روانشناسی تربیتی (روانشناسی و علوم تربیتی سابق)
روانشناسی تربیتی سال دهم زمستان 1393 شماره 34 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به منظور تعیین میزان اثربخشی آموزش مبتنی بر تکالیف نوشتاری بر سطح یادگیری و تفکر تأملی دانشجویان انجام گرفت. آموزش مبتنی بر تکالیف نوشتاری به عنوان متغیر مستقل در دو سطح تکالیف کوتاه نوشتاری و مقاله نویسی تحلیلی اجرا شد. با استفاده از طرح گروه های نامعادل با پیش آزمون و پس آزمون، 115 نفر از دانشجویان کارشناسی علوم تربیتی دانشگاه فرهنگیان امیرکبیر کرج به طور تصادفی در 3 گروه گمارده شدند:
گروه آزمایشی1 (تکالیف کوتاه نوشتاری)، گروه آزمایشی2 (مقاله نویسی تحلیلی)، و گروه گواه (آموزش سنتی). نتایج تحلیل کوواریانس و واریانس بر داده های حاصل از اجرای ابزارهای پژوهش (آزمون پیشرفت تحصیلی و پرسشنامهﯼ تفکر تأملی کمبر (2000))، در دو مرحلهﯼ پیش آزمون و پس آزمون، که قبل و بعد از ارائهﯼ 16 جلسه آموزش اجرا شد، نشان داد: 1- میانگین نمرهﯼ یادگیری دانشجویان دو گروه نوشتاری، در همهﯼ سطوح یادگیری به جز سطح به یادآوردن، بالاتر از گروه آموزش سنتی به دست آمد و میانگین گروه مقاله نویسی در سطح به کاربستن بیش از گروه تکالیف کوتاه بود. 2- میانگین نمرهﯼ تفکر تأملی دانشجویان دو گروه نوشتاری نیز در سطوح درک و فهم، تفکر بر عمل، و تفکر انتقادی بالاتر از گروه آموزش سنتی بود و میانگین گروه مقاله نویسی در سطوح تفکر بر عمل و تفکر انتقادی بالاتر از گروه تکالیف کوتاه بود. در مجموع، این یافته ها اثربخشی آموزش مبتنی بر نوشتن را بر ارتقاء سطح یادگیری و تفکر تأملی دانشجویان تایید کرد و نشان داد که مقاله نویسی تحلیلی نسبت به تکالیف کوتاه اثربخش تر است.
اثربخشی چندرسانه ای آموزشی دیکته یار بر بهبود مشکلات حافظه دیداری و شنیداری دانش آموزان ناتوان در یادگیری املا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تولید چندرسانه ای دیکته یار و اثربخشی آن بر بهبود مشکلات حافظه دیداری و شنیداری دانش آموزان ناتوان در یادگیری املا بود. طرح پژوهش، شبه آزمایشی و دو گروهی با پیش آزمون و پس آزمون بود. جامعه ی آماری پژوهش شامل دانش آموزان با ناتوانی یادگیری املای پایه ی دوم ابتدایی شهر اراک در سال تحصیلی 91-1390 می شد. نمونه شامل 39 نفر بود که از این تعداد به تصادف، 20 نفر در گروه آزمایش و 19 نفر در گروه کنترل جایگزین شدند. به مدت 15 جلسه گروه آزمایش با چندرسانه ای دیکته یار و گروه کنترل با روش متداول آموزش دیدند. جهت تشخیص این دانش آموزان در مرکز ناتوانی های یادگیری از مقیاس تجدیدنظر شده ی وکسلر، مصاحبه ی بالینی و آزمون املا استفاده شده بود. برای گردآوری داده ها از آزمون املا و جهت تحلیل داده ها از آزمون U من ویتنی و ویلکاکسون استفاده شد. یافته ها نشان داد دانش آموزانی که با چندرسانه ای دیکته یار آموزش دیدند نسبت به دانش آموزانی که به روش متداول آموزش دیدند به صورت معناداری بهبود بیشتری در مشکلات حافظه دیداری و شنیداری داشتند(001/0P<). بنابراین چندرسانه ای دیکته یار در بهبود مشکلات حافظه دیداری و شنیداری دانش آموزان ناتوان در یادگیری املا مؤثر است. پیشنهاد می شود از چندرسانه ای دیکته یار در آموزش دانش آموزان ناتوان در یادگیری املا استفاده شود و برای انواع دیگر ناتوانی یادگیری، چندرسانه ای آموزشی تولید شود.
مدل درخواست بازخورد و تجدیدنظر در تصمیم بر اساس نگرش دانشجویان دکتری نسبت به بازخوردهای ارائه شده در مورد نوشتار و گروه علمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مطالعه با هدف آگاهی از ادراک و نگرش دانشجویان دکتری نسبت به ویژگی های متفاوت بازخوردهایی که در مورد نگارش علمی دریافت می کنند و رابطه آن با ویژگی های متفاوت بازخورد دهنده و چگونگی تجدید نظر آن ها در تصمیم هایشان تحت تأثیر این عوامل و سایر عوامل مرتبط صورت گرفت. روش: بر مبنای طرح همبستگی و اجرای پرسشنامه، داده ها از 165 دانشجوی دکتری رشته روانشناسی و علوم تربیتی گردآوری شد. برای توصیف پاسخ شرکت کنندگان به هر یک از سؤال های پرسشنامه، با استفاده از روش های توصیفی داده ها تحلیل شد. در ادامه برای آزمون فرضیه های پژوهش و روابط بین متغیرهای انگیزه های نوشتار علمی، نگرش به برنامه و رشته، درخواست بازخورد، نگرش به بازخورد انتقادی، مهارت و دانش بازخورد دهنده، شخصیت و کمک بازخورد دهنده و تجدید نظر در تصمیم ها، داده ها با استفاده از تحلیل مسیر تحلیل شد. نتایج: تحلیل مسیر ضمن مشخص کردن روابط بین متغیر های دخیل در فرایند ارائه بازخورد به دانشجویان دکتری پیشایندهای مؤثر بر درخواست بازخورد و تجدید نظر در تصمیم را نشان می دهد. در پایان پیشنهادهایی برای بهبود فرایند بازخورد در دورة دکتری ارائه شده است.
کیفیت سنجی برنامه های درسی تحصیلات تکمیلی گروه مدیریت و برنامه ریزی آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، کیفیت سنجی برنامه های درسی تحصیلات تکمیلی دانشگاه علامه طباطبایی با تاکید بر: هدف های برنامه درسی، محتوای برنامه درسی، راهبردهای یاددهی یادگیری و راهبردهای ارزیابی برنامه درسی می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان و اساتید تحصیلات تکمیلی دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی به تعداد 165 نفردانشجو و 53 نفراستاد در سال تحصیلی 92-93 می باشند؛ که با استفاده از جدول مورگان حجم نمونه 114 نفر دانشجو و 46 نفر اعضای هیات علمی برآورد شدو از روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم در حیطه دانشجویان در سه گرایش مدیریت آموزشی، برنامه ریزی درسی و برنامه ریزی آموزشی در دو مقطع ارشد و دکترا استفاده شده که به ترتیب 40، 35 و 39 نفر نمونه را تشکیل می دهند. روش پژوهش توصیفی پیمایشی بوده است. ابزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخته شامل 68 گویه که روایی آن با استفاده از روایی محتوایی و صوری و پایایی آن از طریق ضریب آلفای کرونباخ 94/0 محاسبه شد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات حاصل از پرسش نامه از آزمون t تک نمونه ای و مستقل استفاده شده است. یافته های حاصل از پژوهش، در حیطه دانشجویان حاکی از آن است: هدف های برنامه درسی، محتوای برنامه درسی، راهبردهای یاددهی یادگیری و راهبردهای ارزیابی برنامه درسی نتوانسته نیازها و انتظارات دانشجویان را برآورده نماید و در حیطه اساتید عناصر راهبرد اجرایی و راهبرد ارزیابی تا حدی توانسته نیازها و انتظارات اساتید را برآورده کند و عناصر هدف و محتوا نتوانسته نیازها و انتظارات اساتید را برآورده کند. همچنین بین ویژگی های دموگرافیکی دانشجویان و اساتید تفاوت معنی داری وجود ندارد.
تاثیر آموزش برنامه ی کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر تعلّل ورزی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر عبارت است از بررسی تاثیر آموزش برنامه ی کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی در کاهش تعلّل ورزی دانش آموزان. روش پژوهش از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل می باشد. جامعه ی پژوهش ازکلّیه ی دانش آموزان پسر مقطع پیش دانشگاهی شهر شهریار در سال تحصیلی 92-1391 تشکیل شده است که از بین آنها با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده، دانش آموزانی که نمرات تعلّل ورزی بالایی داشتند (یک انحراف معیار بالاتر از میانگین گروه)، 30 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در گروه آزمایش (15 نفر) و گروه کنترل (15) جایگزین شدند. به گروه آزمایش، 8 جلسه برنامه ی کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی آموزش داده شد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه ی تعلّل ورزی تاکمن استفاده شد. داده ها از طریق آزمون آماری کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان داد که فرضیه ی پژوهش مبنی بر تأثیر آموزش برنامه ی کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر تعلّل ورزی دانش آموزان مورد تأیید قرار گرفته است و دانش آموزان گروه آزمایش نسبت به دانش آموزان گروه کنترل در پس آزمون به طور معناداری، تعلّل ورزی کمتری داشتند. پس می توان نتیجه گرفت که آموزش برنامه ی کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی در کاهش تعلّل ورزی دانش آموزان تأثیر معناداری دارد.
تبیین گرایش به تفکر انتقادی دانشجویان بر اساس دیدگاه معرفت شناختی آنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با عنایت به اهمیت تمایل به تفکر انتقادی و بررسی عوامل تأثیرگذار بر آن، مطالعه حاضر با هدف بررسی و تبیین تأثیر دیدگاه های معرفت شناختی دانشجویان در گرایش به تفکر انتقادی آنان صورت گرفت. روش این تحقیق علی- مقایسه ای است. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان حوزه علوم انسانی دانشگاه پیام نور واحد بافق بودند (460 نفر). تعداد 146 نفر از دانشجویان مذکور به روش طبقه ای نسبی و از طریق فرمول حجم نمونه انتخاب و با استفاده از پرسشنامه گرایش به تفکر انتقادی ریکتس (2003) و باورهای معرفت شناختی شومر (1998) مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج مطالعه حاضر نشان داد 1- بین دو گروه از دانشجویان با باورهای معرفت شناختی پیچیده و خام در گزایش به تفکر انتقادی تفاوت معناداری وجود دارد.2- اکثر دانشجویان مورد بررسی از باورهای معرفت شناختی پیچیده برخوردار بودند. 3- گرایش به تفکر انتقادی دانشجویان مورد بررسی در سطح مطلوبی قرار نداشت. با توجه به نتایج حاصل، تغییر باورهای خام به سمت باورهای پیچیده، می تواند در جهت تقویت تمایل به تفکر انتقادی و پیشبرد اهداف آموزش عالی موثر واقع گردد.
ساخت و اعتباریابی ابزار سنجش ""یادگیری به کمک همسالان"" (PAL) دانش آموزان هنرستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش ساخت و اعتباریابی پرسش نامه یادگیری به کمک همسالان بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان هنرستان های شهر تهران در سال تحصیلی 92-1391 بود. با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای تعداد 979 نفر (519 دختر و 460 پسر)؛ در 19 هنرستان و 39 کلاس به پرسش نامه یادگیری به کمک همسالان پاسخ دادند. ضریب پایایی و همسانی درونی پرسش نامه با استفاده از آلفای کرونباخ 87/0 به دست آمد. برای بررسی روایی پرسش نامه از روایی محتوایی، روایی سازه و تحلیل عاملی اکتشافی استفاده شد و 3 عامل استخراج شد که در دخترها مجموعاً 81/44% و در پسرها 40/46% و در نمونه کل مجموعاً 56/45% از واریانس کل پرسش نامه را تبیین کردند. یافته ها نشان داد که این پرسش نامه قادر است 3 عامل آموزش به کمک همسالان، ارتباط با همسالان و احساس تعلق به گروه همسال را اندازه گیری کند؛ بنابراین این پرسش نامه می تواند برای سنجش یادگیری به کمک همسالان برای دانش آموزان دختر و پسر به طور جداگانه و نیز در نمونه کل به کار رود.
فردوسی، هفت بزم وآموزش مهارتهای اجتماعی «مقدمهای روان شناختی بر داستان هفت بزم شاهنامه حکیم ابوالقاسم فردوسی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش بر آن است که مقدمه ای را بر داستان هفت بزم نگاشته و آن را به صورت مقاله ای تحلیلی در اختیار پژوهشگران و مدرسان آموزش مهارت های اجتماعی و سایر خوانندگان علاقمند قرار دهد. دکتر محمد یوسف محقق مالزیایی معتقد است، همان گونه که غربی ها فلسفه، نجوم، طب و ریاضیات اسلامی را اروپایی یا غربی کردند، مسلمانان نیز می باید نظریه های ارتباطی را که اروپائیان در آنها پیشرفت کرده اند، اسلامی کرده و مورد استقاده قرار دهند(به نقل از بولتون ، ترجمه شاه ولی 1380 ص4). بدون هیچ تردید بخش مهمی از این نظریه های ارتباطی که امروز غربی ها ارائه می دهند، ریشه در متون ایرانی و اسلامی دارد. یک نمونه از آن، آموزش های مهارت های اجتماعی در داستان هفت بزم شاهنامه است که بخش کوچکی از اثر بزرگ فردوسی است و مقایسه و تلفیق آن با مطالعات و پژوهش های علمی امروزی درباره مهارت های اجتماعی و ارتباطی با هدف بومی سازی دارای مزایای بیشماری است، اول آن که از منابع عظیم مکتوب فرهنگی و ادبی کشور و مفاخر صاحب نام آن استفاده به جا و بهینه خواهد شد و نام آن بزرگان را زنده و آثار آنان را بیش از پیش مطرح و به آنان ارج دوباره می نهیم. و دیگر آن که کلام شیوا و دلنشین حکیم طوس قرن ها است که در ذهن و زبان و ناخودآگاه جمعی همه ما ایرانیان حضور دائم داشته و یک آمادگی ذهنی برای پذیرش این گونه برنامه ریزی های آموزشی وجود دارد. با توجه به مقام و جایگاه فردوسی و احترام فراوان او نزد همه ایرانیان بدون هیچ تردید، پذیرش، تمرین، تکرار و اثر بخشی این آموزش ها را با موفقیت بیشتری همراه خواهد کرد.
رابطه چرخه شبانه روزی با عملکرد تحصیلی در دانش آموزان دختر مقطع اول راهنمایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
همه چیز در جهان حرکت موزون دارد. با نگاهی دقیق به دنیای اطراف پی می بریم که حیات و زندگی به شکل فعالیت دوره ای با آهنگی منظم است. هدف این مقاله بررسی رابطه بین ریتم های شبانه روزی دانش آموزان با عملکرد تحصیلی آنان است. روش این پژوهش می باشد. جامعه این تحقیق را دانش آموزان دختر اول راهنمایی منطقه 12 شهر تهران تشکیل می دهد که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای 70 نفر انتخاب شد. برای سنجش نوع ریتم شبانه روزی دانش آموزان اعم از نوع صبح گاهی و عصرگاهی از پرسشنامه هورن و استبرگ (1976) استفاده شد. عملکرد تحصیلی دانش آموزان نیزاز طریق آزمون دقّت سنج تولزپیرون، آزمون محاسبات ریاضی، تست حافظه بینایی (دیداری) و تست حافظهکلامی (گفتاری) سنجیده شد. جهت مقایسه ی ریتم های شبانه روزی دانش آموزان (صبح کار و عصرکار) از آزمون t و به منظور مقایسه ی رابطه ریتم شبانه روزی و نوبت ارزیابی در دانش آموزان از تجزیه و تحلیل واریانس (ANOVA) استفاده شد. نتایج نشان داد که بین نوع چرخه شبانه روزی و عملکرد تحصیلی شامل حافظه کلامی، عملکرد ریاضی و دقّت رابطه وجود دارد. لیکن با حافظه دیداری رابطه معناداری وجود ندارد. هم چنین بین عملکرد تحصیلی دانش آموزان صبح کار و عصرکار تفاوت معناداری وجود دارد؛ بنابراین، لازم است مدیران و متصدیان آموزشی به منظور بهینه کردن فرایندهای یادگیری و یاددهی وبرنامه ریزی مفید از ساعات پربازده و کم بازده دانش آموزان اطلاع داشته باشند.
ارائه الگوی روانشناختی شکوفایی انسان بر اساس نظریه زمینه ای: یک پژوهش کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، تعیین عوامل تشکیل دهنده و اثرگذار بر شکوفایی انسان در قالب یک الگوی پارادایمی بود. به منظور نیل به این هدف، با توجه به ویژگی های خاص سازه شکوفایی، رویکرد پژوهش کیفی و روش نظریه زمینه ای به کار گرفته شد. شرکت کنندگان در پژوهش 36 نفر از روانشناسان متخصص در مباحثِ مرتبط با شکوفایی انسان بودند که با استفاده از پرسشنامه نیمه ساختاریافته مورد مصاحبه قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل اطلاعات بر اساس سه روش کدگذاری مورد استفاده در نظریه زمینه ای شامل کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی انجام شد. یافته های تحقیق نشان داد که سازه شکوفایی از سه مؤلفه اساسی پیشرفت/دستآورد، مشارکت اجتماعی و احساس رضایت/شادکامی تشکیل می شود. عوامل اثرگذار بر شکوفایی نیز شامل غایت نگری، انگیزه شکوفایی، شرایط اجتماعی- محیطی- فرهنگی، هیجان مثبت، روابط مثبت، ویژگی های شخصیتی (تجربه پذیری، مسئولیت پذیری) و شایستگی ها می باشد. برخی از این عوامل به عنوان متغیرهای علّی و برخی در نقش متغیرهای زمینه ای یا واسطه ای ظاهر می شوند. در صورت ترکیب و تعامل مناسب این عوامل شکوفایی انسان قابل تحقق خواهد بود. نتایج این پژوهش می تواند در تدوین برنامه های مداخله ای به منظور تسهیل و تسریع شکوفایی افراد مورد توجه قرار گیرد.
بررسی رابطه بین درگیری تحصیلی و افت تحصیلی در دانش آموزان پسر و دختر سال اول دبیرستان های شهر اصفهان (پیش بینی افت تحصیلی بر اساس درگیری تحصیلی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین درگیری تحصیلی (شناختی، رفتاری و عاطفی) و افت تحصیلی در دانش آموزان پسر و دختر سال اول دبیرستان های شهر اصفهان بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پسر و دختر سال اول دبیرستان های شهر اصفهان در سال تحصیلی 91-1390 بود. نمونه آماری برابر با 360 نفر که به روش نمونه گیری تصادفی مرحله ای انتخاب گردید. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بود. داده های مورد نیاز از طریق پرسشنامه محقق ساخته با درجه بندی لیکرت جمع آوری گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های آماری مناسب در سطوح توصیفی و استنباطی استفاده شد. نتایج نشان داد بین ابعاد درگیری تحصیلی (شناختی، عاطفی و رفتاری) و افت تحصیلی رابطه منفی وجود دارد (01/0P<)، از طرفی دیگر، درگیری تحصیلی توان پیش بینی افت تحصیلی را دارد.