فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲۱ تا ۱۴۰ مورد از کل ۳۰٬۰۹۵ مورد.
منبع:
بحران پژوهی جهان اسلام دوره ۱۰ بهار ۱۴۰۲ شماره ۲۸
1 - 19
حوزه های تخصصی:
یکی از بحران ها و رویدادهای مهم قرن بیستم، تجاوز نظامی عراق علیه ایران بود. این جنگ که به دلایل مختلفی آغاز شد، هشت سال طول کشید. ارتش عراق در مراحل مختلف جنگ، راهبردهای نظامی مختلفی را به کار برد که یکی از آن ها، «راهبرد دفاع متحرک» بود. این مقاله به دنبال پاسخگویی به این سؤال است که راهبرد دفاع متحرک عراق چه تأثیری بر روند جنگ تحمیلی علیه ایران داشت؟ فرضیه پژوهش این گونه صورت بندی شده است، راهبرد نظامی عراق بعد از دفاع ایستا، راهبرد دفاعی - تهاجمی متحرک بود. این راهبرد موجب ابتکار عمل عراق در صحنه میدانی جنگ و مانع انجام عملیات سرنوشت ساز توسط ایران شد و در نهایت به پذیرش قطعنامه توسط ایران منتهی شد. راهبرد دفاع متحرک توسط مستشاران نظامی روس به عراقی ها پیشنهاد شد و پس از تصرف فاو توسط ایران در دستورکار عراق قرار گرفت. مواد خام این مقاله با استفاده از اسناد و مدارک جنگ تحمیلی گردآوری و با روش توصیفی – تحلیلی، پردازش شده است.
واکاوی زمان تحقق وعده قرآنی نابودی صهیونیسم جهانی در آیات آغازین سوره اسراء(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه وعده قرآنی فساد و چگونگی بروز و ظهور آن در فضای تاریخی و تمدّنی قوم بنی اسرائیل، می تواند تصویر و تحلیل برجسته تری از ماهیّت، موقعیّت و فرجام دولت صهیونیست اسرائیل را تبیین و پشتوانه علمی جبهه مقاومت را تقویت نماید. (مسئله) این مقاله با بهره گیری از رهیافت تدبّری؛ با تاکید بر پیوستگی آیات و تحلیل دلالت های ظاهری موجود در متن سیاق، به چینش زمانی آیات و تبیین چگونگی وقوع سرکوبی فساد بنی اسرائیل در آخرالزمان، توسط «أُولِی بَأْسٍ شَدِیدٍ» می پردازد. (روش) مقاله احتمال وقوع یکی از دو فساد این قوم در زمان معاصر را قویتر از دیگر احتمالات می داند. طبق روایات و دلایل مطرح شده در این نوشتار، زنجیره متوالی ماجراهای فساد بنی اسرائیل و «علوّ کبیر» ایشان در آخرالزمان، در اواخر دوران غیبت کبری و منتهی به ظهور امام عصرعج خواهد بود. مصداق «أُولِی بَأْسٍ شَدِیدٍ»، یاوران امام زمان عج هستند که در فراگرد سرکوبی فساد بنی اسرائیل، به این وعده الهی تحقّق می بخشند. (یافته ها)
بررسی رویکرد عربستان سعودی در سوریه و یمن «با تاکید بر تحدید حوزه راهبردی ج.ا.ایران»
حوزه های تخصصی:
تحولات موسوم به بهار عربی در سال 2011 و از قیام مردمی کشور تونس در شاخ افریقا آغاز شد و بسرعت به سایر کشورهای منطقه تسری پیدا کرد و منجر به بروز تحولات شگرفی در ساختارهای سیاسی-اجتماعی برخی از کشورهای شاخ افریقا و خاورمیانه گردید. در این میان،بطور خاص کشور عربستان سعودی که دارای نظام بسته از نوع سلطنتی است ماهیت وجودی خود را در معرض جدی آسیب های ناشی این موج تحول خواهی در دو حوزه داخلی و خارجی قلمداد می کرد.عربستان سعودی با توجه به رسالتی که برای خود به عنوان ام القری جهان اسلام تعریف کرده است تداوم، گسترش حضور و بسط نفوذ خود در منطقه و بطور خاص «سوریه و یمن» را در راستای مقابله با منافع راهبردی ج.ا.ایران می داند،نتیجتا واکنش هیجانی و غیرسازنده ای را در قبال تحولات خاورمیانه از خود بروز داد.این کشور که به اتخاذ سیاست های محافظه کارانه در سیاست خارجی خود معروف است.با اتخاذ رویکرد تهاجمی سعی در حفظ منافع خود، گسترش نفوذ خود در منطقه و حفظ جایگاه خود به عنوان رهبر جهان اسلام اقدام کرده است.درمقاله حاضر سعی نویسنده بر این است که با بهره گیری از رویکرد رئالیسم تهاجمی به مقایسه سیاست خارجی عربستان سعودی در بحران یمن و سوریه بپردازد.یافته های تحقیق نشان ازاین دارد:« دو کشور سوریه و یمن کانون رقابت استراتژیک دو کشور می باشند،عربستان سعودی با انتقال گروه های ترویستی-تکفیری به سوریه و تهاجم مستقیم به یمن در نقش یک کنشگر معارضه جو ظاهر شده است،و با رویکرد دینامیک تهاجمی در تضاد حداکثری با منافع راهبردی ج.ا.ایران را اقدام می کند».روش پژوهش از نوع توصیفی و تحلیلی،همچنین روش جمع آوری داده ها کتابخانه ای و محدود اینترنتی می باشد .
مبانی فرانظری نظریه فمینیسم در روابط بین الملل
حوزه های تخصصی:
رشته روابط بین الملل در حوزه نظریه پردازی طیف وسیعی از نظریات را در بر می گیرد. از طیف سنتی نظریات روابط بین الملل گرفته تا نظریات متاخر و انعکاس گرایی که واکنشی به نظریات سنتی و حاکم در روابط بین الملل بوده است. یکی از مهمترین تحولات در زمینه نظریه های روابط بین الملل، مطرح شدن مباحث فرا نظری در این حوزه می باشد. مباحث فرانظری در روابط بین الملل از اواخر قرن بیستم و بخصوص در آخرین مناظرات روابط بین الملل که مناظره میان خردگرایان و نظریه های انعکاسی بود، مطرح شد و این مناظره بیشتر ماهیتی فلسفی داشته و از حوزه فلسفه علم برای بررسی و ارزیابی دیگر نظریات کمک گرفته است. فرانظریه در واقع به بررسی، تحلیل و توصیف نظریه می پردازد. بعبارتی دیگر فرانظریه با ابعاد هستی شناسانه، معرفت شناسانه و روش شناسانه یک نظریه سرو کار دارد. یکی از نظریات متاخر و انعکاسی در حوزه روابط بین الملل، نظریه زن باوری یا فمینیسم می باشد. بیشتر طرفداران این نظریه از پساساختارگرایی الهام گرفته اند. فمینیست ها همچنین ابعاد هستی شناسی، معرفت شناسی و روش شناسی نظریه های سنتی روابط بین الملل و بطور اخص رئالیسم را زیر سوال می برند و آنها را برای تحلیل واقعیت های جهان امروز ناکافی می دانند. هدف این پژوهش بررسی و آشنایی با ابعاد هستی شناختی، معرفت شناختی و روش شناختی نظریه فمینیسم است و اینکه این ابعاد تا چه اندازه می تواند شناخت دقیق تر و بهتری را در حوزه روابط بین الملل و مسائل سیاست جهانی به ما بدهد.
عوامل اصلی و پیشران های مؤثر و شکل دهندۀ هندسۀ نظم نوین در منطقۀ جنوب غرب آسیا تا افق 1407(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منطقه جنوب غرب آسیا با تحولات و پویایی های جدیدی در دهه های اواخر قرن بیست ویکم روبه رو بوده است که شناسایی تحولات ایجادشده در این منطقه، نوید شکل گیری نظم نوینی را می دهد. این نظم نوین بازیگرانی دارد که در شکل گیری آن نقش دارند. این پژوهش با رویکرد آینده پژوهانه به دنبال شناسایی مهم ترین عوامل اصلی و نیروهای پیشران شکل دهنده هندسه نظم نوین در منطقه جنوب غرب آسیا تا افق 1407 است. نوع پژوهش کاربردی با رویکرد آمیخته اکتشافی است. جامعه آماری آن به صورت هدفمند شامل 17 نفر از صاحب نظران در حوزه امنیت ملی و روابط بین الملل است. با مطالعات کتابخانه ای و انجام مصاحبه به صورت جلسات ذهن انگیزی و توفان فکری، 47 عامل اصلی احصا شدند که در دو بُعد عوامل اصلی پیشینِ شکل دهنده به نظم در منطقه جنوب غرب آسیا و عوامل کنونی شکل دهنده به نظم نوین در منطقه جنوب غرب آسیا دسته بندی شدند. در ضمن 19 نیروی پیشران شکل دهنده هندسه نظم نوین منطقه ای در منطقه جنوب غرب آسیا تا افق 1407 شناسایی شدند. صحت سنجی عوامل اصلی از طریق آزمون های اختصاصی نرم افزار SPSS (t تک نمونه ای و ضریب توافقی کندال) انجام و اثرگذارترین پیشران ها با استفاده از نرم افزار میک مک و ماتریس تحلیل اثر متقابل از میان 19نیروی پیشران شناسایی که شامل طرح معامله بزرگ قرن آمریکا، جنگ روسیه و اوکراین، برقراری راه ابریشم جدید، مناقشه قره باغ، تلاش برای حذف ایران از راه گذر زنگزور و گسترش ایدئولوژی مقاومت هستند.
اقتصاد سیاسی طالبان(1996- 2001)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیدایش سریع گروه طالبان در عرصه سیاست افغانستان در دهه 1990 و حاکم شدن آن، یکی از مهم ترین تحولات این کشور در چهار دهه اخیر است. با وجود این که بیش از دو دهه از پایان سقوط حکومت اول طالبان می گذرد، اما اقتصاد سیاسی آن کمتر مورد توجه قرار گرفته است. این نوشتار، نوع و سرشت اقتصاد سیاسی حکومت اول طالبان را بررسی می کند. بنابراین، پرسش این مقاله معطوف به شناخت چیستی اقتصاد سیاسی حکومت اول طالبان است. فرضیه مقاله این است که اقتصاد سیاسی طالبان، ترکیبی از اقتصاد سیاسی تروریسم و محافظه کاری همراه با پیروی از آموزه های اسلام سنتی در اداره جامعه است. روش پژوهش این نوشتار، روش کیفی است. اطلاعات مورد نیاز پژوهش به شیوه کتابخانه ای، مطالعه اسنادی و استفاده از منابع معتبر در سایت های اینترنتی گردآوری شده است. رهیافت اقتصاد سیاسی تروریسم و برخی مولفه های اقتصاد سیاسی محافظه کاری، چارچوب نظری پژوهش را تشکیل می دهد. یافته های پژوهش نشان می دهد که رهبری طالبان در دوران نخست حکومت خود، نسبت به امور اقتصادی، نگرشی ایدئولوژیک داشتند. حکومت طالبان از منابع مالی داخلی و خارجی متعددی برخوردار بوده است. آن ها از تجارت سنتی و ترانزیت، به عنوان منبع رسمی و از مواد مخدر به عنوان منبع غیررسمی استفاده می کردند. برخی دولت ها و گروه های هم سو با طالبان نیز در تأمین مالی حکومت این گروه نقش داشتند. از این رو، اقتصاد سیاسی طالبان، بیشترین هم سویی و سازگاری را با اقتصاد سیاسی تروریسم داشته است.
رویکرد تمدنی اهل بیت علیهم السلام در ابواب تاریخی بحارالانوار؛ توحید به مثابه انگاره هدایت گر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تمدن سازی یکی از گفتمان های نوظهور است که در جوامع علمی اذهان متفکران را به خود جلب کرده است. با توجه به اهمیت ترسیم تمدن بر پایه روایات اهل بیت علیهم السلام، پژوهش حاضر، با روش تحلیل مضمون به گردآوری مضامین و کشف و استخراج رویکرد تمدنی اهل بیت علیهم السلام در روایات تاریخی از کتاب بحارالانوار پرداخته است. این گزارش های تاریخی در کتاب بحارالانوار در بخش تاریخ انبیاء الهی در چهار جلد جمع آوری شده است. رویکرد تمدنی به مثابه سطح تحلیل در این نوشته به عنوان ساختار نظری تحقیق به کاررفته است که در آن به دنبال کشف انگاره هدایت گر و هویت تمدنی است. نتایج تحقیق نشان می دهد که توحید، محوری ترین و جامع ترین اصل اعتقادی و دینی مطرح شده در متون دینی و گفتار و سیره ی پیامبران الهی است. با تحلیل و تبیین توحید، این حقیقت نمایان می شود که توحید متضمن جهت دهی به انگیزه های شخصی و از طرفی متضمن حیات اجتماعی بشر است. لذا، توحید به عنوان انگاره هدایت گر تمدن خود را نشان می دهد و به جوامع توحیدی یک هویت تمدنی می بخشد.
کاربست فقهی تقیه جهادی در هندسه معرفتی و تأثیر آن در بازیافت هویت تمدنی اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله ی حاضر با هدف تبیین نقش تقیه به عنوان عامل بازدارنده از ایجاد بحران هویت تمدنی و دگردیسی فرهنگی و اعتقادی جامعه اسلامی ، درصدد روش شناسی «تقیه جهادی» و بازیابی نقش تقیه در «جهاد تبیین» است. مسأله اصلی پژوهش، چگونگی صیانت از دین و هویت تمدنی شیعی در آموزه تقیه است. سؤال اصلی نحوه مواجهه با پدیده سکولاریزاسیون و نرمالیزاسیون در مسیر ایجاد تمدن نوین اسلامی است؟ فرضیه اصلی مطالعه مبتنی بر ساختارشکنی در تقسیم بندی روشی تقیه به لحاظ کارکردی، ناظر به کنترل کیفیت رفتار تمدنی متقی و اجرای این حکم ثانوی می باشد. غایت شناسی تقیه از سنخ عبودیت است، لذا اگر در گرداب سکوت و تغییر جغرافیای فلسفی جامعه، بی هویتی شکل بگیرد نامطلوب است. تقیه باید متضمن غایت توحیدی باشد تا رهیافتی به تمدن نوین اسلامی مدنظر رهبر معظم انقلاب اسلامی داشته باشد. در این هندسه معرفتی، برائت از سکولاریسم، لیبرالیسم و اندیشه های التقاطی مبنای دولت پژوهی است و برآیند آن، اسلامی شدن دولت، جامعه و گشودن دروازه های تمدن نوین اسلامی به روی جوامع است. بنابراین تقیه می تواند کارویژه ای فراتر از فقه محض پیدا کند. این مقاله که در نوع خود پیشینه ای ندارد، با روش تحقیق مبتنی بر دستگاه مرکب «قیاس- استقراء» و ارائه ادله عقلی- نقلی به روش توصیفی- تحلیلی، مطالعه ای بینارشته ای انجام داده است. «فلسفه عملی تقیه جهادی» به عنوان یکی از راهبردهای حفظ دین و تقابل با دشمن، شامل هرگونه تلاش، کوشش و کنش گرایی جامعه و فرد متقی در راستای عبودیت الهی و رسیدن به غایت توحیدی می باشد که در واقعیت عینی جامعه کارکرد جهاد برای قدسی نمودن بنیادهای تعاملی جامعه و سازوکار زیست اجتماعی و اقامه تمدن اسلامی داشته باشد
نقش عوامل محیطی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در مقابله با شیعه هراسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های سیاست اسلامی سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۳
260 - 285
حوزه های تخصصی:
سیاست خارجی جمهوری اسلامی پس از پیروزی انقلاب اسلامی بر اصولی ثابت و پایدار ازجمله حمایت از محرومان و مستضعفان جهان، داشتن روابط صلح آمیز با دول غیر محارب، منع مداخله در امور سایر کشورها و همزیستی مسالمت آمیز با همسایگان و سایر دولت ها استوار می باشد. این اصول دربرگیرنده باورها، اعتقادات جمهوری اسلامی درباره واقعیت ها یا علیت ها، صحت عمل و رفتار در حوزه تعاملات و نظام بین المللی است که از دین اسلام برخاسته است. موضوع اساسی که ضرورت دارد به آن پرداخته شود آن است که آیا سیاست خارجی جمهوری اسلامی در حوزه مقابله با شیعه هراسی بر اساس اصول ذکرشده موفق بوده است؟ بدین سبب این مقاله درصدد است بر اساس نظریه سازه انگاری نقش عوامل محیطی سیاست خارجی جمهوری اسلامی را در چهار مؤلفه سیاست هویتی، کنشگران سیاسی، کنشگران اجتماعی و کارگزار و ساختار مورد ارزیابی قرار دهد و از طریق شناسایی نقاط قوت، ضعف، فرصت و تهدیدهای احتمالی به ارتقاء سیاست خارجی جمهوری اسلامی جهت مقابله با شیعه هراسی کمک نماید. این تحقیق از نوع کاربردی بوده و با روش توصیفی و زمینه ای موردی انجام شده است. ابزار گردآوری میدانی و کتابخانه ای بوده، حجم نمونه 25 نفر و داده ها به روش SPSS مورد تحلیل قرارگرفته است.
سیاست خارجی الگوریتمی؛ نقش هوش مصنوعی در روند تصمیم گیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۳۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۴۸)
67 - 92
حوزه های تخصصی:
امروزه، تلاقی پیشرفت های فن آورانه از جمله حس گرهای هوشمند؛ رایانه های پرسرعت؛ الگوریتم ها و هوش مصنوعی، وزارت خانه های امور خارجه کشور ها را با شرایطی کاملا جدید مواجه کرده است. در عصر هوش مصنوعی به جای این که تصمیم گیرندگان جمع شوند تا درباره نحوه واکنش به یک بحران در حال گسترش بحث کنند، به تدریج فضا برای ماشین های هوشمند باز می شود؛ تا آن ها با سرعتی بی نظیر، متخصصان را با استنباط ها، شواهد و سناریو های مختلف خود توانمند سازند. با ابتناء بر چنین تحولاتی، هدف پژوهش حاضر پاسخ به این سؤال کلیدی است: «هوش مصنوعی چگونه بر فرایند تصمیم گیری سیاست خارجی تأثیر می گذارد؟». پاسخ ابتدایی به این سؤال که به صورت فرضیه ارائه شده از این قرار است که «هوش مصنوعی با ایجاد تحول در فرایند شناخت مسأله، جمع آوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات و ارائه پیش بینی و پیشنهاد، فرایند تصمیم گیری سیاست خارجی را به سمت هوشمندی، خلاقیت و کنش گری فعالانه سوق می دهد». دستاوردهای این پژوهش که به روش توصیفی - تحلیلی و در قالب نظریه الگوی تصمیم گیری سایمون انجام شده نشان می دهد که هوش مصنوعی می تواند فرایند تصمیم گیری سیاست خارجی را با روش های داده کاوی تحلیلی؛ تجزیه و تحلیل شبکه ای؛ خوشه ای و معنایی؛ شناسایی و پیش بینی روند ها و تجویز و توصیه سیاست ها، تسهیل کند.
تبیین تاثیر جهانی شدن بر منزلت طلبی جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با پذیرش تحولات انکارناپذیر جهانی شدن در محیط بین المللی و با شناسایی دولتها به عنوان مهمترین بازیگران بین المللی به دنبال تبیین منزلت طلبی به عنوان یکی از اقداماتی است که دولتها در عرصه بین المللی انجام میدهند و سعی در ارتقای جایگاه خود در عرصه بین المللی دارند.هدف پژوهش حاضر این است که تاثیرات جهانی شدن بر پویشهای منزلت طلبانه جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی را توضیح دهد.این پژوهش با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که در فقدان سیستم امنیت دسته جمعی گزینه رقابت اجتماعی به عنوان گزینه در دسترس و مقبول برای دو کشور جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی جلوه می کند. از دیگر سو، وضعیت روابط عمدتا رقابتی میان بازیگران دولتی در منطقه خاورمیانه مانع از آن شده است که نهادها و مجامع فراگیری تشکیل شود و یا مفاهیم مشترکی از امنیت شکل گیرد و در چنین بافتی از سیاست در خاورمیانه استراتژی تحرک اجتماعی کارایی چندانی برای دولتها نداشته است.از دیگر سو جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی جهت به کارگیری خلاقیت اجتماعی بایست همراهی و پای بندی بیشتری به هنجارها و ارزشهای جهانشمول از خود نشان دهند.
بررسی تأثیر حضور آمریکا در عراق و گسترش ناامنی در این کشور بعد از سقوط صدام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عمده ترین راهبرد ایالات متحده برای پیشبرد اهداف خود در اوایل هزاره سوم میلادی حمله پیش دستانه و جنگ پیش گیرانه بود، در واقع حادثه 11 سپتامبر به آن دسته افکار، برنامه ها، گروه ها، و گرایش های سیاسی تندروانه و رادیکال در عرصه سیاست خارجی و دفاعی آمریکا تعلق دارد که در طول دوران ریاست جمهوری بوش پدر و کلینتون در انزوا قرار داشته و در دوره بوش پسر مجال و امکان بروز و ظهور یافته و آن را از حاشیه به متن سیاست خارجی ایالات متحده انتقال داد. روند تحولات عراق بعد از حمله امریکا، ساختار سیاسی عراق را مورد دگرگونی بزرگی قرار داده بود. عراق بعد از صدام دوران جدیدی را تجربه نمود که یکی مولفه های این دوران گسترش ناامنی و تروریسم در این کشور بوده است. در راستای انجام این پژوهش که به شیوه توصیفی- تحلیلی به رشته تحریر در آمده است این سؤال مطرح شده است که: حضور امریکا در عراق بعد از صدام چه پیامدهای امنیتی داشته است؟ برای پاسخ دهی به سؤال مطرح شده این فرضیه ارائه گردیده است که: حضور امریکا در عراق سبب بحران و ایجاد ناامنی و همچنین گسترش تروریسم در این کشور گردید.
Deconstruction of Colonial Policies, Especially England, in the History of Iran (Case Study: Volume Seven of Cambridge)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
favorable with the Western-oriented attitude and the History of Iran Cambridge is a prominent example. The authors of the 7th volume of the Cambridge History of Iran briefly were reviewed the political and economic transitions of Iran during the Qajar and Pahlavi periods, without scientific and analytical explanation, and they passed by it descriptively.The important point was disregard their of British colonial policy in the political and economic transitions and foreign relations of Iran during the Qajar period and the Pahlavi dynasty.
بازخوانی لوازم انسان شناختی نظریه اعتباریات علامه طباطبایی در پرتو انسان شناسی پراگماتیک کانت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظریه ادراکات اعتباری علامه طباطبایی اگرچه در فضای بحث معرفت شناختی مطرح شده است اما لوازمی در خود دارد که متناسب با آن می توان از یک نگاه خاص به انسان و به تبع آن استنباط یک انسا ن شناسی فلسفی و عملی و در شکل خاص خود، یک انسان شناسی تجربی و پراگماتیک صحبت کرد. اهمیت این لوازم برآمده از نظریه ادراکات اعتباری وقتی روشن می شود که آن را با مباحث کانت در باب انسان شناسی پراگماتیک و چهار استعداد مهم انسان در آن که شامل استعداد حیوانیت، فنی، عملی و اخلاقی می شود، تطبیق داد و از خلال چنین مقایسه ای یک بازخوانی از نگاه انسان شناسانه علامه طباطبایی بنا بر لوازم و امکاناتی که نظریه ادارکات اعتباری دارد، انجام گیرد. بنابراین در پژوهش حاضر در ذیل ارائه تبیینی از آموزه های انسان شناسی پراگماتیک کانت، به جست وجو و استخراج و استنباط مؤلفه های آن در مباحث انسان شناسانه نظریه ادراکات اعتباری علامه طباطبایی می پردازیم و بدین ترتیب راه برای بازخوانی نظریه انسان شناسی عملی ، پسینی و تجربی علامه بر مبنای ادراکات اعتباری فراهم می شود.
بررسی رویکرد حزبی و سیاست های مهاجرتی ایالات متحده (1993 تا 2020)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۷۷)
169 - 191
حوزه های تخصصی:
موضوع مهاجرت، پیامد های آن و درنتیجه سیاست های مهاجرتی به مرورزمان و با افزایش تعداد و جمعیت مهاجرین خصوصاً بعد از جنگ جهانی دوم به طورجدی موردتوجه دولت ها قرار گرفت. در این میان سیاست های مهاجرتی ایالات متحده آمریکا بسیار بیشتر و جدی تر از سیاست های مهاجرتی دیگر کشورها پویایی داشته و برای هر دولت و حزب این کشور اهمیت خاصی داشته است. تاکنون سیاست های مهاجرتی ایالات متحده برگرفته از شرایط داخلی، بین المللی، حوادث و رویدادها، و متناسب با اهداف این کشور تغییراتی داشته است. به عنوان مثال پایان جنگ سرد، واقعه یازده سپتامبر، بحران اقتصادی سال 2008 و رقابتی شدن فضای نظام بین الملل و دورشدن از نظام تک قطبی ازجمله موارد تأثیرگذار بر سیاست های مهاجرتی ایالات متحده است. سؤال اصلی این پژوهش این است که «حزب خواستگاه دولت چه میزان در تغییر سیاست ها و قوانین مهاجرتی مؤثر است؟» این پژوهش با روش کیفی و با شیوه مطالعه مقایسه ای به بررسی تشابه و تفاوت ریشه های امنیتی و اقتصادی سیاست های مهاجرتی در چهار دولت منتخب کلینتون، بوش، اوباما و ترامپ پرداخته و همچنین تغییرات صورت گرفته در قوانین و سیاست های مهاجرتی آنها می پردازد. نتیجه نهایی به دست آمده از این پژوهش نیز این است که ریشه سیاست های مهاجرتی ایالات متحده ارتباطی با خاستگاه حزب نداشته و متغیرهای دیگری چون عوامل امنیتی و اقتصادی در این امر دخیل هستند.
راهبردهای نهادینه سازی سواد رسانه ای در سطح ملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد سال ۳۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱۰۶
57 - 82
حوزه های تخصصی:
در نگاه کلی، سواد رسانه ای ناظر بر توانمندی های لازم جهت بهره برداری از ظرفیت های سودمند رسانه ها و ایجاد امنیت در مقابل پیامدهای ناخواسته ی رسانه هاست، اما در نگاه رو به آینده، سواد رسانه ای از موضوعات راهبردی و سرنوشت ساز حوزه ارتباطات و رسانه خاص تلقی می شود. هدف از پژوهش حاضر، شناسایی مهم ترین راهبردهای نهادینه سازی آینده ی سواد رسانه ای در کشور و ایجاد درکی شفاف فراروی سیاست گذاران حوزه رسانه برای آمادگی پیشدستانه و کمک به اتخاذ عقلانی ترین تصمیمات این حوزه است. روش پژوهش، برنامه ریزی سناریویی و چارچوب نظری، نظریه ی جیمز پاتر است. یافته های تحقیق حاکی از برجسته سازی عواملی همچون "پیوست سواد رسانه ای برای قوانین و سیاستها"، "هماهنگ سازی آموزش سواد رسانه ای با نهادهای علمی"، "بهره گیری از کارشناسان سواد رسانه ای در قانون گذاری دولتی"، "رویکرد عمل گرایانه مدیران به سواد رسانه ای به مثابه یکی از مهارت های مهم زندگی"، "اعتباربخشی صدا و سیما به مخاطب" و در نتیجه شناسایی دو عدم قطعیت بحرانیِ "مخاطب محوری" و "نخبه گرایی" و شکل دهنده به منطق سناریوهاست که راهبردهای تحقیق از برهم کنش این دو عامل شکل خواهند گرفت.
پیمان آکوس و بازدارندگی استرالیا: پویایی های درحال تغییر در ایندو-پاسیفیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر درصدد بررسی پویایی های برآمده از پیمان آکوس بر بازدارندگی استرالیا و پیوند آن باقابلیت های ترکیبیِ ایالات-متحده در منطقه ایندوپاسیفیک در رویارویی با سیالیت محیط عملیاتی نوین است. پرسمان اصلی تحقیق حاضر آن است که چگونه استرالیا با پیمان آکوس نقش بازدارندگی را در منطقه انجام خواهد داد؟ این پیمان چه قابلیت ها و فرصت هایی به آن برای شکل دادن به محیط امنیتی خود می دهد؟ در فرضیه پژوهش استدلال می شود با تغییر پندار کشورهای شرق آسیا از تهدید چین، توافق آکوس با ایجاد قابلیت دفاعی برای تحول در راهبرد دفاعی و امنیتی استرالیا، این امکان را به آن می دهد تا با انطباق راهبردی با بازدارندگی بین دامنه ای ایالات متحده و بریتانیا، به مثابه یک قدرت دریایی با ناوگان مدرن ظهور کند و با فعال کردن دینامیزم قدرت در قالب مرکزیت در خوشه اقیانوسیه و قدرت پیوندی با شبکه امنیتی ایالات متحده در ایندوپاسیفیک به کنترل نظم از طریق بازدارندگی متعارف در برابر چین بپردازد. یافته های تحقیق نشان می دهد توافق آکوس، با ایجاد هم افزایی بین حوزه های مختلف نظامی و غیرنظامی، تجهیز استرالیا به قابلیت های بازدارندگی هسته ای در آینده، نظم منطقه ای ایندوپاسیفیک را با گذار از «جغرافیای صلح» به «جغرافیای منازعه» در وضعیت تعادل نوسانی قرار داده و سبب کارکرد نظم در لبه آشوب می شود. برای تبیین پیامدهای پیمان آکوس برای بازدارندگی استرالیا طور خاص و برای امنیت و نظم این منطقه به طور عام از روش تحلیل محتوای داده های کیفی گردآوری شده از مهمترین اسناد دفاع ملی، اظهارنظرهای مقام های دولتی استرالیا و نیز تحلیل کارشناسان مسائل دفاعی شرق آسیا و مراکز مطالعاتی امنیتی استفاده شده است.
مطالعه خط مشی مشارکت زنان در بخش دولتی و جایگاه مشارکت آنها در ایران و جهان
منبع:
راهبرد سیاسی سال ۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۷
135 - 161
حوزه های تخصصی:
زنان به عنوان موثرترین عضو جامعه که بیشترین سهم اداره داخلی خانواده به عنوان واحد اجتماعی به عهده آنهاست، در تربیت و تکامل آحاد اجتماع، اساسی ترین نقش را ایفا میکنند و به دلیل نقش خاصی که درخلقت بر عهده دارندبه سرمایه های درونی بس گران بهایی مجهز است که جامعه بشری در رشد خود نیازمند این ارزش ها است. این پژوهش از نوع کتابخانه و مستند بر داده های ثانویه مستند می باشد و از نوع روش تحقیق دردسته تحقیقات توصیفی و از لحاظ هدف در دسته تحقیقات توسعه ای قرارمی گیرد. زنان بخش مهمی از تأمین سرمایه در بحث مشارکت در بخش های دولتی اند دربیشتر جوامع بشری نرخ اشتغال و مشارکت زنان اندک است. رسیدن به اهداف سازمان ها و پیرو آن رشد و توسعه هر چه بیشتر جوامع در زمینه های گوناگون مستلزم حضور بهتر و بیشتر زنان و مردان متخصص درعرصه عمل می باشد و علی رغم تلاش های صورت گرفته هنوز هم در سطح وسیعی از حوزه های عمومی تبعیض ها و تفکیک های جنسیتی فراوانی وجود دارد و برای رسیدن به برابری به معنای واقعی کلمه ی برابری راه بس درازی در پیش است که حضور و یاری زنان والبته مردان بسیاری را طلب می کند.
ظرفیت سنجی پیاده روی اربعین و تأثیر آن بر تمدن نوین اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف مقاله ی حاضر شناسایی مهم ترین مؤلفه ها و شاخص های پیاده روی اربعین و سنجش میزان تأثیر آن بر تمدن سازی اسلامی است. نوع مقاله، بنیادی - کاربردی و با روشِ پژوهش آمیخته (کیفی – کمی) انجام شده است. برای شناسایی و احصاء مؤلفه ها و ظرفیت ها در بخش کیفی، در مرحله اول پس از بررسی ادبیات تحقیق، مهم ترین ظرفیت های پیاده روی اربعین شناسایی شدند و با تجزیه وتحلیل داده های کیفی، عوامل و متغیرها (مؤلفه و شاخص ها) استخراج شدند. در گام دومِ تحقیق، پس از نظرسنجی از خبرگان نسبت به تکمیل، اصلاح و ترمیم برخی شاخص های احصاء شده از مبانی نظری و ادبیات تحقیق پرداخته شد. در پایان (بخش کمی)، به منظور سنجش تأثیر هر یک از ظرفیت ها و تأثیر آن بر تمدن سازی اسلامی از پرسشنامه استفاده شد. جامعه آماری به صورت هدفمند 12 نفر انتخاب گردید که روایی پژوهش مبتنی بر محتوا و پایایی یافته ها با روش دلفی فازی تأیید شدند. یافته های تحقیق نشان می دهد که چهار بُعد وحدت امت اسلامی، مردمی سازی امنیت، الفت فرهنگی – تمدنی و گفتمان انقلابی تمدن ساز با ظهور بازیگران مردمی بیشترین تأثیر را در تمدن سازی داشته و ارتباط مثبت و معناداری بین پیاده روی اربعین و تمدن سازی وجود دارد. نتیجه پژوهش بیانگر آن است که پیاده روی اربعین نه تنها دارای ظرفیت فعال و پویا برای تمدن سازی است؛ بلکه تأثیر متقابلی بین گفتمان انقلاب اسلامی و تمدن سازی دارد. با این وصف؛ توسعه و حمایت از ظرفیت پیاده روی اربعین سبب توسعه گفتمان انقلابی خواهد شد و مهم تر اینکه بر تمدن سازی انقلابی تأثیر مستقیم و معناداری دارد. درنتیجه فرضیه تأثیر ظرفیت پیاده روی اربعین بر تمدن سازی تأیید می شود.
دلایل عقلی حق تعیین سرنوشت از منظر فقه امامیه(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسی (باقرالعلوم) سال ۲۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۰۲
74 - 98
حوزه های تخصصی:
حق تعیین سرنوشت یکی از مهم ترین حقوق سیاسی است که در اسناد حقوقی بین المللی و قوانین اساسی بسیاری از کشورها به رسمیت شناخته شده و در دهه های اخیر در مباحث فقهی برخی از فقیهان شیعه نیز وارد شده است. در فقه امامیه برای اثبات این حق، افزون بر استناد به کتاب و سنّت، به برخی دلایل عقلی نیز تمسّک شده است. پژوهش حاضر با رویکردی تحلیلی - انتقادی و بر اساس قواعد و اصول استنباط فقهی، به ارزیابی دلایل عقلی حق تعیین سرنوشت پرداخته است. پرسش اصلی این است که عقل مستقل چگونه و با چه تقریبی بر این حق سیاسی دلالت دارد و استناد به ادلّه عقلی با چه کاستی ها و اشکالاتی مواجه است. یافته های تحقیق نشان می دهد که دست کم چهار دلیل عقلی بر حق حاکمیت انسان بر سرنوشت خود اقامه شده است. اصل ولایت انسان بر خود، لزوم پایبندی به قراردادهای اجتماعی، دلیل حسبه و اصل مالکیت مشاع شهروندان از مهم ترین این دلایل است. بررسی ها نشان داد که این دلایل - به جز اصل عقلی و بدیهی ولایت انسان بر خود - از دلالت بر مدعا قاصر است. اصل ولایت و سلطه انسان بر سرنوشت خود نیز منوط به فقدان نص معتبر بر خلاف آن است.