فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۰۱ تا ۷۲۰ مورد از کل ۳۲٬۷۶۴ مورد.
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
66-75
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: رضایت زناشویی یکی از مهم ترین عوامل پیشرفت و دستیابی به اهداف زندگی است که تحت تأثیر عوامل بیرونی و درونی قرار می گیرد. هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه بین باورهای دینی و مهارت های ارتباطی با رضایت زناشویی در معلمان متأهل ناحیه یک شهر تبریز بود. روش کار: روش این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش معلمان متأهل مدارس ناحیه یک شهر تبریز بود که با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای درمجموع 336 نفر (192 نفر زن و 144 نفر مرد) نمونه پژوهش در نظر گرفته شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسش نامه های باورهای دینی گلاک و استارک، مهارت های ارتباطی بارتون و رضایت زناشویی اینریچ استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه انجام شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج تحلیل نشان داد که بین باورهای دینی و مهارت های ارتباطی با رضایت زناشویی رابطه مثبت معنی دار وجود داشت و باورهای دینی (399/0) و مهارت های ارتباطی (207/0) پیش بینی کننده های مناسبی برای رضایت زناشویی بودند. نتیجه گیری: با در نظر گرفتن نقش مهم باورهای دینی و مهارت های ارتباطی در پیش بینی رضایت زناشویی می توان با تقویت آنها، میزان رضایت زناشویی زوجین را افزایش داد.
الگوی ساختاری شایستگی اجتماعی و بهزیستی ذهنی بر اساس سرمایه های روان شناختی با نقش میانجی رضایت از زندگی در دختران و زنان جوان سرپل ذهاب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: این مطالعه با هدف پیش بینی شایستگی اجتماعی و بهزیستی ذهنی بر اساس سرمایه های روان شناختی با نقش واسطه ای رضایت از زندگی در دختران و زنان جوان سرپل ذهاب انجام شد.
روش: جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمامی دختران و زنان 35-18 سال شهرستان سرپل ذهاب در سال 1401 بود که شامل 7000 نفر بودند و 364 نفر از آن ها بر اساس فرمول کوکران انتخاب شدند و مورد مطالعه قرار گرفتند. در این مطالعه، از پرسش نامه های شایستگی اجتماعی پرندین (۱۳۸۵)، بهزیستی ذهنی کییز و ماگیارمو (2003)، سرمایه های روان شناختی لوتانز (2007) و رضایت از زندگی داینر و همکاران (1985) استفاده شد.
یافته ها: نتایج همبستگی معن ی دار و مثبتی بین تمام متغیرها نشان داد (p<0.05). نتایج نشان داد که سرمایه های روانشناختی بصورت مستقیم 10/43 درصد (0001/0p= ،431/0= β) و از طریق غیر مستقیم 50/26 درصد (0001/0p=، 265/0= β) از واریانس شایستگی اجتماعی را تبیین کرد. نتایج همچنین نشان داد که سرمایه های روان شناختی بصورت مستقیم 70/79 درصد (0001/0 p= ،797/0= β)، و از طریق غیر مستقیم 00/16 درصد (0001/0 p= ،160/0= β)، از واریانس بهزیستی ذهنی را تبیین کرد. همچنین سرمایه های روان شناختی، 30 درصد از واریانس رضایت از زندگی (0001/0 p= ،300/0= β)، و رضایت از زندگی 50/85 درصد (0001/0 p= ،855/0= β)، و شایستگی اجتماعی 40/53 درصد (0001/0 p= ،534/0= β) از واریانس بهزیستی ذهنی را تبیین کردند.
نتیجه گیری: در مجموع سرمایه های روانشناختی مستقیما و از طریق رضایت از زندگی، واریانس شایستگی اجتماعی و بهزیستی ذهنی را در افراد مورد مطالعه تبیین کردند.
Outbreak News Affects the Attention in Everyday Life: A Cross-sectional Study(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Journal of Health Psychology, Volume ۶, Issue ۲ - Serial Number ۱۶, Spring ۲۰۲۳
81 - 90
حوزه های تخصصی:
Objective: Capture of attention occurs when a goal-irrelevant salient stimulus appears in the field of attention. The COVID-19 pandemic seems to be salient enough to capture a great proportion of one’s attentional resources. The purpose of this study was to explore how novelty of outbreak news affects attention in everyday life. Methods: 162 participants were recruited using an online invitation and divided into two samples (early and late sections). The variables—salience of news, intrusive thoughts, endogenous attention, and knowledge of COVID-19—were compared between the two measurements using one-way MANOVA. Additionally, a correlational analysis was performed in order to reveal a model of relationships between variables. Results: It was found that despite the increase in infected cases, intrusive thoughts and attentional capture were decreased over time. To describe the relationship between salience of news and attentional capture a conceptual model was presented. Conclusion: In addition to the other physical properties of a stimulus, novelty also contributes to stimulus salience. In everyday life, novel situations can trigger intrusive thoughts and attentional capture. Nonetheless, it cannot be sustained after the novelty has worn off. The proposed model can be useful to understand further similar situations.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر پریشانی هیجانی و تعهد به درمان در بیماران دیابتی مبتلا به افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۴۶)
111 - 130
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف این مطالعه بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر پریشانی هیجانی و پایبندی به درمان در بیماران دیابتی مبتلا به افسردگی است . روش: مطالعه حاضر یک مطالعه نیمه تجربی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه و مرحله پیگیری سه ماهه بود. جامعه مورد مطالعه شامل افراد مبتلا به دیابت نوع 2 مبتلا به افسردگی مراجعه کننده به مراکز درمانی شهر اصفهان در شش ماهه اول سال 1400 بود. در این مطالعه 33 بیمار دیابتی افسرده با روش نمونه گیری داوطلبانه و هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گمارش شدند. گروه آزمایش به مدت 10 هفته تحت درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (10 جلسه) قرار گرفتند. پرسشنامه های مورد استفاده در این مطالعه شامل پرسشنامه افسردگی (بک و همکاران، 1996) (DQ) ، پرسشنامه پریشانی هیجانی (کسلر و همکاران، 2002) (EDQ) و پرسشنامه پایبندی به درمان (موریسکی، انگ، کراسول -وود و وارد، 2008) (TCQ) بود. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس آمیخته و آزمون تعقیبی بونفرنی با بهره گیری از نرم افزار آماری SPSS 23 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر افسردگی، پریشانی هیجانی و پایبندی به درمان در بیماران دیابتی افسرده تأثیر معناداری داشته است (0001>P) و توانسته افسردگی و پریشانی هیجانی را کاهش داده و پایبندی به درمان را در این بیماران بهبود بخشد . نتیجه گیری: بر اساس یافته های حاصل از پژوهش حاضر، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد با بهره گیری از شش فرایند اصلی پذیرش، گسلش، خود به عنوان زمینه، ارتباط با زمان حال، ارزش ها و عمل متعهدانه، می تواند روشی موثر برای کاهش پریشانی هیجانی و بهبود پایبندی به درمان بیماران دیابتی مبتلا به افسردگی باشد.
رابطۀ بین ابعاد دلبستگی و کنش تأملی مادر با پرخاشگری کودکان پیش دبستانی: نقش واسطه ای توان بد رفتاری با کودک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تحولی: روانشناسان ایرانی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۷۶
387 - 400
حوزه های تخصصی:
هـدف ایـن پژوهـش تعییـن نقـش واسـطهای تـوان بدرفتـاری بـا کـودک در رابطه بیـن ابعـاد دلبسـتگی و کنـش تأملـی مـادر بـا پرخاشـگری کـودکان پیشدبسـتانی بـود کـه در قالـب طـرح همبسـتگی بـا روش تحلیـل مسـیر، روابـط متغیرهـا را مـورد بررسـی قـرار داد. جامعه آمـاری پژوهـش مـادران دارای کـودک پیشدبسـتانی 4 تـا 6 سـاله شـهر مشـهد بـود. 337 نفـر از مـادران بـه شـیوه نمونهبـرداری در دسـترس انتخـاب شـدند و بـه پرسشـنامه کنـش تأملـی والدینـی (لویتـن، مایـز، نایسـنس و فوناگـی، 2017)، مقیـاس بازنگریٰشـده دلبسـتگی بزرگسـال (کالینـز، 1996)، فـرم کوتـاه سـیاهه تـوان بدرفتـاری بـا کـودک (آندرسـما، چافینـز، مولینـز و لیبرتـون، 2005) و فـرم والـد مقیـاس پرخاشـگری کـودکان پیشدبسـتانی (واحـدی، فتحـیآذر، حسینینسـب و مقـدم، 2008) پاسـخ دادنـد. نتایـج تحلیـل مسـیر بـا تأییـد بـرازش مـدل، نشـان داد اضطـراب دلبسـتگی از طریـق مسـیر پیشذهنیسـازی- تـوان بدرفتـاری بـر پرخاشـگری کـودکان پیشدبسـتانی اثـر غیرمسـتقیم دارد. اثـرات غیرمسـتقیم اضطـراب دلبسـتگی بـر پرخاشـگری کـودک بهواسـطه قطعیـت و علاقـه نسـبت بهحالتهـای ذهنـی نیـز معنـادار بـود. همچنیـن تنهـا اثـر غیرمسـتقیم اجتنـاب دلبسـتگی بـر پرخاشـگری بهواسـطه تـوان بدرفتـاری بـا کـودک بـود. یافتههـای پژوهـش حاکـی از نقـش سـازههای دلبسـتگی و کنـش تأملـی در شناسـایی تـوان بدرفتـاری مـادران و پرخاشـگری کـودکان پیشدبسـتانی اسـت.
شناسایی نیازها، مسائل و مشکلات روان شناختی و اجتماعی سالمندان و اولویت بندی آن ها: یک پژوهش کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تحولی: روانشناسان ایرانی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۷۶
401 - 408
حوزه های تخصصی:
ایـن پژوهـش بـا هـدف شناسـایی نیازهـا، مسـایٔل و مشـکلات روانشـناختی و اجتماعـی سـالمندان و اولویتبنـدی آنهـا بهمنظـور ارایٔـه پیشـنهادها بـرای پژوهشهـای مداخلـهای در آینـده انجـام شـد. روش پژوهـش از نـوع کیفـی و جامعه آمـاری سـالمندان عضـو کانـون جهاندیـدگان شـهرداری شـهر تهـران بـود. 48 نفـر بـه روش نمونهبـرداری مرحلـهای انتخـاب شـدند (چهـار گـروه 12 نفـری). بـرای گـردآوری اطلاعـات از روش بحـث گروهـی متمرکـز جهـت جمـعآوری مسـایل و مشـکلات سـالمندان و از روش گـروه اسـمی بـرای اولویتبنـدی مسـایٔل و مشـکلات اسـتفاده شـد. نتایـج پژوهـش نشـان داد در نمونه سـالمندان موردنظـر مقوله نگرانیهـای مربـوط بـه فرزنـدان بالاتریـن اولویـت را بهدسـت آورده اسـت. سـپس مقوله افـکار و خاطـرات مزاحـم دومیـن اولویـت سـالمندان و مقوله اضطـراب دربـاره بیماریهـا و مقوله مسـایٔل مالـی، اجتماعـی و جغرافیایـی اولویـت سـوم و چهـارم سـالمندان بـود. مقوله تنهایـی نیـز کمتریـن اولویـت را در بیـن سـالمندان داشـت. نتایـج حاصـل در ایـن پژوهـش میتوانـد جهـت تدویـن برنامههـای مداخلـهای در راسـتای رفـع مشـکلات روانشـناختی و اجتماعـی سـالمندان توسـط درمانگـران مـورد اسـتفاده قـرار گیـرد.
روان شناسی مثبتِ تیزهوشی: چهارچوبی برای معرفی مدل خودمراقبت گری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۷ پاییز ۱۴۰۲شماره ۳ (پیاپی ۶۷)
142 - 121
حوزه های تخصصی:
هدف : در خلال سال های اخیر، مرور مبانی نظری و تجربی در قلمرو مطالعاتی روان شناسی تیزهوشی نشان می دهد که محققان علاقه مند به این قلمرو مطالعاتی ضمن تأکید بر نابسندگی پهنای مفهومی سازه تیزهوشی با تأکید صرف بر توانش های شناختی تیزهوشان کوشیده اند با گسترندان مرزهای فکری این سازه، فرصت بهینه ای را برای چاره جویی در رویارویی با پدیده تیزهوشان غیرموفق، فراهم آورند. روش : در این بین، مطالعه مروری مجموعه تحرکات نشان دهنده آن است که تعدادی از محققان با تأکید بر ترکیب هایی مفهومی مانند تیزهوشی هیجانی اجتماعی، تیزهوشی معنوی، انگیزش هوشمندانه و حتی با تلاش برای توسعه برخی صورتنبدی های مفهومی مانند نظریه تعادلی خرد، فرصت مناسبی را برای گذار از بحران توقفِ ناظر بر پدیده تیزهوشان غیرموفق یا خاموش، فراهم کرده اند. یافته ها : اگر چه وقوع چنین تحرکاتی به سبب تأکیدی واقع گرا بر شمول مؤلفه های چندگانه غیرشناختی به بدنه معنایی تیزهوشی، ضمن پروراندن مرزهای مفهومی تیزهوشی در مسیر راه حل یابی برای پدیده سرآمدان خاموش و همچنین تدارک بسترهای اطلاعاتی زمینه ساز برای تسهیل تبدیل ظرفیت های بالقوه به تجارب پیشرفت شگرف در این افراد، منشأ اثر واقع شده اند اما در غیاب یک مدلی یکپارچه مانند مدل خودمراقبت گری، این مجموعه تحرکات به صورت جزایر فکری/محتوایی دور افتاده از یکدیگر، در تلخیص و تجمیع روی آوردهای مختلف، ناتوان ظاهر شده اند. نتیجه گیری : از این رو تلاش در جهت ایجاد پیوندی مفهومی میان مجموعه تلاش های موجود از طریق مدل خودمراقبت گری در جهت توسعه دانشی یکپارچه و ناظر بر یک افق معنایی خاص، امری ضروری و توجیه پذیر است.
The Impact of Social Support on Job Performance by mediating Role of Enrichment and Innovative Work Behaviors among Physical Education Chancellors(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Applying supportive policies by the organization towards human resources can provide a suitable basis for creating mutual benefits. On one hand, this issue will affect their behavioral and functional approaches, and on the other hand, it will determine the type of their perceptions towards the job. Accordingly, in this research, the impact of social support on the job performance of employees by considering the role of job enrichment and innovative work behaviors has been investigated. The statistical population of this research included physical education managers of Iranian universities which 333 people participated in it according to the rule of at least five times the number of statements and with the convenience sampling method. The data collection tool was a standard questionnaire taken from reliable sources including innovative work behaviors scale by De Jong & Den Hartog, (2010), job performance scale by Chirumbolo & Areni, (2010), perceived social support by scale Mack & Rhineberger-Dunn, (2019) and job enrichment scale by Vijay & Indradevi, (2015) and data analysis and hypothesis testing has been done by using the structural equation modeling technique with the partial least squares approach in the PLS software. The research findings indicate that social support has a significant and positive effect on innovative work behaviors, job enrichment and job performance. There is a positive and significant relationship between innovative work behaviors and job enrichment with job performance. Job enrichment and innovative work behaviors play a mediating role in the relationship between social support and job performance.
ارتباط صمیمیت زناشویی و رضایت از زندگی با میانجی گری عشق، سازگاری زوجی و رضایت زناشویی در کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطه صمیمیت زناشویی و رضایت از زندگی با میانجی گری عشق، سازگاری زوجی و رضایت زناشویی در کارکنان دانشگاه های آزاد خوزستان انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی کارکنان دانشگاه های آزاد اسلامی استان خوزستان در سال 1399 که در این سازمان ها مشغول به کار بودند که در نهایت 330 نفر به شیوه نمونه گیری تصادفی مرحله ای انتخاب شدند. پرسشنامه ها از طریق شبکه های اجتماعی مانند تلگرام و واتس آپ در اختیار کارکنان قرار داده شد که در نهایت 298 پرسشنامه قابل تحلیل بود. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه صمیمیت زناشویی واکر و تامپسون، پرسشنامه عشق هاتفیلد و رپسون، پرسشنامه سازگاری زوجی اسپینر، پرسشنامه رضایت زناشویی بلوم و محرابیان و پرسشنامه رضایت از زندگی داینر و همکاران بود. تحلیل ها با کمک روش الگویابی معادلات ساختاری و استفاده از نرم افزار SPSS و AMOS ویراست 24 انجام شد.. نتایج نشان دادند که الگوی پیشنهادی از برازش نسبتاً خوبی با داده ها برخوردار بود. نتایج حاکی از تأثیر مثبت و معنی دار صمیمت زناشویی به عشق، سازگاری زوجی، رضایت زناشویی و رضایت از زندگی؛ همچنین تأثیر مثبت و معنی دار عشق به رضایت از زندگی، سازگاری زوجی به رضایت از زندگی و رضایت زناشویی به رضایت از زندگی بود. علاوه بر این، نتایج مسیرهای غیرمستقیم نیز نشان داد که صمیمت زناشویی از طریق عشق، سازگاری زوجی و رضایت زناشویی بر رضایت از زندگی اثر مثبت دارد (001/0p<). با توجه به نتایج به دست آمده صمیمت زناشویی به واسطه عشق، سازگاری زوجی و رضایت زناشویی منجر به افزایش رضایت از زندگی بین زوجین می شود. لذا شناخت و بررسی عواملی که سبب قوام و استحکام خانواده می گردد، می تواند گام مفید در راستای افزایش ثبات زندگی زناشویی باشد.
اثربخشی آموزش خود تعلیمی کلامی بر کارکردهای اجرایی و مهارگری شناختی دانش آموزان دارای اختلالات یادگیری خاص(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر اثربخشی آموزش خودتعلیمی کلامی بر کارکردهای اجرایی و مهارگری شناختی دانش آموزان پسر دارای اختلالات یادگیری خاص بود. این پژوهش از نوع شبه آزمایشی و با طرح پیش آزمون- پس آزمون با یک گروه آزمایش و یک گروه کنترل بود. جامعه آماری تحقیق کلیه دانش آموزان دارای اختلالات یادگیری خاص شهر تبریز در سال تحصیلی 1400-1399 بود که نمونه ای به حجم 30 نفر از دانش آموزان پسر پایه دوم به روش نمونه گیری در دسترس و پس از کسب معیارهای ورود به مطالعه، در دو گروه 15 نفره جایگزین شدند. ابزار به کار رفته در این پژوهش، پرسشنامه مشکلات یادگیری کلورادو ویلکات و همکاران (2011)، پرسشنامه عصب شناختی کولیج (2002) و آزمون استروپ کلاسیک رایدلی (1953) بود. گروه آزمایش طی 12 جلسه 90 دقیقه ای آموزش خودتعلیمی کلامی دریافت و در این مدت گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکرد. نتایج تحلیل کواریانس چندمتغیره نشان داد آموزش خودتعلیمی کلامی بر بهبود کارکردهای اجرایی و مهارگری شناختی در همه مراحل آزمون استروپ کلاسیک اثر مثبت دارد (01/0>P). با توجه به نتایج به دست آمده، به روشنی معلوم می شود که بکارگیری روش آموزش خودتعلیمی کلامی برای حل مشکلات مزبوط به کارکردهای اجرایی و مهارگری شناختی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری مفید و موثر است و می توان از این روش در در بین دانش آموزان بهره برد.
واکاوی وجوه تاثیرگذار بر ایجاد فاصله میان نظریه و عمل در معلمان ابتدایی: یک پژوهش روایتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر واکاوی وجوه تاثیرگذار بر ایجاد فاصله میان نظریه و عمل در معلمان ابتدایی است. بدین منظور از روش روایت پژوهی استفاده شده است و بر مبنای روش نمونه گیری هدفمند ملاک محور، با 16 نفر از معلمان نمونه مدارس ابتدایی دولتی شهر تهران تا رسیدن به اشباع نظری داده ها مصاحبه شد. برای گردآوری داده ها از مصاحبه های روایی و نیمه ساختاریافته و همچنین یادداشت های میدانی استفاده شد. به منظور تحلیل داده ها، از روش تحلیل مضمونی روایت ها بهره گرفته شد. یافته ها نشان داد که 4 مضمون (عامل) اصلی ( تجربیات معلم، آموزش، ویژگی های شخصیتی معلم و ماهیت کودک ابتدایی) به عنوان وجوه تاثیرگذار بر عمل معلمان وجود دارند. نتیجه این تحقیق نشان می دهد که عمل معلمان تنها متاثر از آموزش نیست؛ بلکه 3 عامل تجربیات معلم، ویژگی های شخصیتی معلم و ماهیت کودک ابتدایی نیز وجود دارد که فاصله میان نظریه ی نظریه پردازن تربیتی و عمل معلمان ابتدایی را توجیه می کند. نادیده گرفتن این 3 عامل موجب پایین آمدن بازده دوره های آموزشی پیش، بدو و ضمن خدمت معلمان می شود.
مقایسه اثربخشی مداخله فرزندپروری مبتنی بر ذهن آگاهی به مادران و مداخله شفقت به خود به دختران بر تاب آوری دختران نوجوان با تعارض والد- فرزندی در شیوع ویروس کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ ویژه نامه ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۷) مجموعه مقالات حوزه خانواده و فرزند
291 - 307
حوزه های تخصصی:
هدف : مقایسه اثر بخشی مداخله فرزندپروری مبتنی بر ذهن آگاهی به مادران و مداخله شفقت به خود به دختران بر تاب آوری دختران نوجوان با تعارض والد-فرزندی در شیوع ویروس کرونا بود. روش پژوهش : نیمه آزمایشی، با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه گواه و پیگیری بود. جامعه آماری را دختران نوجوان14و 15 سال که در سال تحصیلی 1400- 1399 در منطقه14شهر تهران و در مدارس دولتی مشغول به تحصیل بودند و مادران آن ها تشکیل می دادند.34 نفر از دانش آموزان با تعارض والد- فرزند با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروهمارده شدند. گروه آزمایش اول10نفر از مادران دانش آموزان تحت مداخله فرزندپروری مبتنی بر ذهن آگاهی (بوگلز و رستیفو، 2014) و گروه آزمایش دوم 12نفر از دانش آموزان تحت مداخله شفقت به خود (گیلبرت،2010)، قرار گرفتند و در گروه گواه 12 نفر از دانش آموزان هیچ مداخله دریافت نکردند. ابزار پژوهش مقیاس تاب آوری (کانر و دیویدسون، 2003) بود. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل واریانس آمیخته نشان داد که مداخله فرزند پروری مبتنی بر ذهن آگاهی به مادران و مداخله شفقت به خود به دختران نسبت به گروه گواه به طور معنی داری بر تاب آوری اثربخش بوده (001/0= P، 63/19 = F) و بین دو روش تفاوت معنا داری در افزایش تاب آوری مشاهده نشد و این تاثیر در طول زمان ثابت باقی مانده است (001/0p≤). نتیجه گیری: با توجه به نتایج می توان از این آموزش ها در محیط های مشاوره مدارس و خانواده به منظور افزایش تاب آوری و بهبود روابط نوجوانان دارای تعارض با والدین استفاده کرد
مقایسه تاثیر درمان هیجان مدار فردی و زوجی بر شیوه های مقابله با تغییرات پیش از قاعدگی در زنان دچار اختلال پیش از قاعدگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین تاثیر درمان هیجان مدار فردی و زوجی بر شیوه های مقابله با تغییرات پیش از قاعدگی انجام شد. طرح پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس-آزمون با سه گروه آزمایشی و گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی زنان متاهل در شهر تهران تشکیل دادند که از این جامعه تعداد 53 نفر با روش در دسترس به عنوان نمونه آماری انتخاب و در سه گروه (دوگروه آزمایش و یک گروه کنترل) به صورت تصادفی جایگزین شدند. یافته های مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه شیوه های مقابله با تغییرات پیش از قاعدگی(رید و همکاران،۲۰۱۴) در سه نوبت پیش آزمون و پس آزمون و آزمون پیگیری مورد جمع آوری قرار گرفت و با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که درمان های هیجان مدار فردی و زوج درمانی هیجان مدار درگروههای آزمایش درمراحل پس آزمون نسبت به گروه کنترل موجب افزایش راهبردهای مقابله ای با تغییرات پیش از قاعدگی شده است و این افزایش در طول زمان پایدار بوده است. همچنین نتایج نشان داد بین اثربخشی درمان های هیجان مدار فردی و زوج درمانی هیجان مدار بر مولفه های راهبردهای مقابله ای تفاوت معنادار وجود دارد به طوری که زوج درمانی بر افزایش "مولفه حمایت اجتماعی و برقراری روابط" نسبت به درمان فردی تأثیر بیشتری داشته و از طرف دیگر درمان هیجان مدار فردی بر مولفه های "مراقبت از خود" و "اجتناب ازآسیب" نسبت به زوج درمانی اثربخشی بیشتری داشته است.
مدل یابی ساختاری عملکرد جنسی در زنان زیر سن یائسگی بر اساس طرحواره های جنسی با نقش میانجی گر اضطراب حالت- صفت و عزت نفس جنسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ پاییز (آذر) ۱۴۰۲ شماره ۱۲۹
۱۹۵۰-۱۹۲۹
حوزه های تخصصی:
زمینه: عملکرد جنسی بر اساس طرحواره های جنسی یکی از جنبه های مهم در سلامت فردی است. اما در تمامی پژوهش های بررسی شده، نقش اضطراب حالت-صفت و عزت نفس جنسی به عنوان متغیرهای میانجی گر در نظر گرفته نشده است و همچنین توجه به اضطراب و عزت نفس منفی جنسی بر روابط جنسی در جامعه پژوهش مورد بررسی قرار نگرفته است. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی مدل معادلات ساختاری عملکرد جنسی زنان زیر سن یائسگی بر اساس طرحواره های جنسی با نقش میانجی گر اضطراب حالت-صفت و عزت نفس جنسی انجام شد. روش: روش پژوهش توصیفی - همبستگی و از نوع مدل معادلات ساختاری بود. جهت تعیین نمونه 350 نفر از زنان با سن زیر یائسگی مراجعه کننده به مراکز بهداشتی و درمانی شهرستان رودسر در سال 1401 با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای اندازه گیری شامل پرسشنامه های عملکرد جنسی زنان روزن و همکاران (1997)، طرحواره جنسی زنان اندرسن و سیرانووسکی (1994)، اضطراب حالت-صفت اسپیلبرگر (1970) و عزت نفس جنسی زینا و اسچوارز (1996) بودند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها، از ضریب همبستگی پیرسون برای سنجش همبستگی زوجی متغیرها و تحلیل مسیر، برای الگویابی معادلات ساختاری با نرم افزار SPSS و AMOS استفاده شد. یافته ها: بر اساس نتایج شاخص های برازش، مدل ساختاری پژوهش از برازش خوبی برخوردار بود. تحلیل روابط مستقیم نیز نشان داد بین عملکرد جنسی با طرحواره های جنسی صریح/راحت (0/016P=، 0/139 =β) و پرشور/رمانتیک (0/001P=، 0/181 =β) رابطه مستقیم، بین طرحواره جنسی خجالتی/محتاط و عملکرد جنسی، رابطه معکوس (0/049 P=، 0/102- =β)، بین عزت نفس جنسی و عملکرد جنسی، رابطه مستقیم (0/001 P<، 0/321 =β) و بین اضطراب صفت و عملکرد جنسی، رابطه معکوس (0/001 P<، 0/202- β=) وجود دارد. نتیجه گیری: بنابراین برای کاهش اختلالات عملکرد جنسی باید از مداخله هایی که زنان را در راستای شناخت، بینش و تغییر نگرش درباره افکار، احساسات و هیجانات خود درباره رابطه جنسی هدایت می کنند، استفاده شود. افزایش گستره چنین پژوهش هایی می تواند در پیشگیری از مشکلات جنسی زنان مؤثر باشد.
بازنمایی اعتیاد زنان به مواد مخدر در سریال های تلویزیونی سیمای جمهوری اسلامی ایران (مورد مطالعه: سریال مادرانه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال هفدهم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۹
۳۰۰-۲۷۱
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر مطالعه شیوه های برساخت و بازنمایی اعتیاد زنان به مواد مخدر در مجموعه های داستانی تلویزیون در سریال «مادرانه» بود. روش: روش پژوهش کیفی از نوع نشانه شناختی بارت شامل رمزگان هرمنوتیکی، رمزگان واحدهای کمینه معنایی، رمزگان نمادین، رمزگان کنشی و رمزگان فرهنگی بود و شیوه تحلیل بر اساس این رمزگان بود. جامعه آماری این پژوهش، سریال مادرانه بود و روش نمونه گیری به صورت هدفمند بود. یافته ها: نتایج نشان داد این مجموعه با کاربست انواع مختلف رمزگان سعی در به تصویر کشیدن اعتیاد زنان به مواد مخدر دارد تا شکلی از دلایل به دام افتادن زنان را به منزله الگو معرفی کند. برخی از عمده ترین تصاویر ارائه شده از اعتیاد زنان در این مجموعه این است که خانواده عامل مهمی در گرایش افراد به اعتیاد است و مشکلات خانوادگی از جمله طلاق نقش بسزایی در این مسئله دارد. اعتیاد هم در خانواده مرفه و در هم خانواده فقیر دیده می شود و در این سریال نمایش داده شده است که شخصیت فرد وابسته به مواد یک بیمار است و سستی اراده و انگیزه دارد. طبق نتایج، شخصیت فرد وابسته به مواد با انگ و برچسب در خانواده و جامعه مواجه است و اعتیاد مقدمه ای بر سایر آسیب های اجتماعی دیگر است. نتیجه گیری: طبق نتایج، دلایل اعتیاد اشاره به عوامل مختلف فردی، خانوادگی، و اجتماعی دارد که عامل خانوادگی مهم ترین دلیل آن نشان داده شده است. از این رو لازم است بیشتر به سریال هایی با مضمون اعتیاد پرداخته شود و در آن ها علاوه بر دلایل گرایش به اعتیاد و شیوه مواجهه با آن به راهکارهای پیشگیری از آن هم توجه شود.
مقایسه اثربخشی رژیم درمانی همراه با ورزش و اثر تلفیقی آن با گروه درمانی متمرکز بر هیجان بر کنترل تکانه افراد مبتلا به چاقی با اختلال پرخوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ آبان ۱۴۰۲ شماره ۸ (پیاپی ۸۹)
۱۰۶-۹۷
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی رژیم درمانی همراه با ورزش و اثر تلفیقی آن با گروه درمانی متمرکز بر هیجان بر کنترل تکانه افراد مبتلا به چاقی با اختلال پرخوری بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی ﺑﺎ ﻃﺮح ﭘیﺶآزﻣﻮن_ﭘﺲآزﻣﻮن و ﮔ ﺮوه کﻨﺘﺮل با دوره پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل افراد چاق مبتلا به پرخوری مراجعه کننده به کلینیک چاقی بیمارستان سینا شهر تهران در سال 1401 بود. حجم نمونه شامل 51 نفر (هر گروه 17 نفر) بود که به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه تکانشگری (BIQ) بارت (1995) بود. گروه گواه مداخله ای دریافت نکرد اما هر دو گروه آزمایش پژوهش مداخله رژیم درمانی همراه با ورزش را در طول 12 جلسه دریافت کردند و یکی از گروه های آزمایش 10 جلسه تقریبا 2 ساعته درمان متمرکز بر هیجان را نیز دریافت کرد. برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانس آمیخته استفاده شد. نتایج نشان داد که تفاوت میانگین پیش آزمون با پس آزمون و پیگیری گروه رژیم درمانی همراه با ورزش در تلفیق با گروه درمانی متمرکز بر هیجان در کنترل تکانه (دو مولفه شناختی و عدم برنامه ریزی) معنادار است (05/0>P). ولی تفاوت پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری گروه رژیم درمانی همراه با ورزش در مولفه های کنترل تکانه معنادار نبود (05/0<P). نتایج نشان داد که گروه درمانی متمرکز بر هیجان، احتمالا درمان کارآمدتری در مقایسه با رژیم درمانی همراه با ورزش برای درمان کنترل تکانه در افراد مبتلا به چاقی با اختلال پرخوری است.
اثربخشی درمان فراتشخیصی یکپارچه بر کاهش نگرانی، اضطراب، افسردگی و تنظیم هیجانی در بیماران دارای اختلال اضطراب فراگیر
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اختلال اضطراب فراگیر یک ترس از قرار گرفتن در موقعیت های مختلف اجتماعی است که ش ایع ب وده و باعث تغییرات جسمی و روانی فراوان ی در فرد می گردد. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان فراتشخیصی یکپارچه بر کاهش نگرانی، اضطراب، افسردگی و تنظیم هیجانی بیماران دارای اختلال اضطراب فراگیر انجام شد. روش: مطالعه از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش شامل کلیه مراجعین ۱۸ تا ۵۱ سال دارای اختلال اضطراب فراگیر شهرستان سنندج در سال ۱۳۹۷ بود. نمونه پژوهش شامل ۲۰ نفر از بیماران دارای اختلال اضطراب فراگیر که مبتنی بر ملاک های DSM-۵ با تشخیص و مصاحبه ساختاریافته توسط روانپزشک و روانشناس بالینی به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند، و به صورت تصادفی در یک گروه آزمایش و یک گروه کنترل جایدهی شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه افسردگی بک (۱۹۶۱)، پرسشنامه اضطراب بک (۱۹۸۸)، پرسشنامه نگرانی پنسیلوانیا (۱۹۹۰) و پرسشنامه تنظیم هیجانی (۲۰۰۸) بود. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس و به کمک نرم افزار SPSS نسخه ۲۴ تحلیل شد. یافته ها: طبق نتایج بدست آمده درمان فراتشخیصی یکپارچه بر کاهش نگرانی و افسردگی تاثیر داشت، اما در ارتباط با متغیرهای اضطراب و تنظیم هیجان بیماران دارای اختلال اضطراب فراگیر مؤثر نبود (۰/۰۰۱≥P). نتیجه گیری: درمان فراتشخیصی یکپارچه روشی موثر در بهبود نگرانی و افسردگی بیماران دارای اختلال اضطراب فراگیر بود، بنابراین پیشنهاد می شود در درمان نگرانی و افسردگی افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر استفاده شود.
شناسایی شایستگی های شناختی مدیران مدارس ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف شناسایی شایستگی های شناختی مدیران مدارس دوره ابتدائی انجام شد. روش کار: در این پژوهش از رویکرد کیفی و روش نظریه برخاسته از داده ها استفاده شد. میدان پژوهش شامل اساتید دانشگاهی متخصص در زمینه آموزش و پرورش شناختی بود که در سال تحصیلی 1401-1400 مشغول به کار بودند که به صورت هدفمند و بر اساس اصل اشباع نظری با 25 نفر مصاحبه شد. جهت گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختارمند استفاده شد. صحت مصاحبه ها با استفاده از ملاک قابل قبول بودن، انتقال پذیری و قابلیت اطمینان بررسی شد. اعتبارپذیری داده ها از طریق ضبط نوار با کیفیت و مستندسازی، ثبت، نوشتن و تفسیر آنها، دست نویس کردن آن، کدگذاری کور و توافق میان کدگذاران متخصص در زمینه پژوهش های کیفی انجام شد. به منظور تحلیل داده های کیفی از روش تحلیل تفسیری Glazeri و فرآیند کدگذاری باز، انتخابی و نظری انجام شد. یافته ها: شایستگی های شناختی مدیران دوره ابتدائی در 10 مقوله و 37 مفهوم شناسایی شدند. کنش شناختی، بازنمایی ذهنی، خودآگاهی و توسعه فردی، سرمایه روان شناختی، توانمندی های زبانی و زبان شناختی، عصب شناختی احساسات، شناخت اجتماعی، رهبری عصب محور، آگاهی از علوم و اصول عصب شناختی، توانایی ادراکی و ذهنی مقوله های شایستگی را تشکیل دادند. نتیجه گیری: بیشتر مقوله های شناسایی شده با نتایج پژوهش های پیشین در مدیریت هم خوانی دارد و مدیران آموزشی برای بهبود عملکرد خود در فضای آموزشی جهان امروز، باید در راستای این شایستگی ها اقدامات لازم را اعمال نمایند.
تأثیر درمان فعال ساز رفتاری با تصویرسازی ذهنی هدایت شده بر میزان وسوسه، استرس ادراک شده و نظم جویی مثبت - منفی شناختی هیجانی نوجوانان وابسته به مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ تابستان (شهریور) ۱۴۰۲ شماره ۱۲۶
۱۲۲۴-۱۲۰۷
حوزه های تخصصی:
زمینه: درمان فعال سازی رفتاری یکی از روش هایی درمانی مؤثر برای افرادی است که دچار نوعی اضمحلال روانی هستند و تأثیر درمان فعال ساز رفتاری با تصویرسازی ذهنی هدایت شده بر میزان وسوسه، استرس ادراک شده و نظم جویی مثبت - منفی شناختی هیجانی نوجوانان وابسته به مواد در پیشینه این حوزه مورد بررسی قرار نگرفته است. هدف: هدف تحقیق حاضر بررسی تأثیر درمان فعال ساز رفتاری با تصویرسازی ذهنی هدایت شده بر میزان وسوسه، استرس ادراک شده و نظم جویی مثبت و منفی شناختی هیجانی نوجوانان وابسته به مواد بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی (طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه برابر) بود. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه نوجوانان وابسته به مواد مخدر در شهر تهران بود. نمونه تحقیق شامل 30 نفر از نوجوانان وابسته به مواد بود که به صورت نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. سپس از میان نمونه پژوهش، به طور تصادفی ساده 15 نوجوان وابسته به مواد در گروه آزمایش و 15 نوجوان وابسته به مواد در گروه گواه گماشته شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه وسوسه (صالحی فردردی و همکاران، 1390) پرسشنامه استرس (کوهن و همکاران، 2012) و پرسشنامه نظم جویی هیجانی (گامفسکی، 2002) بود. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل کوواریانس چندمتغیره مانکوا و آنکوا استفاده شد. برای تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد، درمان فعال سازی رفتاری با تصویرسازی ذهنی هدایت شده باعث نظم جویی مثبت شناختی هیجانی و کاهش میزان وسوسه، استرس ادراک شده و نظم جویی منفی شناختی هیجانی نوجوانان وابسته به مواد گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه در سطح معناداری 0/05 P> شد. نتیجه گیری: باتوجه به اثر درمان فعال ساز رفتاری با تصویرسازی ذهنی هدایت شده بر نظم جویی مثبت شناختی هیجانی و کاهش میزان وسوسه، استرس ادراک شده و نظم جویی منفی شناختی هیجانی نوجوانان وابسته به مواد شایسته است در مراکز ترک اعتیاد نتیجه بهبود درمان فعال سازی رفتاری با تصویرسازی ذهنی هدایت شده بر بهبود وسوسه، استرس ادراک شده و نظم جویی شناختی هیجانی ترسیم شود و نتایج انجام درمان در جهت بهبود این متغیرها ارائه شود تا نوجوانان وابسته به مواد آگاهی لازم را بدست آورند.
مدل یابی رشد مسیر شغلی کودکان: یک مطالعه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ پاییز (آبان) ۱۴۰۲ شماره ۱۲۸
۱۶۹۶-۱۶۷۹
حوزه های تخصصی:
زمینه: رشد مسیر شغلی موضوعی است که به طور گسترده در متون علمی روانشناسی مورد مطالعه قرار گرفته و در نظریه های مرتبط با روانشناسی شغلی به آن اشاره شده است. همچنین مطالعات متعددی در مورد رشد مسیر شغلی کودکان انجام شده است، ولی پژوهش خاصی که به ارائه مدل در مورد رشد مسیر شغلی کودکان پرداخته باشد، یافت نشد. هدف: پژوهش حاضر با هدف مدل یابی رشد مسیر شغلی کودکان بر اساس یک مطالعه داده بنیاد انجام شد. روش: پژوهش حاضر به لحاظ رویکرد در زمره مطالعات کیفی است که با راهبرد داده بنیاد از نوع ظهوریابنده انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی متخصصان مرتبط با موضوع مورد پژوهش بود که دارای زمینه علمی و سابقه مرتبط بودند که با استفاده از نمونه گیری نظری 18 نفر از آن ها در این پژوهش شرکت کردند. همچنین به منظور جمع آوری داده ها، از روش مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته استفاده شد. مصاحبه ها تا رسیدن به اشباع مقوله ها و شکل گیری جوهر حوزه بنیادی ادامه یافت. هم زمان با مصاحبه ها، تحلیل داده ها با روش ظهور یابنده شامل کدگذاری جوهری (مشتمل بر کدگذاری باز و انتخابی) و نظری به وسیله نرم افزار ATLAS.ti8، انجام و مورد اعتباریابی قرار گرفت. یافته ها: در تحلیل داده ها، 306 کد بدون تکرار، 29 کد بنیادی و درنهایت 9 مقوله و 3 کد نظری ظهور یافتند. به زعم شرکت کنندگان در پژوهش، به طور کلی رشد مسیر شغلی کودکان به صورت مسیری از انطباق یابی به سوی انطباق پذیری و شامل عوامل، فرآیند و شایستگی ها شکل می گیرد. نتیجه گیری: با توجه به یافته های به دست آمده، به نظر می رسد رشد مسیر شغلی کودکان فرآیندی پیچیده و مداوم است که تحت تأثیر عوامل متعددی از جمله پیشینه خانوادگی، جنسیت، فرهنگ، تجربیات مدرسه و علائق و توانایی های شخصی است. ازاین رو برای هدایت مؤثر و حمایت از رشد مسیر شغلی کودکان، یک رویکرد کل نگر که مؤلفه های مختلف را در بر می گیرد، ضروری است.