فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۱۶۱ تا ۴٬۱۸۰ مورد از کل ۳۳٬۹۷۶ مورد.
منبع:
مطالعات روان شناسی بالینی سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۸
137 - 166
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش مهارت مدیریت استرس- هیجان بر کیفیت رابطه مادر-کودک در مادران کودکان با اختلال طیف اتیسم انجام شده است. این مطالعه از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون-پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری کلیه مادران کودکان با اختلال طیف اتیسم انجمن اتیسم ایران در شهر تهران بود که از بین آنها 30 نفر به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. از پرسشنامه ارزیابی رابطه مادر– کودک (رابرت راس، 1961) برای گردآوری داده ها و از تحلیل واریانس آمیخته چند متغیری با رعایت پیش فرض ها برای تحلیل داده ها استفاده شد. برنامه ارتقائی مادران در 7 جلسه دوساعته برای گروه آزمایش اجرا شد. نتایج نشان داد که نمرات مولفه های طرد و بیش حمایتگری در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل کاهش اما در پذیرش به طور معنادار افزایش یافته است(P<0.01) در مرحله پیگیری نیز ماندگاری اثر دیده شد. با توجه به موثر بودن برنامه ارتقائی مادران (مدیریت استرس- هیجان) در بهبود رابطه مادر- کودک مادران کودکان با اختلال طیف اتیسم، از این بسته می توان به عنوان یک مداخله روانشناختی استفاده کرد.
مدل یابی روابط علّی باورهای خودکارآمدی تحصیلی، جهت گیری های هدفی، هیجان های پیشرفت و بهزیستی تحصیلی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اثربخشی درمان روانشناسی مثبت گرا بر افسردگی و سردردهای میگرنی در افراد مبتلا به میگرن(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان روانشناسی مثبت گرا بر افسردگی و سردردهای میگرنی در افراد مبتلا به میگرن انجام شد. روش: جامعه آماری مورد مطالعه شامل تمامی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی کرج در سال 1400 بود، که از این میان 30 نفر از دانشجویانی که ملاک های ورود به پژوهش را داشتند با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند که بصورت گمارش تصادفی ۲ گروه 15 نفره آزمایش و کنترل گزینش شدند که گروه آزمایش، 6 جلسه آموزش روانشناسی مثبت گرا را دریافت کرد و گروه کنترل هیچ مداخله ای را دریفات نکرد. شرکت کنندگان با پرسشنامه افسردگی بک (1996) و مقیاس سنجش علائم سردرد میگرن اهواز(1376) مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها با استفاده تحلیل واریانس با اندازگیری مکرر بوسیله نرم افزار SPSS23 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته ها نشان داد که 6/36 درصد از تغییرات افسردگی و 5/29 درصد از تغییرات سردردهای میگرنی ناشی از روش مداخله یعنی درمان روانشناسی مثبت گرا است. بنابراین اثربخشی درمان روانشناسی مثبت گرا بر افسردگی و سردردهای میگرنی در افراد مبتلا به میگرن پس از درمان و پیگیری شش هفته ای در طول زمان ثبات دارد. نتیجه گیری: براساس نتایج حاصله، لزوم توجه به روانشناسی مثبت نگر در افزایش سلامت روانی و جسمانی دانشجویان مبتلا به میگرن نقش بسزایی دارد.
اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر بهزیستی روانشناختی و مؤلفه های سرمایه روانشناختی در مادران دارای کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف: مطالعات متعددی به بررسی اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر ظرفیت های مثبت روانشناختی پرداخته اند اما پژوهشی که به اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر بهزیستی روانشناختی و سرمایه روانشناختی در مادران دارای کودکان کم توان ذهنی پرداخته باشد، مغفول مانده است. هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر بهزیستی روانشناختی و مؤلفه های سرمایه روانشناختی در مادران دارای کودکان کم توان ذهنی آموزش-پذیر بود. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری سه ماهه و گروه گواه بود. جامعه آماری را مادران دارای کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر 10-5 ساله شهر تهران تشکیل می دادند که در سال 1399 به مرکز مشاوره ذهن آرا مراجعه کرده بودند. حجم نمونه پژوهش حاضر شامل 40 نفر از مادران دارای کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر (20 نفر گروه آزمایش و 20 نفر گروه گواه) بود و نمونه گیری به روش در دسترس انجام شد. ابزار مورد استفاده برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی کابات زین (1990)، مقیاس بهزیستی روانشناختی ریف (1989) و مقیاس سرمایه روانشناختی لوتاز (2007) بود. داده ها به روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بنفرونی تحلیل شد. یافته ها: آموزش ذهن آگاهی بر بهزیستی روانشناختی و مؤلفه های سرمایه روانشناختی مادران دارای کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر تأثیر معنادار داشت که این اثربخشی در طول زمان پایدار بود (05/0>P). نتیجه گیری: مادران دارای کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیری که در جلسات آموزشی ذهن آگاهی شرکت کرده بودند، بهزیستی روانشناختی، تاب آوری، خودکارآمدی، امیدواری و خوش بینی بیشتری داشتند.
تدوین و اثربخشی برنامه آموزشی رابطه والد- نوجوان مبتنی بر صفات سه گانه تاریک شخصیت والد نظامی و رابطه والد- فرزندی بر سه گانه تاریک شخصیت والد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۹
11 - 38
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش تدوین و اثربخشی برنامه آموزشی رابطه والد-نوجوان مبتنی بر صفات سه گانه تاریک شخصیت والد نظامی و رابطه والد-فرزندی بر سه گانه تاریک شخصیت والد بود. نمونه مورد مطالعه شامل 30 نفر از کارکنان شاغل در مرکز آموزش هواپیمایی نیروی زمینی ارتش در اصفهان در سال 1399 دارای مشکلات مربوط به سه گانه تاریک شخصیت بودند که پسر نوجوان داشتند و به روش نمونه گیری هدفمند تعداد 30 نفر والد و فرزند نوجوان آن ها انتخاب شدند. برای شناسایی والد سه گانه تاریک شخصیت پرسش نامه های شخصیت ماکیاولیسم (کریستی و جیس، 1970)، شخصیت خودشیفته (راسکین و تری، 1988) و شخصیت سایکوپاتی (لوینسون و همکاران، 1995) در میان 450 والد توزیع و 30 نفر دارای نمرات بالا انتخاب شدند، سپس با 30 نفر از فرزندان نوجوان پسر آن ها مصاحبه نیمه ساختاریافته به عمل آمد. از میان والدین گزینش شده تعداد 15 نفر به صورت تصادفی در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه گواه گمارده شدند. پس از استخراج سه مؤلفه اصلی هیجانات، آمیختگی و ارتباطات از مصاحبه ها و با تکیه بر ویژگی سه گانه تاریک شخصیت والد بسته آموزشی رابطه والد-نوجوان طراحی و بر روی گروه آزمایش در 16 جلسه 90 دقیقه ای اجرا شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره استفاده شد . نتایج نشان داده است که بسته آموزشی طراحی شده بر ماکیاولیسم، جامعه ستیزی و خودشیفتگی والد نظامی اثربخش است (p<0/05).
مدل ارتباط بین اضطراب، استرس و افسردگی با ادراک درد با نقش واسطه ای تاب آوری در بیماران مبتلا به درد مزمن یکی از بیمارستان های نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۹
39 - 64
حوزه های تخصصی:
درد مزمن، وضعیتی شایع و ناتوان کننده است که در جهت فهم، تشخیص و درمان آن تلاش چندانی صورت نگرفته است. هدف پژوهش حاضر، ارائه مدل ارتباط بین اضطراب، استرس و افسردگی با ادراک درد با نقش واسطه ای تاب آوری در بیماران مبتلا به درد مزمن است. روش تحقیق همبستگی از نوع تحلیل مسیر بود. جامعه این پژوهش را کلیه بیماران مبتلا به درد مزمن بیمارستان الغدیر شهر تبریز در سال 1399 تشکیل دادند که از این جامعه 300 نفر به روش نمونه گیری در دسترس و به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. در این پژوهش از پرسش نامه اضطراب، افسردگی و استرس لایبوند و لایبوند (1995)، مقیاس تاب آوری کانر و دیویدسون (2003) و ﭘﺮﺳﺸ ﻨﺎﻣﻪ ﺗﺠﺪیﺪﻧﻈﺮﺷﺪﻩ ﺩﺭﺩ ﻣک ﮔیﻞ ملزاک (1997) استفاده شد. داده های گردآوری شده با استفاده از آزمون معادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته های حاصل از پژوهش نشان داد که بین اضطراب، افسردگی و استرس با تاب آوری رابطه معکوس و با ادراک درد رابطه مثبت وجود دارد. بین تاب آوری و ادراک درد رابطه معکوس وجود دارد. همچنین اضطراب، افسردگی و استرس با واسطه گری تاب آوری بر ادراک درد نقش پیش بینی کنندگی دارد. نتیجه می گیریم که متغیرهای اضطراب، افسردگی و استرس هم به صورت مستقیم بر ادراک درد تأثیر داشته و هم از طریق تقویت نقش واسطه ای تاب آوری می توانند بر ادراک درد در بیماران مبتلا به درد مزمن بکاهند.
اصول اثر دوگانه و تماس شخصی: سازوکارهای شهودی تصمیم گیری اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی سازوکارهای ذهنی تصمیم گیری در دوراهی های اخلاقی بوده است. اهداف موردنظر در پژوهش عبارت بودند از: 1. تأثیر دو اصل اخلاقی اثر دوگانه و تماس شخصی بر تصمیم گیری شرکت کننده ها؛ 2. رابطه هیجان فوری با تصمیم گیری اخلاقی و ۳. بررسی میزان آگاهی افراد از اصول زیربنایی تصمیم گیری های اخلاقی خود در شرایط محدودیت زمانی. این پژوهش ازجمله طرح های ترکیبی بوده است. ابزار پژوهش شامل سه سناریو بود که از پژوهش های مشابه اقتباس شد. جامعه آماری شامل دانشجویان فعال در شبکه های مجازی مربوط به دانشگاه های سراسری شهر تهران بود. حجم نمونه 129 نفر بود و ازطریق روش دردسترس نمونه گیری انجام شد. برای تجزیه وتحلیل آماری نیز از آزمون تحلیل واریانس، آزمون تعقیبی توکی و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. براساس نتایج پژوهش، تأثیر هر دو اصل مذکور بر تصمیم گیری اخلاقی آزمودنی ها به طور معنی داری (001/0 p ) تأیید شد. همچنین، مشخص شد که آزمودنی ها از اصول مذکور آگاهی ندارند. همچنین، میان میزان پذیرفتنی بودن به لحاظ اخلاقی و هیجان خوشایندی درباره واقعه اخلاقی رخ داده، در سناریوها در شرایط محدودیت زمانی همبستگی مثبت (01/0 p ) وجود داشته است. از یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که تصمیم گیری اخلاقی تابع سیستمی دوگانه است که عبارت اند از: 1. سیستمی شهودی، خودکار، فوری، جهان شمول و مبتنی بر هیجان که تابع سازوکارهای ذهنی بنیادین و حاصل فرایند انتخاب طبیعی است و فرد نسبت به آنها آگاهی چندانی ندارد و 2. سیستم منطقی که حاصل تقکر آگاهانه است و مسبب ارائه توجیهاتی برای تصمیم گیری های اخلاقی فوری می شود.
مدل علّی سبک های هویت و رفتارهای پرخطر: نقش میانجی راهبردهای شناختی تنظیم هیجان
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه سبک های هویت و رفتارهای پرخطر با میانجی گری تنظیم شناختی هیجان در بین دانشجویان بود. مطالعه از نوع بنیادین و به روش همبستگی صورت گرفته است. دراین پژوهش، جامعه آماری، دانشجویان دانشگاه غیرانتفاعی خیام بودند و حجم نمونه شامل 200 نفر از دانشجویان (67 درصد زن) و (33 درصد مرد) بوده است که به شیوه ی در دسترس انتخاب شدند. پرسشنامه های مورد استفاده شامل: پرسشنامه سبک های هویت (برزونسکی، 1998)، پرسشنامه نظم-جویی شناختی هیجان (گارنفسکی، کرایج و اسپینهاون، 2001) و پرسشنامه رفتارهای پرخطر ایرانی (زاده محمدی، احمدآبادی و حیدری، 1390). در این پژوهش به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل مسیر استفاده شده است. نتایج به دست آمده نشان داد که مدل اولیه پژوهش، برازش خوبی نداشت و پس از اصلاح، مبنی بر حذف مسیر سبک هویت هنجاری به رفتارهای پرخطر که مسیر ضعیفی بود، مدل با برازش بسیار خوب مورد تأیید قرار گرفت (56/1 = χ2/df، 00/0 = RSMEA، 99/0GFI = ، 93/0AGFI = ،99/0 CFI =). در مجموع می توان نتیجه گرفت که در رابطه سبک های هویت و رفتارهای پرخطر، راهبردهای شناختی تنظیم هیجان نقش میانجی گرانه معناداری را ایفا می کنند.
رابطه هوش هیجانی و هوش معنوی با رفتارهای بهداشتی در دانشجویان
منبع:
پژوهش های کاربردی در مشاوره سال پنجم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۷
129 - 145
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش حاضر تعیین رابطه ی بین هوش معنوی و هوش هیجانی با رفتارهای بهداشتی در دانشجویان دانشگاه فرهنگیان شهر سمنان بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه فرهنگیان در سال تحصیلی 98-1397 در شهر سمنان بودند که 242 نفر که با روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. شرکت کنندگان به پرسشنامه هوش معنوی کینگ (2008)، هوش هیجانی شوت و دیگران (1998) و پرسشنامه رفتارهای بهداشتی اقتباس شده از خودآزمون سبک زندگی (بابروف، 2018) پاسخ دادند.داده های آماری با روش رگرسیون همزمان مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد بین مولفه های هوش معنوی و هوش هیجانی همبستگی وجود دارد، و مولفه های تولید معنای شخصی و تنظیم هیجانی توان پیش بینی رفتارهای بهداشتی در بین دانشجویان را دارند.نتایج پژوهش می توان بیان داشت که آموزش و تقویت هوش هیجانی و هوش معنوی در بین دانشجویان، رفتارهای بهداشتی در آنها نیز تقویت خواهد شد.
The COVID-19 Anxiety and Psychological Well-being Following Resilience- Based Cognitive Behavioral Therapy (R-CBT)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Journal of Health Psychology, Volume ۵, Issue ۴ - Serial Number ۱۴, Autumn ۲۰۲۲
35 - 44
حوزه های تخصصی:
Objective: This study attempted to use resilience-based cognitive-behavioral intervention (R-CBT) through online learning to reduce COVID-19 anxiety and improve psychological well-being. Method: Fourteen Payame Noor University Telephone Counseling Center students with Corona anxiety, who were selected by volunteer sampling, received nine sessions of R-CBT using a learning management system (LMS). The participants completed the Corona Disease Anxiety Scale (Alipour et al.020) and Ryff Scales of Psychological Well-being (Ryff, 1989) in pre-test, post-test, and follow-up. Finally, the data were analyzed using repeated measures. Results: The results demonstrated the significant effect of R-CBT on COVID-19 anxiety and psychological well-being (p<0.0001). LSD post-hoc test indicated a significant difference (p<0.05) among the pre-test, post-test, and follow-up stages regarding COVID-19 anxiety. Accordingly, the level of anxiety decreased in the post-test and follow-up stage. The results also revealed a significant difference among pre-test, post-test, and follow-up stages in regarding psychological well-being (p<0.05) . Accordingly, the level of psychological well-being increased in the post-test and follow-up stage. However, no significant difference was observed between the post-test and follow-up stages, which highlighted the non-stability of the effect of the intervention over time. Conclusion: According to the results, it could be concluded that online sessions of R-CBT were effective likewise in-person sessions and could be used in pandemic conditions or long-distance therapy to improve psychological condition of anxious patients .
Investigating the Effects of Perceived and Actual Body Ratings on Marital Life(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Human identity and sense of self are heavily dependent on the body and its physical attributes. Accordingly, human evaluation of these physical characteristics affects thought, feeling, attitudes, perception and behavior, and bring about a diverse array of consequences. Though research findings have revealed that body image is associated with a number of mental, psychological, and behavioral deficiencies in life, the effect of this construct on variables of marital quality of conflicting couples is rarely investigated. Thus, the current research was an attempt to investigate the relationship between body image disturbance (BID) and two of its related sub-constructs, i.e. perceived partner’s ideal beauty (PPIB) and actual partners rating (APR) with sexual self-esteem (SEE) and quality of marital relationship (QMR). To this aim, 73 conflicting couples were selected through convenience and purpose sampling from a population of subjects referred to a counseling center in the city of Qom. These participants were administered appropriate scales on different variables. The data were collected and analyzed through SPSS. The results of Pearson’s correlation revealed a strong, negative correlation between the BID and the SEE, which was statistically significant (r = -.897, n = 73, p = .000). Also, a multiple regression analysis showed that both PPIB and APR statistically significantly predicted SSE, F (2, 70) = 145.927, p < .0005, R2= 0.807 and QMR, F (2, 70) = 97.758, p < .0005. R2= 0.736. It was concluded that in spite of a meager difference between husbands’ and wives’ views about body image, this variable and the two sub-constructs associated with it correlated with SEE and served as statistically significant predictors of SEE and QMR. These findings have implications for psychologists, psychotherapists, and counselors.
رابطه طرح واره های ناسازگار اولیه با سازگاری زناشویی وکیفیت زندگی معلمین
منبع:
روان شناسی تحلیلی شناختی سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۱
79 - 92
حوزه های تخصصی:
هدف: : رابطه طرح واره های ناسازگار اولیه با سازگاری زناشویی و کیفیت زندگی بود. روش: از گونه مطالعات کاربردی و به لحاظ شیوه اجرا از نوع همبستگی بوده است. جامعه آماری شامل معلمین متاهل(زن و مرد) ناحیه 2 تهران بود که با روش نمونه گیری تصادفی، تعداد 120 نفر منتخب، پرسشنامه های استاندارد این تحقیق را تکمیل کردند. ابزار گردآوری داده های پژوهش، شامل پرسشنامه های طرحواره های یانگ(فرم کوتاه مدت)، سازگاری زناشویی اسنیپر(1976) و کیفیت زندگی بهداشت جهانی بود. یافته ها: بیانگر آن بود که طرح واره های ناسازگاراولیه معلمین(متاهل) با شاخص های سازگاری زناشویی آنان رابطه دارد، طرحواره های ناسازگاراولیه با مقیاس های کیفیت زندگی در معلمین رابطه دارد، طرحواره های ناسازگار اولیه در زنان و مردان تفاوت معنادار دارند، کیفیت زندگی و مقیاس های آن در زنان و مردان تفاوت معنادار دارد. سازگاری و مقیاس های آن در زنان و مردان تفاوت معنادار دارد. نتیجه گیری: طرح واره های ناسازگار اولیه، با سازگاری زناشویی و کیفیت زندگی آنها رابطه داشته و مقایسه نتایج حاصله با تحقیقات مشابه، همسویی برخی از این نتایج را نشان می دهد.
رابطه افسردگی و پرخاشگری مادران با فزون کنشی و پرخاشگری فرزندان دختر دانش آموز
منبع:
مطالعات اسلامی ایرانی خانواده سال ۲ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
70 - 82
حوزه های تخصصی:
هدف: خانواده به عنوان مهم ترین عنصر جامعه شناخته شده است و در بین اعضای خانواده بیشترین تأثیر را مادر بر روی کودک دارد، لذا پژوهش حاضر با هدف تعیین میزان رابطه افسردگی و پرخاشگری مادران با فزون کنشی و پرخاشگری فرزندان دختر دانش آموز مقطع ابتدایی شهر سیرجان انجام شد. روش: روش پژوهش از نوع توصیفی و همبستگی بود. جامعه آماری تمام دختران مدارس ابتدایی دولتی شهرستان سیرجان و مادران آنها بود. نمونه به روش نمونه گیری خوشه ای از این مدارس به تعداد 150 دانش آموز به همراه مادران آنها انتخاب شد. داده ها به وسیله پرسشنامه افسردگی بک (1961)، پرسشنامه پرخاشگری آیزنگ و گلین ویلسون (1975)، تست فزون کنشی کودکان-مقیاس سنجش کانرز (1999)، پرسشنامه پرخاشگری باس و پری (1992) به دست آمد و با روش آماری ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد بین افسردگی مادران با میزان فزون کنشی دانش آموزان (471/ r=) و با پرخاشگری (408/ r=) رابطه معنادار وجود دارد (P<0/01). همچنین بین پرخاشگری مادران با میزان فزون کنشی دانش آموزان (694/ r=) و با پرخاشگری (507/ r=) دانش آموزان ابتدایی مدارس دولتی دخترانه شهر سیرجان رابطه معناداروجود دارد (P<0/01). نتیجه گیری: شرایط خاص یک کودک با اختلال فزون کنشی با سلامت روانی مادران ارتباط معناداری دارد و شرایط روانی مادران نیز می تواند بر حالات روانی فرزندان اثرگذار باشد.
بررسی آزمایشی اثر نیایش بر نشاط و امید(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثر نیایش بر نشاط و امید بوده است. به منظور اجرای این پژوهش، از طرح آزمایشی استفاده شد. 106 شرکت کننده به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. با استفاده از داستان در هر دو گروه موقعیتی ایجاد شد که در آن سنجش امید و نشاط موضوعیت پیدا کرد. داستان با استفاده از پرسش نامه باز - پاسخ انتخاب شد. گروه آزمایش افزون بر داستان، متنی نیایشی را خواندند که برگرفته از نیایش امام سجاد علیه السلام و به زبانی روان و امروزی بود. سپس با سنجش امید و نشاط از طریق صوت افراد، اثر نیایش بررسی شد. نتایج، فرضیه اثرگذاری نیایش بر نشاط و امید را تأیید نکرد. در تفسیر این یافته می توان گفت نیایشِ لحظ ه ای برای ایجاد حالت نشاط و امید کافی نیست و برای تأثیر بیشتر لازم است نیایش استمرار داشته باشد تا شخصیت خدابین فرد شکل گیرد و نیایش عمدتاً فرآیند یکپارچه کردن شخصیت خدابین است. ممکن است تأثیر نیایش بر هیجان های مثبت، در چارچوب تأثیر کلان و نه خُرد نیایش مطرح باشد.
مقایسه ابعاد ایمان و گذشت اسلامی در رابطه زناشویی بر اساس سبک های مقابله مذهبی زنان شهر قم(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه روانشناسی اسلامی سال هشتم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۶
146 - 133
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف مقایسه ابعاد ایمان و گذشت اسلامی در رابطه زناشویی بر اساس سبک های مقابله مذهبی زنان شهر قم انجام شد. روش پژوهش توصیفی از نوع علّی - مقایسه ای و جامعه آماری پژوهش تمامی زنان همسران طلاب مدارس علمیه شهر قم در سال 1400 بود. با روش نمونه گیری در دسترس، 200 نفر از زنان همسران طلاب مدارس علمیه شهر قم انتخاب شدند. ابزار پژوهش، مقیاس ایمان در رابطه زناشویی، مقیاس عفو و گذشت بر اساس آموزه های اسلام و مقیاس سبک های مقابله مذهبی بود. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه الکترونیک استفاده شد. در تجزیه و تحلیل توصیفی داده ها از شاخص های مرکزی و پراکندگی و در تجزیه و تحلیل استنباطی داده ها از تحلیل واریانس چندمتغیری استفاده شد و داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS تحلیل شد. یافته ها نشان داد که ابعاد ایمان و گذشت اسلامی در میان زنان شرکت کننده در پژوهش، بر اساس سبک های مقابله مذهبی مثبت و منفی، به طور معناداری متفاوت است. ابعاد ایمان و گذشت در گروه زنان متأهل با سبک مقابله مذهبی مثبت نسبت به زنان متأهل با سبک مقابله مذهبی منفی بیشتر است. با توجه به نتایج به دست آمده می توان از نقش مهم ایمان و گذشت اسلامی و سبک مقابله مذهبی مثبت در بهبود روابط و مشکلات زناشویی زوجین بهره جست.
پیش بینی گرایش به خودکشی بر اساس تحمل پریشانی و حمایت اجتماعی ادراک شده در دانشجویان دانشگاه های شهر همدان
منبع:
روان شناسی تحلیلی شناختی سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۱
93 - 103
حوزه های تخصصی:
هدف: : پژوهش حاضر با هدف پیش بینی گرایش به خودکشی بر اساس تحمل پریشانی و حمایت اجتماعی ادراک شده در دانشجویان دانشگاه های شهر همدان طی دوران کرونا انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی، از نظر زمان یک پژوهش مقطعی، از لحاظ نوع داده ها کمی و از نظر روش تحقیق، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش را همه دانشجویان دانشگاه های شهر همدان تشکیل دادند. نمونه ها تصادفی از نوع تصادفی طبقه ای نسبی بود. از جامعه آماری مذکور بر اساس فرمول فیدل و تاباچنیک (2007) 106 نفر انتخاب که به لحاظ احتیاط این تعداد به 120 نفر افزایش یافت. ابزار پژوهش سه مقیاس گرایش به خودکشی یک (2006)، تحمل پریشانی سیمونز و گاهر (2005) و حمایت اجتماعی ادراک شده زیمت، داهلم، زمیت و فارلی (1988) بود. برای آزمون فرضیه پژوهش ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل پژوهش از نرم افزار SPSS 25 استفاده شد. یافته ها: تحلیل نتایج نشان داد حمایت اجتماعی ادراک شده پیش بینی کننده معنادار گرایش به خودکشی است. تحمل پریشانی نتوانست پیش بینی کننده معنادار گرایش به خودکشی باشد نتیجه گیری: با تأمین حمایت اجتماعی و افزایش توان تحمل پریشانی، گرایش به خودکشی را می توان به میزان چشمگیری کاهش داد.
نقش واسطه ای دلبستگی به خدا در رابطه بین سبک دلبستگی فرد و سوگ پیش از موعد در والدین کودکان با بیماری های خاص(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
پ سابقه و هدف: دلبستگی به خدا و رشد معنوی انسان در چند دهه گذشته به صورتی روزافزون توجه روان شناسان و متخصصان بهداشت روانی را به خود جلب کرده است. این پژوهش با هدف تعیین نقش واسطه ای دلبستگی به خدا در رابطه بین سبک دلبستگی فرد و سوگ پیش از موعد در والدین کودکان با بیماری های خاص انجام شده است. روش کار: پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش تمامی والدین کودکان مبتلا به بیماری های خاص شهر شیراز در سال 1399 بود. از بین جامعه آماری به روش نمونه گیری هدفمند، 150 نفر از والدین کودکان 14-6 ساله مبتلا به بیماری های خاص که طی 4 ماه به درمانگاه امام رضا (ع) و بیمارستان امیر شهر شیراز مراجعه کرده بودند، انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه های سوگ پیش از موعد، دلبستگی به خدا و سبک های دلبستگی هازن و شیور (AAQ) استفاده شد. بعد از جمع آوری و استخراج داده ها، نمرات شرکت کنندگان با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر تجزیه و تحلیل شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج نشان داد که بین دلبستگی به خدا و سبک دلبستگی ایمن با سوگ پیش از موعد همبستگی مثبت معنادار (01/0P<) و بین سبک دلبستگی اجتنابی و سبک دلبستگی دوسوگرا با سوگ پیش از موعد همبستگی منفی برقرار بود (05/0). نتیجه گیری: طبق یافته های این پژوهش، دلبستگی به خدا نقش واسطه ای معناداری در رابطه بین سبک دلبستگی فرد و سوگ پیش از موعد در والدین کودکان با بیماری های خاص ایفا کرده است.
صفات شخصیتی مرضی و هم وابستگی: نقش میانجی حساسیت به تقویت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال شانزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۵
۲۲۶-۲۰۵
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی ارتباط بین صفات شخصیتی مرضی و هم وابستگی با در نظر گرفتن میانجی گری حساسیت به تقویت (سیستم های بازداری و فعال ساز رفتاری) بود. روش: روش پژوهش توصیفی-همبستگی از نوع مدلسازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل همه زنان دارای همسر دارای اختلال مصرف مواد شهرستان سنقر در سال 1400 بود. از این بین، 200 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از شاخص هم وابستگی هالیوک، پرسشنامه شخصیت راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی-ویرایش پنجم و مقیاس سیستم فعال ساز/بازداری رفتاری استفاده شد. به منظور تحلیل داده ها از روش مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که صفات شخصیتی مرضی بر هم وابستگی اثر مستقیم و معناداری داشت و سیستم های بازداری و فعال ساز رفتاری در این رابطه دارای نقش واسطه ای معناداری بودند. در مجموع، نتایج نشان داد که مدل از برازش مطلوبی برخوردار بود. نتیجه گیری: سیستم های بازداری و فعال ساز رفتاری نقش مهمی در افزایش یا کاهش رابطه ی صفات شخصیتی مرضی با هم وابستگی دارند. بنابراین، پیشنهاد می شود در زمینه ی پیشگیری، تشخیص و مداخلات درمانی، هم وابستگی مورد توجه قرار گیرد.
رابطه ثبات قدم، سرسختی روان شناختی و تاب آوری با درگیری تحصیلی دانشجویان: ارائه مدل تحلیل مسیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶۶
169 - 192
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش تعیین نقش ثبات قدم، سرسختی روان شناختی و تاب آوری بر درگیری تحصیلی دانشجویان بود. از جامعه آماری، 242 نفر دانشجو به عنوان نمونه با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. به منظور جمع آوری اطلاعات که یا استفاده از رسانه های اجتماعی و به صورت آنلاین انجام شد، از پرسش نامه 5 عاملی ثبات قدم (داکورث،2007)، مقیاس اصلاح شده سرسختی نسخه نروژی (هیستد، اید، جانسون، لابرگ و توماس جانسون،2010)، پرسش نامه تاب آوری (جانسون و همکاران، 2013) و درگیری تحصیلی (ریو، 2013) استفاده شد. داده های به دست آمده از نمونه با استفاده از نرم افزارهای آماری SPSS و Amos و به روش تحلیل مسیر مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که درگیری تحصیلی دانشجویان به صورت مستقیم توسط ثبات قدم، سرسختی روانشناختی و تاب آوری پیش بینی می شود. مطابق با یافته ها درگیری تحصیلی به صورت غیرمستقیم و از مسیر تاب آوری، توسط ثبات قدم پیش بینی می-شود. همچنین سرسختی روانشناختی از طریق نقش واسطه ایی ثبات قدم بر درگیری تحصیلی دارای اثر غیرمستقیم و معنادار بود. نتایج پژوهش در مسیر سرسختی به درگیری تحصیلی توسط تاب آوری به صورت غیرمستقیم تأیید نشد. نتایج بیانگر آن است که 16% از درگیری تحصیلی دانشجویان از طریق ثبات قدم، سرسختی روان شناختی و تاب آوری تبیین می شود. همچنین 28% از درگیری تحصیلی را متغیرهای ثبات قدم و سرسختی توسط تاب آوری تبیین می کنند.
بررسی تأثیر توانمند سازی و افزایش آگاهی معلمان، والدین و دانش آموزان بر فرایند هدایت تحصیلی
منبع:
مطالعات روانشناختی نوجوان و جوان سال سوم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۶ ویزه نامه تحصیلی)
۴۴۰-۴۳۰
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: هدایت تحصیلی یک مسئله کاملاً علمی و مطابق با علوم روز است و به همین علت باید تحولاتی در آن صورت بپذیرد، درحالی که مشاهده می شود این شیوه نامه تحولاتی مطابق علم روز پیدا نکرده است. هدف این پژوهش بررسی تأثیر توانمندسازی و افزایش آگاهی معلمان، والدین و دانش آموزان بر فرایند هدایت تحصیلی پایه نهم برای ورود به هنرستان بود. روش پژوهش: روش پژوهش حاضر کمی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه معلمان و کارشناسان حوزه مشاوره تحصیلی با 2105 نفر بودند که با توجه به پراکندگی و گستردگی جامعه آماری از روش نمونه گیری غیر احتمالی در دسترس استفاده و 325 نفر بر اساس جدول نمونه گیری کرجس و مورگان به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته بود. روایی پرسشنامه با استفاده از تحلیل عاملی تأیید موردبررسی قرار گرفته و تأیید شد. پایایی پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی مورد تأیید قرار گرفت. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از تحلیل عاملی تأییدی با نرم افزار Smart PLS 3 استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد توانمندسازی و دانش مداری معلمان با ضریب تعیین 56/0، افزایش آگاهی و حس مسئولیت پذیری والدین با 54/0 و توانمندسازی و افزایش آگاهی دانش آموزان با ضریب تعیین 51/0 به ترتیب بیشترین تأثیر را بر هدایت تحصیلی دانش آموزان پایه نهم برای ورود به هنرستان دارند (05/0>P). نتیجه گیری: بر اساس نتایج می توان نتیجه گرفت که افزایش سطح دانش و آگاهی والدین و دانش آموزان می تواند در هدایت تحصیلی مؤثر باشد لذا برنامه ریزان آموزشی و تحصیلی می توانند بیشتر بر توانمندسازی و سطح آگاهی آنان تمرکز کنند.