فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۱۰٬۰۰۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
سرمایه (کاپیتال) یک نظریه اقتصادی را طرح می کند. با این حال می خواهم با ارجاع به مسیری که از آثار فلاسفه می گذرد باز تفسیری از آن را دنبال کنم. علت بیان متناقض موجود در سرمایه این است که مارکس با اقتصاد نه به مثابه امری انتزاعی یا نظمی غیرتاریخی، بلکه هم چون علمی اجتماعی که پدیدار اقتصاد را در گذر از مرزهایش با اجتماع، تکنولوژی، نظام حقوقی و نظام سیاسی هم چون یک کل، در نظر می گیرد برخورد می کند. درست مشابه اقتصاد مارکسی، این بازتفسیرها نیز شامل تئوری ای اجتماعی می شوند که تمامی ملزومات معرفت شناختی و فلسفی موجود در آن را مفروض گرفته است. این تفسیرها به واسطه جنبش های مهم سیاسی و اجتماعی، تغییرات فرهنگی و نوآوری های نظری حاصل از بحث های اخیر به حرکت در می آیند. این باز تفسیرها واکنش دسته ای از روشنفکران را عرضه می دارند که دربرابر خوانش مورد استفاده گروه راست کیش که با جنبش طبقه کارگر شناخته می شوند قرار دارند. آنها هریک در جهت ویژه خودشان، به واسطه آزمودن و باز ترجمه میراث نظری مارکسیست به درون صورت های معاصر فلسفی، عمل خویش را پیش می برند.
بررسی قواعد بشردوستانه حاکم بر کاربرد پهپادها در مخاصمات مسلحانه (مطالعه موردی حملات پهپادهای ایالات متحده آمریکا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کاربرد پهپادها در مخاصمات مسلحانه مدرن، بحث های عمده ای را در زمینه اجرای حقوق بین الملل بشردوستانه ازجمله عدم تفکیک میان تروریسم و غیرنظامیان و توسل به پهپادها توسط نهادهای غیرنظامی چون سازمان اطلاعات مرکزی امریکا برانگیخته است. تسری قواعد بشردوستانه در حملات پهپادها علیه تروریسم بین المللی، به دنبال حملات تروریستی یازده سپتامبر 2001 در چهار نقطه پاکستان، افغانستان، یمن و سومالی، به دلیل ماهیت مخاصمات مسلحانه انجام گرفته که غیربین المللی هستند؛ از وضعیت متفاوتی برخوردار است؛ اما اصول مشترکی در تمامی این مخاصمات وجود دارد و آن هم حمایت از غیرنظامیان و تفکیک بین رزمندگان و غیررزمندگان براساس قواعد بین الملل بشردوستانه است که در این حملات نقض شده است. در این مقاله نشان داده خواهد شد که علاوه بر نقض قواعد بین المللی بشردوستانه به ویژه در زمینه حمایت از غیرنظامیان و محیط زیست، این حملات نتوانسته است به اهداف مورد ادعای امریکا از حملات پهپادها که همان مبارزه با تروریسم بین المللی است، دست یابد، بلکه در جهت عکس موجب رشد احساسات ضدامریکایی و الحاق مردم بومی مناطق مورد هدف حملات پهپادهای امریکایی به گروه های تروریستی، پراکنده شدن تروریست ها در کشورهای دیگر از جمله سوریه و در نهایت افزایش موج خشونت ها در خاورمیانه و اختلال در صلح و امنیت منطقه ای شده است که با اهداف و اصول منشور ملل متحد تعارض کامل دارد
تروریسم نوین و پارادایم مبارزه فرهنگی
حوزه های تخصصی:
در دو دهه اخیر تروریسم مهمترین پدیده ی سیاسی است که ناامنی و خشونت عریان را رغم زده است، خشونتی که رسانه های عصر جهانی در پخش و به نمایش گذاشتن آن از هم پیشی گرفته اند. در این سپهر، حملات یازده سپتامبر سال 2001 را می توان نقطه عطف مطالعات تروریسم دانست. این عملیات که ظاهرا توسط القاعده برنامه ریزی و اجرایی شد و توسط رسانه های جهانی به نمایش درآمد نشان از تحولی عمیق در مطالعات مربوط به تروریسم بود. در نوشتار حاضر تلاش خواهد شد با محوریت این پرسش که چه شاخصه هایی را می توان برای تروریسم نوین برشمرد و راهکارهای مقابله با آن چیست؟ به مطالعه ابعاد جدید تروریسم پرداخته شود. جواب ابتدایی به این پرسش چنین طراحی شده است که «پدیده تروریسم در نتیجه تحولات ناشی از جهانی شدن با تحولی بنیادن مواجه شده که شاخصه ی اساسی آن را می توان دگرگونی تروریسم از یک پدیده محلی ملی به یک پدیده بین المللی جهانی دانست که سعی دارد با بهره گیری از امکانات مادی و معنوی ناشی از فرایند جهانی شدن به اهداف سیاسی خود دست یابد و به همین جهات مبارزه با آن مبتنی بر پاردایم فرهنگی و درمان ریشه ای آن می باشد».
نقش دیپلماسی عمومی نوین در تأمین منافع ملی جمهوری اسلامی ایران
حوزه های تخصصی:
دیپلماسی عمومی به عنوان یکی از ابزارهای به کارگیری قدرت نرم نشان داده است که نقش و تأثیر بسزایی در تقویت و حصول منافع ملی کشورها دارد. از آنجا که یکی از محورهای اصلی در مبحث منافع ملی کشورها موضوع کسب قدرت و وجهه ملی است، لاجرم دیپلماسی عمومی کارآمد می تواند در نایل آمدن به این هدف مثمرثمر واقع گردد. امروزه، دیپلماسی عمومی به دلیل تأثیر پایدار و کم هزینه ای که در به دست آوردن اهداف سیاست خارجی می-تواند داشته باشد، به عنوان بدیلی در برابر دیگر منابع سنتی قدرت، از جمله قدرت نظامی و اقتصادی، جایگاه عمده ای در سیاست خارجی کشورها یافته است. در این میان، کشور ایران به دلیل غنای منابع ادبی، فرهنگی و تاریخی، دارای منابع بالقوه ای است که می تواند با به کارگیری این منابع، در جهت نیل به منافع خود گام بر دارد. از این رو، مقاله حاضر قصد دارد به دنبال پاسخی به این سؤال باشد که دیپلماسی عمومی جمهوری اسلامی ایران چگونه در عصر جهانی شدن ارتباطات بر تأمین منافع ملی این کشور تأثیرگذار است. در پاسخ به این سؤال این فرضیه عنوان می شود که با تغییر در ماهیت قدرت و تنوع در بازیگران بین المللی و با اهمیت یافتن مؤلفه های قدرت نرم در عصر جهانی شدن و انقلاب اطلاعات، دیپلماسی عمومی نقش مهمی در تأمین منافع ملی جمهوری اسلامی ایران ایفا می کند.
واکاوی فضاسازی رسانه ای آمریکا در پرونده هسته ای ایران (بررسی موردی عملکرد صدای آمریکا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بحران آفرینی، سیاست اصلی دولت ایالات متحده در موضوع هسته ای ایران را تشکیل داده است. در این می یان، دیپلماسی رسانه ای ایالات متحده نقشی بی بدیل در ساخت بحران هسته ای ایران و سپس تداوم این بحران داشته است. در طی سال های گذشته رسانه ها به عنوان اصلی ترین کارگزاران دیپلماسی رسانه ای دولت ایالات متحده با القای نزدیک شدن حکومت ایران به مرحله ساخت بمب اتم، افکار عمومی دنیا را تحت تأثیر قرار داده اند. بررسی چگونگی این اقدام رسانه ای، مسئله اصلی این مقاله را تشکیل داده است. در بررسی این مسئله، ضمن اشاره به نقش اساسی صدای آمریکا در ساخت و سپس تداوم مناقشه هسته ای ایران، به تحلیل محتوایی عملکرد این رسانه پرسابقه آمریکایی پرداخته ایم. باتوجه به ماهیت این مقاله، در این پژوهش از روش تحلیل محتوا بهره برده ایم. همچنین با بهره مندی از منابع کتابخانه ای، اسنادی و اینترنتی به گردآوری اطلاعات لازم پرداخته و درنهایت ضمن تبیین چگونگی بحران سازی از موضوع هسته ای ایران به دسته بندی مناطق تأثیرپذیر از این فضاسازی رسانه ای و ابعاد گوناگون آن پرداخته ایم
عوامل توسعه انسانی در امارات متحده عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعه انسانی یکی از نظریه های متأخر توسعه به شمار می رود که از دهه 1990 به بعد مقبولیت عام یافته است. از دید توسعه انسانی، برخورداری انسان از زندگی طولانی، سالم و خلاق، هدف نهایی توسعه است. توسعه انسانی بدون نقش موثر دولت تحقق نمی یابد زیرا پیشبرد راهبرد توسعه انسانی به یک دولت فعال نیاز دارد. امروزه یکی از شاخص های سنجش سطح توسعه کشورهای مختلف، گزارش های ملی و بین المللی توسعه انسانی است. امارات متحده عربی از زمان تاسیس در سال 1971 به کمک درآمدهای قابل ملاحظه حاصل از صادرات نفت و گاز و سپس با تنوع بخشیدن به فعالیت های اقتصادی از منطقه ای محروم و بیابانی به کشوری ثروتمند و در رتبه کشورهای با توسعه انسانی خیلی بالا تبدیل شده است. به نظر می رسد توسعه انسانی در این کشور به کمک رشد و توسعه اقتصادی و نقش ارشادی دولت، ارتقاء یافته است. در این مقاله، ابتدا به مفاهیم توسعه و توسعه انسانی از جمله سیر تحول مفهوم توسعه، چگونگی طرح نظریه توسعه انسانی و نحوه رتبه بندی کشورها به وسیله شاخص توسعه انسانی اشاره شده و سپس عمده ترین تحولات سیاسی و روندهای جاری اقتصادی و نیز تحلیل توسعه انسانی در کشور امارات متحده عربی بررسی می شود.
اعتدال گرایی و تعادل سیاسی بایسته های سیاست اعتدال در سپهر سیاسی کنونی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اگرچه اعتدال گرایی به عنوان یک رویکرد و خط مشی سیاسی، جایگاه چندانی در ایران معاصر نداشته است، ، اما در اثر غلبه رویکردهای تندروانه در سیاست داخلی و خارجی طی چند سال اخیر از یکسو و تحرک نیروهای میانه رو به منظور جلوگیری از تشدید مشکلات داخلی و خارجی کشور از سوی دیگر، شعار اعتدال گرایی در انتخابات اخیر با استقبال بخش قابل ملاحظه ای از اقشار و گروه های سیاسی و اجتماعی مواجه شد و پیروزی منادیان این شعار را رقم زد. باوجود این، قوام و دوام اعتدال گرایی در سپهر سیاسی کنونی ایران با موانع و چالش های فراوانی روبه روست. یکی از مهم ترین این موانع و چالش ها، عدم تعادل سیاسی است که امروزه بیش از همه در رابطه نامتقارن دولت و جامعه، برخی ناسازگی های نهادی، غلبه تخاصم (آنتاگونیسم) بر ذهنیت و گفتار سیاسی و تسلط روابط حامی- پیرو (کلاینتالیسم) بر روابط سیاسی خود را نشان می دهد. توفیق در پیشبرد برنامه ها و سیاست های اعتدا ل گرایانه در زمینه های مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و روابط خارجی در گرو افزایش شاخص های تعادل در ساختار و روابط سیاسی است. نیروهای منادی اعتدال گرایی می توانند راهبرد متعادل سازی سیاسی را نخست از امور تحت اختیار خود، نظیر مدیریت قوه مجریه، اصلاح شیوه های تصمیم گیری و سیاستگذاری، تلطیف گفتار و تعدیل کردار سیاسی آغاز کنند. پس از آن، دولت اعتدال گرایان می تواند از راه پیشبرد سیاست تنش زدایی و حل منازعه در روابط خارجی، ایجاد رونق و شفافیت در فضای اقتصادی، حمایت از انبساط فضای سیاسی و فرهنگی، فراهم کردن شرایط برای حضور و فعال شدن بخش ها و نیروهای زیر فشار و توانمندسازی گروه های آسیب پذیر، پایگاه های اجتماعی و سیاسی خود را تقویت کند. سرانجام، این دولت می تواند با اتخاذ رویکرد تعاملی در ارتباط با دیگر نیروها و نهادهای سیاسی و تقویت همگرایی و اجماع بر سر برنامه ها و سیاست های کلان، زمینه را برای تقویت تعادل سیاسی در کشور فراهم سازد
تحریم اقتصادی، اثرگذاری ذهنی و کنش سیاسی: نمونه موردی دانشجویان دانشگاه تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عمده آثار موجود در زمینه مطالعاتِ مربوط به تحریم های اقتصادی در رشته روابط بین الملل، جنبه های حقوقی و اقتصادی آن ها را مد نظر خود قرار داده اند. امّا تحقیق حاضر به دنبال بررسی ابعاد جدیدتری از آثار تحریم ها بر روی شهروندان کشورِ هدف تحریم می باشد. در این راستا جنبه های ذهنی و روانی اثرگذاری تحریم های ایالات متحده آمریکا بر نوع مطالبات و سطح مشارکت سیاسی شهروندان ایرانی موضوع پژوهش در نظر گرفته شده است. فرضیه تحقیق بیان می دارد که هرچه تحریم ها بر روی شهروندان اثرگذارتر باشد، رفتار سیاسی آنان ماهیتی خشونت آمیز پیدا کرده و نوع مطالبات افراد به سمت موضوعات اقتصادی تر حرکت خواهد کرد. امّا نتایج حاصل شده نشان می دهد که علی رغم افزایش میزان مشارکت سیاسی افرادی که تحریم ها را اثرگذار ارزیابی کرده اند، نوع مطالباتشان بیشتر حول محور موضوعات مدنی و سیاسی دارای سطح معناداری قابل تبیینی می باشد. محقق بر این باور است که این خصیصه مربوط به ویژگی های خاص جامعه آماری تحقیق، یعنی دانشجویان دانشگاه تهران می باشد و در صورت گسترده تر شدن جامعه آماری، امکان سنجش فرض اولیه، مجدداً مهیا خواهد شد. لازم به ذکر است، داده ها از طریق توزیع پرسشنامه میان دانشجویان دانشگاه تهران بدست آمده و ابزار تجزیه و تحلیل آماری آن نیز، نرم افزار SPSS می باشد.
راهبردها و راهکارهای «پارادیپلماسی شهری» جهت برون رفت از مناقشه پرونده هسته ای جمهوری اسلامی ایران
حوزه های تخصصی:
با کاهش نقش دولت ها در عصر جهانی شدن، شاهد نقش آفرینی هویت های فروملی در قالب «دیپلماسی شهری» در عرصه سیاست خارجی، مستقل و موازی با حکومت مرکزی هستیم؛ نقشی که از اهمیتی فزآینده برخوردار است و با تأکید بر ملت ها به جای دولت ها می تواند در کنار دیپلماسی رسمی در بهبود مسائلی هم چون پرونده هسته ای ایران موثر واقع شود و در زمینه های با تسهیل ارتباطات با عرصه عمومی کشورهای جهان و اطلاع رسانی نقش مؤثری در این خصوص ایفا نماید. مطالعه فراز و فرودهای سیاسی تاریخی مذاکرات هسته ای ایران، یک نکته اساسی را پیش روی ما از پرده برون می افکند، که این مذاکرات تنها از طریق رویکردهای دیپلماسی کلاسیک پیش برده شد، در حالی که امروزه فرصت ها و چالش های مشترکی پیش-روی ملت ها قرار دارد که تنها با همکاری های در تمامی سطوح فروملی، ملی و فراملی رفع می گردد. برآنیم تا دریابیم که «تغییرات روابط بین الملل در عصر جهانی شدن و ظهور رویکرد پارادیپلماسی شهری چگونه در خصوص پرونده هسته ای جمهوری اسلامی ایران به ایفای نقش می پردازد؟ فرضیه اصلی این نوشتار بیان می دارد که: جهانی شدن، مسیر مذاکرات در سطح دولت ملت ها (ملی) را به سمت دیپلماسی شهری (فروملی فراملی) چرخانده و می توان با ابزارهای این رویکرد در سطح بین المللی به اهداف مورد نظر در پرونده هسته ای دست یافت؛ لذا دیپلماسی شهری یکی از عمده عوامل موثر در خصوص مسئله پرونده هسته ای ایران است.
بررسی پدافند غیرعامل در کشور سوئیس
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر تحت عنوان « بررسی پدافند غیر عامل در کشور سوئیس» میباشد که به روش توصیفی – تحلیلی به تبیین دفاع غیر عامل در کشور مذکور می پردازد. چرا که کشور سوئیس در طول تاریخ به دلیل وجود ویژگی های خاص همواره در معرض بحران های زیادی قرار گرفته است و به تبع آن خسارات مالی و جانی زیادی نیز از این راه به این کشور تحمیل شده است. به همین دلیل کشورهایی که طعم خرابی و خسارات را چشیده اند، جهت حفظ سرمایه های ملی و منابع حیاتی خود توجه خاص و ویژه ای به دفاع غیر عامل نموده و در راهبرد دفاع خود جایگاه والایی برای آن قائل شده اند. تجارب و شواهد ثبت شده از جنگ های گذشته تاریخ بشری و قرن حاضر نمونه های مستدل و انکار ناپذیری است که اهمیت حیاتی پدیده دفاع غیر عامل را آشکارا ثابت می کند. یافته ها حاکی از آن است که کشوری مانند سوئیس نماد و سمبل توجه به پدافند غیر عامل میباشد و علیرغم آنکه از مناقشات نظامی و سیاسی به دور است اما توجه ویژه ای به مقوله پدافند غیر عامل دارد. با توجه به موارد مذکور نوشتار حاضر به بررسی پیشینه ی تاریخی، تعاریف، اهداف، اصول و ضروریات و در نهایت بررسی پدافند غیر عامل در کشور سوئیس می پردازد.
دکترین مسئولیت حمایت: بررسی تطبیقی رویکرد اعضای دائم شورای امنیت در قبال بحران های لیبی و سوریه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قرن حاضر به دلیل بروز نگرانی ها و چالش های جدید پیرامون بحران های بشری بین المللی و افزایش سطح انتظارات جهانی برای پاسخگویی مناسب، به موقع و هدفمند به آنها، شاهد تحولات شگرفی در مقایسه با قرن گذشته است. استفاده ابزاری قدرت های بزرگ از مفهوم حقوق بشر برای مداخله در امور داخلی سایر دولت ها جهت تأمین اهداف و منافع ملی و اختلاف نظر عمیق و جدی درخصوص نحوه، زمان و مشروعیت مداخله نظامی توسط جامعه جهانی موجب گردید تا مداخله بشردوستانه برای مقابله با بحران های بشری به یکی از پویاترین مباحث بین المللی تبدیل شود. در این زمینه، تصویب دکترین «مسئولیت حمایت» در اجلاس سران سازمان ملل متحد در سال 2005 و تبدیل آن به هنجار پذیرفته شده بین المللی، حکایت از گام مهم جامعه جهانی برای اتخاذ رویکردی واحد در قبال بحران های بشری بین المللی داشت. هرچند آزمون عملی این دکترین در بحران لیبی و تلاش برای تکرار این الگو در سوریه، بار دیگر انتقاداتی را متوجه قدرت های بزرگ، به ویژه اعضای دائم شورای امنیت به عنوان مرجع صلاحیت دار صدور مجوز برای اقدام در قالب دکترین «مسئولیت حمایت» کرد. در این مقاله سعی بر آن است تا ضمن بررسی دکترین مسئولیت حمایت، رویکرد اعضای دائم شورای امنیت در قبال بحران های لیبی و سوریه به طور تطبیقی مورد ارزیابی قرار گیرد.
بازنمایی هویت دینی در رمان های پس از انقلاب اسلامی: مطالعه موردی: رمان داستان یک شهر اثر احمد محمود
حوزه های تخصصی:
دولت و مشکله ی کنترل اجتماعی در ایران (1320 1304)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هم زمان با ظهور دولت های مدرن، مفهوم کنترل اجتماعی دستخوش تحول بنیادین شد و نظارت اجتماعی که تا پیش از آن بیشتر مفهومی با ابعاد محلی و محدود بود به مفهومی حکومتی تغییر شکل پیدا کرد. نوشتار حاضر با بهره گیری از آموزه های نظری در تبیین مفهوم کنترل اجتماعی به خوانش مجدد تاریخ دولت مدرن در ایران پرداخته و از این منظر بزرگ ترین و مهم ترین عامل ناتوانی دولت مدرن را در ایران، وجود اجتماعات قدرتمند توصیف کرده است که به واسطه انحصارطلبی، مانع از تحقق کارویژه مهم کنترل اجتماعی از سوی حکومت می شوند. از این منظر «اجتماعات سنتی» در ایران در غیاب تکوین مفهوم «جامعه ایرانی» در برابر تغییرات و اصلاحاتی که از قدرتش می کاست، به صورت جدی ایستادگی می کرد و رهبران نیرومند اجتماعی که در واقع رقبای حکومت مرکزی قلمداد می شدند، در یک نزاع دو سویه و دو وجهی از یک طرف با دیگر شبکه های اجتماعی و از طرف دیگر با قدرت حاکمه بر سر منافع و منابع در جنگ و ستیز بودند. اما با روی کار آمدن دولت پهلوی اول که در پی ایجاد «جامعه» مدرن بود، منازعه ی میان دولت و اجتماع عمیق تر و سمت وسوی قابل توجهی گرفت؛ زیرا این دولت برای رسیدن به اهداف مدرن خود به هیچ وجه شبکه های اجتماعی قدرت را بر نمی تابید و بر همین اساس نیز تلاش می کرد با افزایش قدرت کنترل و نظارت دولتی، رقبای دیگر را از صحنه خارج کند و در عین حال مانع از انجام نظارت های اجتماعی شود؛ اگر چه که در نهایت در این رویارویی با ناکامی مواجه شد.
صُور بنیادی حیات نفتی (به سوی گذار از رانتیریسم و ادبیات دولت رانتیر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نویسنده با طرح «هیدروکربُنیسم» به مثابه رهیافتی جایگزین برای «رانتیِریسم»، بر آن است که«سنّت، نفت و شبه بازار»، کلّیتی یکپارچه و منبع اصلی گذارِ جوامع نفتی خاورمیانه از «شیوه ی تولید هیدرولیکِ» پیشاسرمایه داری به یک«شیوه ی تولید هیدروکربنی» در قرن بیستم بوده است. وی، وحدت دائمی سنّت، نفت و شبه بازار را گونه ای «وضع طبیعی خاورمیانه ای» فرض می کند که زمینه ساز تأسیس یک «تکنوکراسی رفاهی» در این جوامع نفتی بوده و نخبگان قدرت از این نوع تکنوکراسی برای خرید مداوم کالاهای سیاسی از بازارهای اجتماعی و به تبع آن، دستکاری مستمر «درآمد، مصرف و زندگی سیاسی» استفاده می کنند. نویسنده، نتیجه ی این وضع طبیعیِ خاورمیانه ای را «بی سوژگی» و غایت آن را حلّ مداوم «معمّای بازتولید» پارادایم های قدرت مستقر در این جوامع می داند. امّا به زعم وی، حلّ دائم معمّای بازتولید بیش از هر چیز به «فاکتور ایکس اجتماعی» بستگی دارد و تکنوکراسی رفاهی به دلیل ناتوانی در خلق مداوم این فاکتور، به تدریج باعث زوال همه ی اَشکال سرمایه و در نهایت، افول «رشد اقتصادیِ باثبات همراه با توسعه سیاسی ریشه دار» می شود. به زعم نویسنده، حرکت به سوی نوعی «قرارداد اجتماعی خاورمیانه ای» و تأسیس یک «لویاتان مالیاتی»، پیش شرطِ عبور هرچند کُند، دشوار و پیچیده ی این جوامع، از وضع طبیعی خاص خویش به وضع اجتماعی خاص خود است.
اتحادیه اروپا و مدیریت موضوع هسته ای ایران: تجزیه و تحلیل روندها و آینده پژوهی منافع(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روابط ایران و اتحادیه اروپا متأثر از موضوع هسته ای ایران در هزاره سوم میلادی و به خصوص از سا ال ٢٠٠٣به بعد دچار گسست ها، چالش ها و رکود زیادی بوده است. این در حالی است که در چشم انداز پیش رو هر دوی این بازیگران دارای جایگاه، هویت و اهمیت ویژه ای در ساختار نظام بین المللی می باشند. تجزیه و تحلیل روندهای موجود در روابط این دو کنشگر برای سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران اهمیت ویژه ای دارد. به خصوص اگر از منظر آینده پژوهی تعاملات ایران با قطب های جهانی موضوع را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهیم، روابط آینده ایران با اتحادیه اروپا برای منافع و اهداف راهبردی دو طرف در عرصه بین المللی دارای پیامدهای زیادی خواهد بود. در مقاله حاضر سعی شده است در مرحله نخست، جایگاه روابط این دو بازیگر در جهان فرارو با توجه ویژه به جایگاه موضوع هسته ای ایران در سیاست های اتحادیه اروپا در طول یک دوره زمانی بیش از ده سال مورد بررسی تبارشناسانه و آسیب شناسانه قرار گیرد. سپس سعی شده است با بررسی ادبیات نظری روابط بین المللی، متغیرهای مؤثر در روابط فعلی و آتی دو طرف تحلیل شود. بررسی نیروهای پیشران در روابط آینده ایران و اتحادیه اروپا و بررسی سناریوهای پیش روی روابط دو طرف مبتنی بر نیازها و اهداف سیاست خارجی هر دو بازیگر از دیگر موضوعات مورد بررسی در مقاله پیش رو به منظور ارائه راهبردهایی در این حوزه موضوعی مهم سیاست خارجی ایران است
تحلیل جنگ رسانهای ایران و غرب در مذاکرات هستهای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از جنبه های اصلی دیپلماسی، کمک به بهر هگیری از قدرت نرم در دستی ابی به اهداف خاص است. در مذاکرات هسته ای دستگاه دیپلماسی رسانه ای ایران، با آگاهی از این واقعیت که همزمان با گفت وگوهای دیپلماتیک، جنگ رسانه ای غرب علیه منافع ایران در مذاکرات هسته ای به راه افتاده و خبرهای رسانه های غربی، در راستای تاثیرگذاری بر افکار عمومی، زیاده خواهی ها و کسب امتیازات بیشتر در مذاکرات نشر پیدا می کند، برنامه راهبردی خود را برای خنثی کردن اهداف جنگ رسانه ای غرب در مذاکرات اتخاذ کرد. در طول انجام مذاکرات هسته ای نیز بارها جنگ رسانه ای طرفین مذاکره، گفت و گوهای هسته ای را تا آستانه شکست کشاند اما قدرت نرم جمهوری اسلامی مانع از شکست مذاکرات شد و توافق هسته ای صورت گرفت. موضوع این پژوهش تحلیل جنگ رسانه ای ایران و غرب در مذاکرات هسته ای در دولت روحانی است. پژوهش به روش، تحلیل کیفی انجام شده و چارچوب نظری آن بر اساس نظریه «برجسته سازی » شکل گرفته است. در پژوهش حاضر «جامعه مورد بررسی » از بین اعضای گروه مذاکر هکننده و کارشناسان وزارت امو ر خارجه، اصحاب رسانه، استادان دانشگاه، کارشناسان رسانه، نمایندگان مجلس و کارشناسان مسائل سیاسی و مسائل بی نالمللی انتخاب شد هاند. یافته های این پژوهش نشان می دهد که بخش دیپلماسی عمومی و رسانه ای وزارت امور خارجه در مواجهه با جنگ رسانه ای غرب با مدیریت اطلاعات، عملکرد مناسبی داشته است اما عملکرد رسانه های داخلی در مواجهه با رسانه های خارجی در جنگ رسانه ای ایران و غرب در مذاکرات هسته ای ضعیف بوده است. این پژوهش در پایان پیشنهادهایی برای ارتقای عملکرد رسانه های داخلی در این حوزه ارائه کرده است.
تحلیل پروپاگاندای شبکه تلویزیونی صدای آمریکا در قبال جمهوری اسلامی ایران؛ مورد مطالعه برنامه پارازیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه با پیشرفت علم و فناوری در عرصه ارتباطات، ابزارهای جدیدی در اختیار بازیگران نظام بین الملل قرار گرفته است تا از طریق آن بتوانند به اهداف پنهان خود دست یافته و زمینه را برای تغییر جریان قدرت در هر کشور، متناسب با برنامه های از پیش تعیین شده فراهم آورند. در طول سال های پس از انقلاب، ایالات متحده آمریکا به علت مسدود بودن مجاری رسمی دیپلماتیک، تلاش فراوانی برای بهره گیری از ابزارهای غیر رسمی چون تبلیغات و پروپاگاندا که از مصادیق قدرت نرم محسوب می شود، علیه جمهوری اسلامی ایران داشته است تا با استفاده از آن بتواند بدون استفاده از ابزار و ادوات نظامی به اهداف پنهان خود دست یابد. تاسیس شبکه ی صدای آمریکا و تولید برنامه هایی از جمله «پارازیت » که به اذعان مدیران این شبکه پر بیننده ترین برنامه این شبکه تلویزیونی محسوب می گردد، در راستای همین اهداف پنهانی صورت گرفته است. بر این اساس در این تحقیق درصددیم تا با استفاده از روش تحلیل محتوا، موضوعاتی را که این برنامه برای مخاطبان خود برجسته می نماید را استخراج و در مرحله بعد تکنیک ها و فنون تبلیغاتی این حوزه از جنگ نرم را تحلیل و مورد ارزیابی قرار دهیم. نتایج تحقیق نشان می دهد موضوعات برجسته شده در این برنامه را می توان در سه حوزه سیاسی، اجتماعی و اقتصادی تقسیم نمود. تکنیک ایجاد تفرقه و تضاد با 6 درصد و تکنی کهای پاره حقیق تگویی، تشجیع، جم عآوری کارتهای کیدست و مبالغه هر کدام با 5 درصد بیشترین استفاده را در این برنامه داشته اند و از میان مخاطبان، مخاطبان عام با 58 درصد و هنرمندان با 9 درصد در بین مخاطبان خاص بالاترین جایگاه را به خود اختصاص داده اند.
عوامل سبب ساز واگرایی در روابط ایران و عربستان با تأکید بر فاجعه منا
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر تحت عنوان« عوامل سبب ساز واگرایی در روابط ایران و عربستان با تأکید بر فاجعه منا» میباشد که به صورت توصیفی – تحلیلی پس از بررسی عوامل واگرایی در روابط ایران و عربستان به تبیین فاجعه مصیبت بار منا می پردازد. چرا که ایران با توجه به موقعیت حساس ژئوپلیتیکی خود و داعیه های ایدئولوژیکی برآمده از انقلاب و رهبری جهان شیعه و ام القری سیاسی بودن، و عربستان به دلیل وجود اماکن مقدسه در سرزمین خود و ام القری معنوی بودن جهان اسلام، از جمله کشورهایی هستند که می توانند در کانون رهبری این منطقه قرار گیرند. اما وجود اختلاف ها و دیدگاههای متعارض میان این دو کشور می تواند سبب ساز واگرایی در روابط ایران و عربستان گردد. فرض این پژوهش بر این پایه استوار است که وجود پاره ای شکاف های سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و ... درون کشورهای ایران و عربستان سبب واگرایی میان این دو کشور میباشد. اما یافته ها حاکی از آن است که وجود عواملی همچون: تعارضات ایدئولوژیک – فرهنگی، رقابت بر سر رهبری جهان اسلام، برداشت های متفاوت از حاکمیت دین، قدرت و عدالت و ... سبب ساز واگرایی میان دو کشور ایران و عربستان شد و در نتیجه منجر به فاجعه مصیبت بار منا گردیده است.
مولفه های کارآمدی نظام دینی در اندیشه مقام معظم رهبری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دموکراسی یکی از مهمترین موضوعاتی است که نوع بشر با آن مواجه بوده و ازاینرو همیشه سعی دارد آن را به عنوان آرمان خود تلقی و برای رسیدن به آن تلاش نماید. این مسئله در روند تاریخی خود دچار تحولات عمده بوده به گونه ای که هرملتی از آن برداشت خاصی دارد. برهمین مبنا کشورهای درحال توسعه نیز در برخورد با آن متفاوت عمل می می کنند به طوری که برخی آن را پذیرفته و برخی سعی در بومی سازی آن داشته و بعضی دیگر تعریف جداگانه ای از آن ارائه می دهند. عملکرد نظام جمهوری اسلامی ایران نیز در تقابل با آن متفاوت بوده به گونه ای که بانیان این نظام معتقدند که دمکراسی در بطن نظام اسلامی وجود داشته و این نظام می تواند به عنوان الگوی موفق دموکراتیک به کشورهای منطقه و جهان عرضه شود اما برای رسیدن به این هدف، نظام مردم سالاری دینی باید در مرحله عمل و نظر به عنوان یک نظام کارآمد تلقی شود. این که کارآمدی چیست و مولفه های آن برای نظام مردم سالاری دینی کدامند و چه تفاوتی میان کارآمدی یک نظام دینی با نظام های غیر دینی وجود دارد موضوعی است که در این مقاله با تاکید بر اندیشه های مقام معظم رهبری به آن پرداخته شده است.
نوستالژیا؛ مشروعیت و ضد مشروعیت در دولت پهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی جامعه شناسی سیاسی
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی جامعه شناسی سیاسی جامعه شناسی سیاسی ایران
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی تاریخ تحولات سیاسی اجتماعی ایران تاریخ تحولات سیاسی اجتماعی ایران دوره پهلوی اول و دوم
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی تاریخ تحولات سیاسی اجتماعی ایران تاریخ انقلاب اسلامی ایران (بررسی ریشه ها و عوامل)
تفسیر سیاست در دولت پهلوی، بر مبنای الگوی نوستالژیا، هدف این مقاله است. نوستالژیا، به منزله موقعیتی بنیادین در حیات ذهنی انسان، می تواند عرصه سیاسی را متأثر از مضامین و انگاره های خود سازد. در این مقاله، با تمرکز بر دوره پهلوی، قصد داریم تا که نشان دهیم، مشروعیت، که از زمره مفاهیم اساسی مرتبط با سیاست است، ماهیتی عمدتاً نوستالژیک به خود گرفته بود. الگوی نوستالژیا، خودآگاه و ناخودآگاه، به یکی از سرمشق های جاافتاده و مسلط بر گفتمان های ایران عصر پهلوی تبدیل شده بود. در این مقاله، نوستالژیا، به مثابه محل اتصال فرهنگ و سیاست تفسیر می شود. الگوی نوستالژیا، آن چنان فراگیر بود که، حتی صورت بندی نظری ایده ها و افکار نیروهای رقیب و مخالف دولت پهلوی نیز، بیشتر درون چنین سرمشق فراگیر و عامی انجام می شد. این، عام بودن نوستالژیا است که هم گفتمان ملی ایران باستان گرایی حاکم و هم گفتمان دینی اسلام گرایی رقیب (و برخی دیگر گفتمان های حاضر در عرصه فرهنگی، اجتماعی و سیاسی) را پوشش می دهد. الگوی نوستالژیا، در عرصه سیاست، برای یکی (دولت پهلوی)، مقدمات کسب اعتبار و مشروعیت تدارک می دید و برای دیگری (گفتمان رقیب)، لوازم مورد نیاز جهت سلب مشروعیت از نظام موجود را فراهم می کرد. پارادایم نوستالژیا، نشان خود را بر سیاست در ایران آشکار ساخت.