مطالعات بنیادین تمدن نوین اسلامی
مطالعات بنیادین تمدن نوین اسلامی دوره 6 پاییز و زمستان 1402 شماره 2 (پیاپی 12) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
پرسش مقاله ی حاضر این است که نحوه مواجهه امام موسی صدر با تمدن غرب چگونه است و این تمدن واجد چه مختصات و ویژگی هایی است که آن را از تمدن اسلامی متمایز می سازد؟ مدعای نوشته حاضر این است که صدر، تمدن غرب را به عنوان دیگری تمدن اسلامی در نظر گرفته و ازاین رو با رویکرد انتقادی به برخی از ویژگی های تمدن غرب مانند مادی و غیراخلاقی و غیردینی بودن تأکید کرده است. چنین رویکردی البته معطوف به بنیان های فکری- فلسفی و دینی- اخلاقی این تمدن است تا ابعاد ظاهری و روبناهای آن. ازاین رو ایشان در بررسی چیستی تمدن غرب، بر مادی بودن این تمدن تأکید کرده و بر همین اساس به غیراخلاقی و سپس رویکرد غیردینی در این تمدن می رسد. نوشته حاضر چنین رویکردی را با روش تحلیل مضمون مورد بررسی قرار داده و به برخی از پیامدهای تمدن غرب اشاراتی خواهد داشت. از نگاه صدر، تمدن غرب یک تمدن رو به اضمحلال است ولی غرب با ابزارهای مختلفی در تلاش است به حیات خود تداوم ببخشد. یکی از این ابزارها تحمیل جنگ ها و منازعات در سرتاسر جهان و به ویژه منطقه خاورمیانه است که بیشترین منابع انرژی در آن نهفته است و غرب بر آن است سلطه بر این منابع انرژی را همچنان در اختیار داشته باشد.
ظرفیت سنجی پیاده روی اربعین و تأثیر آن بر تمدن نوین اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف مقاله ی حاضر شناسایی مهم ترین مؤلفه ها و شاخص های پیاده روی اربعین و سنجش میزان تأثیر آن بر تمدن سازی اسلامی است. نوع مقاله، بنیادی - کاربردی و با روشِ پژوهش آمیخته (کیفی – کمی) انجام شده است. برای شناسایی و احصاء مؤلفه ها و ظرفیت ها در بخش کیفی، در مرحله اول پس از بررسی ادبیات تحقیق، مهم ترین ظرفیت های پیاده روی اربعین شناسایی شدند و با تجزیه وتحلیل داده های کیفی، عوامل و متغیرها (مؤلفه و شاخص ها) استخراج شدند. در گام دومِ تحقیق، پس از نظرسنجی از خبرگان نسبت به تکمیل، اصلاح و ترمیم برخی شاخص های احصاء شده از مبانی نظری و ادبیات تحقیق پرداخته شد. در پایان (بخش کمی)، به منظور سنجش تأثیر هر یک از ظرفیت ها و تأثیر آن بر تمدن سازی اسلامی از پرسشنامه استفاده شد. جامعه آماری به صورت هدفمند 12 نفر انتخاب گردید که روایی پژوهش مبتنی بر محتوا و پایایی یافته ها با روش دلفی فازی تأیید شدند. یافته های تحقیق نشان می دهد که چهار بُعد وحدت امت اسلامی، مردمی سازی امنیت، الفت فرهنگی – تمدنی و گفتمان انقلابی تمدن ساز با ظهور بازیگران مردمی بیشترین تأثیر را در تمدن سازی داشته و ارتباط مثبت و معناداری بین پیاده روی اربعین و تمدن سازی وجود دارد. نتیجه پژوهش بیانگر آن است که پیاده روی اربعین نه تنها دارای ظرفیت فعال و پویا برای تمدن سازی است؛ بلکه تأثیر متقابلی بین گفتمان انقلاب اسلامی و تمدن سازی دارد. با این وصف؛ توسعه و حمایت از ظرفیت پیاده روی اربعین سبب توسعه گفتمان انقلابی خواهد شد و مهم تر اینکه بر تمدن سازی انقلابی تأثیر مستقیم و معناداری دارد. درنتیجه فرضیه تأثیر ظرفیت پیاده روی اربعین بر تمدن سازی تأیید می شود.
تحلیل گفتمان تمدن نوین اسلامی در دیدگاه حضرت آیت الله خامنه ای (مد ظله العالی) بر اساس نظریه جیمز پل جی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ماهیت تمدن غرب مبتنی بر سیطره و سلطه بر هر تمدنی است. ازجمله نگرانی ها و دغدغه های متفکران اسلامی، نوع و نحوه ی مواجهه ی تمدن اسلام در مقابل تمدن غرب بود. در این راستا پس از انقلاب اسلامی، حضرت آیت الله خامنه ای با درک اهمیت و ضرورت چگونگی رویارویی دنیای اسلام با تمدن غرب، بیانات متعددی در خصوص تمدن نوین اسلامی داشتند. در مقاله ی حاضر، نگارندگان مترصد این هستند که با استفاده از روش تحلیل گفتمان جیمز پل جی، بیانات آیت الله خامنه ای در خصوص تمدن نوین اسلامی را مورد بررسی قرار دهند. سؤال پژوهش این است که تحلیل گفتمان بیانات آیت الله خامنه ای در مورد تمدن نوین اسلامی بر اساس روش نظریه جیمز پل جی به چه صورت است؟ یافته های پژوهش نشان می دهد با توجه به هفت مؤلفه ی سازندگی نظریه جیمز پل جی در گفتمان بیانات آیت الله خامنه ای در خصوص تمدن نوین اسلامی مواردی همچون فرهنگ غرب به عنوان یک فرهنگ مهاجم و مضر برای ایجاد تمدن نوین اسلامی، رابطه میان علم و تمدن نوین اسلامی، رابطه میان دانش مسلمین و بهره گیری از ابزار و امکانات جهانی جهت تحقق تمدن نوین اسلامی، کنش امت اسلامی در جهت تحقق تمدن نوین اسلامی، رابطه میان دانشگاه ها و مدیران و رؤسای آن و ایجاد و تحقق تمدن نوین اسلامی، سیاست بهره گیری از نرم افزار یا سبک زندگی در جهت تحقق تمدن نوین اسلامی و جمهوری اسلامی به عنوان یک نمونه ی موفق از کشورهای اسلامی در جهت تحقق تمدن نوین اسلامی دارای اهمیت و ارزشمند است.
بررسی تطبیقی رویکردهای غربی و سلفی با بیداری اسلامی در مؤلفه های تمدن ساز (تأکید بر دین مداری و مشارکت مردمی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ورود رسمی دین در عرصه ی سیاست، اجتماع و احیای تمدّن با پشتوانه ی حضور مردمی، نمودی از حکومت دینی و مردمی را در عرصه ی اجتماعات بشری در پی دارد که بارزترین تبلور عملی چنین فرآیندی، انقلاب اسلامی سال 1357 ایران و تأسیس نظام سیاسی بود. امام خمینی (ره) بنیانگذار انقلاب، با به رأی گذاشتن «جمهوری اسلامی»، نیاز و الزام حکومت دین گرای جدید را به «تأیید مردم» نشان داد و در مقوله ی «تعیین الگوی حکومتی» نیز آراء مردمی را ملاک قرار داد. پیرامون «حضور مردم در عرصه ی سیاست» جهت نظام سازی و احیای تمدّنی، گرایش های دیگری با عنوان دین و حکومت دینی وجود دارد و در جهان غرب پیرامون شیوه ی حضور مردم، الگوی خاصّ دیگری تبلیغ می شود. هدف این مقاله واکاویِ تفاوت های جریان بیداری با جریان غربی و جریان سلفی، پیرامون تأثیر دین و سبک حضور مردم در سیاست است که پیگیری آن با روش توصیفی- تحلیلی، تبیین رویکرد و سیاق خاصِّ هرکدام از جریانات مذکور را در این موضوع می طلبد. یافته های تحقیق در توجه به تناسب و تضاد جریان بیداری اسلامی با دیگر جریان ها، مشخص می شود که می تواند در تبیین صحیح نقاط ضعف تمدن غرب و جریان سلفی و نکات قوّت جریان بیداری اسلامی در اهتمام ورزی به «دین» و «مردم گرایی» روشنگر باشد.
رویکرد تمدنی اهل بیت علیهم السلام در ابواب تاریخی بحارالانوار؛ توحید به مثابه انگاره هدایت گر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تمدن سازی یکی از گفتمان های نوظهور است که در جوامع علمی اذهان متفکران را به خود جلب کرده است. با توجه به اهمیت ترسیم تمدن بر پایه روایات اهل بیت علیهم السلام، پژوهش حاضر، با روش تحلیل مضمون به گردآوری مضامین و کشف و استخراج رویکرد تمدنی اهل بیت علیهم السلام در روایات تاریخی از کتاب بحارالانوار پرداخته است. این گزارش های تاریخی در کتاب بحارالانوار در بخش تاریخ انبیاء الهی در چهار جلد جمع آوری شده است. رویکرد تمدنی به مثابه سطح تحلیل در این نوشته به عنوان ساختار نظری تحقیق به کاررفته است که در آن به دنبال کشف انگاره هدایت گر و هویت تمدنی است. نتایج تحقیق نشان می دهد که توحید، محوری ترین و جامع ترین اصل اعتقادی و دینی مطرح شده در متون دینی و گفتار و سیره ی پیامبران الهی است. با تحلیل و تبیین توحید، این حقیقت نمایان می شود که توحید متضمن جهت دهی به انگیزه های شخصی و از طرفی متضمن حیات اجتماعی بشر است. لذا، توحید به عنوان انگاره هدایت گر تمدن خود را نشان می دهد و به جوامع توحیدی یک هویت تمدنی می بخشد.
نقش صنعت حلال در پیشبرد تمدن نوین اسلامی با تأکید بر راهبردهای اقتصادی بیانیه ی گام دوم انقلاب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ظهور و گسترش تمدن نوین اسلامی به عنوان راهبرد کلان انقلاب اسلامی ایران، مستلزم به کارگیری ظرفیت های مادی و معنوی در جهان اسلام است. یکی از مهم ترین ظرفیت ها، سازمان دهی قدرت اقتصادی پویا و مستقل مبتنی بر آموزه های اسلام است که در بیانیه ی گام دوم انقلاب (توصیه سوم) شناسایی و تبیین گردیده است. رهنمودهای اقتصادی امام خامنه ای در توصیه ی سوم این بیانیه، نقشه ی راه روشنی را برای سیاست گذاران و برنامه ریزان در جهت تمدن سازی نوین اسلامی را ترسیم می کند. این پژوهش درصدد است تأثیر صنعت حلال بر تحقق راهبردهای اقتصادی تمدن نوین اسلامی را بر اساس فرمایشات امام خامنه ای در بیانیه ی گام دوم انقلاب بررسی نماید. بر این اساس، پژوهش مذکور با روش توصیفی- تحلیلی مبتنی بر تحلیل مضمون (آترید- استرلینگ) در نظر دارد به این پرسش پاسخ دهد که با توجه به راهبردهای اقتصادی بیانیه ی گام دوم انقلاب، ترویج صنعت حلال چگونه بر ظهور و پیشبرد تمدن نوین اسلامی تأثیر می گذارد؟ یافته های پژوهش حاکی از آن است که راهبردهای اقتصادی مقام معظم رهبری در توصیه سوم این بیانیه در دو سطح ملی و فراملی قابل تبیین می باشد و صنعت حلال نیز با افزایش تولید ملی، اقتصاد مستقل، مقابله با تحریم های ایالات متحده و تبدیل شدن به قدرت اقتصادی منطقه ای می تواند در ایجاد و شکوفایی آرمان تمدن نوین اسلامی تأثیرگذار باشد.
هماهنگی آگاهانه هویت در تمدن نوین اسلامی با بهره گرفتن از تناسب موقعیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله ی هویت ازجمله مسائل پیش روی تحقق تمدن نوین اسلامی است. با تأمل در نسبت میان تمدن نوین اسلامی و هویت، پرسش اصلی این پژوهش را به این شکل سامان داد که چه زمانی می توان انتظار دستیابی به هماهنگی آگاهانه هویت را داشت؟ نگارندگان این پژوهش بر روی مفهوم موقعیت تمرکز نموده و تناسب موقعیت را به عنوان فرضیه پژوهش در نظر گرفته و در فرایند یافتن پاسخ به پرسش طرح شده در چارچوب رویکرد برساختی و با استفاده از نظریه گفتگوی هویت، ابتدا هویت را به عنوان یک مفهوم چندوجهی پویای غیرقابل تقسیم که در دل یک اجتماع تمدنی ساخته می شود تعریف نمودند؛ موقعیت را نیز یک بستر زمینه ای تعریف نمودند که تجلی وجوه هویتی در آن ممکن شده و در جهت دهی فرایندهای فهم افراد و مفاهمه میان مردمان دارای اهمیت است و تناسب یا عدم تناسب موقعیت نیز در نسبت با تجلیات وجوه هویتی معنا می یابد. در ادامه با استفاده از نظریه همروی به عنوان روش پژوهش، دست به شرح مثالی پرسش از هویت و نسبت آن با موقعیت زده و مطابق با فرضیه بیان شده به این نتیجه رسیدند که هماهنگی آگاهانه هویت آنگاه امکان پذیر است که تناسب موقعیت رخ داده و نیز امکان توسعه گفتگو و دستیابی به هویت تکمیل شده به دست آید. پذیرش جهان اسلام به عنوان موقعیت می تواند مفهوم امت را در جایگاه هویت تمدنی و ثمره هماهنگی آگاهانه هویت طرح نماید.
کاربست فقهی تقیه جهادی در هندسه معرفتی و تأثیر آن در بازیافت هویت تمدنی اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله ی حاضر با هدف تبیین نقش تقیه به عنوان عامل بازدارنده از ایجاد بحران هویت تمدنی و دگردیسی فرهنگی و اعتقادی جامعه اسلامی ، درصدد روش شناسی «تقیه جهادی» و بازیابی نقش تقیه در «جهاد تبیین» است. مسأله اصلی پژوهش، چگونگی صیانت از دین و هویت تمدنی شیعی در آموزه تقیه است. سؤال اصلی نحوه مواجهه با پدیده سکولاریزاسیون و نرمالیزاسیون در مسیر ایجاد تمدن نوین اسلامی است؟ فرضیه اصلی مطالعه مبتنی بر ساختارشکنی در تقسیم بندی روشی تقیه به لحاظ کارکردی، ناظر به کنترل کیفیت رفتار تمدنی متقی و اجرای این حکم ثانوی می باشد. غایت شناسی تقیه از سنخ عبودیت است، لذا اگر در گرداب سکوت و تغییر جغرافیای فلسفی جامعه، بی هویتی شکل بگیرد نامطلوب است. تقیه باید متضمن غایت توحیدی باشد تا رهیافتی به تمدن نوین اسلامی مدنظر رهبر معظم انقلاب اسلامی داشته باشد. در این هندسه معرفتی، برائت از سکولاریسم، لیبرالیسم و اندیشه های التقاطی مبنای دولت پژوهی است و برآیند آن، اسلامی شدن دولت، جامعه و گشودن دروازه های تمدن نوین اسلامی به روی جوامع است. بنابراین تقیه می تواند کارویژه ای فراتر از فقه محض پیدا کند. این مقاله که در نوع خود پیشینه ای ندارد، با روش تحقیق مبتنی بر دستگاه مرکب «قیاس- استقراء» و ارائه ادله عقلی- نقلی به روش توصیفی- تحلیلی، مطالعه ای بینارشته ای انجام داده است. «فلسفه عملی تقیه جهادی» به عنوان یکی از راهبردهای حفظ دین و تقابل با دشمن، شامل هرگونه تلاش، کوشش و کنش گرایی جامعه و فرد متقی در راستای عبودیت الهی و رسیدن به غایت توحیدی می باشد که در واقعیت عینی جامعه کارکرد جهاد برای قدسی نمودن بنیادهای تعاملی جامعه و سازوکار زیست اجتماعی و اقامه تمدن اسلامی داشته باشد
دوره گذار تمدنی و مؤلفه های برون رفت از آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله درصدد پاسخ به پرسش در باب ماهیت و چیستی دوره «گذار تمدنی»، اهمیت آن، بیان ویژگی ها و راهکارهای برون رفت از آن است. در این راستا با استفاده از روش مطالعه اسنادی و کتابخانه ای، دوره «گذار تمدنی» در پرتو دو نظریه «ادوار تمدنی» و «مواجهه تمدنی» موردبررسی قرار می گیرد. مطابق نظریه اول گذار مرحله ای از فرآیند قهری صعود یا افول تمدنی است که رخداد آن نشانه ی صعود یا افول تمدن است؛ اما نظریه دوم، تمدن و گذار تمدنی را حاصل واکنش و پاسخ اقلیت خلاق در مواجهه با معضلات به وجودآمده می داند. دو عامل طبیعی و انسانی در رخداد چنین دوره ای نقش اساسی دارند؛ دسته اول عمدتاً عوامل جغرافیایی و زیست محیطی هستند اما دسته دوم به نقش انسان و اختیارات او در بالندگی یا افول تمدن اشاره دارد و پدیده های فکری، فرهنگی، اجتماعی، تکنولوژیکی و... را مورد واکاوی قرار می دهد. تجلی دوره گذار را می توان در قالب سه مقوله محوری «علل ظهور و سقوط تمدن ها»، «نقاط عطف تمدنی» و برخورداری از «افق حرکتی تمدنی» تبیین کرد که بیان کننده دوره گذار هستند. مؤلفه ی اساسی که موجب می شود بررسی دوران گذار در پرتو نقاط عطف تمدنی و علل ظهور و سقوط تمدن ها معنی دار شود برخورداری از «افق حرکتی تمدنی» است. مفهوم دیگر مرتبط با دوره گذار، «مؤلفه های گذار» و انواع آن است که دلالت بر تمهیدات عمومی، حاکمیتی و نخبگانی در گذار به وضعیت مطلوب تمدنی و اجتماعی دارد.
راهبردهای دیپلماسی عمومی گسترش اندیشه ی تمدنی انقلاب اسلامی در گام دوم انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دیپلماسی عمومی تأثیر و نقش اساسی در دستیابی به منافع ملی کشورها و کسب قدرت و اعتبار بین المللی دارد و امروزه با هزینه ی کم و اثرگذاری پایدار نسبت به سایر منابع سنتی قدرت در سیاست خارجی کشور جایگاه ویژه ای دارد. جمهوری اسلامی ایران نیز در گام دوم انقلاب و در آستانه ی تشکیل دولت اسلامی، نیازمند بازتولید و تقویت مؤلفه های قدرت نرم خویش برای ارتقاء اعتبار و نفوذ در عرصه ی بین المللی با تکیه بر عناصر انسانی، مذهبی و غنای فرهنگی و تاریخی در محیط راهبردی خویش در قالب دیپلماسی عمومی است. حال سؤال اصلی این است که راهبردهای دیپلماسی عمومی جمهوری اسلامی ایران جهت گسترش اندیشه ی تمدنی انقلاب اسلامی در گام دوم انقلاب چه خواهد بود؟ با بهره گیری از روش پویش محیطی و احصاء قوت ها، ضعف ها، تهدیدها و فرصت ها راهبردها شناسایی و اولویت بندی شد و راهبردهای تقویت دیپلماسی فرهنگی احصاء گردید تا در عرصه ی سیاست گذاری، برنامه ریزی و اجرا مثمر ثمر باشد.
ابعاد تمدنی مقاومت اسلامی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انقلاب اسلامی ایران صیرورتی اجتماعی در راستای تحقق تمدن نوین اسلامی است. از همان ابتدای انقلاب تا کنون، دشمنان، موانع متعددی را پیش روی حرکت تمدنی انقلاب اسلامی قرار داده اند. مقاومت در معنای عام آن به عزم و تلاش جهت رفع موانع پیش روی یک حرکت دلالت دارد. راهبرد جمهوری اسلامی ایران در برابر دشمنانش، مقاومت اسلامی است. مقاومتی که در ابعاد مختلف زندگی اجتماعی دلالت های متفاوتی دارد. تمدن، بزرگ ترین واحد تحلیل زندگی اجتماعی بشر است و بعد تمدنی گسترده ترین سطح تحلیل مقاومت جمهوری اسلامی ایران محسوب می شود. بر این اساس، این پژوهش بر آن است که با استفاده از روش توصیفی – تحلیلی، چیستی و تحلیل ابعاد تمدنی مقاومت اسلامی در جمهوری اسلامی ایران را مورد بررسی قرار دهد. بر اساس یافته های پژوهش، مبانی، معنا، انسجام و پویایی از مهم ترین ابعاد تمدنی مقاومت اسلامی در جمهوری اسلامی ایران به حساب می آید. مقاومت به مثابه ی امری الهی، بر اساس اعتماد به تحقق وعده ی الهی و عدم پذیرش نظام سلطه به وجود می آید و استقلال و خودباوری ملت ایران را تقویت می کند. اشاعه معنا در بافت اجتماعی زندگی مردم ایران از طریق ارتباطات معنایی با مفاهیمی چون شهادت، ایثار و جهاد، بعد معنابخشی مقاومت اسلامی ایران را تشکیل داده و سبب گسترش عمق استراتژیک جمهوری اسلامی ایران می شود.
ماهیت و نقش معنویت در تمدن نوین اسلامی از دیدگاه آیت الله خامنه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مفاهیم کلیدی در بطن تعریف تمدن نوین اسلامی، مفهوم معنویت است. در این مقاله، مسئله اصلی ما، تحقیقِ مؤلفه های ذاتی و ماهوی معنویتِ موجود در تمدن نوین اسلامی و سرشار بودن تمدن نوین از معنویت و جایگاه هدایت گرانه و راهبری معنویت در این تمدن از منظر آیت الله خامنه ای است. هدف ما در این پژوهش، ارائه ی درکی عمیق از مفهوم معنویت اسلامی و احصاء وجوه تأثیرِ معنویت در زمینه سازی، تکامل و پیشرفت و تحقق تمدن نوین اسلامی در اندیشه ی آیت الله خامنه ای است. در این پژوهش، از روش توصیفی - تحلیلی استفاده شده است. از نظر آیت الله خامنه ای، معنویت اسلامی، ایمان به غیب، طهارت باطن انسان در پرتو غیب و تسلیم و عبودیت نسبت به غیب است. مفهوم سرشار بودن تمدن نوین اسلامی از معنویت نیز ناظر به وجود ایمان آگاهانهو حاکمیت فضایل و محوریت عبودیت الهی در سراسر تمدن نوین اسلامی است. وجوه مؤثر و هدایت گر معنویت اسلامی برای تمدن نوین اسلامی، وجوه شش گانه زمینه ساز، هویت ساز، معرفت بخش، استحکام و استقامت بخش، مصونیت ساز و سرعت دهنده ی تمدن نوین اسلامی است. معنویت اسلامی، از آغاز تا غایاتِ تمدن نوین اسلامی را پوشش می دهد، زمینه ی شکل گیری تمدن نوین را فراهم می کند، به آن هویت و تشخّص می بخشد، معرفت زیربنایی آن را تأمین می نماید، پایه ها و موجودیت آن را مستحکم می کند و آن را در برابر انحطاط و ارتجاع و توقف و رکود، مصون می سازد و به حرکت آن برای رسیدن به غایاتش، سرعت و سهولت می دهد.