پژوهش های روانشناسی اسلامی

پژوهش های روانشناسی اسلامی

پژوهش های روانشناسی اسلامی سال 4 بهار و تابستان 1400 شماره 1 (پیاپی 6) (مقاله ترویجی حوزه)

مقالات

۱.

مفهوم سازی خود اندیشی انتقادی در منابع اسلامی(مقاله ترویجی حوزه)

نویسنده:

کلید واژه ها: خوداندیشی مفهوم سازی تفکر انتقادی روان شناسی اسلامی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۴ تعداد دانلود : ۱۰۰
این پژوهش با هدف مفهوم سازی خوداندیشی انتقادی در منابع اسلامی انجام شده است. روش پژوهش تحلیل کیفی محتوای متون دینی (شجاعی، 1399) بود که برای فهم و استنباط روان شناختی از منابع اسلامی کاربرد دارد. جامعه اسنادی پژوهش را قرآن کریم و کتاب های اصول کافی، میزان الحکمه و بحارالانوار تشکیل می داد. نمونه عبارت بود از هر واژه، عبارت یا گزاره ای که در مفهوم شناسی خوداندیشی انتقادی کاربرد داشته باشد. اعتبارسنجی براساس دو شاخص متقن و مفید بودن و با استفاده  از دو روش کیفی و کمّی انجام شد. در روش کیفی استنباط های انجام شده از آیات و روایات در اختیار سه نفر از کارشناسان قرار گرفت و از آنها خواسته شد که در مورد مؤلفه ها و ابعاد خوداندیشی انتقادی نظر خود را بیان کنند. در روش کمّی متقن بودن براساس نظر چهارده نفر از متخصصان و محاسبه نسبت روایی محتوا (CVR) و شاخص روایی محتوا (CVI) بررسی شد.  مفید بودن یافته ها براساس نظر سه کارشناس و محاسبه ضریب کاپا مورد سنجش قرار گرفت. نتایج نهایی 31 نشانه برای خوداندیشی انتقادی را نشان داد که براساس تشابه کارکردی در قالب پنج مؤلفه تأمل و بازنگری در خود (شامل7 نشانه)، خودنظارتی فعال (6 نشانه)، نگرش واقع بینانه به زندگی (5 نشانه)، تعالی جویی ( 5 نشانه) و خودگاهی پدیداری ( 4 نشانه) تدوین شد. نتایج CVR  و CVI به ترتیب بالاتر از 59/0 و 79/0 و ضریب کاپا برای هر پنج مؤلفه در دامنه نسبتاً خوب تا عالی (20/0-1) به دست آمد. درنتیجه خوداندیشی انتقادی یک فرایند شناختی فعال، هدفمند و سازمان یافته است که با استفاده از آن فرد به بررسی و بازنگری شناخت ها، باورها، تفکرات، ارزش ها، احساس ها و رفتارهای خود می پردازد. اندازه گیری خوداندیشی انتقادی با توجه به نواحی جدول زندگی (تفریح و سرگرمی، روابط اجتماعی، حالات خلقی، انگیزش، معنویت و دینداری، برنامه ریزی، سلامت، معیشت و کار) بررسی شد که نتیجه آن به صورت «نیمرخ وضعیت زندگی» و تعیین نمره فرد از 1 تا 10 در هر محور مشخص می شود.  
۲.

مقایسه فلسفه رنج از دیدگاه قرآن و پارادایم معنادرمانی(مقاله ترویجی حوزه)

کلید واژه ها: رنج قرآن معنادرمانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۱ تعداد دانلود : ۲۳۵
«رنج» عنصر مشترک زندگی تمام موجودات است و هستی آدمی با تجربه رنج گره خورده است. انسان به دلیل برخورداری از تفکر و خودآگاهی نسبت به سایر موجودات همواره در پی کشف علل وجود و حل مسئله آن بوده است. هدف از این پژوهش مقایسه مفهوم، کارکردها و شیوه های رهایی از رنج از دو دیدگاه ایمانی با نظر به آیات قرآن و علم روان شناسی با تکیه بر نظریه معنادرمانی فرانکل بود. پژوهش حاضر به روش کیفی و به شیوه تحلیلی توصیفی انجام گرفت. نتایج این پژوهش نشان داد که بین دیدگاه قرآن و مکتب معنادرمانی در واکاوی مسئله رنج شباهت ها و تفاوت هایی وجود دارد. از مهم ترین شباهت ها تأکید دو دیدگاه بر گستردگی و عدم گریز آدمی از رنج است؛ افزون بر این در معنادار بودن رنج و امکان رشد فردی به واسطه رنج نیز توافق نظر وجود دارد. تفاوت دو دیدگاه در نوع مواجهه و پذیرش رنج بود که در معنادرمانی به صورت محدود و در ارتباط با خود فرد مطرح می شود، اما در نگاه قرآن رنج بشر به کنش های فرد و سنت های الهی وابسته است؛ همچنین کارکردهای تربیتی، اخلاقی و روان شناختی آن بسیار جامع تر از روان شناسی معنادرمانگری است.
۳.

تدوین بستۀ آموزشی معنایابی زندگی برای نوجوانان بر اساس آموزه های اسلامی و اثربخشی آن(مقاله ترویجی حوزه)

کلید واژه ها: بسته آموزشی معنای زندگی نوجوانان آموزه های اسلامی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۸ تعداد دانلود : ۱۳۰
پژوهش حاضر با هدف تدوین بستۀ آموزشی معنایابی زندگی برای نوجوانان براساس آموزه های اسلامی و اثربخشی آن انجام شد. روش پژوهش، کیفی و کمّی بود و از دو روش تحلیل محتوا و آزمایشی استفاده شد. در بخش کیفی پژوهش به روش استنباط دینی روان شناختی انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه نوجوانان ۱۶ و ۱۷ ساله در شهر قم بود. در این پژوهش نمونه به صورت تصادفی به تعداد ۳۰ نفر انتخاب و در دو گروه کنترل و آزمایش تقسیم شدند. بسته آموزشی در ده جلسه برای گروه آزمایش اجرا شد. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه معنای زندگی (استگر، ۲۰۱۰) استفاده شد. یافته ها در قسمت کیفی نشان داد که بستۀ آموزشی معنای زندگی دارای سه مولفه اصلی خودیابی، معنایابی و تحقق بخشی است. در قسمت کمّی نیز نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که بین دو گروه کنترل و آزمایش در دو بعد «جستجوی معنای زندگی» و «حضور معنای زندگی» در پس آزمون تفاوت معناداری وجود دارد (01/0 p=)؛ به این معنا که آموزش بسته معنای زندگی سبب کاهش «بعد جستجو» و افزایش «بعد حضور» شده است. مجذور اتا نیز نشان دهنده میزان اثر می باشد که بسته معنای زندگی ۴۴ درصد بر بعد حضور گروه آزمایش تأثیر داشته است. 
۴.

بررسی رهیافت های مشاوره فلسفی در اندیشه علامه جعفری مبتنی بر نظریه حیات معقول(مقاله ترویجی حوزه)

کلید واژه ها: مشاوره مشاوره فلسفی علامه جعفری حیات معقول

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۴ تعداد دانلود : ۹۵
مشاوره فلسفی نگاه نسبتاً جدید و متفاوت به فعالیت مشاوره ای است که با هدف کاربردی سازی فلسفه در زمینه حل مشکلات روان شناختی، خانوادگی، فردی، تربیتی و... شکل گرفته و فعالیت می کند. آنچه در حال حاضر از نظریات و زمینه فعالیت مشاوره فلسفی موجود است، بیشتر مبتنی بر نظریات نظریه پردازان غیردینی است؛ بنابراین با نظر به ظرفیت نظریات اندیشمندان دینی در پرداختن به موضوع مشاوره فلسفی، هدف پژوهش پیش رو بررسی رهیافت های مشاوره فلسفی در اندیشه حیات معقول علامه جعفری است. روش به کار رفته در این پژوهش از نوع کیفی و تحلیل مفهومی جهت تحلیل عناصر، جستجوی ارتباط بین مفاهیم مختلف و بازشناسی روابط است. سوال هایی که در پژوهش حاضر به آن پرداخته شد، عبارتند از: ماهیت مشاوره فلسفی بر بنیاد نظریه حیات معقول علامه جعفری چیست؟ مبانی مشاوره فلسفی بر مبنای نظریه حیات معقول علامه جعفری کدامند؟ و اهداف مشاوره فلسفی بر مبنای نظریه حیات معقول علامه جعفری کدامند؟براساس نتایج پژوهش می توان گفت ماهیت مشاوره فلسفی در اندیشه علامه مبتنی بر تأمل فلسفی و تغییر خود است. مبانی مشاوره فلسفی مبتنی بر اندیشه حیات معقول علامه جعفری عبارت است از: انسان به منزله یک کل، ثبات و تغییر وجودی و تشکیک مندی حیات؛ همچنین اهداف مشاوره فلسفی مبتنی بر اندیشه حیات معقول علامه جعفری شامل آگاهی بخشی، جبرگریزی، اختیاریابی و نسبیت نگری است.
۵.

بررسی تطبیقی دیدگاه های امام سجادعلیه السلام و مارتین سلیگمن درباره ترس از مرگ(مقاله ترویجی حوزه)

کلید واژه ها: امام سجاد (ع) سلیگمن ترس مرگ روان شناسی مثبت گرا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۳ تعداد دانلود : ۱۱۹
معنا و جایگاه مرگ در نظریه شادکامی و بهزیستی سلیگمن (مدل پِرما) مبهم است. مقاله حاضر با هدف ابهام زدایی از راه تطبیق نظرات امام سجاد(ع) و سلیگمن به روش تحلیل محتوای کیفی انجام شد. یافته ها بیانگر آن است که امامبا سبک تبیینی توحیدی قائل به ترس از مرگ به عنوان یک واقعیت وجودی و بر این باور بود که ترس از مرگ برای مؤمن به صورت «انتباه مرگ، اشتیاق مرگ و انس با مرگ» است تا به تأمین بهزیستی روانی در دنیا و سلامت ابدی در آخرت بینجامد. سلیگمن با پذیرش بی طرفانه مرگ معتقد است انسان آینده نگر و عمل گرا با دوری از درماندگی، تقویت توانمندی های 24گانه منش و بهره وری حداکثری از زندگی باید به شکوفایی برسد؛ درحالی که بهزیستی، فارغ از یاد مرگ محال است. علت این دیدگاه سلیگمن، تفکر پراگماتیستی و سکولار، انسان شناسی با اتکای صرف به روش های آماری، برداشتی ناقص از مفهوم مذهب، ناتوانی از اظهارنظر درباره معنای زندگی و نگاه آسیب شناسانه به مرگ بود. میل به جاودانگی، تنهایی وجودی انسان و نیازمندی اش به امری متعالی از خود و پرداختن به معنا جهت رفع بی قراری تا لحظه مرگ، مواضع وفاق هر دو نفر و نگرش توحیدی امام و اندیشه ورزی پراگماتیسم با رویکرد سکولار سلیگمن منشأ مواضع خلافشان بود.
۶.

پیش بینی اشتیاق تحصیلی براساس خودباوری: نقش تعدیل کننده استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی(مقاله ترویجی حوزه)

کلید واژه ها: اشتیاق تحصیلی خودباوری شبکه های اجتماعی مجازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۰ تعداد دانلود : ۱۵۵
اشتیاق تحصیلی یکی از سازه های روان شناسی مثبت است. هدف پژوهش حاضر پیش بینی اشتیاق تحصیلی براساس خودباوری با نقش تعدیل گری استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی بود. روش پژوهش، توصیفی همبستگی و جامعه پژوهش دانش آموزان دوره دوم متوسطه بود. 450 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. با پرسشنامه اشتیاق تحصیلی فدریکرز و همکاران (2004)، پرسشنامه خودباوری فرزیان پور (1391) و پرسشنامه شبکه های اجتماعی مجازی جهانبانی (1397) اطلاعات جمع آوری و با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون سلسله مراتبی (تعدیل گر) تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد اشتیاق تحصیلی با خودباوری  (01/0>P ، 292/0= r) رابطه مستقیم و مثبت و با میزان استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی (01/0>p، 197/0-=r) همبستگی منفی دارد؛ همچنین نتایج رگرسیون تعدیل کننده نشان داد که میزان استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی در رابطه بین خودباوری با اشتیاق تحصیلی نقش تعدیل گری را ایفا می کند. افراد با خودباوری بالا با استفاده زیاد از فضای مجازی اشتیاق تحصیلی شان کاهش و با بهره گیری بهینه از فضای مجازی اشتیاق تحصیلی آنان افزایش می یابد.