مقالات
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر چالش هایی درباره سقط جنین در کشور به وجود آمده است (1-3). به نظر می رسد از دلایل به وجود آمدن این تنش ها در نظر نگرفتن مشکلات اجرایی فرایند موجود سقط جنین است. غربالگری و سقط درمانی نه به دلیل قوانین غلط، بلکه به سبب اجرای نادرست و جدی نگرفتن اخلاق پزشکی از مرحله اجرای غربالگری تا مرحله صدور دستور سقط دچار اختلالاتی بوده و همچنان هست.
نقش واسطه ای دلبستگی به خدا در رابطه بین سبک دلبستگی فرد و سوگ پیش از موعد در والدین کودکان با بیماری های خاص(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
پ سابقه و هدف: دلبستگی به خدا و رشد معنوی انسان در چند دهه گذشته به صورتی روزافزون توجه روان شناسان و متخصصان بهداشت روانی را به خود جلب کرده است. این پژوهش با هدف تعیین نقش واسطه ای دلبستگی به خدا در رابطه بین سبک دلبستگی فرد و سوگ پیش از موعد در والدین کودکان با بیماری های خاص انجام شده است. روش کار: پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش تمامی والدین کودکان مبتلا به بیماری های خاص شهر شیراز در سال 1399 بود. از بین جامعه آماری به روش نمونه گیری هدفمند، 150 نفر از والدین کودکان 14-6 ساله مبتلا به بیماری های خاص که طی 4 ماه به درمانگاه امام رضا (ع) و بیمارستان امیر شهر شیراز مراجعه کرده بودند، انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه های سوگ پیش از موعد، دلبستگی به خدا و سبک های دلبستگی هازن و شیور (AAQ) استفاده شد. بعد از جمع آوری و استخراج داده ها، نمرات شرکت کنندگان با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر تجزیه و تحلیل شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج نشان داد که بین دلبستگی به خدا و سبک دلبستگی ایمن با سوگ پیش از موعد همبستگی مثبت معنادار (01/0P<) و بین سبک دلبستگی اجتنابی و سبک دلبستگی دوسوگرا با سوگ پیش از موعد همبستگی منفی برقرار بود (05/0). نتیجه گیری: طبق یافته های این پژوهش، دلبستگی به خدا نقش واسطه ای معناداری در رابطه بین سبک دلبستگی فرد و سوگ پیش از موعد در والدین کودکان با بیماری های خاص ایفا کرده است.
مقایسه هوش معنوی در افراد دارای سبک های هویت متفاوت(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: امروزه هوش معنوی از مهم ترین مباحثی است که در تمامی ابعاد سلامت انسان مطرح شده است و نقش پررنگی دارد. برخورداری از هوش معنوی بالا به کادرهای درمانی کمک می کند تا به خدماتی که به بیماران و جامعه ارائه می دهند، با معنی و هدفمند بنگرند. مطالعه حاضر با هدف مقایسه هوش معنوی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شیراز با توجه به سبک های هویت صورت گرفته است. روش کار: این پژوهش مطالعه ای مقطعی از نوع علّی-مقایسه ای است. در پژوهش حاضر 693 نفر از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شیراز در سال 1399 به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. جهت ارزیابی سبک های هویت از پرسش نامه هویت برزونسکی و برای سنجش هوش معنوی از پرسش نامه هوش معنوی کینگ استفاده شد. داده ها پس از جمع آوری با استفاده از تحلیل واریانس یک راهه و آزمون تعقیبی شفه تجزیه وتحلیل شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج نشان داد نمرات هوش معنوی در دانشجویانی که دارای سبک هویتی اطلاعاتی بودند به طور معناداری بالاتر از سبک های هنجاری و اجتنابی بود. همچنین بین دو گروه دانشجویان با سبک هویتی هنجاری و اجتنابی در متغیّر هوش معنوی تفاوت معنادار وجود داشت و نمرات هوش معنوی در دانشجویان با سبک هویتی هنجاری به طور معناداری بالاتر از گروهی بود که سبک هویتی اجتنابی داشتند. نتیجه گیری: سبک هویت از عوامل مهم در بررسی هوش معنوی است؛ ازاین رو توجه به سبک های هویت دانشجویان می تواند در افزایش هوش معنوی آنان تأثیرگذار باشد.
اثربخشی آموزش حل مسئله بین فردی مبتنی بر آموزه های اسلامی بر سلامت روان زنان جوان زندانی شهر کرمانشاه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: امروزه در سراسر دنیا در بستر زندان ها از طریق برنامه های مداخله ای روان شناختی به دنبال کارآمدکردن زندانیان در جهت ارتقای حل مسئله اجتماعی، بازسازی شخصیت و ارتقای سلامت روان آنان تلاش های فراوانی صورت گرفته است. بنابراین، نظر به قدمت برنامه های مداخلات زندان محور، ارائه خدمات اصلاحی، تربیتی و آموزشی و همچنین بررسی تأثیر آن بر توانمندساری زندانیان اهمیت ویژه ای دارد. ازاین رو، این پژوهش با هدف اثربخشی حل مسئله بین فردی مبتنی بر آموزه های اسلامی بر سلامت روان زنان جوان زندانی شهر کرمانشاه انجام شد. روش کار: طرح پژوهش حاضر شبه آزمایشی از نوع طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه است. جامعه آماری این مطالعه تمامی مجرمان زن جوان زندان مرکزی شهر کرمانشاه در سال 1398 بود که تعداد 30 نفر از آنان با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند و با انتساب تصادفی به دو گروه آزمایشی (15 نفر) و گواه (15 نفر) جایگزین شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسش نامه سلامت روان گلدبرگ استفاده شد. ده جلسه دو ساعته آموزش حل مسئله بین فردی دزوریلا و نزو که با آموزه های اسلامی ترکیب شده بود به صورت هفته ای دو بار برای گروه آزمایش برگزار شد. داده ها به روش تحلیل کوواریانس بررسی شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش حل مسئله بین فردی مبتنی بر آموزه های اسلامی بر مؤلفه های اضطراب، کارکرد اجتماعی و علائم افسردگی اثر معناداری داشت (05/0P<)؛ حال آنکه مداخله مورد نظر بر مؤلفه علائم جسمانی اثر معناداری نداشت. نتیجه گیری: با توجه به نتایج کارآمد آموزش حل مسئله بین فردی مبتنی بر آموزه های اسلامی می توان از آن به عنوان یک برنامه مداخله ای اصلاحی و پیشگیرانه در زمینه سلامت روان زنان جوان زندانی استفاده کرد.
طراحی الگوی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر اساس اسلام(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: پژوهش های داخلی و خارجی متعددی درباره درمان روان شناختی مبتنی بر پذیرش و تعهد انجام شده و اثربخشی آن را تأیید کرده است؛ اما امروزه با مشخص شدن نقش مذهب بیماران در درمان اختلالات روانی، مطالعات مذهبی-روان شناختی که به بررسی نقش مذهب افراد در درمان آنان می پردازد در سطح جهانی افزایش یافته است؛ بنابراین هدف پژوهش حاضر طراحی الگوی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر اساس مفاهیم اسلامی برای به کارگیری در فرایند درمان افراد مسلمان با باورهای مذهبی بود. روش کار: به منظور بررسی چگونگی الگوی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر اساس مفاهیم اسلامی با بهره گیری از روش کیفی نظریه داده بنیاد (متنی)، مفاهیم نظری رویکرد درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در قرآن کریم، تفسیر المیزان و اصول کافی واکاوی شد و با تبادل نظر با متخصصان علوم روان شناسی و متخصصان علوم اسلامی، مفاهیم موجود در متون اسلامی که با مفاهیم نظری رویکرد یادشده قرابت معنایی و مفهومی داشت، انتخاب و تعریف شد و در ادامه مفاهیم به دست آمده در دو مرحله باز و محوری کدگذاری شد و در مرحله سوم با اجرای کدگذاری انتخابی، مقوله های اصلی استخراج و ارتباط بین آنها مشخص شد. مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: در این پژوهش الگوی پذیرش و تعهد بر اساس مفاهیم اسلامی طراحی و ارائه شد. این الگو از دو قسمت فرایندهای سلامت روانی که نشان دهنده قلب سلیم و فرایندهای آسیب روانی که نشان دهنده قلب مریض است تشکیل شده است. نتیجه گیری: درمانگران با استفاده از الگوی اسلامی ارائه شده در این پژوهش می توانند نتایج اثربخش تری در درمان اختلالات روانی در بین بیماران مسلمان در کشورهای اسلامی به دست آورند.
بررسی نیازهای مراقبت مذهبی بیماران بستری در بیمارستان علامه بهلول گنابادی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: فعالیت های مذهبی منبعی مهم در مقابله با بیماری ها محسوب می شود. تحقیقات نشان داده است که مذهب و باورهای دینی از عوامل تأثیر گذار در سازگاری با سختی ها است که موجب می شود بیمار سلامتی خود را زودتر به دست آورد. اضطراب ناشی از جداشدن فرد از فرمان های مذهبی سبب تأثیر منفی بر سیر بهبود بیماری و طولانی تر شدن مدت زمان بستری در بیمارستان و ایجاد عوارض روانی نامطلوب در افراد می شود. ازاین رو، پژوهش حاضر با هدف بررسی نیازهای مراقبت مذهبی بیماران بستری در بیمارستان علامه بهلول گنابادی طراحی شده است. روش کار: این مطالعه توصیفی-مقطعی با شرکت 622 نفر از بیماران بستری در بیمارستان علامه بهلول گنابادی در سال 1397 انجام شده است. داده ها از طریق پرسش نامه اطلاعات جمعیت شناختی و پرسش نامه مراقبت مذهبی در بخش های عمومی بیمارستان جمع آوری شد. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی و تحلیلی انجام گرفت. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: بر اساس نتایج به دست آمده، میانگین و انحراف معیار سنی و مدت زمان بستری افراد شرکت کننده در این مطالعه به ترتیب 21/21±50/46 و 64/2±76/2 بود. 5/60% از شرکت کنندگان زن، 5/78% متأهل و 4/48% خانه دار بودند و 60% این افراد نیز سواد خواندن و نوشتن داشتند. علاوه براین، آزمون خی دو در تمامیِ ابعاد نیازهای مذهبی ارتباط آماری معنی داری نشان داد (001/0P<). نتیجه گیری: با توجه به یافته های حاصل از این پژوهش، نیاز به مراقبت مذهبی از نظر بیماران بسیار مهم و ضروری است. بنابراین، پیشنهاد می شود مدیران و برنامه ریزان بخش مراقبت های بیمارستانی انجام مراقبت های مذهبی را بخشی از مراقبت های جامع بیمارستانی محسوب نمایند که درنتیجه موجب رضایتمندی بیماران از ارائه مراقبت های پرستاری خواهد شد.
پیش بینی کیفیت زندگی همسران جانبازان: نقش هوش معنوی و خود تنظیمی هیجانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: جنگ معمولاً پیامدهای گسترده فردی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی دارد که تأثیر بسیاری بر مشکلات جسمی و روانی و به طور کلی کیفیت زندگی جانبازان و همسران آنان می گذارد. ازاین رو، هدف مطالعه حاضر بررسی نقش هوش معنوی و خودتنظیمی هیجانی در پیش بینی کیفیت زندگی همسران جانبازان بود. روش کار: پژوهش حاضر از نوع توصیفی-همبستگی است. جامعه آماری شامل تمامی همسران جانبازان تحت پوشش بنیاد شهید و ایثارگران منطقه پنج شهر تهران در سال تحصیلی 1400-1399 بود که بر اساس جدول کرجسی و مورگان 225 نفر به شیوه نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند و به پرسش نامه هوش معنوی بدیع و همکاران، تنظیم هیجان گراس و جان و کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی پاسخ دادند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون رگرسیون چندگانه استفاده شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج نشان داد همبستگی بین هوش معنوی و خودتنظیمی هیجانی با کیفیت زندگی مثبت و معنی دار بود (۰۱/0>P) و مؤلفه های هوش معنوی ۵/۳۴ درصد و مؤلفه های خودتنظیمی هیجانی ۱/۲۲ درصد از واریانس کیفیت زندگی را تبیین کردند. نتیجه گیری: با توجه به یافته های به دست آمده، کاربرد آموزش هوش معنوی و خودتنظیمی هیجانی در همسران جانبازان سبب افزایش کیفیت زندگی می شود.
رابطه دلبستگی به والدین و دلبستگی به خدا با بهزیستی اجتماعی-هیجانی در دانش آموزان تیزهوش شهر قم(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: پژوهش های زیادی درباره ارتباط بین سبک دلبستگی به والدین و سبک دلبستگی به خدا با انواع بهزیستی (روان شناختی، اجتماعی و هیجانی) انجام شده است. هدف اصلی مطالعه حاضر بررسی دلبستگی به والدین و دلبستگی به خدا با بهزیستی اجتماعی و هیجانی در دانش آموزان تیزهوش شهر قم بود. روش کار: این پژوهش از نوع توصیفی-همبستگی است. جامعه آماری تمامی دانش آموزان تیزهوش شهر قم بود که 299 نفر از آنان به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از سنجش دلبستگی به پدر و مادر و همسال (IPPA-R)؛ پرسش نامه دلبستگی معنوی مسلمانان (M-SAS)، مقیاس فرعی بهزیستی اجتماعی، عواطف مثبت و رضایت از زندگی؛ و برای تجزیه و تحلیل آماری از روش آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون هم زمان) استفاده شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج نشان داد بین دلبستگی ایمن به والدین با بهزیستی اجتماعی و بهزیستی هیجانی و همچنین بین سبک دلبستگی ایمن به خدا با بهزیستی اجتماعی و بهزیستی هیجانی در دانش آموزان تیزهوش رابطه مثبت و معنادار وجود داشت. نتیجه گیری: افراد با دلبستگی ایمن در برقراری روابط صمیمانه احساس راحتی می کنند؛ تمایل دارند برای حمایت به دیگران تکیه کنند و مطمئن هستند که دیگران دوستشان دارند. در تبیین دلبستگی به خدا و بهزیستی اجتماعی و هیجانی می توان گفت ایمان و اعتقاد به خدا و توکل به او موجب حس خوش بینی و اطمینان درباره عملکردهای آینده فرد می شود و فرد با این حسِ خوش بینی وارد صحنه های اجتماعی می شود.
نقش دلبستگی به خدا و اخلاق رابطه ای در پیش بینی تجربه اضطراب در زنان متأهل شهرستان شاهرود نقش دلبستگی به خدا و اخلاق رابطه ای در پیش بینی تجربه اضطراب در زنان متأهل شهرستان شاهرود(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: سلامت روانی زنان خانه دار به ویژه مشکلات اضطرابی آنان از اولویت های نادیده گرفته شده طی سال های اخیر است که نیازمند توجه جدی سیاست گذاران حوزه سلامت است. بنابراین، مطالعه حاضر با هدف بررسی نقش دلبستگی به خدا و اخلاق رابطه ای در پیش بینی تجربه اضطراب زنان متأهل انجام شده است. روش کار: پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل تمامی زنان متأهل خانه دار شهرستان شاهرود بود که در سال 1398 وارد مطالعه شدند. حجم نمونه 380 نفر بود که با روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند و به پرسش نامه های اضطراب، اخلاق رابطه ای و دلبستگی به خدا پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه سلسله مراتبی استفاده شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج نشان داد میانگین سنی زنان 89/41 سال و به ترتیب بیشترین و پایین ترین سطح تحصیلات با 65 درصد مربوط به دوره متوسطه و 15 درصد مربوط به تحصیلات دانشگاهی بود. بین اخلاق رابطه ای (57/0-=r و 05/0>P)، اخلاق عمودی (39/0-=r و 05/0>P) و اخلاق افقی (43/0-=r و 05/0>P) با اضطراب همبستگی منفی و بین دلبستگی به خدا (68/0-=r و 05/0>P) و مؤلفه های آن با اضطراب همبستگی منفی و معنادار وجود داشت. تحلیل رگرسیون نشان داد اخلاق رابطه ای توان تبیین 23% از واریانس اضطراب؛ اخلاق رابطه ای و دلبستگی به خدا با هم توان تبیین 33% از واریانس اضطراب؛ و دلبستگی به خدا مستقل از اخلاق رابطه ای توان تبیین 10% درصد از این واریانس را داشته اند. مؤلفه های دلبستگی به خدا نیز توانستند 12% از واریانس اضطراب را پیش بینی کنند. در میان ابعاد دلبستگی نیز ارتباط با خدا (38/0-=β) قوی ترین پیش بینی کننده اضطراب بود. نتیجه گیری: با توجه به نقش متغیّرهای یادشده در پیش بینی تجربه اضطراب زنان متأهل می توان از نتایج پژوهش حاضر در برنامه های پیشگیری و درمان اضطراب به عنوان متغیّرهای تأثیرگذار استفاده کرد.
اثربخشی درمان شناختی-رفتاری مذهبی در مقایسه با درمان شناختی-رفتاری سنتی بر بهبود عاطفه و امید مبتلایان به افسردگی اساسی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: برخی از پژوهش ها نشان می دهد که دین و معنویت در افزایش بهزیستی روانی نقش دارد. هدف پژوهش حاضر بررسی اثر بخشی درمان شناختی-رفتاری مذهبی در مقایسه با درمان شناختی-رفتاری سنتی در بهبود عاطفه و امید مبتلایان به افسردگی بود. روش کار: روش این پژوهش کارآزمایی تصادفی با پیش آزمون-پس آزمون است. از میان افراد مبتلا به افسردگی که به مراکز مشاوره مراجعه کرده بودند، 42 نفر انتخاب شدند و درنهایت 30 نفر تا اتمام پژوهش باقی ماندند. 15 نفر درمان شناختی-رفتاری سنتی و 15 نفر درمان شناختی-رفتاری مذهبی را به صورت فردی دریافت کردند. ابزار گردآوری داده ها شامل مصاحبه نیمه ساختاریافته بر اساس DSM5 (SCID-I)، پرسش نامه های دین داری گلارک و استاک (CRS)، افسردگی بک؛ ویراست دوم (BDI-II)، عاطفه مثبت و منفی واتسون (PANAS) و امید اشنایدر (AHS) بود که شرکت کنندگان یک هفته پیش از شروع درمان و یک هفته بعد از اتمام جلسات درمانی به پرسش نامه ها پاسخ دادند. هر شیوه نامه شامل 10 جلسه 50 دقیقه ای بود. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس تجزیه وتحلیل شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که درمان شناختی-رفتاری مذهبی به صورت معناداری بیش از درمان شناختی-رفتاری سنتی موجب افزایش امید و مؤلفه های آن شد (001/0P<). همچنین، اگرچه دو درمان مذهبی و سنتی به طور معناداری موجب افزایش عاطفه مثبت و کاهش عاطفه منفی شدند، اما اثربخشی آنها با یکدیگر تفاوت معناداری نداشت. نتیجه گیری: اگرچه درمان شناختی-رفتاری مذهبی موجب تقویت امید افراد می شود اما باید به لحاظ مؤلفه ها و فنون روان شناختی آمیخته به معنویت تقویت شود تا اثربخشی آن در افزایش عاطفه مثبت و کاهش عاطفه منفی بیشتر شود.
فراتحلیل عوامل معنوی مرتبط با اضطراب مرگ سالمندان در مطالعات ایرانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: اضطراب مرگ یکی از شایع ترین مشکلات قابل مشاهده در دوران سالمندی اس ت که تحت تأثیر عوامل متعددی قرار دارد. ازاین رو، پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل معنوی مؤثر در اضطراب مرگ سالمندان جامعه ایرانی انجام شد. روش کار: در این پژوهش به شیوه فراتحلیل با استفاده از پایگاه های اطلاعاتی داخلی، 22 مطالعه بین سال های 1388 تا 1399 که درباره اضطراب مرگ سالمندان بود و ملاک ورود به مطالعه را داشت، جمع آوری و تحلیل شد. تجزیه و تحلیل های آماری با استفاده از نرم افزار جامع فراتحلیل انجام شد. مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: شاخص اندازه اثر ترکیبی مطالعات تحت الگوی ثابت 382/0 و تحت الگوی تصادفی 465/0 بود. در بررسی تفکیکی اندازه اثر متغیّرها، متغیّرهای درمان مقابله معنوی، معنویت درمانی، معنایابی، ارتباط با خدا و معنویت درمانی اسلامی به ترتیب بیشترین اثر را بر اضطراب مرگ داشتند. نتایج روش های سوگیری انتشار حاکی از سوگیری انتشار در مطالعات تحت ترکیب در فراتحلیل حاضر بود. با توجه به ناهمگن بودن مطالعات، تحلیل تعدیل کننده برای متغیّرهای جنسیت و روش پژوهش صورت گرفت که بیانگر تأثیر تعدیل کنندگی متغیّر روش پژوهش در نتایج مطالعات بود. نتیجه گیری: توجه به عوامل معنوی تأثیرگذار بر اضطراب مرگ به عنوان عوامل مهم و پراهمیت که سبب بهبود اضطراب مرگ می شود، ضروری به نظر می رسد.
بررسی و تحلیل انتساب جنین اهداشده بر اساس مکتب امامیه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: به کارگیری روش های نوین بارداری موجب طرح پرسش هایی در عرصه های مختلف شده و مسائل زیادی را در زمینه حقوق طرفین به وجود آورده است. یکی از این مسائل بررسی نَسَب جنین اهداشده است که موضوع مهم فقهی-اجتماعی است. ازاین رو، هدف پژوهش حاضر فهم و تحلیل نَسَب جنین اهداشده و بررسی انتساب وی به گیرندگان اهداء، آن هم بر اساس دیدگاه فقه شیعی است. روش کار: این پژوهش از نوع تحلیلی-کتابخانه ای است. کلیدواژه های جنین، اهداء و نَسَب در روایات شیعی و عبارات فقهای شیعه بررسی و بر اساس معیارهای فقهی-اصولی تحلیل و واکاوی دقیق شد. مؤلف مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده است. یافته ها: در استفاده از فنون نوین باروری مصنوعی هم زمان با توجه به حل معضل زوج های نابارور، نحوه انتساب نوزاد به دنیاآمده با اهداگیرندگان بسیار حساس است و آثار دیگر اهدای جنین مثل نفقه، ولایت، حضانت، ازدواج، محرمیت و ارث در ذیل موضوع انتساب قابل حل خواهد بود. یافته ها نشان داده است که بر اساس دیدگاه فقه شیعه، نَسَب واقعی فرزند به صاحب اسپرم و تخمک می رسد و ادعای برخی مبنی بر اعراض صاحبان جنین از آن (به دلیل اهدای آن به بانک های جنین به صورت آشکار یا پنهان و یا اهداء به زوج نابارور) و درنتیجه نداشتن ادعای انتساب فرزند به خود، مسموع نیست؛ چون نَسَب با اعراض نفی نمی شود. نتیجه گیری: اگر وجود نَسَب بین پدر، مادر و نوزاد به صورت صحیح اثبات گردد، حقوق و تکالیفی مثل حرمت نکاح، حضانت، نگهداری و تربیت نوزاد، ولایت قهری پدر و جد پدری، نفقه (انفاق)، توارث بین طفل و پدر و مادر و خویشاوندان تحت عنوان آثار نسب به صورت قهری در قالب یک حق برای طرفین ایجاد می گردد.
ارتباط بین صدقه دادن و درمان بیماری و افزایش عمر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: امروزه انسان های زیادی بر اثر حوادث و بیماری های زودهنگام و ناگهانی از دنیا می روند. به طور کلى، زمان فرارسیدن مرگ انسان دو نوع است: زمان قطعی و زمان مشروط. زمان قطعی مرگ انسان درواقع همان عمری است که خداوند برای او مقّدر کرده است و هیچ چیزی نمی تواند آن را جلو یا عقب ببرد و نزد خداوند متعال تغییرناپذیر است؛ اما زمان مشروط درباره مرگ هاى ناگهانی بر اثر حوادث یا بیماری ها پدید مى آید و مرگ انسان زودتر از آنچه خداوند مقرر کرده است، فرا می رسد. اعمال نیک انسان از عوامل مؤثر در درمان بیماری ها است. در این زمینه، قرآن کریم و آموزه های دین اسلام صدقه را بهترین روش درمان بیماری ها معرفی کرده است. در مطالعه حاضر، به بررسی آثار و فواید صدقه در درمان بیماری و افزایش عمر بیمار پرداخته شده و شرایط لازم برای تحقق آثار مدنظر با تمسک به آیات و روایات بیان شده است. روش کار: این مطالعه از نوع تطبیقی است. برای استخراج و تحلیل متون با کلیدواژه های صدقه، درمان بیماری، افزایش عمر، مرگ های ناگهانی و سلامت معنوی از منابع اسلامی قرآن کریم، تفسیر المیزان، بحارالانوار و نرم افزار جامع الاحادیث و جامع التفاسیر؛ و همچنین پایگاه های اطلاعاتی اس. آی .دی، مگیران، ایران داک، پاب مد، ریسرچ گیت و ساینس دایرکت استفاده شده است. مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: بر اساس یافته های به دست آمده از آیات و روایات، پرداخت صدقه در درمان بیماری و به تبع آن تأخیر در زمان مشروط مرگ و افزایش عمر بیمار نقش بسزایی دارد. نتیجه گیری: مطابق با آموزه های دین اسلام از آثار صدقه دادن، درمان بیماری است. بنابراین، شرایطی بررسی شده که خداوند در قرآن، برای قبول شدن صدقه ها معرفی کرده است و با رعایت این شرایط، آثار صدقه نمایان خواهد شد. با پرداخت صدقه بر مبنای شرایط تعیین شده می توان موجب نجات جان افراد بیمار و افزایش عمر آنان شد.