فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۰۱ تا ۶۲۰ مورد از کل ۷۳۱ مورد.
منبع:
فناوری آموزش و یادگیری سال دوم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۸
100 - 120
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف سنجش میزان دانش دانش آموزان دختر پایه ی هشتم شهر تهران از بازی های رایانه ای انجام شد . روش این پژوهش توصیفی-پیمایشی بود که پژوهشگران علاوه بر آن به بررسی رابطه میان دانش دانش آموزان با استفاده آن ها از بازی های رایانه ای نیز پرداخته اند. جامعه آماری شامل تمام دانش آموزان دختر هشتم شهر تهران در سال تحصیلی 1393-1394 بود که با استفاده از جدول کوهن، 387 دانش آموز با روش خوشه ای چندمرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته (برگرفته از پرسشنامه های پایان نامه کارشناسی ارشد کبیری 1393) استفاده گردید. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی و آمار استنباطی نشان داد که دانش دانش آموزان پایه هشتم نسبت به بازی های رایانه ای بالاتر از میزان میانگین است، همچنین بررسی ها نشان داد رابطه دانش امور واقعی و دانش امور روندی دانش آموزان با میزان استفاده آن ها از بازی های رایانه ای مثبت و مستقیم است؛ اما بین دانش امور مفهومی آنان با میزان استفاده از بازی های رایانه ای این رابطه برقرار نیست (رابطه ضعیف بود). چنانچه هرچقدر دانش امور مفهومی آنان نسبت به بازی های رایانه ای بالاتر نشان داده شد میزان استفاده آنان از این بازی ها به شکلی منظم، کنترل شده و صحیح تر بود.نتایج نشان دادمی توان با ارتقاء دانش مفهومی دانش آموزان و والدین آنان از بازی های رایانه ای، میزان و نحوه استفاده دانش آموزان از این بازی ها را به میزان زیادی کنترل و به سمت مطلوب سوق داد.
ارزیابی وضعیت کنونی مدارس هوشمند متوسطه دخترانه در استان تهران بر اساس استانداردها
منبع:
فناوری آموزش و یادگیری سال دوم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۸
80 - 100
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، ارزیابی وضعیت کنونی مدارس هوشمند متوسطه دخترانه تهران بر اساس استانداردها (مدل مفهومی هوشمند سازی) در سال 1393 1392 انجام گردید. روش این پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی بود. جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه مدارس هوشمند متوسطه دخترانه مناطق 19 گانه شهر تهران و نمونه شامل 8 مدرسه هوشمند متوسطه دخترانه که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس و همچنین پرسشنامه مدل مفهومی انجام گردید. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه و مصاحبه نیمه ساختارمند بود. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون تی استیودنت بهره گرفته شد. نتایج پژوهش نشان داد وضعیت کنونی مدارس هوشمند در مؤلفه مدیریت یکپارچه رایانه ای در سطح پیشرفته و در مؤلفه برخورداری از معلمان آموزش دیده و زیرساخت توسعه یافته فناوری در سطح میانی و در مؤلفه محیط یاددهی و یادگیری مبتنی بر محتوای چندرسانه ای و ارتباط یکپارچه رایانه ای با مدارس دیگر در سطح مقدماتی قرار دارد. درنهایت از کل مدارس متوسطه دخترانه در تهران که عنوان هوشمند را به خود نسبت می دادند فقط 19 مدرسه هوشمند محسوب شدند که با توجه به نتایج پژوهش تعدادی از این مدارس نیز نیاز به بهبود کیفیت بیشتر دارند. تا بتوانند به سطح مطلوب یعنی پیشرفته نائل شوند.
تأثیر زیر ساخت های دانش بر عملکرد نواورانه سازمان های مبتنی بر فناوری اطلاعات و ارتباطات(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی تاثیر زیر ساخت های دانش بر عملکرد نوآورانه در سازمان های مبتنی بر فناوری اطلاعات و ارتباطات استان مازندران می باشد. روش پژوهش حاضر بر حسب هدف، کاربردی و از لحاظ ماهیت جمع آوری اطلاعات توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه ی آماری، مدیران و کارکنان سازمان های مبتنی بر فناوری اطلاعات و ارتباطات می باشند. جهت انتخاب حجم نمونه از جدول کرجسی و مورگان استفاده و حجم نمونه 196 نفر انتخاب شدند. به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه ی زیرساخت های دانش شکاری (2015)، و پرسش نامه ی عملکرد نوآورانه خاکزادیان(2020) استفاده شده است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار PLS3 استفاده گردید. نتایج پژوهش، نشان داد که زیر ساخت های دانش بر عملکرد نوآورانه در سازمان های مبتنی بر فناوری اطلاعات و ارتباطات تاثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین، با توجه به بار عاملی شان در بین سازه زیرساختهای مدیریت دانش سازه های فرهن گ، س اختار، فن اوری، منابع مالی، فراین دها و افراد دارای بیش ترین اهمی ت و در بین سازه عملکرد نوآورانه سازه های رشد فروش، نوآوری های استراتژیکی، گرایش به نوآوری، سهم بازار، سرعت تصمیم گیری و ریسک پذیری دارای بیش ترین اهمی ت هستند.
تأثیر چندرسانه ای آموزشی بر یادگیری خودراهبر دانش آموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر
منبع:
فناوری آموزش و یادگیری سال سوم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۱۲
17 - 38
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف بررسی تأثیر آموزش چندرسانه ای بر رشد مهارت های یادگیری خودراهبر دانش آموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر پایه اول دبیرستان شهر تهران، صورت پذیرفته است. روش پژوهش از نوع شبه آزمایشی و جامعه آماری، شامل کلیه دانش آموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر در مقطع اول دبیرستان شهر تهران بود که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای 12 نفر از دانش آموزان انتخاب و به صورت تصادفی در گروه کنترل و آزمایش قرار گرفتند. ابزار جمع آوری داده ها، پرسش نامه یادگیری خودراهبر فیشر و همکاران بود. پس از اجرای پیش آزمون بر روی هر دو گروه، متغیر مستقل (آموزش به وسیله چندرسانه ای) طی شش جلسه بر روی گروه آزمایش اجرا گردید و گروه کنترل نیز به دوراز متغیر مستقل قرار گرفت. پس از اتمام آموزش از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد. نتایج این پژوهش نشان داد که گروه آزمایش در مؤلفه رغبت برای یادگیری و خود مدیریتی پیشرفت معنی داری را نسبت به گروه کنترل داشتند؛ اما در مؤلفه خودکنترلی بین گروه آزمایش و کنترل تفاوت معنی داری مشاهده نشد.
تأثیر سواد اطلاعاتی اعضای هیأت علمی بر چابکی سازمانی دانشگاهی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر سواد اطلاعاتی اعضای هیأت علمی بر چابکی سازمانی دانشگاهی انجام گرفت. روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری اعضای هیأت علمی گروه های مدیریت و مدیریت آموزشی واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی استان مازندران به تعداد 173 نفر بودند. نمونه آماری به صورت تصادفی ساده انتخاب و حجم نمونه آماری بر اساس فرمول کوکران 118 نفر تعیین شد. جهت جمع آوری اطلاعات دو پرسش نامه مورد استفاده قرار گرفت. پرسش نامه تعیین سواد اطلاعاتی بر اساس طرح انجمن کتابخانه های دانشگاهی و پژوهشی آمریکا و با ابعاد مهارت های فن آوری اطلاعات و مهارت های کتابخانه ای؛ و پرسش نامه چابکی سازمانی دانشگاهی که توسط خاوری تدوین شده بود. روش تجزیه و تحلیل داده ها طرح مطالعات همبستگی و بر اساس مدل روابط ساختاری بود. تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزارهای SPSS و Smart PLS انجام شد. یافته های تحقیق نشان داد که سطح چابکی سازمانی واحدهای دانشگاهی و سواد اطلاعاتی اعضای هیأت علمی از متوسط بالاتر است. هم چنین، سواد اطلاعاتی اعضای هیأت علمی تأثیر مثبت و معنا داری بر چابکی سازمانی دانشگاهی دارد.
اثربخشی آموزش برنامه نویسی با استفاده از محیط مجازی (نرم افزار اسکرچ) در بهبود مهارت برنامه نویسی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف این مطالعه تعیین اثربخشی آموزش برنامه نویسی با استفاده از محیط مجازی (نرمافزار اسکرچ) در بهبود مهارت برنامه نویسی دانشجویان دانشگاه آزاد واحد سنندج در مقطع کارشناسی بود. روش تحقیق از نوع نیمه آزمایشی با طرح تحقیق پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان رشته کامپیوتر مقطع کارشناسی گرایش نرم افزار دانشگاه آزاد اسلامی واحد سنندج که در سال تحصیلی 98-1397 درس برنامه نویسی را اخذ کرده بودند. کل این دانشجویان 16 نفر بودند که به طور تصادفی به دو کلاس(گروه آزمایش و گروه کنترل هر کدام 8 نفر) تقسیم شدند. در این تحقیق در ابتدای دوره یک آزمون پیشرفت تحصیلی معلم ساخته که شامل مفاهیم آشنایی با دسنورات برنامه نویسی،تابع،روال،رخداد ،توالی دستورات درس برنامه نویسی بود به عنوان پیش آزمون طراحی شد و آزمون محقق ساخته ای که بر اساس دوره آموزش برنامه نویسی به روش ام آی تی ساخته شده بود به عنوان پس آزمون استفاده شد. داده های بدست آمده از طریق آزمون های تحلیل کوواریانس یک متغیره و چندمتغیره تحلیل شدند.. نتایج نشان می دهد که این آموزش بر افزایش مهارت روال و توابع،توالی دستورات و مهارت نوشتن شی مؤثر بوده اما بر شناخت دستورات و نوشتن رخداد مؤثر نبوده است.
ارزیابی و اولویت بندی انواع تعامل و مشارکت در محیط یادگیری الکترونیکی با استفاده از تکنیک تحلیل سلسله مراتبی (AHP)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مطالعه ارزیابی و اولویت بندی انواع مختلف تعامل در محیط یادگیری الکترونیکی و معیارهای مرتبط با آنها با استفاده از تکنیک فرآیند تحلیل سلسله مراتبی بود. برای دستیابی به این هدف از روش تحقیق کتابخانه ای و توصیفی از نوع زمینه یابی استفاده شد. جامعه آماری تحقیق، شامل کلیه منابع مربوط به الگوها و انواع مختلف تعامل در محیط یادگیری الکترونیکی براساس تجارب داخلی و خارجی بود. علاوه برآن کلیه صاحبنظران، خبرگان و دست اندرکاران مراکز فعال آموزش الکترونیکی در مدارس، اداره آموزش و پرورش و دانشگاه آزاد اسلامی واحد اردبیل نیز شامل جامعه تحقیق بوده و اعضای نمونه با توجه به اهداف و سؤالات تحقیق به صورت هدفمند از بین آنها انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته با استفاده از پرسشنامه پذیرش یادگیری الکترونیک هاروارد با روایی و اعتبار تأیید شده و پایایی 93% می باشد. یافته های تحقیق نشان داد که سهم متغیر های تعامل معلم – دانش آموز با 32 درصد، دانش آموز – محتوا 23 درصد و معلم – محتوا با 16 درصد به ترتیب بالاترین ضریب تاثیر را در سطح یادگیری و رضایت دانش آموزان از تعامل و مشارکت در فرآیند یادگیری را دارد.
واکاوی رابطه بین مؤلفه های اضطراب اجتماعی و اشتیاق به رایانه دانشجویان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، به منظور بررسی رابطه بین مؤلفه های اضطراب اجتماعی و اشتیاق به رایانه دانشجویان انجام شد. روش پژوهش به لحاظ هدف کاربردی، از نوع توصیفی- همبستگی بود و به روش میدانی اجرا گردید. جامعه آماری پژوهش، دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد رامسر به تعداد 2780 بود. حجم نمونه بر اساس جدول کرجسی و مورگان با توجه به حجم جامعه، 338 نفر تعیین شد. افراد نمونه به صورت تصادفی و با روش نمونه گیری طبقه ای بر اساس جنسیت انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده های پژوهش از پرسش نامه های اشتیاق به رایانه هاینسن و همکاران و پرسش نامه اضطراب اجتماعی واتسون و فرند استفاده شد. پایایی دو پرسش نامه به روش آلفای کرونباخ محاسبه گردید و به ترتیب با ضریب آلفای 0/78 و 0/80 تأیید گردید. به منظور بررسی فرضیه پژوهش از آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون خطی با استفاده از نرم افزار SPSS استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که بین مؤلفه های اضطراب اجتماعی و اشتیاق به رایانه دانشجویان (0/58= P=0/000 ، r) در سطح احتمال 95 درصد رابطه معنی دار وجود دارد و هم چنین، هر دو مؤلفه اضطراب اجتماعی؛ یعنی، اجتناب و پریشانی اجتماعی، و ترس از ارزیابی منفی، 33/6 درصد از واریانس اشتیاق به رایانه دانشجویان (0/336= R 2) را تبیین می کنند.
تاثیر آموزش مبتنی بر موک و معکوس بر سازگاری تحصیلی دانش آموزان مبتلا به اختلال نارسایی توجه/فزون کنشی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر آموزش مبتنی بر موک و معکوس بر سازگاری تحصیلی دانش آموزان مبتلا به اختلال کمبود توجه/ فزون کنشی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون/ پس آزمون از نوع گروه گواه و آزمایش است. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان مبتلا به اختلال کمبود توجه/ فزون کنشی مقطع ابتدایی پایه ششم استان گلستان در سال تحصیلی 99-98 بود که به روش نمونه گیری خوشه ای یک مرحله ای، از بین شهرستان های استان گلستان به طور تصادفی دو شهرگنبدکاووس و بندرترکمن انتخاب شد که 60 دانش آموز مبتلا به اختلال کمبود توجه/ فزون کنشی انتخاب شد. ابزار پژوهش شامل پرسش نامه سازگاری تحصیلی بیکر و سریاک (1984) است. روایی محتوایی پرسش نامه توسط روان شناسان و متخصصان حوزه علوم تربیتی، اختلالات روانی و یادگیری ورد بررسی و تأیید قرار گرفت و پایایی آن استفاده از آلفای کرنباخ 78/0 به دست آمد. روش اجرا بدین صورت بود که نمونه به سه گروه 20 نفری تقسیم و پس از سنجش پیش آزمون به سه شیوه سنتی، موک و معکوس تحت آموزش قرار گرفت و پس از آخرین جلسه آموزش، پس آزمون گرفته شد. یافته های پژوهش نشان داد که دو روش مذکور بر سازگاری تحصیلی دانش آموزان مبتلا به اختلال کمبود توجه/ فزون کنشی تأثیر مثبت و معناداری دارند.
رابطه ذهنیت فلسفی و خود تنظیمی یادگیری دانش آموزان با نقش میانجی بهره گیری از فناوری اطلاعات(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش، تبیین رابطه بین ذهنیت فلسفی و خود تنظیمی یادگیری با نقش میانجی بهره گیری از فناوری اطلاعات می-باشد. پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر پایه ششم ابتدایی شهر بهشهر در سال تحصیلی 97–1396 بود که برابر 616 نفر می باشد. 217 نفر بر اساس فرمول کوکران بعنوان نمونه و به شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبی انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه فناوری اطلاعات شفیع پور مطلق (1395) با 15 گویه، پرسشنامه خودراهبری یادگیری فیشر و همکاران ( 2001 ) با 40 گویه و پرسشنامه ذهنیت فلسفی بر اساس مدل فیلیپ اسمیت (42 گویه) می باشد. روایی صوری و محتوایی آنها مورد تایید اساتید قرار گرفت و پایایی به کمک روش ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب مقادیر 85/0 و 87/0 و84/0 بدست آمد. داده به کمک نرم افزار لیزرل 8 تحلیل گردید. نتایج نشان داد بین ذهنیت فلسفی با خود تنظیمی یادگیری با آزمون نقش میانجی بهره گیری از فناوری اطلاعات رابطه وجود دارد.
بررسی میزان توانایی و دانش استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباط آن با عملکرد پژوهشی و نوآورانه ی اعضای هیئت علمی(مطالعه موردی دانشگاه علوم پزشکی بابل)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی توانایی و دانش استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباط آن با عملکرد پژوهشی و نوآورانه اعضای هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی بابل انجام شد. جامعه آماری اعضای هیئت علمی دانشگاه-های علوم پزشکی بابل به تعداد 347 نفر،که با استفاده از فرمول کوکران 180 نفر نمونه به روش تصادفی طبقه-ای انتخاب شدند. جمع آوری داده ها باپرسش نامه های محقق ساخته سنجش توانایی و دانش استفاده از فناوری با 15 سؤال، سنجش عملکرد نوآورانه با 8 سؤال و سنجش عملکرد پژوهشی با 13 سؤال انجام شد. روایی صوری و محتوایی به تائید متخصصان رسید و پایایی باضریب آلفای کرونباخ برای توانایی و دانش استفاده از فناوری اطلاعات(86/0)،عملکردپژوهشی(84/0)وعملکرد نوآورانه(77/0) محاسبه شد. تجزیه و تحلیل داده ها با آزمون های تحلیل رگرسیون، یومان ویتنی، کروسکال والیس، توسط نرم افزارSpss24 انجام شد. نتایج نشان داد بین توانایی و دانش استفاده از فناوری اطلاعات با عملکرد پژوهشی و عملکرد نوآورانه اعضای هیات-علمی رابطه معناداری وجود دارد. توانایی و دانش استفاده از فناوری اطلاعات اعضای هیئت علمی و عملکرد پژوهشی آنان در وضعیت نسبتا مطلوب و عملکرد نوآورانه در وضعیت نامطلوب قرار دارند. اهتمام فزاینده سیاست گذاران آموزش پزشکی و دولتمردان، برای ایجاد فرصت های بیشتر برای آموزش و ترغیب اعضای هیات علمی در جهت به کارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات در فعالیت های دانشگاهی وگنجاندن مباحثی در موردنقد وضعیت فناورانه موجود ضروری است.
ارائه الگو جهت ارزیابی همراستایی و همگرایی معماری سازمانی اداره کل ورزش و جوانان استان مازندران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی همراستایی و همگرایی معماری سازمانی وضعیت موجود اداره کل ورزش و جوانان استان مازندران و ارائه الگو در وضع مطلوب انجام گرفت. امروزه معماری سازمانی یکی از مهم ترین موضوعاتی است که مدیران اجرایی و مدیران اطلاعاتی مورد توجه قرار می دهند و رویکردی برای شناخت، مهندسی، مدیریت کلیه عناصر سازمان و ارتباطات آنها است. روش این پژوهش از نوع توصیفی و پیمایشی و مبتنی بر تحلیل های کیفی و کمی با استفاده از روش اسنادی و روش دلفی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه مدیران، معاونان و کارکنان اداره کل ورزش و جوانان استان مازندران به تعداد 148 نفر می باشند که در سال 1397 مشغول به فعالیت بودند. پس از توزیع 148 پرسشنامه، 140 پرسشنامه قابل استفاده حاصل گردید. بنابراین حجم نمونه ی آماری برابر با 140 نفر در نظر گرفته شد. جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته مشتمل بر 7 سوال استفاده شده است، ضریب پایایی به روش آلفای کرونباخ برابر با 88/0 به دست آمد. برای تحلیل داده ها، شیوه های تحلیل اسناد و روش دلفی، با رویکرد تطبیقی و قیاسی با استفاده از نرم افزار spss انجام شده است. نتایج نشان می دهد که وضعیت جاری در اکثر ویژگی های همراستایی و همگرایی در حد متوسط بوده و باید بهبود پیدا نماید. از این رو مدل جدیدی مبتنی بر سرویس گرایی جهت ترسیم وضعیت آتی طراحی و با استفاده از روش دلفی ارزیابی شد.
عوامل مرتبط با دانش آفرینی در مؤسسات آموزش عالی برخط(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی از این پژوهش، شناسایی عوامل دانش آفرینی در مؤسسات آموزش عالی برخط بود.این مطالعه در چارچوب رویکرد کیفی اکتشافی انجام شده است. تعداد 14نفر ازخبرگان دانشگاهی و مطلع نسبت به دانش آفرینی و یادگیری الکترونیک به صورت هدفمند و با راهبرد نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و به صورت نیمه ساختاریافته مورد مصاحبه قرارگرفتند. درنهایت برای هر یک از طبقات عنوانی که دربرگیرنده کل کدهای آن طبقه باشد، انتخاب گردید. در نتیجه ی این مطالعه 16 مؤلفه در چهار بعد عوامل مدیریتی، سازمانی ، فردی وفن آوری شناسایی شد. این عوامل در بعد مدیریتی ؛ عوامل مدیریتی(سبک مدیریت و سلسله مراتب)، نظام توانمند سازی، تفکر سیستمی، تعامل اجتماعی و مشارکت، سیستم های مدیریت یادگیری مجازی در بعد سازمانی، فرهنگ سازمانی، ساختار سازمانی، شبکه دانش، مخازن و منابع دانشی در بعد فن آوری؛ محیط یادگیری الکترونیکی، فن آوری شبکه، زیرساخت های فن آوری اطلاعات، ابزار یادگیری الکترونیکی و در بعد فردی؛ حل مسأله، یادگیری فردی، خلاقیت و نوآوری است
رضایت مندی دانش آموزان پایه دهم از آموزش به شیوه مشارکتی سنتی- ترکیبی بر پایه سه روش منتخب(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، مطالعه اثربخشی یاددهی- یادگیری سنتی بر پایه آموزش مشارکتی مبتنی بر روش استفاده از پاورپوینت، وبلاگ و تالار گفت وگو و شبکه مجازی بر رضایت مندی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پایه دهم بود. این پژوهش به روش نیمه تجربی برای دانش آموزان پایه دهم رشته علوم تجربی در سال تحصیلی 96 -1395 منطقه 20 تهران انجام شد. از میان دبیرستان های دخترانه، 3 کلاس درس (16 نفر، 13 نفر و 18 نفر) از دانش آموزان به صورت خوشه ای انتخاب و برای درس زیست شناسی اجرا شد. ابزار جمع آوری اطلاعات علاوه بر نمرات تحصیلی، پرسش نامه رضایت مندی محقق ساخته بود. روایی محتوایی آن توسط متخصصان و پایایی آن با روش آزمون مجدد (0/76 =<em>r</em>) تأیید گردید. استفاده از آزمون <em>t </em>وابسته برای بررسی نمرات پیشرفت درسی انتخاب و جهت تحلیل داده ها از آزمون لوین برای بررسی همگنی واریانس ها و تحلیل ANOVA برای بررسی اثرگذاری سه روش یادگیری منتخب (پاورپوینت، وبلاگ و تالار گفت وگو وشبکه های مجازی) استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که روش یادگیری مشارکتی در پیشرفت درسی و میزان رضایت از روش تدریس و یادگیری مؤثر است. بر اساس یافته ها، بیشترین تأثیرگذاری مربوط به استفاده از روش وبلاگ و تالار گفت وگو است. یکی از دلایل استفاده از وبلاگ مربوط به مرتب بودن داده ها بدون محدودیت، ارایه دادن مطالب، رنگی نشان دادن مطالب، اضافه کردن صدا تصویر، اضافه شدن لینک ها به ترتیب سودمندی در یک قسمت از کار است.
تأثیر اثربخشی کاربست تخته های هوشمند بر عناصر برنامه درسی مبتنی بر الگوی پذیرش فناوری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
استفاده از سیستم آموزش الکترونیکی و هوشمند می تواند باعث تقویت دانش و بازده درسی بهتر شود. بنابراین، مدارس امروز باید برای عصر اطلاعات طراحی شوند. هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر اثربخشی کاربست تخته های هوشمند بر عناصر برنامه درسی از دیدگاه معلمان دوره دوم متوسطه می باشد. این پژوهش به روش کیفی انجام گرفته و از نوع تحقیقات کاربردی است که بر مبنای الگوی پذیرش فعالیت می باشد. روش جمع آوری داده ها مشاهده و مصاحبه های نیمه ساختاریافته بود. نمونه آماری جهت مصاحبه، 20 نفر از معلمان دوره دوم متوسطه اصفهان و مشاهده کلاس های درس آنان بود. تحلیل داده ها هم زمان با جمع آوری داده ها و به روش آنالیز محتوای کیفی انجام شد. نتایج نشان داد تخته های هوشمند از منظر چهار عنصر برنامه درسی (هدف، محتوا، استراتژی کلاسی و ارزشیابی) و بر مبنای دو عنصر از الگوی پذیرش فناوری (سهولت کاربرد و فایده درک شده) دارای ویژگی هایی است. به طور کلی، در حیطه سهولت کاربرد به موارد ذخیره و بازیابی مطالب، تنوع رنگ، استفاده از صفحات متعدد، انعطاف در مدیریت کلاس و طرز نشستن دانش آموزان و ارزشیابی مستمر و تدریجی اشاره شد و در حیطه فایده درک شده، مواردی مانند میزان دقت بالا، افزایش انگیزه و علاقه دانش آموزان، همگام کردن دانش آموزان با پیشرفت های روز، نیاز به عینی سازی در برخی از دروس، استفاده بهینه از زمان و جلوگیری از هدر رفتن وقت و استفاده از ارزشیابی شفاهی از مهم ترین عامل های ذکر شده توسط دبیران بود.
بررسی رابطه میزان دانش عصب شناسی با رفتارهای یادگیری، عملکرد یادگیری و تفکر سطح بالا در دانشجویان
منبع:
فناوری آموزش و یادگیری سال چهارم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱۴
51 - 69
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه میزان دانش عصب شناسی با رفتارهای یادگیری، عملکرد یادگیری و تفکر سطح بالا در دانشجویان می باشد. روش پژوهش توصیفی-همبستگی می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانشجویان دانشگاه علامه طباطبائی می باشد که 100 نفر از آن ها به روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه دانش عصب شناسی هوکولانو-هوزل (2002)، رفتارهای یادگیری مک درموت و همکاران (1999)، عملکرد یادگیری یانگ، کلمز و مورفی (2003) و تفکر سطح بالا سرمد و همکاران (1390) می باشد. یافته های پژوهش نشان داد بین دانش عصب شناسی با رفتارهای یادگیری رابطه منفی و معنی دار وجود دارد. بین دانش عصب شناسی با عملکرد یادگیری رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. بین دانش عصب شناسی با تفکر سطح بالا رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. نتایج نشان داد بین دانش عصب شناسی با رفتارهای یادگیری، عملکرد یادگیری و تفکر سطح بالا در دانشجویان رایطه وجود دارد. با توجه به نتایج پژوهش پیشنهاد می شود که می توان با برگزاری دوره های آموزشی و تهیه پکیج های آموزشی دانش عصب شناسی دانشجویان را افزایش داد.
بررسی رابطه امید به تحصیل با سرسختی تحصیلی دانش آموزان با میانجی گری تدریس تحول آفرین در دانش آموزان متوسطه اول شهر کرمان
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی رابطه ی بین امید به تحصیل با سرسختی تحصیلی دانش آموزان با میانجی گری تدریس تحول آفرین در دانش آموزان متوسطه اول شهر کرمان پرداخته است. روش پژوهش همبستگی با رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری انتخاب گردید. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان متوسطه اول شهر کرمان به تعداد 1131 نفر بودند، که با توجه به جدول مورگان و براساس نمونه گیری تصادفی ساده تعداد 285 نفر انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری در این پژوهش پرسشنامه امید تحصیلی سهرابی و سامانی (۱۳۹۰) ،پرسشنامه سرسختی تحصیلی بنیشک و همکاران(2005) و پرسشنامه تدریس تحول آفرین بوچامپ و همکاران (۲۰۱۰) استفاده شد. داده های به دست آمده با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد تدریس تحول آفرین در رابطه بین امید به تحصیل با سرسختی تحصیلی نقش واسطه ای دارد. همچنین اثر مستقیم امید به تحصیل با تدریس تحول آفرین، تدریس تحول آفرین با سرسختی تحصیلی و امید به تحصیل با سرسختی تحصیلی دانش آموزان مثبت و معنی دار است. بنابراین چنین استنباط می شود تدریس تحول آفرین، ارزش های اصلی و اهداف یکپارچه کلاس درس و دانش آموزان را تشخیص می دهند و به استعدادهای بالقّوه ی دانش آموزان اهمیت می دهد و دانش آموزانی خشنود واثربخشی را پرورش می دهند که علایق دانش آموزان را بالا می برد و آن ها را به نگاهی فراتر از علایق شخصیشان برای گروه تشویق می کند و از این طریق توانایی مقاومت کردن در برابر سختی های تحصیلی و امید به تحصیل را ارتقا می بخشند.
تاثیر به گارگیری شبکه های اجتماعی بر توانمندسازی دبیران با توجه به نقش میانجی انتقال دانش(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
چکیده هدف از انجام این پژوهش بررسی تاثیر میزان استفاده دبیران از شبکه های اجتماعی بر توانمندسازی آنان با نقش میانجی انتقال دانش می باشد. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت جمع آوری اطلاعات، توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری کلیه دبیران متوسطه دوم ناحیه یک شهر بندرعباس به تعداد 428 نفر بود، حجم نمونه با استفاده جدول کرجسی و مورگان به تعداد۲۰۵ نفر که به شیوه تصادفی - طبقه ای انتخاب گردیدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه های توانمندسازی اسپریتزر (1995) با ۱۸ گویه ، انتقال آموزش هالتون و همکاران(۲۰۰۰) با ۴۵ گویه ، شبکه های اجتماعی اندام(۱۳۹۵ ) با ۱۴ گویه بود، روایی صوری و محتوایی آنها مورد تایید متخصصان قرار گرفت و پایایی آن ها با استفاده از روش ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب مقادیر ۸۶/۰، ۸۴/۰ و ۸۹/۰ به دست آمد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS23 و LISREL8.80 مورد پردازش قرار گرفت. نتایج نشان داد که استفاده از شبکه اجتماعی بر انتقال دانش توسط دبیران اثر مستقیم دارد. استفاده از شبکه اجتماعی بر توانمندسازی دبیران اثر مستقیم دارد. انتقال دانش با توانمندسازی دبیران اثرمستقیم دارد. و انتقال دانش در تاثیر بکارگیری شبکه اجتماعی بر توانمندسازی دبیران نقش میانجی دارد.
تحلیل مسیر پذیرش و اعتماد بر قصد و رفتار استفاده از سامانه ی ثبت پروپوزال و امور پژوهشی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهواز(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، تحلیل مولفه های پذیرش و اعتماد از طریق قصد بر رفتار استفاده دانشجویان تحصیلات تکمیلی از سامانه ثبت پروپوزال و امور پژوهشی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهواز می باشد. پژوهش کاربردی و به لحاظ روش گردآوری داده ها توصیفی- پیمایشی می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهواز می باشد که از این تعداد 384 نفر با استفاده از نمونه گیری طبقه ای تعیین شد. پرسشنامه مورد استفاده در پژوهش، با استفاده از پژوهش های پاپاس و همکاران (متغیر قصد استفاده)، گرانت و همکاران (متغیر ریسک ادراک شده)، اورسیولی و همکاران (متغیرهای رفتار استفاده، اعتماد، پیچیدگی، سودمندی ادارک شده، و سهولت دریافتی) تهیه و تنظیم شد که در این امر با نظر متخصصان مشورت گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و نرم افزار PLS انجام شد. نتایج حاکی از تایید فرضیات پژوهش دارد. قصد استفاده از فن آوری بیشترین درصد تأثیر را در بین فرضیه ها داشت. بعد از آن به ترتیب اعتماد، رفتار استفاده از فن آوری و اعتماد بر رفتار استفاده بیشترین تاثیر را داشتند. قصد استفاده کمترین درصد تأثیر را بر رفتار استفاده داشت. مقدار Z برای تاثیرگذاری پذیرش فن آوری و اعتماد بر رفتار استفاده با توجه به نقش میانجی گری قصد استفاده نیز به ترتیب 32/3 و 16/3 بدست آمد. براساس نتایج داده ها، می توان نتیجه گرفت مؤلفه های پذیرش و اعتماد بر رفتار دانشجویان در استفاده از سامانه ثبت پروپوزال و امور پژوهشی دانشگاه مؤثر است و قصد استفاده باعث افزیش این تأثیر می شود.
تاثیر حمایت مدیریت ارشد بر عملکرد شعب بانک ملی شهر تهران با نقش میانجی مهارت های فناوری و ظرفیت جذب(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
پژوهش پیشِ رو به دنبال این است که آیا تاثیر حمایت مدیریت ارشد بر مهارت های فناوری و ظرفیت جذب می تواند منجر به افزایش عملکرد سازمانی شعب بانک ملی شهر تهران شود. روش اجرای پژوهش توصیفی- پیمایشی از نوع معادلات ساختاری است. جامعه آماری پژوهش حاضر شعب بانک ملی شهر تهران می باشند. تعداد کل جامعه آماری 460 شعبه می باشد که با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه به تعداد 210 شعبه محاسبه شد و توزیع پرسشنامه ها در بین نمونه های آماری بصورت تصادفی ساده صورت پذیرفت. روایی پرسشنامه بصورت محتوایی- صوری به تایید مشاوران و خبرگان اهل فن رسید و از لحاظ پایایی با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ (مقدار 86/0) مورد بررسی قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و روش معادلات ساختاری با نرم افزار LISREL نسخه 8 استفاده گردید. نتایج نشان داد که تأثیر حمایت مدیریت ارشد بر مهارت های فناوری و ظرفیت جذب مثبت و معنادار است. همچنین تأثیر مهارت های فناوری بر عملکرد سازمانی مثبت و معنادار است. اما تأثیر ظرفیت جذب بر عملکرد سازمانی معنادار نیست. همچنین حمایت مدیریت ارشد از طریق مهارت های فناورانه و ظرفیت جذب منجر به افزایش عملکرد سازمانی می شود.