فاطمه گلشنی

فاطمه گلشنی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۳۰ مورد.
۱.

اثربخشی آموزش مادران با رویکرد رفتاری بارکلی بر ابعاد فرزندپروری و اضطراب کودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی

کلید واژه ها: فرزندپروری اضطراب اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی مادران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 845 تعداد دانلود : 368
زمینه و هدف: نه تنها بررسی مولفه های و عوامل موثر بر آن در جهت کمک به پیشگیری و درمان این اختلال در کودکان حائز اهمیت می باشد، بلکه بررسی اثربخشی درمان های موثر بر کاهش علائم این اختلال نیز ضرورت دارد. پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش مادران با رویکرد رفتاری بارکلی بر ابعاد فرزندپروری و اضطراب کودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی انجام شد. روش پژوهش: روش پژوهش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه های آزمایش و گواه بود. جامعه پژوهش کلیه کودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی مراجعه کننده به کلینیک روانپزشکی تخصصی کودکان شهر گرگان در ده ماهه اول سال 1401 بودند. نمونه پژوهش 24 نفر بودند که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (12 نفر)، گواه (12 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایش آموزش مادران به روش رفتاری بارکلی را در 12 جلسه 90 دقیقه ای آموزش دیدند. ابزارهای پژوهش پرسشنامه های فرزندپروری آلاباما فرم والد (1991)، مقیاس اضطراب کودکان اسپنس فرم والد (2001) بود. داده ها با روش تحلیل کوواریانس با استفاده از نرم افزار SPSS-22 تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش والدین با رویکرد بارکلی باعث بهبود ابعاد فرزندپروری (مشارکت والدین، فرزندپروری مثبت، بی ثباتی در انضباط، ضعف در نظارت و تنبیه بدنی) در مادران و کاهش اضطراب در کودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی شد (05/0>P). نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان چنین نتیجه گرفت که آموزش والدینی بارکلی می تواند با اصلاح الگوی تعاملی و فرزندپروری والدین کودکان دارای اختلال کم توجهی بیش فعالی، به عنوان یک روش کارآمد جهت بهبود ابعاد فرزندپروری مادران و اضطراب کودکان دارای اختلال کم توجهی بیش فعالی مورد استفاده گیرد.
۲.

بررسی خطاهای شناختی بر اساس نظریه آرون تی بک در دیوان ناصرخسرو(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 880 تعداد دانلود : 928
ادبیات غنی ایران، مملو از موضوعات روان شناسی است. یکی از این موضوعات، خطاهای شناختی می باشد. پژوهش حاضر با هدف تعیین خطاهای شناختی براساس نظریه آرون تی بک در دیوان ناصرخسرو و تشخیص پربسامدترین خطاها و تحریفات شناختی در دیوان این شاعر است. براساس این پژوهش جامعه آماری و قلمرو تحقیق دیوان شعر شاعر مذکور بوده و روش کار تحلیلی- توصیفی از نوع تحلیل محتوا و به صورت اسنادی- کتابخانه ای انجام گرفته است. ابزار گردآوری اطلاعات منابع و مآخذ کتابخانه ای وبرگه نویسی بوده و تجزیه و تحلیل مطالب به صورت تحلیل کیفی صورت گرفته است. یافته های و نتایج پژوهش نشان داد که: انواع خطاهای شناختی در دیوان شاعر دیده شده ولی خطای شناختی تعمیم افراطی در آن بیشتر بوده است. البته خطاهای فیلتر منفی، تفکر دوقطبی یا همه یا هیچ، برچسب زدن، پیشگویی و قضاوت گرایی هم در اشعارشاعر زیاد بوده است. خطای شخصی سازی، کمترین خطای قابل مشاهده در دیوان ناصر خسرو بوده و شاید دلیل آن، عقل مدارانه نگریستن وی به موضوعات بوده و اینکه، همواره خود و عقاید خود را درست می دانسته و بر آن اصرار داشته است. خطای تاسف گرایی بعنوان یک تفکر واقع بینانه در دیوان شاعر دیده شده و این شاید به دلیل مشکلاتی که در زندگی شاعر موجود بوده و نوع جهان بینی و دیدگاه وی باشد که همواره تاسف برگذشته داشته است.
۳.

سنتز پژوهی مؤلفه های مؤثر بر درمان افسردگی جهت تهیه بسته درمانی مبتنی بر وب

کلید واژه ها: اپلیکیشن مبتنی بر وب افسردگی تحلیل موضوعی سنتز پژوهی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 1000 تعداد دانلود : 638
زمینه و هدف: هیجانات منفی از مواردی است که فرد مبتلا ب ه ام اس ب ا آن درگی ر است و موجب کاهش فرصت های آنها برای برقراری تعاملات اجتماعی می شود و این مسئله روابط اجتماعی، کیفیت زندگی و درنتیجه سلامت روان آنها را با تهدید مواجه می کند. هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی طرح واره درمانی با درمان شناختی رفتاری بر هیجانات منفی در زنان مبتلا به ام اس در شهر کرمانشاه بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع هدف کاربردی و ازلحاظ روش شناسی، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون، گروه گواه و پیگیری دو ماهه بود. جامعه ی آماری پژوهش شامل تمامی زنان مبتلا به بیماری مولتیپل اسکلروزیس (ام اس) شهر کرمانشاه طی سال 99-1398 بود که به مرکز آموزشی-درمانی امام رضا (ع) مراجعه نموده بودند. در این پژوهش به منظور انتخاب نمونه پژوهش، ابتدا بین بیماران زن مبتلا به بیماری مولتیپل اسکلروزیس که جهت دریافت خدمات درمانی به مرکز آموزشی-درمانی امام رضا (ع) شهر کرمانشاه مراجعه بودند، پرسشنامه های مورد پژوهش (با توجه به رعایت تمامی اصول بهداشتی در مواجه با بیماری ویروسی کرونا) توزیع شد، ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه DASS-21 بود. جهت تجزیه و تحلیل آماری داده ها از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و نرم افزار SPSS استفاده شد. یافته ها: یافته ها مبین این بود که در نمرات کلی هیجانات منفی شرکت کنندگان در گروه کنترل نسبت به نمره هیجانات منفی شرکت کنندگان در گروه مداخله اول (طرحواره درمانی) و شرکت کنندگان در گروه درمانی شناختی رفتاری از لحاظ آماری دارای تفاوت معنی داری بودند. این درحالی است که نمره هیجانات منفی در بین دو گروه مداخله طرحواره درمانی و درمان شناختی رفتاری تفاوت معنی داری نداشت؛ این وضعیت، در باره دو مولفه افسردگی و استرس صدق می کند. یعنی سطح افسردگی و استرس افراد حاضر در دو گروه مداخلات آموزشی نسبت به افراد حاضر در گروه کنترل کاهش معنی داری داشته است، اما تفاوتی بین دو گروه مداخله وجود نداشته است. درباره مولفه اضطراب نیز نتایج آزمون تعقیبی حاکی از آن است که هرچند اضطراب دو گروه مداخله دارای اختلاف میانگین (27/2 و 07/2) با گروه کنترل هستند اما این اختلاف معنادار نشده است. نتیجه گیری: بر اساس یافته های موجود می توان نتیجه گیری نمود تفاوتی میان اثر دو روش طرحواره درمانی و درمان شناختی - رفتاری بر کاهش هیجانات منفی وجود نداشت.
۴.

رویکرد فرهنگی در مدل یابی رگه های اختلال شخصیت مرزی در نوجوانان براساس نظریه ذهن: نقش میانجی سبک های حل مسئله

کلید واژه ها: رویکرد فرهنگی رگه های اختلال شخصیت مرزی نظریه ذهن سبک های حل مسئله

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 850 تعداد دانلود : 452
مقدمه : این مطالعه با هدف رویکرد فرهنگی در مدل یابی رگه های اختلال شخصیت مرزی در نوجوانان براساس نظریه ذهن: نقش میانجی سبک های حل مسئله انجام گردید. روش : روش پژوهش مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه نوجوانان 15 تا 18 ساله مدارس منطقه پنج شهر تهران در سال تحصیلی 1398-1399 بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعدد 352 نوجوان دختر و پسر به عنوان نمونه انتخاب و پرسشنامه های شخصیت مرزی (BPI) ذهن خوانی از روی تصاویر چشم (RMET) و پرسشنامه سبک های حل مسئله را تکمیل نمودند. داده ها با کمک نرم افزار SPSS و AMOS و با روش مدل یابی معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل گردید. یافته ها: یافته ها نشان داد نظریه ذهن بر رگه های اختلال شخصیت مرزی با میانجی گیری سبک های حل مسئله در نوجوانان با ضریب مسیر 0.68، نظریه ذهن بر سبک های حل مسئله با ضریب مسیر0.87 تاثیر گذار است. همچنین سبک های حل مسئله بر رگه های اختلال شخصیت مرزی با ضریب مسیر 0.65 تأثیر دارد. نتیجه گیری : بنابراین می توان با درنظر گرفتن بستر فرهنگی نوجوانان و با آموزش مهارت های حل مسئله، نشانه های آسیب شناختی افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی را کاهش داد.
۵.

نقش میانجی عزت نفس در رابطه بین خلاقیت هیجانی با خردمندی در مدیران میانی

کلید واژه ها: عزت نفس خلاقیت هیجانی خردمندی مدیران میانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 127 تعداد دانلود : 931
زمینه و هدف: انتخاب مدیران خردمند، منابع انسانی و نیروی کارآمد، بنیادی ترین عامل تولید، سازندگی، رشد و تکامل است، بنابراین شناخت هر چه جامع تر مفاهیم و سازه های مرب وط ب ه نیروی انسانی، ابزارهای خاص و در نهایت مهارت استفاده ازاین ابزاره ا ام ری ض روری است؛ از این رو، هدف پژوهش حاضر تعیین نقش میانجی عزت نفس در رابطه بین خلاقیت هیجانی با خردمندی در مدیران میانی جوان بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر مقطعی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه مدیران لایه میانی بانک های خصوصی و شرکت هواپیمایی ماهان شهر تهران در نیمه ابتدای سال 1400 بودند، که از میان آن ها، تعداد 300 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای انتخاب شدند. در این پژوهش از ابزارهای خردمندی (آردلت، 2003)، خلاقیت هیجانی (آوریل، 1999)، و عزت نفس (روزنبرگ، 1965) استفاده شد که همگی از اعتبار و پایایی قابل قبولی برخوردار بودند. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار SPSS-V19 و Lisrel-V8.8 استفاده گردید. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که مدل از برازش مناسبی برخوردار است. نتایج نشان داد خلاقیت هیجانی اثر مستقیم معنادار بر خردمندی داشته است. تاثیر غیرمستقیم خلاقیت هیجانی بر خردمندی مدیران میانی با میانجی گری عزت نفس با 95 درصد اطمینان تایید شد (05/0=P). نتیجه گیری: نتایج به دست آمده از این پژوهش نشان داد که توجه به متغیرهای مذکور در انتخاب مدیران و طراحی مناسب تر برای پرورش خردمندی به مدیران ارشد و پژوهشگران یاری می رساند.
۶.

تدوین مدل ساختاری خودشیفتگی بر اساس تروماهای اوایل زندگی، عملکرد خانواده و شیوه های فرزندپروری ادراک شده مادر با میانجیگری دشواری تنظیم هیجان و کمال گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خودشیفتگی تروماهای اوایل کودکی شیوه های فرزندپروری کمال گرایی و تنظیم هیجان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 801 تعداد دانلود : 166
مقدمه: خودشیفته چالش های قابل توجهی در سازگاری روانشناختی افراد به وجود می آورد. در نتیجه، شناسایی عوامل مؤثر در ایجاد آن می تواند در تدوین برنامه های پیشگیری از خودشیفتگی مفید باشد. پژوهش حاضر با هدف تدوین مدل ساختاری خودشیفتگی بر اساس تروماهای اوایل زندگی، عملکرد خانواده و شیوه های فرزندپروری ادراک شده مادر با میانجیگری دشواری تنظیم هیجان و کمال گرایی انجام گردید. روش: پژوهش حاضر از نوع توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل افراد 45-20 ساله شهر تهران بودند که در سال401-1400 برای دریافت خدمات مشاوره به کلینیک های روانشناسی مراجعه کردند. حجم نمونه 350 نفر بودند که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل مصاحبه بالینی، پرسشنامه خودشیفتگی آمز (2008)، پرسشنامه کودک آزاری (نوربخش، 1391)، پرسشنامه عملکرد خانواده (اپشتاین و همکاران، 2007)، شیوه های فرزندپروری ادراک شده (گرولینگ و همکاران، 1997)، پرسشنامه دشواری در تنظیم هیجان (گروتز و رومر، 2004) و مقیاس کمال گرایی چند بعدی (فلت و هویت، 1991) بودند. سپس داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS و Amos  و با روش تحلیل عاملی تأییدی و مدل معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان می دهد، مدل برازش یافته رگه های شخصیت خودشیفته 38 درصد توسط متغیرهای درون مدل تبیین شده است و ارتباط مستقیم و معناداری بین تروماهای اوایل زندگی، عملکرد خانواده، دشواری تنظیم هیجان و کمال گرایی با خودشیفتگی وجود دارد (05/0<P). علاوه بر این، تروماهای اوایل زندگی، شیوه های فرزندپروری ادراک شده مادر و عملکرد خانواده به صورت غیرمستقیم و با میانجی دشواری تنظیم هیجان و کمال گرایی با خودشیفتگی ارتباط داشتند (05/0<P). نتیجه گیری: پژوهش حاضر نقش میانجی دشواری تنظیم هیجان و کمال گرایی در ارتباط با تروماهای اوایل کودکی، عملکرد خانواده و شیوه های فرزندپروری ادراک شده مادر را در تبیین خودشیفتگی مورد تأیید قرار داد.
۷.

مقایسه تاثیر درمان هیجان مدار فردی و زوجی بر شیوه های مقابله با تغییرات پیش از قاعدگی در زنان دچار اختلال پیش از قاعدگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: درمان هیجان مدار زوج درمانی شیوه های مقابله پیش از قاعدگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 765 تعداد دانلود : 37
این پژوهش با هدف تعیین تاثیر درمان هیجان مدار فردی و زوجی بر شیوه های مقابله با تغییرات پیش از قاعدگی انجام شد. طرح پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس-آزمون با سه گروه آزمایشی و گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی زنان متاهل در شهر تهران تشکیل دادند که از این جامعه تعداد 53 نفر با روش در دسترس به عنوان نمونه آماری انتخاب و در سه گروه (دوگروه آزمایش و یک گروه کنترل) به صورت تصادفی جایگزین شدند. یافته های مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه شیوه های مقابله با تغییرات پیش از قاعدگی(رید و همکاران،۲۰۱۴) در سه نوبت پیش آزمون و پس آزمون و آزمون پیگیری مورد جمع آوری قرار گرفت و با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که درمان های هیجان مدار فردی و زوج درمانی هیجان مدار درگروههای آزمایش درمراحل پس آزمون نسبت به گروه کنترل موجب افزایش راهبردهای مقابله ای با تغییرات پیش از قاعدگی شده است و این افزایش در طول زمان پایدار بوده است. همچنین نتایج نشان داد بین اثربخشی درمان های هیجان مدار فردی و زوج درمانی هیجان مدار بر مولفه های راهبردهای مقابله ای تفاوت معنادار وجود دارد به طوری که زوج درمانی بر افزایش "مولفه حمایت اجتماعی و برقراری روابط" نسبت به درمان فردی تأثیر بیشتری داشته و از طرف دیگر درمان هیجان مدار فردی بر مولفه های "مراقبت از خود" و "اجتناب ازآسیب" نسبت به زوج درمانی اثربخشی بیشتری داشته است.
۸.

تدوین مدل عملکرد تحصیلی براساس مدت زمان استفاده از صفحات نمایشی، فراشناخت و ذهن آگاهی با میانجیگری حرمت خود وخودتنظیمی در نوجوانان

کلید واژه ها: عملکرد تحصیلی ذهن آگاهی فراشناخت صفحات نمایشی حرمت خود خودتنظیمی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 209 تعداد دانلود : 749
زمینه و هدف: عملکرد تحصیلی یکی از متغیرهای مهم در کسب موفقیت شغلی و مقبولیت اجتماعی در هر جامعه ای محسوب می شود، به نحوی که گاهی عملکرد تحصیلی را معادل موفقیت تحصیلی می دانند. هدف از پژوهش حاضر تدوین مدل عملکرد تحصیلی براساس مدت زمان استفاده از صفحات نمایشی، فراشناخت و ذهن اگاهی با میانجی گری حرمت خود و خودتنظیمی در نوجوانان بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع همبستگی و معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان مقطع دوم متوسطه شهر تهران درسال تحصیلی 1398 -1399 بود که 517 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده مورد نیاز برای این پژوهش از پرسشنامه ذهن آگاهی فرایبورگ (2001)، پرسشنامه عملکرد تحصیلی درتاج (1383)، پرسشنامه حرمت خود کوپراسمیت (1967)، پرسشنامه فراشناخت ولز (2004)، پرسشنامه مدت زمان استفاده از صفحات نمایشی تیرگر(1397) و پرسشنامه خودتنظیمی میلر و براون (1992) استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که مسیرهای مستقیم فراشناخت، ذهن آگاهی و مدت زمان استفاده از صفحات نمایشی با عملکرد تحصیلی معنی داراست (01/0P<) و اثر غیر مستقیم فراشناخت، مدت زمان استفاده از صفحات نمایشی و ذهن آگاهی با میانجی گری حرمت خود معنی داراست (20/0 P=) و نقش واسطه ای خود را به خوبی نشان داد، در حالی که اگرچه خ ودتنظیمی ب ر عملکرد تحصیلی ت اثیر مستقیم می گذارد، اما به عنوان متغیر میانجی به صورت غیر مستقیم نمی تواند بر عملکرد تحصیلی اثر بگذارد. نتیجه گیری: می توان گفت که مدت زمان استفاده از صفحات نمایشی و فراشناخت و ذهن آگاهی در کنار سایر عوامل از جمله حرمت خود و خودتنظیمی نقش کلیدی در عملکرد تحصیلی ایفا می کنند، که به نظر می رسد نقش حرمت خود از اهمیت بیشتری برخوردار است. از این رو جهت افزایش عملکرد تحصیلی لزوم توجه به این عوامل در بهبود عملکرد تحصیلی دانش آموزان ضروری است.
۹.

تبیین روابط علّی بین انعطاف پذیری شناختی و رگه های اختلال شخصیت مرزی در دانش آموزان: نقش میانجی سبک های حل مسئله(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 766 تعداد دانلود : 720
زمینه و هدف: روند تحولی تغییرات مغز در دوره نوجوانی، آنان را نسبت به واکنش گری هیجانی و تصمیم گیری های نادرست آسیب پذیر می کند؛ به علاوه این دوره به عنوان مرحله اوج بروز اختلالات روانی نیز تلقی می شود. بنابراین پژوهش حاضر با هدف تبیین روابط علّی بین انعطاف پذیری شناختی و رگه های اختلال شخصیت مرزی در نوجوانان: نقش میانجی سبک های حل مسئله انجام شد. روش: روش پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه گردآوری داده ها از نوع توصیفی- همبستگی بود که با استفاده از روش الگویابی معادلات ساختاری انجام شد. جامعه آماری پژوهش را تمامی نوجوانان مشغول به تحصیل در مدارس منطقه ۵ آموزش و پرورش تهران در سال 1399-1398 تشکیل می دادند که از این میان 352 نفر نمونه به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه های شخصیت مرزی (لایسنرینگ، 1999)، سیاهه انعطاف پذیری شناختی (دنیس و وندروال، 2010) و پرسشنامه سبک های حل مسئله (کسیدی و لانگ، 1996) پاسخ دادند. در نهایت داده ها با استفاده از روش پژوهش های همبستگی و روش مدل معادلات ساختاری با به کارگیری از نرم افزارهای SPSS26 و AMOS24 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد ضریب مسیر کل بین انعطاف پذیری شناختی و رگه های اختلال شخصیت مرزی (0/01>P، 0/263-=β) و ضریب مسیر بین سبک های انطباقی حل مسئله با رگه های اختلال شخصیت مرزی (0/01>P، 0/406-=β) منفی، و ضریب مسیر بین سبک های غیرانطباقی حل مسئله با رگه های اختلال شخصیت مرزی (0/01>P، 0/275=β) مثبت بود. همچنین یافته ها نشان داد که اثر غیرمستقیم انعطاف پذیری شناختی بر رگه های اختلال شخصیت مرزی از طریق سبک های حل مسئله از لحاظ آماری معنادار بود (0/01>P). نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده در این مطالعه می توان گفت که متغیر سبک حل مسئله در رابطه بین انعطاف پذیری شناختی و رگه های اختلال شخصیت مرزی دانش آموزان نقش میانجی گرانه بر عهده دارد.
۱۰.

بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت بر پرخاشگری، رفتارهای خودآسیب رسان و خودتنظیمی هیجانی نوجوانان بزهکار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: درمان مبتنی بر شفقت پرخاشگری رفتارهای خود آسیب رسان خودتنظیمی هیجانی نوجوانان بزهکار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 389 تعداد دانلود : 754
زمینه: بزهکاری در دوران نوجوانی با مجموعه ای از الگوهای رفتاری نابهنجار و ضعف مهارت خودتنظیمی هیجانی از جمله رفتارهای خودآسیب رسان و تجربه خشم و پرخاشگری همراه است. مطالعات نشان می دهد که مؤلفه های گروه درمان گری درمان مبتنی بر شفقت بر امیدواری، رضایت از زندگی و نارسایی خلقی نوجوانان بزهکار مؤثر بوده و همچنین باعث بهبود نظم جویی شناختی هیجانی مثبت و افزایش مهارت های ذهن آگاهی و کاهش تجربه شرم و گناه در مبتلایان به اختلالات اضطرابی، افسردگی و افزایش تحمل پریشانی و کاهش نظم جویی هیجان منفی بوده است، اما در کاربرد این درمان بر روی نوجوانان بزهکار جامعه مورد نظر شکاف تحقیقی وجود دارد. هدف: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت بر پرخاشگری، رفتارهای خودآسیب رسان و خودتنظیمی هیجانی نوجوانان بزهکار کانون اصلاح و تربیت شهر تهران انجام شد. روش: در این پژوهش شبه آزمایشی، از طرح پیش آزمون - پس آزمون و پیگیری یک ماهه استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه مددجویان ساکن کانون اصلاح و تربیت شهر تهران در سال 98 بود که از این میان، 13 مددجوی مقیم کانون اصلاح و تربیت شهر تهران به طور تصادفی انتخاب شدند از سیاهه ی خودگزارشی رفتارهای خود آسیب رسان کلونسکی و گلن (2009)، پرسشنامه خودتنظیمی هیجانی هافمن و کاشدان (2010) و پرسشنامه پرخاشگری باس و پری (1992) در مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری استفاده شد. برنامه آموزشی متمرکز بر شفقت طی 12 جلسه 90 دقیقه ای و هفته ای یک جلسه اجرا شد. جهت بررسی اثربخشی برنامه های مداخله و به منظور کنترل اثر پیش آزمون از طرح تحلیل واریانس مختلط استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که درمان مبتنی بر شفقت بر کاهش نشانه های پرخاشگری، رفتارهای خودآسیب رسان تأثیر معنادار داشته (0/05 p<) و این اثربخشی در مرحله پیگیری هم به صورت معنادار تداوم داشته است. در خصوص اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت بر مؤلفه های خودتنظیمی هیجانی، نتایج نشان داد که اجرای متغیر مستقل، مؤلفه سازگاری و تحمل را در سطح معنادار (0/05 p<) بهبود داده و این اثربخشی در مرحله پیگیری هم به صورت معناداری تداوم داشته است. نتیجه گیری: یافته ها نشان می دهد که درمان مبتنی بر شفقت بر بهبود کارکرد رفتارهای خود آسیب رسان، پرخاشگری و تنظیم هیجانی در نوجوانان بزهکار مؤثر است. از این نتایج می تواند در جهت برگزاری دوره های آموزشی در کانون اصلاح و تربیت و همچنین در برنامه ریزی جهت پیشگیری از رفتارهای آسیب زا در نوجوانان و کاهش این رفتارها به ویژه در نوجوانان بزهکار استفاده کرد.
۱۱.

نقش میانجی هوش هیجانی در تبیین روابط علی بین نظریه ذهن و انعطاف پذیری شناختی با رگه های اختلال شخصیت مرزی در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 875 تعداد دانلود : 901
مقدمه: افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی دچار نقایصی در انعطاف پذیری شناختی، نظریه ذهن و هوش هیجانی هستند. پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش میانجی هوش هیجانی در تبیین روابط علی بین نظریه ذهن و انعطاف پذیری شناختی با رگه های اختلال شخصیت مرزی در نوجوانان انجام شد. روش: پژوهش حاضر به روش همبستگی و با استفاده از مدلیابی معادلات ساختاری انجام شد. جامعه آماری پژوهش را کلیه نوجوانان مشغول به تحصیل در مدارس منطقه ۵ آموزش و پرورش تهران در سال 1399-1398 تشکیل می دادند. 352 نفر نمونه به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. شرکت کنندگان طی یک جلسه و به صورت انفرادی به پرسشنامه شخصیت مرزی (لایسنرینگ، 1999)، آزمون ذهن خوانی از روی تصاویر چشم (بارن کوهن و همکاران، 2005)، انعطاف پذیری شناختی (دنیس و وندروال، 2010) و پرسشنامه هوش هیجانی (برادبری و گریوز، 2005) پاسخ دادند. یافته ها: نتایج نشان داد ضریب مسیر کل بین نظریه ذهن (01/0> P،210/0-=β) و انعطاف پذیری شناختی (01/0> P،219/0-=β) با رگه های اختلال شخصیت مرزی منفی و در سطح 01/0 معنادار بود. ضریب مسیر بین هوش هیجانی و رگه های اختلال شخصیت مرزی منفی و در سطح 01/0 معنادار بود (01/0> P،322/0-=β). ضریب مسیر غیر مستقیم بین نظریه ذهن (01/0> P ،113/0-=β) و انعطاف پذیری شناختی(01/0> P ،109/0-=β) با رگه های اختلال شخصیت مرزی منفی و در سطح 01/0 معنادار بود. بنابراین هوش هیجانی رابطه بین نظریه ذهن و انعطاف پذیری شناختی با رگه های اختلال شخصیت مرزی را به صورت منفی و معنادار میانجیگری می کند. نتیجه گیری: عوامل شناختی و هیجانی می توانند رگه های اختلال شخصیت مرزی در نوجوانان را پیش بینی کنند.
۱۲.

شاخص های مدیریت محتوای دیجیتال با هدف افزایش درگیری کاربران فضای مجازی با رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: محتوا بازاریابی محتوا درگیری درگیری دیجیتال فراترکیب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 441 تعداد دانلود : 619
ارائه اطلاعات ارزشمند در قالب محتوای جذاب و تعامل با مشتریان مهم ترین عناصر بازاریابی محتوا می باشد که از مقدمات ایجاد درگیری است. مهم ترین مسئله در موفقیت بازاریابی محتوا، پاسخ درست به این سئوال است که چه عواملی موجب درگیر شدن مخاطب با محتوا خواهد شد. با وجود پژوهش های بسیاری که در زمینه شناسایی ابعاد درگیری و عوامل انگیزاننده مخاطبان برای درگیر شدن با محتوا انجام گردیده، کماکان درگیری مخاطبان از جمله دغدغه های فعالان در حوزه بازاریابی محتوا است و در جستجوی روش های موثر برای شناسایی عوامل موثر بر ارتقای سطح درگیری مخاطبان می باشند. پژوهش حاضر با استفاده از روش فراترکیب بر اساس مدل سندلوسکی و بارسو (2007) به شناسایی شاخص های تاثیرگذار بازاریابی محتوا بر ارتقای درگیری مخاطبان پرداخته است. به این منظور، 537 مقاله در بازه زمانی سال های 2003-2021 یافت شد و در هر مرحله مقالاتی که معیارهای مورد نظر را کسب نکردند از پژوهش کنار گذاشته شد. در نهایت، یافته های 45 مقاله انتخاب گردید. با طبقه بندی کدهای شناسایی شده، 23مقوله را در 4 بعد شامل مقوله های شناسایی درگیری، مقوله های مربوط به ویژگی های محتوا، مقوله های مربوط به نویسنده محتوا و مقوله های مربوط به واکنش سایر کاربران شناسایی شد. از میان تمامی مقوله های شناسایی شده، امکان شخصی سازی محتوا برای هر مخاطب، احساسات نهفته در محتوا و تاریخ انتشار محتوا، نحوه عضویت نویسنده و هویت وی در جامعه آنلاین بالاترین اولویت ها را از آن خود ساختند.
۱۳.

ساخت نرم افزار مداخله در افسردگی و اثربخشی آن بر نشانگان افسردگی

تعداد بازدید : 821 تعداد دانلود : 177
زمینه و هدف: درمان های مبتنی بر وب با شتاب زیاد در حال گسترش می باشند. هدف از مطالعه حاضر تدوین بسته درمانی مبتنی بر وب و بررسی اثربخشی آن بر شدت نشانگان افسردگی بوده است. روش پژوهش: در مرحله اول بر اساس مضامین استخراج شده پیرامون درمان افسردگی، چهار مضمون اصلی (رفتاری، شناختی، هیجانی و ارتباطی) و هجده مضمون فرعی (اصلاح و تعدیل رفتار، پاداش، فعال سازی رفتاری و ارتقا بهداشت و کیفیت خواب، مهارت حل مسئله، اصلاح طرح واره های ناکارآمد، کاهش نشخوار فکری، اصلاح باورهای منفی، مهارت تصمیم گیری، کاهش خودانتقادگری، چالش با خطاهای شناختی و مهارت ذهن آگاهی، تقویت انگیزه های درونی، شفقت به خود و مهارت تنظیم هیجان، مهارت همدلی، مهارت ارتباط مؤثر و مهارت جرات ورزی) نسبت به تدوین اپلیکیشن مداخله در افسردگی اقدام گردید. این اپلیکیشن13جلسه ای مشتمل بر 46 ویدیوی آموزشی و تمرینات مربوط به آن ها بوده که مورد تائید افراد خبره با ضریب توافق 89/0 قرار گرفته است. این پژوهش از نوع کمی بوده که برای دستیابی به هدف پژوهش نمونه در دسترس40 نفری از افراد بیست وپنج تا چهل سال با شدت افسردگی متوسط، به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرارگرفتند. یافته ها: نتایج پژوهش حاکی از اثربخشی نرم افزار محقق ساخته بر شدت نشانگان افسردگی است (66/44= F و 001/0=P)؛ همچنین نتایج حاصل از پیگیری پس از دو ماه حاکی از پایداری اثربخشی نرم افزار محقق ساخته بر شدت نشانگان افسردگی بوده است (82/56=F و 001/0=P). ضمن آن که ارزیابی بیانگر آن بود که تغییرات بر حسب جنسیت معنادار نبوده است(57/0=F و 46/0=P). نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت نرم افزار محقق ساخته بر شدت نشانگان افسردگی مؤثر بوده است و این نتایج تا دوره پیگیری ماندگار بود.
۱۴.

مدل یابی چاقی کودکان براساس نقش واسطهای روش های غذا دهی مادر در رابطه بین شاخص توده بدنی و استرس فرزند پروری مادر با شاخص توده بدنی کودک(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 492 تعداد دانلود : 342
مقدمه: با توجه به افزایش قابل توجه شیوع چاقی و اضافه وزن در ایران به خصوص در کودکان سن مدرسه، شناسایی عوامل ایجادکننده چاقی کودکان اهمیت دارد. هدف پژوهش حاضر تدوین مدل چاقی کودکان بر اساس استرس فرزند پروری و شاخص توده بدنی مادر  با میانجی گری روش های غذادهی است . روش: نمونه آماری پژوهش را 460 نفر از دانش آموزان 7 تا 11 ساله مدارس شهر تهران به همراه مادران آنها تشکیل داده اند. آزمودنی ها با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. پس از اندازه گیری شاخص توده بدنی کودکان و مادران، پرسشنامه های استرس فرزند پروری (فرم کوتاه) و شیوه های غذادهی والدین، توسط مادران تکمیل شد. داده ها با استفاده از روش معادلات ساختاری و با بهره گیری از نرم افزار Amos  تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: مدل به طور کلی از برازش مناسبی برخوردار بود. بر اساس نتایج تحلیل مسیر شاخص توده بدنی مادر، استرس والدینی، غذا دادن هیجانی، غذا دادن ابزاری، غذا دادن کنترلی و غذا دادن تشویقی به صورت مستقیم شاخص توده بدنی کودک را پیش بینی می کنند. نتایج به دست آمده نشان داد شاخص توده بدنی مادر و استرس والدینی به صورت غیرمستقیم با میانجی گری روش های غذادهی مادر از جمله غذادادن هیحانی، ابزاری، کنترلی و تشویقی نیز شاخص توده بدنی کودک را پیش بینی می کنند . نتیجه گیری: یافته این این پژوهش نشان داد این روابط می تواند به عنوان مدل، چاقی کودکان را پیش بینی نماید و  به بینش های مفیدی از نظر مداخلات در پیشگیری منجر گردد.
۱۵.

مقایسه اثربخشی درمان هیجان مدار و طرحواره درمانی متمرکز بر ذهنیت بر تنظیم هیجان زنان با اختلال شخصیت مرزی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اختلال شخصیت مرزی تنظیم هیجان زنان درمان هیجان مدار طرحواره درمانی متمرکز بر ذهنیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 174 تعداد دانلود : 359
هدف: هدف پژوهش مقایسه اثربخشی درمان هیجان مدار و طرحواره درمانی متمرکز بر ذهنیت بر تنظیم هیجان زنان با اختلال شخصیت مرزی می باشد. روش: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ گردآوری داده ها کمی بود، طرح پژوهش نیمه آزمایشی با دو گروه آزمایش یک گروه گواه با مرحله پیگیری بود. جامعه آماری پژوهش تمام زنان مبتلا به اختلال شخصیت مرزی مراجعه کننده به مراکز مشاوره و روانشناسی شهر تهران در سال 1400 بودند که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 45 نفر انتخاب شدند و به طور تصادفی در سه گروه (15 نفر گروه آزمایش هیجان مدار، 15 نفر گروه آزمایش طرحواره درمانی و 15 نفر گروه گواه) جایگزین شدند. ابتدا هر سه گروه با پرسشنامهٔ تنظیم هیجان گراس همکاران (2003) مورد سنجش قرار گرفتند سپس گروه آزمایش 1، 10 جلسه درمان هیجان مدار مبتنی بر هیجان مدار سوزان جانسون (2019) و گروه ازمایش 2، 10 جلسه طرحواره درمانی مبتنی بر ذهنیت یانگ، گلوسکو ویشار (۲۰۰۳) دریافت کردند پس از اتمام دوره ها مجدد از هر سه گروه پس آزمون گرفته شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد، که در مجموع هر دو روش درمان هیجان مدار و طراحواره درمانی بر تنظیم هیجان زنان با اختلال شخصیت مرزی موثرتر بوده است، همچنین از روند مقایسه دو روش می توان نتیجه گرفت که درمان هیجان مدار نسبت به طرحواره درمانی بر تنظیم هیجان زنان با اختلال شخصیت مرزی موثرتر بوده است. نتیجه گیری: با توجه به اثر بخشی درمان هیجان مدار نسبت به طرحواره درمانی می توان نتیجه گرفت که در درمان اختلال شخصیت مرزی، درمان هیجان مدار به عنوان درمانی مؤثر می تواند مورد استفاده قرار گیرد.
۱۶.

نقش واسطه ای راهبردهای تنظیم هیجان در رابطه بین نشخوار فکری و پرخاشگری بیماران دوقطبی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ارزیابی مجدد پرخاشگری دوقطبی سرکوب فکر نشخوار فکری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 978 تعداد دانلود : 680
مقدمه: هدف پژوهش حاضر تعیین نقش واسطه ای راهبردهای تنظیم هیجان در رابطه بین نشخوار فکری و پرخاشگری در بیماران دوقطبی بود. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری این پژوهش شامل تمام بیماران دارای اختلال دوقطبی مراجعه کننده و بستری به مراکز نگهداری و توان بخشی استان تهران در سال 1397 بود که از میان آن ها 200 نفر به روش نمونه برداری هدف مند انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل مقیاس پاسخ های نشخواری، پرسشنامه تنظیم هیجان و پرسشنامه پرخاشگری بود. برای تحلیل داده ها از روش مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که راهبردهای تنظیم هیجان سرکوبی فکر (0/01>P، 2/71=Z، 0/075=β) و ارزیابی مجدد (0/05 > P، 2/47 =Z،0/074 =β)رابطه بین نشخوار فکری و پرخاشگری را در بیماران دوقطبی میانجی گری می کند. نتیجه گیری: براساس نتایج حاصل از پژوهش حاضر بررسی میزان نشخوار فکری و راهبردهای تنظیم هیجانی بیماران دوقطبی در فرایند درمان و ارائه درمان های مناسب جهت کاهش نشخواری فکری و راهبرد تنظیم هیجانی سرکوبی فکر در این بیماران پیشنهاد می شود.
۱۷.

مقایسه روابط ابژه ای، ذهنیت های طرحواره ای و آسیب دوران کودکی در افراد دارای نشانگان اختلال های شخصیت مرزی و شخصیت وسواسی- جبری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آسیب کودکی روابط ابژه ذهنیت طرحواره مرزی وسواسی - جبری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 329 تعداد دانلود : 41
هدف پژوهش حاضر مقایسه ذهنیت­های طرحواره­ای، آسیب دوران کودکی و روابط ابژه­ای در افراد دارای نشانگان اختلال شخصیت مرزی و شخصیت وسواسی- جبری بود. روش پژوهش علی مقایسه­ای و جامعه آماری این پژوهش شامل تمام افراد مراجعه کننده به مراکز مشاوره دولتی و خصوصی در شهر تهران در سال 1398 بود که از میان آن­ها براساس خط برش پرسشنامه چندمحوری میلون 90 نفر با نشانگان شخصیت مرزی و 90 نفر با نشانگان شخصیت وسواسی- جبری به روش نمونه­گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه چند محوری بالینی میلون (1983) (MCMI) ؛ پرسشنامه ذهنیت­های طرحواره­ای لوبستال و همکاران (2010) (SMI) ؛ پرسشنامه آسیب کودکی برنستاین و همکاران (۱۹۹۴) (CTQ) و پرسشنامه روابط موضوعی و واقعیت آزمایی بل (1986) (BORRTI) بود. داده­ها با استفاده از روش تحلیل واریانس تحلیل شدند. افراد دچار نشانگان اختلال شخصیت مرزی در مؤلفه‌های ذهنیت کودک عصبانی (05/0> P )، ذهنیت کودک تکانشی (01/0> P )، ذهنیت کودک بی‌انضباط (05/0> P )، ذهنیت خودبزرگ‌منش (01/0> P )، سوءاستفاده عاطفی (05/0> P )، غفلت عاطفی (01/0> P )، خودمحوری (05/0> P ) و دلبستگی ناایمن (01/0> P ) میانگین نمره­های بالاتری نسبت به افراد دچار نشانگان اختلال شخصیت وسواسی- جبری کسب کردند. افراد دچار نشانگان اختلال شخصیت وسواسی- جبری در مؤلفه‌های ذهنیت محافظ بی‌تفاوت (01/0> P )، ذهنیت والد تنبیه­گر (05/0> P ) و ذهنیت والد پرتوقع (01/0> P ) و بی‌کفایتی اجتماعی (01/0> P ) میانگین نمره­های بالاتری افراد دچار نشانگان اختلال شخصیت مرزی کسب کردند. براساس نتاج پژوهش حاضر، به نظر می­رسد که روابط ابژه­ای، ذهنیت­های طرحواره­ای و آسیب­های دوران کودکی در شکل­گیری نشانگان اختلال شخصیت مرزی و شخصیت وسواسی- جبری نقش دارند.
۱۸.

بررسی مهارت های مقابله با فشارهای روانی و مشکلات براساس نظریه روان شناختی فولکمن و لازاروس در مثنوی معنوی با تکیه بر حکایت «شیر و نخجیران»

کلید واژه ها: تنش سبک مقابله ای مسأله مدار سبک مقابله ای هیجان مدار نظریه فولکمن و لازاروس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 445 تعداد دانلود : 199
هدف مقاله حاضر پاسخ به این پرسش است که شیوه مقابله با فشارهای روانی و مشکلات در ادب تعلیمی فارسی با تکیه بر حکایت «شیر و نخجیران» در مثنوی تا چه حد با شیوه های مقابله فولکمن و لازاروس قابل انطباق است؟ روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است. داده ها با مطالعه منابع کتابخانه ای و همچنین، داده های مبتنی شیوه تودورف در سلسله بندی داستان و پرسشنامه سبک های مقابله ای  (WCQ)لازاروس و فولکمن برای دریافت راهبرد مقابله استفاده شد. نتایج تحلیل داده های حاصل از پرسشنامه و مطالعات کتابخانه ای نشان داد راهکار مولوی برای مقابله با فشارهای روانی مطابق با سبک مقابله ای مسأله مدار لازاروس و فولکمن است که با حل مدبرانه مسأله و مسئولیت پذیری و جست وجوی حمایت اجتماعی، فشار روانی موجود در حکایت از بین می رود و مسأله واهمه از مرگ به شکل مدبرانه حل می شود. همچنین، نتایج نشان داد در این داستان از شیوه مسأله مدار مثبت و از سبک مقابله ای هیجان مدار به شکل کم رنگ بهره گرفته شده است.
۱۹.

نقش واسطه ای تنظیم شناختی هیجان در رابطه با ناگویی خلقی و رفتار والدینی بر مبنای نگرش به خوردن در دانش آموزان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نگرش به خوردن رفتار والدین ناگویی خلقی تنظیم شناختی هیجان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 274 تعداد دانلود : 402
مقدمه: هدف از این پژوهش بررسی نقش واسطه ای تنظیم شناختی هیجان در رابطه با ناگویی خلقی و رفتار والدینی بر مبنای نگرش به خوردن  در دانش آموزان دختر بود. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی مبتنی بر معادلات ساختاری و جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر مدارس دوره دوم متوسطه شهر تربت حیدریه خراسان رضوی  (2832N=) در سال تحصیلی 99-1398 بود  که از بین آنها تعداد 390 نفر بر اساس فرمول اسلووین و به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و پرسشنامه های ناگویی خلقی، شیوه های فرزندپروری بامریند، وارسی بدنی ریس و همکاران و تنظیم شناختی گارنفسکی و همکاران را تکمیل نمودند. اطلاعات بدست آمده با روش معادلات رگرسیونی با کمک نرم افزار23 Spss و 18 Amos تجزیه و تحلیل گردید. یافته ها: همبستگی مثبت معنی داری بین متغیرهای ناگویی خلقی، رفتار والدینی سهل گیر و مستبد و تنظیم شناختی هیجان ناسازگار با نگرش به خوردن وجود دارند. همچنین همبستگی منفی معنی داری بین متغیرهای رفتار والدینی قاطع و اطمینان بخش و تنظیم شناختی هیجان سازگار با نگرش به خوردن وجود دارند (01/0>P). همچنین مسیر غیرمستقیم نگرش به خوردن بر اساس ناگویی خلقی و رفتار والدینی با میانجی گری تنظیم شناختی هیجان سازگار و ناسازگار معنادار بود به طوری که 57 درصد از متغیر نگرش به خوردن را پیش بین نمودند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج می توان با آموزش شیوه های فرزندپروری و مهارت های تنظیم شناختی هیجان، در شکل گیری رفتارها و نگرش های مناسب مربوط به خوردن و بهبود آن تأثیر گذاشت.
۲۰.

اثربخشی تلفیق دستگاه تحریک الکتریکی جمجمه با درمان شناختی رفتاری و دارودرمانی بر نشخوار فکری و نشانگان افسردگی در زنان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: انگیزش تحصیلی انگیزش درونی انگیزش بیرونی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 721 تعداد دانلود : 981
هدف: افسردگی شایع ترین اختلال روان پزشکی است که با توجه به شیوع بالا و هزینه های بهداشتی توجه بسیاری از متخصصان بهداشت روانی را به خود جلب کرده است. هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی تحریک الکتریکی جمجمه، تلفیق تحریک الکتریکی جمجمه با دارو درمانی و تحریک الکتریکی جمجمه با درمان شناختی رفتاری بر نشخوار فکری، عواطف و نشانگان افسردگی در زنان بود. روش: در قالب یک طرح نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون- پیگیری با گروه کنترل از میان تمام زنان مبتلا به افسردگی مراجعه کننده به کلینیک های مشاوره و روان درمانی استان البرز تعداد 60 نفر واجد شرایط وارد مطالعه شدند و در شش گروه به صورت تصادفی تقسیم شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه افسردگی بک (1961) و مقیاس پاسخ های نشخواری نولن-هوکسیما و همکاران (1989) جمع آوری و سپس با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شدند. نتایج نشان داد تحریک الکتریکی جمجمه، دارو درمانی و درمان شناختی- رفتاری و همین طور تلفیق تحریک الکتریکی جمجمه با دارو درمانی و تلفیق تحریک الکتریکی جمجمه با درمان شناختی- رفتاری بر نشخوار فکری اثر کاهنده داشتند (001/0=P). تحریک الکتریکی جمجمه، دارو درمانی و درمان شناختی- رفتاری و همین طور تلفیق تحریک الکتریکی جمجمه با دارو درمانی و تلفیق تحریک الکتریکی جمجمه با درمان شناختی- رفتاری بر نشانگان افسردگی اثر کاهنده داشتند (001/0=P). پیشنهاد می شود از تحریک الکتریکی جمجمه به عنوان یک روش مکمل به همراه دارو درمانی و شناختی رفتاری استفاده شود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان