فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۰۶۱ تا ۴٬۰۸۰ مورد از کل ۳۳٬۹۷۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
سازگاری اجتماعی در نوجوانان به عنوان عاملی کلیدی و مؤثر در سلامت روان، در سال های اخیر موردتوجه بسیاری از کارشناسان قرارگرفته است. بر همین اساس هدف پژوهش حاضر پیش بینی سازگاری اجتماعی بر اساس بهزیستی روان شناختی و کفایت اجتماعی بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر مهاباد در سال 1400-1399 بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس و جدول کرجسی و مورگان 300 نفر به عنوان نمونه مورد ارزیابی قرار گرفتند و به علت شرایط ویژه جامعه آماری در زمان کرونا و محدودیت های اعمال شده، پرسشنامه ها از طریق هماهنگی با مدارس به صورت آنلاین از طریق شبکه های اجتماعی (واتساپ و تلگرام) توزیع شد. برای سنجش متغیرهای موردمطالعه از پرسشنامه های سازگاری اجتماعی بل (1961)، بهزیستی روان شناختی ریف (1995) و کفایت اجتماعی فلنر و همکاران (1990) استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده های پژوهش با استفاده از روش های همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام و با نرم افزار SPSS نسخه ۲3 صورت گرفت و سطح معناداری آزمون ها 0/05 در نظر گرفته شد. یافته ها نشان داد که همبستگی مثبت معنی داری بین بهزیستی روان شناختی و کفایت اجتماعی با سازگاری اجتماعی وجود داشت. 22/7 درصد از واریانس سازگاری اجتماعی توسط بهزیستی روان شناختی و درمجموع 31/4 درصد از واریانس سازگاری اجتماعی توسط بهزیستی روان شناختی و کفایت اجتماعی تبیین شد. بر اساس یافته های این پژوهش بهزیستی روان شناختی و کفایت اجتماعی می توانند پیش بین مناسبی برای سازگاری اجتماعی نوجوانان دختر باشد.
بررسی رابطه استحکام روانی با کنش تاملی در زنان شهر اصفهان
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی رابطه استحکام روانی با کنش تأملی در زنان شهر اصفهان می باشد. طرح پژوهش حاضر از نوع توصیفی_همبستگی و جامعه آماری آن کلیه زنان نواحی 1 تا 3 شهر اصفهان بودند که به روش نمونه گیری دردسترس تعداد 173 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها شامل پرسشنامه 48 سؤالی استحکام روانی کلاف و همکاران و پرسشنامه کنشوری تأملی فوناگی بود که روایی و پایایی آن ها در پژوهش های قبلی و پژوهش حاضر تائید شده است. داده های جمع آوری شده توسط آزمون تی تک نمونه، همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه با روش همزمان در سطح معناداری 0/05 تحلیل شدند. نتایج به دست آمده نشان داد بین استحکام روانی و مؤلفه های آن با عامل اطمینان کنش تأملی رابطه معناداری وجود دارد. همچنین نتایج نشان دادند که بین استحکام روانی و مؤلفه های آن با عامل عدم اطمینان کنش تأملی رابطه منفی معناداری وجود دارد. از بین متغیرهای پیش بین، اعتماد به توانایی های خود و چالش بیشترین ضریب همبستگی را با عامل اطمینان کنش تأملی و متغیرهای اعتماد به توانایی های خود و کنترل هیجان بیشترین ضریب همبستگی را با عامل عدم اطمینان کنش تأملی دارا هستند؛ بنابراین می توان عنوان کرد سطوح بالای استحکام روانی می تواند بر میزان کنش تأملی زنان تأثیرگذار باشد. نتایج این پژوهش می تواند در جهت افزایش سلامت روان جامعه زنان کمک کننده باشد.
مطالعه روایت پژوهی تأثیر استرس بر یادگیری دانش آموزان
حوزه های تخصصی:
استرس به عنوان یک مکانیسم واقعیت انکارناپذیر در زندگی کنونی است که سن و سال نمی شناسد و گریزی از آن نیست و در بین دانش آموزان در مدارس بسیار دیده می شود. ازاین رو باید شیوه های صحیح مقابله با استرس و مدیریت آن را، به دانش آموزان به عنوان یک مهارت اساسی در زندگی آموزش داد. درواقع بهترین زمان، برای مقابله و شیوه های کنترل استرس و مدیریت آن، از همان کودکی و در مدارس است. در همین راستا، پژوهش حاضر باهدف بررسی مهم ترین عوامل ایجاد استرس و تأثیر آن بر یادگیری دانش آموزان به صورت مطالعه کیفی و از نوع تحلیل روایی صورت گرفت. به این منظور، 9 روایت به طور تصادفی (از دانش آموزانی که سابقه تجربه استرس های شدید و مکرر را داشته اند) همراه با توصیف، تحلیل و تفسیر آن ها، برگزیده شده است. برای تجزیه وتحلیل داده ها، مراحل سه گانه کدگذاری انجام شد و پس از استخراج کدهای اولیه و نام گذاری محورها، بر اساس اطلاعات به دست آمده از روایات، مهم ترین عوامل ایجاد استرس در دانش آموزان و تأثیرگذار بر فرآیند یادگیری پدید آمد. بر اساس یافته ها، آشنایی معلمان با فن های کنترل و مدیریت استرس و خنثی کردن عوامل ایجاد استرس در مدارس، با مشارکت خانواده ها و خود فرد، باهدف پیشگیری از اختلال در فرآیند یادگیری مؤثر ناشی از استرس های شدید و مکرر در دانش آموزان، امری ضروری محسوب می شود.
اثربخشی آموزش تنظیم هیجانی بر نابهنجاری های جنسی نوجوانان کاربر سایت های هرزه نگاری
حوزه های تخصصی:
کودکان و نوجوانان بیشترین قربانیان هرزه نگاری به شمار می روند. درواقع، زمینه های کنجکاوی، تأثیرپذیری و یادگیری کودکان و نوجوانان سبب شده تا نسبت به بزرگ سالان بیشتر به مسائل جنسی توجه نموده و از این رهگذر به آثار هرزه نگارانه بیشتر گرایش یابند و بالطبع آسیب بیشتری ببینند. این پژوهش باهدف بررسی اثربخشی آموزش تنظیم هیجانی بر نابهنجاری های جنسی نوجوانان کاربر سایت های هرزه نگاری شهرآبادان پرداخت. این پژوهش ازنظر هدف، کاربردی و ازلحاظ روش، نیمه آزمایشی که در آن از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. جامعه پژوهش حاضر شامل نوجوانان کاربر سایت های هرزه نگاری ساکن شهرآبادان بود که به مراکز مشاوره مراجعه نموده بودند. حجم نمونه شامل 40 نفر (20 نفر گروه آزمایش و 20 نفر گروه کنترل) و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شد. اعضای گروه آزمایش، به صورت گروهی تحت آموزش تنظیم هیجان در 8 جلسه 90 دقیقه ای قرار گرفتند که جهت آموزش راهبردهای تنظیم هیجان از محتوای جلسات آموزشی تنظیم هیجان مبتنی بر مدل گراس (2014) استفاده شد. ابزار جمع آوری داده ها شامل ﻣﻘیﺎس ﭘﺎراﻓیﻠیﺎ کﻮرت ﻓﺮویﻨﺪ (1968) بود. داده ها با روش های آمار استنباطی تحلیل کوواریانس تجزیه وتحلیل شد. نتایج حاصل از تجزیه وتحلیل داده ها نشان داد آموزش تنظیم هیجانی در نابهنجاری های جنسی و ابعاد آن مؤثر بوده است؛ اما در مؤلفه یادگار پرستی مؤثر نبوده است؛ بنابراین توجه به آموزش تنظیم هیجان در مدارس اهمیت زیادی دارد و عامل مهمی در کاهش نابهنجاری های جنسی نوجوانان به شمار می رود.
رویکردی تحلیلی به تبیین آموزه ی «فطرت» و رابطه آن با «سازمان شناختی» انسان در «دست یابی به کمال و سلامت روان» مبتنی بر آموزه های اسلامی
حوزه های تخصصی:
بک و الیس در یک نگاه کلی، بر ایجاد تغییرات عاطفی و رفتاری از طریق ایجاد تغییرات شناختی در فرد تأکید کرده اند. پژوهش حاضر باهدف تبیین رابطه «سازمان روانی فطرت» با «سازمان شناختی» انسان در دست یابی به کمال و سلامت روان مبتنی بر آموزه های اسلامی، ارائه شده است. این پژوهش، بنیادی بوده و با تحلیل و توصیف داده ها و برقراری ارتباط منطقی میان آن ها، به تبیین نتایج خود پرداخته است، که بر مبنای آن، حاکمیت و عدم حاکمیت فطرت بر سازمان شناختی انسان، سلامت و عدم سلامت روانِ انسان را تعیین می کند. نتایج این پژوهش نشان داد، فطرت برای بروز رفتاریِ خود، نیاز به یک عامل محرک دارد و آن، سازمان شناختی است. زیرا نتیجه پژوهش حاکی از آن است که بلوغ سازمان شناختی، پیش نیاز درک و دریافت هدایت های فطری است. این پژوهش همچنین نشان داد، این سازمان شناختی است که تقویت یا تضعیف می گردد، نه فطرت. ازاین رو فرایند تغییر در رویکرد فطرت محور، مبتنی بر تقویت سازمان شناختی، با محوریت بازگرداندن مراجع به فطرت اصیل خود و شکوفایی فطریات وی تبیین شده است.
پیش بینی تاثیر ویژگی های شخصیتی بر شوخ طبعی و تفکر انتقادی زوجین شهر نیشابور
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر پیش بینی ویژگی های شخصیتی بر شوخ طبعی و تفکر انتقادی زوجین بود. این پژوهش از نوع کاربردی و روش آن پیمایشی- تحلیلی است و به شیوه همبستگی انجام شد. جامعه آماری این پژوهش را زوج های جوان نیشابور تش کیل داده اند. نمونه گیری به صورت در دسترس از بین زوج های مراجعه کننده به مراکز مشاوره در سطح شهر نیشابور که حداقل 2 سال از ازدواج آن ها گذشته بود و داوطلب شرکت در این پژوهش بودند؛ انتخاب شدند. ابزار گردآوری پژوهش شامل پرسشنامه تفکر انتقادی کالیفرنیا فاسیون (CCTST)، پرسشنامه استاندارد سبک های شوخ طبعی مارتین و همکاران 1988 و پرسشنامه 5 عاملی شخصیت نئو (1985) بود. برای تحلیل اطلاعات از آزمون همبستگی استفاده شد که با استفاده از نرم افزار SPSS صورت پذیرفت. نتایج ضریب همبستگی نشان داد که بین شوخ طبعی و باوجدان بودن و توافق رابطه معناداری وجود ندارد؛ این در حالی است که یافته های فوق حاکی از آن است که شوخ طبعی با برون گرایی و انعطاف پذیری رابطه مستقیم و معناداری و با مؤلفه های روان رنجوری رابطه معکوس و معناداری دارد. همچنین بین تفکر انتقادی و انعطاف پذیری رابطه معناداری وجود ندارد؛ این در حالی است که یافته های فوق حاکی از آن است که تفکر انتقادی با برون گرایی و توافق و باوجدان بودن رابطه مستقیم و معناداری و با مؤلفه های روان رنجوری رابطه معکوس و معناداری دارد.
بررسی رابطه بین شیوه های فرزند پروری والدین و میزان رضایت زناشویی با پرخاشگری کودکان
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه ی بین شیوه های فرزند پروری والدین و میزان رضایت زناشویی با پرخاشگری کودکان شهرستان لامرد می باشد. جامعه پژوهش شامل تمام نوآموزان پنج ساله 18 مهدکودک شهرستان لامرد و والدینشان که در سال تحصیلی 1399-1398 در مهدکودک های این شهرستان مشغول به فعالیت هستند می باشد. نمونه آماری آن شامل 50 نفر از کودکان مذکور و والدین آن ها بوده که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده از جامعه فوق انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه استاندارد فرزند پروری بامریند، پرسشنامه پرخاشگری آرنولد باس و مارک پری اچ و پرسشنامه رضایتمندی زناشویی انریچ که پایایی و روایی آن توسط پژوهش های قبلی در ایران تأییدشده است، می باشد. عمده ترین نتایج تحقیق مبین آن است که بین سبک فرزند پروری دموکراتیک، سهل گیرانه و مستبدانه والدین با مؤلفه های پرخاشگری کودکان هیچ رابطه معناداری وجود ندارد. همچنین بین رضایت زناشویی والدین با مؤلفه های پرخاشگری کودکان و بین رضایت زناشویی والدین با سبک فرزند پروری هیچ رابطه معناداری وجود ندارد.
بررسی تأثیر برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر تنیدگی ادراک شده و نشخوار خشم
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش تأثیر آموزش ذهن آگاهی بر تنیدگی ادراک شده و نشخوار خشم در دانش آموزان دختر ساکن خوابگاه بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه موردنظر شامل دانش آموزان دختر دوره متوسطه بود که از بین آن ها نمونه 45 نفری به شیوه نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. 15 نفر دارای تنیدگی بالاتر از متوسط در یک گروه آزمایش و 15 نفر دارای نشخوار خشم بالاتر از متوسط در گروه آزمایش دیگر قرار گرفتند. 15 نفر نیز در گروه کنترل قرار گرفتند. برای گروه های آزمایش آموزش ذهن آگاهی در 8 جلسه توسط پژوهشگر اجرا شد و گروه کنترل، آموزشی دریافت نکرد. قبل و بعد از آموزش روی همه گروه ها آزمون تنیدگی ادراک شده و نشخوار خشم اجرا شد. ابزار پژوهش شامل مقیاس تنیدگی ادراک شده کوهن و همکاران (1983) و مقیاس نشخوار خشم سوخودولسکی و همکاران (2001) بود. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس بررسی شد. نتایج نشان داد که برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر تنیدگی ادراک شده و نشخوار خشم معنادار بود. با توجه به نتایج پژوهش می توان از برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی برای کاهش تنیدگی ادراک شده و نشخوار خشم در دانش آموزان استفاده کرد.
بررسی تأثیر آموزش مبتنی بر ذهن آگاهی بر خودسرزنش گری و حافظه فعال نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش بررسی تأثیر آموزش مبتنی بر ذهن آگاهی بر دو ساختار مرتبط با شناخت یعنی سرزنش خود و حافظه فعال در نوجوانان بود. روش: طرح پژوهش شبه آزمایشی با گروه کنترل بود. شرکت کنندگان شامل 30 نفر (دو گروه 15 نفره) از نوجوانان 14 تا 18 ساله بودند که داوطلب شرکت در مطالعه بودند. آنها به مقیاس سطوح خودسرزنش گری تامپسون و کانتینرها (2004) و مقیاس حافظه فعال وکسلر (1945) به عنوان پیش آزمون و پس آزمون پاسخ دادند. گروه تجربی در یک برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی به مدت 8 جلسه 2 ساعته شرکت کردند و گروه کنترل بدون مداخله بود. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که مداخله ذهن آگاهی بر خودسرزنشگری (001/0=P) و حافظه کاری (001/0=P) در گروه آزمایش تأثیر معنادار دارد (05/0 > P). نتیجه گیری: در یک نتیجه گیری کلی می توان بیان کرد که آموزش مبتنی بر ذهن آگاهی می تواند در برنامه های درمانی و روان شناختی برای افزایش حافظه فعال و کاهش خودسرزنشگری در نوجوانان مورد استفاده قرار گیرد.
اثربخشی آموزش خردورزی بر هوش معنوی و مولفه های آن در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هوش معنوی بیانگر مجموعه ای از توانایی ها، ظرفیت ها و منابع معنوی است که کاربست آن ها در زندگی روزانه می تواند موجب افزایش انطباق پذیری فرد شود و توجه به آن در دانشجویان به عنوان یک نقطه قوت می تواند زمینه ساز آینده حرفه ای موفق تر و مطلوب تر در آن ها باشد. هدف پژوهش حاضر، اثربخشی آموزش خردورزی در هوش معنوی در دانشجویان بود. روش پژوهش از نوع هدف کاربردی و از نوع مطالعات شبه آزمایشی (پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل) بود. جامعه آماری شامل دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی تهران در سال تحصیلی 1400- 1401 بود که از بین آن ها 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) تقسیم شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه هوش معنوی کینگ (2008)(SISRI) و بسته آموزش خردورزی دانش پایه و همکاران (2022) بود. گروه آزمایش به مدت 10 جلسه تحت آموزش خردورزی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس تحلیل شدند. نتایج نشان داد که اثربخشی آموزش خردورزی در افزایش هوش معنوی، تفکر وجودی انتقادی، بعد آگاهی متعالی و بعد تولید معنای شخصی دانشجویان معنی دار است. ولی بر بعد بسط حالت هشیاری دانشجویان تأثیر معنی داری نداشت. درنتیجه با آموزش خرد و افزایش میزان آن در دانشجویان می توان باعث افزایش معناداری، آگاهی متعالی در زندگی این افراد و درنتیجه افزایش هوش معنوی آنان شویم.
بررسی روش الگودهی به تفکیک جنسیت در قرآن کریم با تأکید بر تربیت اخلاقی
حوزه های تخصصی:
روش الگودهی یکی از روش های مؤثر و کاربردی در تربیت اخلاقی است که در قرآن کریم به شیوه ای خاص و با تفکیک جنسیت به کار برده شده است. این پژوهش در صدد است تا نحوه به کارگیری روش الگو دهی را در قرآن کریم بررسی کند و فواید تفکیک جنسیت در استفاده از این روش را تبیین نماید. برای رسیدن به این هدف از روش توصیفی تحلیلی استفاده شد. بر اساس نتایج پژوهش، قرآن کریم در راستای تربیت اخلاقی به شکل گسترده از این روش استفاده کرده و با تفکیک جنسیت، به ارائه الگوهای اخلاقی برای مخاطبان زن و مرد پرداخته است. این تفکیک جنسیت، اثر گذاری الگوها را برای مخاطبان افزایش می دهد. از منظر آیات، حضرت مریم(س)، دختران شعیب(ع)، ملکه سبأ و حضرت زهرا(س)، مهم ترین الگوهای تربیتی برای زنان و حضرت ابراهیم(ع)، حضرت اسماعیل(ع)، حضرت یوسف(ع) و حضرت محمد(ص)، مهم ترین الگوهای تربیتی مردان به شمار می روند.
سخن سردبیر: مقاله ی علمی: ماهیت، کارکرد و انواع آن
حوزه های تخصصی:
مقاله ها مرسوم ترین و بهترین ابزار ارتباطی بین دانشمندان و پژوهشگران یک حیطه علمی است. بدون این ابزار بین ذهنی امکان رشد و توسعه ی دانش بشری در یک حیطه ی علمی، اگر نگوییم غیرممکن، اما بسی دشوار است. در این سرمقاله تلاش کردیم چیستی و ماهیت مقاله های علمی به عنوان مناسب ترین نحوه ی گزارش پژوهش ها را توصیف کنیم. سپس، کارکرد، کیفیت و دو عنصر مکمل این نوع از گزارش های پژوهشی را به گونه ی مختصر بررسی کردیم. در نهایت، انواع مقاله های منتشر شده در نشریه های علمی را به طور مختصر معرفی کردیم. هدف نشریه ی دوفصلنامه ی روان شناسی معاصر در آینده ی نزدیک این خواهد بود که با ساختاری جدید این نوع مقاله ها را در فهرست انتشار خود قرار دهد.
تمنای بهبود کارکردهای اجرایی و مهارت های خواندن از جام مراقبه در دانش آموزان: تکنیک های ذهن آگاهی در مقابل ساهاجایوگا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف مطالعه ی حاضر ارتقای مهارت های خواندن از طریق بهبود مکانیسم های اثرگذار شامل توجه انتخابی و بازداری با استفاده از تکنیک های ذهن آگاهی و ساهاجایوگا در گروهی از دانش آموزان پایه ی پنجم ابتدایی با مشکلات تحصیلی و توجه بود. در یک طرح آزمایشی از نوع پس آزمون و پیگیری یک ماهه ی 200 دانش آموز دختر و پسر دارای افت تحصیلی از دو مدرسه ی داوطلب شرکت در مطالعه ی شهر تهران توسط معلمان به پژوهشگر معرفی شدند. از بین آن ها 60 دختر و 60 پسر با توجه به ملاک های ورود و خروج برای مطالعه جداسازی شدند. این دخترها و پسرها جداگانه و به صورت تصادفی در سه گروه برنامه ی ذهن آگاهی (گروه آزمایشی 1)، برنامه ی ساهاجایوگا (گروه آزمایشی 2) و بدون مداخله (گروه کنترل) قرار گرفتند (در کل هر گروه 20 نفر دختر و 20 نفر پسر). پس از پای ان مداخل ه، ه ر سه گ روه در مراح ل پس آزم ون و پیگی ری آزمون های مهارت های خواندن مبتنی بر پرلز، توجه انتخابی d2 و استروپ (جهت اندازه گیری بازداری) را تکمیل کردند. نتایج آزمون تحلیل واریانس آمیخته نشان داد روش های مراقبه موجب بهبود بیشتری در مهارت های خواندن و کارکردهای اجرایی توجه انتخابی و بازداری دانش آموزان شد و با گذشت زمان اثر مداخله نسبتاً پایدار باقی ماند. به علاوه، نتایج نشان داد مداخله ی ساهاجایوگا در مقایسه با مداخله ی ذهن آگاهی بر مهارت های خواندن و توجه انتخابی مؤثرتر بود. اثر زمان و اثر متقابل گروه در زمان برای هیچ یک از متغیرهای وابسته معنی دار نبودند. به نظر می رسد روش های مراقبه می توانند مداخلات مناسب تر و سهل تری در دسترس متخصصان حرفه ای و معلمان در کاهش مشکلات یادگیری و به کارگیری مهارت های تحصیلی باشند.
رابطه ی میان افسردگی، اضطراب و توانایی های شناختی در زنان میانسال: نقش واسطه ای ذهن آگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی معاصر دوره ۱۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۳۴)
117 - 126
حوزه های تخصصی:
فشار روانی ناشی از چندگانگی نقش زنان در خانواده و جامعه و نیز تغییرات فیزیولوژیکی و هورمونی دوران یائسگی سبب می شود زنان میانسال بیشتر در معرض خطر ابتلا به اختلالات افسردگی و اضطرابی و به تبع آن کاهش در توانایی های شناختی قرار گیرند، لذا، پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی ذهن آگاهی در رابطه ی بین افسردگی و اضطراب با توانایی های شناختی در زنان میانسال انجام شد. روش پژوهش، توصیفی- همبستگی از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه ی آماری شامل تمام زنان 40 تا 60 سال ساکن شهر شیراز در سه ماهه ی اول سال 1402 بوده که 331 نفر به صورت نمونه در دسترس ملاک ورود به پژوهش را داشتند. ابزارهای سنجش مورد استفاده شامل، مقیاس ذهن آگاهی، توجه، هوشیاری (MAAS) براون و رایان (2003)، فرم کوتاه مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس(DASS-21) لاویبوند و لاویبوند (1995) و پرسشنامه ی توانایی های شناختی نجاتی (2013) بوده است. به منظور تحلیل مدل پژوهش، از برآورد بیشینه ی درست نمایی و آزمون معناداری بوت استریپ استفاده شد. نتایج، حاکی از رابطه ی معنادار افسردگی و اضطراب هم به صورت مستقیم و هم به صورت غیرمستقیم و با میانجی گری ذهن آگاهی بر توانایی های شناختی در زنان میانسال بوده است (05/0P<). همچنین رابطه ی مستقیم و منفی افسردگی و اضطراب با ذهن آگاهی و رابطه ی مستقیم و مثبت ذهن آگاهی با توانایی های شناختی نیز معنادار بود (05/0P<). بنابراین سطوح بالای افسردگی و اضطراب و متعاقب آن، سطوح پایین ذهن آگاهی در زنان میانسال را می توان به عنوان عوامل منفی مؤثر بر توانایی های شناختی در دوران میانسالی در نظر گرفت.
بررسی مقایسه ای سبک زندگی متکبرین و شاکرین از منظر سوره مبارکه جاثیه (ارائه الگوی سبک زندگی سالم از منظر سوره مبارکه جاثیه)
منبع:
قرآن و روانشناسی دوره ۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱
193 - 211
حوزه های تخصصی:
یکی از موضوعات مهمی که بشر همواره در دوره های مختلف زندگی به آن پرداخته، مفهوم سبک زندگی است. سبک زندگی عبارت است از فرهنگ غالبی که افراد، قالب زندگیشان را بر آن مبنا پایه گذاری کرده و دستاوردهایی در طول زندگی از این نوع شیوه به دست می آورند. لذا دستیابی به سالم ترین سبک از اهمیت بسزایی برخوردار است. از آن جایی که قرآن از جانب خدای عزیز حکیم نازل شده و قطعاً در بردارنده محکماتی در این موضوع است، هدف از این مقاله بررسی این مفهوم در قرآن کریم بود. در این مقاله از روش تدبر واژه ای و سوره ای توأمان استفاده شده است. طی بررسی های به عمل آمده در سوره مبارکه جاثیه، نزدیک ترین واژه به سبک زندگی، واژه شریعت بود. خداوند ذیل آیه 18 این سوره اشاره به این مسئله دارد که شریعت اسلام مسیرهای روشنی را جهت تشخیص راه های دستیابی به حیات طیبه در دنیا و سعادت زندگی آخرت در اختیار انسان قرار داده است. به این ترتیب برمبنای نوع گرایش انسان ها به شریعت در سوره، ویژگی های دو گروه مؤمنین و کافرین موردبررسی قرار گرفت که از جمع بندی آن ها، سبک زندگی مؤمنانه (شاکرانه) و کافرانه (متکبرانه) استخراج شدند. نتایج نشان می دهند که سبک زندگی این دو گروه در هیچ فرآیندی چه در زندگی دنیا و چه در آخرت با هم همسویی ندارند. ویژگی های قالب سبک زندگی مؤمنانه، یقین، ذکر، تفکر، تعقل، شکر، غفران و محو اثر عملکرد متکبرین بود. هم چنین ازجمله دستاوردهای این نوع سبک زندگی می توان به دریافت بصیرت، هدایت و داخل شدن به جریان رحمت الهی، دریافت رزق طیب و فضل الهی، قرار گرفتن ذیل ولایت خدا و درنهایت رسیدن به فوز مبین اشاره کرد. ویژگی های قالب زندگی کافرین نیز عبارت بودند از استکبار، اثم و تأخیر در عمل خیر، ادبیات استهزاآمیز و غفلت. هم چنین نتایج و دستاوردهای این سبک، محرومیت از جریان رحمت الهی، بی اثر شدن اندوخته ها و اعمال دنیایی، بروز اختلاف در بین اقوام، ابتلا به افاک اثیم، خوردن مهر بر سمع، قلب و غشاوه بر بصر، خسارت و گرفتار انواع عذاب شدن است.
پیش بینی میزان موفقیت تحصیلی دانش آموزان بر اساس سبک والدگری والدین آنان با میانجی گری خودکارآمدپنداری و حرمت خود در کودکان دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سلامت روان کودک دوره نهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۳۳)
۱۲۰-۱۰۵
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: موفقیت تحصیلی دانش آموزان، به عنوان قشر کارآمد و آینده سازان کشور، یکی از عوامل مهم پیشرفت و توسعه بلندمدت شغلی و اجتماعی آنان در زندگی است. بدین ترتیب پژوهش حاضر با هدف پیش بینی میزان موفقیت تحصیلی دانش آموزان بر اساس سبک والدگری والدین آنان، با میانجی گری خودکارآمد پنداری و حرمت خود در کودکان، انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه گردآوری داده ها از نوع توصیفی - همبستگی بود که با استفاده از روش الگویابی معادلات ساختاری انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی دانش آموزان پسر مقطع ابتدایی منطقه 12 شهر تهران در سال تحصیلی 1401-1402 بود که از بین آنها، با روش نمونه گیری در دسترس تعداد 300 نفر با توجه به ملاک های ورود و خروج انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها شامل مقیاس موفقیت تحصیلی (صالحی، 1393)، پرسشنامه سبک های والدگری (بامریند، 1991)، مقیاس خودکارآمد پنداری کودکان (موریس، 2001) و پرسشنامه حرمت خود (کوپراسمیت، 1981) بود. در نهایت داده ها با استفاده از روش پژوهش های همبستگی و روش مدل معادلات ساختاری با به کارگیری از نرم افزارهای SPSS26 و AMOS24 مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد که بین سبک والدگری سهل گیرانه و مستبدانه با خودکارآمد پنداری و موفقیت تحصیلی رابطه منفی و معنادار و بین سبک والدگری مقتدرانه با خودکارآمد پنداری، حرمت خود و موفقیت تحصیلی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد (05/0>P). همچنین بین خودکارآمد پنداری و حرمت خود با موفقیت تحصیلی رابطه مثبت و معنادار مشاهده شد (05/0>P). یافته ها نشان داد که اثر غیرمستقیم سبک های والدگری سهل گیرانه و مستبدانه بر موفقیت تحصیلی از طریق خودکارآمد پنداری و اثر غیرمستقیم سبک والدگری مقتدرانه بر موفقیت تحصیلی از طریق حرمت خود از لحاظ آماری معنادار بودند (05/0>P). نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده در این مطالعه می توان گفت که با ارتقاء مهارت های خودکارآمد پنداری و حرمت خود می توان به صورت غیرمستقیم، رابطه بین سبک والدگری و موفقیت تحصیلی دانش آموزان دبستانی را تقویت کرد.
پیش بینی خودکارآمدپنداری ریاضی با راهبردهای خودتنظیمی در دانش آموزان شهر ساوه: روایی همگرای پرسشنامه راهبردهای خودتنظیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: راهبردهای یادگیری خودتنظیمی یکی از مهم ترین عوامل تأثیرگذار بر کیفیت یادگیری است. پژوهش حاضر با هدف پیش بینی خودکارآمدپنداری ریاضی بر اساس راهبردهای خودتنظیمی و تعیین روایی همگرای پرسشنامه راهبردهای یادگیری خودتنظیمی با مقیاس منبع خودکارآمدپنداری ریاضی بود. روش: این پژوهش از نوع توصیفی و همبستگی است. برای این منظور پس از ترجمه و آماده سازی پرسشنامه های مورد نظر و ارسال آن با ایمیل به 1480 دانش آموز یا والدین آنها، تعداد 610 دانش آموز در این پژوهش شرکت کردند. پس از تکمیل مقیاس منابع خودکارآمدپنداری ریاضی (آشر و پاخارس، 2008) و راهبردهای خودتنظیمی کلری (2006)، داده ها با استفاده از روش های همبستگی و رگرسیون تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که راهبردهای خودتنظیمی پیش بینی کننده خودکارآمدپنداری ریاضی دانش آموزان بود (05/0=p,76/0=β). همچنین پرسشنامه راهبردهای خودتنظیمی با پرسشنامه خودکارآمدپنداری ریاضی روایی همگرایی به میزان 874/0 داشت. نتیجه گیری: بنابراین با توجه به یافته های پژوهش می توان گفت راهبردهای خودتنظیمی پیش بینی کننده خودکارآمدپنداری ریاضی دانش آموزان است؛ همچنین پرسشنامه خودتنظیمی (نسخه دانش آموز) از روایی همگرای بالایی با مقیاس منابع خودکارآمدپنداری ریاضی برخوردار است و می توان از این پرسشنامه در فعالیت های پژوهشی استفاده کرد.
هنجاریابی پرسشنامه شناخت هایی درباره بدن وسلامتی (کابا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۶ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۱)
67 - 75
حوزه های تخصصی:
اعتقادات و باور های ناکارآمد درباره بیماری ها و علائم بدنی به عنوان عامل خطر سازی برای اضطراب سلامتی برآورده شده اند. پرسشنامه شناخت هایی درباره بدن و سلامتی (کابا) یکی از جامع ترین ابزار برای سنجش شناخت سلامت است. هدف از پژوهش حاضر هنجاریابی این پرسشنامه در ایران بود. تعداد نمونه های این پژوهش شامل ۸۶۹ نفر از دانشجویان مرد و زن مبتلا به اضطراب سلامت دانشگاه آزاد سنندج، دانشگاه کردستان و دانشگاه علوم پزشکی خرم آباد بودند که به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. این افراد با پرسشنامه های کابا و اضطراب سلامت مورد ارزیابی قرار گرفتند. اعتبار پرسشنامه با روش آلفای کرونباخ و روایی سازه آن با تحلیل عاملی تاییدی و با استفاده از نرم افزار لیزرل به دست آمد. میزان آلفای کرونباخ کل پرسشنامه 80/0 بود که این مقدار نشان دهنده همسانی درونی مناسب پرسشنامه است. همچنین میزان همبستگی دو فرم موازی در آزمون دو نیمه کردن برای پرسشنامه کابا 61/0 حاصل شده است که این مقدار نیز در حد قابل قبولی می باشد. بنابراین به طور کلی می توان گفت که پرسشنامه کابا از اعتبار مناسبی برخوردار بوده و می-توان آن را به عنوان یک ابزار معتبر به کار برد.
رابطه معلم شاگرد و کمک طلبی: نقش واسطه ای اهداف پیشرفت و انگیزه پیشرفت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۶ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۱)
100 - 110
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش تعیین رابطه معلم شاگرد و کمک طلبی با نقش واسطه ای اهداف پیشرفت و انگیزه پیشرفت بود. جامعه این پژوهش دانش آموزان پایه های هفتم تا نهم شهر تهران است که در سال تحصیلی 99-1398 تحصیل می کردند. نمونه این پژوهش را 317 دانش آموز دختر و پسر تشکیل داد که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و به پرسشنامه های کمک طلبی تحصیلی ریان و پنتریچ، رابطه معلم شاگرد مورای و زوریچ، انگیزه پیشرفت هرمنس و اهداف پیشرفت الیوت و مک گریکور پاسخ دادند. داده ها به روش همبستگی و تحلیل مسیر بررسی شدند. یافته ها نشان داد که اثر مستقیم رابطه معلم شاگرد بر انگیزه پیشرفت و اثر مستقیم تسلط گرایش بر کمک طلبی مثبت و معنادار است. اثر مستقیم عملکرد اجتناب بر کمک طلبی منفی و معنادار بود. اثر غیر مستقیم رابطه معلم شاگرد بر کمک طلبی به واسطه هدف تسلط گرایش و همچنین عملکرد اجتناب مثبت و معنادار بود و همچنین اثر غیرمستقیم رابطه معلم شاگرد بر کمک طلبی به واسطه انگیزه پیشرفت مثبت و معنادار بود. نتایج این پژوهش برای آموزش و پرورش و مراکز آموزش عالی بویژه برای معلمان به منظور افزایش کمک طلبی و رابطه معلم شاگرد و همچنین افزایش انگیزه در میان دانش آموزان مفید خواهد بود.
مدل یابی معادلات ساختاری ارتباط بین تجربه مراقبت در کودکی، حساسیت به طرد، پذیرش بی قید و شرط خود و تصور از آینده در کودکان و نوجوانان کار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۶ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۲)
150 - 159
حوزه های تخصصی:
یکی از معضلات جهانی و هشدار دهنده، پدیده کودکان کار است که باتوجه به تبعات مختلف آن این پژوهش با هدف ارزیابی مدل ساختاری پذیرش بی قید و شرط خود، حساسیت به طرد، تصور از آینده و تجربه مراقبت در کودکی در کودکان کار انجام شد. پژوهش حاضر، از نوع همبستگی بود که به روش مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد. جامعه ی این پژوهش شامل کودکان کار شهر یزد و اصفهان در سال 1399بود. از بین جامعه، نمونه ای با اندازه 160 نفر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه های پذیرش بی قید و شرط چمبرلین و هاگا (2001)، حساسیت به طرد داونی و فلدمن (1996)، انتظار از آینده مک ویرتر (2008) و تجربه مراقبت در کودکی بیفولکو، براون و هریس (1994) پاسخ دادند. یافته ها نشان داد که پذیرش بی قید و شرط بر حساسیت به طرد تأثیر منفی و معنادار (05/0>P) داشت. مراقبت نامناسب در دوران کودکی با تصور از آینده رابطه منفی و معنادار و با حساسیت به طرد رابطه مثبت و معنادار داشت. همچنین حساسیت به طرد بر تصور از آینده تأثیر منفی و معنادار (05/0>P) داشت. یافته ها از تأثیر مستقیم پذیرش بی قید و شرط بر تصور از آینده حمایت نکردند. با توجه به این یافته ها می توان نتیجه گرفت که با بهبود مراقبت در کودکی و کاهش حساسیت به طرد، و کار کردن بر روی پذیرش بی قید و شرط این کودکان می توان به بهبود زندگی کودکان کار کمک کرد.