فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۰۴۱ تا ۳٬۰۶۰ مورد از کل ۳۳٬۹۷۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی روایی عاملی و پایایی فهرست استرس دوران دانشجویی (SLSI) (گادزلا، 1991) در یک نمونه از دانشجویان ایرانی اجرا شد. نسخه فارسی فهرست استرس دوران دانشجویی بر روی 419 دانشجو (166 پسر و 253 دختر) اجرا شد. در این پژوهش، به منظور تعیین روایی عاملی SLSI از تحلیل عامل تاییدی و به منظور بررسی همسانی درونی SLSI از ضرایب آلفای کرونباخ استفاده شد. همسو با نتایج مطالعه گادزلا و بالگلو (2001) نتایج تحلیل های عاملی تاییدی نشان داد که الگوی سلسله مراتبی SLSI برازش قابل قبولی با داده ها دارد. نتایج تحلیل های عاملی تاییدی منجر به تقویت این ایده گردید که SLSI یک ابزار اندازه گیری روا برای تعیین عوامل استرس زای دوران دانشجویی، واکنش دانشجویان نسبت به این عوامل و شاخص کلی استرس آنان است. به عبارت دیگر، تمام شاخص های نیکویی برازش، مدل اول، دوم و عامل کلی SLSI را تایید کردند.
رابطه برونگرایی، روان نژندگرایی، بخشودگی وراهبردهای مقابله اسلامی با شادکامی در دانشجویان دانشگاههای اهواز در سال 1387
حوزه های تخصصی:
"هدف این پژوهش بررسی رابطه برونگرایی، روان نژندگرایی، بخشودگی و راهبردهای مقابله اسلامی با شادکامی بود. جامعه پژوهش کلیه دانشجویان دانشگاههای آزاد اسلامی و دانشگاه شهید چمران اهواز بود که از بین آنها 400 دانشجو (206 نفر از دانشگاه آزاد و 194 از دانشگاه چمران) به عنوان نمونه، با روش تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. ابزارهای پژوهش عبارت بودند از پرسشنامه شادکامی آکسفورد، فرم کوتاه نئو، مقیاس بخشودگی بین فردی، و مقیاس راهبردهای مقابله اسلامی. داده ها با روش رگرسیون چندگانه و نتایج با روش تحلیل رگرسیون چندگانه تجزیه و تحلیل شدند و مشخص گردید که بین هر چهار متغیر پیش بین (برونگرایی، روان نژندگرایی، بخشودگی و راهبردهای مقابله اسلامی) با متغیر ملاک همبستگی چندگانه وجود داشت (000/0P<) و این متغیرها در ترکیب با هم 4/43 درصد از واریانس شادکامی را تبیین نمودند. نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که از بین متغیرهای پیش بین در این مطالعه، روان نژندگرایی و پس از آن برونگرایی، قوی ترین پیش بینی کننده های شادکامی بودند.
"
مبادی و غایات فلسفه فارابی و دلالت های آن در اهداف تعلیم و تربیت اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فارابی، پایه گذار فلسفه اسلامی است و بررسی مبادی و غایات فلسفه او می تواند نقش تعیین کننده ای در تبیین اهداف تعلیم و تربیت اسلامی داشته باشد . بر این اساس، در پژوهش حاضر، ابتدا مبادی و غایات محوری اندیشه فلسفی فارابی در سه بخش هستی شناسی ، معرفت شناسی ، و ارزش شناسی ، به صورت مختصر معرفی شد. آن گاه بر اساس این مبادی و غایات ، اهداف تعلیم و تربیت فارابی ، صورت بندی و ارائه شد. برای ورود به این اهداف ، ابتدا به رویکردهای تدوین اهداف تعلیم و تربیت اسلامی ، با معرفی چند نمونه به طور مختصر اشاره شد. یافته ها نشان داد که اهداف تعلیم و تربیت در نظر فارابی ، متأثر از اندیشه فلسفی او در دو بعد فردی و اجتماعی قابل بررسی و ارائه است و این دو بعد به گونه ای در اهداف تعلیم و تربیت نقش آفرینی می کنند که نمی توان آن ها را از یکدیگر تفکیک کرد. بر این اساس ، هدف غایی تعلیم و تربیت فارابی ، رسیدن انسان به «سعادت»است. در ذیل این هدف غایی ، «اعتدال»، «تعقل»، «سلامت»، و «تعاون» نیز به عنوان اهداف واسطه ای تعلیم و تربیت فارابی تدوین و تعریف شده اند. در پایان ، پس از طرح سه موضوع مسأله برانگیز مرتبط با اندیشه تربیتی فارابی ، پیشنهاداتی ملهم از اندیشه فارابی با محوریت تحول در نظام تربیتی کشور ، ارائه شده است.
بررسی برخی از ویژگیهای "تبدیل خواهی جنسی"در بیماران ایرانی
حوزه های تخصصی:
نظریه های مبادله ی اجتماعی
منبع:
فرهنگ ۱۳۷۰ شماره ۹
حوزه های تخصصی:
تاثیر خودآموزی کلامی بر بهبود نشانه های مرضی کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف :در این پژوهش اثر خودآموزی کلامی بر علائم مرضی کودکان مبتلا به اختلال بی اعتنایی مقابله ای مورد بررسی قرار گرفت.روش :با بهره گیری از طرح نیمه آزمایشی ، نمونه ای شامل 40 نفر از دانش آموزان پایه چهارم و پنجم مبتلا به اختلال بی اعتنایی مقابله ای از مدارس ابتدایی شهر تبریز انتخاب و پس از جایگزینی تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار جمع آوری اطلاعات : شامل ملاکهای تشخیصی DSM-IV-TR و پرسشنامه علائم مرضی کودکان (CSI-4) (فرم معلم) بود . در فرایند اجرا، گروه آزمایش به مدت 12 جلسهیک ساعتی طی 6 هفته تحت آموزش خودآموزی کلامی قرار گرفت و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. یافته ها: نتایج حاصل از روش تحلیل کوواریانس یک راهه نشان داد که کاربرد و آموزش خودآموزی کلامی موجب بهبود نشانه های مرضی دانش آموزان واجد اختلال بی اعتنایی مقابله ای می شود. نتیجه گیری : با استفاده از این روش آموزشی – درمانی می توان به بهبود نشانه های مرضی دانش آموزان دارای اختلال بی اعتنایی مقابله ای کمک کرد.
بررسی تاثیر آموزش راهبردهای فراشناختی بر عملکرد حل مساله(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین نقش آموزش مهارت های فراشناختی در عملکرد حل مساله، مقایسه شیوه های آموزش این مهارت ها و تعیین موثرترین شیوه برای آموزش مهارت های فراشناختی است. به همین منظور 62 دانش آموز مقطع سوم راهنمایی شهر تهران به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. سپس تمامی آزمودنی گروه نمونه پرسش نامه ای به سبک اسناد کودکان و پرسش نامه ای فراشناختی را تکمیل نمودند. همچنین هر آزمودنی به طور انفرادی در معرض موقعیت آونگ قرار گرفت.
سپس آزمودنی ها به طور تصادفی در سه گروه آزمایش آموزش ترکیبی، آموزش دوجانبه، آموزش اسناد و یک گروه کنترل قرار گرفتند و پس از انجام آموزش های فوق مجددا در معرض پس آزمون قرار داده شدند. نتایج حاصل از پیش آزمون و پس آزمون در گروه های فوق با استفاده از آزمون های ناپارامتریک مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها بیانگر این مطلب است که آموزش راهبردهای فراشناختی بر عملکرد حل مساله دانش آموزان تاثیرات بسزایی دارد.
تاثیر آموزش برنامه گروهی فرزندپروری مثبت بر استرس والدگری مادران کودکان 10 - 4 ساله مبتلا به اختلال بیش فعالی / کمبود توجه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق، بررسی تاثیر آموزش برنامه فرزندپروری مثبت بر استرس والدگری مادران کودکان 10-4 ساله مبتلا به اختلال بیش فعالی/ کمبود توجه است. بدین منظور از بین مراجعه کنندگان به دو مرکز اختلالات رفتاری کودکان و نوجوانان (صبا و رفیده)، 13 کودک مبتلا به ADHD انتخاب شدند. تشخیص قطعی با توجه به ارزیابی متخصص روان پزشکی اطفال و روان شناس بالینی صورت گرفت. به منظور کنترل تاثیر دارو، کودکانی انتخاب شدند که حداقل به مدت 6 ماه تحت درمان با داروی ریتالین قرار گرفته بودند. سپس، مادران کودکان مذکور در 6 جلسه هفتگی و حضوری 120 دقیقه ای و 2 جلسه تماس تلفنی 15 دقیقه ای آموزش گروهی فرزندپروری مثبت شرکت کردند. تحقیق حاضر فاقد گروه گواه بود و جلسات گروه آزمایش با احتساب افت آزمودنی با 8 مادر ادامه پیدا کرد. آزمودنی ها در 6 مرحله خط پایه 1 (یک هفته پیش ار شروع جلسات آموزشی)، پیش آزمون (در اولین جلسه آموزشی)، میان آزمون (پس از چهار جلسه آموزشی)، پس آزمون (پس از اتمام جلسات تلفنی) و دو مرحله پی گیری هر یک به ترتیب به فاصله 1 و 2 ماه پس از آخرین تماس تلفنی، با استفاده از پرسشنامه تنیدگی والدینی (PSI) مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده های گردآوری شده از طریق آزمون تحلیل واریانس (آزمون اندازه گیری های مکرر) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که برنامه گروهی فرزندپروری مثبت منجر به کاهش استرس والدگری در قلمرو کودک (008/0=α، 672/33=F) و قلمـرو والـدین (001/0=α، 539/119=F) شده است و تغییرات صورت گرفته تا 2 ماه پی گیری نیز هم چنان باقی مانده است. از سوی دیگر، نتایج تحقیق نشان داد که حس صلاحیت و روابط با همسر نیز به عنوان دو متغیر مداخله گر در استرس والدگری، بهبود پیدا کرده است.
نگرش کارکنان دارای محدودیت های جسمی - ذهنی در محیط کار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله نگرش کارکنان، نسبت به تاثیر عوامل موثر بر بروز محدودیت های جسمی و ذهنی آنان بررسی شده است. این مساله مهم است زیرا موفقیت هر سازمان به منابع انسانی شاد، سالم و مولد آن بستگی دارد. بر مبنای اهداف، فرضیه های پژوهش تنظیم گردید. جامعه آماری شامل همه کارکنان تمام وقت یک شرکت بزرگ صنعتی در فاصله سال های 1374-78 در اصفهان که یک نوع ناتوانی یا محدودیت جسمی و یا ذهنی داشتند (787 نفر مذکر) بود. یک نمونه 612 نفری از کارکنان با نمونه گیری تصادفی طبقه ای از هفت واحد مختلف شرکت انتخاب گردید. بر اساس بازفکری پیشینه و چارچوب پژوهش، پرسشنامه ای توسط پژوهش، حاضر تنظیم گردید و روایی محتوایی آن مورد تایید قرار گرفت. ضریب آلفای کرونباخ برای کل پرسشنامه 0.49 تخمین زده شد. فرضیه اصلی را نتایج مورد تایید قرار داد. به طور کلی، اثر چهار دسته از عوامل زیر در بروز محدودیت های جسمی - ذهنی کارکنان معنادار بود: (1) عوامل فنی - انسانی (2) عوامل محیطی (3) عوامل شخصی و (4) عوامل شغلی (به ترتیب در سطح P<0.001، P<0.001، P<0.05 و P<0.001). ولی اثر عامل خانوادگی و محدودیت ها معنادار نبود. بر اساس یافته های پژوهش، برخی راهبردهای پیشگیری از بروز محدودیت های جسمی و ذهنی و همچنین راهبردهای مداخله ای پیشنهاد گردید.
بررسی اثربخشی درمان شناختی-رفتاری بر سازگاری روانی-اجتماعی با بیماری و نشانه های افسردگی در افراد مبتلا به دیابت نوع II(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از اجرای پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی درمان شناختی-رفتاری بر سازگاری روانی-اجتماعی با بیماری و نشانه های افسردگی در افراد مبتلا به دیابت نوع II است. این پژوهش در چارچوب طرح تجربی تک موردی اجرا گردید. بدین منظور از میان مراجعه کنندگان انجمن دیابت شهر تبریز ،3 نفر که در خرده مقیاس افسردگی مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس (DASS) در طبقه شدید و خیلی شدید قرار گرفتند، به طور در دسترس انتخاب و وارد پژوهش شدند. قبل از شروع مداخله برای تعیین خط پایه، 2 بار پیش آزمون به عمل آمد، و وضعیت فرد از لحاظ متغیر های مورد نظر مورد ارزیابی قرار گرفت. سپس مراحل مداخله در 8 جلسه به صورت انفرادی بر روی شرکت کنندگان اجرا شد، 3 هفته پس از اجرای مداخله نیز، متغیرهای مورد نظر مورد ارزیابی قرار گرفت. برای اندازه گیری متغیرها از مقیاس سازگاری روانی اجتماعی با بیماری(PAIS) و مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس (DASS) استفاده شد. تحلیل داده ها نشان می دهد که درمان شناختی-رفتاری موجب افزایش سازگاری با بیماری و کاهش نشانه های افسردگی در افراد مبتلا به دیابت نوع II می شود.
رابطه فشار روانی با رضامندی زناشویی در والدین کودکان عقب مانده ذهنی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
"هدف: این تحقیق به منظور بررسی رابطه میزان فشار روانی با رضامندی زناشویی در والدین کودکان عقب مانده ذهنی آموزش پذیر انجام شد.
روش بررسی: روش پژوهش در این تحقیق مقطعی مقایسه ای است. نمونه های پژوهش شامل دو گروه 40 نفری از والدین کودکان عقب مانده ذهنی آموزش پذیر (20 پسر و 20 دختر) و والدین کودکان عادی می باشند که به شیوه خوشه ای و تصادفی ساده از مناطق 1، 5، 15 و 18 آموزش و پرورش تهران برای گروه والدین کودکان عقب مانده ذهنی و همتاسازی با آنها برای والدین کودکان عادی، از طریق مراجعه به مدارس وابسته به سازمان کودکان استثنایی و مدارس عادی شهر تهران انتخاب شدند. جهت انجام پژوهش، دو پرسشنامه منبع استرس و رضامندی زناشویی انریچ اجرا گردید. نتایج با استفاده از آزمون های آماری تی مستقل، همبستگی پیرسون و آنالیز کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد بین فشار روانی و رضامندی زناشویی والدین کودکان عقب مانده ذهنی آموزش پذیر رابطه معنی داری وجود دارد (P=0.001). همچنین والدین کودکان عقب مانده ذهنی آموزش پذیر فشار روانی بیشتری را نسبت به والدین کودکان عادی تحمل می کنند (P=0.001). در عین حال، والدین کودکان عقب مانده ذهنی آموزش پذیر نسبت به والدین کودکان عادی از رضایت زناشویی پایین تری برخوردارند (P=0.021).
همچنین، نتایج نشان داد که همبستگی بین دو متغیر فشار روانی و رضامندی زناشویی والدین کودکان عقب مانده ذهنی آموزش پذیر منفی است (r=-0.57) بدین مفهوم که با افزایش فشار روانی، رضامندی زناشویی به طور معناداری کاهش می یابد.
نتیجه گیری: نتایج این تحقیق مبین این نکته است که افزایش فشار روانی والدین، تحت تاثیر حضور کودک عقب مانده ذهنی آموزش پذیر، منجر به کاهش رضامندی زناشویی والدین شده است. به عبارتی، رضامندی زناشویی را می توان تابعی از وجود کودک عقب مانده ذهنی در خانواده تلقی نمود. لذا با برگزاری جلسات آموزش و مشاوره جهت والدین کودکان عقب مانده ذهنی، می توان راه های کاهش استرس را به آنها آموزش داد."
ابعاد رابطه میان جهت گیری مذهبی و سلامت روانی و ارزیابی مقیاس جهت گیری مذهبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به منظور بررسی ابعاد مختلف رابطه میان جهت گیری مذهبی و سلامت روانی اختلالات روانی عزت نفس اضطراب و نیز ارزیابی توانایی تمیز و تشخص آزمون جهت گیری مذهبی سلسله ای از پژوهش ها در یک برنامه دو ساله به تدریج اجرا و نتایج آن جمع بندی شد برای این تحقیق مجموعا 316 نفر در 7 گروه آزمودنی زن و مرد و با تحصیلات دانشگاهی و غیر دانشگاهی مورد مطالعه قرار گرفتند به منظور بررسی ابعاد پیش گفته از آزمودن ها و مقیاس های سلامت عمومی (گلدبرگ 1972) اضطراب حالت صفت (اشپیل برگر 1983) عزت فس (کوپر اسمیت 1967) SCL-90-R (دراگوتیس 1972) مقابله مذهبی (پارگامنت 1990) و جهت گیری مذهبی (بهرامی احسان 1381) استفاده شده است یافته ها نشان می دهد که جهت گیری مذهبی با افزایش سلامت روانی و کاهش اختلالات روانی رابطه داشته و قادر است تا بصورت مثبت سبک مقابله مذهبی مثبت را پیش بینی کند همچنین رابطه عزت نفس و جهت گیری مذهبی مثبت است نتایج نشان داد علاوه بر همگرایی بین دو مقیاس جهت گیری مذهبی و مقابله مذهبی مقیاس جهت گیری مذهبی قادر است تا گروه های موجود با تفاوت در جهت گیری مذهبی را از یکدیگر تفکیک و متمایز سازد موضوعی که به عنوان شاهدی برای روایی تمایزی این آزمون می توان به آن استناد کرد.
پیش بینی ارتباط با مدرسه بر اساس دلبستگی به والدین و همسالان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه و پیش بینی ارتباط با مدرسه از طریق دلبستگی به والدین و همسالان در نوجوانان بود. بر همین اساس 378 دانش آموز پسر پایه دوم دبیرستان از طریق نمونه-گیری خوشه ای از میان دبیرستان های شهر تهران انتخاب شدند و به پرسشنامه ای متشکل از سیاهه دلبستگی به والدین و همسالان (IPPA) و مقیاس ارتباط با مدرسه (SCS) پاسخ دادند.
نتایج حاصل از رگرسیون گام به گام نشان داد که دلبستگی به والدین و همسالان توان پیش بینی ارتباط با مدرسه را دارد. از میان مؤلفه های دلبستگی؛ مؤلفه ارتباط با همسالان و ارتباط با والدین به ترتیب بیشترین قدرت پیش بینی-کنندگی ارتباط با مدرسه را دارند. مؤلفه بیگانگی باهمسالان و والدین به طور منفی با ارتباط با مدرسه رابطه دارند. براساس نتایج می توان گفت که دلبستگی ایمن به والدین و همسالان می تواند به عنوان عاملی برای پیوند با مدرسه در نظر گرفته شود.