Assessment and Research in Applied Counseling (سنجش و پژوهش در مشاوره کاربردی سابق)
سنجش و پژوهش در مشاوره کاربردی دوره 3 زمستان 1400 شماره 4 (پیاپی 10)
مقالات
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: استرس ناشی از مراقبت از بیمار آلزایمری بر سلامت جسمانی، روانی و عاطفی مراقبین تاثیر می گذارد. تجربه عواطف مثبت و منفی به ویژگی شفقت به خود و تیپ های شخصیتی مراقبین بستگی دارد. از این رو مطالعه حاضر با هدف پیش بینی عاطفه مثبت و منفی بر اساس شفقت به خود با نقش واسطه ای تیپ های شخصیتی A و B در مراقبین بیماران آلزایمر انجام شد. روش پژوهش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. شرکت کنندگان، مراقبین بیماران آلزایمر در سال 1397 در شهر تهران بودند. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 202 شرکت کننده انتخاب شدند و در زمان مناسبی پرسشنامه های شفقت خود نف (2003)، عاطفه مثبت و منفی واتسن، کلارک، و تلگن ( 1988) و تیپ شخصیتی A و B راتوس (1996) را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که شفقت به خود با عاطفه مثبت همبستگی مستقیم و با عاطفه منفی همبستگی معکوس و معنادار دارد (01/0P<). نتایج تحلیل مسیر نشان داد که تیپ های شخصیتی A و B در پیش بینی عاطفه مثبت و منفی بر اساس شفقت به خود در مراقبین بیماران آلزایمر نقش واسطه ای معناداری دارد (01/0P<). نتیجه گیری: به منظور کاهش عاطفه منفی و تقویت عاطفه مثبت در مراقبین بیماران آلزایمر شایسته است انجمن بیماران آلزایمری به مهارت شفقت ورزی به خود در پرستاران حوزه درمان و مراقبین بیماران آلزایمری توجه کنند و با بکارگیری مداخلات مشاوره ای و آموزشی، تیپ های شخصیتی ناکارآمد و نامناسب مراقبین تعدیل سازی شود.
تمایزات اثربخشی روان درمانی مثبت نگر و درمان پذیرش و تعهد بر شکوفایی و انعطاف پذیری روان شناختی زنان افسرده
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: تمایل به شکوفایی و انعطاف پذیری روان شناختی متغیرهای بسیار مهم برای زنان افسرده هستند؛ لذا این پژوهش با هدف تعیین تمایزات اثربخشی درمان پذیرش و تعهد و روان درمانی مثبت نگر بر تمایل به شکوفایی و انعطاف پذیری روان شناختی زنان افسرده اجرا شد. روش پژوهش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با سه گروه و در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری است. جامعه آماری پژوهش شامل زنان افسرده شهر اصفهان در پاییز و زمستان 1398 بود. از جامعه آماری مورد اشاره 60 نفر از طریق نمونه گیری هدفمند انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (هر گروه 20 نفر) وگروه کنترل (20 نفر) گمارده شدند. از پرسشنامه پرما و مقیاس انعطاف پذیری روان شناختی برای سنجش متغیر وابسته استفاده شد. گروه روان درمانی مثبت نگر و درمان پذیرش و تعهد به ترتیب طی 12 و 13 جلسه تحت درمان قرار گرفتند و گروه کنترل هیچگونه درمانی دریافت نکرد. داده ها از طریق تحلیل واریانس اندازه های تکرار شده و آزمون تعقیبی بونفرونی تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که در هیجان های مثبت، مجذوبیت، معنا، روابط، دست آورد و انعطاف پذیری روان شناختی بین درمان پذیرش و تعهد و روان درمانی مثبت نگر با گروه کنترل تفاوت معناداری وجود دارد (0/01>P). همچنین در هیجان های مثبت و مجذوبیت روان درمانی مثبت نگر و در انعطاف پذیری روان شناختی درمان پذیرش و تعهد اثربخشی نیرومندی تری داشتند (0/05>P). نتیجه گیری: با توجه به تفاوت اثربخشی روان درمانی مثبت نگر و درمان پذیرش و تعهد به ترتیب بر افزایش شکوفایی و انعطاف پذیری روان شناختی، توجه به این تفاوت در اثربخشی دو درمان بر متغیرهای مرتبط با بنیان های نظری خود لازم است در مراکز درمان روان شناختی برای زنان افسرده مد نظر قرار گیرد.
تعیین روایی و پایایی نسخه فارسی پرسشنامه تمرکز زمان (TFS)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: زندگی فرد، جدای از درکی که نسبت به موقعیت کنونی دارد، شامل آینده، حال و گذشته نیز می شود. چشم انداز زمانی به عنوان دیدگاه کلی افراد در مورد گذشته، حال و آینده در یک زمان معین در نظر گرفته می شود. مقیاس تمرکز زمانی مقیاسی است که میزان توجهی که افراد به طور مشخص به درک زمان گذشته، حال و آینده اختصاص می دهند، را اندازه گیری می کند. هدف این پژوهش، بررسی شاخص های روانسنجی پرسشنامه تمرکز زمانی بود. روش پژوهش: این پژوهش یک مطالعه توصیفی از نوع هنجاریابی بود، به این منظور از بین دانشجویان دانشگاه اردکان 250 نفر به شیوه نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند و به پرسشنامه تمرکز زمانی TSF و پرسشنامه چشم انداز زمانی زیمباردو به عنوان فرم همتا پاسخ دادند، در نهایت داده های گردآوری شده با استفاده از روش تحلیل عاملی تاییدی، همبستگی پیرسون و آلفای کرونباخ تحلیل شدند. یافته ها: نتایج تحلیل داده ها نشان داد که نسخه فارسی تمرکز زمانی TSF در نمونه ایرانی دارای همان ساختار عاملی است که در نسخه اصلی آزمون وجود دارد. روایی محتوای آزمون مورد تایید قرار گرفت، روایی سازه با استفاده از روش تحلیل عاملی تاییدی مورد بررسی قرار گرفت که نتایج نشان داد تمامی عوامل از برازش بسیار خوبی برخوردار بودند. نتیجه گیری: در مجموع نتایج پژوهش، روایی و پایایی مطلوب نسخه فارسی پرسشنامه تمرکز زمانی را تایید می کند؛ و بیانگر این مسئله است که به آسانی می توان از این ابزار در موقعیت های بالینی و پژوهشی استفاده کرد.
تاثیر آموزش ذهن آگاهی مثبت نگر بر مهارت های اجتماعی و همدلی عاطفی و شناختی دانش آموزان تیزهوش مبتلا به افسردگی غیر بالینی
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: همدلی عاطفی و مهارت های اجتماعی ضعیف از زمره مشکلاتی است که دختران دانش آموز تیزهوش افسرده از آن رنج می برند. این پژوهش با هدف اثربخشی آموزش ذهن آگاهی مثبت نگر بر مهارت های اجتماعی و همدلی عاطفی و شناختی دانش آموزان دختر تیزهوش مبتلا به افسردگی غیربالینی اجرا شد. روش پژوهش: روش پژوهش نیمه آزمایشی و با طرح پیش آزمون و پس آزمون بود با گروه گواه. به منظور انجام پژوهش از میان دانش آموزان دختر تیز هوش مقطع متوسطه در شهر شاهرود در سال 1398 به صورت هدفمند 30 دانش آموز مبتنی بر ملاک های ورود و خروج انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گروه گواه (15 نفر) گمارده شدند. برای سنجش متغیرهای پژوهش پرسشنامه مهارت های اجتماعی و پرسشنامه همدلی در مراحل پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. گروه ذهن آگاهی مثبت نگر به مدت دوازده جلسه، تحت درمان قرار گرفتند و گروه گواه هیچگونه درمانی دریافت نکردند. داده ها از طریق تحلیل کوواریانس تک متغیری و چند متغیری مانکوا تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین مداخله ذهن آگاهی مثبت نگر با گروه گواه در مهارت اجتماعی مناسب،رفتارهای غیراجتماعی، پرخاشگری و رفتارهای تکانشی، برتری طلبی، اطمینان زیاد به خود داشتن و رابطه با همسالان و همدلی عاطفی و شناختی در پس آزمون پس از کنترل پیش آزمون تفاوت معناداری وجود دارد. (05/0=P). نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاکی از آن است که مداخله ذهن آگاهی مثبت نگر در بهبود مهارت های اجتماعی و همدلی عاطفی و شناختی دختران دانش آموز افسرده درمان موثری است.
اثربخشی زوج درمانی راه حل محور بر تعارض و دلزدگی زناشویی زوجین
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: زوج ها باید راه های جدید برقراری ارتباط با یکدیگر را فراگیرند و فرضیات اساسی پیوند دهنده خود و همسرشان را عوض کنند. زمانی که زوج ها در انجام این امر شکست می خوردند، صمیمیت و تعهد متقابل گسسته و دلزدگی زناشویی ایجاد می شود. در این زمان باید اساس صمیمیت زوج ها اصلاح شود. اصلاح صمیمیت نیازمند بررسی پویایی های درون فردی و بین فردی است؛ لذا پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی زوج درمانی راه حل محور بر تعارض زناشویی و دلزدگی زناشویی زوجین انجام شده است. روش پژوهش: پژوهش حاضر نیمه تجربی با گروه آزمایش و گواه و طرح پیش آزمون، پس آزمون با پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری در پژوهش حاضر شامل زوج هایی بودند که به دلیل داشتن تعارضات و مشکلات ارتباطی به مرکز مشاوره گروه همراه منطقه 2 شهر تهران در بازه زمانی فروردین و اردیبهشت ماه 1396 مراجعه نموده بودند. پس از غربالگری با مقیاس تعارض زناشویی و دلزدگی زناشویی و بررسی ابتدایی (مصاحبه) 20 زوج به عنوان نمونه های پژوهش انتخاب به صورت تصادفی 10 زوج (زن و شوهر) در گروه آزمایش و 10 زوج (زن و شوهر) در گروه گواه کاربندی شدند. زوجین گروه آزمایش، مداخله زوج درمانی راه حل محور مک دونالد (2007) را به مدت هشت جلسه 90 دقیقه ای به صورت گروهی دریافت و زوجین گروه گواه در لیست انتظار قرار گرفتند. هر دو گروه در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری، پرسشنامه های تعارض زناشویی و دلزدگی زناشویی را پاسخ دادند. برای تجزیه وتحلیل داده های به دست آمده از روش های آمار توصیفی و تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که زوج درمانی راه حل محور میزان تعارض زناشویی (68/10=F، 002/0=p) و دلزدگی زناشویی (58/13=F، 001/0=p) را به طور معناداری کاهش داده است و نتایج در مرحله پیگیری نیز پایدار بود. نتیجه گیری: بر اساس یافته ها می توان نتیجه گیری کرد که زوج درمانی راه حل محور تعارض زناشویی و دلزدگی زناشویی را در زوجین کاهش می دهد.
بررسی و مقایسه مؤلفه های کیفیت رابطه زناشویی در زوجین متقاضی طلاق و زوجین عادی
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: یکی از بزرگترین مسائلی که این روزها تقریباً تمام جوامع بشری با آن سر و کار دارند و پیامدها و چالش های خاصی را به همراه دارد، طلاق است. هدف این پژوهش بررسی و مقایسه مؤلفه های کیفیت رابطه زناشویی در زوجین متقاضی طلاق و زوجین عادی شهر قزوین بود. روش پژوهش: روش این پژوهش توصیفی از نوع علی-مقایسه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه زوجین متقاضی طلاق بود که در تابستان 1399 به مراکز مشاوره شهر قزوین مراجعه کرده بودند. شیوه نمونه گیری این پژوهش تصادفی ساده بود، به طوری که از میان کلیه زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره قزوین تعداد 30 زوج (زن و شوهر ) انتخاب شدند و با 30 زوج عادی که متقاضی طلاق نبودند مقایسه شدند. لازم به ذکر است که هر دو گروه ازنظر ویژگی هایی مثل سن، جنسیت و میزان تحصیلات همتاسازی شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه کیفیت رابطه زناشویی ادراک شده (PRQC) بود. داده های این پژوهش با استفاده از روش تجزیه و تحلیل واریانس چند متغیره (مانوا) تحلیل شدند. یافته ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که بین زوجین متقاضی طلاق و زوجین عادی از لحاظ تمامی مؤلفه های کیفیت رابطه زناشویی تفاوت معنی داری وجود دارد (0/05>=Ƥ). نتیجه گیری: بر اساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که مؤلفه های کیفیت رابطه زناشویی پیش بینی قوی برای اقدام به طلاق و متقاضی بودن آن هستند.