زهرا یوحنایی

زهرا یوحنایی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲ مورد از کل ۲ مورد.
۱.

مطالعه اثربخشی آموزش خودتنظیمی بر توجه انتخابی، ادراک فضایی و استدلال ریاضی در کودکان مبتلا به نقص توجه/بیش فعالی دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: استدلال ریاضی توجه انتخابی ادراک - فضایی نقص توجه/بیش فعالی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۴ تعداد دانلود : ۱۵۸
از آنجا که عملکرد تحصیلی کودکان دچار اختلال نقص توجه/بیش فعالی در زمینه ریاضی و حیطه های مربوط به ریاضی تحت تأثیر اختلال ایشان قرار می گیرد و امروزه روش آموزشی خودتنظیمی برای رفع مشکلات این کودکان تجویز می شود، لذا پژوهش حاضر با هدف مطالعه اثربخشی آموزش خودتنظیمی بر توجه انتخابی، ادراک فضایی و استدلال ریاضی در کودکان مبتلا به نقص توجه/ بیش فعالی دوره ابتدایی در سال تحصیلی 1401 صورت گرفت. روش پژوهش، به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ ماهیت داده های گردآوری شده، کمّی و مبتنی بر رویکرد شبه آزمایشی (طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه) بود. جامعه آماری متشکل از تمامی کودکان پسر مبتلا به نقص توجه/بیش فعالی سنین 9 تا 12 سال (سال چهارم تا ششم) در شهر کرج بوده که در بازه زمانی 4 ماهه اول سال 1401 به مراکز مشاوره و یا روان پزشکی مراجعه داشتند و درنهایت به روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای 30 دانش آموز انتخاب و به صورت تصادفی در گروه های آموزش خودتنظیمی و گواه تقسیم شدند. ب رای جمع آوری داده ها از پرسش نامه خرده آزمون پردازش دیداری-فضایی از هوش آزمای نوین تهران-استانفورد-بینه، نسخه پنجم، آزمون توجه انتخابی و خرده آزمون استدلال ریاضی هوش آزمای نوین تهران-استانفورد-بینه، نسخه پنجم استفاده شد. برای گروه آزمایش آموزش در 10 جلسه (45 دقیقه ای و 2 بار در هفت ه) آموزش داده شد و گروه کنترل در حین جلسات، آموزشی را دریافت نکردند. داده ها در دو سطح توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و استنباطی (تحلیل کوواریانس تک و چند متغیره) با نرم افزار SPSS-24 و  AMOS- 21 تحلیل شدند. نتایج نشان داد که آموزش خودتنظیمی تنها بر روی استدلال ریاضی کودکان تأثیر داشته است. بر این اساس مهارت خودتنظیمی را می توان در دنیای واقعی به کودکان مبتلا به نقص توجه/بیش فعالی آموزش داد تا این کودکان را برای ورود به دنیای اجتماعی واقعی، پیچیده و نامتجانس خارج از مدرسه آماده شوند.
۲.

تفاوت هوشبهر هیجانی مادران کودکان دلبسته ایمن و مادران کودکان دلبسته ناایمن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هوش هیجانی الگوهای دلبستگی فرایند موقعیت غریبه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۴۱ تعداد دانلود : ۸۳۰
این پژوهش با بهره گیری از مبانی نظری نظریه دلبستگی، به جهت تعیین و تبیین یکی از عوامل احتمالی مؤثر در شکل دهی تحول دلبستگی طرح شده است. منابع داده های موجود، پرسشنامه هوش هیجانی بارـ آن و فرایند موقعیت ناآشنا هستند. صد تن از مادارن کودکان یک ساله، به منظور تفکیک مادران به دو گروه مادران کودکان ایمن و مادران کودکان ناایمن، همراه با فرزندان شان در فرایند موقعیت ناآشنا شرکت جسته، به پرسشنامه بار- آن پاسخ دادند. نتایج مبین سه نکته اصلی است: 1) هوشبهر هیجانی مادران کودکان ایمن بیش از گروه مادران کودکان ناایمن است. 2) در میان مؤلفه ها، مؤلفه روابط بین فردی تفاوت میانگین بیشتری را نشان داده است 3) در میان خرده مؤلفه ها: همدلی، خودآگاهی هیجانی، آزمون واقعیت، شادکامی و تحمل فشار تفاوت بیشتری را در میان دو گروه مادران به نمایش گذارده است. در این میان تنها تفاوت میانگین های دو گروه در خرده مؤلفه انعطاف پذیری مؤید فرض پژوهش نیست. به این ترتیب توانایی مادر در شناخت نیازهای دلبستگی کودک، مسئولیت پذیری، همدلی و سازگاری او با این نیازها و نیز توانایی او در جهت شناخت هیجان های خویشتن، مهار و جهت دهی مناسب به این هیجان ها و استفاده از توانایی های ذکر شده در جهت تحمل فشارهای وارده از سوی مادر در شکل گیری و تحول نظام دلبستگی کودک مؤثر می باشد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان