اعظم فرح بیجاری

اعظم فرح بیجاری

مدرک تحصیلی: استاد دانشکده علوم تربیتی و روان شناسی دانشگاه الزهراء

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱۵ مورد از کل ۱۵ مورد.
۱.

نقش بدرفتاری دوران کودکی بر خودمهارگری نوجوانان: نقش تعدیل کننده جنسیت و شفقت برخود(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بدرفتاری دوران کودکی جنسیت خودمهارگری شفقت بر خود نوجوانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 320 تعداد دانلود : 911
هدف از انجام این پژوهش، بررسی نقش تعدیل کننده جنسیت و شفقت برخود در رابطه بدرفتاری دوران کودکی با خودمهارگری در نوجوانان 13-19 ساله استان قم بود. روش پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی بود. نمونه پژوهش، 409 نفر (205 دختر و 204 پسر) از نوجوانان دو شهر قم و کهک استان قم بودند که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل مقیاس خودگزارشی کودک آزاری، مقیاس خودمهارگری و فرم کوتاه مقیاس شفقت بر خود بود. داده های این پژوهش از روش تحلیل مسیر، مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد که بدرفتاری دوران کودکی، پیش بینی کننده خودمهارگری پایین دوران نوجوانی است. بدرفتاری دوران کودکی، پیش بینی کننده شفقت بر خود پایین دوران نوجوانی است. نقش تعدیل کننده شفقت برخود در رابطه بدرفتاری دوران کودکی با شفقت بر خود تایید شد، اما نقش تعدیل کننده جنسیت در رابطه بدرفتاری دوران کودکی با شفقت بر خود تایید نشد. بنابراین، با کاهش شیوع بدرفتاری با کودکان می توان شفقت بر خود و خودمهارگری دوران نوجوانی را ارتقا داد، همچنین پرورش صفت شفقت بر خود در کودکان دختر و پسری که دارای تجربه بدرفتاری می باشند، مانع از کاهش سطوح خودمهارگری آنان در نوجوانی می گردد. واژه های کلیدی: بدرفتاری دوران کودکی، جنسیت، خودمهارگری، شفقت بر خود، نوجوانی.
۲.

شناسایی عوامل مؤثر بر رشد پس از آسیب زنان مطلقه: یک پژوهش زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رشد پس از آسیب زنان طلاق

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 12 تعداد دانلود : 386
زمینه: رشد پس از آسیب به تغییرات مثبت تجربه شده پس از وقایع آسیب زا اشاره دارد. اگرچه رویدادهای استرس زا مانند مرگ همسر یا طلاق که به تغییر در ساختار خانواده منجر می شود، با تجربه های منفی مانند پریشانی روانشناختی و برخی بیماری های روانی مانند اختلال استرس پس از سانحه همراه است، اما برخی پژوهش ها نشان می دهند که این رویدادها منجر به مبارزه و تحمل روانی در فرد می شوند و فرصت های منحصر به فردی برای رشد در اختیار افراد قرار می دهند. هدف: با توجه به شکاف تحقیقاتی در رابطه با اثرات مثبت رویارویی با طلاق در زنان، مطالعه حاضر با هدف تبیین مدل رشد پس از آسیب زنان مطلقه انجام شد. روش: این پژوهش به شیوه کیفی و روش تئوری زمینه ای در سال 1399 در شهر تهران انجام شد. گروه نمونه با انتخاب 19 زن مطلقه رشدیافته (با اذعان مشارکت کنندگان به تجربه رشد و کسب نمره دو انحراف استاندارد بالاتر از میانگین در آزمون رشد پس از آسیب تدسچی و کالهون (1996) توسط مشارکت کنندگان) به اشباع نظری رسید. روش نمونه گیری در ابتدا هدفمند بود و سپس برای اشباع مقوله ها از روش نمونه گیری نظری استفاده شد. برای جمع آوری داده ها از روش مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد و سپس داده ها با روش نظام مند اشتراوس و کوربین تحلیل شدند. یافته ها: تجزیه و تحلیل مصاحبه ها منجر به شناسایی 13 مقوله اصلی و 40 مقوله فرعی شد. رشد و شکوفایی پس از طلاق، مقوله مرکزی الگوی رشد پس از آسیب می باشد. دستیابی به رشد و شکوفایی به طور کلی می تواند محصول مواجهه با رنج و پذیرش آن، معنویت و عشق به فرزندان باشد. زمان به عنوان عامل مداخله گر استخراج شد. منابع حمایتی، عوامل شخصیتی و درونی به همراه زمینه های تربیتی و خانوادگی نیز به عنوان عوامل زمینه ای به رشد و شکوفایی کمک می کنند و راهبردهای رشدآفرین استخراج شده نیز شامل یاری جویی، چاره اندیشی، مدیریت افکار و هیجانات، انجام فعالیت های تسکین دهنده و آرامبخش و خودمراقبتی بود. نتیجه گیری: پژوهش حاضر با شناسایی عوامل مؤثر بر رشد پس از آسیب، می تواند راهگشای روانشناسان و مشاوران جهت کاهش آسیب های طلاق و ارتقای رشد پس از طلاق باشد.
۳.

پیش بینی عزت نفس نوجوانان براساس رابطه والد-فرزند، نیازهای بنیادین روان شناختی و خودپنداره

کلید واژه ها: خودپنداره رابطه والد-فرزند عزت نفس نیازهای بنیادین روانشناختی نوجوان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 471 تعداد دانلود : 417
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی عزت نفس نوجوانان براساس رابطه والد-فرزند، نیازهای بنیادین روان شناختی و خودپنداره انجام شد. روش پژوهش حاضر توصیفی - همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را تمامی دانش آموزان دوره دوم متوسطه دبیرستان های شهرستان میبد در سال تحصیلی 1400-1399 تشکیل دادند که از بین جامعه هدف تعداد 461 نفر با روش نمونه گیری در دسترس به عنوان حجم نمونه انتخاب و به صورت مجازی در پژوهش شرکت کردند. داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه های عزت نفس کوپراسمیت (1967)، رابطه والد-فرزند فاین و همکاران (1983)، نیازهای بنیادین روانشناختی (2000) و خودپنداره راجرز (1938) جمع آوری و در نهایت داده های 398 شرکت کننده که قابلیت تحلیل داشت به منظور بررسی فرضیه های پژوهش با استفاده از تحلیل رگرسیون چندگانه و با کمک نرم افزار SPSS25 تحلیل شد. یافته ها حاکی از این بود که ارتباط والد- فرزند، نیازهای بنیادین روان شناختی و خودپنداره به صورت معنادار عزت نفس را در نوجوانان پیش بینی می کند. براساس نتایج حاصل می توان نتیجه گرفت به منظور بهبود عزت نفس نوجوانان، توجه به رابطه والد فرزند، ارضای نیازهای بنیادین و خودپنداره نوجوانان ضروری است.
۴.

ارائه مدل رابطه بین تجارب آسیب زا و اختلال استرس پس از سانحه ساده و پیچیده در زنان و دختران آسیب دیده، با نقش واسطه ای ذهنی سازی و پردازش هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اختلال استرس پس از سانحه ساده و پیچیده ساختار عاملی ذهنی سازی پردازش هیجانی تجارب آسیب زا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 450 تعداد دانلود : 575
سازمان جهانی بهداشت اخیراً یازدهمین نسخه تجدیدنظر شده در طبقه بندی بیماری ها را با گنجاندن اختلال استرس پس از سانحه پیچیده (complex PTSD) منتشر کرده است.در این نسخه، اختلال CPTSD به عنوان یک اختلال متشکل از علائم اختلال استرس پس از سانحه ساده (PTSD) و اختلال در سازماندهی خود (DSO) مطرح شد. با وجود تحقیقات رو به رشد در رابطه با بررسی این طبقه تشخیصی، تا به امروز هیچ تحقیقی در مورد نشانه ها و عوامل خطرساز این اختلال در ایران انجام نشده است. پژوهش حاضر به منظور شناسایی نشانه ها و عوامل خطرساز در قالب متغیرهای میانجی (ذهنی سازی و پردازش هیجانی) انجام شد. در این مطالعه از طرح تحقیقی مقطعی-توصیفی و پژوهش همبستگی از نوع مدل یابی با تحلیل مسیر استفاده شد. نمونه گیری با روش هدفمند و از جامعه زنان و دختران آسیب دیده 17 تا 60 ساله صورت گرفت و پرسشنامه بین المللی وقایع آسیب زا، چک لیست تجارب آسیب زا، مقیاس ذهنی سازی و مقیاس پردازش هیجانی توسط آنان تکمیل شد. داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS-26 و AMOS-24 تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد ذهنی سازی و پردازش هیجانی در ارتباط بین تجارب آسیب زا و PTSD و CPTSD نقش میانجی گرانه معناداری دارند. در نتیجه، با توجه به نقش ذهنی سازی و پردازش هیجانی در رابطه بین تجارب آسیب زا و اختلال PTSD و CPTSD، آموزش فرایندهای تنظیم هیجان و تقویت مهارتهای ذهنی سازی در پیشگیری از این دو اختلال و بالا بردن سطح سازگاری می تواند مؤثر باشد.
۵.

ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی پرسشنامه بین المللی رویدادهای آسیب زا (ITQ) دربین زنان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پرسشنامه بین المللی رویدادهای آسیب زا رویدادهای آسیب زا ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 136
زمینه: سازمان جهانی بهداشت اخیراً یازدهمین نسخه تجدیدنظر شده در طبقه بندی بیماری ها را با گنجاندن اختلال تنیدگی پس ضربه ای پیچیده (complex PTSD) منتشر کرده است. در این نسخه، اختلال CPTSD به عنوان یک اختلال متشکل از علائم اختلال تنیدگی پس ضربه ای ساده (PTSD) و اختلال در سازماندهی خود (DSO) مطرح شد. به منظور تشخیص CPTSD، خرده مقیاس های PTSD (شامل؛ تجربه مجدد، اجتناب و تهدید) و خرده مقیاس های DSO (شامل؛ بدتنظیمی هیجانی، خودپنداشت منفی و آشفتگی در روابط بین فردی) باید وجود داشته باشد. با وجود تحقیقات در حال بررسی ساختار عاملی این اختلال، تا به امروز، هیچ تحقیقی در مورد بهترین معرف اختلال تنیدگی پس ضربه ای پیچیده به توافق نرسیده است. هدف: هدف پژوهش حاضر، تهیه نسخه فارسی پرسشنامه بین المللی رویدادهای آسیب زا و بررسی ویژگی های روان سنجی آن در بین زنان ایرانی بود. روش: 259 زن ایرانی با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و نسخه فارسی پرسشنامه بین المللی رویدادهای آسیب زا (کلویتر، 2015) را تکمیل کردند. داده های به دست آمده با استفاده از شاخص های آلفای کرونباخ، قابلیت اعتماد مرکب و تحلیل عاملی تأییدی تحلیل شدند. یافته ها: ضریب آلفای کرونباخ برای عامل PTSD برابر با 0/83 و عامل DSO برابر با 0/81 و نتایج قابلیت اعتماد مرکب آزمون نیز بالاتر از 8/0 بود. نتایج تحلیل عاملی تأییدی نشان داد که بار عاملی گویه ها بیشتر از 0/4 است و مقیاس از درستی سازه مناسبی برخوردار است. نتیجه گیری: با توجه به مطلوب بودن خصوصیات روان سنجی نسخه فارسی پرسشنامه بین المللی رویدادهای آسیب زا، می توان استفاده از آن را به متخصصان حوزه روان شناسی در موقعیت های پژوهشی و تشخیصی پیشنهاد کرد.
۶.

رابطه ویژگی های شخصیتی و سبک های مقابله ای با تحمل پریشانی در دوران شیوع ویروس کرونا

کلید واژه ها: کرونا ویروس ویژگی های شخصیتی سبک مقابله با استرس تحمل پریشانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 753 تعداد دانلود : 893
مقدمه: بیماری کووید-۱۹ علاوه بر آسیب های جدی که برای سلامت جسمی مردم ایجاد کرده، پریشانی روانشناختی فراوانی را به بار آورده است که شناخت عوامل مرتبط با تحمل پریشانی در این دوران ضروری به نظر می رسد. هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش ویژگی های شخصیتی و سبک های مقابله ای در پیش بینی تحمل پریشانی در دوران شیوع ویروس کرونا انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع مطالعات توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه افراد ۶۰-۱۸ سال ساکن شهر تهران بود که در سال ۱۳۹۹ به صورت اینترنتی در پژوهش شرکت کردند. حجم نمونه براساس فرمول کرامر ۲۸۰ نفر تعیین و با روش نمونه گیری غیر تصادفی در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه های تحمل پریشانی (DTS)، راهبردهای مقابله ای (WOCQ) و شخصیت نئو (NEO-FFI) بود. داده ها با روش رگرسیون چندگانه و با نرم افزار SPSS نسخه ۲۵ تحلیل شدند. یافته ها: ویژگی های شخصیتی برونگرایی، انعطاف پذیری و موافق بودن تأثیر مثبت و روان رنجوری تأثیر منفی و بیشترین تأثیر را بر میزان تحمل پریشانی افراد در دوران شیوع کرونا دارند (۰/۰۰۱=P). راهبردهای مسئله دار تأثیر مثبت و راهبردهای هیجان مدار تأثیر منفی و بیشترین تأثیر بر میزان تحمل پریشانی افراد در دوران شیوع کرونا دارند (۰/۰۰۱=P). نتیجه گیری: براساس یافته های این پژوهش، ویژگی های شخصیتی و سبک های مقابله ای در پیش بینی تحمل پریشانی در دوران شیوع ویروس کرونا نقش تعیین کننده ای دارند؛ بنابراین می توان نتیجه گرفت، توجه به ویژگی های شخصیتی به ویژه روان رنجوری و راهبردهای مقابله ای هیجان مدار در افراد و ارائه آموزش ها و مشاوره های تخصصی به این افراد در دوران پاندمی کرونا در جهت ارتقای سطح تحمل پریشانی می تواند مؤثر باشد.
۷.

نقش هوش اجتماعی و ذهن خوانی از طریق چشم و صدا در پیش بینی اضطراب اجتماعی بر اساس مدل کلارک و ولز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اضطراب اجتماعی ذهن خوانی از طریق چشم ذهن خوانی از طریق صدا هوش اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 454 تعداد دانلود : 461
مقدمه: یکی از مشکلات اساسی افراد مضطرب اجتماعی، ناتوانی آنان در شناسایی حالات ذهنی می باشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش هوش اجتماعی و ذهن خوانی در پیش بینی اضطراب اجتماعی بر اساس مدل کلارک و ولز طراحی و اجرا گردید. روش: بدین منظور نمونه ای متشکل از 218 نفر زن و مرد بزرگسال به وسیله پرسشنامه اضطراب اجتماعی(SAQ)، پرسشنامه هوش اجتماعی ترمسو(TSIS)، آزمون ذهن خوانی از طریق چشم(RMET) و آزمون ذهن خوانی از طریق صدا(RMVT) مورد ارزیابی قرار گرفتند. به منظور تحلیل داده ها از همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی چندگانه بهره گرفته شد. یافته ها: نتایج حاصل از همبستگی پیرسون نشان داد بین هوش اجتماعی و مؤلفه های آن و ذهن خوانی از طریق چشم با اضطراب اجتماعی رابطه منفی معنی داری وجود دارد. علاوه بر این بین هوش اجتماعی و ذهن خوانی از طریق چشم رابطه مثبت معنی داری وجود دارد. ضمن این که هیچ رابطه معنی داری بین ذهن خوانی ازطریق صدا با اضطراب اجتماعی و هوش اجتماعی یافت نگردید. نتایج رگرسیون نشان داد مؤلفه های مهارت های اجتماعی و آگاهی اجتماعی از هوش اجتماعی و همینطور ذهن خوانی از طریق چشم قادرند 37 درصد از واریانس اضطراب اجتماعی را به طور معنی داری پیش بینی نمایند. نتیجه گیری: در مجموع می توان چنین نتیجه گیری نمود که افراد مضطرب اجتماعی در مؤلفه های هوش اجتماعی و توانایی ذهن خوانی از طریق مشاهده دیگران ضعیف تر عمل می کنند، موضوعی که می بایست در شناخت و درمان اضطراب اجتماعی مورد توجه قرار گیرد.
۸.

رابطه استفاده آسیب زای مادران از شبکه های اجتماعی مجازی با مشکلات رفتاری کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مادران استفاده آسیب زا شبکه های اجتماعی رضایت زناشویی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 719 تعداد دانلود : 589
امروزه شبکه های اجتماعی مجازی تسهیلات فراوانی از جمله توسعه روابط اجتماعی را فراهم نموده اند، این شبکه ها علی رغم امکانات و مزایایی که فراهم کرده اند آسیب هایی از جمله اعتیاد به استفاده از آن ها را نیز با خود به همراه داشته اند. در پژوهش حاضر به بررسی رابطه استفاده آسیب زا از این شبکه ها توسط مادران با رضایت زناشویی آن ها، رابطه آن ها با فرزندان و مشکلات رفتاری فرزندانشان پرداخته شد؛ به همین منظور 323 نفر از مادرانی که دارای فرزندان پیش دبستانی بودند با نمونه گیری دردسترس برگزیده شده و به سؤالات ابزار های پژوهش شامل پرسشنامه ی استفاده ی آسیب زا از شبکه های اجتماعی مجازی و پرسشنامه مشکلات و توانایی های کودکان ؛ مقیاس سنجش رابطه و مقیاس رابطه والد- کودک پاسخ دادند؛ روش پژوهش نیز از نوع همبستگی می باشد. نتایج نشان داد ارتباط استفاده آسیب زا از شبکه-ها با رضایت زناشویی منفی و معنادار است، میان استفاده آسیب زا با رابطه مادر-کودک نیز ارتباط منفی و معنادار برقرار است، رضایت زناشویی با رابطه مادر-کودک ارتباط مستقیم و معنادار داشته و رابطه مادر-کودک با مشکلات رفتاری کودکان ارتباط منفی و معنادار دارد؛ بین استفاده آسیب زا از شبکه ها و مشکلات رفتاری کودکان ارتباط معنادار یافت نشد، همچنین میان رضایت زناشویی و مشکلات رفتاری نیز ارتباط معناداری وجود نداشت اما بر اساس نتایج، استفاده آسیب زا از طریق تأثیر بر رضایت زناشویی و رابطه مادر-کودک بر مشکلات رفتاری کودکان اثر غیر مستقیم دارد. بررسی ارتباط ویژگی های شخصیتی مادران با استفاده آسیب زا از شبکه ها از جمله پیشنهاد های پژوهش حاضر می باشد.
۹.

بررسی نقش واسطه ای والدگری معکوس در ارتباط بین ابهام مرزی با حمایت خانوادگی، رضایت خانوادگی و استرس ادراک شده در دختران نوجوان خانواده های طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ابهام مرزی والدگری معکوس حمایت خانوادگی رضایت خانوادگی استرس ادراک شده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 333 تعداد دانلود : 340
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای والدگری معکوس در ارتباط بین ابهام مرزی با حمایت خانوادگی، رضایت خانوادگی و استرس ادراک شده در دختران نوجوان خانواده های طلاق است. بدین منظور 159 نفر از دختران نوجوان 16-12 ساله به روش نمونه گیری داوطلبانه انتخاب شدند و به مقیاس ابهام مرزی، مقیاس والدگری معکوس، مقیاس چند بعدی حمایت اجتماعی ادراک شده، مقیاسچندبعدیرضایتاز زندگیدانشآموزان و مقیاس استرس ادراک شده پاسخ دادند. به منظور تحلیل داده ها از روش تحلیل مسیر استفاده گردید. نتایج این تحلیل حاکی از تایید نقش واسطه ای والدگری معکوس در ارتباط ابهام مرزی با رضایت خانوادگی و استرس ادراک شده بود. اما این نقش در ارتباط ابهام مرزی با حمایت خانوادگی معنادار نبود. بنابراین نتیجه گرفته می شود که چنانچه ابهام در مرزهای خانواده بعد از طلاق والدین از بین نرود، والدگری معکوس به عنوان یک نتیجه از ابهام مرزی منجر به کاهش حمایت و رضایت خانوادگی و افزایش استرس ادراک شده در دختران نوجوان شده و در ارتباط بین ابهام مرزی، رضایت خانوادگی و استرس ادراک شده نقش واسطه ای ایفا می کند. کلید واژه ها: ابهام مرزی، والدگری معکوس، حمایت خانوادگی، رضایت خانوادگی، استرس ادراک شده.
۱۰.

رابطه بین احساس تنهایی و نوموفوبیا به واسطه گری بهزیستی معنوی درمیان دانشجویان دختر دانشگاه الزهرا (س)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تنهایی دانشجویان معنویت نوموفوبیا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 577 تعداد دانلود : 787
پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه بین احساس تنهایی و نوموفوبیا به واسطه گری بهزیستی معنوی انجام شد. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی و تحلیل مسیر بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دختر ساکن در خوابگاه دانشگاه الزهراء در سال تحصیلی 96-1395 بود که تعداد آن ها حدود 1100 نفر برآورد شد. روش نمونه گیری از نوع تصادفی و حجم نمونه 300 نفر با استفاده از جدول مورگان و کرجسی انتخاب شد. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه نوموفوبیای یلدریم و کوریا، مقیاس احساس تنهایی اجتماعی و عاطفی بزرگ سالان دی توماسو و همکاران و بهزیستی معنوی دهشیری بود. از آزمون تحلیل مسیر به منظور تجزیه وتحلیل داده ها استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که بهزیستی معنوی نقش واسطه گری بین احساس تنهایی و نوموفوبیا دارد. همچنین، تغییرات واریانس نمرات نوموفوبیا با واسطه گری بهزیستی معنوی توسط متغیر احساس تنهایی در بین دانشجویان دختر قابل تبیین می-باشد. بنابراین برنامه ریزی جهت ارتقای بهزیستی معنوی دانشجویان می تواند نقش مهمی در کاهش نوموفوبیا به واسطه کاهش احساس تنهایی آنان داشته باشد.
۱۱.

نقش عدم اطمینان، عزت نفس، حس قدرت شخصی و محرومیت نسبی شخصی در مادی گرایی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مادی گرایی محرومیت نسبی شخصی عدم اطمینان عزت نفس حس قدرت شخصی دانشجویان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 177 تعداد دانلود : 903
مقدمه: مادی گرایی به عنوان اهمیتی که مردم به متصرفات دنیوی می دهندکه یک مکان مرکزی در زندگی شان اشغال می کند و انتظار می رود که بزرگترین منبع رضایت یا نارضایتی باشد، تعریف شده است (بلک، 1985). همچنین، تحقیقات نشان داده اند که مادی گرایی پیشایندهای روانشناختی مختلفی دارد. هدف از مطالعه حاضر بررسی نقش عزت نفس، حس قدرت، محرومیت نسبی شخصی و عدم اطمینان در مادی گرایی دانشجویان بود. روش: جامعه آماری این پژوهش تمامی دانشجویان دختر و پسر دانشگاه تهران در سال تحصیلی 1396 بود. از این جامعه تعداد 181 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بود که در آن رابطه بین مادی گرایی با عزت نفس، حس قدرت، محرومیت نسبی شخصی و عدم اطمینان با استفاده از پرسشنامه های مادی گرایی، حس قدرت، عزت نفس، مقیاس محرومیت نسبی شخصی و پرسشنامه عدم اطمینان مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها: نتایج ماتریس همبستگی متغیرها نشان داد که میان مادی گرایی و عدم اطمینان  (001/0  p=، 285/0r=) و محرومیت نسبی شخصی (001/0  p=، 237/0r=) رابطه مثبت و معنادار وجود داشت. همچنین نتایج رگرسیون نشان داد که پیش بینی مادی گرایی بر اساس محرومیت نسبی شخصی (244/0  B=، 08/2t=) و عدم اطمینان (216/0  B=، 13/2t=) از نظر آماری معنادار بود (05/0>p).  نتیجه گیری: یافته های حاصل نشان داد که در نمونه ایرانی مادی گرایی می تواند بر اساس متغیرهای محرومیت نسبی شخصی و عدم اطمینان قابل پیش بینی باشد.
۱۲.

مقایسه سوگیری توجه و سبک های پردازش هیجانی در دانشجویان دختر مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر، مبتلا به بدریخت انگاری و غیرمبتلا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سوگیری توجه اختلال اضطراب فراگیر پردازش هیجانی اختلال بدریخت انگاری افراد غیرمبتلا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 222 تعداد دانلود : 720
پژوهش های روان شناختی ادعا می کند سوگیری توجه و تحریف در پردازش هیجانی از عوامل تداوم دهنده بسیاری از اختلالات روانی است از این میان اختلال اضطراب فراگیر و اختلال بدریخت انگاری دو نمونه از اختلالات هیجانی شایع هستند که بخش عظیمی از افراد جامعه از آن رنج می برند. هدف پژوهش حاضر مقایسه سوگیری توجه و سبک های پردازش هیجانی در افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر، مبتلا به بدریخت انگاری و غیرمبتلا بود. این پژوهش با استفاده از روش علی مقایسه ای مورد بررسی قرار گرفت. نمونه ی مورد پژوهش شامل 300 نفر از دانشجویان دختر دانشگاه های دولتی شهر تهران بود که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه اضطراب بک، پرسشنامه بدریخت انگاری ییل-براون، پرسشنامه پردازش هیجانی باکر و آزمون نرم افزاری دات پروب بود. یافته های پژوهش حاضر نشان داد افراد دارای اختلال اضطراب فراگیر در مقایسه با افراد دارای بدریخت انگاری و غیرمبتلا، سوگیری توجه منفی تری دارند (05/0>P). به علاوه افراد مبتلا به بدریخت انگاری هنگام ادراک محرک ها تحت تأثیر سوگیری توجه نیستند (05/0>P). همچنین افراد مبتلا به اضطراب و افراد مبتلا به بدریخت انگاری در مقایسه با افراد غیر مبتلا بیشتر از سبک های پردازش هیجانی ناکارآمد مزاحمت، سرکوبی، عدم کنترل و تجزیه استفاده می کنند (05/0>P). از یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت، توان بخشی و اصلاح سوگیری توجه در تشخیص و درمان اختلال اضطراب فراگیر موثر است. همچنین اصلاح سبک های ناکارآمد پردازش هیجانی در درمان اختلال اضطراب فراگیر و اختلال بدریخت انگاری مفید است.
۱۳.

رابطة تاب آوری با ابعاد پنجگانة شخصیت و اختلالات بالینی افسردگی، اضطراب و جسمانی سازی در دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه الزهرا (س)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: افسردگی اضطراب تاب آوری جسمانی سازی ابعاد پنجگانة شخصیت

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی شخصیت رویکرد صفت
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلال خلقی افسردگی
  3. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات اضطرابی
  4. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلال شبه جسمی
تعداد بازدید : 896 تعداد دانلود : 785
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطة تاب آوری با ابعاد پنجگانة شخصیت و اختلالات بالینی افسردگی، اضطراب و جسمانی سازی در دانشجویان دختر مقطع کارشناسی دانشگاه الزهراء (س) انجام شد. این پژوهش از نوع همبستگی بود. از میان جامعة آماری ۵۵۹۰ نفره دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه الزهراء(س)، ۴۰۰ نفر به عنوان نمونه با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از سه پرسشنامة تاب آوری کوباسا، مدی و کاهن، شخصیت نئو(۶۰NEO-FFI-) کاستا و مک کریو خلاصه علائم مرضی(۱۸BSI-) دروگاتیس استفاده شد. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی تحلیل شدند. تحلیل آماری نشان داد که بین تاب آوری با افسردگی، اضطراب و جسمانی سازی و روان رنجور خویی رابطة معنادار منفی در سطح ۰۰۰۱/0 p< وجود دارد و بین تاب آوری با توافق پذیری، برونگرایی و وجدان گرایی رابطة معنادار مثبت در سطح ۰۰۰۱/0 p< مشاهده شد، اما بین تاب آوری و تجربه پذیری رابطة معناداری یافت نشد. با توجه به رشد روز افزون نرخ اختلالات بالینی و شخصیت منحصر به فرد هر شخص، با آموزش تاب آوری می توان گام مؤثری را در جهت بهبود سلامت روانی جامعه برداشت.
۱۴.

مقایسه ابعاد خودپنداره و سازگاری در افراد خودشیفته سازگار و ناسازگار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خودپنداره سازگاری عاطفی سازگاری اجتماعی دانشجویان دختر دانشجویان پسر خودشیفتگی سازگارانه خودشیفتگی ناسازگارانه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 658 تعداد دانلود : 625
هدف از این پژوهش، بررسی نقش خودپنداره و سازگاری عاطفی و اجتماعی در افراد خودشیفته بود. طرح پژوهش در زمره پژوهش های توصیفی و از نوع علی- مقایسه ای بود. بدین منظور از بین جامعه آماری دانشجویان دوره کارشناسی دانشکده های دانشگاه تهران 250 نفر به عنوان نمونه آماری با روش تصادفی خوشه ای انتخاب شد. ابزارهای مورد استفاده در پژوهش، مقیاس شخصیت خودشیفته (راسکین و هال، 1988،1979)، مقیاس خودپنداره راجرز(1957)و پرسشنامه سنجش سازگاری بل (1961) بود که همه افراد نمونه به آن پاسخ دادند. بعد از جمع آوری اطلاعات افراد نمونه به دو گروه مساوی از پسران و دختران با خودشیفتگی سازگارانه و ناسازگارانه تقسیم شدند. برای بررسی فرضیه های پژوهش از آزمون خی دو پیرسون و رگرسیون خطی استفاده شد. نتایج نشان داد خودپنداره در دو گروه افراد با خودشیفتگی سازگارانه و ناسازگارانه، تفاوت معناداری دارد. بدین معنی که افراد خودشیفته سازگار، خودپنداره مثبت و افراد خودشیفته ناسازگار خودپنداره منفی تری دارند. مدل رگرسیون خطی نشان داد که خودپنداره در پیش بینی خودشیفتگی مؤثر است. بدین معنی که تغییر در خودپنداره افراد تغییر در خودشیفتگی را به دنبال دارد. برای بررسی رابطه خودپنداره با سازگاری عاطفی و اجتماعی، نتایج آزمون خی دو پیرسون نشان داد که رابطه مثبت بین این متغیرها وجود دارد. نتایج آزمون خی دو پیرسون برای بررسی تفاوت سازگاری عاطفی و اجتماعی در خودشیفتگی سازگارانه و ناسازگارانه نشان م دهد که سازگاری عاطفی و اجتماعی در خودشیفتگی سازگارانه بیش تر از خودشیفتگی ناسازگارانه است. همچنین نتایج آزمون خی دو پیرسون نشان داد که بین دو گروه دختران و پسران در میزان خودپنداره و خودشیفتگی ناسازگارانه تفاوت معناداری وجود ندارد.
۱۵.

رابطه قدردانی با ویژگی های شخصیتی و رفتار های جامعه گرا در دانشجویان دختر و پسر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ویژگی های شخصیتی رفتار جامعه گرا دانشجویان دختر قدردانی دانشجویان پسر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 917 تعداد دانلود : 842
پژوهش حاضر درصدد بود تا رابطه بین قدردانی با رفتار های جامعه گرا و ویژگی های شخصیتی را در دانشجویان دختر و پسر بررسی و مقایسه کند. نوع پژوهش همبستگی و مقایسه ای بود. تعداد 384 نفر (222دختر و 162 پسر) از میان دانشجویان دانشگاه های دولتی شهر تهران با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و پرسشنامه های قدردانی؛ فرم کوتاه شده آزمون قدردانی، نا رضایتی، تقدیر، رفتار های جامعه گرا و فرم کوتاه پرسشنامه پنج عاملی نئو را تکمیل کردند. یافته ها با استفاده از روش همبستگی و آزمون تی تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که ابعاد قدردانی با رفتارهای جامعه گرا رابطه مثبت و معنادار دارد. از بین ابعاد شخصیت، روان آزرده خویی با کلیه ابعاد قدردانی رابطه ای مثبت و انعطاف پذیری با بعد قدردانی و تقدیر رابطه مثبت و معنادار و برون گرایی، با وجدان بودن و توافق پذیری با رفتار های جامعه گرا رابطه ای منفی نشان دادند. همچنین در میان دانشجویان دختر و پسر در میزان قدردان بودن و ابعاد شخصیتی تفاوت وجود داشت. یافته های پژوهش حاضر از رابطه بین قدر دانی، رفتار های جامعه گرا و بعضی از ابعاد شخصیتی حمایت کرد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان