فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۷۴۱ تا ۴٬۷۶۰ مورد از کل ۵۲٬۷۱۷ مورد.
منبع:
چشم انداز مدیریت بازرگانی سال ۲۱ بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۹
71 - 94
حوزه های تخصصی:
هدف: توجه به برند و ابعاد متفاوت آن از گذشته تا امروز مورد توجه پژوهشگران قرار داشته است. در بازارهای رقابتی امروز برندهایی توانستند ماندگار شوند که با ارتباط سازنده با مشتریان از نظرات آنها بهره بردند. هدف این پژوهش طراحی مدل رفتار هم آفرینی برند با مشتری است. روش: این پژوهش از حیث هدف توسعه ای کاربردی و رویکرد مطالعاتی آن کیفی و از نظر ماهیت اکتشافی است. در این پژوهش از روش فراترکیب برای طراحی مدل استفاده شده است. یافته ها : با بررسی پژوهش های پیشین در هفت مرحله فرآیند فراترکیب و دسته بندی و تجزیه و تحلیل پژوهش ها در قالب 3 مقوله، 10 مفهوم و 37 کد، مدل رفتار هم آفرینی برند شامل پیش آیندها، عوامل رفتار هم آفرینی و پس آیندها ارائه گردید. نتایج: نتایج نشان داد امروزه مشتریان می توانند ایده هایی را خلق کنند که از جذابیت تجاری بالایی برخوردار باشد و به نوعی شریک تجاری بنگاه شوند و به این شکل نیازهای گسترده مشتریان برآورده میشود.
ارائه الگوی نظام مند شفافیت براساس آیات قرآن کریم؛ رویکرد نظریه پردازی داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت اسلامی سال ۳۰ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
167 - 213
حوزه های تخصصی:
شفافیت یکی از موضوعات جدیدی است که در دولت های مدرن، بسیار روی آن تأکید می شود و در همین راستا در جمهوری اسلامی، یکی از کارهای مهمی که بایستی انجام گیرد، استخراج و فهم ابعاد و حدود شفافیت و کاربرد آن در حکومت اسلامی ازمنظر منابع اسلامی است. پژوهش حاضر درصدد است که با بررسی قرآن کریم به عنوان مهم ترین منبع دینی، مفهوم شناسی و کارکرد شفافیت در عرصه حاکمیت را با بهره گیری از روش نظریه داده بنیاد و به طور خاص، رویکرد استراوس و کوربین استخراج کند. با مطالعه قرآن کریم به طور کامل ابتدا حدود 250 کد باز و مفهوم اولیه شناسایی شد و در گام بعدی، در قالب کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی براساس الگوی نظام مند در مقوله های شرایط زمینه ای، علی، مداخله گر، راهبردها و مقوله محوری طبقه بندی شدند و در ادامه، با جرح و تعدیل 176 کد باز و مفاهیم اولیه، 57 کد انتخابی و 5 کد محوری شناسایی شد. درنهایت مشخص شد که حقیقت طلبی، صداقت، اصلاح و عدالت طلبی، از مفاهیم محوری مرتبط با شفافیت هستند و هم چنین پیامدهای شفافیت، منحصر به پیامدهای مادی نیستند بلکه اعتماد، هدایت، رشد و حقیقت ورزی از پیامدهای مهم شفافیت ازمنظر قرآن کریم و بخشی از الگوی شفافیت هستند.
به کارگیری رویکرد کیفی فراترکیب به منظور ارائه الگوی طراحی آزمایشگاه خط مشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت دولتی سال سیزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۹
97 - 115
حوزه های تخصصی:
هدف: اهتمام به خط مشی گذاری سالم و نافذ، کاری بسیار دشوار است، و به همین دلیل لزوم ایجاد آزمایشگاه برای تدوین، اجرا و ارزیابی خط مشی های طراحی شده برای اجرا در جامعه، اهمیت می یابد. بنابراین، هدف از پژوهش حاضر تبیین الگوی طراحی آزمایشگاه خط مشی است. روش شناسی: در این پژوهش، با رویکرد پژوهش کیفی فراترکیب طی گام های هفت گانه ، به ارزیابی و تحلیل یافته های پژوهش پیشین پرداخته شده است. یافته های پژوهش: الگوی طراحی آزمایشگاه خط مشی در قالب 8 مقوله اصلی شامل تشخیص مشکل خط مشی، کارکنان آزمایشگاه خط مشی، ذی نفعان آزمایشگاه خط مشی، نقش آزمایشگاه خط مشی در حکومت، برنامه های آزمایشگاه خط مشی، محل آزمایشگاه خط مشی، فضای فیزیکی آزمایشگاه خط مشی و خروجی مورد انتظار آزمایشگاه خط مشی، ارائه گردیده است. بنابراین، به منظور شناسایی مشکلات آحاد جامعه، باید آزمایشگاه های خط مشی با حضور خبرگان خط مشی گذاری و همچنین ذی نفعان در حوزه های مختلف کشور با امکانات و فضای فیزیکی مناسب تشکیل شود که با برنامه ریزی صحیح مشکلات جامعه را شناسایی کرده و با همکاری گروه های تحقیقاتی متفاوت به پیدا کردن راه حل برای این مشکلات بپردازد و با همکاری دولت و حاکمیت، خط مشی های تبیین شده را اجرایی نماید. محدودیت ها و پیامدها: از جمله محدودیت های این پژوهش می توان به عدم وجود کار مشابه و عدم آشنایی کامل خبرگان با مبحث طراحی آزمایشگاه خط مشی اشاره کرد. پیامدهای عملی: در صورت بهره گیری صاحبنظران حوزه خط مشی گذاری از این مدل، آزمایشگاهی با فضای فیزیکی و محیطی مناسب همراه با به کارگیری کارکنان و ذی نفعان مناسب، می توانند به تبیین راه حل های کاربردی برای مشکلات جامعه بپردازند و به طور کلی محلی برای تلاقی گفتمان بین خبرگان آگاه در جنبه های مختلف یک مشکل کلان جامعه ایجاد خواهد شد. ابتکار یا ارزش مقاله: استفاده از الگوی این مطالعه می تواند فرآیند طراحی و بسط خط مشی های کلان کشور را با سهولت بیشتری عملیاتی کند. لذا ارزش افزوده این مطالعه را می توان تسهیل نمودن فرآیند خط مشی گذاری در بستر آزمایشگاه خط مشی با پیروی از مولفه و شاخص های الگوی ارائه شده دانست. کلیدواژه ها: خط مشی، خط مشی گذاری، آزمایشگاه خط مشی، فراگرد خط مشی گذاری، تشخیص مشکل خط مشی نوع مقاله: مقاله علمی
شناسایی عوامل مؤثر بر استقرار نظام کنترل داخلی (رویکرد نظریه داده بنیاد چندگانه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی دوره ۲۹ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
447 - 474
حوزه های تخصصی:
هدف: سازمان ها به دنبال ابزار هایی هستند که در دستیابی به اهداف، آن ها را یاری دهد. به کارگیری کنترل داخلی، در رسیدن به اهداف سازمان اطمینان معقولی می دهد. نحوه پیاده سازی نظام یادشده، بر اجرای آن و میزان ضعف هایی تأثیرگذار است که در ارزیابی آن شناسایی شده است. بنابراین هدف این پژوهش شناسایی عوامل مؤثر بر استقرار نظام کنترل داخلی است. روش: رویکرد پژوهش کیفی بوده و با استفاده از روش داده بنیاد چندگانه اجرا شده است؛ بنابراین در دو سطح داده بنیاد تجربی و نظری، تجزیه وتحلیل داده ها انجام شده است. اطلاعات تجربی لازم، با نمونه گیری نظری از 13 مصاحبه نیمه ساختار یافته با متخصصان با تجارب موفق پیاده سازی نظام یاد شده در سال های 1398 و 1399 و اطلاعات نظری نیز، از طریق مرور ادبیات به دست آمده است. یافته ها: نتایج این پژوهش نشان داد که ناکارایی و اثرنابخشی رویه ها، عدم تفکیک مناسب وظایف و عدم مستندسازی مناسب رویه ها، استقرار را امری اجتناب ناپذیر می سازد. همچنین، فرایند پیاده سازی کنترل داخلی، تحت تأثیر این عوامل است: کیفیت حسابرسی مستقل، ساختار سازمانی، سامانه های کامپیوتری، ویژگی های مدیریت ارشد، کیفیت دانش گروه مسئول استقرار، کیفیت هیئت مدیره و قوانین برون سازمانی. نتیجه گیری: با اعتمادسازی، آموزش، زمان بندی مناسب، نظارت مستمر، شناخت نظام و شناسایی نیاز ها، می توان با توجه به اندازه سازمان، نوع صنعت، محدودیت زمانی و حمایت کارکنان و مدیریت، نظام کنترل داخلی را به نحو مطلوب پیاده سازی کرد.
طراحی مدلِ حسابداری دادگاهی: تحلیل داده بنیاد و فرایند رتبه بندی تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی دوره ۲۹ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
546 - 585
حوزه های تخصصی:
هدف: بخش مهمی از نیاز امروزِ ذی نفعان در بازار سرمایه، افشای اطلاعاتی است که متضمنِ حفاظت از منافع آنان در برابر زیاده خواهی های شرکت هاست. از این سو، نهادهای بالادستی در بازار سرمایه تلاش می کنند تا بر اساس قوانین و محدودنمودن عملکردهای مالی شرکت ها، تبعات ناشی از فرصت طلبی شرکت ها را به واسطه توسعه حسابداری دادگاهی کنترل کنند؛ از این رو، هدف این پژوهش، طراحیِ مدل حسابداری دادگاهی در سطح شرکت های بازار سرمایه است. روش: روش شناسی پژوهش از نوع ترکیبی است و بر مبنای نتیجه، در دسته پژوهش های توسعه ای قرار می گیرد. در این پژوهش، برای جمع آوری داده ها در بخش کیفی از مصاحبه و در بخش کمّی از چک لیست های ماتریسی بر اساس مقایسه زوجی بهره برده شده است. جامعه هدف در بخش کیفی، ۱۳ نفر از متخصصان دانشگاهی بودند که چه به لحاظ علمی و چه به لحاظ تجربی، خبره تلقی می شدند. نمونه گیری در بخش روش شناسی کیفی، نمونه گیری نظری و نحوه تعیین نمونه گلوله برفی بود. اما جامعه هدف در بخش کمّی، 20 نفر از مدیران مالی شرکت های بورسی و کارشناسان رسمی دادگستری بودند که بر اساس تجربه های کاری و سطح دانش فنی و تخصصی، از طریق نمونه گیری همگن انتخاب شدند. یافته ها: نتایج بخش کیفی به شکل گیری ۳ مقوله، ۶ مؤلفه و ۳۹ مضمون مفهومی، در قالب یک مدل ۶ ضلعی انجامید که طی سه مرحله کدگذاری در تحلیل نظری داده بنیاد کسب شد. همچنین نتایج در بخش کمی نشان داد که مؤلفه نظارت های نهادی اثربخش ترین مؤلفه در توسعه حسابداری دادگاهی تلقی می شود. نتیجه گیری: نتیجه کسب شده گویای این واقعیت است که نظارت های نهادی در ساختار حاکمیت شرکتی، به حوزه حسابداری دادگاهی، در جهتِ کاهش بار حقوقی و قضایی عملکردهای مالی کمک شایان توجهی می کند.
تأثیر نوآوری در مدل کسب وکار بر عملکرد شرکت های مستقر در پارک علم و فناوری دانشگاه شریف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
401 - 417
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف مقاله حاضر، تحلیل و بررسی تأثیر نوآوری در مدل کسب وکار و چهار بُعد آن، یعنی نوآوری محصول، فرایند، سازمانی و بازایابی، بر عملکرد شرکت های مستقر در پارک علم و فناوری دانشگاه صنعتی شریف، با نقش تعدیلگری شبکه سازی و نیز دانش بنیان بودن شرکت هاست. روش: پژوهش حاضر، از حیث داده ها و روش تحقیق کمّی است. داده ها ی لازم برای تحلیل فرضیه ها، از طریق 59 پرسش نامه تکمیل شده در سال 1399 گرد آوری شده است. پرسش نامه این پژوهش، بر اساس پیشینه و پرسش نامه استاندارد پیمایش نوآوری تنظیم شده است. جامعه آماری، شامل 70 شرکت دارای عملکرد نوآورانه مستقر در پارک علم و فناوری شریف است. فرضیه ها از طریق تحلیل عاملی و نرم افزار اسمارت پی ال اس 3 آزمون شد. روایی و پایایی سازه ها، به کمک آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی و متوسط واریانس تأیید شد. یافته ها: بر اساس آزمون فرضیه ها، نوآوری در مدل کسب وکار تأثیر مثبت و معناداری بر عملکرد شرکت ها دارد. از میان ابعاد نوآوری در مدل کسب وکار، نوآوری محصول و بازاریابی تأثیر مثبت و معناداری بر عملکرد شرکت ها داشته است؛ در حالی که نوآوری فرایند و نوآوری سازمانی، بر عملکرد شرکت های مستقر در پارک شریف تأثیر معناداری ندارند. تأثیر مثبت هر دو متغیر تعدیلگر شبکه سازی و دانش بنیان بودن در تأثیرگذاری نوآوری در مدل کسب وکار بر عملکرد شرکت های پارک شریف نیز تأیید شد. نتیجه گیری: بر اساس یافته های مقاله، شرکت های پارک شریف که اغلب کوچک و معطوف به نوآوری در محصول هستند، به نوآوری در فرایند یا سازمانی توجه کافی ندارند. بی تأثیربودن نوآوری فرایندی و سازمانی بر عملکرد، دلالت از این دارد که توانمندی های شرکت های پارک شریف، به واسطه نوآوری فرایند و نوآوری سازمانی ارتقا می یابد؛ اما به طور مستقیم بر عملکرد آن ها تأثیر ندارد که به توجه مدیریتی شرکت ها و نیز مدیران پارک نیازمند است.
مقایسه سطوح سه گانه نظام پشتیبانی عملکرد الکترونیکی بر بهبود عملکرد و افزایش کارایی کارکنان (مطالعه موردی: کارکنان شرکت بیمه دی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه سطوح سه گانه نظام پشتیبانی عملکرد الکترونیکی (درونزا، برونزا و بیرونی) بر بهبود عملکرد و افزایش کارایی کارکنان می باشد. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش، نیمه آزمایشی و طرح پس آزمون با گروه کنترل می باشد. جامعه آماری در این پژوهش 750 نفر از نمایندگان شرکت بیمه دی بودند که 90 نماینده به شیوه نمونه گیری خوشه ای انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه نظام پشتیبانی عملکرد الکترونیکی درونزا، برونزا و بیرونی جایگزین شدند. به-منظور سنجش عملکرد واقعی نمایندگان، با کمک متخصصین موضوعی، پرسشنامه ای طراحی و برای تعیین روایی پرسشنامه از روایی محتوایی و برای تعیین پایایی از روش پایایی مصححان (ضریب همبستگی 79/0 ) استفاده گرید. جهت سنجش کارایی، زمان ورود و خروج نمایندگان به محیط الکترونیکی صدور بیمه نامه برآورد گردید. داده های گردآوری شده با استفاده از تحلیل واریانس چند متغیری و آزمون های تعقیبی تحلیل شد. نتایج بدست آمده نشان داد نمایندگان حاضر در گروه نظام پشتیبانی عملکرد الکترونیکی درونزا و برونزا، نسبت به نمایندگانی که از نظام پشتیبانی عملکرد الکترونیکی بیرونی استفاده کرده بودند، عملکرد بهتری داشتند. همچنین نمایندگان حاضر در گروه نظام پشتیبانی عملکرد درونزا نسبت به نمایندگان دو گروه دیگر توانسته بودند فعالیت شغلی خود را در مدت زمان کوتاه تری انجام دهند.
ارائه الگوی شایستگی مدیران منابع انسانی مبتنی بر معنویت در محیط کار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از جنبه های ارزش آفرینی در حوزه منابع انسانی توجه و تمرکز بر شایسته محوری سرمایه انسانی است تا بتوان از آن طریق بر موفقیت سازمان کمک کرد. هدف پژوهش حاضر ارائه الگوی شایستگی مدیران منابع انسانی مبتنی بر معنویت در محیط کار است که در این تحقیق با استفاده از نظرات اساتید دانشگاهی و خبرگان منابع انسانی در شرکت گاز الگویی مطلوب با روش ترکیبی اکتشافی تدوین گردید. و با دو شاخص ضرایب آلفای کرونباخ و پایایی مرکب، پایایی ابزارهای اندازه گیری و با استفاده از شاخص میانگین و واریانس روایی همگرای ابزارهای اندازه گیری و تایید شد.که طبق یافته های تحقیق هفت عامل شامل عوامل فردی، شایستگی های معنوی، مهارت های مدیریتی، مدیریت مشارکتی، ارزش آفرینی منابع انسانی، مدیریت منابع انسانی، پایبندی به قوانین بعنوان ابعاد اصلی مدل شناسایی شدند از هفت عامل شناسایی شده مدل پایبندی به قوانین، مدیریت منابع انسانی و ارزش آفرینی منابع انسانی در سطح اول قرار گرفتند که همانند سنگ زیر بنای مدل عمل می کنند که معنویت در محیط کار باید از این متغیر ها شروع و به سایر متغیرها سرایت کند. این سه عامل ها دارای ارتباط متقابل با یکدیگر هستند. برای تدوین مدل از نرم افزار AMOS استفاده شده است.
پیش بینی رتبه بندی کیفیت اطلاعات با رویکرد تحلیل عاملی و هوش مصنوعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از آنجایی که سهامداران، سرمایهگذاران، اعتباردهندگان و سایر استفادهکنندگان از صورتهای مالی برای مقاصد تصمیمگیری از اطلاعات درونی شرکت آگاهی کافی ندارند و همواره به دنبال کسب اطلاعاتی برای ارزیابی عملکرد و ریسک سنجی شرکتهای مورد نظر خود میباشند تا بتوانند در آنها سرمایهگذاری کنند، لذا کیفیت اطلاعات حسابداری که شرکت ها افشا می نمایند جهت تصمیم گیری آن ها دارای اهمیت می باشد. این پژوهش پیش بینی رتبه بندی کیفیت اطلاعات با رویکرد تحلیل عاملی و هوش مصنوعی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران را مورد بررسی قرار می دهد. متغیر مستقل استفاده شده در این پژوهش، معیار های نظام راهبری می باشد و متغیر وابسته، معیار های کیفیت اطلاعات حسابداری است که بر اساس روش تحلیل عاملی تمام معیار ها بصورت یک متغیر واحد تبدیل شده است. پژوهش حاضر جز تحقیقات تجربی حسابداری بوده و جهت آزمون فرضیه های پژوهش از روش هوش مصنوعی استفاده شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که طبق روش متغیر گزینی هوش مصنوعی آنالیز همسایگی از بین متغیر های نظام راهبری "درصد مالکان نهادی"، "نقش دوگانه مدیرعامل"، "دوره تصدی مدیرعامل"، "مالکیت مدیریت" و "مالکیت دولتی" بالاترین همبستگی را با رتبه کیفیت اطلاعات دارند. سایر نتایج تحقیق حاکی از این است که روش هوش مصنوعی خطی و غیر خطی توانایی بالایی در پیش بینی رتبه کیفیت اطلاعات حسابداری شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران را دارند.
تاثیر بازار یابی اینترنتی بر اعتماد مصرف کنندگان با بررسی نقش میانجی ریسک کیفیت درک شده از محصول
منبع:
منابع و سرمایه انسانی دوره دوم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۳)
188 - 172
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش به بررسی تاثیر گذاری بازاریابی اینترنتی بر روی میزان اعتماد مصرف کنندگان پرداخته شده است که در این میان نقش میانجی ریسک درک شده از کیفیت محصول را نیز سنجیده شده است. روش این تحقیق بر اساس هدف کاربردی می باشد. برای انجام این پژوهش پنج شرکت در این خصوص انتخاب شدند که معیارهای انتخاب میزان فعالیت این شرکت ها در فضای مجازی و همچنین فضای واقعی بوده است به طوری که در هر دو حوزه حضوری فعال داشته باشند، که در این حوزه پنج شرکت انتخاب شدند، با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی از بین مشتریان حضوری و آنلاین این شرکت ها در حدود 384 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند، برای بررسی تاثیر بازار یابی اینترنتی از پرسشنامه بازاریابی اینترنتی محقق ساخته با 8 گویه استفاده شده است، سپس برای بررسی اعتماد مشتری از پرسشنامه پاپاس (2016) با 8 گویه و برای بررسی نقش ریسک احساس شده از نظر کیفیت نیز از پرسشنامه محقق ساخته با 7 گویه استفاده شد. برای تحلیل و بررسی نتایج به دست آمده از نرم افزار smdrtpls22 استفاده شده است. نتایج نشان دهنده تاثیر معکوس تبلیغات بازار یابی بر ریسک حاصل از کیفیت درک شده محصول است که همین امر سبب شده است که بر رابطه بین میزان ریسک درک شده و همچنین میزان اعتماد مردم برای خرید نیز رابطه معکوس باشد یعنی با کاهش ریسک درک شده از کیفیت میزان اعتماد به محصولات که در فضای آنلاین تبلیغ میشوند اعتماد بیشتر میشود.
ارتباط نگرش کارکنان به مدیریت دانش و انتقال مهارت های مدیریتی به منظور افزایش عملکرد سازمانی شرکت پترو نیرو صبا
منبع:
منابع و سرمایه انسانی دوره دوم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۳)
247 - 230
حوزه های تخصصی:
پژوهش با هدف بررسی رابطه بین مدیریت دانش و انتقال مهارت های مدیریتی به منظور افزایش عملکرد سازمانی شرکت پترو نیرو صبا صورت گرفت. روش بر اساس هدف کاربردی و از نظر گردآور ی داده ها توصیفی – پیمایشی بود. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان شرکت پترو نیرو صبا بود که از میان آنها 200 نفر با استفاده از جدول مورگان و روش نمونه گیری تصادفی ساده به تعداد 100 نفر انتخاب شدند . روش جمع آوری داده ها بر اساس دو پرسشنامه استاندارد مدیریت دانش صورت گرفت. پایایی این پرسش نامه با استفاده از روش آلفای کرونباخ برای تمامی ابعاد پرسشنامه ها بیش از 7/0 بدست آمد که نشان از پایایی مناسب ابزار پژوهش داشت. برای محاسبه روایی از روایی ظاهری و محتوایی استفاده شد که نتاج بیانگر روا بودن ابزار تحقیق بوده است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات، داده هایی که از اجرای پرسشنامه ها به دست آمد، با استفاده از نرم افزار SPSS در دو بخش توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در بخش توصیفی عملیات مربوط به اطلاعات جمعیت شناختی افراد نمونه آماری با استفاده از فرامین نرم افزار SPSS صورت گرفت. هم چنین از نمودارها و جداولی که حاو ی میانگین ،فراوانی و درصد تجمعی است در این بخش استفاده شد و تست نرمال بودن نیز توسط آزمون کالموگراف اسمیرنوف انجام گرفت در بخش استنباطی نیز از روش پیرسون استفاده شد که نتایج نشان دهنده تاثیر مثبت و معنادار مدیریت دانش بر انتقال مهارت های مدیریتی بر عملکر سازمانی کارکنان بوده است.
شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی (MBCT) و کاربرد آن در درمان افسردگی
حوزه های تخصصی:
ذهن آگاهی نوعی خاصی از توجه است. توجهی بدون قضاوت و با آغوش باز به اندیشه ها و احساسات و حسهای بدنی و هر پدیده ای که در درون روان آدمی پدید آید و البته همین نگرش به محرکهای محیطی نیز تعمیم می شود. این شباهت زیادی با "گشودگی به تجربه" در درمانهای وجودی دارد. ذهن آگاهی به نوعی یک توجه با تمرکز محسوب می شود زیرا بر نگاه بی واسطه به هر آنچه هست تاکید دارد. بطوریکه همانطور که یکی از اولین تمرینات کتاب خوردن آرام و ذهن آگاهانه یک کشمش است، نحوه برخورد با همه پدیده ها به مانند آن است که اولین بار است که رویت می شود. این پژوهش به بررسی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی (MBCT)و کاربرد آن در درمان افسردگی پرداخته است. بر اساس نتایج در درمان افسردگی، شناخت درمانی بر تغییر محتوای شناخت های ناسازگار با استفاده از بازسازی شناختی به منظور جایگزینی افکار منفی غیرواقعی و اثبات نشده با افکار مثبت واقع گرایانه تأکید دارد؛ اما شناخت درمانی نیز ممکن است به طور ضمنی باعث تغییر آگاهی درمان جویان و رابطه آن ها با به افکار منفی شان شود.
آنالیز مدیریت و رهبری استراتژیک به منظور تحول سازمانی و افزایش مشارکت کارمندان
حوزه های تخصصی:
رهبری استراتژیک کارآمد به عنوان یک عنصر مهم در کارایی عملکرد شرکت هایی که در فضای پویا و دشوار قرن بیست و یکم فعالیت می کنند ، محسوب می شود. در مواجهه با عدم امنیت و کمبود منابع اطلاعاتی ، برای رفع آشفتگی های محیطی و نیاز مستمر به تحول سازمانی مناسب برای تحقق اهداف تعیین شده ، به رهبری استراتژیک نیاز است. اکثر مطالعات مفهومی و تجربی نشان داده اند که رهبری استراتژیک به طور معناداری بر نتایج تأثیر می گذارد. علیرغم اهمیت رهبری استراتژیک ، مطالعات نشان داده است که تأثیر رهبری استراتژیک بر عملکرد شرکت به محدودیتهای شرطی یا اثر تصادفی بستگی دارد. تاکنون ، فقط تعداد اندکی از مطالعات تجربی ارتباط مستقیم و غیر مستقیم بین رهبری استراتژیک ، محیط خارجی ، تحول سازمانی و نتایج را تجزیه و تحلیل کرده اند. هدف این مقاله بررسی این شکاف تحقیقاتی از طریق تجزیه و تحلیل انتقادی جنبه های مفهومی و تجربی مبانی نظری مرتبط با آن می باشد که بیان می کند این احتمال وجود دارد که محیط خارجی و تغییرات سازمانی بر رابطه بین رهبری استراتژیک و عملکرد سازمانی تأثیر بگذارد.این مقاله ، با آنالیز فرضیات نوظهور بیان می کند که تأثیر مستقیم رهبری استراتژیک بر نتایج، بحث برانگیز و مبهم است، زیرا تأثیر محیط خارجی و تغییرات سازمانی را می توان تعدیل و میانجی گری کرد. باید امیدوار بود که محققان و ژورنال ها برای تسریع در رفع خلا دانش موجود، تحقیقات تجربی در زمینه های مختلف انجام دهند.
مربی گری مالی و مالی درمانی: تفاوت ها و مرزبندی ها
حوزه های تخصصی:
مقدمه: "مالی درمانی" و "مربی گری مالی" اصطلاحاتی نسبتاً جدید در ادبیات مالی هستند. مطالعه و پژوهش در این دو حوزه به سرعت در حال افزایش است و همه این پژوهش ها بر اهمیت آن ها تأکید دارند. هدف: هدف از این پژوهش مفهومی تحلیل تفاوت های بین مربی گری مالی و مالی درمانی است. با وجودی که مربی گری مالی و مالی درمانی از نظر بسیاری از تکنیک ها و رویکردها شرایط تقریباً مشابه دارند، مالی درمانی یک رویه فراگیرتر در این حوزه می باشد. روش : با مطالعه ای مروری ابتدا تجربیات مربی های مالی شناسایی و در نهایت انواع صلاحیت های مورد نیاز (شامل تجربیات، توانایی ها، دانش و آگاهی) برای انجام وظایف محول شده به آن ها بر اساس شناخت بدست آمده معرفی شده است. یافته ها: مالی درمانی (برای مثال، درمان گران مالی) از توانایی مشخص برای بیان ویژگی های پولی غیر کارآمد و نیز اختلالات مالی برخوردار بوده و یک طیف زمانی گسترده تر را برای درمان مشکلات قبلی فرد و عوارض مالی مزمن پوشش می دهد. یک تفاوت دیگر بین مربی گری مالی و مالی درمانی که در این پژوهش مورد توجه قرار گرفته مربوط به هماهنگی خدمات و مزایای فرد است. نتیجه گیری: با توجه به شرایط موجود در پژوهش حاضر برتری خاص برای یکی از این رویکردها نسبت به رویکرد دیگر در نظر گرفته نشده و هر کدام از آن ها می تواند برای شرایط خاص مناسب و مفید باشند.
تأثیر خوش بینی و کوتاه بینی مدیر عامل بر ابعاد مدیریت ریسک شرکت با توجه به نقش تعدیلی: ارتباط سیاسی و کارایی مدیر عامل
حوزه های تخصصی:
ویژگی های رفتاری مدیران یکی از مهم ترین عوامل در تصمیم گیری درباره تأمین مالی و ترکیب ساختار سرمایه شرکت است. با افزایش رقابت و دشواری مدیریت در محیط های پیچیده سازمانی، سازمان ها نیازمند مدیرانی هستند که این پیچیدگی های ذاتی را در زمان تصمیم گیری های مهم لحاظ و تفکیک کنند. مدیریت ریسک بخش مهمی از این فرآیند تصمیم گیری را تشکیل می دهد. ازاین رو در پژوهش حاضر به بررسی تأثیر خوش بینی و کوتاه بینی مدیران عامل بر ابعاد مدیریت ریسک شرکت شامل انطباق، استراتژی، عملیات و گزارشگری شرکت با توجه به نقش تعدیل گری ارتباط سیاسی و کارایی مدیرعامل پرداخته و برای این منظور با داده های مربوط به 130 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1393 الی 1397 با به کارگیری رگرسیون چند متغیره باداده های ترکیبی موردبررسی قرار گرفت. یافته های حاصل از آزمون فرضیه های پژوهش نشان داد که بین خوش بینی مدیرعامل و استراتژی و عملیات شرکت رابطه منفی و گزارشگری شرکت رابطه مثبت و از طرفی بین کوتاه بینی مدیرعامل و استراتژی و انطباق شرکت رابطه منفی و معناداری وجود دارد. ارتباط سیاسی مدیرعامل رابطه بین خوش بینی مدیرعامل و عملیات شرکت و رابطه بین کوتاه بینی و انطباق شرکت را تعدیل منفی می کند و از سوی دیگر کارایی بر رابطه بین خوش بینی مدیرعامل و انطباق و استراتژی شرکت تأثیر مثبت وبر عملیات شرکت تأثیر منفی دارد و کارایی مدیرعامل نقش تعدیل گری مثبت بر رابطه بین کوتاه بینی و استراتژی و گزارشگری شرکت و تعدیل گری منفی با عملیات شرکت دارد.
تأثیر هنجارهای جنسیتی و سرمایه اجتماعی بر گرایش به کارافرینی با درنظرگرفتن نقش تعدیل گر اخلاق کاری (مطالعه موردی: حسابداران شاغل در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار)
حوزه های تخصصی:
امروزه نیاز به کارآفرینی بسیار قابل توجه است، بنابراین افراد و سازمان ها باید به دنبال راه های مناسب برای ارتقای آن باشند. یکی از عوامل مهم و مؤثر بر کارآفرینی، سرمایه اجتماعی است. در عصر حاضر برای توسعه بیش از هر سرمایه دیگری به سرمایه اجتماعی نیاز است زیرا بدون این سرمایه از سرمایه های دیگر به نحو مطلوب استفاده نمی شود. از طرفی علیرغم علاقه به گرایش به کارآفرینی و انبوهی از مطالعات همراه با آن، مطالعات کمی تفاوت های جنسیتی را بررسی کرده اند از این رو پژوهش حاضر با هدف انعکاس اهمیت سرمایه اجتماعی و هنجارهای جنسیتی بر گرایش به کارآفرینی انجام شد. روش پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش، کلیه حسابداران شاغل در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار شهر کرج می باشدکه با استفاده از فرمول کوکران تعداد 217نفر انتخاب گردید. داده های این پژوهش از طریق پرسشنامه ساختار یافته جمع آوری گردید و سپس با استفاده از نرم افزارSmartPLS و روش مدلسازی معادلات ساختاری به تحلیل و آزمون فرضیه ها پرداخته شده است. نتایج آزمون فرضیه ها نشان داد که اخلاق کاری نقش تعدیل کننده ای در رابطه سرمایه اجتماعی و هنجارهای جنسیتی با جهت گیری کارآفرینانه دارد. همچنین نتایج پژوهش نشان می دهد که سرمایه اجتماعی با گرایش به کارآفرینی حسابداران رابطه معناداری دارد. از طرفی بین هنجارهای جنسیتی و گرایش به کارافرینی حسابداران رابطه معناداری وجود دارد.
خطر غصب مالکیت شرکت های تحت کنترل خانواده در پاسخ بازار به اعلامیه های تقسیم سود و تحریفات حسابداری
حوزه های تخصصی:
هدف: اشتباهات موجود در گزارشگری مالی با وجود مالکان خانوادگی تحت تاثیر قرار می گیرد و تاثیر اظهار اشتباهات و تحریفات حسابداری بر واکنش بازار به اعلان سود، در شرکت های خانوادگی بیشتر از شرکت های غیرخانوادگی است. در نتیجه با افزایش مالکیت خانوادگی، پاسخ بازار به اعلامیه های تقسیم سود هنگامی که خطر غصب مالکیت بوسیله کنترل های خانوادگی بالاست، کاهش می یابد. پس، پاسخ های شرکت به بازار، یک تابع مشترک از روش های حسابداری و مالکیت است. در این راستا، هدف پژوهش حاضر بررسی تحریفات حسابداری، پاسخ بازار به اعلامیه های تقسیم سود و خطر غصب مالکیت شرکت های تحت کنترل خانواده است. روش: جامعه آماری پژوهش شامل کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1400-1388 بود. نمونه آماری براساس جامعه آماری در دسترس بالغ بر 142 شرکت می باشد. روش اجرای پژوهش در آزمون فرضیه اول، رگرسیون لجستیک و در آزمون فرضیه دوم، رگرسیون حداقل مربعات مبتنی بر داده های ترکیبی است. یافته ها: شواهد حاکی از آن است که با افزایش کنترل خانوادگی، تحریفات حسابداری کاهش یافته و بازار به اعلامیه های تقسیم سود شرکت های تحت کنترل خانواده واکنش مثبت نشان می دهد. از دیگر نتایج پژوهش تاثیر منفی خطر غصب مالکیت بر پاسخ بازار به اعلامیه های تقسیم سود شرکت های تحت کنترل خانواده است. نتایج به دست آمده در این پژوهش با مستندات اشاره شده در چارچوب نظری پژوهش و ادبیات مالی سازگاری دارد. نتیجه گیری: اطلاعات حسابداری با کیفیت بالا در طراحی مکانیسم هایی که تضادهای نمایندگی های مختلف را در بین سهامداران، مدیران و سرمایه گذاران خارجی کاهش می دهد، نقش اصلی را ایفا می کند. به دلیل شیوع شرکت های خانوادگی در سراسر جهان، تعداد فزاینده ای از مطالعات، ارتباط بین مالکیت/کنترل خانواده و کیفیت اطلاعات حسابداری را بررسی می کنند. با این حال، شواهد حاصل از مطالعات موجود، قطعی نیست. علاوه بر این، در مورد اینکه آیا و چگونه کنترل خانواده بر نحوه واکنش سرمایه گذاران به تغییرات در کیفیت اطلاعات حسابداری تأثیر می گذارد، اطلاعات کمی وجود دارد.
تأثیر توسعه پایدار سواحل مکران بر قدرت دریایی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون نظامی سال هجدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶۲
217 - 241
حوزه های تخصصی:
برخورداری از نعمت دریا و سواحل مناسب، نقش مهمی در توسعه اقتصادی و ارتقاء جایگاه سیاسی و دفاعی یک کشور در نظام بین المللی دارد و از دیدگاه نظامی و تجاری نیز نقش بسیار مهمی در قدرت ملی و توانایی کشورها در دستیابی به فرصت ها و امکانات ایفاء می کند. بر این اساس نیاز به رویکردی جدید در توسعه پایدار دریا محور سواحل مکران می باشد. توسعه پایدار به معنی ارائه راه حل هایی برای توسعه اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی می باشد که بتواند از بروز مسائلی همچون نابودی منابع طبیعی، تخریب سامانه های زیستی، برداشت بی رویه منابع زنده دریا، بی عدالتی و پایین آمدن کیفیت زندگی ساحل نشینان در حال و آینده جلوگیری کند. دستیابی به قدرت و سیادت دریایی می تواند کشور را در حفظ و امنیت مرزها و نیز بالا بردن توان اقتصادی و سیاسی یاری نماید. لذا به لحاظ حفظ منافع و دفاع از آب ها و مرزهای دریایی کشور، داشتن یک قدرت دریایی نیاز به یک نیروی دریایی مقتدر، ناوگان تجاری کارآمد، صنایع دریایی و آموزشگاه های دریایی پیشرفته در سواحل مکران می باشد. هدف این تحقیق بررسی تأثیر توسعه پایدار سواحل مکران بر مؤلفه های قدرت دریایی جمهوری اسلامی ایران است. با توجه به تجزیه وتحلیل انجام شده توسعه های اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی بر مؤلفه های قدرت دریایی (ناوگان تجاری، ناوگان نظامی و آموزشگاه ها و صنایع دریایی) تأثیر مثبت و معنی داری دارد. همچنین مشخص شد که توسعه اقتصادی بیشترین میزان همبستگی را با صنایع علوم دریایی، توسعه اجتماعی بیشترین میزان همبستگی را با ناوگان تجاری و توسعه زیست محیطی بیشترین میزان همبستگی را با ناوگان تجاری دارد.
تبیین و ارائه مدلی برای پیش بینی نقدشوندگی سهام در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۲۴ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
134 - 156
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با شناسایی عوامل مؤثر بر نقدشوندگی، مدلی برای پیش بینی وضعیت نقدشوندگی سهام، در بازار اوراق بهادار تهران ارائه کرده است.
روش: 23 عامل مشخص شده در مطالعات کتابخانه ای، بر اساس داده های 154 شرکت فعال در فاصله زمانی 1388 تا 1398 استخراج و در قالب دو خوشه افراز شد. با استفاده از معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی، اعتبار متغیرهای شناسایی شده با معیار حاصل از خوشه بندی ارزیابی شد.
یافته ها: ارزیابی ارتباط متغیرها در مدل های یادگیری ماشینی نشان داد که جریان نقدی غیرعادی، هزینه اختیاری غیرعادی، خطای تخمین اقلام تعهدی، تفاوت بین سرمایه در گردش تحقق یافته و موردانتظار، سهام شناور آزاد، دوره تصدی حسابرس، حق الزحمه حسابرسی، سهم بازار حسابرس، محافظه کاری و تغییر حسابرس، در خوشه بندی بیشترین تأثیر را دارند. سرانجام بهترین مدل یادگیری ماشینی، بر اساس آموزش و آزمون انتخاب شد.
نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد که متغیرهای مستقل، بیش از 72 درصد از تغییرات نقدشوندگی را توضیح می دهند. همچنین مدل شبکه های عصبی در مقایسه با سایر مدل های یادگیری ماشینی، توان پیش بینی بیشتری دارد و با 32/99 درصد صحت برازش، مناسب ترین مدل پیش بینی نقدشوندگی است.
ارائه چارچوب مدیریت ریسک حوادث فاجعه بار به کمک ابزارهای مالی انتقال ثانویه ریسک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۲۴ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
283 - 306
حوزه های تخصصی:
هدف: تاکنون 62 نوع ریسک از حوادث فاجعه بار در جهان شناسایی شده که 34 نوع آن در کشور به وقوع پیوسته است. استفاده از ظرفیت ابزارهای انتقال ریسک جایگزین، یکی از استراتژی های مدیریت ریسک قبل از وقوع حوادث فاجعه بار است که برای پوشش مالی توصیه شده است. بر این اساس، هدف از پژوهش حاضر، طراحی و ارائه چارچوب مدیریت ریسک حوادث فاجعه بار با استفاده از این ابزارهاست. روش: پژوهش حاضر بر اساس مراحل مرور نظام مند در یک دوره 8 ماهه صورت پذیرفته است. پس از مشخص شدن موضوع مطالعه، سؤال پژوهش تدوین و در ادامه، پروتکل پژوهش و مدل ذهنی مناسب طراحی و معیارهای ورود و خروج نیز تعیین شد. ابتدا 112 مقاله انتخاب شد و پس از طبقه بندی، غربالگری و سنجش کیفیت آنها، در نهایت 73 مقاله برای بررسی عمیق باقی ماند. از روش نمونه گیری غیرتصادفی قضاوتی و نیز گلوله برفی برای انجام 18 مصاحبه تا حصول اقناع نظری استفاده شد. داده های به دست آمده طبقه بندی، کدگذاری و سنتز شدند. یافته ها: عوامل مؤثر بر چارچوب پیشنهادی در چهار گزاره اصلی ضرورت، زیرساخت اجرا، اندازه گیری ریسک و طراحی ابزارهای مالی مناسب طبقه بندی شد. هر گزاره تعدادی زیرمجموعه و کد را شامل می شود که در مجموع 10 مقوله و 415 کد مفهومی را تشکیل می دهد. نتیجه گیری: مدل شماتیک برای تبیین چارچوب مدیریت ریسک فاجعه بار در مرحله قبل از وقوع آن ارائه شد. با توجه به تنوع عوامل شناسایی شده، می توان نتیجه گرفت که این چارچوب مفهومی چندبُعدی است که باید در فرایند اجرا در کانون توجه قرار گیرد.