مطالعات اجتماعی روان شناختی زنان (مطالعات زنان سابق)
مطالعات اجتماعی روانشناختی زنان دوره بیستم تابستان 1401 شماره 2 (پیاپی 71) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف از این مطالعه، طراحی الگوی اندازه گیری توانمندسازی شغلی زنان روستایی سرپرست خانوار تحت پوشش سازمان بهزیستی در استان تهران بوده است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان سرپرست خانوار روستایی تحت پوشش سازمان بهزیستی در روستاهای استان تهران به تعداد 495 نفر بود که 216 نفر از آنها به روش تصادفی طبقه ای و استفاده از روش انتساب متناسب با حجم شهرستان های استان تهران که طبقات مبنای نمونه گیری بودند به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از پرسش نامه محقق ساخته استفاده شد. نتایج نشان داد متغیرهای تعهد و احساس مسئولیت، عامل اقتصادی، مهارت های فنی و کار عملی، عامل روان شناختی، عامل اجتماعی، خلاقیت و حل مسئله، مهارت های ارتباطی و کارگروهی، اطلاعات و دانش تخصصی و عامل آموزشی به ترتیب بیشترین اثر را در تبیین و شکل گیری تبیین سازه اصلی داشتند. در مجموع، براساس نتایج حاصله، باید بیان گفت که مؤلفه های درنظر گرفته شده برای توانمندسازی شغلی زنان مورد مطالعه تحقیق معتبر بوده و از آن می توان برای بررسی توانمندسازی شغلی زنان سرپرست خانوار تحت پوشش سازمان بهزیستی استفاده کرد.
تبیین محرک های بروز فرصت های کارآفرینی زنان با رویکرد تصمیم گیری چندمعیاره گروهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه واژه کارآفرینی مفاهیمی چون نوآوری، مخاطره پذیری، ایجاد یا تجدید ساختار یک واحد اقتصادی، رضایت بخشی و استقلال طلبی را به ذهن متبادر می سازد. با توجه به اهمیت تشخیص فرصت در فرایند کارآفرینی، این پژوهش درصدد است تا به شناسایی، اولویت بندی و ارتباط میان محرک های موثر بر بروز فرصت های کارآفرینی زنان بپردازد. از همین رو، پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر جمع آوری داده ها توصیفی است. جامعه آماری شامل مدیران زن شهرداری منطقه پنج شهر تهران است و به منظور جمع آوری داده ها، روش نمونه گیری هدفمند به کارگرفته شده و از نظرات ده خبره استفاده شد. برای شناسایی محرک ها و الزامات بروز فرصت های کارآفرینی زنان از مرور ادبیات پژوهش استفاده شد. اولویت محرک ها و الزامات با تکنیک بهترین-بدترین محاسبه و درنهایت برای تعیین روابط علت و معلولی میان محرک ها از تکنیک دیمتل خاکستری استفاده شد. پس از مرور جامع ادبیات، 12 محرک مؤثر بر بروز فرصت های کارآفرینی زنان شناسایی شد. براساس نتایج تکنیک بهترین- بدترین، محرک های خلاقیت فردی، هوشیاری کارآفرینانه و احساس خودکارآمدی احساس شده از اولویت اول تا سوم برخوردار شدند. طبق نتایج تکنیک دیمتل خاکستری، نیروهای پیش برنده و خلافیت فردی به عنوان تأثیرگذارترین محرک در بروز فرصت های کارآفرینی زنان شناخته شدند.
پیش بینی افسردگی، اضطراب، استرس و اهمال کاری تحصیلی بر اساس اعتیاد به گوشی های هوشمند با تأکید برتفاوت های جنسیتی در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استفاده بیش از حد از گوشی های هوشمند با اهمال کاری تحصیلی، افسردگی، اضطراب و استرس در دانش آموزان مرتبط است. بنابراین، بررسی ارتباط اعتیاد به گوشی هوشمند با اهمال کاری و آسیب پذیری روان شناختی در دانش آموزان از اهمیت ویژه ای برخوردار است. از این رو، مطالعه حاضر با هدف پیش بینی افسردگی، اضطراب، استرس و اهمال کاری تحصیلی بر اساس اعتیاد به گوشی های هوشمند با تأکید برتفاوت های جنسیتی در دانش آموزان انجام شده است. این پژوهش به لحاظ روش توصیفی از نوع همبستگی است. با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای نسبتی 275 نفر (120 دختر و 155 پسر) از دانش آموزان دوره اول متوسطه شهر ترکمانچای که در سال تحصیلی 1400-1399 به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. داده های پژوهش با پرسشنامه اهمال کاری سولومون و راث بلوم (1984)، پرسشنامه اعتیاد به گوشی همراه سواری (1392) و مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس (DASS-21) از نمونه مورد مطالعه جمع آوری شدند. نتایج حاصل از ضریب همبستگی پیرسون نشان داد بین اعتیاد به گوشی های هوشمند با افسردگی (457/0=r)، اضطراب (363/0=r)، استرس (334/0=r) و اهمالکاری تحصیلی (358/0=r) رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد (001/0≥P). نتایج رگرسیون نیز چندگانه نشان داد در دانش آموزان دختر میل گرایی، احساس تنهایی و خلاقیت زدایی و در دانش آموزان پسر میل گرایی و احساس تنهایی قوی ترین پیش بینی کننده های افسردگی، اضطراب و استرس هستند. همچنین، قوی ترین پیش بینی کننده اهمال کاری دانش آموزان دختر احساس تنهایی و خلاقیت زدایی و دانش آموزان پس احساس تنهایی است. بنابراین، می توان نتیجه گرفت اعتیاد به گوشی های هوشمند همراه سبب افزایش میزان استرس و اضطراب در دانش آموزان شده و استرس و اضطراب ناشی از اعتیاد به گوشی های هوشمند نیز باعث افزایش میزان اهمال کاری آنها شده است.
ارائه الگوی رضایت از زندگی زنان میانسال شهر اراک بر اساس سلسله مراتب نیارهای مزلو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رضایت از زندگی یکی از مهم ترین سازه هایی است که امروزه برای اکثر افراد مهم قلمداد شده و از این رو پژوهش در این حیطه حائز اهمیت است. لذا هدف از پژوهش حاضر ارائه الگوی رضایت از زندگی زنان میان سال شهر اراک بر اساس سلسله مراتب نیازهای مزلو بود. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی است و به شیوه مدل سازی معادلات ساختاری (تحلیل مسیر) انجام شد. از بین کلیه زنان میان سال شهر اراک تعداد 408 نفر به روش نمونه گیری غیرتصادفی در دسترس انتخاب شده اند. همه آنها پرسشنامه های وضعیت سلامت، بحران مالی، حمایت اجتماعی، عزت نفس، تفکر مثبت و رضایت از زندگی را تکمیل کرده اند. برای تحلیل داده ها از روش های همبستگی پیرسون و الگوی معادلات ساختاری به کمک نرم افزارهای SPSS V19 و AMOS V20 استفاده شد. نتایج نشان داد متغیر سلامت (12/0، 15/0 و 38/0)، بحران مالی (18/0-، 36/0- و 11/0-) و حمایت اجتماعی (46/0، 55/0 و 18/0) اثرات مستقیم و معنی داری به ترتیب بر عزت نفس، تفکر مثبت و رضایت از زندگی دارند. افزون بر این، متغیرهای عزت نفس (14/0) و تفکر مثبت (10/0)، اثرات مستقیم و معنی داری بر رضایت از زندگی دارند. همچنین، نتایج نشان داد سه متغیر سلامت (15/0)، بحران مالی (10/0-) و حمایت اجتماعی (16/0) بر رضایت از زندگی زنان میان سال اثر غیرمستقیم و معنی داری دارند. بر اساس نتایج حاصله از این پژوهش، هر سه متغیر سلامت، بحران مالی و حمایت اجتماعی اثرات مستقیم و غیرمستقیم معنی داری بر رضایت از زندگی به واسطه عزت نفس و تفکر مثبت دارند. لذا از این الگو می توان برای تقویت رضایت از زندگی زنان میان سال استفاده کرد و در رسانه های آموزشی، اجتماعی و ارتباطی به اصول رضایت از زندگی، انواع حمایت های اجتماعی، وضعیت سلامت، بحران مالی، عزت نفس و تفکر مثبت و پیشایندهای مؤثر بر آن پرداخته شود.
رابطه خودانتقادی و حساسیت به طرد با آشفتگی روان شناختی دانشجویان دختر: نقش واسطه ای خودخاموشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مطالعه نقش واسطه ای خودخاموشی در رابطه میان دو متغیر خودانتقادی و حساسیت به طرد با آشفتگی روان شناختی دانشجویان دختر انجام گرفته است. این مطالعه به لحاظ روش در زمره پژوهش های همبستگی قرار دارد و نمونه پژوهشی آن شامل 381 دانشجوی دختر از دانشگاه سلمان فارسی کازرون بود که به صورت مجازی و از طریق پاسخگویی به لینک پرسشنامه ها در مطالعه شرکت نمودند. این لینک از مجموعه گویه های مربوط به چهار پرسشنامه سطوح خودانتقادی (تامپسون و زوروف، 2004)، حساسیت به طرد (داونی و فلدمن، 1996)، خودخاموشی (جک و دیل، 1992) و مقیاس افسردگی، اضطراب و فشارروانی (لاوبوند و لاوبوند، 1995) تشکیل شده است. نتایج تحلیل به کمک روش مدل یابی معادلات ساختاری در نرم افزار ایموس-22 نشان داد سطوح خودانتقادی و حساسیت به طرد، علاوه بر تأثیر مستقیم بر جنبه های مختلف آشفتگی روان شناختی دانشجویان، به طور غیرمستقیم و به واسطه دو مؤلفه خودخاموشی یعنی ادراک بیرونی از خود و خویشتن تقسیم شده نیز بر میزان آشفتگی های روان شناختی آنها تأثیر داشته است. یافته های پژوهش به ویژه بر نقش واسطه دو مؤلفه از خودخاموشی (ادراک بیرونی از خود و خویشتن تقسیم شده در تأثیر متغیرهای حساسیت به طرد و خودانتقادی بر آشفتگی روان شناختی دختران جوان تأکید می کند. مؤلفه ادراک بیرونی از خود به گرایش زنان برای ارزیابی منفی خود براساس استانداردهای بیرونی اشاره دارد و مؤلفه خویشتن تقسیم شده نیز به تمایل زنان برای نمایش یک خویشتن بیرونی بازمی گردد که به طور معمول با مقتضیات نقش زنانه هماهنگ، در عین حال با خویشتن درونی آنها که مملو از خشم و کینه است، تفاوت بسیار دارد.
ارتباط بین نگرش معنوی و علائم اختلالات خوردن با میانجیگری نگرانی از تصویر بدنی و عزت نفس: طراحی و آزمون یک مدل ساختاری در زنان جوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، طراحی و آزمون مدل ساختاری ارتباط بین نگرش معنوی با علادم اختلالات خوردن با توجه به نقش میانجیگر نگرانی از تصویر بدنی و عزت نفس در زنان جوان بود. با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای از بین دانشجویان دختر مقطع کارشناسی دانشگاه آزاد اسلامی خمینی شهر، 298 نفر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند و به پرسشنامه نگرش معنوی، سیاهه نگرانی از تصویر بدنی، مقیاس عزت نفس روزنبرگ و آزمون بازخورد خوردن پاسخ دادند. برای آزمودن مدل پژوهش، از روش مدلیابی معادلات ساختاری، با بکارگیری روش برآورد حداکثر درستنمایی استفاده شد. همچنین، برای بررسی معناداری اثرات غیرمستقیم مدل، روش بوت استراپ مورد استفاده قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزارهای SPSS-24 و AMOS-24 انجام شد. نتایج نشان داد که مدل پژوهش با داده ها برازش مطلوبی دارد و تمامی اثرات مستقیم و غیرمستقیم مدل پیشنهادی معنادارند. به طورکلی این نتایج از اهمیت نقش نگرش معنوی در بهبود ابعاد مختلف سلامت روان ، به خصوص علائم اختلالات خوردن در زنان حمایت می کند.