مفهوم سازی خود اندیشی انتقادی در منابع اسلامی (مقاله ترویجی حوزه)
درجه علمی: علمی-ترویجی (حوزوی)
آرشیو
چکیده
این پژوهش با هدف مفهوم سازی خوداندیشی انتقادی در منابع اسلامی انجام شده است. روش پژوهش تحلیل کیفی محتوای متون دینی (شجاعی، 1399) بود که برای فهم و استنباط روان شناختی از منابع اسلامی کاربرد دارد. جامعه اسنادی پژوهش را قرآن کریم و کتاب های اصول کافی، میزان الحکمه و بحارالانوار تشکیل می داد. نمونه عبارت بود از هر واژه، عبارت یا گزاره ای که در مفهوم شناسی خوداندیشی انتقادی کاربرد داشته باشد. اعتبارسنجی براساس دو شاخص متقن و مفید بودن و با استفاده از دو روش کیفی و کمّی انجام شد. در روش کیفی استنباط های انجام شده از آیات و روایات در اختیار سه نفر از کارشناسان قرار گرفت و از آنها خواسته شد که در مورد مؤلفه ها و ابعاد خوداندیشی انتقادی نظر خود را بیان کنند. در روش کمّی متقن بودن براساس نظر چهارده نفر از متخصصان و محاسبه نسبت روایی محتوا (CVR) و شاخص روایی محتوا (CVI) بررسی شد. مفید بودن یافته ها براساس نظر سه کارشناس و محاسبه ضریب کاپا مورد سنجش قرار گرفت. نتایج نهایی 31 نشانه برای خوداندیشی انتقادی را نشان داد که براساس تشابه کارکردی در قالب پنج مؤلفه تأمل و بازنگری در خود (شامل7 نشانه)، خودنظارتی فعال (6 نشانه)، نگرش واقع بینانه به زندگی (5 نشانه)، تعالی جویی ( 5 نشانه) و خودگاهی پدیداری ( 4 نشانه) تدوین شد. نتایج CVR و CVI به ترتیب بالاتر از 59/0 و 79/0 و ضریب کاپا برای هر پنج مؤلفه در دامنه نسبتاً خوب تا عالی (20/0-1) به دست آمد. درنتیجه خوداندیشی انتقادی یک فرایند شناختی فعال، هدفمند و سازمان یافته است که با استفاده از آن فرد به بررسی و بازنگری شناخت ها، باورها، تفکرات، ارزش ها، احساس ها و رفتارهای خود می پردازد. اندازه گیری خوداندیشی انتقادی با توجه به نواحی جدول زندگی (تفریح و سرگرمی، روابط اجتماعی، حالات خلقی، انگیزش، معنویت و دینداری، برنامه ریزی، سلامت، معیشت و کار) بررسی شد که نتیجه آن به صورت «نیمرخ وضعیت زندگی» و تعیین نمره فرد از 1 تا 10 در هر محور مشخص می شود.Conceptualizing Critical Self-Reflection in Islamic Sources
This research was done to conceptualize critical self-reflection in Islamic sources. The research method was a qualitative analysis of the content of religious texts used for understanding and psychologically inferring from Islamic sources (Shojaei, 2019). The documents which were investigated in this research consisted of the Holy Quran, Osoul Kafi, Mizan al-Hikmah, and Bahar al-Anwar. The sample was any word, phrase, or statement that was applied in the concept of critical self-reflection. Validation was done based on two indicators of validity and usefulness, applying a mixed approach (qualitative and quantitative). In the qualitative method, the inferences made from verses and narratives were given to three experts and they were asked to express their opinion about the components and dimensions of critical self-reflection. In the quantitative method, validity was checked based on the opinion of fourteen experts and the calculation of Content Validity Ratio (CVR) and Content Validity Index (CVI). The usefulness of the findings was measured based on the opinion of three experts and the calculation of the kappa coefficient. The final results showed 31 signs for critical self-reflection that was developed based on functional similarity in the form of five components of self-reflection and revision (7 signs), active self-monitoring (6 signs), realistic attitude to life (5 signs), striving for excellence (5 signs) and phenomenal self-awareness (4 signs). The CVR and CVI results were higher than 0.59 and 0.79, respectively, and the Kappa coefficient for all five components was in the relatively good to excellent range (1-0.20). Therefore, critical self-reflection is an active, purposeful and organized cognitive process by which a person examines and revises his/her cognitions, beliefs, thoughts, values, feelings, and behaviors. The measurement of critical self-reflection was investigated according to the areas of the life table (recreation and entertainment, social relations, moods, motivation, spirituality and religiosity, planning, health, livelihood, and work) and its result was specified in the form of "life status score" and the determination of individual's score from 1 to 10 in each axis.