پرداخته است. نمونه های مورد مطالعه 1100 نفر از زنان مناطق شهری و روستایی استان اردبیل بودند که با استفاده از نمونه گیری طبقه ای انتخاب شده بودند. بمنظور سنجش همسرآزاری از پرسش نامه استاندارد حاج یحیی که برای نخستین بار در سال 2000 میلادی در فلسطین اجرا شده بود، به عنوان ابزار سنجش استفاده گردید.گردآوری داده های پاسخگویان از راه مراجعه مستقیم پرسشگران زبده به صورت مصاحبه انجام شد. نتایج پژوهش نشان دادند؛ همسر آزاری در استان اردبیل به مقدار 6/29 درصد بوده است که در این بین، همسرآزاری مالی با 2/33 درصد بیش ترین نوع همسرآزاری و همسرآزاری فیزیکی با 2/27 درصد کم ترین نوع همسرآزاری بوده است، مقدار همسرآزاری روانی حدود 29 درصد و همسرآزاری جنسی حدود 2/29درصد در سطح استان محاسبه شد. نتایج تحلیل رگرسیون تبیین عوامل مؤثر بر همسر آزاری، نشان دادند متغیرهای مستقل؛ دخالت خویشاوندان در زندگی زوجین، تحریک شوهر از سوی همسر، اعتماد بین زوجین و یادگیری خشونت در خانواده مبدأ به ترتیب بیش ترین نقش را در همسر آزاری داشته اند.
کارآیی مشاوره زناشویی براساس الگوی اعتباریابی انسان در کاهش تعارضات و افزایش رضایت زناشویی زوجین جانباز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پ ژوهش بمنظور تعیین کارآیی مشاوره زناشویی براساس الگوی اعتباریابی انسان در کاهش تعارضات زناشویی و افزایش رضایت زناشویی زوجین جانباز شهر زنجان انجام گرفت. پژوهش با روش نیمه آزمایشی اجرا شد. از بین 36 زوج مراجعه کننده به مرکز مشاوره براساس فراخوان محقق، نمونه پژوهشی 30 زوج انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. به وسیله پرسش نامه رضایت زناشویی و تعارضات زناشویی پیش آزمون گرفته شد. زوجین گروه آزمایش طی 8 جلسه مطابق با الگوی اعتباریابی انسان مورد مشاوره قرار گرفتند و گروه کنترل در حالت انتظار بودند. پس از پایان جلسه ها، از هر دو گروه پس آزمون گرفته شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس چند متغیره استفاده شد. نتایج نشان دادند مشاوره زناشویی براساس الگوی اعتباریابی انسان به گونه ای معنی دار مقدار تعارضات زناشویی در بین زوجین جانباز را کاهش و رضایت زناشویی آن ها را افزایش داد (001/0p<). باتوجه به کارآمدی مشاوره زناشویی براساس الگوی اعتباریابی انسان پیشنهاد می شود کاربست این الگو با تاکید بر خودارزشمندی زوجین در زندگی زناشویی بمنظور کاهش تعارضات زناشویی و حتی افزایش رضایت زناشویی در مراکز مشاوره مدنظر مشاوران و روان شناسان قرار گیرد.
پدیده داغ ننگ چاقی در زنان 44-15ساله در شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
داغ ننگ، فشار اجتماعی موذیانه ای است که با تعداد نامنتهایی از صفات، شرایط، وضعیت سلامت و گروه های اجتماعی وابسته به زمینه و بستر اجتماعی پیوند خورده است. پدیده ای که نطفه آن در ذهن انسان بسته می شود، در عرصه کنش متقابل تولد می یابد و گستره خویش را وابسته به مهیابودن شرایط رشد خویش با توجه به فرهنگ و ارزش های حاکم بر جامعه می پرواند و عرصه های گوناگونی را جولانگاه خویش می کند. سوگیری های آشکار و تبعیضی که در زمینه های مختلف به افراد چاق تحمیل می شود، نشان دهنده خزیدن چاقی و اضافه وزن به حیطه داغ ننگ به ویژه برای زنان به دلیل تأکید بیش از حد جامعه مصرفی بر جذابیت جسمانی آن ها است. این پژوهش با هدف بررسی عوامل مؤثر در ضعف و شدت داغ ننگ چاقی درونی شده زنان با روش پیمایش و روش نمونه گیری طبقه ای متناسب، تعداد 380 زن 44-15ساله شهر یزد را با ابزار پرسشنامه مطالعه کرد. با چارچوب قراردادن نظریات گافمن، گیدنز، مقایسه اجتماعی فستینگر، مبادله، استیک و برگنر، رابطه متغیرهای فردی-روان شناختی (عزت نفس، سن، شاخص حجم بدن) و متغیرهای اجتماعی (مقایسه اجتماعی، نفوذ خانواده و دوستان، مصرف رسانه ای، تحصیلات) با میزان داغ ننگ چاقی درونی شده در زنان تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان می دهند متغیر مقایسه اجتماعی، بهترین پیش بینی کننده داغ ننگ چاقی در زنان است.
خشونت خانوادگی ،دلزدگی زناشویی واحساس ارزشمندی درزنان عادی ومراجعه کننده دادگاه خانواده شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر ، بررسی رابطه و مقایسهخشونت خانوادگی ،دلزدگی زناشویی واحساس ارزشمندی در زنان مراجعه کننده دادگاه خانواده وعادی شهرتهران می باشد. روش: این پژوهش ، یک مطالعه توصیفی ازنوع پس رویدادی است. جامعه آماری شامل کلیه زنان متأهل که درسال 93-1392به دادگاه های خانواده شهر تهران مراجعه نمودند. نمونه تحقیق شامل 120زن متاهل(60 زن خشونت دیده و درآستانه طلاق و 60 زن عادی) که بطور هدفمندودردسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه های خشونت خانوادگی ، دلزدگی زناشوبی و احساس ارزشمندی پاسخ دادند. به منظور تحلیل داده ها از روشهای آماری t مستقل و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. یافته ها: بین میزان خشونت زنان و دلزدگی زناشویی در دو گروه تفاوت معنی داری وجود دارد. - بین احساس ارزشمندی زنان دو گروه و خشونت خانوادگی ارتباط معنی داری و منفی وجود دارد.بین دلزدگی زناشویی واحساس ارزشمندی رابطه منفی و معناداری مشاهده شد.5./.p< نتیجه گیری: خشونت علاوه بر آسیب های جسمی، بر سلامت روان و احساس ارزشمندی زنان اثر میگذارد و دلزدگی زناشویی را افزایش می دهد. هدف هدف: هدف از پژوهش حاضر ، بررسی رابطه و مقایسهخشونت خانوادگی ،دلزدگی زناشویی واحساس ارزشمندی در زنان مراجعه کننده دادگاه خانواده وعادی شهرتهران می باشد. روش: این پژوهش ، یک مطالعه توصیفی ازنوع پس رویدادی است. جامعه آماری شامل کلیه زنان متأهل که درسال 93-1392به دادگاه های خانواده شهر تهران مراجعه نمودند. نمونه تحقیق شامل 120زن متاهل(60 زن خشونت دیده و درآستانه طلاق و 60 زن عادی) که بطور هدفمندودردسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه های خشونت خانوادگی ، دلزدگی درآستانه
نقش شخصیت تاریک و شکفتگی در دلزدگی زناشویی زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی نقش شخصیت تاریک و شکفتگی در پیش بینی دل زدگی زناشویی زوجین شهر اصفهان بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمامی زوجین شهر اصفهان بود که تعداد 106 زوج (212نفر) به شیوه تصادفی انتخاب و پرسش نامه دل زدگی زناشویی (پاینز، 1996)، شخصیت تاریک (جانسون و وبستر، 2010) و شکفتگی (دینره، 2008) را پاسخ دادند. بمنظور تجزیه و تحلیل داده ها از رگرسیون چند متغیره (گام به گام) استفاده شد. نتایج رگرسیون گام به گام نشان دادند که از بین مولفه های شخصیت تاریک (خودشیفتگی، پسیکوپاتی و ماکیاولیستی)؛ مولفه خودشیفتگی و پس از آن متغیر شکفتگی، بیش ترین سهم را در پیش بینی دل زدگی جسمانی داشتند. هم چنین، متغیر شکفتگی و نمره کل شخصیت تاریک (کل) بهترین پیش بینی کننده دل زدگی عاطفی بودند. در مورد دل زدگی روانی نیز شکفتگی و خودشیفتگی به ترتیب بیش ترین قدرت پیش بینی را دارا بودند. در مجموع، مشخص شد که می توان دل زدگی زناشویی زوجین را بر اساس ویژگی های شخصیتی آن ها تببین کرد.
مدل مفهومی عوامل زمینه ساز خشونت زناشویی مردان علیه زنان از دیدگاه مردان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خانواده مهم ترین نهاد اجتماعی است که از دیرباز مورد توجه فرهنگ ها، ادیان و اقوام گوناگون بوده است، اما بروز خشونت در خانواده و بویژه علیه زنان سبب ناسازگاری های می شود که این نهاد اجتماعی را در ایفای نقش خود دچار مشکل می کند. این پژوهش با هدف بررسی عوامل زمینه ساز این نوع خشونت در مصاحبه با مردان، انجام گرفته است. این پژوهش به شیوه کیفی و با استفاده از روش نظریه داده بنیاد انجام شد. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، مشارکت کنندگان، انتخاب شدند و تا رسیدن به اشباع نظری در نهایت 17 مشارکت کننده که دارای تجربه خشونت زناشویی نسبت به همسرشان بودند، مورد مصاحبه نیمه ساختاریافته قرار گرفتند. یافته های پژوهش حاکی از آن است که خشونت خانگی مردان علیه زنان، دارای ابعاد اصلی فردی، زوجی، خانوادگی و فرا خانوادگی می باشد که خود به مقوله های فرعی تقسیم می شوند. سپس با توجه به نتایج بدست آمده شرایط علی، شرایط زمینه ای و مداخله گر، پدیده، استراتژی های کنش /کنش متقابل و پیامدها استخراج گردیده اند و مدل مفهومی مربوطه و خط داستانی آن، تبیین شد.
اثربخشی آموزش مهارتهای شناختی رفتاری بر انتظارات و اسنادهای زناشویی در زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بدون شک در بروز اختلافات زناشویی عوامل مختلفی مؤثرند که از میان آنها می توان به داشتن انتظارات و نگرش های غیر منطقی در زندگی مشترک اشاره کرد. هدف این پژوهش بررسی تأثیر آموزش مهارتهای شناختی، رفتاری بر انتظارات و اسنادهای زناشویی و ابعاد آنها در زنان شهر اصفهان بود. روش این تحقیق تجربی (آزمایشی) بود که از طرح پیش آزمون پس آزمون، پیگیری با گروه گواه استفاده شد. جامعه آماری تمام زنان شهر اصفهان و نمونه 60 نفر از زنان مراجعه کننده به فرهنگسراهای شهر اصفهان در سال 1394 بود که از بین داوطلبان ثبت نام کننده در این طرح انتخاب، و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. ابزار اندازه گیری مورد استفاده در پژوهش پرسشنامه انتظارات زناشویی امیدوار (1387) و پرسشنامه پرسشنامه اسنادهای زناشویی (RAM) فینچام و برادبوری (1992) بود. نتایج این پژوهش نشان داد تأثیر آموزش مهارتهای شناختی، رفتاری بر انتظارات زناشویی و ابعاد آن (انتظار از همسر به عنوان دوست و حامی، انتظار از زندگی زناشویی و انتظار از رابطه مطلوب) در مرحله پس آزمون و پیگیری به صورت معناداری اثر گذار بود (005/0p
شناسایی و تبیین جامعه شناختی خشونت علیه زنان در فضای سایبر (مورد مطالعه: زنان 45-20 ساله شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تبیین جامعه شناختی خشونت علیه زنان در فضای سایبر در میان زنان 20 تا 45 ساله شهر تهران، با استفاده از روش پیمایش انجام شده است. در بخش چارچوب نظری از نظریه های صاحب نظرانی هم چون هیرشی، مرتن، باندورا ، پیترسون و دنسلی استفاده شده است. بر اساس فرمول کوکران، حجم نمونه 386 نفر محاسبه که با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و مطالعه شده اند. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه ی ترکیبی محقق ساخته و گویه ها استاندارد بوده که پس از تایید اعتبار سازه ای و صوری آنها توسط صاحب نظران، پایایی پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ (0.79) محاسبه و استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان دهنده ی آن است که مشارکت اجتماعی زنان و دلبستگی خانوادگی خشونت علیه زنان در فضای سایبر را کاهش می دهد و با افزایش اعتیاد آنلاین، خشونت افزایش می یابد و همنوایی در گروه های سایبری در صورت اعتیاد آنلاین در خشونت علیه زنان تاثیرگذار است. نتایج تحلیل رگرسیون نیز بیانگر آن است متغیر مشارکت اجتماعی بیش از دیگر متغیرها بر خشونت علیه زنان تاثیر دارد.