هدف: پژوهش حاضر با هدف کشف تجارب زیسته زوج های شاغل از تعارضات زناشویی انجام شد. روش: این مطالعه با رویکرد کیفی و با استفاده از روش پدیدارشناسی تفسیری انجام شد. طی این مطالعه، پژوهشگران با بهره گیری از نمونه گیری هدفمند، 12 زوج شاغل دارای تعارضات زناشویی را مورد مصاحبه قرار دادند. مصاحبه ها با استفاده از روش پدیدارشناسی تفسیری مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: تحلیل داده های حاصل از مصاحبه ها منجر به کشف 14 مضمون اصلی: کشمکش مالی، تعامل نامناسب با شبکه اجتماعی، فقدان مشارکت در انجام امور خانه، ارتباط غیرمؤثر، ناتوانی در درک متقابل و ابرازگری، عدم مدیریت زمان، تعارض نقش ها و مسئولیت ها، آسیب پذیری شناختی، پایبندی به کلیشه های جنسیتی، ناتوانی در مدیریت وظایف شغلی و مسائل محیط کاری، تقابل کار و خانواده، جدال قدرت، عوامل فرافردی مخرب و آفت های اعتقادی- اخلاقی، 55 مضمون اولیه و 12 مضمون ثانویه در زمینه تجارب زیسته زوج های شاغل از تعارضات زناشویی شد. نتیجه گیری: خانواده ی دو شغله، جایی است که زوجین در صورت عدم ادراک انصاف در حوزه های مختلف خانوادگی و شغلی با احتمال بیشتری وارد تعارضات زوجی خواهند شد. نتایج مطالعه حاضر نشان داد که خانواده ی زوج های شاغل از نظر بروز تعارضات ممکن است یک گروه با ریسک بالا باشند و این عامل، نیاز به نقش مذاکره را در روابط این نوع زوجین بهتر نشان می دهد. این امر، ضرورت زوج درمانی ویژه را برای این زوجین، بیش از پیش آشکار می کند. نتایج پژوهش حاضر همچنین نشان داد؛ به ترتیب ارتباط غیرمؤثر، آسیب پذیری شناختی، تقابل کار و خانواده، کشمکش مالی و فقدان مشارکت در انجام امور خانه در بین عوامل کشف شده، بیشترین فراوانی را در بروز تعارضات زوجی داشتند، لذا پیشنهاد می شود در پیش بینی برنامه های پیشگیرانه و آموزشی برای زوج های شاغل، عوامل ذکر شده لحاظ شود.