روانشناسی تربیتی (روانشناسی و علوم تربیتی سابق)
روانشناسی تربیتی سال 18 زمستان 1401 شماره 66 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
اینترنت اثرات گسترده ای بر ابعاد مختلف زندگی انسان دارد و استفاده بی رویه از اینترنت با آسیب های متعدد فردی و اجتماعی همراه است. پژوهش حاضر به بررسی نقش واسطه ای راهبردهای تنظیم هیجان و پریشانی روانشناختی در رابطه بین دلبستگی ناایمن و استفاده آسیب زا از اینترنت می پردازد. مطالعه حاضر، توصیفی-همبستگی و از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه دانشجویان مشغول به تحصیل در دوره کارشناسی و کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم تحقیقات، مرکز و کرج در سال تحصیلی 99-1398 بود. با روش نمونه گیری خوشه ای، تعداد 397 نفر به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه استاندارد استفاده آسیب زا از اینترنت، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان، مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس و مقیاس سبک های دلبستگی بزرگسال بود. تحلیل داده ها از طریق روش های ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر با بهره گیری از نرم افزار لیزرل انجام شد. نتایج پژوهش نشان داد که پریشانی روانشناختی (50/0)، راهبردهای ناسازگارانه (23/0)، راهبردهای سازگارانه (21/0-)، دلبستگی اجتنابی (11/0)، و دلبستگی دوسوگرا (10/0) دارای بالاترین تا پایین ترین ضریب همبستگی با استفاده آسیب زا از اینترنت هستند (05/0 >P). همچنین راهبردهای تنظیم هیجان و پریشانی روانشناختی دارای نقش میانجی در رابطه بین سبک دلبستگی ناایمن و استفاده آسیب زا از اینترنت بودند. بر این اساس در زمینه طراحی اقدامات لازم به منظور کاهش استفاده آسیب زا از اینترنت می توان به تدوین برنامه هایی در جهت بهبود سبک دلبستگی ناایمن، راهبردهای تنظیم هیجان و پریشانی روانشناختی اقدام نمود.
طراحی الگوی ارزش در دانش آموزان بر اساس سند تحول بنیادین آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، طراحی الگوی ارزش در دانش آموزان بر اساس سند تحول بنیادین آموزش و پرورش است. این پژوهش مبتنی بر رویکرد پژوهش های ترکیبی از نوع اکتشافی بوده و داده های مورد نیاز در دو بخش کیفی (بر اساس تحلیل مضمون ) و کمی (بر پایه روش پیمایشی) گردآوری شد. در بخش کیفی جامعه آماری شامل منابع دست اول و دوم، اسناد بالادستی، سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، همچنین در بخش مصاحبه، جامعه آماری، متشکل از 29 نفر از متخصصان و صاحب نظران در خصوص آموزش و پرورش و روانشناسی است، که به روش نمونه گیری هدفمند ( گلوله برفی) انتخاب شدند . در بخش کمی نیز جامعه آماری شامل دانش آموزان مقطع دبیرستان (دوره دوم) شهر تهران در سال تحصیلی 99-1398 است که در این پژوهش تعداد آن ها 249746 نفر بود که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای تعداد 417 نفر به منظور تکمیل پرسشنامه های پژوهش انتخاب شدند و در مجموع تعداد 396 پرسشنامه تکمیل و در تحلیل مورد استفاده قرار گرفت. به منظور جمع آوری داده ها در بخش کمی، از پرسشنامه محقق ساخته بر مبنای یافته های بخش کیفی استفاده شده است. تجزیه وتحلیل داده های بخش کیفی، به وسیله نرم افزار MAXQDA و Excel و بخش کمی، به منظور برازش مدل مفهومی با داده های میدانی از روش حداقل مربعات جزیی و به کمک نرم افزار 3- SmartPLS و 23-SPSS انجام شد. نتایج بخش کیفی منجر به شناسایی 3 بعد (ارزش های اسلامی، ارزش های اخلاقی، هویت) و 18 مؤلفه شد. نتیجه کلی حاصل از پژوهش بیانگر آن بود که یافته های بخش کمی مؤید بخش کیفی است.
شناسایی مؤلفه های مؤثر برارتقاء ظرفیت کارتیمی درمدارس ابتدایی بر اساس سند تحول آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی مؤلفه های مؤثر برارتقاء ظرفیت کارتیمی در مدارس ابتدایی براساس سند تحول بنیادین آموزش و پرورش بوده است. روش پژوهش توصیفی بود که به شکل میدانی و به صورت کیفی انجام شد. جامعه مورد مطالعه این پژوهش شامل کلیه افراد مطلع در خصوص تعلیم و تربیت، سند تحول آموزش و پرورش، مدیران و معلمان مقطع ابتدایی بود که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. بدین منظور10 مصاحبه تا رسیدن به اشباع نظری انجام شد. برای شناسایی مؤلفه های مؤثر بر ارتقاء کار تیمی در مدارس ابتدایی، از تحلیل تماتیک استفاده شد. نتایج حاصل از کدگذاری باز، محوری و انتخابی پژوهش به شناسایی و انتخاب شش مؤلفه اصلی ساختاری، محتوایی، زمینه ای، فرهنگی، مجازی و اقتصادی منجر گردید. همچنین چهارده زیرمقوله برای مقولات اصلی مؤثر بر ارتقاءظرفیت کار تیمی در مدارس ابتدایی شهر تهران استخراج شدند که عبارت اند ازساختار سازمانی، رهبری سازمانی، ظرفیت دانشی سازمان، فرهنگ سازمانی، ارزیابی عملکرد، نظام تشویق و تنبیه، سیستم آموزشی دبستان، سیستم گزینش همکاران آموزشی و تربیتی، رهبری، فرهنگ، تکنولوژی، قابلیت های منابع انسانی، اثربخشی کار تیمی و امکانات اقتصادی .یافته ها حاکی از این بود که فعالان عرصه فرهنگ و تعلیم و تربیت باید به کار تیمی در مدارس ابتدایی اهمیت بیشتری داده و دانش آموزان را به دانش مهارت های کار تیمی تجهیز کنند و تلاش کنند که با یک تربیت اجتماعی صحیح و در عین حال فعال و در قالب شش بعد مذکورظرفیت کار تیمی را ارتقاء داده و از این طریق به اجتماعی شدن متربیان کمک کنند.
تأثیرسبک های یادگیری و بکارگیری نقشه های معنایی بر توانایی تفکر انتقادی دانش آموزان دوره متوسطه و بهبود یادگیری واژگان زبان انگلیسی آنها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به منظور بررسی تأثیر سبک های یادگیری و بکارگیری نقشه های معنایی برمیزان پیشرفت توانایی تفکر انتقادی دانش آموزان دوره متوسطه و بهبود یادگیری واژگان زبان انگلیسی آنان انجام شد. به منظور تحقق این هدف، 123 دانش آموز دختر پایه دوم رشته ریاضی و فیزیک از 4 ناحیه آموزش و پرورش کرج بطور تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. سپس، دانش آموزان به پرسشنامه های سبک های یادگیری (اُبرین ، 1989) و تفکر انتقادی (هانی ، 2004) در پیش و پس آزمون پاسخ دادند. همچنین، دانش آموزان به سوالات آزمون های واژگان و توانایی عمومی زبان انگلیسی در پیش و پس آزمون پاسخ دادند و نمرات آنها محاسبه شدند. طی 12 جلسه، واژگان کتاب درسی آنها با بکارگیری نقشه های معنایی در گروه آزمایش به دانش آموزان آموزش داده شدند. سپس، داده های بدست آمده مورد بررسی واقع شدند. بنابر تحلیل های آماری، معلوم شد که سبک های یادگیری از نظر آماری تأثیر چشمگیری بر توانایی تفکر انتقادی دانش آموزان و پیشرفت یادگیری واژگان آنان در گروه آزمایش و گواه نداشتند (تحلیل انووا یک سویه). اما، بکارگیری نقشه های معنایی بر پیشرفت تفکر انتقادی دانش آموزان و یادگیری واژگان آنان در گروه آزمایش از نظر آماری تأثیر قابل توجهی داشت (آزمون تی- تست مستقل) درحالیکه در گروه گواه تغییر چشمگیری مشاهده نشد. پیشنهاداتی برای پژوهش های آتی و همچنین کاربردها و محدودیت های پژوهش در پایان ارائه شدند. واژگان کلیدی: سبک های یادگیری ادراکی ، نقشه معنایی، تفکر انتقادی
شکوفایی کلاس درس: بررسی برازش مدل سیستمی شکوفایی کلاس درس (FCSM) در بین دانش آموزان مقطع دوم متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی برازش مدل سیستمی شکوفایی کلاس درس (FCSM) در بین دانش آموزان مقطع دوم متوسطه انجام شد. پژوهش حاضر توصیفی و از نوع مطالعات همبستگی و به طور خاص تحلیل عاملی و روش مدل یابی معادلات ساختاری مبتنی بر رویکرد حداقل مربعات جزیی (PLS) بود. با استفاده از روش نمونه گیری خو شه ای چند مرحله ای تعداد 600 نفر از دانش آموزان مقطع دوم متوسطه شهر اراک انتخاب و به ابزارهای پژوهش شامل مقیاس مشاهده سیستمِی کلاس درس فیش و دین (2000) و پرسشنامه محقق ساخته بهزیستی کلاس درس مبتنی بر مدل بهزیستی آلیسون و همکاران (2020) پاسخ دادند. به منظور تحلیل داده ها از تحلیل عاملی تاییدی با روش حداقل مربعات جزیی PLS استفاده شد. روایی مدل با استفاده از روایی محتوا، روایی سازه، روایی واگرا و روایی همگرا و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی بررسی شد. نتایج نشان داد مدل از روایی سازه مناسبی برخوردار است به نحوی که بارهای عاملی همه شاخص ها روی عامل مربوط به خود بزرگتر از 4/0 بود. روایی واگرا با استفاده از نسبتHTMT بررسی و همه نسبت هایHTMT کوچکتر از 90/0 بودند، روایی همگرا نیز با استفاده از میانگین واریانس تبیین شده (498/0≤AVE) و قابلیت اطمینان (شاخص رائو بزرگتر از 60/0) مورد تائید قرار گرفت.بر اساس نتایج حاصله می توان برای بررسی شکوفایی کلاس درس و همچنین رشد و توسعه شکوفایی از این مدل و ابزارهای مربوطه بهره گرفت.
اثربخشی برنامه آموزش کنترل قلدری به روش شناختی- رفتاری بر مشکلات بین فردی نوجوانان پسر قلدر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر اثربخشی برنامه آموزش کنترل قلدری بر مشکلات بین فردی نوجوانان قلدر بود. پژوهش حاضر به روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری یک ماهه با گروه آزمایش و کنترل انجام شد. جامعه آماری شامل نوجوانان 14 تا 17 ساله منطقه 17 مدارس دولتی شهر تهران بود. تعداد 40 نفر از نوجوانانی که ملاک های ورود به پژوهش را داشتند و نمره بالایی در پرسشنامه قلدری هارتر کسب کردند به صورت تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه مشکلات بین فردی بارخام و همکاران (1996) بود که در سه مرحله پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری یک ماهه توسط هر دو گروه تکمیل شد. برنامه آموزش کنترل قلدری در 8 جلسه 90 دقیقه ای برای گروه آزمایش اجرا شد. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس چندمتغیری اندازه گیری مکرر به کمک نرم افزار SPSSV22 تحلیل شد. نتایج نشان داد آموزش کنترل قلدری به نوجوانان قلدر در متغیرهای صراحت و مردم آمیزی (98/7=F و 001/0=P)، گشودگی به تجربه (95/10=F و 0005/0=P)، در نظر گرفتن دیگران (86/22=F و 0005/0=P)، پرخاشگری (59/10=F و 0005/0=P) و حمایت گری و مشارکت (77/19=F و 0005/0=P) تأثیر دارد. این در حالی بود که این میزان برای متغیر وابستگی به دیگران (07/0=F و 930/0=P) اثربخش نبود. در نهایت بر اساس نتایج حاصل از این پژوهش می توان گفت آموزش کنترل قلدری بر مشکلات بین فردی نوجوانان قلدر 14 تا 17 ساله اثربخش بوده و می توان از این آموزش جهت رفع مشکلات بین فردی آن ها استفاده کرد و لذا آگاهی والدین، معلمان، مدیران و سایر متخصصان از این آموزش ها می تواند کمک کننده باشد.
رابطه ثبات قدم، سرسختی روان شناختی و تاب آوری با درگیری تحصیلی دانشجویان: ارائه مدل تحلیل مسیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش تعیین نقش ثبات قدم، سرسختی روان شناختی و تاب آوری بر درگیری تحصیلی دانشجویان بود. از جامعه آماری، 242 نفر دانشجو به عنوان نمونه با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. به منظور جمع آوری اطلاعات که یا استفاده از رسانه های اجتماعی و به صورت آنلاین انجام شد، از پرسش نامه 5 عاملی ثبات قدم (داکورث،2007)، مقیاس اصلاح شده سرسختی نسخه نروژی (هیستد، اید، جانسون، لابرگ و توماس جانسون،2010)، پرسش نامه تاب آوری (جانسون و همکاران، 2013) و درگیری تحصیلی (ریو، 2013) استفاده شد. داده های به دست آمده از نمونه با استفاده از نرم افزارهای آماری SPSS و Amos و به روش تحلیل مسیر مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که درگیری تحصیلی دانشجویان به صورت مستقیم توسط ثبات قدم، سرسختی روانشناختی و تاب آوری پیش بینی می شود. مطابق با یافته ها درگیری تحصیلی به صورت غیرمستقیم و از مسیر تاب آوری، توسط ثبات قدم پیش بینی می-شود. همچنین سرسختی روانشناختی از طریق نقش واسطه ایی ثبات قدم بر درگیری تحصیلی دارای اثر غیرمستقیم و معنادار بود. نتایج پژوهش در مسیر سرسختی به درگیری تحصیلی توسط تاب آوری به صورت غیرمستقیم تأیید نشد. نتایج بیانگر آن است که 16% از درگیری تحصیلی دانشجویان از طریق ثبات قدم، سرسختی روان شناختی و تاب آوری تبیین می شود. همچنین 28% از درگیری تحصیلی را متغیرهای ثبات قدم و سرسختی توسط تاب آوری تبیین می کنند.
تدوین بسته ی آموزشی تقویت کارکردهای اجرایی و بررسی اثربخشی آن بر بازداری پاسخ و تنظیم هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تدوین بسته آموزشی کارکردهای اجرایی و بررسی اثربخشی آن بر بازداری پاسخ و تنظیم هیجان کودکان پیش دبستانی انجام شد.روش پژوهش، شبه آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل بود. در طراحی و تدوین بسته ی آموزشی پس از مطالعه و بررسی پیشینه نظری و عملی، هشت محتوای آموزشی اصلی در قالب بازی، فعالیت های گفتگو محور و کاربرگ های آموزشی به منظور تقویت کارکردهای اجرایی بازداری پاسخ و تنظیم هیجان مناسب سن پیش دبستان به همراه کتابچه راهنمای مربی تهیه شد. روایی محتوایی بسته آموزشی، توسط هشت نفر از متخصصان این حوزه بررسی شد و اصلاحات لازم انجام گردید. سپس فرم نهایی آن تهیه و آماده اجرا برای جلسات آموزشی شد. به منظور بررسی روایی محتوایی از روش کمی لاوشه استفاده شد. سپس اثربخشی بسته آموزشی بر بازداری پاسخ و تنظیم هیجان کودکان پیش دبستانی بررسی شد که به این منظور 40 کودک پیش دبستان 5-6 ساله با روش نمونه گیری در دسترس با جایگزینی تصادفی انتخاب و 20 نفر در گروه آزمایش و 20 نفر در گروه کنترل به طور تصادفی قرار گرفتند. پس از اجرای پیش آزمون با سیاهه درجه بندی رفتاری مهارت های اجرای ی بریف-نسخه پیش دبستانی- فرم والدین، گروه آزمایش به مدت 12 جلسه یک ساعته به صورت آنلاین مورد آموزش قرار گرفتند. داده های به دست آمده با استفاده از روش تحلیل کواریانس تک متغیره (آنکووا) با استفاده از نرم افزار SPSS انجام گرفت. نتایج یافته ها نشان داد، بسته آموزشی تدوین شده برای کارکردهای اجرایی از روایی محتوایی لازم برخوردار است و توانسته در بهبود کارکردهای اجرایی بازداری پاسخ و تنظیم هیجان کودکان پیش دبستان مؤثر واقع شود.
تدوین مدل عملکرد ریاضی بر اساس ادراک از محیط یادگیری سازنده گرا با نقش واسطه ای خودکارآمدی و انگیزش به یادگیری ریاضی در دانش آموزان دوره متوسطه اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش تدوین مدل عملکرد ریاضی بر اساس ادراک از محیط یادگیری سازنده گرا با نقش واسطه ای خودکارآمدی و انگیزش به یادگیری ریاضی در دانش آموزان دوره متوسطه اول بود. روش پژوهش از نوع همبستگی و جزء پژوهش های کاربردی بود؛ و تعداد 326 نفر به عنوان نمونه به روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی بر حسب جنسیت انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در پژوهش، پرسشنامه های ادراک از محیط یادگیری سازنده گرای حقایقی و کارشکی (1394)؛ خودکارآمدی ریاضی میدلتن و میگلی (1997)، انگیزش به یادگیری ریاضی کورتر (۲۰۰۵) و نمره ی پایان ترم درس ریاضی دانش آموزان بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از شاخص های آماری توصیفی شامل میانگین و انحراف معیار و برای پاسخگویی به فرضیه های پژوهش از آزمون های تحلیل عامل تأییدی، مدل سازی معادلات ساختاری و رویکرد حداقل مربعات جزیی به وسیله نرم افزار smart PLS استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که ادراک از محیط یادگیری سازنده گرا بر عملکرد ریاضی، خودکارآمدی ریاضی و انگیزش به یادگیری ریاضی اثر مثبت و معنی دار دارد. همچنین خودکارآمدی ریاضی و انگیزش به یادگیری ریاضی بر عملکرد ریاضی اثر مثبت و معناداری داشت. در کل نتیجه شد که مدل مفهومی عملکرد ریاضی بر اساس ادراک از محیط یادگیری سازنده گرا با نقش واسطه ای خودکارآمدی ریاضی و انگیزش به یادگیری ریاضی با مدل تجربی برازش داشته است.