فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۴۶۱ تا ۵٬۴۸۰ مورد از کل ۳۳٬۷۳۶ مورد.
منبع:
جامعه شناسی ایران سال ۲۱ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
95 - 121
حوزه های تخصصی:
این مقاله به رابطه انسان و طبیعت در اندیشه و شعر سهراب سپهری و مهدی اخوان ثالث می پردازد. دو دفتر «صدای پای آب» و «حجم سبز» از سپهری و سه دفتر «زمستان»، «آخر شاهنامه» و «از این اوستا» از اخوان ثالث انتخاب گردیده است. در این مقاله از برخی نظریه پردازان مکتب رمانتیسم، به خصوص ژان ژاک روسو استفاده شده است. رویکرد این پژوهش بین رشته ای و روش آن تحلیل محتوای کیفی از نوع مضمونی، که نخست به شیوه قیاس به ردیابی مفاهیم ملاحظات نظری پرداخته که از مهم ترین آن ها می توان به نظم مندی طبیعت اشاره کرد که در اشعار سپهری حضور پررنگی دارد. دوم به شیوه استقرا، مفاهیم و مقولاتی را که در پیوند با رابطه انسان و طبیعت بوده و در ملاحظات نظری نیامده، استخراج شده است. با تکیه بر این دو منطق پژوهشی و کاربست روش تحلیل محتوای مضمونی دو سازه مفهومی «طبیعت گرایی» و «دگردیسی رابطه انسان و طبیعت» به دست آمد که بین اشعار سپهری و اخوان ثالث مشترک است، اما هر کدام تلقی خاص خود را نسبت به این مفاهیم دارند. وجه ممیزه اشعار سپهری در این مورد توجه به تمامی عناصر طبیعی و ارجح ندانستن یکی بر دیگری یا به عبارت روشن تر، اهمیت به «کلیت طبیعت» و در اشعار اخوان ثالث، «هم سرنوشتی انسان و طبیعت» است. گذشته از این، نوع مواجهه سپهری و اخوان ثالث با طبیعت، در تضاد با زمانه آن ها و در تقابل با گفتمان حاکم و اندیشه پیشرفت مسلط بر آن قراردارد.
مطالعه تطبیقی ارتباط درون فردی در دیدگاه های دنا وکیت و فیض کاشانی (مورد بررسی کتاب های ارتباطات درون فردی؛ صداها و ذهن های متفاوت و المحجه البیضاء)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارتباط درون فردی یکی از سطوح اصلی ارتباطات است که بر اساس آن یک فرد هم فرستنده پیام و هم گیرنده آن است. در تحقیق حاضر باهدف شناخت ارتباط درون فردی در دیدگاه های دو اندیشمند مطرح در این حوزه، دنا وکیت و فیض کاشانی این مسئله که چیستی ارتباط درون فردی در اندیشه دنا وکیت به عنوان اندیشمند غربی حوزه ارتباطات و فیض کاشانی به عنوان اندیشمند اسلامی اخلاق فردی چیست و چه شباهت ها و تفاوت هایی در نظرات آن ها وجود دارد مورد بررسی قرار گرفته است. تحقیق حاضر در مرحله جمع آوری داده ها با روش اسنادی یا کتابخانه ای انجام گرفته است و در مرحله بررسی، تفسیر و تحلیل داده ها از روش تطبیقی استفاده شده است. یافته های این تحقیق نشان می دهد که در اندیشه وکیت اصل صحبت از ارتباط درون فردی تعمدی و آگاهانه بررسی خود یا نفس فی نفسه نیست بلکه بحث از ارتباط درون فردی برای نیل به شخصیت بهتر و برقراری ارتباط های بعدی و یا تصمیم گیری درباره ی آن هاست. درحالی که در اندیشه فیض کاشانی ارتباط درون فردی بر توانایی فرد در شکست دادن نفس برای بهبود شخصیت دلالت دارد. در تحقیق پیشرو به این نتیجه رسیده شده است که تفاوت اساسی ارتباط درون فردی نزد وکیت و فیض کاشانی در نوع نگاه آن هاست به طوری که اولی ارتباط درون فردی را در چارچوب فرد - جامعه و دومی در چارچوب خدا - فرد - جامعه در نظر می گیرند.
ارائه مدل هوش کارآفرینی در دانش آموزان دوره متوسطه منطقه غرب استان گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۴
224 - 233
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی هوش کارآفرینی در دانش آموزان دوره متوسطه منطقه غرب استان گلستان انجام شد. روش شناسی: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا کیفی بود. جامعه پژوهش اسناد و متون هوش کارآفرینی و متخصصان و اساتید هوش کارآفرینی غرب استان گلستان در سال 1398 بودند. نمونه پژوهش اسناد و متون هوش کارآفرینی و طبق اصل اشباع نظری 25 نفر از متخصصان و اساتید هوش کارآفرینی بودند که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از روش های فیش برداری و مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد و داده ها با روش تحلیل محتوا تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که عوامل موثر بر هوش کارآفرینی در دانش آموزان دوره متوسطه شامل مولفه های عوامل فردی (شامل دو زیرمولفه ویژگی های ذاتی و ویژگی های اکتسابی)، آموزشی و خانواده (شامل دو زیرمولفه معلمان و مربیان آموزشی و فضای رشدی- آموزشی) و نهادهای اجتماعی (شامل سه زیرمولفه اقتدار و توزیع قدرت، نظام ارتباطی و هنجارهای فرهنگی) بودند که شاخص های هر یک از آنها تدوین شد. در نهایت، بر اساس مولفه ها، زیرمولفه ها و شاخص های هوش کارآفرینی، الگوی هوش کارآفرینی در دانش آموزان دوره متوسطه طراحی شد. نتیجه گیری: بر اساس الگوی هوش کارآفرینی طراحی شده در این پژوهش، متخصصان و برنامه ریزان دوره متوسطه می توانند با استفاده از این الگو گام های موثری جهت ارتقای هوش کارآفرینی در دانش آموزان دوره متوسطه بردارند.
آزمون تجربی رابطه ی آنومی نهادی و جرائم خشونت آمیز در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جامعه شناسی معاصر سال نهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۶
261 - 286
حوزه های تخصصی:
خشونت، رفتاری آسیب زننده به دیگری است و تحقیقات مختلفی نقش متغیرهای اجتماعی را در وقوع آن نشان داده اند. خشونت در تمامی شکل های آن یکی از مسائل اجتماعی ایران امروز است. به طوری که آمارهای مربوط به جرائم خشن در دهه ی گذشته و نیز نتایج تحقیقات نشان می دهند که جرائم خشونت آمیز در سال های اخیر به اشکال و صور متعدد افزایش یافته است. لذا این پژوهش با هدف تبیین جامعه شناختی جرائم خشونت آمیز براساس مؤلفه های نظریه آنومی نهادی طراحی شده است تا در پرتو آن، تبیینی از جرائم خشن را ارائه دهد. در این پژوهش، با استفاده از روش تحلیل ثانویه، داده های استانی دو دهه اخیر مربوط به نهادهای اجتماعی و جرائم خشونت آمیز مورد تحلیل قرار گرفته اند. یافته های تحقیق نشان می دهند که حمایت تجربی از رویکرد نظریه آنومی نهادی در ایران در حد متوسطی است و در بین سازه های تعریف شده برای تبیین جرائم خشونت آمیز، اختلال و ضعف نهاد خانواده و اختلال در نهاد اقتصاد بیشترین تأثیر را دارند؛ اما احتمالاً متغیرهای آشکار انتخاب شده برای سنجش میزان ضعف در دو نهاد دیگر، توان تبیین کافی نداشته اند. نتیجه ی تحقیق، گزاره های نظریه آنومی نهادی مبنی بر بالا رفتن میزان جرائم خشونت آمیز در نتیجه ی ضعیف شدن نهادهای غیراقتصادی را تأیید می کند. بدین معنا که رابطه نهادهای غیراقتصادی با جرم مثبت بوده است. در نتیجه می توان گفت که نتایج نشان دهنده ی اختلال و ضعف نهاد خانواده و نیز اختلال در نهاد اقتصاد بر تعادل نهادی قدرت است و می توان ادعا نمود که جامعه ایران با نوعی ناموزونی و عدم تعادل نهادی قدرت و به تبع آن رشد جرائم خشن مواجه است.
مهارت عذرخواهی
منبع:
علوم خبری سال نهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۶
201 - 216
حوزه های تخصصی:
حقوق ارتباطات، یک رشته حقوقی مستقل و نوپا است که در دهه های اخیر، بر اثر پیشرفت ابزارهای ارتباطی و ظهور شبکه های اجتماعی، اهمیت آن مورد توجه پژوهشگران حقوقی، اصحاب رسانه و مقامات دولتی قرار گرفته است. چنانچه استاد فقید حقوق ارتباطات دکتر کاظم معتمدنژاد تأکید داشتند، حقوق ارتباطات از مبانی مستحکمی برخوردار است که بسیاری از آنها تا حدود زیادی از اصول حاکم بر دیگر رشته های حقوق، منشاء گرفته اند. در دهه های اخیر آنچه بیش از هر چیز، حقوق ارتباطات را تحت تأثیر قرار داده و موجب تحول و تکامل آن شده است، پیشرفت تکنولوژی های نوین اطلاعات و ارتباطات به ویژه شبکه های اجتماعی است. مسائل جدیدی که گسترش رسانه های نوین به همراه دارد؛ حتی باعث نوعی غافلگیری برای پژوهشگران حقوق ارتباطات و نهادهای متولی برای مقررات گذاری، نظارت و تأمین زیرساخت های ارتباطی شده است. آنچه مسلم است، حقوق ارتباطات برای پاسخگویی به مسائل جدید و نیازمندی های جامعه؛ هنوز در آغاز راه است. به نظر می رسد یکی از راه های خروج از شرایط فعلی و کمک به تحول و توسعه حقوق ارتباطات، استفاده از یافته های سایر گرایش های حقوقی باشد. چنانچه در گذشته نیز همین طور بوده و به گواه تاریخ حقوق ایران و جهان؛ شاخه ها و گرایش های حقوقی جدید بر پایه ی اندوخته های حقوق مدنی، حقوق جزا، حقوق عمومی و حقوق بین الملل بنیان نهاده می شد. در مورد حقوق ارتباطات، این روش بیشتر قابل استفاده می باشد، زیرا اصولاً حقوق ارتباطات بین رشته ای است. در یک نگاه کلی بین رشته ای حقوق و علوم ارتباطات بوده و از منظری دیگر در مباحث حقوقی هم از گرایش های مختلف حقوقی تشکیل شده است. برمبنای نکات فوق، در این نوشتار مترجم با ترجمه ای آزاد از مقاله آرتور واتس(Arthur Watts) با عنوان مهارت عذرخواهی[1] سعی داشته تا برداشت های مشترکی را در حوزه ی حقوق ارتباطات ارائه نمایند. به این ترتیب نوشتار حاضر از یک سو ترجمه ای روان از مقاله مهارت عذرخواهی برای استفاده دانشجویان و پژوهشگران حقوق بین الملل بوده و از سوی دیگر نکاتی کاربردی و مفهومی برای عذرخواهی در حقوق ارتباطات را برای مخاطب تبیین می نمایند.
فرافیلم و نسبت «خود» و «دیگری» در سینمای عبّاس کیارستمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال بیست و یکم بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۹
227 - 254
حوزه های تخصصی:
فرافیلم آن دسته از فیلم هایی است که موضوع آن ماهیت سینما و امر فیلم سازی است، فیلم سازان این آثار با نگاه انتقادی به شیوه تولید معنا، تخیلی یا تصنعی بودن فیلم را برجسته کرده و به رویارویی با توهم موجود در فیلم های متعارف و واقع گرا می پردازند. تقابل و کشمکش شخصیت ها در آثار سینمایی به عنوان یک اصل، اهمیت مطالعه نسبت «خود» و «دیگری» را در آن ها به خوبی نمایان می کند. نسبت خود و دیگری در بخش زیادی از تاریخ فلسفه طبق رابطه سوژه ابژه صورت بندی شده است. از نظر سارتر انسان تحت «نگاه» دیگری تبدیل به شی ء شده و آزادی خود را از دست می دهد. در مقابل، لویناس فرض کردن «دیگری» را به عنوان یک ابژه شناخت، خشونت علیه «دیگری» می داند. بر اساس تحلیل روابط شخصیت های آثار کیارستمی می توان به این سؤال پاسخ داد که نسبت «خود» و «دیگری» در فیلم ها و فرافیلم های او چگونه است. در بررسی فیلم های «خانه دوست کجاست» و «طعم گیلاس» و فرافیلم های «کلوزآپ»، «زیر درختان زیتون» و «باد ما را خواهد برد»، از روش توصیفی تحلیلی با رویکرد تحلیل انتقادی گفتمان فرکلاف استفاده شده است تا بتوان تأثیر تفاوت ساختاری فرافیلم ها در نوع بازنمایی «دیگری» را در آثار این کارگردان نشان داد. نتیجه تحقیق حاکی از آن است که به رغم اشتراک خالق و پس زمینه اجتماعی، سیاسی و فرهنگی خلق این آثار، برخلاف فیلم ها، در فرافیلم های کیارستمی به سبب ویژگی های خود بازتابی و خود انتقادی، نسبت خود و دیگری، لویناسی و دیگر آئین است که این امر حاکی از ساختاربندی مجدد نظم گفتمانی مستقر جامعه در نسبت با «دیگری» است.
تحلیل گفتمان انتقادی پیام های فرهنگی و سیاسی بیلبوردهای شهرداری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۴ بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۳
181 - 207
حوزه های تخصصی:
این مقاله درصدد «تحلیل گفتمان انتقادی پیام های فرهنگی و سیاسی شهرداری تهران» است که از سال 1385 تا 1395 خورشیدی بر روی بیلبوردهای شهری انتشار یافته اند. هدف کلی شناخت این گفتمان است، بنابراین، فرایند مطالعه کیفی آن بر اساس روش تحلیل گفتمان لاکلا و موفه انجام یافت. شناخت دال های مرکزی، شناور و وقت های مفصل بندی شده شهرداری تهران که برای به حاشیه راندن و غیریت سازی مؤلفه های گفتمانی رقیب بکار برده است به عنوان پرسش ها و اهداف این تحقیق اند. محقق با انتخاب هدف مند تعداد 25 نمونه طرح گرافیکی از میان جامعه آماری و نیز تحلیل جداگانه هر یک از آنها، به اشباع نظری رسید. روش تحقیق، بر اساس روش کیفی تحلیل گفتمان منطبق بر رویکرد پساساختارگرایی لاکلا و موفه است. نتایج و برون داد این پژوهش بیان گر آن است که؛ دال مرکزی «ولایت مداری» در محور و کانون گفتمان این نهاد قرار گرفته است. دال های شناور «مدیریت جهادی»، «روحانیت» و «غرب ستیزی»، با پیوند به پیرامون و حول کانون مرکزی، مفصل بندی گفتمان شهرداری تهران با خاستگاه گفتمان «اصول گرایی» را، تشکیل داده اند. همچنین از طریق برجسته سازی مؤلفه های گفتمان خودی و به حاشیه راندن دال های مفصل بندی رقیب، از لایه های پنهان این پیام ها قابل فهم است که هدف پنهان آن، هژمونی فرهنگی و ایدئولوژی گفتمان اصول گرایی و نیز دستیابی به قدرت سیاسی شهردار تهران است.
مدیریت شهری با رویکرد اقتصاد مقاومتی
منبع:
مطالعات کاربردی در علوم اجتماعی و جامعه شناسی سال سوم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۱۲) حلد دوم
57-63
حوزه های تخصصی:
فقدان کارایی شهرداری ها در جذب منابع قابل وصول و سیاست های مقطعی و موردی باعث وابستگی شهرداری ها به درآمدهای ناپایدار از جمله عوارض ساخت و ساز و فروش تراکم شده است و این عوامل مدیریت شهری را در رسیدن به توسعه پایدار شهری با چالش هایی مواجه کرده است. تکیه بیش از اندازه شهرداری ها به الگوی کنونی تأمین منابع درآمدی ناپایدار اقتصاد شهری را در برداشته است. در رویکرد نوین اقتصاد شهری، مباحث نوینی پا به عرصه تئوری و اجرا گذاشته است که هدف عمده آن ها، شناسایی سازوکارهای ارتقاء و بهبود منابع پایدار برای تأمین هزینه ها در حوزه مدیریت شهری می باشد. از این رو راه حل پیشنهادی این پژوهش دستیابی به الگوی پایدار درآمدی منطبق با رویکرد اقتصاد مقاومتی از جمله تسهیل و شفاف سازی در زمینه سرمایه گذاری بخش خصوصی، استفاده از ظرفیت های نهادهای مالی و توجه ویژه به عوارض نوسازی به عنوان منبع درآمدی مستمر و پایدار می باشد که ازجمله الزامات اقتصادی مقاومتی در حوزه مدیریت شهری است.
اصلاح الگوی مصرف، بستری برای تحقق جهش تولید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام پژوهش، بررسی اصلاح الگوی مصرف به عنوان یکی از عرصه های تحقق جهش تولید و مدیریت جهادی است. اصلاح الگوی مصرف و پرهیز از اسراف به منظور یکی از ابعاد تحقق جهش تولید برای جامعه از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است؛ به طوری که فرهنگ مصرفی مناسب، امکان سرمایه گذاری را فراهم می کند و از این طریق می تواند موجب رشد و توسعه اقتصادی جامعه شود. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی (اسنادی)، بوده و در مقاله حاضر با بررسی متون، کتب و مجلات مرتبط با موضوع پژوهش به بررسی اصلاح الگوی مصرف، بستری برای تحقق جهش تولید پرداخته شده است. نتایج پژوهش نشان داد، اصلاح واقعی الگوی مصرف و عملیاتی نمودن آن از یک طرف نیازمند برنامه ریزی دقیق در تمامی زمینه ها و زوایای جامعه از جمله عرصه تولید، خدمات، توزیع، زیرساخت، فرهنگ و عرصه قضا و قانون گذاری و... است و از طرف دیگر، یک فرآیند بلندمدت و طولانی را طلب می نماید و باید برای نهادینه شدن الگوی مصرف به تمامی ریشه ها، علل و سرچمشه ناصحیح مصرف گرایی در عرصه های گوناگون ازجمله تولید، خدمات، توزیع و... توجه نمود.
نقش خرده فرهنگ بازی های رایانه ای بر رفتارهای جامعه پسند نوجوانان دبیرستانی شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال شانزدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۶۰
209 - 244
حوزه های تخصصی:
با توجه به اینکه امروزه بازی های رایانه ای گستره وسیعی از فرهنگ فراغتی نوجوانان را در بر گرفته اند و تأثیرات رفتاری زیادی بر آنها گذاشته اند، در این مقاله، نقش خرده فرهنگ بازی های رایانه ای در رفتارهای جامعه پسند نوجوانان شهر اصفهان با استناد به نظریه هائی مانند نظریه جامعه دوستانه، پیوند اجتماعی و شخصیت، مجری، بازیگر مطالعه شده است. همچنین برای دستیابی به این هدف از بین 127817نوجوان 18-12سال در نواحی شش گانه آموزشی شهر اصفهان، نمونه ای 666 نفری به روش سهمیه ای انتخاب شد. البته با در نظر گرفتن تعدادی پرسشنامه اضافی، برای موارد بی بازگشت، در نهایت هفتصد پرسشنامه بین پاسخگویان توزیع شد. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته با طیف لیکرت پنج درجه ای بود. سؤالات پژوهش نیز در مورد ویژگی های دموگرافیک پاسخ گویان و دیگر متغیرها بود. تحلیل داده ها در دو سطح توصیفی و استنباطی انجام شد و از برخی آزمون ها نظیرضریب همبستگی پیرسون، آزمون تحلیل واریانس و رگرسیون برای بررسی متغیرها استفاده شد. یافته ها نشان داد که رابطه معنی داری بین متغیر رفتارهای جامعه پسند(تعاملات خانوادگی، نوع دوستی و مسئولیت پذیری اجتماعی) با نوع بازی ها وجود دارد. همچنین گروه های سنی سه گانه، از بین رفتارهای اجتماعی جامعه پسند تنها از نظر نوع دوستی با هم اختلاف داشتند و در مورد دیگر مؤلفه های رفتارهای جامعه پسند در بین نوجوانان سه گروه سنی تفاوتی وجود نداشت. بنابراین بر اساس یافته های مذکور نتایج حاکی از آن بود که هرچقدر استفاده از انواع بازی بویژه بازی های رانندگی و شلیکی( با ضریب همبستگی بین540/0 - تا 565/0 -)در بین نوجوانان افزایش یابد، رفتارهای جامعه پسند آنها کاهش می یابد.
نقش بازی های رایانه ای در بازنمایی تروریسم به مثابه دیگری جدید غرب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال شانزدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۶۰
245 - 272
حوزه های تخصصی:
با پررنگ شدن روز به روز نقش رسانه ها در فهم و شکل گیری انسان ها و جوامع از خود و پیرامونشان و نقش بازی های ویدئویی در این زمینه به عنوان یک رسانه بسیار تأثیرگذار، فهم روش های تلاش این رسانه برای انتقال مضامین و نحوه به کار گرفته شدن این روش ها در زمینه های مختلف سیاسی و فرهنگی اهمیت ویژه ای پیدا می کند. این پژوهش تلاش می کند به کمک نگاه انتقادی پسااستعماری در مورد بخش مشخصی از بازی های ویدئویی یعنی «بازی های نبرد با تروریسم» که در ژانر تیراندازی تاکتیکال قرار دارند به تحلیل این مضامین بپردازد. این تحقیق با تجزیه و تحلیل محتوای چهار بازی تیراندازی تاکتیکال با مضمون نبرد با تروریسم با نام های «هسته اسپلینتر: لیست سیاه»، «میدان نبرد 3»، «مدال افتخار: جنگجو» و «ندای وظیفه جنگ افزار مدرن» به روش تحلیل مضمون برای بازی های ویدئویی، به این موضوع می پردازد که بازی های ویدئویی نبرد با تروریسم چه محتوایی را به مخاطب بیان می کنند. کشف و بیان انتقادی مضامین این بازی ها که به شیوه استقرایی بر مبنای مفاهیم این بازی ها صورت می گیرد، بیانگر این است که آن ها فراتر از یک سرگرمی صرف، در راستای ارتباط راهبردی ایالات متحده مورد استفاده گرفته و با ارائه روایت راهبردی غرب از نبرد با تروریسم در چارچوبی شرق شناسانه، در تلاش برای تشدید دوانگاری متضاد برخاسته از استعمار نو، تعریف انسان خاورمیانه ای مسلمان به عنوان دیگری تمدنی دنیای غرب، تثبیت برتری غرب بر شرق و تحقیر انسان شرقی بوده و با تعریف انسان شرقی به عنوان یک تهدید تروریستی فوری برای تمدن غرب بر لزوم نبرد پیشگیرانه با وی تأکید می کنند.
بازتولید قدرت در فضای اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مفهوم قدرت همواره محل نقاش و تبادل نظر بوده است. از طرفی عده ای قدرت را امری سخت می پندارند و زمام آن را در دستان حکومت و یا به تعبیر دقیق تر دولت می دانند. دولت ها از قدرت نظامی برای به انقیاد درآوردن مردم تحت چتر حاکمیت بهره می برند. از طرف دیگر عده ای که عمدتا طیف نظریه پردازان معاصر را دربرمی گیرد که قدرت را امری نرم و ذهنی می دانند و این گونه می اندیشند که زور زمانی مؤثر می شود که گفتمان های تنبیهی در فضای جامعه تأثیرگذار باشد. در واقع قدرت در صورت بندی نرم خودش امری سیال و در حال گردش فرض می شود که صاحبانش افرادی هستند که نفوذ بیشتری در جامعه داشته باشند. ساخت اجتماعی قدرت تعبیری است که به خوبی جنبه نرم و سیال بودن قدرت را نمایان می سازد. در این مقاله قصد داریم، که فرآیند بازتولید قدرت را در فضای اجتماعی دریابیم. برای پاسخ به مسئله فوق به روش کتابخانه ای ساخت اجتماعی قدرت را در سه سطح بررسی خواهیم کرد. در سطح اول به تطور مفهومی قدرت و پیامدهای آن خواهیم پرداخت. در سطح دوم سه فرآیند مدیریت تصویر، مناسک اجتماعی، نهادهای اجتماعی در نسبت با قدرت مورد بررسی قرار می دهیم و در سطح سوم، تأثیر سه فرآیند فوق بر ادراک و نگرش و رفتار افراد بررسی خواهیم کرد. پس از بررسی درمی یابیم که بازتولید قدرت فرآیندی سه مرحله ای است که از کلان جامعه تا اذهان افراد و برعکس نهادینه می شود.
ارائه الگوی حمایت از مصرف کالای ایرانی با توجه به کارکردهای رسانه ملی
منبع:
علوم خبری سال نهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۴
101 - 136
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف ارائه الگوی راهبردهای حمایت از مصرف کالای ایرانی در رسانه ملی اجرا شده است. روش تحقیق کیفی و مبتنی بر نظریه پردازی داده بنیاد است. ﺑ ﺮای ﮔ ﺮدآوری اﻃﻼﻋ ﺎت از مصاحبه های ﻧیﻤﻪ ﺳﺎﺧﺘﺎر یﺎﻓﺘﻪ اﺳﺘﻔﺎده ﺷﺪ. نمونه گیری، به روش هدفمند انجام شده که بر مبنای آن 15 مصاحبه با صاحب نظران رسانه ای و ارتباطاتی صورت گرفت. یافته ها نشان داد با توجه به کارکرد آموزشی ، نظارتی، سرگرمی ،نوگرایی و توسعه ، بحران زدایی و تبلیغی جهار راهبرد اقتصادی ، فرهنگی، مدیریتی و سیاسی شناسایی گردید. شرایط مداخله گر مؤثر بر حمایت از مصرف کالای داخلی در رسانه ملی شامل چهار مقوله آسیب های ارتباطی ،آسیب های اجتماعی ،آسیب های ساختاری و آسیب های اخلاقی گردید . برای شرایط زمینه ای مؤثر بر حمایت مصرف کالای داخلی در رسانه ملی چهار مقوله تقویت سرمایه ارتباطی ، سرمایه ساختاری ، سرمایه شناختی و سرمایه معنوی شناسایی گردید.در رابطه با شرایط علی مؤثر بر مؤثر بر حمایت از مصرف کالای داخلی در رسانه ملی سه مقوله رسانه اجتماع گرا،فرهنگ مدارو اخلاق مدار مشخص گردید و در نهایت پیامد بکار گیری راهبرد های رسانه ملی ،دستیابی به یک رسانه ایی هستیم که حافظ منافع ملی و کرامت انسانی می باشد.
امنیت اقتصادی- اجتماعی و قصد باروری در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از تبیین های اساسی باروری پایین اجتناب از خطر و کاهش بی اطمینانی می باشد. این مطالعه در چارچوب نظریه اجتناب از خطر و انتخاب عقلانی تأثیر امنیت بر قصد فرزندآوری زنان را آزمون می کند. بدین منظور از بخشی از داده های طرح تحولات باروری در ایران و از اطلاعات 417 زن همسردار 49-15 ساله در شهر تهران استفاده شده است. نتایج نشان می دهد 53 درصد از زنان قصد فرزندآوری دارند و میانگین تعداد فرزندان قصد شده 07/2 است. زنانی که خود و یا همسران شان در سنین پایین تری هستند، زنان با تحصیلات دانشگاهی، زنان بدون فرزند یا تک فرزند و زنانی که تجربه حاملگی در دو سال گذشته نداشته اند، بیشتر قصد فرزندآوری دارند. قصد باروری همچنین با امنیت اقتصادی و نگرانی از آسیب های اجتماعی مرتبط است. با کاهش نگرانی از آسیب های اجتماعی و افزایش امنیت اقتصادی، قصد فرزندآوری افزایش می یابد. بر اساس نتایج تحلیل چند متغیره، تاثیر ابعاد مختلف امنیت (عینی و ذهنی) در مقایسه با متغیر سن زنان و تعداد فرزندان اندک است، لیکن با توجه به قصد فرزندآوری در زنان تک فرزند و بدون فرزند و ایده آل باروری بیش از دو فرزند در جامعه انتظار می رود با اق دامات م ؤثر در جهت کاهش مشکلات اقتصادی در سطح کلان و خانواده و کاهش آسیب های اجتماعی، شرایط فرزندآوری در کشور تسهیل و شکاف بین باروری ایده آل و واقعی کمتر شود.
الگوهای نظارت والدین بر استفاده فرزندان از اینترنت
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مطالعه ی ابعاد نظارت والدین بر استفاده فرزندانشان از اینترنت، کارایی این الگوها و دیدگاه آنها نسبت به تاثیرات اینترنت بر فرزندانشان است. با روش تحقیق کیفی مصاحبه عمیق با ده تن از پدرها و ده تن از مادرها مقوله های مشترک مربوط به الگوهای نظارت والدین بر استفاده فرزندانشان از اینترنت، کارایی الگوهای نظارت در کنترل دسترسی فرزندانشان به محتوای نامناسب اینترنتی و دیدگاه والدین نسبت به تاثیرات اینترنت را شناسایی کرده ایم. مهمترین نتایج تحقیق نشان می دهد که نظارت اقتدارگرایانه بصورت ایجاد محدودیت زمانی در دسترسی فرزندانشان به اینترنت رایجترین الگوی نظارت بین والدین است زیرا آنها دیدگاه کاملا منفی نسبت به تاثیرات اینترنت دارند. الگوی نظارت همراهی اجتماعی به این صورت که والدین همزمان با فرزندانشان از اینترنت استفاده کنند تا بر فعالیت های مجازی فرزندانشان نظارت کنند رواج کمی دارد. در پایان این مقاله، با توجه به ضرورت اطلاع رسانی به والدین نسبت به الگوهای کارامد نظارت بر استفاده فرزندانشان از اینترنت پیشنهادهایی به والدین و با توجه به خلأهای پژوهشی درباره این موضوع پیشنهادهایی به پژوهشگران رسانه های نوین بیان می شود.
مطالعه ساختار کیفیت محتوای فضای مجازی ایران در افق سال ۱۴۰۴ با رویکرد آینده پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد فرهنگ سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۲
79 - 103
حوزه های تخصصی:
کیفیت محتوا در فضای مجازی تحت تأثیر مجموعه گسترده ای از عوامل ملی و بین المللی در موضوعات مختلف است. در این مقاله در چارچوب آینده نگاری راهبردی مکتب فرانسوی (لا پراسپکتیو) و با بهره گیری از نرم افزار تخصصی میک مک، ساختار محیط و عوامل مؤثر بر آینده کیفیت محتوا در افق ایران 1404 تحلیل شده است. بدین منظور روابط متقابل تعداد 51 متغیر در هفت گروه اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فنّاورانه، حقوقی و زیست محیطی و نیرو های کلیدی داخلی که از پویش محیط به دست آمده بودند شناسایی شد. ارزیابی رابطه هر متغیر بر متغیر دیگر براساس دستورالعمل، از تحلیل کیفی به مقداری کمی تبدیل شد و در نهایت ماتریسی از روابط متقابل به دست آمد. با بهره گیری از نرم افزار، تحلیل ساختاری در سه بخش روابط مستقیم، روابط غیرمستقیم و روابط نهفته انجام گرفت. نتایج نشان داد مهم ترین عوامل اثرگذار بر کیفیت محتوا به این شرح است: امکان های کاربران (متغیر تقویت کننده)، تصاویر متناقض از آینده مطلوب (متغیر ریسک)، گردش آزاد محتوا در فضای مجازی (متغیر هدف)، رابطه ایران با نظام غالب در جهان (متغیر محیطی)، شبکه های ارتباطی آینده و فنّاوری های شزان (متغیر های دارای اثر نهفته بسیار بالا). همچنین تعداد 16 عامل نیز در جایگاه متغیر های نافذ قرار گرفتند.
عوامل تحقّق، تغییر و استمرار «قواعد رفتاری» مبتنی بر انسان شناسی و فقه اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه سبک زندگی سال ششم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۱
55 - 74
حوزه های تخصصی:
وظیفه دولت اسلامی و مصلحان اجتماعی، تحقق و استمرار هنجارهای اسلامی در رفتار عمومی و تغییر قواعد رفتاری نابهنجار است. این مقاله، به روش «توصیفی- تحلیلی»، با استناد به انسان شناسی اسلامی، عوامل تحقق وتغییر قواعد رفتاری، و با استناد به فقه، سازوکارهای تغییر و مؤلفه های استمرار قواعد رفتاری را تشریح می کند و منشأ گسترش تحقیقات و ابزارهای تحقیقی در حوزه سبک زندگی اسلامی خواهد شد. طبق یافته های تحقیق، اگر سه عامل شناخت، گرایش و قدرت، برای عموم محقق شود، قاعده رفتاری محقق می شود. قدرت، شامل سلامت، مهارت، ابزار و قانون است. فقه، شش نوع تعامل با قواعد رفتاری را دنبال می کند: «تثبیت»، «اهمال»، «اصلاح»، «تبدیل»، «ایجاد» و «حذف». سازوکار فقهیِ مدیریت قواعد رفتاری، تفکیک عناوین درجه یک و عناوین درجه دو در شریعت است. عناوین درجه دو، متصدی مدیریت قواعد رفتاری برای ایجاد وضع مطلوب است. استمرار منظومه قواعد رفتاری، مبتنی بر وجود مؤلفه هایی چون پایایی درونی هنجارها، انعطاف پذیری هنجارها در وضعیت های ثانوی، جامعیت هنجارها در تأمین گرایش های طیفی انسان و پویایی عملی هنجارها مبتنی بر سازوکار ولایت و احکام امضایی (غیرابتدایی) است. استمرار یک قاعده رفتاری، مبتنی بر قاعده امر به معروف و نهی از منکر است.
بازنمایی زندگی روزمره خانوادگی زنان ایرانی در اینستاگرام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال ششم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۲۳
1 - 30
حوزه های تخصصی:
فضای مجازی عرصه ای برای بازنمایی هویت های اجتماعی است و در این میان هویت های زنانه نیز مجال بسیاری برای خود ابرازی در این میدان یافته اند. فضای مجازی همزمان انعکاس دهنده و برسازنده زندگی روزمره است. پژوهش حاضر با تاکید بر زندگی روزمره خانوادگی زنان ایرانی در اینستاگرام در جستجوی فهم چگونگی استفاده آنها از فضای مجازی برای تاثیرگذاری بر مخاطب و الگوهای بازخورد مخاطبان در صفحات و پست های اینستاگرامرهای زن خانه دار می باشد. با تحلیل بیش از 800 پست از 26 اینستاگرامر و نظرات مخاطبان ذیل پست ها، سه مضمون کلی شامل مادری و خانه ایده آل؛ انقیاد توام با قدرتمندی/ بازنمایی هویت های زنانه-مردانه و پارادوکس های هویتی / بازنمایی مفهوم خوشبختی در پیوند با خانواده، مصرف تظاهری و زیبایی استخراج و تحلیل شده اند. نتایج این پژوهش نشان می دهد که شبکه اینستاگرام برای زنان اینستاگرامر ایرانی دارای کارکرد هویت بخشی و فراغتی است که در بستر آن زنان ضمن بازنمایی نقش های جنسیتی در قالب کلیشه های سنتی، نسبت به الگوهای حاکم بر ساختارهای مردسالارانه مقاومت داشته و کنش های آگاهانه ای برای رسیدن به اهداف خود و تبدیل شدن به اینستاگرامر انجام می دهند و در این مسیر، هم زمان درجاتی از سوژگی و فرودستی آنان بازنمایی می شود.
تبیین پیشران های اجتماعی و اقتصادی تعمیق پدیده بیکاری در کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جامعه شناسی معاصر سال نهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۶
117 - 141
حوزه های تخصصی:
در حالی که در بازه زمانی بین سال های 1384 تا 1397 نرخ بیکاری در کشور حدود 12 درصد و نسبتاً ثابت است؛ این شاخص در برخی از استان ها ازجمله کرمانشاه، دارای نرخی صعودی بوده و از متوسط کشور فاصله زیادی گرفته است. مقاله پیش رو برگرفته از پژوهشی است که با هدف بررسی متغیرهای خاص تأثیرگذار بر تشدید این پدیده در استان کرمانشاه، با بهره گیری از روش کیفی به انجام رسیده است. برای شناسایی متغیرهای تأثیرگذار چهارده مصاحبه عمیق نیمه ساختارمند با خبرگان دانشگاه، دولت و بخش خصوصی در حوزه های مختلف جامعه شناسی، اقتصاد، مدیریت و علوم سیاسی صورت پذیرفت. کدگذاری داده ها براساس تحلیل محتوای کیفی، منتج به تعیین 345 رمز شد که در 45 مقوله و نهایتاً در 6 عامل طبقه بندی شدند. سپس نتایج از طریق جلسات هم اندیشی و همچنین پرسشنامه ای محقق ساخته از طریق نمونه ای 109 نفری بررسی شد تا یافته های فاز قبلی پژوهش از نظر خبرگان، مورد بررسی و تبیین قرار گیرد. به صورت خلاصه یافته های این پژوهش مؤید این واقعیت است که مجموعه عواملی به صورت چندبعدی، چند متغیره و پیچیده موجب بروز و تشدید بیکاری در استان کرمانشاه شده اند؛ ازجمله این عوامل می توان به متغیرهای فرهنگی و اجتماعی، سیاسی- اداری، متغیرهای مدیریتی، عوامل سطح بنگاه و عوامل اقتصادی اشاره کرد که در طیفی از تأثیرگذاری مستقل یا درهم تنیده ایفای نقش می کنند. آنچه حائز اهمیت است لزوم بازنگری و تغییر جدی در حوزه متغیرهای سیاسی اداری در ایفای نقش دولت برای کنترل بیکاری در این استان است؛ چراکه نتایج مطالعه نشان داده است که از یک سو حوزه سیاسی- اداری در ایفای نقش ذاتی خود در زمینه موردمطالعه، دچار ناکارآمدی بوده و ناخواسته خود نقش تسهیل گر برای تعمیق بیکاری را ایفا می کند و از سوی دیگر این حوزه توان و مسئولیت هدایت، سیاست گذاری و اثرگذاری بر متغیرهای مختلف تأثیرگذار بر اشتغال را داراست.
تبیین پدیدارشناختی انگیزه های خرید کالاهای سوپرمارکتی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جامعه شناسی معاصر سال نهم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۷
277 - 307
حوزه های تخصصی:
اهمیتِ مصرف از چشمِ اغلبِ نظریه پردازان اجتماعی دور مانده است. گام نخستین در مطالعه مصرف، مطالعه در خصوص خرید است و انگیزه های خرید گام ابتدایی مطالعه خرید است. از سویی در سالیان اخیر با رشد فروشگاه های زنجیره ای، شاهد تغییرات انگیزه های خرید و رفتار متفاوت مصرف کنندگان و جامعه در مواجهه با این نوع فروشگاه ها هستیم که مبنای مطالعه حاضر بوده است. شناسایی انگیزه های خرید که باعث شکل گیری انواع مختلف سفر خرید و تعیین مقاصد خرید مختلف که قالب های فروشگاهی متفاوت هستند برای افراد دانشگاهی و خرده فروشان حائز اهمیت است. هدف پژوهش حاضر، تجربه زیسته خریداران کالاهای سوپرمارکتی در خصوص انگیزه های خرید است که با روش پدیدارشناسی و با به کارگیری مشاهده مشارکتی و مصاحبه عمیق موردبررسی قرار گرفته است. ده همراهی در خرید و چهارده مصاحبه برای جمع آوری داده ها انجام شده است و سپس با نرم افزار MAXQDA2018 داده ها تحلیل شده است. براساس تحلیل ها، 9 مضمون اصلی در 3 گروه انگیزه های مرتبط با محصول، مرتبط با فروشگاه و لذت گرایانه شناسایی شدند. مضامین عبارتند از: انتخاب کالا، کیفیت کالا، کارکردی، خدمات درون فروشگاه، راحتی، محیط فروشگاه، ارزش خرید، ارضای نفس و ایفای نقش. براساس یافته های به دست آمده انگیزه های مرتبط با فروشگاه و همچنین انگیزه های لذت گرایانه برای کالاهای سودجویانه بسیار مهم و حیاتی هستند و می بایست توجه ویژه ای به آن ها داشت.