فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۱ تا ۱۲۰ مورد از کل ۲۹٬۵۳۴ مورد.
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۷۶)
171 - 187
حوزه های تخصصی:
تروریسم یکی از اشکال اعمال خشونت با هدف نیل به خواسته های مختلف در عرصه بین الملل شناخته می شود که ممکن است یا بصورت انفرادی، گروهی و یا دولتی نمود پیدا کند. حقوق بین الملل هموراه سعی نموده است که ابعاد مختلف این پدیده خشونت بار را جهت مقابله با آن تحت حاکمیت خود درآورد. در هر صورت مطابق قواعد حقوق بین الملل هر فعل یا ترک فعل دولت برای اینکه مسئولیت بین الملل آن را به همراه داشته باشد باید اولاً فعل متخلفانه ای را مرتکب شده باشد و ثانیاً آن فعل قابل انتساب به دولت باشد. لذا با توجه به اعلامیه روابط دوستانه اعمال خشونت و تروریسم دولتی ممنوع شده است. حقوق بین الملل در کنار کنوانسیون مسئولیت دولت مصوب ۲۰۰۱ در سایر اسناد مصوبه خود هرگونه فعل یا ترک فعل منجر به خسارت به دولتهای دیگر را ممنوع کرده و مسئولیت بین المللی دولت ناقض قواعد حقوق بین الملل را به همراه دارد. از آنجایی که زیرساختهای حیاتی نقش بسیار مهمی در حیات اقتصادی، امنیتی، سیاسی و اجتماعی یک دولت ایفا می کند، برخی از دولتها برای اینکه مستقیماً وارد مخاصمه با کشور هدف نشوند، سعی می کنند با توسل به گروههای تروریستی نیابتی یا بدون گذاشتن اثری از خود بیشتر خسارت را به آن کشور وارد نمایند. بنابراین، مقاله حاضر با تمرکز بر حملات تروریستی به زیرساختهای حیاتی یک کشور سعی در تبیین مسئولیت دولتها در زمینه حمایت از گروههای تروریستی دارد. روش تحقیق حاضر از نوع توصیفی-تحلیلی می باشد
کاربرد زور توسط ایالات متحده پس از پایان جنگ سرد و تأثیر آن بر حقوق بین الملل: سیطره قدرت بر قانون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۷۶)
75 - 93
حوزه های تخصصی:
قواعد مربوط به ممنوعیت کاربرد زور و استثنائات آن، جوهره نظام حقوقی بین المللی برآمده از بزرگ ترین فاجعه انسانی تاریخ یعنی جنگ جهانی دوم است. در این نظام حقوقی، صلح به عنوان اساسی ترین ارزشی که باید مورد حمایت باشد، تلقی شد و برای ممنوعیت کلی کاربرد زور مندرج در بند 4 ماده 2 منشور ملل متحد، تنها یک استثناء در ماده 51 منشور شناخته شد که دفاع از خود فردی و جمعی را مجاز می دارد. امیدها برای تحقق یک نظم صلح آمیز بین المللی در فاصله سال های 1945 تا 1989و نیز پس از فروپاشی کمونیزم خیلی زود به یأس گرایید. امروز، استفاده از زور در روابط بین الملل نسبت به دهه های پیشین شایع تر است. نظر به اینکه ایالات متحده به عنوان تنها ابرقدرت بجامانده از جنگ سرد با برتری نظامی چشمگیر، یکی از دولت هایی است که بیشترین موارد توسل به زور را داشته است، این پرسش مطرح می گردد که رویکرد ایالات متحده به کاربرد زور در دوره پسا جنگ سرد، حقوق بین الملل را در این قلمرو مهم با چه چالشی مواجه کرده است؟ در پاسخ به این پرسش، با بهره گیری از نظریه واقع گرایی ساختاری، به تحلیل کیفی عملکرد و استدلال های حقوقی این کشور در رابطه با قواعد حاکم برکاربرد زور و نیز واکنش سایر دولت ها به آن می پردازیم تا این فرضیه را که دورنمای چالش پیش روی حقوق بین الملل در رابطه با کاربرد زور، بازگشت حاکمیت اعمال زور در روابط بین الملل و سیطره قدرت بر قانون خواهد بود، به آزمون بگذاریم.
چالش های اساسی حکمرانی جهانی در نبود دولت جهانی حق بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۷۷)
237 - 256
حوزه های تخصصی:
چالش های فراملی عصر حاضر اعم از مسائل صلح و امنیت، توسعه و رفاه، حقوق بشر، محیط زیست، مهاجرت، تروریسم، سلامت و.. غالبا به دلیل مشکلات ساختاری و هنجاری نظام حکمرانی جهانی حل نشده باقیمانده و با مصادیقی مانند تکثر و تعدد نهادها ، همکاری ضعیف و عملکرد ناهماهنگ آنها، ناکافی بودن ترتیبات سنتی برای مدیریت مسائل در عرصه فراملی، ناپایداری در توازن قوا، نبود جامعیت در کارگزاری حکمرانی جهانی، غایت آنارشیک، سوگیری لیبرال، تضادهای هنجاری در حوزه اجرای حقوق بشر، مشروعیت و نقص دمکراتیک،انطباق و بازماندگی از تحولات جهانی و.. مورد شناسایی قرار گرفته است که دولت جهانی حق بنیاد به دلیل خصیصه های منحصر به فرد خود، توانایی انسجام بخشی، مدیریت هماهنگ و ایجاد سیستم همکاری سلسله مراتبی در بین بازیگران این حوزه را داشته و جامعیت و وحدت ساختار و رویه ها را ایجاد و بر همین اساس توانایی مدیریت و حل چالش های فوق را داراست. در مقاله پیش رو پرسش اصلی آن است که حکمرانی جهانی در وضعیت فعلی و در نبود دولت جهانی حق بنیاد دچار چه چالش های اساسی شده است؟ در این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی با هدف شناسایی ابعاد حکمرانی نامطلوب جهانی لزوم استقرار دولت جهانی حق بنیاد برای رفع چالش های اساسی این حکمرانی مورد بحث قرار می گیرد. نتیجه پژوهش،گویای چالشهای ساختاری،هنجاری و.. حکمرانی جهانی است که استقرار یک دولت فراگیر را برای رفع این چالش های اساسی اجتناب ناپذیر می کند.
تأثیر فرهنگ سیاسی بریتانیا بر خروج از اتحادیه اروپا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
81 - 53
حوزه های تخصصی:
خستگی و آسیب های ناشی از جنگ های جهانی، اروپا را بسان بیماری رو به مرگ تبدیل کرد، اما راه چاره بی درنگ در تلاش برای همگرایی کشورهای دوست و دشمن اروپا در سازوکاری منطقه ای جست وجو شد. اتحادیه اروپا به عنوان نماد وحدت، همکاری و همگرایی با گرایش های واگرایانه و گریز از مرکز روبه رو شده و برگزیت را می توان نقطه اوج موج گرایش های جدایی طلبانه دانست که همگرایی اروپا را بیش ازپیش به چالش کشیده است. نتیجه همه پرسی 23 ژوئن 2016 از انگلیسی ها شوک بزرگی به اتحادیه اروپا وارد کرد. پیش بینی می شد که پرونده خروج بریتانیا از این اتحادیه، با تلاش های دیوید کامرون و اخذ امتیازهای چهارگانه بسته شود، اما 52 درصد رأی دهندگان بریتانیایی با انتخاب برگزیت با پایان بخشیدن به عضویت 42 ساله کشور خود در اتحادیه اروپا موافقت کردند. در این زمینه پرسش اصلی پژوهش حاضر این است که چگونه رویکردها و جهت گیری های بریتانیا در برابر اتحادیه اروپا از فرهنگ سیاسی این کشور تأثیر پذیرفته و یا خواهد پذیرفت؟ برپایه این استدلال که فرهنگ سیاسی به عنوان بخشی از هویت ملی و سیاسی کشورها، تعیین کننده تعریف و دیدگاه های ویژه آنان درباره منافع ملی است که به برساخت کنشگری ویژه در عرصه سیاست خارجی منجر می شود، در فرضیه پژوهشی بیان می شود که فرهنگ سیاسی بریتانیا به شکل محافظه کارانه ای بر سیاست واگرایی آن از اتحادیه اروپا تأثیرگذار بوده است. برای تبیین پدیده برگزیت، و شناخت رابطه بین فرهنگ سیاسی و سیاست خارجی بریتانیا در برابر اتحادیه، از روش تحلیل رویدادهای تاریخی و سخنرانی های برخی از مقام های دولتی و نیز بررسی یافته های همه پرسی ها و نظرسنجی های مرتبط با برگزیت، و از چارچوب نظری سازه انگاری استفاده شد. نوع فرهنگ و به ویژه فرهنگ سیاسی مردم بریتانیا در شکل گیری سیاست واگرایانه این کشور درباره اتحادیه تأثیر بسزایی داشت. با وجود برگزیت، این کشور همچنان در تلاش برای رسیدن به جایگاه یک قدرت بزرگ تأثیرگذار بر سیاست جهانی بوده است.
رابطه دولت عراق و گروه های شبه نظامی پس از 2014 (مطالعه موردی حشدالشعبی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دولت پژوهی سال ۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۳
35 - 73
حوزه های تخصصی:
پس از تهاجم گسترده داعش به عراق، موجودیت دولت و ملت عراق و مقدسات مسلمانان در معرض تهدید جدی قرار گرفت. درحالی که داعش به دروازه های بغداد نزدیک می شد و ارتش و نیروهای امنیتی عراق قادر به مقابله با آن نبودند با فتوای آیت الله سیستانی مبنی بر جهاد کفایی برای مقابله با داعش و دفع این خطر بالفعل، یک سازمان دفاعی-امنیتی به نام حشدالشعبی متشکل از داوطلبان مردمی و گروه های شبه نظامی که بازوی نظامی احزاب و جریان های سیاسی عراقی محسوب می شوند تشکیل شد. دولت عراق که در شرایط اضطرار قرارگرفته بود از تشکیل این سازمان دفاعی-امنیتی جدید حمایت و از آن پشتیبانی مالی، لجستیکی و تسلیحاتی کرد. با دفع خطر داعش و پایان شرایط اضطراری، وجود چنین سازمانی که عمدتاً تحت کنترل گروه های شبه نظامی قرار دارد برای دولت عراق که به دنبال کسب انحصار اعمال زور مشروع است به یک چالش مهم تبدیل شده است. ازاین رو، همه رؤسای دولت عراق پس از 2014 تلاش کرده اند از طریق اتخاذ راهبردهای مختلف مانع از شکل گیری یک نهاد دفاعی-امنیتی موازی خارج از کنترل دولت شوند. این مقاله که در آن، داده ها با مراجعه به منابع کتابخانه ای و برخط گردآوری شده و با روش توصیفی تحلیلی مورد تبیین و تحلیل قرارگرفته اند. به دنبال یافتن پاسخی معتبر به این سؤال است: رابطه دولت عراق با حشدالشعبی و گروه های شبه نظامی تشکیل دهنده آن چگونه بوده است؟ یافته های مقاله نشان می دهد رابطه دولت عراق با گروه های شبه نظامی تابعی از مقتضیات زمانی بوده است به گونه ای که در شرایط اضطراری و تهدیدآمیز، دولت از ظرفیت این گروه ها استفاده کرده و در فقدان این شرایط، این گروه ها از سوی دولت همچون عنصری مزاحم، نامطلوب و تهدید زا تلقی شده و طیفی از سیاست ها و راهبردهای کنترلی از سوی دولت عراق در مورد آن ها اعمال شده است.
مسیحیت ارتدوکس شرقی و صلح آفرینی عادلانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با مراجعه به کتاب مقدس و آموزه های پدران کلیسای مسیحی درمی یابیم که آیین مسیحیت الهام بخش صلح در جهان است. با این حال، تاریخ مسیحیت نشان از جنگ های متعدد مذهبی دارد. نقطه آغاز این جنگ ها به زمان گرویدن کنستانتین کبیر به دین مسیح و درآمیختن دین و سیاست برمی گردد. در تاریخ مسیحیت برای مشروعیت بخشی به جنگ، ابتدا نظریه جنگ عادلانه و سپس مفهوم جنگ مقدس به تدریج وارد مباحث الهیاتی در رابطه با اخلاق جنگ و صلح شد. این پرسش مطرح می شود که موضع کلیسای ارتدکس نسبت به این رویکردها چیست و کدامیک از رهیافت های موجود در مورد جنگ وصلح با سنت الهیاتی و اخلاقی آیین ارتدوکس سازگار است و می تواند برای مفهوم بندی رویکرد جداگانه آن کارآمد باشد؟ یافته های این پژوهش نشان می دهد، سنت مسیحیت ارتدوکس هیچ کدام از رهیافت های مشروعیت بخش به جنگ و خشونت را نمی پذیرد که در بستر تاریخ مسیحت غربی شکل گرفته اند. بنابراین در جست وجوی قالب های فکری جایگزین، در این نوشتار استدلال می کنیم که رهیافت «صلح آفرینی عادلانه» می تواند مدل منسجمی در ارتباط با پاسخ ارتدوکس به جنگ و صلح فراهم کند. مبنای این استدلال، سازگاری عمیق مبانی اعتقادی مذهب ارتدکس با راهکارهای رهیافت صلح آفرینی عادلانه است که دربردارنده خشونت پرهیزی و تلاش برای پیشگیری از جنگ با تلاش برای عدالت و توسعه است. چارچوب نظری که در این نوشتار برای تلفیق سنت ارتدوکس با رهیافت صلح آفرینی عادلانه استفاده شده است رهیافت واقع گرایی مسیحی راینهولد نیبور است. این پژوهش از انواع پژوهش های کیفی است که در آن میان از روش مدل یابی کاربردی پیروی می کند.
دوگانگی میان ملی گرایی و جهان وطن گرایی در مارکسیسم و اتحاد شوروی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ملت، ملی گرایی و جهان وطن گرایی، بارها مورد توجه پدران مارکسیسم و نخستین رهبران اتحاد شوروی قرار گرفته اند. رویکرد آن ها به این مفاهیم، همواره یکسان نبوده است و دوگانگی و تناقضی آشکار، در اندیشه و عملشان دیده می شود. این دوگانگی در سراسر دوران حکومت شوروی و در همه جمهوری های آن از جمله جمهوری های آسیای مرکزی، بارها و به شکل های گوناگون نمود داشته است. این پرسش مطرح است که پدران مارکسیسم و نخستین رهبران شوروی، چه نگرشی نسبت به ملت، ملی گرایی و جهان وطن گرایی داشته اند و دلیل دوگانگی و تناقض نظری و عملی آن ها به این مفاهیم چه بوده است؟ در پاسخ، این فرضیه طرح می شود که دلیل وجود دوگانگی و تناقض در نگرش بانیان مارکسیسم و نخستین رهبران شوروی نسبت به ملت، ملی گرایی و جهان وطن گرایی، کاربرد ابزاریِ ملت و ملی گرایی برای دست یابی به هدف های ایدئولوژیک، مانند جهان وطن گرایی بوده است. رویکرد پژوهشی این نوشتار، کیفی و مبتنی بر روش کنشِ گفتاری کوئنتین اسکینر است و داده های آن از اسناد و منابع کتابخانه ای گردآوری شده اند. یافته این نوشتار این است که هدف اصلی اندیشمندانِ مارکسی متقدم، تحقق آرمان های مارکسیسم از جمله جهان وطن گرایی بوده است. ایشان، ملت و ملی گرایی را به عنوان ابزار هایی در این راه به کار می بردند. دوره زمانی نوشتار، از سال 1848، زمان انتشار بیانیه کمونیستی تا سال 1953 زمان مرگ استالین است. شخصیت های مورد بحث، مارکس و انگلس به عنوان پدران مارکسیسم و لنین، تروتسکی و استالین به عنوان نخستین رهبران اتحاد شوروی هستند.
مؤلفه های کارآمدی نظام سیاسی دینی از دیدگاه مقام معظم رهبری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش سیاسی سال ۱۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۳۸)
577 - 604
حوزه های تخصصی:
با توجه به اینکه کارآمدی، مقوله ای زمینه مند است، بررسی آن در چهارچوب مبانی نظری هر نظام سیاسی ضروری است. براین اساس در این نوشتار تلاش شده به این سؤال که مؤلفه های کارآمدی نظام سیاسی دینی در گفتمان مقام معظم رهبری چیست؟ پاسخ داده شود. برای این منظور از نظریه چهار سطحی از کارآمدی (که برای کارآمدی مؤلفه هایی مختلف در چهار بُعد اساسی ایده، ساختار، کارگزار و عملکرد قائل است) به عنوان نظریه مبنا استفاده شده است. از روش پدام نیز به عنوان روش تحلیل بهره برداری شده تا پاسخ سؤال اصلی ارائه شود. تحلیل، دیدگاه های رهبر معظم انقلاب نشان می دهد که ایده اصلی ایشان، مقوله حکومت اسلامی مبتنی بر ولایت فقیه است و کارآمدی نظام سیاسی در سطوح چهارگانه نیز مبتنی بر این ایده سامان یافته اند. مؤلفه هایی مانند پاسخگویی به نیازهای زمانه در سطح ایده، ساختار مبتنی بر عدالت و شایستگی در سطح ساختار، ساده زیستی و شجاعت در سطح کارگزار و قانون گرایی در سطح عملکرد، مؤلفه های کارآمدی شناسایی شده اند.
عوامل اصلی و پیشران های مؤثر و شکل دهندۀ هندسۀ نظم نوین در منطقۀ جنوب غرب آسیا تا افق 1407(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منطقه جنوب غرب آسیا با تحولات و پویایی های جدیدی در دهه های اواخر قرن بیست ویکم روبه رو بوده است که شناسایی تحولات ایجادشده در این منطقه، نوید شکل گیری نظم نوینی را می دهد. این نظم نوین بازیگرانی دارد که در شکل گیری آن نقش دارند. این پژوهش با رویکرد آینده پژوهانه به دنبال شناسایی مهم ترین عوامل اصلی و نیروهای پیشران شکل دهنده هندسه نظم نوین در منطقه جنوب غرب آسیا تا افق 1407 است. نوع پژوهش کاربردی با رویکرد آمیخته اکتشافی است. جامعه آماری آن به صورت هدفمند شامل 17 نفر از صاحب نظران در حوزه امنیت ملی و روابط بین الملل است. با مطالعات کتابخانه ای و انجام مصاحبه به صورت جلسات ذهن انگیزی و توفان فکری، 47 عامل اصلی احصا شدند که در دو بُعد عوامل اصلی پیشینِ شکل دهنده به نظم در منطقه جنوب غرب آسیا و عوامل کنونی شکل دهنده به نظم نوین در منطقه جنوب غرب آسیا دسته بندی شدند. در ضمن 19 نیروی پیشران شکل دهنده هندسه نظم نوین منطقه ای در منطقه جنوب غرب آسیا تا افق 1407 شناسایی شدند. صحت سنجی عوامل اصلی از طریق آزمون های اختصاصی نرم افزار SPSS (t تک نمونه ای و ضریب توافقی کندال) انجام و اثرگذارترین پیشران ها با استفاده از نرم افزار میک مک و ماتریس تحلیل اثر متقابل از میان 19نیروی پیشران شناسایی که شامل طرح معامله بزرگ قرن آمریکا، جنگ روسیه و اوکراین، برقراری راه ابریشم جدید، مناقشه قره باغ، تلاش برای حذف ایران از راه گذر زنگزور و گسترش ایدئولوژی مقاومت هستند.
عدالت جنسیتی در آرمان شهر اسلامی (با تاکید بر نگاه قرآنی به موضوع)
حوزه های تخصصی:
بحث جنسیت از مقولات مهم تمدنی است که اسلام نیز در قالب مفهوم عدالت جنسیتی بدان توجه داشته است. عدالت جنسیّتی پدیده ای است که رشد و تعالی فرد، بنیان خانواده و سلامت جامعه را تضمین می کند. این پژوهش با هدف مطالعه عدالت جنسیّتی در آرمان شهر اسلامی، از منظر قرآن کریم با روش تلفیقی (کمّی و کیفی) انجام شده است. جامعه آماری پژوهش کل آیات قرآن (6236آیه) است. داده های گردآوری شده با استفاده از نرم افزارEXCEL و MAXQDA مورد بررسی و تحلیل واقع شد. نتایج یافته ها نشان داد، از منظر قرآن تفاوتی بین زن و مرد از لحاظ آفرینش و سرشت آنها وجود ندارد و زن و مرد در ابعاد مختلف عدالت جنسیّتی حقوق و تکالیف یکسانی دارند. ابعاد شناسایی شده عدالت جنسیّتی در آیات قرآن عبارتند از: 1.عدالت در آفرینش زن و مرد، 2.عدالت در مالکیّت، 3.عدالت در آزادی عمل، 4.عدالت در حقوق متقابل همسر. همچنین با شمارش واژگان جنسیّتی مشخص شد، 80 آیه مربوط به جنس مرد در و 73 آیه مربوط به جنس زن، آمده است. از منظر قرآن راهکارهای تحقق عدالت جنسیّتی در آرمان شهر اسلامی عبارتند از: ترویج معنویّت در خانواده، حسن معاشرت، مشورت و همفکری، صداقت و اعتماد، تقسیم کار و تعاون، کنترل غیر رسمی.
راهبردهای حوزه سامرا در مواجهه با امر سیاست(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسی (باقرالعلوم) سال ۲۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۰۲
39 - 70
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی راهبردهای حوزه علمیه سامرا در مواجهه با امر سیاست است. در این راستا، ضمن بررسی ویژگی های مَدرسی این مکتب در علم اصول، روش تدریس و مواجهه با مسائل نوپدید، به کارکردهای آن در عرصه اجتماع و سیاست پرداخته شد. نتایج این پژوهش که با روش توصیفی-تحلیلی به دست آمده، نشان داد که در بسیاری از ویژگی های پیش گفته، حوزه علمی سامرا بر دیگر حوزه های شیعی فضل تقدم داشته و به همین دلیل در غالب رویدادهای فکری و عملی اندیشه سیاسی معاصر، بدان ارجاع شده است. آموزش های سیاسی حوزه سامرا سبب شد که اندیشه های اجتماعی و سیاسی اسلامی گسترش یابد و در محافل حوزوی، مجالس درس و وعظ جایگاه خود را بیابد. قوام و فراوری روش علمی و آموزشی حوزه سامرا و راهبردهای سیاسی آن، همچون الگویی در اختیار حوزه نجف و قم بود. برجستگی راهبردهای حوزه سامرا در مواجهه با امر سیاست را در مرحله نخست مرهون بهره برداری اجتماعی از قدرت فتوا و برنامه ریزی برای حرکت های سیاسی آتی می توان دانست. در مرحله دوم، این اندیشه در محدوده سامرا و دوره حیات میرزای شیرازی باقی نماند، بلکه دانش آموختگان این مکتب در دیگر حوزه های علمی و نیز پس از فوت میرزا، اندیشه و رفتار سیاسی او را پی گرفتند.
بازاندیشی فلسفی – انتقادی صورتبندی مفهومی پدیده های بین المللی؛ موردکاوی مهاجرت و پناهجویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش فراخوانی برای بازخوانی مفاهیم مورد استفاده در سنت های نظری رشته روابط بین الملل است. این فراخوان با توجه به این ادعای نگارنده صورت گرفته که فرایند صورتبندی مفهومی پدیده ها و نحوه ارتباط نظریه و عمل(کردار) در این رشته بایستی بازمفهوم پردازی شوند. اگر رشته روابط بین الملل می خواهد برای پیشبرد این ادعا همچنان جیره خوار یک یا چند حوزه دیگر باشد، بهتر است برای این بازمفهوم پردازی از فلسفه سیاسی کمک بگیرد، زیرا فلسفه سیاسی قابلیت افزایش ظرفیت صورتبندی مفهومی این رشته را در تحلیل و تبیین پدیده ها و رخدادهای بین المللی دارد. اما بایستی در نظر داشت که این بازمفهوم پردازی نه با ماهیتی صرفا علمی و شناختی که مبنای سنت اثبات گرایی این رشته است، بلکه بایستی با رویکردی که ضمن التزام به اصول تعمیم پذیر شناخت پدیده های بین المللی، بتواند زمینه فهم ابعاد عاطفی و احساسی بخش بیشتری از واقعیت روابط بین الملل را صورتبندی کند، انجام پذیرد. یعنی رویکردی در صورتبندی مفهومی که بتواند علاوه بر توان به فهم درآوردن واقعیت ها و ابژه های بین المللی با ماهیتی دیالکتیکی، با کمترین میزان از حذف و برون گذاری واقعیت ها، شناختی انتقادی- انسانی را در اختیار اجتماع علمی این رشته و مخاطبانش قرار دهد.
فهم معناشناختیِ جنبش های اسلامی معاصر؛ مطالعه موردی جنبش صحوه عربستان سعودی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تمرکز اصلی پژوهش پیش رو فهم معناشناختی جنبش اسلامی صحوه در دوره های متقدم و متأخر است. در حقیقت، از آنجا که خاورمیانه همواره شاهد تحولات سریع و پی درپی بوده به طوری که تأملات نظری از تحولات عینی عقب می مانند، لذا فهم نظری این تحولات شایان توجه است. از این رو پژوهش حاضر در تلاش برای فهم تغییر و تحولات فکری جنبش اسلامی صحوه -که جزو جنبش های فکری-سیاسی کمتر شناخته شده به زبان فارسی است- با استمداد از چارچوب نظری شبکه ی معناشناسی قرآنی توشیهیکو ایزوتسو، اسلام شناس ژاپنی است. در معناشناسی، معنا از ارتباط علّی و متقابل میان واژگان مختلف حاصل می شود که از دل این ارتباط یک شبکه معنایی شکل می گیرد. با بهره گیری از این چارچوب نظری، گذار از شبکه معناشناختی متقدم صحوه با محوریت اسلام سیاسی در دهه ی 80 و 90 میلادی به شبکه معناشناختی متأخر صحوه با محوریت اسلام مدنی در آستانه ی قرن بیست ویکم قابل رهگیری است. این گذار معناشناختی موجد دگردیسیِ جهان بینیِ معناشناختی -به تعبیر ایزوتسو- جنبش صحوه از خشونت به مدارا است. پژوهش پیش رو این گذار را در میانه ی مناسبات گاه پیچیده میان صحویون، علمای وهابیت رسمی، خاندان پادشاهی سعودی و همچنین نیروهای جهادی در سه دهه ی اخیر پی می گیرد.
مشروطیت و خیر عمومی (بازتاب منازعات سیاسی در قانون اساسی مشروطه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قانون اساسی مشروطه و متمم آن نمود منازعه عملی و فکری نیروهای متکثر اجتماعی در دوره مشروطه بود. هدف از نگارش این مقاله فهم این منازعه بر محور مفهوم خیر عمومی و یافتن آثار، نشانه ها و نتایج این منازعه در قانون اساسی مشروطه بود. کنش گران دوره مشروطه چه دریافتی از مفهوم خیر عمومی داشتند و نزاع میان تفسیرهای خیر عمومی چه بازتابی در قانون اساسی مشروطه یافت؟ بنابر روش شناسی اسکینر شکست ایران از روس، آشنایی ایرانیان با جهان جدید و واگذاری امتیازات به بیگانگان زمینه های تحول مفهوم خیر را فراهم کرد. نویسندگان متون با ارائه تفسیرهای خود از مفهوم خیر، در طرد، نفی و نزاع با دیگر کنش گران، مقصود خود را دنبال می کردند. یافته ها نشان می دهد منازعه اصلی میان سه نیروی اجتماعی شامل روشنفکران، علمای طرفدار مشروطه و علما و دولتمردان مخالف مشروطه بود، هر کدام از منظر پایگاه اجتماعی و منافع طبقه خود دریافتی از مفهوم خیر عمومی داشتند و مقصود هر کدام جای دادن تفسیر خود در قانون اساسی مشروطه بود. نتیجه این جدال سه پاره شدن قانون اساسی مشروطه در قالب خیر سلطنت، خیر شریعت و خیر ملت بود.
واکاوی آینده نگاشت انقلاب اسلامی در پرتو سه خوانش ایدئولوژیک، عملگرا و مدنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پدیده های سیاسی ازجمله انقلابها، رخدادهای تاریخی ای هستند که مانند یک اُرگانیسم دارای مراحل تولد، نوجوانی و کسب تجربه، جوانی و نیرومندی، پختگی و تکامل هستند. انقلاب اسلامی سال 1979 ایران به عنوان آخرین حلقه از زنجیره انقلابهای قرن 20 در میانه پنجمین دهه عمر خود قرار دارد. این انقلاب دهه های آغازین خود را با فراز و نشیب فراوان طی کرد و اکنون در مرحله ای حساس از تاریخ خود قرار گرفته است. شاید مهمترین چالش پیش روی انقلاب اسلامی در این مقطع تاریخی شتاب شگفت انگیز تغییرات و دگردیسی در جهان و انسان باشد. پژوهشگران در تحقیق پیش رو بنا دارند ضمن بکارگیری رویکرد توصیفی-تحلیلی در چارچوب نظریه اقناع و دیپلماسی فرهنگی به این پرسش اصلی پاسخ دهند که در صورت بندی جدید عرصه جهانی، انقلاب اسلامی برای تضمین بقاء، تداوم حرکت و نیل به اهداف خود در چشم انداز آینده باید چه رویکردی را در پیش گیرد و با کاربست کدام رویکرد می تواند به این اهداف دست یابد؟ یافته های پژوهش حکایت از آن دارد که انقلاب اسلامی از راه کاربست بازاندیشی در رویکردها و اقناع افکار عمومی با در نظر گرفتن دو سطح داخلی و خارجی برای آینده می تواند شش تصویر متفاوت را فرارو داشته باشد. این تصاویر فرضی تابعی از بکارگیری سه رویکرد ایدئولوژیک، عملگرایانه و مدنی هستند.
جنگ اوکراین و الگوهای وابستگی متقابل در روابط چین با روسیه و آمریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روابط خارجی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
85 - 120
حوزه های تخصصی:
با وقوع جنگ بین روسیه و اوکراین از 24 فوریه 2022، نه تنها کل جهان وارد بحران مهمی شده است، بلکه روابط سه قدرت بزرگ یعنی آمریکا، روسیه و چین هم وارد فاز جدیدی شده است. این مقاله در صدد بررسی این پرسش است که: «رویکرد چین به جنگ اوکراین و روابط آن با دو محور آمریکا-روسیه (از فوریه تا سپتامبر 2022) ترجیحاً بر مبنای چه منطق و ملاحظاتی مدیریت شده است؟». پاسخ اولیه این است که: « رویکرد چین به جنگ اوکراین و روابط با دو محور آمریکا-روسیه در این مقطع، ترجیحاً بر مبنای منطق وابستگی متقابل دو ساحتی (چین-آمریکا و چین-روسیه) همراه با مدیریت نرم موازنه سیاسی دنبال شده است». این مقاله با روش تحلیلی انجام شده است و یافته ها نشان می-دهند که نگرش و سیاست چین در راستای این بحران در دوره مورد نظر معطوف به احتیاط در تداوم رشد اقتصادی و تثبیت ظهور؛ حفظ نظامات همکاری اقتصادی با ایالات متحده آمریکا؛ تداوم همکاری و هماهنگی با روسیه؛ و در نهایت آرام کردن فضای متشنج سیاسی به نفع روسیه جهت بر هم نخوردن موازنه سیاسی بین المللی متمرکز شده است.
کارکرد اخلاقی نهادها و دلالت های توسعه ای آن برای ایران(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسی (باقرالعلوم) سال ۲۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱۰۱
42 - 73
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی کارکرد اخلاقی نهادها و دلالت های توسعه ای آن برای ایران است. در پژوهش حاضر تلاش گردید تا ضمن تشخیص مسأله در حوزه ی روابط دولت و مردم در ایران که به صورت بی اعتمادی و عدم همکاری معرفی می شود، در چهارچوب نظریِ فراهم آمده از تلفیق رویکرد فرونتیک و رهیافت نهادگرایی، و نیز پیوند رویکرد اخلاقی معطوف به فضیلت ارسطو، با ایده های مربوط به کارکرد نهادها در آراء نهادگرایان، با روش تحلیل کیفی، کارکرد اخلاقی نهادها به مثابه ی متغیر میانجی در توسعه تشریح شده و دلالت های توسعه ای آن برای ایران به عنوان هدف پژوهش حاضر تأمین شود. نتایج نشان داد که در دوره های معدود اما درخور توجه در تاریخ ایران که طی آنها تمهیدات نهادیِ تدارک دیده شده در جهت تنظیم روابط دولت و مردم به گونه ای بوده است که با افزایش قابلیت پیش بینی پذیری و شفافیت، سطوحی از همکاری و اعتماد میان دولت و مردم برقرار شده است، شاخص های توسعه ای در حوزه های گوناگون اقتصادی و سیاسی رو به بهبود گذارده است. بدین ترتیب پس از تثبیت این مفروضه که روابط مردم و دولت در فرایند توسعه به مثابه ی متغیر اصلی قابل طرح است، کارکرد اخلاقی نهادها که به شکل افزایش اعتماد و همکاری تعریف می شود، می تواند در این فرایند به منزله ی متغیر میانجی لحاظ گردد.
سیاست هند دربرابر ابتکار یک کمربند- یک راه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ژئوپلیتیک جنوب آسیا در سال های اخیر با ارائه ابتکار یک کمربند- یک راه چین تبدیل به عرصه رقابت جدی دهلی نو و پکن شده است. هند ابتکار چین را تهدیدی علیه منافع ملی خود محسوب می کند که از یک سو می تواند برنامه های این کشور را جهت دستیابی به رهبری منطقه ای با چالش هایی مواجه سازد و از سوی دیگر جایگاه قدرت این کشور را در نظام بین الملل تضعیف نماید. به همین دلیل دهلی نو در صدد است تا با اتخاذ سیاست هایی مانع از ظهور هژمونی منطقه ای چین در قالب ابتکار یک کمربند- یک راه شود و همزمان نیز جایگاه خود را در نظام منطقه ای و بین المللی تقویت نماید. بر همین اساس، سوال پژوهش بر این مبنا قرار دارد که هند چه سیاست هایی را در منطقه در قبال تهدیدات ابتکار یک کمربند- یک راه چین اتخاذ کرده است؟ فرضیه پژوهش بدین صورت مفصل بندی شده است که هند جهت مواجهه با ابتکار یک کمربند- راه و قدرت فزاینده چین در قالب این ابتکار، سیاست ها و راهبردهایی نظیر ایجاد کریدورهای رقیب تجاری، توسعه زیرساخت های حمل و نقل دریایی، تقویت همگرایی اقتصادی با کشورهای منطقه، افزایش قدرت و نفوذ دریایی، تقویت چندجانبه گرایی منطقه ای با هدف گسترش همکاری های فنی و تجاری و همچنین ائتلاف سازی فرامنطقه ای را، در راستای حفظ توازن قدرت، در دستور کار سیاست خارجی خود قرار داده است. روش تحقیق در این مقاله کیفی و بر مبنای رویکرد تحلیلی- تبیینی می باشد. داده های این پژوهش کیفی نیز از منابع کتابخانه ای و اینترنتی استخراج شده است. همچنین به منظور تحلیل علمی وتئوریک مسئله پژوهش از نظریه موازنه قوای کنت والتز بهره گرفته شده است.
امکان سنجی حفظ امنیت ملی از طریق نظارت بر اینترنت و شبکه های اجتماعی از منظر قواعد بین المللی و رویه دولت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق امنیت سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۱
162 - 191
حوزه های تخصصی:
از زمان پیدایش اینترنت و بالأخص گسترش شبکه های اجتماعی یکی از موضوعات مهم در امنیت ملی نظارت بر این شبکه ها یوده است؛ چراکه این شبکه ها درواقع میزبان یک مخزن وسیع و رو به رشد از داده های شخصی هستند که همه آن ها به صورت دیجیتال است. واقعیت آن است که در زمینه شبکه های اجتماعی شاهد یک پارادوکس هستیم از یک سو ضرورت دسترسی مردم به اطلاعات آزاد و از سوی دیگر تعهد ذاتی دولت ها در حفظ حریم شخصی اطلاعات و نیز تأمین منافع عمومی و امنیت ملی. حال پرسشی که نوشتار حاضر در پی پاسخ به آن است، این مسئله است که با توجه به قواعد بین المللی و رویه کشورها آیا دولت ها می توانند جهت نظارت بر اینترنت و شبکه های اجتماعی برای حفظ امنیت ملی خود اقدام به وضع قانون نمایند؟ در پاسخ به این پرسش، پژوهش پیش رو با رویکردی توصیفی-تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و اسناد و رویه های قضائی معتبر بین المللی نگارش یافته و بر این فرض استوار است که اصول، قواعد و رویه عملی دولت ها تماماً بر حق دولت ها نسبت به قانون گذاری جهت نظارت بر اینترنت و شبکه های اجتماعی تأکید می نماید.
قدرت هوشمند و ارتقای جایگاه منطقه ای ایران در غرب آسیا
منبع:
دانش تفسیر سیاسی سال ۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱۵
53-88
حوزه های تخصصی:
قدرت هوشمند ترکیب هدفمند و هوشمندانه قدرت سخت (زور و اجبار) و نرم (اقناع و جذابیت) اس ت که بهره گیری از آن منجر به ارتقای توانایی های یک کشور در سیاست خارجی و کسب منافع ملی با هزینه و زمان کمتر است. این مسئله موجب شده است تا دولت ها تلاش کنند تا از ترکیب منابع نرم و سخت خود با توجه به شرایط مختلف به گونه های مختلفی استفاده کنند. با در نظر گرفتن تحولات پیرامونی کشور ایران در غرب آسیا و پیوند خوردن منافع ملی ایران با این تحولات این سؤال مطرح می شود که در راستای تحقق اهداف و منافع ملی جمهوری اسلامی نقش قدرت هوشمند در بهره گیری ایران در تحقق سیاست خارجی خود چیست؟ و سؤال فرعی این است که نقاط قوت و ضعف قدرت هوشمند ایران در محیط پیرامونی خود و با تأکید بر منطقه غرب آسیا چیست؟ یافته های این پژوهش نشان می دهد که می توان با در نظر گرفتن اقدامات سخت و نرم ایران در محیط پیرامونی خود ازجمله در کشورهای عراق، بحرین، سوریه، لبنان بیان داشت که ایران در جهت دست یابی به نفوذ و مقابله با تهدیدات روزافزون از قدرت هوشمند (قدرت نرم و قدرت سخت) استفاده کرده است به طوری که اقدامات ایران در حوزه قدرت نرم توجه به ظرفیت فرهنگی، ظرفیت های گفتمانی، ظرفیت علمی، ارتباطات رسانه ای، ارتباطات گردشگری، جلوگیری از جنگ روانی بوده و در رفع سه چالش و تهدید عمده که شامل تهدید آمریکا و اسرائیل، جنگ های نیابتی و سلفی گری و تجزیه طلبی است از قدرت سخت خود به صورت هوشمند با اقداماتی چون تقویت قدرت نظامی، اعزام نیروهای مستشاری، تقویت گروه های نیابتی، مانورهای نظامی بهره برده است. همچنین تحریم ها و فشار اقتصادی به عنوان یکی از ابزارهای فشار سخت بر ایران از طریق اقتصاد مقاومتی و گسترش همکاری های اقتصادی موردتوجه قرارگرفته است.