مطالعات اجتماعی روان شناختی زنان (مطالعات زنان سابق)
مطالعات اجتماعی روانشناختی زنان دوره شانزدهم پاییز 1397 شماره 3 (پیاپی 56) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
در جوامعی که نقش نان آوری خانواده به عهده مرد است هنگامی که به یک باره این نقش به عهده زنان گذاشته می شود، آنان را به یکی از گروه های آسیب پذیر جامعه تبدیل می کند. در این موقعیت زنان علاوه بر نقش های متداول زن در خانواده، متولی نقش های مربوط به «سرپرستی خانوار» یعنی دو رکن اصلی «تأمین معیشت» و «اداره مدیریت خانوار» نیز می شوند و عمدتاًً در این مسیر با موانعی روبرو خواهند شد که برای گذر از این موانع باید توانمند شوند. با توجه به ماهیت مسئله مورد مطالعه، تشخیص داده شد که با روش اقدام پژوهی بهتر می توان به سؤالات تحقیق پاسخ گفت و از داده های متنوع تر کیفی در جهت انجام تحقیق استفاده کرد . داده ها از یازده نفر از زنان سرپرست خانوار مجتمع بهزیستی شهید حیرانی واقع در منطقه 5 اصفهان با استفاده از تکنیک گروه متمرکز و مصاحبه های نیمه ساخت یافته جمع آوری و پس از کدگذاری به روش نافل و وبستر تفسیر شدند. بر اساس نتایج دو تیپ زن سرپرست خانوار، یعنی فعال و منفعل وجود دارد و موانع موجود بر سر راه توانمندی از نگاه خود آنان، فقر اقتصادی، مشکلات جسمی و روانی، ناامنی محیط کار و عدم حمایت اجتماعی اطرافیان می باشد. برای مقابله با این موانع و دستیابی به توانمندسازی راهکارهایی برای توانمندسازی اقتصادی و روانی ارائه شد. کلید واژه ها: اشتغال، اقدام پژوهی، توانمندسازی زنان، زنان سرپرست خانوار.
بررسی عوامل اجتماعی –فرهنگی موثر بر احساس امنیت زنان در شهر کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زنان به عنوان نیمی از جمعیت جامعه نقش مهمی را در تحولات اجتماعی بر عهده دارند. در این تحقیق تلاش شده است تا نقش عوامل اجتماعی و فرهنگی موثر بر احساس امنیت زنان در شهر کرمان مورد بررسی قرار گیرد.نگرش زنان نسبت به حجاب و همچنین هویت اجتماعی زنانه به عنوان متغیرهای فرهنگی است که در تحقیق مورد توجه قرار گرفته است.جامعه آماری تحقیق برابر با 200175 نفر است که 400 نفر به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شده اند.روش نمونه گیری خوشه ای و تصادفی ساده می باشد و تحلیل اماری با استفاده از نرم افزارهای spss23 و Amoss Graph17 انجام شده است. در این تحقیق از نظریات دورکیم، والتر رکلس ،جنکینز و رابرت پاتنام مورد استفاده قرار گرفته اند.نتایج تحقیق حاکی از آن است که بیشترین تاثیرات مستقیم را متغیرهای کنترل اجتماعی وهویت زنانه بر احساس امنیت داشته است که ضریب رگرسیون استاندارد به ترتیب برابر با /387 و 277/0 می باشد.علاوه بر این تاثیر غیرمستقیم متغیرهای تحقیق نیز مورد توجه قرار گرفته است.
رابطه بین منابع قدرت مدیران و ویژگی های شخصیتی کارآفرینی کارکنان ادارات دولتی: نقش تعدیلگری جنسیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این تحقیق بررسی رابطه بین منابع قدرت مدیران و ویژگی های شخصیتی کارآفرینی کارکنان ادارات دولتی استان آذربایجان غربی و آزمون تعدیلگری متغیر جنسیت در این رابطه بود. نمونه آماری تحقیق ابتدا بصورت خوشه ای و سپس در داخل خوشه ها بصورت طبقه ای نسبتی از جامعه آماری انتخاب شد. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه های استاندارد استفاده شد وجهت تجزیه و تحلیل داده ها از مدل سازی معادلات ساختاری به روش حداکثر مربعات جزئی استفاده شد. نتایج حاصل از مدل ساختاری تحقیق نشان داد که منابع قدرت مرجعیت و تخصص اثر مثبت و معنی دار بر ویژگی های شخصیتی کارآفرینی کارکنان دارند و درحدود 31/5درصد از تغییرات آن را تبیین می کنند. همچنین براساس نتایج تحقیق مشخص شد که متغیرجنسیت از اثر تعدیلگری در رابطه بین منابع قدرت مدیران(تخصص، پاداش و اجبار) و ویژگی های شخصیتی کارآفرینی کارکنان برخوردار است، به نحوی که این رابطه در خصوص قدرت تخصص برای کارکنان زن غیرمعنادار برای مردان معنادار بود و درخصوص قدرت پاداش برای کارکنان مرد غیرمعنادار و برای کارکنان زن معنادار بود و درخصوص قدرت اجبار برای مردان رابطه معنی دار نبوده و برای کارکنان زن اثر معکوس و معنادار داشت.
نقش تعهد مذهبی و تعهد حرفه ای در پیش بینی هوش فرهنگی زنان شاغل اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این تحقیق بررسی تعهد مذهبی و تعهد حرفه ای در پیش بینی هوش فرهنگی زنان شاغل اردبیل در سال 1396 بود. روش تحقیق توصیفی-همبستگی، و جامعه آماری تمامی زنان شاغل در شهر اردبیل بود که به دلیل نامحدود بودن تعداد جامعه آماری، 150 نفر از زنان شاغل از طریق روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شد. ابزارهای اندازه گیری شامل پرسشنامه های تعهد مذهبی، تعهد حرفه ای، و هوش فرهنگی بود. داده ها از طریق ضریب همبستگی و رگرسیون چند متغیره تحلیل شد. نتایج نشان داد، بین تعهد مذهبی و هوش فرهنگی رابطه معنی داری وجود ندارد و هیچ یک از مولفه های این متغیر با هوش فرهنگی رابطه ندارند. اما بین تعهد حرفه ای و هوش فرهنگی رابطه مثبت و معنی داری (31/0=r)،(001/0>P) وجود دارد. تعهد مذهبی و مولفه های آن هوش فرهنگی را پیش بیمی نمی کنند. اما تعهد حرفه ای بر هوش فرهنگی زنان شاغل تاثیر دارد و 10درصد از واریانس هوش فرهنگی با (ضریب تاثیر31/0)، توسط تعهد حرفه ای قابل پیش بینی است. می توان نتیجه گرفت پایبندی زنان شاغل بر مذهب و اعتقادات نمی تواند در هوش فرهنگی آنها تاثیر داشته باشد. هوش فرهنگی می تواند تابع عوامل دیگری در زندگی شغلی زنان باشد اما تعهدات حرفه ای می تواند در توانایی یادگیری الگوهای فرهنگی و تعاملات اجتماعی زنان شاغل تغییر ایجاد کند زنان برای ارائه نقش بهتر در زندگی فرهنگی خود باید به وظایف حرفه ای خود کاملاً واقف باشند.
زنان و فضای سوم؛ بازخوانی مفهوم حوزه عمومی در محدوده مرکزی شهر تهران(خیابان انقلاب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حوزه عمومی به عنوان یکی از مفاهیم طرح شده توسط فیلسوفانی چون هنا آرنت و یورگن هابرماس را می توان شبکه ای نامتمرکز و بی نام از ارتباطات درباره علایق مشترک دانست که رشته های گوناگون ارتباط را در هم می آمیزند. این حوزه و کارکرد آن در عرصه های گوناگون یکی از دغدغه های اندیشمندان معاصر است. ازسوی دیگر مفهوم بدیع تر فضای سوم، توسط اندیشمندان معاصر مانند ادوارد سوجا و هومی بابا طرح شده است. این پژوهش تلاش دارد به این سوال پاسخ دهد که به کمک مفهوم فضای سوم، چگونه می توان حوزه عمومی را برای گروه هدف زنان در نمونه مکانی مورد مطالعه احیا کرد؟ فضاهایی که مصادیق آن مانند کافه ها طبق مشاهدات این پژوهش توانسته اند زنان را به عنوان اصلی ترین مخاطبان خود جذب کنند. چرایی این امر و چگونگی کارکرد این فضاها، مورد توجه این پژوهش است. در این راستا رویکرد اتخاذ شده در این پژوهش، کیفی است و پارادایم مد نظر از حیث روش پژوهش، ذیل دسته بندی پارادایم تفسیری قرار دارد. همچنین در کاربست نتایج حاصل از مرور مبانی و مطالعات میدانی در محدوده مرکزی شهر تهران(بخشی از خیابان انقلاب) با توجه به در نظر داشتن گروه هدف زنان، از روش مردم نگاری بهره گرفته شده است. نتایج حاصل از این پژوهش، پیدایش خرده فرهنگی را در بین گروه هدف زنان نشان می دهد که از مهم ترین کاربران فضاهای سوم در محدوده مورد مطالعه هستند، فضاهایی که طبق نتایج این پژوهش توانسته اند در ارتقای حوزه عمومی برای مخاطبان خود نقش پر رنگی ایفا کنند.
نقش تمایلات دگرآزارانه معمول و لذت از بداقبالی دیگران در پیش بینی باورهای خصومت آمیز مردان علیه زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی نقش تمایلات دگرآزارانه معمول و لذت از بداقبالی دیگران در پیش بینی باورهای خصومت آمیز مردان علیه زنان انجام شد. در یک مطالعه توصیفی- همبستگی از بین کلیه دانشجویان پسر متأهل دانشگاه علوم پزشکی بیرجند، دانشگاه آزاد اسلامی واحد بیرجند و دانشگاه بیرجند در سال تحصیلی 97-1396 به روش نمونه گیری در دسترس 356 نفر انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه لذت از بداقبالی دیگران (5 آیتم)، مقیاس تمایلات آزارگرانه (18 آیتم) و پرسشنامه باورهای خصومت آمیز علیه زنان (10 آیتم) بود. داده ها با کمک نرم افزار SPSS-22 و با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه تحلیل شد. یافته ها نشان داد که بین تمایلات دگرآزارانه معمول و لذت از بداقبالی دیگران با باورهای خصومت آمیز مردان علیه زنان رابطه وجود دارد. بیشترین مقدار همبستگی بین آزارگری فیزیکی و آزارگری مشاهده ای (01/0p < ) و کمترین مقدار همبستگی بین آزارگری فیزیکی و لذت از بداقبالی دیگران مشاهده شد (01/0p <). به علاوه یافته ها نشان داد که آزارگری فیزیکی و آزارگری کلامی روی هم 19 درصد از واریانس باورهای خصومت آمیز را تبیین می کنند (16/0 R Square =). یافته های پژوهش حاضر نشان دهنده نقش تمایلات دگرآزارانه معمول و لذت از بداقبالی دیگران در پیش بینی باورهای خصومت آمیز مردان علیه زنان است. بنابراین در نظرگرفتن نقش این متغیرهای پیش بین توسط متخصصان، درمانگران و برنامه ریزان به هنگام کار با دانشجویان و به طور خاص در مراکز مشاوره ای و درمانی ضروری به نظر می رسد.
نقش مؤلفه های فضیلت زناشویی در پیش بینی شادکامی و رضایت زناشویی مردان و زنان متأهل شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مطالعه نقش فضیلت های زناشویی در پیش بینی شادکامی و رضایت زناشویی زنان و مردان متأهل شهر تهران انجام شد. برای گردآوری و تحلیل اطلاعات از راهبرد پژوهش توصیفی و همبستگی استفاده شد. به این منظور تعداد 154 زن و 144 مرد متأهل از مناطق جنوب، شمال، مرکز، شرق و غرب شهر تهران به روش نمونه گیری در دسترس برای شرکت در پژوهش انتخاب شدند و مقیاس محقق ساخته فضیلت های زناشویی، فرم کوتاه مقیاس شادکامی و مقیاس سنجش از رابطه هندریک را تکمیل نمودند. داده ها با روش همبستگی و رگرسیون گام به گام مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان داد بین همه خرده فضیلت های زناشویی با شادکامی و رضایت از رابطه در زنان و مردان متأهل همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد. نتایج همچنین نشان داد که دو فضیلت انصاف و صداقت بیش ترین سهم را در پیش بینی رضایت زناشویی و دو فضیلت صداقت و قدردانی و حق شناسی بیش ترین سهم را در پیش بینی شادکامی در زنان و مردان متأهل دارد. برخورداری از صفات شخصیتی مثبت و کسب فضیلت های اخلاقی پیش بین مهمی برای رضایت و شادکامی زوجین محسوب می شود .