فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۸۸۱ تا ۵٬۹۰۰ مورد از کل ۳۳٬۹۷۶ مورد.
منبع:
روش ها و مدل های روان شناختی سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۵
121 - 136
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف از این پژوهش مقایسه دارودرمانی و مدیریت شناختی رفتاری استرس بر کاهش اجتناب شناختی و ناگویی هیجانی (بعنوان دو سبک مقابله ای ناکارآمد در برابر استرس) در بیماران مبتلا به سردردهای تنشی می باشد.
روش: در این مطالعه کارآزمایی بالینی تعداد 40 نفر از افراد مبتلا به سردرد تنشی شهرستان ساری به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و بصورت تصادفی در چهار گروه 10 نفره تقسیم شدند. گروه اول صرفاً درمان با مدیریت شناختی رفتاری استرس دریافت نمودند. گروه دوم صرفاً درمان دارویی شدند، گروه سوم همزمان دو درمان مذکور را دریافت نمودند و گروه چهارم هیچ درمانی دریافت ننمودند. آزمودنی ها قبل و بعد از مداخله، پرسشنامه های اجتناب شناختی و ناگویی هیجانی را تکمیل نمودند.
یافته ها: نتایج با نرم افزار spss و آزمونهای ناپارامتریک تحلیل شدند. یافته ها نشان دادند، گروه اول (مدیریت استرس) و گروه سوم (مدیریت استرس و دارودرمانی) طی آزمون کروسکال والیس بیشترین رتبه را در کاهش اجتناب شناختی و ناگویی هیجانی کسب نمودند. گروه دوم (دارودرمانی) و گروه چهارم (بدون درمان) کمترین رتبه را در کاهش متغیرهای مذکور کسب نمودند. طبق آزمون مان ویتنی مشخص شد تفاوت نمرات دو گروه صدر جدول با گروه های پایین جدول معنادار می باشد.
نتیجه گیری: وجود مدیریت استرس در گروههای صدر جدول و وجود تفاوت معنادار بین گروه های صدر جدول و گروه های پایین جدول نشان دهنده تاثیر مثبت مدیریت استرس بر کاهش اجتناب شناختی و ناگویی هیجانی می باشد. این نتیجه برای روانشناسان و مبتلایان به سردردهای تنشی مهم است چراکه از روش مدیریت شناختی رفتاری استرس می توان به اصلاح برخی سبک های مقابله ای ناکارآمد درمقابل استرس پرداخت و از آن طریق به درمان سردردهای تنشی اقدام نمود
توافق و اختلاف والدین در مورد علائم هسته ای و مشکلات برونی سازی در کودکان دبستانی مبتلا به اختلال نقص توجه / بیش فعالی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف: هماهنگی و اختلاف بین والدین درباره علائم هسته ای اختلال نقص توجه بیش فعالی ((ADHD و مشکلات برونی سازی مرتبط با آن در تشخیص این اختلال از دلالت های بالینی برخوردار است. هدف از پژوهش حاضر، بررسی میزان توافق و اختلاف درجه بندی های والدین در مورد بیش فعالی/ تکانشگری، نقص توجه، مشکلات رفتاری و بدتنظیمی هیجانی در کودکان مبتلا به ADHD است. مواد و روش ها: روش این پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل کودکان 6 تا 10 ساله مبتلا به ADHD بود که در فاصله زمانی شهریور تا آبان 1388 به درمانگاه های روان پزشکی کودک و نوجوان شهر تهران مراجعه کرده بودند. تعداد نمونه 51 کودک بود که به صورت در دسترس انتخاب شدند و توسط والدین به صورت جداگانه مورد ارزیابی قرار گرفتند. پرسش نامه ها شامل مقیاس درجه بندی SNAP-IV، پرسش نامه رفتار کودک آیبرگ و فهرست تنظیم هیجان بود. یافته ها: والدین در تمام مقیاس ها / زیر مقیاس ها به جز بدتنظیمی هیجانی از توافق متوسط برخوردار بودند. توافق والدین در مورد مقیاس تنظیم هیجانی در محدوده نسبتاً کم بود. مادران در همه حیطه ها به جز نقص توجه، نمرات بالاتری در مقایسه با پدران ارائه کردند. استرس فرزندپروری مادر و سطح تحصیلات والدین، اختلاف درجه بندی های والدین را پیش بینی کرد. نتیجه گیری: اختلاف درجه بندی های والدین در مورد علائم و مشکلات کودکان دبستانی مبتلا به ADHD معنی دار است و لازم است در تفسیر مقیاس های درجه بندی در این کودکان مورد توجه بالینگران قرار گیرد. در استفاده از مقیاس های درجه بندی برای ارزیابی ADHD استفاده از چند منبع اطلاعات پیشنهاد می شود.
بررسی و مقایسه مؤلفه های کیفیت رابطه زناشویی در زوجین متقاضی طلاق و زوجین عادی
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: یکی از بزرگترین مسائلی که این روزها تقریباً تمام جوامع بشری با آن سر و کار دارند و پیامدها و چالش های خاصی را به همراه دارد، طلاق است. هدف این پژوهش بررسی و مقایسه مؤلفه های کیفیت رابطه زناشویی در زوجین متقاضی طلاق و زوجین عادی شهر قزوین بود. روش پژوهش: روش این پژوهش توصیفی از نوع علی-مقایسه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه زوجین متقاضی طلاق بود که در تابستان 1399 به مراکز مشاوره شهر قزوین مراجعه کرده بودند. شیوه نمونه گیری این پژوهش تصادفی ساده بود، به طوری که از میان کلیه زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره قزوین تعداد 30 زوج (زن و شوهر ) انتخاب شدند و با 30 زوج عادی که متقاضی طلاق نبودند مقایسه شدند. لازم به ذکر است که هر دو گروه ازنظر ویژگی هایی مثل سن، جنسیت و میزان تحصیلات همتاسازی شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه کیفیت رابطه زناشویی ادراک شده (PRQC) بود. داده های این پژوهش با استفاده از روش تجزیه و تحلیل واریانس چند متغیره (مانوا) تحلیل شدند. یافته ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که بین زوجین متقاضی طلاق و زوجین عادی از لحاظ تمامی مؤلفه های کیفیت رابطه زناشویی تفاوت معنی داری وجود دارد (0/05>=Ƥ). نتیجه گیری: بر اساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که مؤلفه های کیفیت رابطه زناشویی پیش بینی قوی برای اقدام به طلاق و متقاضی بودن آن هستند.
پیش بینی عزت نفس نوجوانان براساس رابطه والد-فرزند، نیازهای بنیادین روان شناختی و خودپنداره
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی عزت نفس نوجوانان براساس رابطه والد-فرزند، نیازهای بنیادین روان شناختی و خودپنداره انجام شد. روش پژوهش حاضر توصیفی - همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را تمامی دانش آموزان دوره دوم متوسطه دبیرستان های شهرستان میبد در سال تحصیلی 1400-1399 تشکیل دادند که از بین جامعه هدف تعداد 461 نفر با روش نمونه گیری در دسترس به عنوان حجم نمونه انتخاب و به صورت مجازی در پژوهش شرکت کردند. داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه های عزت نفس کوپراسمیت (1967)، رابطه والد-فرزند فاین و همکاران (1983)، نیازهای بنیادین روانشناختی (2000) و خودپنداره راجرز (1938) جمع آوری و در نهایت داده های 398 شرکت کننده که قابلیت تحلیل داشت به منظور بررسی فرضیه های پژوهش با استفاده از تحلیل رگرسیون چندگانه و با کمک نرم افزار SPSS25 تحلیل شد. یافته ها حاکی از این بود که ارتباط والد- فرزند، نیازهای بنیادین روان شناختی و خودپنداره به صورت معنادار عزت نفس را در نوجوانان پیش بینی می کند. براساس نتایج حاصل می توان نتیجه گرفت به منظور بهبود عزت نفس نوجوانان، توجه به رابطه والد فرزند، ارضای نیازهای بنیادین و خودپنداره نوجوانان ضروری است.
Predicting high-risk behaviors based on early maladaptive schemas in university students(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Early maladaptive schemas are the basis of many high-risk behaviors and psychological disorders. The objective of this study was to predict high-risk behaviors based on early maladaptive schemas among university students. The statistical population of this study included all male and female students at Sari University. The sample included 182 college students) 88 males and94 females) who were chosen via the convenience sampling method? The instruments included the Schema Questionnaire (Young, 1991) and Risk Behaviors Questionnaire (Zadeh Mohammadi & Ahmadabadi 2009). Data were analyzed through stepwise multiple regression. It showed that dependence could explain 13%of the variance of violence. Shame, perfectionism, entitlement, ment, and failure (in four steps) could explain 21% of the variance of drug abuse. In addition, shame and perfectionism (in two steps) could explain 9.3%of the variance of alcohol consumption. Moreover, dependency and emotional inhibition (in two steps) could explain 6.4% of the variance of involvement the romantic activity. According to the findings of this study considering the predictability of students’ high-risk behaviors based on some early maladaptive schemas in order to prevent the spread of high-risk behaviors, the factors affecting the formation of early maladaptive schemas among students should be considered. Also, the results, have important implications for the pathology, prediction, prevention, and treatment of high-risk behaviors among university students.
بایسته های مشاوره با جنس مخالف با رویکرد اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی بایسته های مشاوره با جنس مخالف با رویکرد اسلامی به روش توصیفی-تحلیلی صورت گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد مشاوره باجنس مخالف با شرایطی مجاز است. بررسی دیدگاه اسلامی در این خصوص در مقابل دو دیدگاه سخت گیرانه و سهل گیرانه، «رویکردی معتدلانه» به مشاوره با جنس مخالف دارد. همچنین یافته های پژوهش در بررسی بایسته های مشاوره با جنس مخالف حاکی از آن است که مواردی همچون «تقوامداری»، «انتخاب مکان مناسب»، «التزام به نگاه عفیفانه»، «التزام به پوشش مناسب»، «پرهیز از آرایش»، «التزام به گفتگوی عفیفانه»، «اختصار و اکتفا به حد ضرورت»، «کنترل روابط همدلانه» از جمله مهم ترین بایسته مشاوره با جنس مخالف است. بنابراین رویکرد اسلامی در مشاوره تفاوت محسوسی از باید و نبایدهای تحقق سالم مشاوره با جنس مخالف را نتیجه می دهد.
بررسی ویژگی های روان سنجی مقیاس اعتماد تیمی و رابطه آن با انسجام و عملکرد تیم های کاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین ویژگی های روان سنجی مقیاس اعتماد تیمی کاستا و اندرسون (2011) و نیز بررسی رابطه اعتماد با انسجام و عملکرد در درون تیم های کاری انجام شده است. طرح پژوهش حاضر همبستگی از طریق الگویابی معادلات ساختاری (SEM) است. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی کارکنان کارکنان اداره کل ورزش و جوانان استان اردبیل در سال 1400 بود. تعداد 196 نفر به روش سرشماری انتخاب شدند و پرسش نامه های پژوهش را تکمیل کردند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس های اعتماد تیمی (کاستا و اندرسون، 2011)، صداقت (جارونپا و همکاران، 1998)، پیش آمادگی برای اعتماد (آشلیگ و همکاران، 2012)، انسجام تیمی (کارلس و دی پائولا، 2000) و عملکرد تیمی (وست و مارکیویکس، 2004) بودند. به منظور بررسی همسانی درونی و پایایی مقیاس از روش ضریب آلفای کرونباخ و همبستگی هر ماده با نمره کل آزمون استفاده شد. نتایج نشان داد این مقیاس از پایایی قابل قبولی برخوردار است. به منظور بررسی روایی مقیاس اعتماد تیمی از چند روش استفاده شد. اول، تحلیل عاملی تأییدی نشان داد که ساختار چهار عاملی این مقیاس با 20 ماده از برازش مناسبی برخوردار است. دوم، نتایج حاصل از بررسی روایی همگرا نشان داد که مقیاس اعتماد تیمی با مقیاس های صداقت و پیش آمادگی برای اعتماد رابطه مثبت و معنی داری دارد. سوم، نتایج حاصل از روایی پیش بین نشان داد که اعتماد تیمی قادر به پیش بینی انسجام تیمی و عملکرد تیمی می باشد. در مجموع، یافته های پژوهش نشان دادند که مقیاس اعتماد تیمی یک مقیاس پایا و معتبر برای سنجش اعتماد تیمی در سازمان های ایرانی می باشد.
مقایسه اثربخشی درمان بازسازی شناختی معنایی و درمان خود دلگرم سازی بر بهزیستی روان شناختی در افراد مبتلا به روان تنی پوستی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال دهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۴۰)
77 - 90
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر باهدف مقایسه اثربخشی درمان بازسازی شناختی معنایی و درمان خود دلگرم سازی بر بهزیستی روان شناختی در افراد مبتلا به روان تنی پوستی در شهر تهران انجام شد. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری کلیه مراجعه کنندگان مبتلا به روان تنی پوستی که در پائیز 1398 به بیمارستان بانک ملی شهر تهران مراجعه کرده بودند. برای انتخاب نمونه آماری، به روش هدفمند تعداد 45 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل (هر گروه شامل 15 نفر) گمارش شدند. گروه آزمایش بازسازی شناختی معنایی در 12 جلسه درمان بازسازی شناختی معنایی (سلیمی، 1388) و گروه آزمایش خود دلگرم سازی در 10 جلسه درمان خود دلگرم سازی (شوناکر، 1980) شرکت کردند. گروه کنترل تحت هیچ مداخله ای قرار نگرفت. ابزار مورد استفاده پرسشنامه استاندارد بهزیستی روان شناختی ریف (1989) بود. داده ها از طریق تحلیل کوواریانس تک متغیره و با استفاده از نرم افزار 21SPSS مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج حاکی از آن بود که درمان بازسازی شناختی معنایی و درمان خود دلگرم سازی بر بهزیستی روان شناختی در مرحله پس آزمون مؤثر بوده اند (05/0> p ). یافته ها اثربخشی بیشتر خود دلگرم سازی را در بهبود بهزیستی روانشناختی را تأیید کردند. نتیجه گیری: به دنبال ابتلا به روان تنی پوستی، افراد دچار کاهش در بهزیستی روان شناختی می شوند و درمان های روان شناختی بازسازی شناختی معنایی و خود دلگرم سازی در افزایش بهزیستی روان شناختی افراد مبتلا به روان تنی پوست سودمند هستند.
نقش تعدیل کننده روان سازه های ناسازگار اولیه در رابطه بین سیستم های مغزی فعال ساز و بازدارنده با ولع مصرف مواد افیونی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اختلال سوءمصرف مواد یک بیماری مزمن است که بر ابعاد مختلف روانی، اجتماعی و جسمانی زندگی فرد آثار سوء بر جای می گذارد؛ بنابراین، بررسی متغیرهای روان شناختی مرتبط با اختلال سوءمصرف مواد می تواند به فهم بهتر این اختلال و همچنین مدیریت و کاهش ولع مصرف آن در بیماران کمک شایانی کند. پژوهش حاضر باهدف بررسی نقش تعدیل کننده روان سازه های ناسازگار اولیه در رابطه بین سیستم های مغزی فعال ساز و بازدارنده با ولع مصرف مواد افیونی صورت گرفت. روش: در این مطالعه که از نوع توصیفی - همبستگی بود، تعداد 150 مرد دارای سوءمصرف مواد با روش نمونه گیری هدفمند و اعمال ملاک های ورود و خروج انتخاب شدند و از آن ها خواسته شد تا فرم کوتاه پرسشنامه روان سازه یانگ (YSQ-SF)، مقیاس سیستم های فعال ساز و بازداری رفتاری (BAS/BIS) و پرسشنامه سنجش ولع مصرف هروئین (HCQ-45) را تکمیل کنند. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات از رگرسیون گام به گام استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که سیستم مغزی فعال ساز و بازدارنده با ولع مصرف در سطح 05/0>p به ترتیب رابطه مثبت و منفی معنادار داشتند. همچنین روان سازه های ناسازگار اولیه با ولع مصرف در سطح 01/0>p رابطه مثبت معنادار داشتند. نقش تعدیل کننده روان سازه های ناسازگار اولیه در رابطه بین سیستم های مغزی فعال ساز و بازدارنده با ولع مصرف مواد افیونی در این پژوهش تأیید نشد. نتیجه گیری: سیستم های مغزی فعال ساز و بازدارنده یکی از عوامل پیش بینی کننده ولع مصرف مواد افیونی است. این پژوهش پیشنهاد می کند که برنامه های مداخله ای و پیشگیری از عود بهتر است با در نظر گرفتن سیستم های مغزی فعال ساز و بازدارنده طراحی گردند.
طراحی و اعتبارسنجی الگوی بهزیستی جنسی مردان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۸)
235 - 267
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش طراحی و اعتبارسنجی الگوی بهزیستی جنسی مردان ایرانی بود. روش پژوهش: این پژوهش برحسب هدف، کاربردی-بنیادی؛ برحسب نوع داده، آمیخته (کیفی-کمی) از نوع اکتشافی و برحسب روش گرداوری داده توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری بخش کیفی پژوهش شامل خبرگان دانشگاهی و صاحبنظران حوزه سکس تراپی و مسائل جنسی شهر تهران بودند که با روش نمونه گیری هدفمند و اصل اشباع 17 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. و در بخش کمی، شامل کلیه مردان متاهل بالای 25 سال، ساکن شهر تهران در سال 1399 بودند که با روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای، 350 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شد. در این پژوهش گردآوری داده ها با روش کتابخانه ای، مصاحبه نیمه ساختاریافته (بخش کیفی) و پرسشنامه محقق ساخته (بخش کمی) انجام شد. در بخش کیفی خبرگان روا بودن مصاحبه را تائید کردند. در بخش کیفی نتایج مصاحبه کدگذاری شد و در بخش کمی نیز به منظور آزمون سؤالات پژوهش از مدل سازی معادلات ساختاری، آزمون t تک نمونه ای استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که مدل پیشنهادی از درجه تناسبی مناسبی برخوردار است. همچنین نتایج حاصل از تحلیل نشان می دهد که از میان 101 شاخص (گویه) موجود، 22 مولفه اصلی قابل شناسایی است. 7 بعد اصلی (کیفیت رابطه جنسی، نگرش جنسی، رضایت جنسی، صمیمیت جنسی، طرحواره های جنسی، خودکارآمدی جنسی، عزت نفس جنسی) و 22 مولفه (رضایت از نزدیکی جنسی، میل جنسی، عملکرد نعوذ، صحبت درباره سکس، وضعیت زناشویی، رابطه جنسی مثبت، دانش جنسی، سازگاری جنسی، نگرش جنسی، تمایل به برقراری رابطه جنسی، آغازگری جنسی، برانگیختگی جنسی، اوج لذت جنسی، اختلال میل جنسی، اختلال نعوظ، انزال زودرس، عواطف و علاقه، ارتباط، پذیرش بدن، عملکرد جنسی، احساس گناه جنسی و عزت نفس) می باشد. مدل کیفیت رابطه جنسی توسط 20 گویه، نگرش جنسی توسط 16 گویه، رضایت جنسی توسط 18 گویه، صمیمیت جنسی توسط 16 گویه، طرحواره های جنسی توسط 9
مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و واقعیت درمانی بر رضایت از زندگی و رفتارهای خودمراقبتی در سالمندان مبتلا به دیابت نوع II(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۸)
483 - 501
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و واقعیت درمانی بر رضایت از زندگی و رفتارهای خودمراقبتی در سالمندان مبتلا به دیابت نوع II انجام شد. روش: روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی طرح آن پیش آزمون-پس آزمون و دوره پیگیری با دوگره آزمایش و یک گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه بیماران سالمند دیابتی (نوع II) مراجعه کننده به کلینیک های تخصصی بیماران دیابتی شهر شیراز در سال 1399-1400 بودند که60 نفر به نمونه گیری هدفمند همراه با غربالگری و بر اساس جدول مورگان (20نفر گروه آزمایش1 و20 نفر گروه آزمایش 2 و20 گروه گواه) به صورت تصادفی جایگزین شدند، ابتدا هر سه گروه با مقیاس رضایت از زندگی دینر و همکاران (1985)و پرسشنامه توان خودمراقبتی جانسون (2008) مورد سنجش قرار گرفتند؛ هر دو گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای تحت مداخله درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد و واقعیت درمانی مبتنی بر نظریه ویلیام گلاسر قرار گرفتند و گروه کنترل هیچ مداخله ای را دریافت نکردند. داده ها با استفاده از تحلیل ماتریس های کوواریانس و آزمون t برای دو گروه مستقل بررسی شد. یافته ها: نتایج حاکی از تأثیر مداخله درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر رضایت از زندگی (05/0 P-Value ≤ ، 475/165=F)، رفتارهای خودمراقبتی (05/0 P-Value ≤ ، 617/78=F )، و مداخله واقعیت درمانی بر رضایت از زندگی (05/0 P-Value ≤ ، 531/155=F)، رفتارهای خود مراقبتی (05/0 P-Value ≤ ، 130/85=F) و پایداری این تأثیر در مرحله پیگیری بود. نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش می توان نتیجه گرفت که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و واقعیت درمانی به عنوان درمان های ترجیحی در مداخلات سالمندان مبتلا به دیابت نوع II می تواند مورد استفاده درمانگران قرا گیرد.
اثربخشی سیستم روان درمانی تحلیل شناختی - رفتاری بر سوگیری توجه در دانش آموزان نوجوان دارای نشانه های اضطراب اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره هفدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
57 - 77
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر سیستم روان درمانی تحلیل شناختی- رفتاری بر سوگیری توجه در دانش آموزان دختر دوره متوسطه اول دارای نشانه های اضطراب اجتماعی بود. طرح پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه دانش آموزان دختر دارای اضطراب اجتماعی دوره متوسطه اول شهر خرم آباد در سال تحصیلی 99-1398 بود. حجم نمونه شامل 30 نفر بود که به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. شرکت کننده های دو گروه، پرسشنامه سوگیری توجه را به عنوان پیش آزمون تکمیل کردند. سپس سیستم روان درمانی تحلیل شناختی- رفتاری به مدت 11 جلسه 70 دقیقه ای برای گروه آزمایش اجرا گردید. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کواریانس چندمتغیره و تک متغیره استفاده شد. نتایج نشان داد، سیستم روان درمانی تحلیل شناختی- رفتاری به طور معناداری بر سوگیری توجه نوجوانان دارای نشا نه های اضطراب اجتماعی مؤثر بوده است. پیشنهاد می شود، مشاوران و روان درمانگران از این روش درمانی برای بهبود نشانه های اضطراب اجتماعی نوجوانان استفاده کنند.
نقش تنظیم شناختی هیجان و تحمل پریشانی هیجانی در پیش بینی تاب آوری در زمان شیوع پاندمی کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: تاب آوری در برابر شرایط سخت فعلی (کرونا ویروس) حایز اهمیت است و تحمل پریشانی هیجانی و استفاده از راهبردهای مختلف تنظیم هیجان، می توانند تأثیر مهمی بر نحوه ای خروج افراد از شرایط استرس زا داشته باشند. پژوهش حاضر با هدف پیش بینی تاب آوری افراد بر اساس تحمل پریشانی هیجانی و تنظیم شناختی هیجان انجام شد. روش: این مطالعه، از نوع توصیفی- همبستگی بود. نمونه پژوهش شامل 397 نفر بود که به صورت آنلاین از طریق شبکه های مجازی شرکت کردند. جهت جمع آوری داده ها از مقیاس تاب آوری کارنر و دیویدسون (2003)، پرسشنامه تنظیم هیجان شناختی (2001)، و مقیاس تحمل پریشانی هیجانی (2005) استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که پنج متغیر (تمرکز مجدد مثبت ، نشخوار فکری ، تمرکز مجدد بر برنامه ریزی ، دیدگاه گیری و سرزنش خود) با هم توانستند 449/0 درصد از واریانس تاب آوری را پیش بینی کنند (449/0R2=). همچنین از 4 زیر مؤلفه مقیاس تحمل پریشانی هیجانی سه مولفه برآورد ذهنی پریشانی، تنظیم تلاش ها برای تسکین پریشانی، جذب شدن به وسیله هیجانات منفی با هم توانستند 531/0 درصد از متغیر تاب آوری را پیش بینی کنند. بحث و نتیجه گیری: تقویت راهبردهای سازگارانه تنظیم هیجان و مهارت تحمل پریشانی هیجانی و کاهش راهبردهای ناسازگارانه تنظیم هیجان عامل بسیار مهمی برای پی ریزی برنامه های آموزشی و مداخلات روان شناختی است. از این رو اجرای کارگاه های آموزشی الکترونکی و مجازی مفید واقع می شود.
ارائه مدل ترکیبی توانمندسازی برای زنان حاشیه نشین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی و تدوین الگوی توانمندسازی زنان حاشیه نشین انجام گردیده است. این تحقیق با روش ترکیبی (کیفی–کمی) از نوع اکتشافی انجام شد. داده ها از طریق مصاحبه های عمیق پرسشنامه طی سال 1398 جمع آوری شده و در همین راستا در بخش کیفی با به کارگیری روش هدفمند قضا و تیم در بخش کمی نمونه آماری را 357 نفر زنان حاشیه نشین شهرستان اهواز تشکیل دادند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها در بخش کیفی از فن کدگذاری (باز و محوری) و در بخش کمی از آمار توصیفی (میانگین، انحراف معیار) و آمار استنباطی (تحلیل عاملی اکتشافی) بهره گرفته شد. داده های به دست آمده در پژوهش حاضر برگرفته از نظرات خبرنگاران فعال در حوزه زنان و زنان حاشیه نشین شهر اهواز در سه بعد روان شناختی (با 18 کدباز) و اقتصادی (با 11 کدباز) و فرهنگی اجتماعی (با 31 کدباز) بوده است سپس الگوی توانمندسازی زنان شهر اهواز ترسیم گردید. زنان حاشیه نشین در بسیاری از موارد علی الخصوص موضوعات اجتماعی خانوادگی، همسرداری، کودک پروری و حتی موضوعاتی از قبیل بارداری و سلامت بی توجه هستند که اساس این بی توجهی، عدم آگاهی در این زمینه می باشد و برای بالا بردن سطح آگاهی آنان باید به توانمندسازی آن ها در ابعاد روان شناختی، فرهنگی اجتماعی و اقتصادی پرداخته شود.
The Correspondence between Teachers’ Guide Recommendations and Actual Teaching of Iranian English Teachers: Vision Series in Focus(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
New generation of English textbooks, Vision Series, has been introduced and taught in Iranian high schools since 2017. This study aimed to scrutinize the correspondence between the recommendations suggested in the English teachers’ guides (TGs) of Vision Series and the actual teaching practices of Iranian high school English teachers. It follows a descriptive and correlational design, enjoying both qualitative and quantitative research methods. Participants of the present study included three groups: English teachers, high school students, and supervisors of English teachers in Iranian Ministry of Education. A total number of 100 high school English teachers, teaching in Sistan and Balouchestan Province, filled out a researcher-made piloted questionnaire. Out of them, 3 male and 3 female English teachers were later invited for an oral semi-structured interview. The second group of participants were 48 high school students. The last group of participants were 2 supervisors of English teachers in Iranian Ministry of Education. The researchers also participated in and observed two female teachers' English classes. By and large, the results of supervisors’ interviews and class observations were negative about the correspondence between actual teaching of Vision Series and recommendations of TG for most sections of the book. By contrast, the results of teachers' and students' questionnaires demonstrated that English teachers' teaching was perceived to be consistent with the recommendations of TG in more than half of the cases. The interviews with teachers indicated that half of the interviewees believed that they followed the suggestions of the TG. The implications of findings, especially for English teachers, are also discussed.
مقایسه ترس از صمیمیت، ناگویی هیجانی و ارضای نیازهای بنیادین روان شناختی در افراد موفق و ناموفق در ترک اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال پانزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۲
۲۰۴-۱۸۵
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر مقایسه ترس از صمیمیت، ناگویی هیجانی و ارضای نیازهای بنیادین روان شناختی در افراد موفق و ناموفق در ترک اعتیاد بود. روش: پژوهش حاضر از نوع علی- مقایسه ای بود. جامعه آماری این پژوهش شامل همه اعضای انجمن معتادان گمنام در شهرستان ملایر به تعداد تقریبی 4000 نفر بود. حجم نمونه شامل دو گروه افراد موفق (86 نفر) و ناموفق (126 نفر) در ترک اعتیاد بود که به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های ترس از صمیمیت، ناگویی هیجانی و مقیاس ارضای نیاز های بنیادین روان شناختی استفاده شد. داده های پژوهش با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره تجزیه و تحلیل شد. در این تحلیل متغیرهای سن و سابقه مصرف مواد به عنوان متغیرهای همپراش در نظر گرفته شدند. یافته ها: نتایج نشان داد نمرات خرده مقیاس های ترس از صمیمیت، ناگویی هیجانی و ارضای نیازهای بنیادی روان شناختی در بین دو گروه افراد موفق و ناموفق در ترک اعتیاد، تفاوت معنی داری با یکدیگر دارد. افراد موفق نسبت به افراد ناموفق، نمرات ترس از صمیمیت و ناگویی هیجانی کمتری را کسب کردند. همچنین، گروه موفق در ترک اعتیاد نمرات بیشتری را در ارضای نیازهای بنیادین روان شناختی داشتند. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش لزوم توجه به ارضای نیازهای بنیادین روان شناختی، هیجانات درگیر در روابط بین فردی و ترس از صمیمیت افراد در حال ترک را از طرف خانواده، دوستان و درمانگران مورد تأکید قرار می دهد.
بررسی رهیافت های مشاوره فلسفی در اندیشه علامه جعفری مبتنی بر نظریه حیات معقول(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
مشاوره فلسفی نگاه نسبتاً جدید و متفاوت به فعالیت مشاوره ای است که با هدف کاربردی سازی فلسفه در زمینه حل مشکلات روان شناختی، خانوادگی، فردی، تربیتی و... شکل گرفته و فعالیت می کند. آنچه در حال حاضر از نظریات و زمینه فعالیت مشاوره فلسفی موجود است، بیشتر مبتنی بر نظریات نظریه پردازان غیردینی است؛ بنابراین با نظر به ظرفیت نظریات اندیشمندان دینی در پرداختن به موضوع مشاوره فلسفی، هدف پژوهش پیش رو بررسی رهیافت های مشاوره فلسفی در اندیشه حیات معقول علامه جعفری است. روش به کار رفته در این پژوهش از نوع کیفی و تحلیل مفهومی جهت تحلیل عناصر، جستجوی ارتباط بین مفاهیم مختلف و بازشناسی روابط است. سوال هایی که در پژوهش حاضر به آن پرداخته شد، عبارتند از: ماهیت مشاوره فلسفی بر بنیاد نظریه حیات معقول علامه جعفری چیست؟ مبانی مشاوره فلسفی بر مبنای نظریه حیات معقول علامه جعفری کدامند؟ و اهداف مشاوره فلسفی بر مبنای نظریه حیات معقول علامه جعفری کدامند؟براساس نتایج پژوهش می توان گفت ماهیت مشاوره فلسفی در اندیشه علامه مبتنی بر تأمل فلسفی و تغییر خود است. مبانی مشاوره فلسفی مبتنی بر اندیشه حیات معقول علامه جعفری عبارت است از: انسان به منزله یک کل، ثبات و تغییر وجودی و تشکیک مندی حیات؛ همچنین اهداف مشاوره فلسفی مبتنی بر اندیشه حیات معقول علامه جعفری شامل آگاهی بخشی، جبرگریزی، اختیاریابی و نسبیت نگری است.
پیش بینی افکار خودکشی مردان حاضر در کمپ ترک اعتیاد بر اساس احساس تنهایی و تنظیم شناختی هیجان
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف پیش بینی افکار خودکشی مردان حاضر در کمپ های ترک اعتیاد بر اساس احساس تنهایی و تنظیم شناختی هیجان انجام شد. پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود و جامعه آماری آن شامل مردان وابسته به مواد حاضر در کمپ های شهرستان شادگان استان خوزستان در سال 1399 بود که 120 مرد به صورت تصادفی انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از پرسش نامه سنجش افکار خودکشی بک، پرسش نامه احساس تنهایی و مقیاس تنظیم شناختی هیجان استفاده شد. برای تحلیل داده ها از روش های همبستگی پیرسون و رگرسیون استفاده شد. افکار خودکشی با احساس تنهایی رابطه مثبت و معنادار و با تنظیم شناختی هیجان رابطه منفی و معناداری داشت. احساس تنهایی و تنظیم شناختی هیجان توانستند 40/9 درصد از واریانس افکار خودکشی را به شکل معناداری پیش بینی کنند. بر اساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که مردان وابسته به مواد که احساس تنهایی می کنند و در تنظیم شناختی هیجان خود با دشواری هایی مواجه هستند، افکار خودکشی بیشتری تجربه می کنند و در معرض خطر خودکشی قرار دارند.
رابطه سرمایه اجتماعی با اضطراب و افسردگی پرستاران بیمارستانهای تابعه علوم پزشکی زاهدان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
روان شناسی تحلیلی شناختی سال دوزادهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۶
27 - 36
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر برای بررسی رابطه ی سرمایه ی اجتماعی با اضطراب و افسردگی پرستاران می باشد. روش: توصیفی- همبستگی است. جامعه پرستاران علوم پزشکی زاهدان می باشند. نمونه 290 نفر به روش در دسترس تصادفی انتخاب شد و پرسشنامه ی سرمایه ی اجتماعی گوشال، اضطراب بک و افسردگی بک توسط آزمودنی ها تکمیل شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که بین سرمایه ی اجتماعی با اضطراب و افسردگی رابط ی معکوس و معناداری (01/0p<) وجود دارد. همچنین تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد همکاری، تعهد و روابط، به ترتیب (38/0-، 21/0- و 13/0-) بیش ترین پیش بینی کننده ی منفی برای اضطراب، و همکاری به تن هایی (22/0-) پیش بینی کننده ی منفی برای افسردگی می باشد نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش، منطقی به نظر می رسد، مدیران بیمارستان ها اقدامات و تسهیلات لازم را برای بالا بردن سطح سرمایه ی اجتماعی پرستاران در نظر گرفته و برنامه های آموزشی را برای این گروه شغلی و در جهت حاکم کردن هر چه بیشتر اعتماد و اطمینان، صمیمیت، مشارکت، تعهد، ارتباط تؤام با احترام متقابل و پر رنگ کردن ارزش های فردی و اجتماعی، تدارک ببینند.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر حافظه فعال در افراد مبتلا به اختلال وسواس فکری و عملی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر حافظه فعال در افراد مبتلا به اختلال وسواس فکری و عملی انجام گرفت. روش : پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و دوره پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل افراد مبتلا اختلال وسواس فکری و عملی مراجعه کننده به مراکز خدمات روان شناسی و مشاوره شهر اصفهان مابین اردیبهشت تا مردادماه سال 1398 بود. در این پژوهش تعداد 30 فرد مبتلا اختلال وسواس فکری و عملی با روش نمونه گیری دردسترس انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و گواه گمارده شدند (در هر گروه 15 نفر). در این بین در گروه آزمایش 4 نفر و در گروه گواه نیز 1 نفر ریزش داشتند. گروه آزمایش مداخله درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (هیز و همکاران، 2004) را طی دو ماه و نیم در 10 جلسه 90 دقیقه ای دریافت نمودند. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه وسواسی-اجباری ییل براون (گودمن و راسماسن، 1986) و ابزار سنجش حافظه فعال بود. داده های حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر حافظه فعال افراد مبتلا به اختلال وسواس فکری و عملی تأثیر معنادار دارد (p<0/001). بدین صورت که این درمان توانسته منجر به بهبود حافظه فعال افراد مبتلا به اختلال وسواس فکری و عملی شود. نتیجه گیری: یافته های پژوهش حاضر بیانگر آن بودند که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد با بهره گیری از فنونی همانند با بهره گیری از فنونی همانند کاربرد تکنیک های ذهنی، مشاهده خود به عنوان زمینه، تکنیک های گسلش شناختی، تصریح ارزش ها و عمل متعهدانه می تواند به عنوان یک درمان کارآمد جهت افزایش حافظه فعال افراد مبتلا به اختلال وسواس فکری و عملی مورد استفاده قرار گیرد.