تعالی مشاوره و روان درمانی (آموزش، مشاوره و روان درمانی سابق)
تعالی مشاوره و روان درمانی دوره یازدهم زمستان 1401 شماره 44 (مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش باهدف مقایسه اثر بخشی آموزش گروهی شناختی- رفتاری با واقعیت درمانی گروهی بر کودک آزاری مادران و کیفیت زندگی کودکان انجام شد. روش: طرح پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل و حجم نمونه 34 کودک به همراه مادرانشان در دو گروه آزمایشی واقعیت درمانی، شناختی رفتاری و گروه کنترل بود.مادران گروههای آزمایشی طی 8 جلسه 90 دقیقه ای آموزش های شناختی رفتاری و واقعیت درمانی را دریافت نمودند. ابزارهای استفاده شده شامل مقیاس کودک آزاری با پنج بُعد جسمی، جنسی، عاطفی، غفلت و سوء تغذیه (محمدخانی،2010) و پرسشنامه کیفیت زندگی کودکان دارای پنج عملکرد فیزیکی،اجتماعی،شناختی و هیجانی(فکس و همکاران، 2000) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس و آزمون بونفرونی استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیلها حاکی از کاهش معنی دار (05/0>P) میزان کودک آزاری مادران بعد از مداخلات در هر دو گروه آزمایشی نسبت به گروه کنترل بود. همچنین نمرات کیفیت زندگی کودکان در هردو گروه آزمایشی بعد از مداخلات نسبت به گروه کنترل افزایش نشان داد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که هر دو روش واقعیت درمانی و شناختی-رفتاری در کاهش کودک آزاری و بهبود کیفیت زندگی کودکان موثر هستند.
اثربخشی راهبرد کاهش استرس مبتنی بر توجه آگاهی بر فراهیجان، راهبردهای مقابله ای، واکنش پذیری هیجانی و کنترل خشم نوجوانان متعارض 15-18 سال(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف: مطالعه حاضر با هدف اثربخشی راهبرد کاهش استرس مبتنی بر توجه آگاهی بر فراهیجان، راهبردهای مقابله ای، واکنش پذیری هیجانی و کنترل خشم نوجوانان متعارض 15-18 سال انجام شد. روش: این مطالعه نیمه آزمایشی با طرح دو گروه آزمایش و کنترل با پیش آزمون، پس آزمون و دوره پیگیری دو ماهه بود. جامعه پژوهش شامل نوجوانان متعارض 15-18 ساله شهر اصفهان در بازه زمانی تابستان و پاییز 1400 بودند که به روش نمونه گیری در دسترس تعداد 40 نوجوان متعارض انتخاب و بطور تصادفی در دو گروه هر کدام (20 نفر) آزمایش و کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایش 10 جلسه 90دقیقه ای تحت راهبرد استرس مبتنی بر توجه آگاهی قرار گرفت و گروه کنترل آموزشی ندید. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه فراهیجان میتمانسگروبر و همکاران (2009)، پرسشنامه مهارت های مقابله ای کارور و همکاران (1989)، پرسشنامه واکنش پذیری هیجانی ناک و همکاران (2008)، پرسشنامه کنترل خشم اسپیلبرگر( 1999) و پرسشنامه تعارض والد-فرزند مورای و اشتراوس (1990) بود. داده ها با آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر در نرم افزار spss نسخه 23 تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد راهبرد کاهش استرس مبتنی بر توجه آگاهی بر فراهیجان (خشم، شرم، کنترل خشونت، فرونشانی، شفقت و علاقه)، آگاهی بر واکنش پذیری هیجانی (حساسیت، شدت و تداوم هیجان) و کنترل خشم (بروز خشم بیرونی، بروز خشم درونی، کنترل خشم بیرونی و کنترل خشم درونی) نوجوانان متعارض 15-18 سال موثر است (01/0P<). همچنین نتایج نشان داد که راهبرد کاهش استرس مبتنی بر توجه آگاهی بر متغیر سبک مقابله (متمرکز بر مسئله، متمرکز بر هیجان، کم اثر و بی اثر) اثربخش نیست(05/0P>). نتیجه گیری: با توجه به تاثیر راهبرد کاهش استرس مبتنی بر توجه آگاهی بر فراهیجان، واکنش پذیری هیجانی، کنترل خشم برنامه ریزی برای استفاده از این شیوه درمانی ضروری است. در نتیجه، درمانگران و مشاوران می توانند از روش راهبرد کاهش استرس مبتنی بر توجه آگاهی در کنار سایر روش های درمانی برای بهبود فراهیجان، واکنش پذیری هیجانی، کنترل خشم به ویژه در نوجوانان متعارض استفاده کنند.
اثربخشی سکس درمانی بر خودکارآمدی جنسی و صمیمیت زناشویی در زوجین دارای اختلال کژکاری جنسی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف: کنش جنسی مناسب سهم بسزایی در بهداشت و سلامت زوجین ایفا می کند. هدف از این پژوهش تعیین اثربخشی سکس درمانی بر خودکارآمدی جنسی و صمیمیت زناشویی در زوجین دارای اختلال کژکاری جنسی بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی، با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری کلیه زوجین دارای اختلال کژکاری جنسی مراجعه کننده به کلینیک های مشاوره و خدمات روانشناختی منطقه هشت تهران در تابستان سال 1395 بودند که تعداد 30 زوج (60 نفر) با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 زوج) و گروه گواه (15 زوج) جایگزین شدند. گروه آزمایش تحت 10 جلسه 60 دقیقه ای سکس درمانی قرار گرفت؛ اما در این مدت گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکرد. ابزار پژوهش پرسشنامه خودکارآمدی جنسی وزیری و کاشانی (1378)، پرسشنامه صمیمیت زناشویی زوجین ووندن بروک و برتمن (1995) و پرسشنامه عملکرد جنسی روزن و همکاران (2000) بود. داده ها با روش تحلیل کوواریانس تک متغیری در نرم افزار SPSS نسخه 21 تحلیل شد. یافته ها: نتایج مقایسه اطلاعات جمعیت شناختی نشان داد که بین گروه های پژوهش از نظر سن، جنسیت و سطح تحصیلات تفاوت معناداری وجود نداشت (05/0<p). مداخله سکس درمانی به طور معناداری موجب افزایش خودکارآمدی جنسی (622/10F=، 003/0 = P) و صمیمیت زناشویی (959/14F=، 001/0 = P) در زوجین دارای اختلال کژکاری جنسی شد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش بیانگر تاثیر آموزش سکس درمانی بر افزایش خودکارآمدی جنسی و صمیمیت زناشویی در زوجین دارای اختلال کژکاری جنسی بود. مشاوران و درمانگران خانواده می توانند از این شیوه درمانی در کنار سایر روش های درمانی جهت حل مشکلات زناشویی زوجین بهره ببرند.
اثربخشی درمان روانشناسی مثبت گرا بر افسردگی و سردردهای میگرنی در افراد مبتلا به میگرن(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان روانشناسی مثبت گرا بر افسردگی و سردردهای میگرنی در افراد مبتلا به میگرن انجام شد. روش: جامعه آماری مورد مطالعه شامل تمامی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی کرج در سال 1400 بود، که از این میان 30 نفر از دانشجویانی که ملاک های ورود به پژوهش را داشتند با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند که بصورت گمارش تصادفی ۲ گروه 15 نفره آزمایش و کنترل گزینش شدند که گروه آزمایش، 6 جلسه آموزش روانشناسی مثبت گرا را دریافت کرد و گروه کنترل هیچ مداخله ای را دریفات نکرد. شرکت کنندگان با پرسشنامه افسردگی بک (1996) و مقیاس سنجش علائم سردرد میگرن اهواز(1376) مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها با استفاده تحلیل واریانس با اندازگیری مکرر بوسیله نرم افزار SPSS23 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته ها نشان داد که 6/36 درصد از تغییرات افسردگی و 5/29 درصد از تغییرات سردردهای میگرنی ناشی از روش مداخله یعنی درمان روانشناسی مثبت گرا است. بنابراین اثربخشی درمان روانشناسی مثبت گرا بر افسردگی و سردردهای میگرنی در افراد مبتلا به میگرن پس از درمان و پیگیری شش هفته ای در طول زمان ثبات دارد. نتیجه گیری: براساس نتایج حاصله، لزوم توجه به روانشناسی مثبت نگر در افزایش سلامت روانی و جسمانی دانشجویان مبتلا به میگرن نقش بسزایی دارد.
اثربخشی هنردرمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر افسردگی، اضطراب و استرس در بیماران مبتلا به دیابت نوع دو(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف: دیابت از جمله بیماری هایی است که علاوه بر علل پزشکی می تواند علل روان شناختی نیز داشته باشد. بنابراین، هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی هنردرمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر سلامت روان (افسردگی، اضطراب و استرس) بیماران مبتلا به دیابت نوع دو بود. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل در انتظار درمان بود. نمونه پژوهشی شامل 50 نفر از افراد مبتلا به دیابت نوع دو بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل در انتظار درمان قرار گرفتند. گروه آزمایش، طی 12 جلسه هنردرمانی مبتنی بر ذهن آگاهی را دریافت کرد در حالی که گروه کنترل در انتظار درمان هیچ مداخله ای دریافت نکرد. برای اندازه گیری متغیرهای روان شناختی، از نسخه فرم کوتاه مقیاس های افسردگی، اضطراب و استرس (DASS-21) استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس یک سویه توسط نسخه 25 نرم افزار SPSS در سطح معنا داری 05/0=α مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس یک سویه نشان داد که نشان داد که یک دوره هنردرمانی مبتنی بر ذهن آگاهی باعث کاهش معنا دار افسردگی و اضطراب بیماران مبتلا به دیابت نوع دو شد (05/0>p) اما تاثیر معنا داری بر استرس بیماران مبتلا به دیابت نوع دو نداشت (05/0<p). نتیجه گیری: با توجه به نتایج مطالعه حاضر، اعمال مداخله مذکور جهت ارتقاء سلامت روان در افراد مبتلا به دیابت نوع دو پیشنهاد می شود.
تأثیر میزان بازی در آموزش بر مهارت های اجتماعی و خودکارآمدی کودکان پیش دبستانی منطقه چهار شهر تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین تأثیر میزان بازی در آموزش بر مهارت های اجتماعی و خودکارآمدی کودکان پیش دبستانی منطقه چهار شهر تهران از دیدگاه مربیان آنها به روش توصیفی از نوع پیمایشی انجام شد. روش: جامعه آماری شامل کلیه مربیان پیش دبستانی منطقه چهار شهر تهران که در سال تحصیلی 1400 مشغول به خدمت بودند، که در مجموع 650 نفر بودند که 242 نفر طبق جدول کرجسی و مورگان به روش طبقه ای نسبی و تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه محقق ساخته شامل 55 گویه استفاده شد. روایی پرسشنامه مذکور نیز توسط افراد صاحب نظر (10 نفر) تایید شد و پایایی آن نیز پس از اجرای آزمایشی بین 30 نفر از آزمودنی ها به وسیله آلفای کرونباخ، با ضریب 871/0محاسبه و تایید شد و در نهایت داده ها به روش توصیفی و استنباطی از طریق نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد؛ از نظر مربیان پیش دبستانی منطقه چهار شهر تهران تکنیک های بازی در آموزش(بازی با سفال، بازی های عروسکی، قصه گویی و کشیدن نقاشی) به میزان زیادی بر مهارت های اجتماعی و خودکارآمدی کودکان تأثیر دارد. نتیجه گیری: همچنین بیشترین میزان میانگین در بین مولفه های تاثیر تکنیک های بازی در آموزش با (95/3) به مولفه تاثیر بازی با سفال و کمترین میزان آن نیز با (76/3) به مولفه تاثیر کشیدن نقاشی اختصاص دارد.
اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر بهزیستی روانشناختی و مؤلفه های سرمایه روانشناختی در مادران دارای کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف: مطالعات متعددی به بررسی اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر ظرفیت های مثبت روانشناختی پرداخته اند اما پژوهشی که به اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر بهزیستی روانشناختی و سرمایه روانشناختی در مادران دارای کودکان کم توان ذهنی پرداخته باشد، مغفول مانده است. هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر بهزیستی روانشناختی و مؤلفه های سرمایه روانشناختی در مادران دارای کودکان کم توان ذهنی آموزش-پذیر بود. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری سه ماهه و گروه گواه بود. جامعه آماری را مادران دارای کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر 10-5 ساله شهر تهران تشکیل می دادند که در سال 1399 به مرکز مشاوره ذهن آرا مراجعه کرده بودند. حجم نمونه پژوهش حاضر شامل 40 نفر از مادران دارای کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر (20 نفر گروه آزمایش و 20 نفر گروه گواه) بود و نمونه گیری به روش در دسترس انجام شد. ابزار مورد استفاده برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی کابات زین (1990)، مقیاس بهزیستی روانشناختی ریف (1989) و مقیاس سرمایه روانشناختی لوتاز (2007) بود. داده ها به روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بنفرونی تحلیل شد. یافته ها: آموزش ذهن آگاهی بر بهزیستی روانشناختی و مؤلفه های سرمایه روانشناختی مادران دارای کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر تأثیر معنادار داشت که این اثربخشی در طول زمان پایدار بود (05/0>P). نتیجه گیری: مادران دارای کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیری که در جلسات آموزشی ذهن آگاهی شرکت کرده بودند، بهزیستی روانشناختی، تاب آوری، خودکارآمدی، امیدواری و خوش بینی بیشتری داشتند.