آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۷

چکیده

جنگ پدیده ای خوشایند نیست که یادآوری آن به جامعه، امری مطلوب باشد. اما در ورای جنبه های تلخ و سیاه هر جنگ می توان به جنبه های سفید این پدیده نیز نظرکرده و حتی آن ها را به نسل های نو یادآوری کرد. هر نبردی بی شک شاهد دلاوری، ایثار و میهن پرستی عده ای بوده است که برای این ارزش ها از جان خود گذشته اند. در این حالت، یادآوری جنگ در قالب یادمان ها باید به پررنگ کردن یاد این افراد، مکان های خاطره انگیز و ارزش های فطری و انسانی مرتبط با جنگ بپردازد. یادمان های جنگ به عنوان نمادهایی در زندگی روزمره نسل های جدید، قرار است خاطراتی از جنگ را زنده نگه دارد. اما این نمادها چگونه باید باشند؟ آیا روایت مستقیم یک اثر هنری از جنگ، به عنوان مثال، مجسمه یک رزمنده پاسخ مناسبی به امر «یادآوری» است؟ نمونه های متنوعی در سراسر جهان با این موضوع اجرا شده است. مقاله حاضر به بررسی این نمونه ها می پردازد و از خلال آن ها دنبال پاسخ ا مناسبی برای این پرسش است. نتایج تحقیق حاکی از آن هستند که در موضوع یادمان های مرتبط با جنگ، با یک طیف مواجه هستیم که یک سوی آن واقع نمایی و نگاه موزه ای است و سوی دیگر آن نگاه انتزاعی و استعاره ای. هرچند واقع نمایی ارتباط سریع تری با مخاطب برقرار می کند اما ماندگاری اثر در ذهن مخاطب به دلیل سادگی آن اندک خواهد بود. در مقابل یادمان هایی که دارای لایه های پیچیده تری بوده و تفسیرپذیر هستند اگرچه ممکن است در جذب اولیه مخاطب ضعیف باشند اما درگذر زمان کارکرد بهتری را به عنوان یک اثر یادمانی ایفا می کنند. بنابراین به نظر می رسد یادمان های جنگ متناظر با جنبه های حماسی و ارزش های ملی باید با بیان تمثیلی و استعاره ای ارائه شوند و آثاری که به یادآوری خاطرات مربوط است می تواند از بیان واقع گرایانه بهره گیرد. بررسی نمونه ها حاکی از آن است که انتخاب رویکرد مناسب با موضوع یادمان، در جذب مخاطب و انتقال پیام به نسل جدید موفق تر خواهد بود.

تبلیغات