فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۷۲۱ تا ۴٬۷۴۰ مورد از کل ۳۰٬۰۹۵ مورد.
حوزه های تخصصی:
شناخت تحلیلی و انتقادی جایگاه مفهوم جهاد در مبانی فکری و رفتار سیاسی داعش محوریت اساسی مقاله را تشکیل می دهد و می کوشد تا بر اساس روش کیفی تحلیل تاریخی و اسنادی و ابزار فیش برداری به این سوال اساسی پاسخ دهد که مفهوم جهاد چه جایگاهی در مبانی فکری و رفتار سیاسی داعش دارد؟ یافته های مقاله نشان می دهد که مواردی نظیر نفی جهاد دفاعی و تأکید بر جهاد فتح، قرار دادن جهاد ذیل اصول دین، عرفی و فردی سازی جهاد، گسترش دامنه شمولیت جهاد، عدم توجه به قوانین جهاد و تأکید بر خشونت تام و ابداعیات جدید همانند جهادهای نکاح، پزشکی، کودکان و جهاد سایبری- رسانه ای مولفه های اساسی دیدگاه داعش نسبت به جهاد را تشکیل می دهد. مقوله جهاد از دیدگاه داعش دچار بسط مفهومی شده و مورد استفاده ابزاری قرار گرفته است و نتیجه این برداشتِ غلط و تحریف شده دینی آنها به شکل انواع اعمال شنیع و وحشیانه بروز کرده است.
کنشگریِ قانونی و صلح آمیز در نافرمانی مدنی: «نافرمانی مدنی» در نظریه عدالت جان رالز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دولت پژوهی سال پنجم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱۸
1 - 37
حوزه های تخصصی:
نافرمانی مدنی در نظریهعدالت جان رالز، کنش اعتراض آمیز شهروندان نسبت به برخی از قانون ها و سیاستگذاری های ناعادلانه در حکومت های دموکراتیک با هدف اصلاح و یا تغییرآن، برپایه قانون اساسی از راه های خردمندانه و صلح آمیز است. رالز نافرمانی مدنی را بر بنیان های فلسفی- اخلاقی استوار می سازد و ضمن توجیه آن برمبنای دواصل عدالت، نقش این کنش مدنیِ عاری از خشونت را مورد بحث قرار می دهد. او نافرمانی مدنی را به عنوان کنشی قانونی و اخلاقی موّجه می داند، زیرا این اقدام در برابر بی عدالتی، ناکارآمدی اقدامات قانونیِ دیگر و با پذیرش برخی محدودیت های ناگزیر، به عمل درمی آید. این کنش برمدار گسترش آزادی ها، عقلانیت، واقع گرایی و اجماع هم پوشان شکل می گیرد. بدین سان، نافرمانی مدنی حرکتی دموکراتیک با هدف اصلاح پاره ای از قانون ها و ساختارها است و نمی تواند کنشی ستیزه جویانه باشد. این پژوهش با بهره گیری از روش تحلیل مفهومی و ارزیابی انتقادی براساس فلسفه تحلیلی، به تبیین و نقد موضوع نافرمانی مدنی در فلسفه سیاسی رالز می پردازد. برآیند این پژوهش آن است که اندیشه های رالز درمقام تعریف و تبیین اصول و ارکان فلسفی اخلاقی و نیز ترسیم دقیق مرزهای نافرمانی مدنی از کنشگری های ستیزه جویانه، دارای سازگاری منطقی و استحکام نظری است. در برابر، رهنمودهای عینی و عمل محور او دراین باره، در مواردی با ابهام ها و کاستی هایی همراه است. رالز در ارائه این رهنمود ها از روشی یگانه پیروی نمی کند.
تبیین چارچوبی برای برندسازی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه از برند ملت به عنوان قدرت نرم کشورها یاد می شود. با اینکه روزانه بر تعداد کشورهایی که برنامه برندسازی خود را آغاز می کنند افزوده می شود، اما این موضوع در کشور ما مغفول مانده است. براین اساس پرسش اصلی پژوهش حاضر این است که برند ملت ایران از چه عناصری تشکیل شده و چه ویژگی هایی می تواند داشته باشد؟ نمونه آماری پژوهش، 54 نفر از خبرگان آَشنا با موضوع برندسازی ملت است. روش گردآوری اطلاعات در مرحله مطالعه مبانی و پیشینه، مطالعه کتابخانه ای و در مرحله پیمایش مصاحبه عمیق است. برای تجزیه و تحلیل و مفهوم سازی، اطلاعات گردآوری شده از روش تحلیل محتوای مقوله ای با رویکرد قیاسی استفاده شد. طبق نتایج، «مزیت رقابتی ایران» و «ارتقاء تصویر ملت ایران»، توجه به «اصول و تکنیک های برندسازی» و ضرورت «کنترل و نظارت پیوسته» برنامه برندسازی ملت ایران مواردی هستند که در برندسازی ایران باید مورد توجه قرار گیرند.
کاوشی در چهار رویکرد معاصر به نظریه سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رویکردهای متفاوت به نظریه سیاسی، بازتاب دگرگونی های معاصر در نگرش اندیشمندان درباره جایگاه و ابعاد معرفتی و روش شناختیِ فلسفه، علم، و سیاست است. از این رو، همان کشمکش هایی که در سده بیستم، و تا حدودی در دو دهه اخیر، پیرامون این مقوله ها جریان داشته است، در نوشته های مربوط به نظریه سیاسی نیز دیده می شود. این وضعیت سبب شکل گیری طیفی از رویکردها شد که یک سوی آن، "نظریه سیاسی" را اصطلاحی پارادوکسیکال می دانست و امکان وجود آن را نفی می کرد، و سوی دیگر، نظریه سیاسی را برای حیات سیاسی الزامی می دید. اما آنچه اکنون اهمیت دارد، و مقاله پیشِ رو نیز با همین هدف نگاشته شده، این است که با گذر از استیلای پوزیتیویسم بر دانش سیاسی و بیرون آمدن نسبی از سایه واکنش های جدلی، چگونه می شود با بررسی دقیق تر نقاط ضعف و قوت رویکردها، بر امکان پردازش نظریه های سیاسی کارآمدتر برای رویارویی با دشواری های زیست سیاسی در جوامع امروز افزود.
نقش سامانه های تصمیم یار سیستم های اطلاعات جغرافیایی در مدیریت بحران های آینده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی دفاعی سال چهارم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱۲
143 - 164
حوزه های تخصصی:
پیشگیری و مهار بحران قبل از هر چیز مستلزم اتخاذ تصمیم های مؤثر بر اساس اطلاعات صحیح و ساختاریافته است که به سرعت و با سهولت در دسترس تصمیم گیرندگان قرار گیرد؛ بنابراین هرچه اطلاعات مطلوب تر، جامع تر و در زمان واقعی باشد و به موقع تهیه شود، تصمیم های مطلوب تری اتخاذ خواهد شد که درنتیجه خسارات و ضایعات ناشی از بحران کاهش خواهد یافت. از این رو این تحقیق با هدف تبیین نقش سامانه های اطلاعات جغرافیایی در مدیریت بحران های آینده انجام شده و از نظر هدف از نوع تحقیقات کاربردی است و از نظر روش جزء تحقیقات آینده پژوهی است. جامعه آماری در فاز اول پژوهش شامل؛ کتب، متون علمی، مدارک و مقالات مرتبط با موضوع مورد پژوهش می باشد که به صورت سرشماری مورد بررسی قرار گرفته است و در فاز دوم نیز تعداد 9 نفر از نخبگان و کارشناسان حوزه مدیریت بحران می باشد که به روش هدفمند انتخاب شدند. در این تحقیق با استفاده از روش پایش محیطی، الگوهای مختلف مدیریت بحران بررسی شد و بر اساس الگوی چرخی، شاخص های 12 گانه این الگو در گروه های کانونی به بحث گذاشته شد و با نظر اعضاء گروه کانونی به میزان تأثیر نقش این سامانه در مدیریت بحران های آینده و اولویت بندی آن ها پرداخته شد. ماحصل تحقیق نشان می دهد که بیشترین نقش تأثیری سامانه های تصمیم یار GIS در مرحله حین بحران، سپس شروع بحران، پیش از بحران و بعد در مرحله پس از بحران هست که این مهم در کلیه مراحل و شاخص های 12 گانه نیز تبیین گردید. بنابراین پیشنهاد گردید که سازمان های متولی مدیریت بحران، با استفاده از سامانه های تصمیم یار GISفرایند پیش بینی، آمادگی و مدیریت بحران در زمان وقوع و همچنین فرایند اقدامات پس از بحران را مدیریت نمایند.
الگوی دیدبانی فناوری: فرایند و ساختاری برای رصد تحول های فناورانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی دفاعی سال چهارم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱۳
41 - 68
حوزه های تخصصی:
دنیای فناوری امروزه چنان در حال تغییر است که اطلاع از این تغییرها، هماهنگی و پاسخ مناسب و به موقع به آن ها، یکی از مهم ترین دغدغه های سازمان های مختلف شده است. در راستای حل این چالش، سازمان ها نیازمند دیدبانی و رصد تحول های فناورانه و اقدام مقتضی برای مواجهه با این تحول ها هستند. از این رو، هدف این پژوهش، ارایه الگوی عمومی دیدبانی شامل فرایند (گام ها) و ساختار (عناصر، اجزاء و روابط بین آن ها) است. در این راستا، پس از بررسی الگو های مختلف پویش، آگاهی، رصد و دیدبانی فناوری، با تلفیق الگو های موجود، به روش فرا ترکیب، الگوی عمومی دیدبانی فناوری مشتمل بر عناصر، روابط و فرایندهای اصلی طراحی گردید. در واقع، از آن جا که الگو های موجود مرتبط با موضوع اطلاع از تحول های فناورانه، هر یک به جنبه ای از بحث مورد نظر پرداخته اند، ارزش افزوده ی این تحقیق، بهره گیری از نقاط قوت هر الگو و ارایه ی چارچوب اولیه ای به نسبت کامل با لحاظ تمام عناصر، روابط و گام ها است. از جمله نقاط قوت این الگو اولیه می توان به تقسیم فرایند دیدبانی به سه مرحله ی پیشین، اصلی و پسین و تعیین عناصر، اهداف، زیر ساخت های اصلی دیدبانی اشاره کرد.
مطالعه ی تطبیقی نتایج به کارگیری دو رویکرد مدل های پویایی سیستم و رویکرد شهودی در پیش بینی سناریوهای تعارض نظامی میان ایران و عربستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی دفاعی سال چهارم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱۳
111 - 141
حوزه های تخصصی:
تحولات دهه های اخیر در عرصه ی فناوری های دفاعی و همچنین اندیشه ی دفاعی مانند گسترش جنگ سریع هواپایه، جنگ شبکه ای و در کنار آن ظهور رسانه های آزاد مجازی و دسترسی همگانی به آنها، چهره ی جنگ ها را دگرگون ساخته است. این دگرگونی خصوصیاتی جدید برای جنگ ها به دنبال داشته است. از سویی دیگر؛ جنگ از جمله پر چالش ترین عرصه های تصمیم گیری برای نوع بشر است. پیشرفت فناوری و تحول نوع جنگ، باعث شده فرماندهان برای گرفتن تصمیمات مهم، در تنگنای زمانی قرار بگیرند. با توجه به ماهیت پیچیده ی جنگ و دشواری تحلیل سریع محیط آن برای مغز و ذهن انسان، استفاده از روش های مدل سازی رایانه ای برای کمک کردن به فرماندهان ضروری است که در واقع یکی از این روش ها پویایی سیستم ها است. در واقع، به کارگیری رویکرد پویایی سیستم ها در تحلیل و آِینده پژوهی مسائل راهبردی دفاعی، نمی تواند یک رویکرد مستقل صرف باشد و باید از آن برای تکمیل روش هایی مانند بازی جنگ یا سناریونگاری بهره برد. در این پژوهش سعی شده است تا روش پویایی سیستم ها برای اجرای مدل های ذهنی خبرگان درباره ی مساله ی جنگ احتمالی ایران و عربستان به کار ببرد. در همین حین با یک رویکرد کیفی، محقق دشواری های به کارگیری این روش برای مسائل راهبردی دفاعی را بر شمرده و در نهایت پیشنهاداتی برای مدل سازی بهتر این مسائل با پویایی سیستم ها ارائه داده است.
سیاست گذاری عمومی متاخر؛ گذار از «حکومت محوری» به «حکمرانی»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دولت پژوهی سال پنجم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱۸
131 - 170
حوزه های تخصصی:
ویژگی سیاست عمومی در هیبت کلاسیک، اراده معطوف به قدرت از سوی حکومتی بود که به طور اقتدارآمیز و متمرکز، سیاستهایش را تدوین و در جامعه تحت امر خود اجرا میکرد. با افزایش مشکلات و چالشهای نوظهور که به گونهای پیچیده و ریزوموار بر بروز مشکلات دیگر تاثیر میگذارند، پیچیدگی اقدامات دولت و نتایج منبعث از آن، دوچندان شد که دولتها وادار به تغییراتی در ماهیت سیاستگذاری عمومی خود گردیدند. این تغییر پارادایمی که در راستای افزایش قابلیت و ارتقای عمل دولت در طراحی و اجرای سیاستها است، متضمن رویکردی غیرمتمرکز و شبکهای به جای تمرکزگرایی و حکومتمحوری میباشد؛ رویکردی که جهت حل مسائل عمومی، به جای «نهاد» و «برنامه»، بر مجموعه وسیعی از «ابزارها»ی سیاستی یا فناوریهای اقدام عمومی، متمرکز است. تجارب اخیر نیز، بیشتر متمایل به موضوع «سبدهای سیاستی» یا آرایش و تنظیم ابزارها در «آمیختههای سیاستی» هستند که محتوای جعبه ابزاریرا شکل میدهند که حکومتها میتوانند از آن، دست به انتخاب و ساخت سیاستهای عمومی بزنند. این مقاله با اتخاذ رویکردی معرفتشناسانه، روایتگر ابعاد این تغییر پاردایمی در جهت شناسایی روشهای جدید سیاستگذاری عمومی است؛ تلاشی برای فهم و استنباط منطق متاخر دانش سیاستگذاری عمومی مبتنی بر بازآفرینی نقش دولت که ظهور اشکال جدیدی از حکمرانی شبکهای، چندسطحی و چندذینفعی را درپی داشته است.
مبانی دینی دولت در ایران باستان از دوره اساطیری تا دولت هخامنشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دولت پژوهی سال پنجم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۱۹
81 - 106
حوزه های تخصصی:
دولت مفهومی جدال برانگیز، دالی واحد با مدلول های متنوع و متکثر، و نیز پدیده ای مناقشه برانگیز با مشکلات بیشمار در معنا، مفهوم و کاربرد است. درحالیکه، برخی دولت را پدیده ای متأخر می دانند که پیشینه آن به قرن شانزدهم میلادی بازمی گردد، برخی دیگر دولت را گونهای ویژه از حکومت میدانند که هر نظم اجتماعی نیازمند آن است. در ایران باستان، مفهوم دولت و حکمرانی تنها با مفهوم نهاد شهریاری معنا و مفهوم می یابد. بر این اساس، پرسش این مقاله آن است که دولت هخامنشی به عنوان اولین دولت در ایران بعد از شبهدولت ماد چگونه با تکیه بر مبانی دینی با گذار از عصر اسطورهای وارد منطق دولت شد؟ بر این اساس، هدف این مقاله بررسی مبانی دینی دولت درایران عصر هخامنشی به عنوان نخستین کانون پویایی و پیدایی دولت در زیست جهان انسان است. روش این مقاله جامعه شناسی تاریخی است و با استفاده از مضامین دولت سعی در ارائه تحلیلی نو از تحول دولت در ایران باستان دارد. مهمترین یافته این مقاله آن است که ماهیت دولت در ایران باستان براساس اندیشه ایرانی شاهی آرمانی بر پایه خلوص مذهبی و اخلاقی استوار بود چراکه اخلاق و روح ایران بر اساس آموزه های ادیان باستانی ایرانی شکل گرفته و شاهان هخامنشی نیز بر همین پایه خود را مظهر صفات دینی، اهورائی و سلطنت آسمانی می دانند.
نقش طنز مطبوعاتی در آگاهی جامعه و نقد عملکرد نهادهای قدرت (مطالعه موردی: انتخابات مجالس شورای ملی در دوران پهلوی دوم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر موضوعی مرتبط با کارکرد مفهومی طنز در نقد گفتمان های سیاسی حاکم است؛ که با استفاده از روش تحلیل گفتمان، آثار مهم طنز در مقطع زمانی عنوان شده و در موضوع انتخابات مجالس شورای ملی مورد تتبع و جستجو قرارگرفته است. برای تحلیل متون طنز انتخابی با بهره گیری از روش تبیینی نورمن فرکلاف نشان داده ایم در دوره پهلوی دوم چگونه مطبوعات طنز موضوعات سیاسی روز را به باد انتقاد گرفته و محتوای گفتمانی خویش را تولید و هویت یابی کرده اند. با توجه به فضای سیاسی و گفتمان های انتقادی آن دوران، طنزهای مندرج در مطبوعات عمدتاً دارای دلالت های سیاسی بودند و در اکثریت موارد، سایر حوزه های مفهومی طنز منتشر شده نیز به ویژه در قالب اشعار با اغراض سیاسی و در جهت تامین مقاصد گفتمانی منتشر شده اند. فضای خاص سیاسی و نوع مناسبات و فرهنگ عمومی حاکم در دوره محمدرضا شاه پهلوی، سایه خود را بر آثار ادبی این دوران گستراند، به گونه ای که بعد از حوادث مهم و قابل تأمل کودتای 28 مرداد، با اعمال نظارت بیشتر بر فعالیت های مطبوعاتی، طنز به عنوان ابزاری برای بیان حقایق و آگاهی مردم مورداستفاده منتقدان قرار گرفت؛ در این میان موضوع نقد انتخابات یکی از سوژه هایی بود که هرازچندگاهی عناصر هویتی گفتمان حاکم را در معرض نقد قرار می داد.
طراحی مدل بازاریابی سیاسی شناختی(عصب پایه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش سیاسی سال پانزدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۳۰)
417 - 442
حوزه های تخصصی:
بازاریابی سیاسی به عنوان یکی از علوم اجتماعی، ترکیبی از علوم بازاریابی ، علم سیاست وعلوم اجتماعی است . با توجه به این موضوع که بازاریابی سیاسی از رفتارهای موجود در واقعیت امور سیاسی به دانشگاه ها آمده است، و در دانشکده های علوم سیاسی تئوری سازی شده است، بنابراین تئوری های موجود معمولا تنها تبیین کننده واقعیت ها هستند و معمولا لایه های پنهان و عمیق تر این علم در این تئوری ها کمتر مورد توجه قرار گرفته دارد. محقق در این پژوهش ابتدا تئوری های موجود بازاریابی سیاسی را از منظر و دیدگاه خود نقد و سپس اقدام به ارائه یک مدل عصب پایه بازاریابی سیاسی که بر اساس پژوهش بدست آمده است می نماید.نگاه نویسنده در نقد مدلهای بازاریابی بین الملل بر اساس نگاه بازاریابی بوده و بر اساس این نگاه مدلها بررسی شده اند.در نهایت محقق مدل بازاریابی عصب پایه را به عنوان یک مدل کاربردی که بر اساس عملکرد عصب ها و روش کارکرد مغز انسانها شکل گرفته است ارائه می نماید. امدل به دست آمده در این پژوهش در سه سطح ارایه شده است: سطح یک سطح رای دهندگان و رای گیرندگان ،سطح دوم سطح محیط نزدیک داخل کشور که شامل رسانه داخلی و قوانیین داخلی است، می باشد و سطح سوم سطح محیط سیاسی خارج کشورکه شامل رسانه های بین المللی و نهاد های سیاسی بین الملل می باشد.در تدوین مدل از روش دلفی استفاده شده است و البته با توجه به اینکه مدل باید آزمون گردد محقق با استفاده از ابزار pls اقدام به آزمون مدل با 384 نفر پاسخگو و به روش پرسشنامه در بخش رای دهندگان نموده است.سایر قسمتهای مدل این پژوهش از روش دلفی مورد آزمون قرار گرفته است.
جوان گرایی در حکومت امام علی(ع)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسی (باقرالعلوم) سال بیست و دوم بهار ۱۳۹۸ شماره ۸۵
95 - 118
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تطبیقی جایگاه جوان گرایی در الگوی حکومتی امام علی(ع) و چگونگی توزیع پست های حکومتی به عنوان یک راهبرد است. روش پژوهش توصیفی – تحلیلی بوده و به منظور تعریف جوان و ارائه ی راهکار برای شناخت او، شیوه ی به کارگیری آنان در حوزه های مختلف حکومت بیان گردیده و با توجه به گزارش های تاریخی، راهبرد ایشان در انتخاب کارگزاران جوان برای تحقق عدالت اجتماعی تبیین شد. همچنین ضمن ارائه ی راهکار 13 گانه ای برای تعیین سن کارگزاران امیرالمؤمنین(ع)، اهتمام آن حضرت در به کارگیری جوانان را نشان داده و به ویژگی های آن ها به عنوان علل این استفاده اشاره کرده است. نتایج پژوهش نشان داد، از میان 136 انتصاب امام علی(ع)، 42 انتصاب (31 درصد کل انتصاب ها) به جوانان اختصاص دارد. میزان گسترده ی انتصاب ها در بخش فرمانداری به عنوان بالاترین منصب حکومتی نشان دهنده ی اهمیت این بخش می باشد. حضور فعال جوانان در همه ی قسمت های مدیریتی حکومت امام علی(ع) نشان دهنده ی اهمیت و توجه ویژه ی آن حضرت به این گروه سنی در کنار بهره مندی از میان سالان و کهن سالان است که علاوه بر نمود تحقق عدالت اجتماعی و تامین امنیت در حکومت ایشان، رمز بقای حکومت در آموزش نیروهای جوان و جایگزینی آن ها می باشد.
مفهوم شناسی عدالت و الزامات اجرایی شدن آن براساس سیره ی علوی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسی (باقرالعلوم) سال بیست و دوم بهار ۱۳۹۸ شماره ۸۵
161 - 182
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تحلیل مفهوم شناسی عدالت به لحاظ نظری و الزامات اجرایی شدن آن در جامعه، براساس کلام و سیره حکومتی علوی است. روش پژوهش توصیفی – تحلیلی بوده و یافته های مقاله را می توان در سه سطح گفتمان سازی، مؤلفه های ناظر به اقامه و اجرای عدالت صورت بندی نمود و براساس آن ناظر به چالش های نظری و عملیاتی شدن عدالت، راه کارهایی ارائه داد. از دیدگاه امام علی(ع) مهم ترین تبلور عدالت، عدالت در ساختار فرهنگی و اجتماعی و گفتمان سازی است و اجرای عدالت، فرع بر نهادینه کردن عدالت در جامعه است. امام علی(ع) با توجه به نگاه سیستمی ای که به جامعه دارد، در مرحله ی اول به دنبال تحقق گفتمان سازی عدالت و تبدیل کردن آن به مطالبه ی عمومی در جامعه ی اسلامی است. در مرحله ی دوم، اقامه ی عدالت را با وضع قوانین و هنجارهای اجتماعی دنبال می کند و در نهایت به اجرای عدالت نظر دارد.
تبیین رابطه ی جریان سوم میانه رو با طبقه ی متوسط جدید در ایران پس از انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایـن مقالـه بـا اسـتفاده از مفهـوم تبییـن مصـرح در روش «تحلیـل گفتمـان انتقـادی» نورمـن فـرکلاف، بـه دنبـال توضیـح رابطـه ی دوسـویه میـان شـش عنصـر جریـان سـوم میانه رو بـا طبقه متوسـط جدیـد (شـهری) در دوره ی پـس از انقـلاب اسـلامی ایـران اسـت. در ایـن راسـتا، ابتدا تصویـری کلـی از عناصـر شـش گانه ی جریـان مزبـور ترسـیم و سـپس رابطـه ی ایـن عناصـر بـا طبقـه ی متوسـط جدیدتحلیـل خواهد شـد. سـؤال اصلی این اسـت کـه رابطه ی میان ایـن جریان و آن طبقـه هنجـاری (بازتولیـدی) اسـت یـا خلاقانـه (تـلاش بـرای تغییـر)؟ بررسـی ها نشـان می دهنـد کـه ایـن رابطـه همزمـان هنجـاری و خلاقانـه بـوده اسـت؛ یعنـی از یک سـو، می تـوان جریـان سـوم میانـه رو را بخشـی از مبـارزه ی طبقاتی طبقه ی متوسـط جدیـد به حسـاب آورد و از سـوی دیگـر، ایـن جریان ظرفیـت نمایندگی همـه ی خواسـته های آن طبقـه را از خود بـروز نداده و بـه دنبـال ایجـاد تغییـر در آن بـوده اسـت. طبقـه ی متوسـط جدیـد نیـز از متغیرهـای تأثیرگـذار بـر پیدایـش و تغییـرات گفتمـان ایـن جریـان بـوده و توانسـته اسـت گفتمـان جریـان مزبـور را به ایده آل هـای خـود نزدیک تـر سـازد.
تأثیر فرهنگ راهبردی بر تصمیم گیری در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تجربه نشان می دهد کشورهایی با جایگاه بین المللی مشابه ولی سنت های فرهنگی متفاوت، در مقابل رویدادها و تحولات به روش یکسانی تصمیم گیری نمی کنند. این ناشی از آن است که فرهنگ راهبردی، نظام ارزشی در زمینه تصمیم گیری فراهم می کند که سیاست خارجی کشورها را تحت تأثیر قرار می دهد. براین اساس، در این مقاله تلاش شده است به این سؤال پاسخ داده شود که فرهنگ راهبردی چگونه بر تصمیم گیری سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران تأثیر می گذارد؟ فرضیه نویسندگان مقاله این است که فرهنگ راهبردی جمهوری اسلامی از طریق تعریف هویت ملی ایرانی- اسلامی و نقش های ملی خاص، تصمیم گیری سیاست خارجی ایران را تحت تأثیر قرار می دهد.
تبیین ماهیت دولت نبوی و علوی: رویکردهای مفهومی، ساختاری و نظری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دولت پژوهی سال پنجم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱۷
139 - 171
حوزه های تخصصی:
نهاد دولت به عنوان مهمترین بخش یک جامعه در اسلام جایگاه ویژه ای داشته و علاوه بر کارکردهای ذاتی آن همچون اداره و نظم بخشی امور اجتماع، وجود آن برای تحقق مطلوب آموزه ها و تعالیم اسلام امری ضروری است. این در حالی است که به دلیل پیشینه ضعیف درباره ابعاد دولت اسلامی، سوالات و ابهاماتی درباره خاستگاه دولت، ساختار و ویژگی های آن و از سویی نسبت دولت با جامعه مدنی مطرح است (مساله). از این رو برای شناخت ابعاد مختلف دولت اسلامی، آشنایی با نهاد دولت نبوی و علوی به عنوان بهترین الگوی تاریخی از دولت اسلامی و وجود معصوم (ع) در رأس آن، بهترین منبع در معرفی شکل دولت اسلامی بوده و تبیین شاخص های آن به ترسیم الگوی دولت اسلامی مطلوب کمک شایانی می کند (هدف). لذا برای دستیابی به این مهم در این پژوهش تلاش شده ماهیت و ابعاد مختلف دولت نبوی و علوی در چارچوب نظری مبتنی بر سه رویکرد مفهومی، ساختاری و نظری با روش توصیفی- تحلیلی مورد بررسی قرار گیرد (روش). یافته های تحقیق حاکی از آن است که دولت نبوی و علوی با خاستگاهی مردمی از رویکردی مکانیکی در عرصه مفهومی برخوردار بوده و با ساختاری کوچک به همراه تعریف وظایف اصلی محدود با دامنه ای گسترده به رویکردی تجویزی و دولت محور در عرصه نظر اشاره دارد (یافته ها).
بررسی و مقایسه نقش شاخص های توسعه اجتماعی در گرایش به سوی اسلام تندرو در آسیای مرکزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منطقه آسیای مرکزی بعد از فروپاشی اتحاد شوروی و خلأ قدرت ناشی از آن به سرعت در کانون توجه گروهای اسلام گرا قرار گرفته است. داعش یکی از گروهای تندرو اسلامی است که به شدت بر این منطقه تأثیر گذاشته است. ازاین رو، نوشتار حاضر در پی بررسی و مقایسه شاخص های توسعه اجتماعی پنج کشور هم سود قزاقستان، ازبکستان، ترکمنستان، قرقیزستان و تاجیکستان در گرایش به گروه داعش بوده است. با این هدف، پس از ارائه رویکردهای نظری برای توصیف و تبیین نظری موضوع، با استفاده از روش کمی و از نوع تحلیل ثانوی، با رجوع به همه اطلاعات مرتبط با شاخص های توسعه اجتماعی و گرایش به تندرو مذهبی در پایگاه اینترنتی مؤسسه مطالعات امور بین الملل فنلاند (2015) و سایت های معتبر کشورهای آسیای مرکزی و روسیه (جامعه آماری) به روش تمام شماری انتخاب و پس از کدگذاری و وزن دهی وارد نرم افزار اس پی اس اس کردیم و در دو بخش آمار توصیفی و استنباطی تحلیل کردیم. یافته های پژوهش نشان داد که بین شاخص های توسعه اجتماعی مانند پیشرفت اجتماعی، هزینه های آموزشی، هزینه های بهداشتی (برحسب تولید ناخالص ملی)، نرخ خاص مهاجرت و جهانی شدن و نیز شاخص کل تفاوت معناداری در سطح خطای 01/0 در پنج کشور مورد بررسی هم سود مشاهده شده است. در نتیجه می توان گفت که نارسایی در شاخص های مختلف توسعه اجتماعی به ویژه شاخص پیشرفت اجتماعی، هزینه های آموزشی، سرانه هزینه های بهداشت و درمان و نرخ بالای مهاجرت (برون کوچی) زمینه های گرایش شهروندان کشورهای آسیای مرکزی را به سوی گروه داعش فراهم ساخته است.
تحولات ژئوپلیتیک و سیاست خارجی افغانستان؛سال های 1919 تا 2001(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با گذشت نزدیک به یک قرن از استقلال افغانستان در سال 1919، هنوز هم موضوع استقلال و ابتکار عمل در سیاست خارجی این کشور در قرن بیستم از موضوع های بحث برانگیز در این کشور است. افغانستان پس از استقلال در تأثیر رقابت قدرت های بزرگ جهانی در وضعیتی خاص به سر برده است. تحولات ژئوپلیتیک در سده گذشته بر وضعیت داخلی و خارجی این کشور تأثیر مستقیم داشته است. این نوشتار کوششی است برای پاسخ به این پرسش که تحولات ژئوپلیتیک منطقه چه تأثیری بر سیاست خارجی افغانستان از زمان استقلال تا رویداد 11 سپتامبر 2001 داشته است؟ نوشتار حاضر توصیفی- تحلیلی است که در آن ارتباط ژئوپلیتیک منطقه و سیاست خارجی افغانستان بررسی می شود. موقعیت ژئوپلیتیکی افغانستان در نظریه ژئوپلیتیک نظام جهانی سائول کوهن بحث نظری نوشتار را شکل داده است، افغانستان به عنوان دولت شبه مستقل در ژئوپلیتیک منطقه نه تنها در دوران پس از جنگ سرد ویژگی خاص افغانستان در منطقه بوده است؛ بلکه این وضعیت از دوران استقلال این کشور تاکنون نیز برجسته بوده است. یافته های نوشتار نشان می دهد که سیاست خارجی افغانستان پس از استقلال در دوره های نظم و گذار ژئوپلیتیکی و تحول در ساختار امنیتی ژئوپلیتیک منطقه، بیشتر گرایش به راهبرد بی طرفی و موازنه در برقراری روابط با قدرت های بزرگ هر دوره داشته است و هر گاه از چنین راهبردی فاصله گرفته است و موقعیت مستقل یا شبه مستقل در ژئوپلیتیک منطقه را با راهبرد همراهی با قدرت بزرگ یکی از مناطق دست خوش تحول کرده است، کودتا، انقلاب و حتی اشغال نظامی نیز در این کشور رخ داده است.
فرصت ها و چالش های اقتصادی موافقت نامه تجارت آزاد اتحادیه اروپا و گرجستان برای جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پس از برجام، دوره جدیدی از روابط اقتصادی میان ایران و گرجستان آغاز شد. از مؤلفه هایی که سبب انگیزه ایرانی ها برای سرمایه گذاری در گرجستان شد، روابط نزدیک میان گرجستان و اتحادیه اروپا بود. در سال ۲۰۱۴ موافقت نامه تجارت آزاد عمیق و همه جانبه میان اتحادیه اروپا و گرجستان امضا شد. از این تاریخ، گرجستان از امتیازهایی در روابط اقتصادی با اتحادیه اروپا بهره مند شد. بنابر برخی مفاد این قرارداد، اروپایی ها امتیازهایی برای دولت های سوم فعال در گرجستان نیز در نظر گرفتند. پرسشی که پیش می آید این است که بستن این موافقت نامه چه فرصت هایی را برای جمهوری اسلامی ایران برای پیشبرد سیاست های اقتصادی خود در گرجستان فراهم می آورد و آیا می تواند سبب نزدیکی بیشتر ایران و اروپا شود؟ در پاسخ، می توان گفت که بندهای مربوط به صادرات بدون تعرفه، قوانین مبدأ و آزادسازی ویزا با اروپا که در این قرارداد گنجانده شده است فرصت های بزرگی را برای ایران فراهم می آورد و می تواند سبب افزایش سطح روابط میان ایران و گرجستان و همچنین بهبود روابط میان ایران و اتحادیه اروپا شود. این همکاری ها در دو حوزه انرژی و حمل ونقل نمود می یابد. برای بررسی این فرضیه از نظریه وابستگی متقابل استفاده می کنیم. مفروض است که روابط مثبت ایران و اروپا در حال حاضر، زمینه را برای بازیگری مؤثر ایران در گرجستان فراهم کرده است و می تواند به عنوان عامل مهمی در برابر فشارهای آمریکا و روسیه عمل کند و به گرجستان پشتوانه ای برای تعمیق روابط دهد.
Reassessing Britain’s Withdrawal from the Persian Gulf in 1971 and its Military Return in 2014(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
The primary concern of this research is to reassess the British foreign policy, focusing on its military withdrawal in 1971 from the Persian Gulf and its return in 2014. The Persian Gulf, as a region of geo-strategic importance, has always been at the center of attention for the UK and other great world powers. This study will therefore attempt to answer the following question: what are the realities behind the British retreat from the Persian Gulf in 1971, and its return to the region after 43 years? Britain, which has a significant history of military presence in the Persian Gulf, decided to keep a low profile in the Arab hosting countries since 1971. The UK has been working to manage interstate conflicts among Arab-speaking countries, deter Iran, and maintain its ‘special relationship’ with the U.S. In terms of the theoretical framework of the study, realist theory will be used by focusing on the defensive and offensive realism as the instrument of analysis. Britain’s military withdrawal from the Persian Gulf can be analyzed through defensive realism, whereas its military return to the region could be explained by offensive realism. The case study method has been helpful in arriving at the conclusion that the main motivation for the British military presence in the Persian Gulf has been to strengthen an alliance with the Gulf’s periphery Arab States.