فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۱۰۰ مورد از کل ۲۷۲ مورد.
حوزه های تخصصی:
ارزشیابی آموزشی همواره فرآیندی مهم، وقت گیر و هزینه بر در سیستم های آموزشی بوده است. از سوی دیگر دستیابی به نتیجه قابل اعتماد بدون استفاده از معیارهای مناسب، امکان پذیر نمی باشد. در این مقاله با استفاده از معیارهای منطق فازی، سیستمی جهت ارزشیابی نحوه آموزش مدرسان پیشنهاد شده است. منطق فازی از روش های نوین استنتاج محسوب می شود و در ترکیب با رایانه به عنوان ابزاری قدرتمند در کاربردهای مختلف استفاده می شود. مراحل این تحقیق بدین صورت است که ابتدا با آمارگیری از استادان با تجربه و مسلط به دانش و فن آوری های نوین آموزشی، داده های مورد نیاز جمع آوری گردیده است. سپس به عنوان مطالعه موردی، شیوه های مؤثر در آموزش ریاضیات مقطع کارشناسی با استفاده از روش های نوین و ایده های منطق فازی مورد تحلیل و مطالعه قرار گرفته است. در نهایت، با استفاده از تحقیقات انجام شده، یک سیستم فازی جهت ارزشیابی آموزشی، طراحی و با نرم افزار MATLAB پیاده سازی شده است. نتایج ارزیابی نشان داد که با استفاده از این سیستم پیشنهادی (در مطالعه موردی انجام شده)، ارزشیابی مؤثرتری از عملکرد آموزشی مدرسان امکان پذیر است و مدرسان می توانند با استفاده از این سیستم، اقدام به اصلاح و افزایش بهره وری روند آموزش خود نمایند. همچنین این تحقیق نشان داد که با استفاده از استنتاج فازی خطاهای ارزشیابی کاهش یافته و از حالت مطلق گرای منطق کلاسیک عاری گردیده است.
رابطه کمال گرایی والدین با سبک های فرزندپروری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش، رابطه کمال گرایی پدران و مادران با سبک های فرزندپروری آنان مورد بررسی قرار گرفت. هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه ابعاد کمال گرایی خودمحور، دیگرمحور و جامعه محور با سبک های فرزندپروری شامل سبک های اقتداری، آمرانه و سهل گیر در نمونه ای از خانواده های ایرانی بود. تعداد 800 آزمودنی (400 پدر، 400 مادر) در این پژوهش شرکت کردند. از این افراد خواسته شد مقیاس کمال گرایی چند بعدی تهران TMPS)؛ بشارت، 1386) و پرسشنامه اقتدار والدینPAQ) ؛ بوری، 1991) را تکمیل کنند. برای تحلیل داده های پژوهش از شاخص ها و روش های آماری شامل فراوانی، درصد، میانگین، انحراف استاندارد، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون همزمان استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که ابعاد کمال گرایی با سبک های فرزندپروری رابطه دارد. از یافته های این پژوهش نتیجه گرفته می شود که ابعاد کمال گرایی والدین، ویژگی های مربوط به سبک های فرزندپروری آنان را تحت تاثیر قرار می دهد.
تاثیر ارزیابی عملکرد اعضای هیات علمی با کارنامه هوشمند بر بهبود عملکرد آنان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
این پ ژوهش جهت استفاده از پتانسیل های علم کامپیوتر در مدیریت آموزشی شکل گرفت و هدف آن بررسی تاثیر آگاهی از نتایج ارزیابی عملکرد اعضای هیات علمی به وسیله کارنامه هوشمند بر ارتقای کیفیت فعالیت های آموزشی، پژوهشی و اجرایی آنان بود. جامعه ی مورد مطالعه شامل اعضای هیات علمی واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی و نمونه ی مورد مطالعه شامل 482 نفر از جامعه ی مذکور بود که به دو گروه آزمایشی و کنترل بر مبنای گروه های همتا تقسیم شد. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، کارنامه هوشمند ارزیابی عملکرد اعضای هیات علمی بود که پیش از این مدل سازی و طراحی گردیده بود. پس از دریافت اطلاعات مورد نیاز از گروه آزمایش و کنترل با استفاده از کارنامه هوشمند ارزیابی عملکرد اعضای هیات علمی، کارنامه عملکرد آموزشی، پژوهشی و اجرایی برای استادان دو گروه آزمایش و کنترل صادر گردید. کارنامه های گروه آزمایش برای آنان ارسال و کارنامه های گروه کنترل ارسال نگردید. پس از سپری شدن یک ترم دوباره برای دو گروه کارنامه نیمسال دوم نیز صادر گردید و تفاوت عملکرد دو گروه در قبل و بعد از دریافت کارنامه با استفاده از آزمون t مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج نشان داد که متغیر مستقل (کارنامه هوشمند) بر بهبود عملکرد آموزشی و پژوهشی اعضای هیات علمی مؤثر بوده، اما بر عملکرد اجرایی تاثیر معناداری نداشته است.
ارزشیابی توصیفی برای پدران و مادران و..
حوزه های تخصصی:
بررسی و مقایسه اثر بخشی اجرای ارزشیابی کیفی توصیفی و ارزشیابی سنتی بر مهارت های اجتماعی دانش آموزان ابتدایی*
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی میزان اثربخشی اجرای آزمایشی ارزشیابی کیفی توصیفی بر مهارت های اجتماعی دانش آموزان مدارس ابتدایی استان اردبیل در سال تحصیلی
89-88 انجام شد. روش تحقیق از نوع علی مقایسه ای بود. نمونه گیری از مدارسی که ارزشیابی توصیفی در آنها اجرا می شد به روش سرشماری صورت گرفت و برای هر مدرسه ای که به عنوان نمونه انتخاب شد یک مدرسه مشابه که ارزشیابی سنتی در آنها اجرا می شد برای مقایسه انتخاب گردید. در مجموع 999 نفر دانش آموز ابتدایی و 99 نفر معلم به عنوان نمونه انتخاب شدند. اطلاعات مورد نیاز از طریق پرسشنامه های محقق ساخته از دانش آموزان و معلمان جمع آوری شد. داده های جمع آوری شده با نرم افزار Spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج بدست آمده نشان داد که ارزشیابی توصیفی تأثیر بیشتری نسبت به ارزشیابی نمره ای بر میزان کارگروهی و همکاری و کاهش رقابت و همچنین افزایش مشارکت آنها در بحث و گفتگوهای دانش آموزان دارد. با توجه به نتایج این تحقیق اجرای ارزشیابی کیفی توصیفی با رفع برخی کاستی ها توصیه می شود.
تدوین و اعتبار سنجی الگوی تدوین و اعتبارسنجی الگوی پیشنهادی ارزشیابی کیفیت درونی آموزش الکترونیکی در نظام آموزش عالی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر ارزشیابی کیفیت درونی آموزش الکترونیکی دانشگاهی، الگو، مدل و چارچوب های ارزشیابی آموزش الکترونیکی، که در طی سال های 2009-2001 مطرح شده اند، است و عوامل موثر بر کیفیت آموزش الکترونیکی شناسایی و استخراج شده اند. سپس، کیفیت آموزش به عنوان متغیر وابسته و عوامل موثر بر کیفیت آموزشی به عنوان متغیرهای مستقل مورد بررسی قرار گرفتند. این الگو با استفاده از تکنیک دلفی اعتبارسنجی و در نهایت عوامل اساسی موثر بر کیفیت آموزش، در هشت گروه اصلی ارائه شده است. عامل انسانی، عامل زیرساختی، عامل فرهنگی، عامل قانونی، عامل اقتصادی و سیاسی، عامل مدیریت و رهبری، عامل حمایت و پشتیبانی و عامل همکاری های بین المللی، به عنوان عوامل موثر بر کیفیت آموزش، توسط 85 شناسه، کیفیت آموزش الکترونیکی را مورد ارزشیابی قرار داد. الگوی ارزشیابی هشت عاملی، در نمونه آماری با 194 دانشجو از جامعه آماری دانشجویان دوره های تحصیلی کارشناسی ارشد رشته های فنی دانشگاه های الکترونیکی تهران، که حداقل یک گروه فارغ التحصیل داشته اند، اجرا شد. نتایج نشان داد، پس از تجزیه و تحلیل داده ها، وضع کیفیت آموزش الکترونیکی دانشگاه مشخص و نقاط قوت و ضعف در هر بخش به تفکیک تعیین می گردد.
ارزیابی درونی گروه پرستاری دانشگاه آزاد اسلامی مهاباد
حوزه های تخصصی:
اهداف: این مطالعه با هدف ارزیابی درونی گروه پرستاری دانشگاه آزاد اسلامی مهاباد بهمنظور تعیین نقاط قوت و ضعف، بهمنظور ارتقای کیفیت آموزش انجام شد.
روشها: در این مطالعه توصیفی مقطعی، ملاکهای مدیر گروه، تجهیزات گروه، فضای آموزشی نظری و بالینی، دانشجویان، اعضای هیات علمی، روشهای یاددهی- یادگیری و تولید دانش جدید مورد ارزیابی قرار گرفتند. روش جمعآوری دادهها پرسشنامه، مشاهده و چکلیست بود. لذا اعضای گروه در جلسات متعدد خود، پس از تعیین نشانگرها و امتیاز ایدهآل برای هر کدام از ملاکهای انتخابشده، وضعیت موجود را با نشانگرها مورد مقایسه قرار دادند. ویژگی مطلوب هر ملاک تعیین و هر ملاک بین 1 تا 5 (خیلی ضعیف تا عالی) طبقهبندی شد. میانگین امتیاز ملاکها تعیین و از طبقهبندی گورمن برای نتیجهگیری نهایی استفاده شد.
یافتهها: جایگاه سازمانی گروه دارای نمره 5/3 و رتبه بیش از رضایتبخش، عوامل پشتیبانی دارای نمره 07/4 و رتبه قوی، فرآیند آموزش- یادگیری دارای نمره 03/4 و رتبه قوی و در مجموع نمره ارزیابی گروه پرستاری 97/3 و رتبه خوب بود. از نظر دانشجویان، ارزیابی فرآیند آموزش گروه پرستاری دارای نمره 37/3 و رتبه بیش از رضایتبخش بود. در مورد مدیر گروه، اعضای هیات علمی و شورای گروه، هر کدام امتیاز 5/3 و رتبه بیش از رضایت بخش را براساس ردهبندی گورمن کسب کردند.
نتیجهگیری: با رفع نقیصههای مشخصشده در هر بخش، خصوصاً آموزش بالینی، میتوان به نتایج بهتری دست یافت. گروه آموزشی، با شناخت نقاط ضعف و قوت خود، فعالانه در جهت رفع نقایص و تقویت نقاط مثبت خود قدم برمیدارد.
تأثیر ترکیبی روش های سنجش جایگزین(عملکردی و کارپوشه) بر نگرش و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پیش دانشگاهی رشته علوم تجربی در درس شیمی شهرستان خرم آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر تأثیر ترکیبی بکارگیری روش های مختلف سنجش جایگزین (عملکردی و کارپوشه) بر نگرش و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان را مورد بررسی قرار داد. نمونه پژوهش را 40 دانش آموز پسر پیش دانشگاهی در رشتة علوم تجربی منطقه 2 خرم آباد تشکیل دادند که در دو کلاس متفاوت به صورت تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای اندازه گیری مورد استفاده در این پژوهش عبارت بود از: 1- پرسشنامه تجدیدنظر شده سنجش نگرش نسبت به مدرسه (SAAS-R)، 2- آزمون پیشرفت تحصیلی شیمی، 3- آزمون های عملکردی شیمی، 4-کارپوشه. برای تحلیل داده ها از روش های آماری تحلیل کوواریانس چند متغیری (MANCOVA)،و تحلیل کوواریانس یک متغیری (ANCOVA) استفاده شد. نتایج نشان داد دانش آموزانی که عملکردشان با استفاده از روش های سنجش جایگزین مورد آزمون قرار می گیرند در مقایسه با دانش آموزانی که عملکردشان با روش های سنتی اندازه گیری می شوند: 1- نگرش مثبت تری نسبت به مدرسه دارند، 2- به پیشرفت تحصیلی بالاتری در حیطة روانی- حرکتی و شناختی دست می یابند.
ارزشیابی برنامه درسی در آموزش عالی
حوزه های تخصصی:
مقدمه: گسترش فعالیتهای برنامهریزی درسی حرکتهایی برای ارزشیابی برنامههای آموزشی را موجب میشود. هم شرکتهای سرمایهگذاری و هم مصرفکنندگان تمایل دارند تا شواهدی را بهدست آورند که برنامههای جدید نتایج رضایتبخشی تولید نمایند. اطلاعات مورد جستجو تناسب برنامه جدید با نیازهای جامعه و یادگیرنده، اعتبار و اهمیت علمی مواد مطالعاتی جدید، توانایی برنامه برای گزینش معلم مطمئن و رفتارهای دانشآموز/دانشجو و نتایج واقعی استفاده از مجموعهای از مواد آموزشی مشخص هستند. دو دهه قبل، ارزشیابی برنامه درسی بهعنوان حوزه مطالعاتی مستقلی در رشته علوم تربیتی ظاهر شد. ریشههای آن بیشتر در حوزههای کلی ارزشیابی آموزشی، آزمودن و اندازهگیری یافت میشود. با این وجود، مساله اصلی ابتدایی بیشتر ارزشیابی دانشآموزان بود تا ارزشیابی برنامههای آموزشی؛ نیازی که احساس شده بود تا مجموعهای از مفاهیم، اصول، روشها، نظریهها و الگوهای جدید را تدوین نمایند. این عقاید و روشهای جدید مبنای حوزه جدید ارزشیابی برنامه درسی هستند. دانشگاههای بزرگ دورههایی را در مورد ارزشیابی برنامه درسی ارایه نمودهاند. این نوشتار نیز سعی دارد که به ضرورت و اهمیت ارزشیابی برنامه درسی در آموزش عالی بپردازد و رهنمودهایی را در این خصوص ارایه نماید.
تلفیق، راهبردى مناسب براى تدوین برنامه درسى چندفرهنگى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
براساس نتایج این پژوهش، مشخص شد که برنامه درسى آموزش عالى کشور به سبب مغفول بودن سیاست قومى و چندفرهنگى در ایران، الگو و راهکارى در زمینه برنامه درسى چندفرهنگى ندارد. ازطرفى، به کاربستن نتایج پژوهش ها درباره الگوى پیشنهادى چندفرهنگى و سیاست قومى مناسب ایران نیز در هاله اى از ابهام و عدم قطعیت، گزارش شده است. این موضوعات، ضمن محروم کردن برنامه هاى درسى از صفاتى مثل چالاکى، تنوع و تکثّر، موانعى را نیز در برابر بین المللى کردن برنامه درسى آموزش عالى ایران ایجاد کرده است. در روبه روشدن با این مسئله، متخصّصان این حوزه از دانش، با چالش هایى مواجه شده اند و سیاست گذاران آموزش عالى نیز چاره اى جز ورود به این بحث ندارند.
براى رهایى از این وضعیت، سکون و پاسخگویى به این نیاز معرفتى و اجتماعى و پرهیز از یک سونگرى به مفهوم چندفرهنگى، رویکرد میان رشته اى و تلفیق، به عنوان راهبرد مناسب، معرفى و اَشکال برنامه ریزى تلفیقى چندرشته اى متقاطع و برنامه ریزى چندرشته اى متکثّر، براى طراحى رشته برنامه درسى چندفرهنگى پیشنهاد شده است
بررسی و ارزشیابی کمی دوره کارشناسی ارشد رشته مترجمی زبان انگلیسی در ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این تحقیق بررسی و ارزیابی دوره کارشناسی ارشد رشته مترجمی زبان انگلیسی می باشد. با وجود اینکه حدودا هشت سال از تشکیل این دوره می گذرد اما از ابتدای تشکیل هیچ نوع ارزیابی از این رشته انجام نشده است. به منظور انجام ارزشیابی حاضر، بعد از مطالعه بیش از 30 مدل ارزشیابی ابتدا مدل 2002) CIPP (Stufflebeam، که برای این تحقیق مناسبتر از بقیه مدلها بود انتخاب شد و سوالات تحقیق بر اساس چهار قسمت این مدل (Context، Input، Process، and Product) به شرح زیر نوشته شدند:
1- مهمترین مهارتهای زبانی(عمومی- آکادمیک) دانشجویان دوره کارشناسی ارشد رشته مترجمی زبان انگلیسی از نظر مدیران گروه، استادان و خود دانشجویان کدامند؟
2- آیا برنامه آموزشی این دوره بر مبنای اهداف مصوبه شورای عالی برنامه ریزی وزارت علوم و آموزش عالی طرح ریزی و اجرا شده است ؟
3- آیا در مورد ارزیابی دانش ومیزان تسلط دانشجویان روی مهارتهای زبانی، بین نظر استادان و دانشجویان هماهنگی وجود دارد؟
4- به عنوان شاخص ونشان دهنده میزان موفقیت یا عدم موفقیت این دوره، آیا بین دانش و مهارتهایی که دانشجویان در این دوره کسب می نمایند و میزان رضایت آنان رابطه ای وجود دارد؟
اولین گام درجهت انجام این تحقیق نیاز سنجی جامعه ای بود که نیازها و اهداف دانشجویان، همچنین مشکلات زبانی و ترجمه ای آنها را در این دوره نشان دهند. این نیاز سنجی از طریق مشاهده کلاسی، انجام مصاحبه، تهیه و توزیع پرسشنامه ها در کلیه واحدهای دانشگاهی (سراسری و آزاد) که این رشته در آنها تدریس می شود (بغیر از واحد چابهار) انجام گرفت. بطور کلی اطلاعات بدست آمده حا کی از آن است که هدف اول این دوره آموزشی یعنی «تربیت مترجمان زبده در زمینه های علوم انسانی، علوم اجتماعی وغیره» که مورد نیاز جامعه می باشد چنا نکه باید وشاید تحقق پیدا نکرده است. بنظر می رسد که رفع این نا رسا یی نیاز به بررسی و انجام اقدامات اصلاحی نیاز دارد که امید می رود با راهنمایی و نظریات استادان و مسئولین امر به مرحله اجرا گذاشته شود.
عوامل موثر در بهبود کیفیت ارزشیابی پیشرفت تحصیلی از دیدگاه مدیران و دبیران مرد پایه سوم متوسطه شهر یزد در سال تحصیلی 89-88
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی «عوامل موثر در بهبود کیفیت ارزشیابی پیشرفت تحصیلی از دیدگاه مدیران و دبیران مرد پایه سوم متوسطه شهر یزد در سال تحصیلی 89-88» انجام گرفت. در این راستا پژوهش حاضر نقش عوامل سازمانی، روانی، فیزیکی و طراحی سوالات آزمون در بهبود کیفیت ارزشیابی پیشرفت تحصیلی را مطالعه نمود. جامعه آماری شامل کلیه مدیران و دبیران مرد پایه سوم متوسطه شهر یزد در سال تحصیلی 89-88 بود، که از این تعداد 22 نفر مدیر و 150 نفر دبیر به صورت تصادفی انتخاب گردیدند. روش تحقیق توصیفی- پیمایشی و ابزار تحقیق پرسشنامه محقق ساخته با 46 سوال بسته پاسخ بود. روایی پرسشنامه به صورت صوری ارزیابی گردید، و اعتبار آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برای مدیران و دبیران 0.93 برآورد گردید. داده های حاصل از پژوهش با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی تجزیه و تحلیل شد. بر اساس نتایج حاصله از تحقیق مشخص گردید که آزمودنی ها میزان تاثیر عوامل سازمانی، روانی، فیزیکی، طراحی سوالات آزمون را در بهبود کیفیت ارزشیابی پیشرفت تحصیلی بیش از حد متوسط دانسته اند.نمونه مدیران و دبیران بیشترین میزان تاثیر را به عوامل روانی با میانگین 3.94 و کمترین میزان تاثیر را به عوامل سازمانی با میانگین 3.60 نسبت دادند. در خصوص عوامل طراحی سوالات آزمون برحسب سمت پاسخگویان (مدیر، دبیر) و عوامل فیزیکی برحسب ناحیه (یک و دو) از لحاظ میزان تاثیر این عوامل در بهبود کیفیت ارزشیابی پیشرفت تحصیلی تفاوتها معنادار بود، و در خصوص سایر عوامل برحسب سمت، ناحیه، تحصیلات و سابقه خدمت تفاوت معناداری مشاهده نشد.
فلسفه و مبانی آموزش فراگیر
حوزه های تخصصی:
در چند دهه ی گذشته روند سیاست های اجتماعی به سمت توجه بیشتر به گوناگونی ها، مشارکت و مبارزه با محرومیت بوده است و این امر سبب شده تا امکان برابری فرصت ها در بسیاری از زمینه ها از جمله آموزش و پرورش برای بیشتر افراد فراهم شود. بنابراین، برنامه های آموزش و پرورش باید به گونه ای طراحی و اجرا شوند که تفاوت ها را در نظر گیرند. مدارس باید بتوانند به همه کودکان علیرغم داشتن مشکلات جسمی، حسی و یا ذهنی یاری رسانند. آموزش و پرورش فراگیر با اعلام اینکه همه ی کودکان می توانند یاد بگیرند و همه نیازمند شکلی از پشتیبانی در یادگیری هستند، سعی در معرفی رویکردی دارد که تمامی دانش آموزان از جمله معلولان بتوانند در مدارس عادی ثبت-نام نموده و به تحصیل ادامه دهند. عمل به تعهدات بین المللی و مشکلات نظام آموزشی کشور ما در دهه ی 80 خورشیدی استفاده از چنین رویکردی را اجتناب-ناپذیر کرد . پژوهش ها نشان می-دهند دانش آموزان دارای ناتوانی در کلاس های درس عادی، نتایج بـهـتری در عملـکـرد آمـوزشــی از خـود نشـان داده-اند. همـچنیـن کودکان عادی نیز در این مدارس نگرش مثبت تری نسبت به دانش آموزان دارای ناتوانی پیدا کرده و بیان می کردند از مشارکت با این گروه کودکان مزایای زیادی بدست آورده اند. فراگیرسازی آموزش و پرورش مفهومی است که امروز در سراسر جهان گسترش یافته است. اما این رویکرد به سرعت و یک شبه اتفاق نمی افتد بلکه نیاز به اقداماتی در زمینه ی تغییر نگرش، افزایش دانش و اصلاح قوانین دارد