روانشناسی تربیتی (روانشناسی و علوم تربیتی سابق)
روانشناسی تربیتی سال سیزدهم زمستان 1396 شماره 46 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
مرور مبانی نظری و شواهد تجربی پیرامون آخرین تحرکات فکری در محدوده تلاش محققان علاقه مند به قلمرو مطالعاتی انگیزش پیشرفت، ضرورت واکاوی بیش ازپیش دلایل تمایزدهنده مدل های رفتاری منتخب به وسیله فراگیران در محیط های پیشرفت را به وضوح مورد تأکید قرار می دهد. مطالعه مدل های رفتاری مزبور از طریق تلاشی سیستماتیک با هدف تمرکز بر اَشکال ارجح این مدل های رفتاری، هرگونه تمایزیافتگی در سبک زندگی تحصیلی فراگیران را مستدل می سازد. ظرفیت تفسیری نظریه های معاصر انگیزش پیشرفت، بستر اطلاعاتی توانمندی را پیرامون ظهور و بروز مدل های رفتاری تسهیل کننده و یا بازدارنده سلامت تحصیلی فراگیران فراهم می آورد. بی شک، با تکیه بر آموزه های مفهومی برآمده از رویکرد روانشناسی سلامت تحصیلی، هرگونه تلاش در جهت تأکید بر بنیان های تئوریک رفتارهای سبک زندگی تحصیلی، علاوه بر ضرورت پروراندن مرزهای دانش نظری، فرصت آفرینی برای شناسایی ظرفیت های کاربردی این قلمرو مطالعاتی نوظهور را موجب می شود. مطالعه حاضر علاوه بر جهت دهی به فعالیت های علمی محققان تربیتی، از نقش انکارناپذیر در بهسازی نشانگرهای ذهنی اثربخشی محیط های پیشرفت برخوردار است. محققان در این مطالعه، ضمن تلاش برای ارائه ایده ای نوظهور در قلمرو روانشناسی سلامت تحصیلی با عنوان سبک زندگی تحصیلی سلامت محور، می کوشند با تأکیدی بجا بر توان تفسیری رویکردهای نظری معاصر در قلمرو مطالعاتی انگیزش پیشرفت، در جهت کمک به مفهوم سازی و متعاقب آن، عملیاتی سازی مفهوم نوپای «رفتارهای سبک زندگی تحصیلی سلامت محور» گام های استوار بردارند. بدین ترتیب، پژوهش تحلیلی حاضر، با تکیه بر نظریه های معاصر انگیزش پیشرفت، به ارائه مدلی مفهومی از رفتارهای فراگیران در محیط های پیشرفت می پردازد که هریک به میزانی و بسته به ماهیتشان، سلامت تحصیلی فراگیران را تسهیل و یا آن را بازداری می کنند. هدف از طراحی این مدل، که با عنوان «رفتارهای سبک زندگی تحصیلی سلامت محور» نام گذاری شده است، مطالعه ابعاد انگیزشی فراگیران در مبادرت به انتخاب الگوهای رفتاری مختلف در موقعیت های تحصیلی، با تکیه بر اجتماع نشان گرهای نهفته در رویکردهای معاصر انگیزش پیشرفت است به گونه ای که امکان پیش بینی و ترسیم نیمرخ انگیزشی فراگیران میسر گردد.
باورهای هوشی و اشتیاق تحصیلی: نقش واسطه گر شناخت اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه گر شناخت اجتماعی در ارتباط میان باور های هوشی و اشتیاق تحصیلی بود. روش پژوهش از نوع تحقیقات توصیفی و طرح همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی دانشجویان دانشگاه های شهر شیراز در سال تحصیلی 95-96 تشکیل می دادند که از این میان تعداد 300 نفر (174 دختر و 126 پسر) به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های شناخت اجتماعی، اشتیاق تحصیلی و باور های هوشی و برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش های ضریب همبستگی پیرسون و آزمون تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج جدول ماتریس همبستگی نشان داد که بین تمام متغیرهای پژوهش حاضر که شامل ابعاد شناخت اجتماعی، اشتیاق تحصیلی و باور های هوشی بود همبستگی معناداری در سطح 01/0 P<وجود دارد. باور افزایشی هوش دارای اثرات مستقیم بر ابعاد انرژی و شیفتگی تحصیلی بود اما باور ذاتی هوش بر هیچ کدام از متغیرهای پژوهش تأثیر معناداری نداشت. در ادامه نتایج تحلیل مسیر حاکی از معناداری نقش واسطه ای شناخت اجتماعی در رابطه میان باور های هوشی و اشتیاق تحصیلی بود. به طورکلی می توان نتیجه گرفت که شناخت اجتماعی و باور های هوشی دو مورد از عوامل اصلی برای بررسی اشتیاق تحصیلی است.
تحلیل ساختاری تأثیر عامل های شخصیت بر پیشرفت تحصیلی: میانجی گری راهبرد مقابله ای و اثربخشی عامل های یادگیری دانشجویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحلیل ساختاری نقش عامل های شخصیت در پیشرفت تحصیلی در دوره استرس زای انتقال به دانشگاه، با تمرکز بر راهبردهای مقابله ای و یادگیری دانشجویی در دانشگاه به عنوان میانجی در زنجیره ای از حوادث مفروض شده است. پژوهش حاضر، توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری شامل دانشجویان ورودی جدید دانشگاه شهید باهنر کرمان بود. با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، تعداد 273 نفر انتخاب شدند. ابزار شامل مقیاس های پنج عامل شخصیت BFI (گلدبرگ، 1999)، مهارت مقابله ای COPE (کارور، شییر و وینتراب، 1989) و اثربخشی یادگیری دانشجویی CLEI (کیم، نیوتن، دونی و بنتون، 2010) بودند. تحلیل داده ها به روش حداقل مربعات جزئی که شامل: مدل های اندازه گیری (آلفا کرونباخ، پایایی مرکب، روایی همگرا و واگرا) و مدل ساختاری (معناداری مسیر و ضریب تعیین، شاخص پیش بینی مدل و نیکوی برازش) انجام شد. یافته ها نشان داد وظیفه گرایی و گشودگی در تجربه با مقابله فعال اثر مستقیم و مثبت دارد؛ اما با عقب نشینی رفتاری اثر مستقیم و منفی دارد. همچنین ارتباط وظیفه گرایی و گشودگی در تجربه با سازمان دهی مطالعه، پیشرفت تحصیلی به واسطه میانجی گری مقابله فعال اثر غیرمستقیم و مثبت وجود دارد؛ اما با استرس به واسطه میانجی گری عقب نشینی رفتاری اثر غیرمستقیم و منفی دارد. بین روان نژندگرایی با راهبرد مقابله ای اثر معنی داری وجود ندارد. در نهایت اینطور نتیجه گرفته شد که هم افزایی راهبردهای مقابله ای و عوامل یادگیری دانشجوی (سازمان دهی مطالعه، استرس و فشار زمانی) با تمرکز بر صفات شخصیتی دانشجویان منجر به پیشرفت تحصیلی می شود. با توسعه برنامه ریزی های آموزشی در جهت پرورش الگوی تربیتی مطلوب اقدام شود. درنتیجه هدایت ذخایر نیروی انسانی در مسیر صحیح، پیامدهای آموزشی و پرورشی مثبتی را به دنبال خواهد داشت.
اثربخشی برنامه ایمن سازی تربیتی– اجتماعی با رویکرد آموزه های اسلامی بر تاب آوری دانش آموزان با رفتارهای پرخطر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش برنامه ایمن سازی تربیتی– اجتماعی با رویکرد آموزه های اسلامی بر تاب آوری دانش آموزان دارای رفتارهای پرخطر بود. این پژوهش به شیوه نیمه آزمایشی و با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل اجرا شد. جامعه آماری پژوهش کلیه دانش آموزان دوره متوسطه دوم دبیرستان های دولتی شهرستان یزد در سال تحصیلی 1393 -1392 و نمونه پژوهش شامل 36 دانش آموز دارای رفتار پر خطر بود؛ بدین صورت که آزمودنی ها پس از نمونه گیری تصادفی خوشه ای به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس رفتارهای پرخطر و تاب آوری استفاده شد. داده های پژوهش به کمک آزمون t تحلیل گردیدند. نتایج نشان داد که آموزش برنامه ایمن سازی تربیتی– اجتماعی مبتنی بر آموزه های اسلامی، تاب آوری را افزایش و رفتارهای پرخطر نوجوانان را کاهش می دهد. <strong> </strong>به طور کلی، نتایج این پژوهش نشان داد که برنامه ایمن سازی تربیتی– اجتماعی مبتنی بر آموزه های اسلامی در افزایش تاب آوری و کاهش رفتارهای پر خطر نوجوانان دختر دارای رفتار پرخطر مؤثر می باشد.
ارائه مدل علّی ادراک از جو آموزشی خلاق و مهارت های حل مسئله با انگیزش تحصیلی: نقش واسطه ای تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ارائه مدل علّی ادراک از جو آموزشی خلاق و مهارت های حل مسئله با انگیزش تحصیلی با نقش واسطه ای خودکارآمدی تحصیلی و روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه لرستان به تعداد 1643 نفر بود که از طریق جدول کرجسی و مورگان حجم نمونه 310 نفر تعیین و به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبی انتخاب شدند. برای جمع آوری داده های مورد نیاز از پرسشنامه های جو آموزشی خلاق محبی و همکاران (1392)، حل مسئله هپنر و پترسن (1982)، باورهای خودکارآمدی تحصیلی زاژاکووا و همکاران (2005) و انگیزش تحصیلی ورلند و همکاران(1989) استفاده شد. ماتریس همبستگی، تحلیل مسیر و شاخص های نکویی برازش با نرم افزار Lisrel 8.5 جهت تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل مسیر نشان داد که جو آموزشی خلاق بر انگیزش تحصیلی اثر مستقیم و با میانجی گری خودکارامدی اثر غیرمستقیم دارد؛ اما مهارت های حل مسئله بر انگیزش تحصیلی اثر مستقیم ندارد ولی با میانجی گری خودکارآمدی اثر غیرمستقیم دارد. نتایج پژوهش از نقش میانجی گری خودکارآمدی در رابطه ساختاری بین جو آموزشی خلاق و مهارت های حل مسئله با انگیزش تحصیلی دانشجویان حمایت می کند.
نقش واسطه ای استدلال اخلاقی در رابطه خودپنداره و فراشناخت اخلاقی با رفتار اخلاقی دانش آموزان دبیرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تأکید بر ارزش های اخلاقی به ویژه حمایت از رفتارهای اخلاقی در سال های اخیر افزایش چشمگیری یافته است. هدف این پژوهش، بررسی اثر واسطه ای استدلال اخلاقی در رابطه ی خودپنداره و فراشناخت اخلاقی (متغیرهای پیش بین) و رفتار اخلاقی (متغیر ملاک) دانش آموزان دختر دبیرستان های شهر شیراز بود. برای این منظور ۳۰۰ دانش آموز با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای تصادفی انتخاب شدند و پرسشنامه ی فرااخلاق سوانسون و هیل (۱۹۹۳)، سیاهه رفتار اخلاقی سوانسون و هیل (۱۹۹۳)، آزمون رشد استدلال اخلاقی معنوی پور (۱۳۹۰) و آزمون خودپنداره راجرز (-۱۹۷۵) را تکمیل نمودند. داده ها با استفاده از رگرسیون چندگانه به شیوه هم زمان و بر اساس روش بارون و کنی (۱۹۸۶) تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها نشان داد خودپنداره (۴۲/۰-=β، 01/0P< ) و فراشناخت اخلاقی (18/0=β، 01/0P< ) بر استدلال اخلاقی اثر مستقیم دارند. همچنین خودپنداره و فراشناخت اخلاقی از طریق واسطه گری استدلال اخلاقی بر رفتار اخلاقی اثر غیرمستقیم دارند. استدلال اخلاقی به صورت مثبت رفتار اخلاقی را پیش بینی می کند؛ بنابراین می توان نتیجه گرفت که استدلال اخلاقی در رابطه بین خودپنداره و فراشناخت اخلاقی با رفتار اخلاقی نقش واسطه ای دارد.
کاهش قلدری جسمانی و بهبود شایستگی اجتماعی در دانش آموزان: از سنجش کنشی رفتار تا طراحی مداخله رفتاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی کنش رفتار قلدری جسمانی، طراحی و ارزیابی اثربخشی مداخله چندجانبه کنش-محور و مقایسه مداخلات پیشایندمحور، پیامدمحور و آموزش رفتار جایگزین بر رفتار قلدری و شایستگی اجتماعی دانش آموزان قلدر بود. آزمودنی های پژوهش شامل 60 دانش آموز قلدر، 15 دانش آموز طرفدار قلدر و 9 معلم پایه پنجم ابتدائی بودند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، نمونه گیری تصادفی ساده و روش غربالگری انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری پژوهش شامل مقیاس نقش مشارکت کنندگان، فرم نام گذاری همسالان، فرم نام گذاری معلمان، مقیاس قلدری ایلی نویز، مقیاس خود-گزارشی شایستگی اجتماعی، مقیاس سنجش انگیزش و پرسشنامه مشکلات رفتاری بود. یک طرح شبه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون، همراه با گروه کنترل در پژوهش استفاده شد. یافته پژوهش حاضر نشان داد که کنش یا علت رفتار قلدری 45 درصد از آزمودنی های قلدر، دریافت تقویت حسی است. نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان داد که مداخله چندجانبه کنش-محور بر کاهش رفتار قلدری و بهبود شایستگی اجتماعی دانش آموزان به طور معنی داری اثربخش است. اما مداخلات پیشایندمحور، پیامدمحور و مداخله مربوط به رفتار جایگزین به تنهایی بر کاهش رفتار قلدری و بهبودی شایستگی اجتماعی دانش آموزان قلدر اثر معنی داری ندارند؛ بنابراین، نتایج بیانگر اهمیت و نقش مداخله چندجانبه کنش-محور با در نظر داشتن تغییر هم زمان پیشایندها، پیامدها و رفتار هدف بر کاهش قلدری و بهبود شایستگی اجتماعی دانش آموزان قلدر است. محدودیت ها و کاربردهای پژوهش برای روانشناسان تربیتی بحث شده است.
نقش واسطه ای ساختار انگیزشی در رابطه بین توانایی های شناختی با رفتارهای پرخطر در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش پیش بینی رفتارهای پرخطر بر اساس توانایی های شناختی با میانجی گری ساختارهای انگیزشی در نوجوانان دبیرستانی شهر تهران در سال 96-1395 بود. 426 دانش آموز دختر و پسر به روش خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و به پرسشنامه های رفتارهای پرخطر (زاده محمدی و احمدآبادی، 1390)، ساختار انگیزشی (کاکس و کلینگر، 2004)، و توانایی های شناختی (نجاتی،a1392) پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از روش آماری مدل یابی معادلات ساختاری (با استفاده از نرم افزار لیزرل) استفاده شد. شاخص برازش تطبیقی (94/0=CFI)، شاخص نیکویی برازش (95/0=GFI)، شاخص نرم شده نیکویی برازش (92/0=AGFI) و ریشه دوم میانگین مجذورات خطای تقریب (08/0=RMSEA) حاکی از برازش الگوی مفهومی با داده های گردآوری شده بودند. یافته ها نشان دادند که ساختار انگیزشی (در دو بعد انطباقی و غیر انطباقی) رابطه بین توانایی های شناختی و رفتارهای پرخطر را میانجی گری می کند. همچنین اثر مستقیم رفتار انطباقی و غیر انطباقی بر رفتارهای پرخطر معنادار بود. اثر مستقیم توانایی های شناختی بر رفتار انطباقی و غیرانطباقی معنادار بود. همچنین توانایی های شناختی توانستند 5 درصد از واریانس رفتار انطباقی و 28 درصد از واریانس رفتار غیر انطباقی را تبیین کنند. به علاوه ساختار انگیزشی (در دو بعد رفتار انطباقی و غیر انطباقی) و توانایی های شناختی با هم توانستند 20 درصد واریانس رفتارهای پرخطر را پیش بینی کنند.
پیش بینی تعلل ورزی تحصیلی بر اساس ابعاد کمال گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش پیش بینی تعلل ورزی تحصیلی بر اساس مؤلفه های کمال گرایی در دانشجویان کارشناسی دانشگاه شهید مدنی آذربایجان بود. طرح پژوهش از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی دانشجویان کارشناسی دانشگاه شهید مدنی آذربایجان در سال تحصیلی 1395-1394 بود که تعداد 250 نفر از آن ها (115 زن و 135 مرد) به روش تصادفی طبقه ای به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند و با تکمیل پرسش نامه تعلل ورزی تحصیلی سولومون و راث بلوم (1984) و پرسشنامه ابعاد کمال گرایی هویت و فلت (1991) در این پژوهش شرکت کردند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آمار توصیفی، رگرسیون هم زمان، رگرسیون گام به گام، و t دو گروهی استفاده شده است. یافته های این پژوهش نشان داد که کمال گرایی خود مدار به طور مثبت و معناداری تعلل ورزی تحصیلی و کمال گرایی دیگرمدار به طور منفی و معناداری تعلل ورزی تحصیلی را پیش بینی می کند. در نهایت این نتیجه گرفته شد که با افزایش میزان کمال گرایی در دانشجویان میزان تعلل ورزی در آن ها نیز افزایش می یابد.