فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۱۴۱ تا ۷٬۱۶۰ مورد از کل ۳۳٬۹۷۶ مورد.
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۷ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
140-156
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: بارداری و زایمان با باورها و اعمال مذهبی و سنتی در بسیاری از کشورها در ارتباط است. باورهای مذهبی به بهبود سلامتی، کیفیت زندگی و افزایش اتکا به خدا منجر می شود. رابطه ایمان و اعتقادات مذهبی با سلامت جسم و روان رابطه اثبات شده ای است. با توجه به این عقاید می توان به مادر کمک کرد تا با حداکثر سلامت در برابر اضطراب های دوران بارداری مقابله کند و دوران بارداری، زایمان و پس از زایمان ایمنی را پشت سر بگذارد. مطالعه حاضر با هدف بررسی نقش اسلام در سلامت زنان باردار صورت گرفته است. روش کار: این مطالعه از نوع مروری روایی است که در آن مروری جامع بر مقالات فارسی و انگلیسی با استفاده از پایگاه های بین المللی ساینس دایرکت، پاب مد، گوگل اسکولار و اس.آی.دی از سال 1940 تا 2019 صورت گرفته است. کلمات کلیدی انگلیسی شامل ,Islam Health ,Pregnant Women ,Spirituality و کلمات کلیدی فارسی شامل اسلام، سلامت، زنان باردار و معنویت بود. معیارهای ورود مطالعات بالینی، تجربی، کوهورت، مقطعی، مروری و فرضیات مطرح شده در زمینه سلامت زنان باردار و معیارهای خروج تکراری بودن و تناسب نداشتن متن مقالات با عنوان مربوطه بود. مؤلف مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده است. یافته ها: نتایج مطالعه حاضر نشان داد که شادمانی در بارداری موجب کاهش افسردگی و اضطراب شد و هرچه مدت زمان انس با قرآن و فعالیت های مذهبی زنان باردار بیشتر بود، سطح شادمانی بالاتری داشتند. تلاوت و شنیدن صدای قرآن نیز موجب کاهش اضطراب و درد زایمان زنان باردار شد. همچنین مادران بارداری که معنویت بالاتری داشتند، اضطراب کمتری را تجربه کردند. نتیجه گیری: با توجه به اینکه در جامعه ما دین از مؤثرترین تکیه گاه های روانی به شمار می رود و در مواقع سخت و بحرانی کمکی مهم برای فرد است، جهت کاهش اضطراب و ترس از زایمان و موفقیت زایمان طبیعی می توان مراقبت های بارداری را همراه با رویکردهای اسلامی و با استفاده از عوامل قدرتمندی مانند ایمان به خدا، انس با قرآن، فعالیت های مذهبی و معنوی همراه کرد. معنویت عنصری اساسی برای آماده سازی زن برای مراحل زایمان است. آموزش های دوران بارداری بر مبنای آموزه های دینی موجب افزایش آگاهی های مادران باردار درباره مراقبت های دوران بارداری، زایمان و شیردهی می گردد.
بررسی تجارب زیسته زوج های شاغل از تعارضات زناشویی: مطالعه پدیدارشناسانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۰ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۷۸
155-215
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف کشف تجارب زیسته زوج های شاغل از تعارضات زناشویی انجام شد. روش: این مطالعه با رویکرد کیفی و با استفاده از روش پدیدارشناسی تفسیری انجام شد. طی این مطالعه، پژوهشگران با بهره گیری از نمونه گیری هدفمند، 12 زوج شاغل دارای تعارضات زناشویی را مورد مصاحبه قرار دادند. مصاحبه ها با استفاده از روش پدیدارشناسی تفسیری مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: تحلیل داده های حاصل از مصاحبه ها منجر به کشف 14 مضمون اصلی: کشمکش مالی، تعامل نامناسب با شبکه اجتماعی، فقدان مشارکت در انجام امور خانه، ارتباط غیرمؤثر، ناتوانی در درک متقابل و ابرازگری، عدم مدیریت زمان، تعارض نقش ها و مسئولیت ها، آسیب پذیری شناختی، پایبندی به کلیشه های جنسیتی، ناتوانی در مدیریت وظایف شغلی و مسائل محیط کاری، تقابل کار و خانواده، جدال قدرت، عوامل فرافردی مخرب و آفت های اعتقادی- اخلاقی، 55 مضمون اولیه و 12 مضمون ثانویه در زمینه تجارب زیسته زوج های شاغل از تعارضات زناشویی شد. نتیجه گیری: خانواده ی دو شغله، جایی است که زوجین در صورت عدم ادراک انصاف در حوزه های مختلف خانوادگی و شغلی با احتمال بیشتری وارد تعارضات زوجی خواهند شد. نتایج مطالعه حاضر نشان داد که خانواده ی زوج های شاغل از نظر بروز تعارضات ممکن است یک گروه با ریسک بالا باشند و این عامل، نیاز به نقش مذاکره را در روابط این نوع زوجین بهتر نشان می دهد. این امر، ضرورت زوج درمانی ویژه را برای این زوجین، بیش از پیش آشکار می کند. نتایج پژوهش حاضر همچنین نشان داد؛ به ترتیب ارتباط غیرمؤثر، آسیب پذیری شناختی، تقابل کار و خانواده، کشمکش مالی و فقدان مشارکت در انجام امور خانه در بین عوامل کشف شده، بیشترین فراوانی را در بروز تعارضات زوجی داشتند، لذا پیشنهاد می شود در پیش بینی برنامه های پیشگیرانه و آموزشی برای زوج های شاغل، عوامل ذکر شده لحاظ شود.
ویژگی های روان سنجی و ساختار عاملی نسخه فارسی مقیاس در نظر گرفتن پیامدهای آینده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: با توجه به ضرورت فراهم ساختن ابزارهای معتبر جهت پژوهش و کار بالینی به زبان فارسی، پژوهش حاضر با هدف ترجمه و بررسی ویژگی های روان سنجی و ساختار عاملی نسخه اصلاح شده مقیاس در نظر گرفتن پیامدهای آینده انجام شد. روش کار: در قالب یک پژوهش زمینه یابی مقطعی از بین جمعیت بزرگسال شهر کرمانشاه 380 نفر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. داده های پژوهش از طریق مقیاس تصمیم گیری مبتنی بر پشیمانی، پرسشنامه انتخاب پولی و مقیاس در نظر گرفتن پیامدهای آینده گردآوری شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش های آماری آلفای کرونباخ، آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل عاملی تأییدی به وسیله نرم افزارهای SPSS-26 و Mplus-7 انجام گرفت. یافته ها: یافته ها نشان داد که پایایی همسانی درونی خرده مقیاس آینده و خرده مقیاس فوری به ترتیب 65/0 و 70/0 و پایایی تصنیف آنها به ترتیب 68/0 و 66/0 است. نتایج تحلیل عاملی تأییدی مؤید ساختار دو عاملی پرسشنامه بود (89/0=TLI ،92/0=CFI ،07/0=RMSEA). الگوی همبستگی های بین نمرات این پرسشنامه با نمرات پرسشنامه کاهش اهمیت تأخیری و مقیاس سبک تصمیم گیری مبتنی بر پشیمانی نیز نشان دهنده روایی ملاکی پرسشنامه بود. نتیجه گیری: می توان گفت که نسخه فارسی پرسشنامه در نظر گرفتن پیامدهای آینده از روایی و پایایی قابل قبولی برخوردار است و با توجه به زمان نسبتاً اندکی که برای پر کردن آن مورد نیاز است می تواند ابزار مناسبی برای به کارگیری در موقعیت های بالینی و پژوهشی باشد.
روابط ساختاری باورهای فراشناختی و انگیزشی با اهمال کاری دانشجویان براساس نقش واسطه ای راهبردهای یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره بیستم زمستان (اسفند) ۱۴۰۰ شماره ۱۰۸
۲۲۲۴-۲۲۱۱
حوزه های تخصصی:
زمینه: براساس نظریه شناختی - رفتاری؛ مشخص شده است که ساختارهای شناختی مانند باورهای زیربنایی بر مؤلفه های پردازش اطلاعات، رمزگردانی و فرآیندهای شناختی دیگر تأثیر می گذارد. ازاین رو، اهمال کاری تحصیلی رفتاری است که می تواند به دنبال باورها و ساختارهای شناختی مانند باورهای فراشناختی و باورهای انگیزشی ایجاد شود و همچنین می تواند تحت تأثیر فرآیندهای شناختی مانند راهبردهای یادگیری قرار گیرد. هدف: به بررسی روابط ساختاری باورهای فراشناختی و انگیزشی با اهمال کاری دانشجویان براساس نقش واسطه ای راهبردهای یادگیری پرداخته شد. روش: برای رسیدن به این هدف از روش همبستگی در قالب مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. از بین جامعه آماری دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه های کرمان (27670 نفر جامعه آماری کل) 400 نفر دانشجو جهت پاسخ گویی به مقیاس های باورهای فراشناختی نسبت به اهمال کاری فرینی و همکاران (2009)، باورهای انگیزشی پنتریچ و دی گروت (1990)، راهبردهای یادگیری وین اشتاین و پالمر (2002) و اهمال کاری تحصیلی مک کلوسکی (2012) به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای تصادفی انتخاب شدند. همچنین، داده ها از طریق روش مدل معادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. یافته ها: باورهای فراشناختی هم به صورت مستقیم (0/0001 =, p 0/57 =β) و هم به غیرمستقیم (0/009=, p 0/17 =β) از طریق راهبردهای یادگیری بر اهمال کاری تحصیلی اثر مثبت و معنادار دارد. همچنین، مشخص شد که باورهای انگیزشی صرفاً به صورت غیرمستقیم (0/01 =, p 0/41- =β) از طریق راهبردهای یادگیری بر اهمال کاری تحصیلی اثر منفی و معنادار دارد. نتیجه گیری: براساس نظریه شناختی - رفتاری می توان مطرح کرد که باورهای فراشناختی و باورهای انگیزشی به عنوان باورهای زیربنایی بر پردازش اطلاعات به عنوان فرآیندهای شناختی اثر می گذارد و زمینه را برای پیامدهای رفتاری مختلف فراهم می کند. به عبارت دیگر، رفتارهای ناکارآمد بر طبق نظریه شناختی - رفتاری از طریق باورها و افکار ناکارآمد و پردازش اطلاعات معیوب ایجاد می شود.
اثربخشی درمان فراتشخیصی یکپارچه بر اجتناب تجربه ای و تعارض کار-خانواده کارمندان دارای فرسودگی شغلی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
روان شناسی تحلیلی شناختی سال دوزادهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۴
57 - 70
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان فراتشخیصی یکپارچه بر اجتناب تجربه ای و تعارض کار-خانواده کارمندان دارای فرسودگی شغلی در شرکت آب و فاضلاب انجام گرفت. روش : پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و دوره پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل کارمندان دارای فرسودگی شغلی در شرکت آب و فاضلاب استان اصفهان در سال 1398 است که در مجموع 500 نفر می باشند. در این پژوهش تعداد 30 کارمندان دارای فرسودگی شغلی با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و گواه گمارده شدند (15 کارمند در گروه آزمایش و 15 کارمند در گروه گواه). گروه آزمایش مداخله درمان فراتشخیصی یکپارچه (بارلو و همکاران، 2011) را طی دو و نیم ماه در 10 جلسه 90 دقیقه ای دریافت نمودند. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه فرسودگی شغلی (مسلش و جکسون، 1981)، پرسشنامه پذیرش و عمل (بوند و همکاران، 2011) و پرسشنامه تعارض کار-خانواده (کارلسون و همکاران، 2000) بود. داده های حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان فراتشخیصی یکپارچه بر اجتناب تجربه ای و تعارض کار-خانواده کارمندان دارای فرسودگی شغلی تأثیر معنادار دارد (p<0/001). نتیجه گیری: یافته های پژوهش حاضر بیانگر آن بودند که درمان فراتشخیصی یکپارچه با بهره گیری از فنونی همانند شناسایی هیجان ها، آموزش آگاهی هیجانی، ارزیابی مجدد شناختی، شناسایی الگوهای اجتناب از هیجان و بررسی رفتارهای ناشی از هیجان می تواند به عنوان یک درمان کارآمد جهت کاهش اجتناب تجربه ای و تعارض کار-خانواده کارمندان دارای فرسودگی شغلی مورد استفاده قرار گیرد.
طراحی واعتبار بخشی الگوی توانمندسازی خود مراقبتی معنوی دانشجویان با رویکرد مدل قلب سلیم(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه : میزان همدلی، تعهد، احترام به مراجعان و دریافت بازخورد از نتایج خدمات سلامت، در کارکنان نظام سلامت از کیفیت مورد انتظار جامعه پایین تر است . مدل مراقبت معنوی قلب سلیم، مراقبت ودرمان بیماران را بالاترین عبادت می داند. ارائه خدمات سلامت، نیازمند تزکیه ، تعمیق معنویت و توانمندسازی معنوی دانشجویان علوم پزشکی است . این مطالعه با هدف طراحی و اعتبار بخشی الگوی توانمندسازی خود مراقبتی معنوی دانشجویان با رویکرد مدل قلب سلیم انجام شد. روش : با روش جستار فلسفی، رویکرد تحلیل مفاهیم و نظریه مشتق شده – کیفی مبتنی بر تلفیق مفهوم مورس و همکاران طی شش مرحله با تعیین: مفاهیم معرف پدیده اصلی - سطح تکامل یافتگی مفهوم - ارتباط بین مفاهیم، تشریح جزئیات مفهوم مرکزی - تشریح مفاهیم جهت تعیین ارتباطات بین مفاهیم - فرموله نمودن مدل مفهومی، الگوی توانمندسازی معنوی دانشجویان طراحی شد. استحکام ، دقت ، کامل بودن، امکان درک روشن و منطقی یافته ها، با اجرای پیشنهادات مورس ، استفاده از متون معتبر اسلامی و سه پنل تخصصی توسط اساتید گروه سلامت معنوی فرهنگستان تایید شد. یافته ها : عناصر مدل مفهومی شامل:-جلب اعتماد دانشجویان - دانش افزایی درباره سلامت معنوی –توسعه ارتباط با خدا، خود ، مردم و عالم خلقت –ایجاد انگیزه ، تقویت اعتماد به نفس و احساس خود کار امدی، نیازمند محاسبه نفس روزانه بر اساس فرآیند حل مشکل است. باید اساتید از تفتیش عقاید دانشجویان اجتناب نمایند. به عنوان منتور با انجام تزکیه خودشان ، اقدام به تربیت دانشجو نمایند. نتیجه گیری : با توجه به چالشهای فرهنگی و تربیتی در دانشگاههای ایران و ضرورت تربیت معنوی دانشجویان ، مدل توانمندسازی معنوی به عنوان راهکار اجرایی پیشنهاد می شود.
اضطراب در قلمرو شخصیت: نقش نگرش ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مبحث شخصیت و ویژگی های شخصیتی در عین اینکه بسیار در پژوهش ها به آن پرداخته شده است از لحاظ بررسی برخی متغیرها در ارتباط با آنها مورد غفلت قرار گرفته است. اینکه این ویژگی ها با واسطه گری نگرش های ناکارآمد چگونه با اضطراب مرتبط هستند موضوعی است که در این پژوهش به آن پرداخته شده است. به این منظور تعداد 240 نفر از دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا همدان به عنوان نمونه انتخاب گردید و پرسشنامه های اضطراب بک (1990)، پرسشنامه نگرش های ناکارآمد بک و وایسمن (1978) و پرسشنامه شخصیتی نئو مک کری و کاستا (1985) به آنها داده و پر شد که تعداد 6 نفر از افراد پرسشنامه ها را به صورت مخدوش پر کرده بودند لذا نمونه نهایی تعداد 234 نفر انتخاب گردید. نتایج مدل معادلات ساختاری نشان داد که به طور کلی مدل پژوهش دارای برازش نیکویی مطلوبی است. روابط بین اضطراب با روان رنجورخویی با حضور و بدون حضور متغیر میانجیگر نگرشهای ناکارآمد معنیدار و مثبت میباشد و همچنین روابط بین اضطراب با برونگرایی با حضور و بدون حضور متغیر میانجیگر نگرشهای ناکارآمد معنیدار و معکوس میباشد. همچنین یافته ها حاکی از آن بودند که در سطح معناداری 01/0 تنها متغیر روان رنجورخویی به واسطه نگرشهای ناکارآمد با اضطراب رابطه معنی داری دارد و این رابطه برای برون گرایی برقرار نیست. بنابراین می توان نتیجه گرفت که نگرش های ناکارآمد می توانند به عنوان یک میانجی بین روان رنجورخویی و اضطراب عمل کنند.
مقایسه سبک های انتقال با توجه به جنسیت روان درمانگر- بیمار در روان درمانی پویشی بیماران با اختلال شخصیت خوشه ب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه ترکیب جنسیتی روان درمانگر- بیمار بر انتقال بیماران دچار اختلال شخصیت خوشه ب تحت درمان با رویکرد روان پویشی بود. روش شناسی: با بهره گیری ازیک طرح علی مقایسه ای چهار گروه 20 نفره از بیماران و درمانگرانشان با شیوه ی نمونه گیری هدفمند انتخاب و پرسشنامه های رابطه ی درمانی وستن(PRQ) را در باره بیماران تحت درمانشان تکمیل کردند. پرسشنامه مزبور توسط محقق برای اولین بار در این تحقیق به زبان فارسی ترجمه و در جمعیت بیماران ایرانی آلفای کرونباخ آن برای 5 مولفه آن محاسبه شده است. با استفاده از پرسشنامه مزبور سبک انتقالی بیماران در 5 حیطه(عصبانی/حق به جانب، مضطرب/دل مشغول، ایمن/درگیر، اجتنابی/ وابسته و جنسی) ارزیابی شد. نتایج با استفاده از تجزیه و تحلیل واریانس یکراهه( آنووا) بررسی گردید. یافته ها: بیشترین میزان انتقال در این گروه بیماران سبک انتقال عصبانی/حق به جانب بود و کمترین میزان انتقال را سبک جنسی داشت. سبکهای مضطرب/دل مشغول، ایمن/درگیر و اجتنابی/وابسته هم بینابین بودند. تحلیل واریانس یکراهه تفاوت معناداری را برای سبک انتقال جنسی منعکس ساخت، در حالیکه در سایر سبک ها اثر معناداری بدست نیامد. تست پی گیری توکی تفاوت های معناداری میان میانگین نمرات انتقال زوج های درمانی( مرد- زن) و (زن – مرد) در قیاس با (مرد – مرد) و (زن – زن)، نشان داد. نتیجه گیری: ترکیب جنسیتی ناهمگون درمانگر زن- بیمار مرد و بالعکس، در قیاس با سایر ترکیب ها، قویاً سبک انتقال جنسی را در روند رواندرمانی فرا می خواند. انتقال جنسی در ترکیب درمانگر مرد- بیمار زن بیشتر از درمانگر زن- بیمار مرد بود. انتقال عصبانی/ حق به جانب در خلال رواندرمانی پویشی بیماران مبتلا به اختلال شخصیت خوشه ب برجسته بود و سبک های انتقالی دیگرکمتر رخ دادند.
ساخت و اعتباریابی مقیاس الگوهای ارتباطی زوجین با نگرش به منابع اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش، با هدف ساخت و اعتباریابی مقیاس الگوهای ارتباطی زوجین، با نگرش به منابع اسلامی انجام شد. بدین منظور، با استفاده از روش ترکیبی کیفی و کمّی، ابتدا مضامین مرتبط با الگوهای ارتباطی زوجین استخراج و سپس، با استفاده از روایی، محتوایی و روایی سازه آن تدوین و اعتباریابی گردید. جامعه آماری پژوهش، عبارت بود از: زوجین شهر اصفهان که با روش نمونه گیری در دسترس از مراکز مشاوره و مراکز آموزشی انتخاب شدند. یافته های پژوهش حاکی از وجود دو فرم الگوهای ارتباطی زوجین برای مردان و زنان بود. فرم زنان، با 34 سؤال و فرم مردان با 38 سؤال ساخته شد. تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد که برای هر دو فرم، هفت عامل قابل شناسایی است که به ترتیب، برای زنان 85 درصد و برای مردان در مجموع، 86 درصد واریانس نمره کل آزمون را تبیین نمود. ضریب آلفای کرونباخ برای هر دو فرم، بالای 90 درصد بود که حاکی از اعتبار بالای آن است. این مقیاس برای فعالیت های حرفه ای، و تشخیصی و پژوهشی کاربرد دارد.
The Frequency of Self-harm Behaviors among University Students
حوزه های تخصصی:
One of the common problems among university students is self-harm behavior which has many negative consequences for the people involved and the society. The aim of this study is to investigate the frequency of occurrence of self-harm behavior in university students. The participants of this descriptive study include the entire undergraduate students of the University of Guilan in the academic year 2019-20. A total of 508 students (368 females and 140 males) are selected based on Convenience Sampling. For data collection, the Self-harm Inventory Questionnaire (SHI) is employed; moreover, descriptive statistics as well as Chi-square test are used. According to the findings, 17.8% of students have self-harm behavior. The results of Chi-square test reveal that there is no significant difference between male and female students in terms of the frequency of occurrence of direct, indirect and general self-harm behavior (P> 0.01). Burning the body, recklessness in driving, alcohol abuse and deliberate loss of job in male students and being involved in relationships that expose one to sexual abuse and deliberate self-starvation are more common in female students (p< 0.01). Also, local and non-local university students and different age groups of students show significant different behavior in terms of direct and indirect self-harm (P<0.01). Based on the findings, it can be stated that self-harm is relatively common behavior among university students. As a result, these people need to be identified and treated in a timely manner to reduce the negative consequences of this kind of behavior.
اثربخشی آموزش شکوفایی بر افسردگی و اضطراب و تاب آوری دانش آموزان مدارس تیزهوشان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثر بخشی مبتنی بر روان شناسی مثبت گرا و به طور ویژه آموزش شکوفایی بر اضطراب و افسردگی و تاب آوری دانش آموزان مدارس تیزهوشان است. روش : به منظور نیل به هدف پژوهش و تعیین اثر بخشی از طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. نمونه شامل 50 نفر از دانش آموزان دختر دبیرستان فرزانگان تربت حیدریه بود. ابتدا از جامعه ی آماری (کلیه ی دانش آموزان دبیرستان مذکور)، مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس و پرسشنامه تاب آوری به عمل آمد. تعداد 50 نفر که بیشترین نمره را در مقیاس اول و کمترین نمره را در مقیاس دوم کسب کرده بودند، انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. برای گروه آزمایش، آموزش شکوفایی در 14 جلسه 60 دقیقه ای (هفته ای دو جلسه) اجرا شد، اما گروه کنترل ابتدا هیچ نوع درمانی دریافت نکرد و در پایان پژوهش، آموزش جهت گروه کنترل نیز اجرا شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS-26 و از طریق آزمون تحلیل کوواریانس مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها : نتایج آزمون کوواریانس نشان داد که با توجه به معنی دار شدن مقدار F فرضیه ی پژوهش مبنی بر اثربخشی پروتکل آموزشی مبتنی بر شکوفایی بر متغیر اضطراب، افسردگی و تاب آوری در سطح اطمینان 99 درصد تأیید می شود. آموزش شکوفایی موجب کاهش اضطراب و افسردگی و افزایش تاب آوری دانش آموزان گروه آزمایش، در مقایسه با گروه کنترل شده است.
مفهوم سازی خود اندیشی انتقادی در منابع اسلامی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف مفهوم سازی خوداندیشی انتقادی در منابع اسلامی انجام شده است. روش پژوهش تحلیل کیفی محتوای متون دینی (شجاعی، 1399) بود که برای فهم و استنباط روان شناختی از منابع اسلامی کاربرد دارد. جامعه اسنادی پژوهش را قرآن کریم و کتاب های اصول کافی، میزان الحکمه و بحارالانوار تشکیل می داد. نمونه عبارت بود از هر واژه، عبارت یا گزاره ای که در مفهوم شناسی خوداندیشی انتقادی کاربرد داشته باشد. اعتبارسنجی براساس دو شاخص متقن و مفید بودن و با استفاده از دو روش کیفی و کمّی انجام شد. در روش کیفی استنباط های انجام شده از آیات و روایات در اختیار سه نفر از کارشناسان قرار گرفت و از آنها خواسته شد که در مورد مؤلفه ها و ابعاد خوداندیشی انتقادی نظر خود را بیان کنند. در روش کمّی متقن بودن براساس نظر چهارده نفر از متخصصان و محاسبه نسبت روایی محتوا (CVR) و شاخص روایی محتوا (CVI) بررسی شد. مفید بودن یافته ها براساس نظر سه کارشناس و محاسبه ضریب کاپا مورد سنجش قرار گرفت. نتایج نهایی 31 نشانه برای خوداندیشی انتقادی را نشان داد که براساس تشابه کارکردی در قالب پنج مؤلفه تأمل و بازنگری در خود (شامل7 نشانه)، خودنظارتی فعال (6 نشانه)، نگرش واقع بینانه به زندگی (5 نشانه)، تعالی جویی ( 5 نشانه) و خودگاهی پدیداری ( 4 نشانه) تدوین شد. نتایج CVR و CVI به ترتیب بالاتر از 59/0 و 79/0 و ضریب کاپا برای هر پنج مؤلفه در دامنه نسبتاً خوب تا عالی (20/0-1) به دست آمد. درنتیجه خوداندیشی انتقادی یک فرایند شناختی فعال، هدفمند و سازمان یافته است که با استفاده از آن فرد به بررسی و بازنگری شناخت ها، باورها، تفکرات، ارزش ها، احساس ها و رفتارهای خود می پردازد. اندازه گیری خوداندیشی انتقادی با توجه به نواحی جدول زندگی (تفریح و سرگرمی، روابط اجتماعی، حالات خلقی، انگیزش، معنویت و دینداری، برنامه ریزی، سلامت، معیشت و کار) بررسی شد که نتیجه آن به صورت «نیمرخ وضعیت زندگی» و تعیین نمره فرد از 1 تا 10 در هر محور مشخص می شود.
رابطه شفقت خود با تنظیم هیجان به واسطه اجتناب از تجربه و عدم تحمل بلاتکلیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۵ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۹۹)
412 - 427
حوزه های تخصصی:
براساس رویکرد فراتشخیصی متغیرهای گوناگونی معرفی و یافته شده اند که ارتباط و اثر آنها بریکدیگر هنوز مورد سئوال است. چهار متغیر مهم و مؤثر فراتشخیصیِ معرفی شده در پژوهش ها عبارتند از تنظیم هیجان، اجتناب از تجربه، عدم-تحمل بلاتکلیفی و شفقت خود. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای اجتناب از تجربه و عدم تحمل بلاتکلیفی در ارتباط بین شفقت خود و مشکلات تنظیم هیجان در دانشجویان بود. این پژوهش در قالب مدل یابی از انواع روش های همبستگی بود. به این منظور 405 نفر از دانشجویان دانشگاه شیراز در نیمسال دوم 98-97 به روش نمونه گیری تصادفی از نوع خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. سپس شرکت کنندگان مقیاس شفقت خود (فرم کوتاه)، پرسشنامه پذیرش و عمل(II)، مقیاس عدم تحمل بلاتکلیفی و دشواری در تنظیم هیجان را تکمیل کردند. تحلیل داه ها به وسیله مدل یابی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار AMOS انجام گرفت. مدل تحلیل مسیر نشان داد که شفقت خود هم به صورت مستقیم و هم با واسطه عدم تحمل بلاتکلیفی و اجتناب از تجربه قادر به پیش بینی تنظیم هیجان بود. بنابراین، می توان نتیجه گرفت شفقت خود، این توانمندی را در افراد ایجاد می کند که با توسل به متغیرهای رویارویی با تجربه و افزایش تحمل بلاتکلیفی به مدیریت هیجان های خود بپردازند. براین اساس توجه به تغییرات این دو متغیر در مداخلات مبتنی بر شفقت خود برای تنظیم ومدیریت هیجانات حائز اهمیت است.
روان درمانگری آدلری و تاثیر آن بر ارتقاء تاب آوری و عزت نفس دانش آموزان دارای اختلال یادگیری
حوزه های تخصصی:
درمان آدلری نوعی رویکرد روانی– آموزشی، حال- آینده محور و کوتاه مدت است که به طور نظری سازگار، یکپارچه و به نوعی ترکیبی است و آشکارا ادراک های شناختی و سیستمی را یکپارچه می کند. هم چنین ویژگی ها و مفروضه های روان شناختی آن با ارزش های فرهنگی بسیاری از گروه های قومی و نژادی هم خوان است و برای استفاده در جمعیت های گوناگون فرهنگی قابلیت های بالایی دارد. درمانگر آدلری مراجع را به عنوان فردی دلسرد، و نه به عنوان بیمار می بیند. به همین دلیل آدلرگرایان به دنبال \"درمان\" چیزی نیستند، بلکه به بیان دقیق تر، درمان را نوعی فرآیند\" دلگرمی\" می دانند. روان شناسی آدلری برای بیش از 55 سال مبانی و اصول و شیوه های دلگرمی را تشریح و از آنها استفاده کرده اند. هدف از نگارش این مقاله بررسی روان درمانگری آدلری و تاثیر آن بر ارتقاء تاب آوری و عزت نفس دانش آموزان دارای اختلال یادگیری می باشد که با روش کتابخانه ای (تحلیلی– اسنادی) و با استفاده از کتاب ها و منابع الکترونیکی و بانک اطلاعاتی انجام شد. بسیاری از رویکرد های روان شناختی تلاش کرده اند تبیین های دقیقی درباره شخصیت ارایه دهند. دانش آموزان با اختلال خواندن مشکلاتی از قبیل بیش فعالی، مشکلات توجه، مشکلات حرکتی، مشکلات ادراک دیداری، مشکلات ادراک شنیداری، مشکلات زبانی، مشکلات رفتاری هیجانی- اجتماعی، مشکلات جهت یابی، مشکلات تحصیلی، کاستی شناختی را دارند. بسیاری از رویکرد های روان شناختی تلاش کرده اند تبیین های دقیقی درباره شخصیت ارایه دهند. یکی از این رویکردها روان شناسی فردی آلفرد آدلر است. روان شناسی فردی در اوایل قرن بیستم کارخود را شروع کرد و بر منحصر به فرد بودن افراد و رفتار کردن آن ها در جامعه به صورت منحصر به فرد تاکید می کند. در نظریه آدلر یک دانش آموز نسبت به مدرسه احساس تعلق می کند، بنابراین نمی تواند خارج از این رفتارها در مدرسه رفتار کند. او خودش را براساس این ارتباطات و احساس تعلق تنظیم می کند. به عبارت دیگر، احساس تعلق و ارتباط با دیگران باعث می شود که دانش آموز بطور پیوسته به تلاشش ادامه دهد. به مدارس توصیه می شود که به دانش آموزان احترام بگذارند و او را درک کنند. مدارس باید به دانش آموزان برای ایجاد سبک زندگی درست که موجب رشد علاقه اجتماعی می شود، کمک کنند.
مقایسه نواقص عصب روان شناختی افراد با نشانگان اختلال شخصیت مرزی، خودشیفته و افراد عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال هفتم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۲۷)
47 - 58
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش، مقایسه نواقص عصب روان شناختی افراد با نشانگان اختلال شخصیت مرزی، خودشیفته و افراد عادی است. روش. طرح پژوهش، علی مقایسه ای بود. نمونه پژوهش شامل 24 نفر با نشانگان اختلال شخصیت مرزی و 22 نفر با نشانگان اختلال شخصیت خودشیفته بود که به روش هدفمند از بین بیماران مراجعه کننده به بخش روانپزشکی بیمارستان امام خمینی سنقر و کلینیک مشاوره پیوند انتخاب شدند و با 22 نفر بهنجار از کارکنان بیمارستان و کلینیک مشاوره مقایسه شدند. از تکلیف تصویری پروب دات، آزمون دسته بندی کارتهای ویسکانسین، مقیاس فراخنای ارقام، تکلیف برو/ نرو، مقیاس تکانشگری بارت و آزمون ذهن خوانی از روی تصاویر چشم برای جمع آوری داده ها استفاده شد. داده ها با روش تحلیل واریانس چندمتغیره و آزمون تعقیبی توکی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. ننایج: نتایج نشان داد که بین گروه های مورد مطالعه در متغیرهای وابسته تفاوت معناداری وجود دارد. به طوری که افراد با نشانگان اختلال شخصیت مرزی و خودشیفته، سوگیری توجه و تکانشگری بیشتر و تخریب در نظریه ذهن و کارکردهای اجرایی در مقایسه با گروه عادی نشان دادند. این نواقص(به استثنای حافظه فعال) در افراد با نشانگان اختلال شخصیت مرزی در مقایسه با افراد با نشانگان شخصیت خودشیفته بیشتر بود. نتیجه گیری: نواقص عصب روان شناختی در افراد با نشانگان اختلال شخصیت مرزی و خودشیفته بیشتر از افراد عادی است؛ گرچه این نواقص در افراد با نشانگان اختلال شخصیت مرزی بیشتر از افراد با نشانگان اختلال خودشیفته می باشد.
تاثیر ظرفیت هیجانی محرک بر همنوایی حافظه: نقش همدلی عاطفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شناخت اجتماعی سال دهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۲۰)
165 - 182
حوزه های تخصصی:
مقدمه: همنوایی حافظه زمانی رخ می دهد که حافظه افراد تحت تأثیر یکدیگر قرار بگیرد. معلوم شده که حافظه ما برای محرک های دارای ظرفیت هیجانی قوی تر است و همدلی افراد نیز بر میزان تاثیرپذیری آنها از محرک های هیجانی مؤثر است. بنابراین، می توان انتظار داشت ظرفیت هیجانی تصاویر و میزان همدلی افراد بر همنوایی حافظه آنها تاثیر داشته باشد. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر ظرفیت هیجانی تصاویر بر میزان همنوایی حافظه و بررسی نقش همدلی افراد در این رابطه بود. روش: 400 دانشجوی دختر که به طور تصادفی انتخاب شده بودند از نظر میزان همدلی غربالگری شده، سپس نمونه نهایی براساس تحلیل توان آماری به تعداد 60 نفر به صورت تصادفی از چارک های بالا و پایین نمرات همدلی انتخاب شد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه همدلی عاطفی(QMEE) و یک آزمون حافظه بازشناسی با استفاده از سیستم تصاویر عاطفی بین المللی (IAPS) استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس مکرر و تحلیل کوواریانس مخلوط (SPANCOVA) داده ها نشان داد که همنوایی حافظه در تصاویر با ظرفیت هیجانی منفی نسبت به سایر سطوح ظرفیت هیجانی کمتر رخ داده است (005/0> p). بین افراد دارای همدلی زیاد و کم در میزان همنوایی حافظه در تصاویر با ظرفیت هیجانی مختلف تفاوت معناداری مشاهده نشد. نتیجه گیری: با وجود آن که تفاوتی در میزان همنوایی حافظه بین افراد همدل بالا و پایین مشاهده نشد، افراد در تمام ظرفیت های هیجانی دچار همنوایی حافظه می شوند اما این همنوایی در اطلاعات فاقد بار هیجانی بیشتر است.
اثربخشی آموزش فرزندپروری مبتنی بر آموزه های اسلامی به مادران بر تعدیل تنش والدگری و معنویت کودکان فزون وزن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش از نوع پژوهش های نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل است که با هدف بررسی تأثیر آموزش فرزندپروری مبتنی بر آموزه های اسلامی به مادران، بر تعدیل تنش والدگری و معنویت کودکان فزون وزن انجام شده است. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پسر مقطع دبستان شهر تهران، که از لحاظ وضعیت شاخص توده بدنی چاق و یا دارای اضافه وزن هستند، به همراه مادران شان می باشند. در مجموع 60 مادر به همراه فرزندانشان، از طریق نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند که در دو گروه آزمایش و کنترل، به تصادف جایگزین شدند. آموزش فرزندپروری مبتنی بر آموزه های اسلامی طی 10 جلسه (هفتگی)، هر جلسه 90 دقیقه برای گروه آزمایش اجرا شد و گروه کنترل، هیچ مداخله ای دریافت نکرد. قبل و پس از مداخله، همه مادران به پرسش نامه های سبک فرزند پروری و فرم کوتاه شاخص استرس والدگری و همه کودکان به مقیاس دینداری و معنویت کودک و نوجوان پاسخ دادند. داده ها با روش تحلیل کوواریانس یک متغیره و چندمتغیره نشان داد که آموزش فرزندپروری موجب ارتقاء نمرات معنویت کودکان گروه آزمایش، در مقایسه با گروه کنترل شده است (05/0>P). نتایج نشان داد که آموزش فرزندپروری مبتنی بر آموزه های اسلامی، به ارتقاء معنویت کودکان دارای اضافه وزن و تعدیل نمرات سبک فرزندپروری و استرس فرزندپروری مادران منتهی می شود. به نظر می رسد، شاخص توده بدنی کودکان به واسطه اصلاح سبک فرزندپروری مادر، کاهش استرس والدگری و بهبود معنویت کودکان، کاهش خواهد یافت.
تاثیر بازی های فکری بر نوشتار کودکان دارای اختلال یادگیری
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف تاثیر بازی های فکری بر نوشتار کودکان دارای اختلال یادگیری بود. روش: روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان دختر پایه اول تا سوم ابتدایی شهر تهران در سال تحصیلی 1400-1399می باشد. 30 نفر به عنوان نمونه آماری از طریق نمونه گیری خوشه ای و هدفمند انتخاب و و در دو گروه 15 نفری(یک گروه آزمایشی و یک گروه گواه) جایگزین شدند. ابزارهای مورد استفاده دراین پژوهش شامل آزمون اختلال نوشتن فلاح چای(1374)، وسایل بازی درمانی و پکیج بازی درمانی هریس و همکاران(2004) ساخته بود. داده های به دست آمده با استفاده از روش کوواریانس تحلیل شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که ، بازی درمانی از طریق بازی های فکری بر دستخط کودکان مبتلا به اختلال یادگیری نوشتاری موثر است. نتیجه گیری: بنابراین براساس یافته ها، بازی های فکری بر املاء نویسی و ترکیب نوشتار کودکان مبتلا به اختلال یادگیری نوشتاری تاثیر مثبت داشت.
مدل ساختاری رابطه خودکارآمدی در روابط رمانتیک و رضایت زناشویی: نقش واسطه ای رفتارهای حفظ رابطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین برازش مدل ساختاری رابطه خودکارآمدی در روابط رمانتیک و رضایت زناشویی با میانجی گری رفتارهای حفظ رابطه و طرح این پژوهش هم بستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. 200 معلم زن متأهل از مدارس ابتدایی نواحی یک و سه شهر اهواز به روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای برگزیده شدند و به مقیاس خودکارآمدی در روابط رمانتیک (ریجیو، ویزر، والن زالا، لی، مونتس و هایر، 2011)، سنجه راهبرد حفظ رابطه (کاناری و استافورد، 1992) و مقیاس رضایت زناشویی (محرابیان، 2005 به نقل از رجبی، 2010) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از روش آماری مدل سازی معادلات ساختاری تحلیل شدند و نتایج نشان داد که همه شاخص های برازندگی مدل مناسب است. ضرایب مسیر مستقیم خودکارآمدی در رابطه رمانتیک به راهبردهای حفظ رابطه و راهبردهای حفظ رابطه به رضایت زناشویی معنادار بودند، امّا مسیر خودکارآمدی در رابطه رمانتیک به رضایت زناشویی معنادار نبود. همچنین، راهبردهای حفظ رابطه نقش واسطه گر بین خودکارآمدی در رابطه رمانتیک و رضایت زناشویی بر عهده داشت. با توجه به نتایج این پژوهش به نظر می رسد افرادی که خودکارآمدی مناسب در رابطه رمانتیک دارند، به دلیل استفاده از راهبردهای حفظ رابطه، رضایت زناشویی بیشتری را تجربه می کنند.
چالش های سلامت جنسی ایران و فرصت های بهبود آن از دیدگاه سیاست گزاران و صاحب نظران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف: اخیراً سلامت جنسی به جای جزئی از سلامت باروری، پایه گذار و شرط لازم برای دست یابی به سلامت باروری در نظر گرفته شده است. مطالعه حاضر با هدف تبیین دیدگاه های سیاست گزاران و صاحب نظران درباره چالش های سلامت جنسی در کشور و فرصت های بهبود آن انجام شد. مواد و روش ها: در این مطالعه کیفی از نوع تحلیل محتوی، برای جمع آوری داده ها از مصاحبه های فردی نیمه ساختارمند استفاده شد. انتخاب شرکت کنندگان به صورت هدفمند از بین متخصصین مرتبط صاحب تجربه صورت گرفت. ابتدا فهرست اولیه از متخصصین صاحب نظر تهیه شد و ادامه نمونه گیری به شیوه گلوله برفی صورت پذیرفت. پس از مصاحبه فردی با 16 نفر از صاحب نظران و اشباع نظری داده ها، تحلیل داده ها به روش تحلیل محتوای استقرایی انجام شد. یافته ها: در این مطالعه پنج مضمون اصلی تابو بودن مسائل جنسی و کمبود آگاهی عموم؛ رفتارهای جنسی غیرمتعارف و آسیب های اجتماعی نوپدید؛ انگ و تبعیض؛ عدم تعهد سیاسی حاکمیت؛ فقدان شاخص های آماری و عدم بهره برداری از ظرفیت های موجود به عنوان چالش های سلامت جنسی کشور پدیدار شده و فرصت ها و راهکارهای رسیدگی به آن ها شامل جلب حمایت سیاسی حاکمیت؛ اتخاذ سیاست ها و بازنگری قوانین مرتبط متناسب با تغییرات اجتماعی؛ جمع آوری شاخص ها و طراحی مداخلات با بهره برداری از منابع انسانی و ظرفیت های موجود؛ آموزش و توانمندسازی عموم با تمرکز ویژه بر نوجوانان و جوانان؛ ترویج اخلاق حرفه ای و عدالت جنسیتی شناسایی شد. نتیجه گیری: رسیدگی به چالش ها و دست یابی به شاخص های برتر سلامت جنسی کشور، مستلزم تعهد سیاسی حاکمیت، بازنگری قوانین و همکاری بین بخشی برای طراحی و اجرای مداخلات چندسطحی و چندگانه است.