مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر ارزیابی و تحلیل محتوای کتب درسی زبان انگلیسی دوره راهنمایی تحصیلی بر اساس فرمول خوانایی Fog و نظرخواهی از دبیران مجرب بود. روش این تحقیق توصیفی و از نوع ارزشیابی و تحلیل محتوا می باشد. جامعه آماری این تحقیق شامل دو بخش بود: بخش اول، کتب درسی زبان انگلیسی دوره راهنمایی و بخش دوم شامل، 288 نفر از دبیران زبان انگلیسی شاغل در نواحی پنجگانه آموزش و پرورش شهر تبریز بود. هرسه کتاب دوره راهنمایی و 165 نفر از دبیران زبان بعنوان نمونه آماری این تحقیق انتخاب شدند. برای انتخاب نمونه آماری از بین جامعه مورد مطالعه از جدول مورگان استفاده شد. داده ها از طریق پرسشنامه نظرخواهی از دبیران جمع آوری و با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. در تحلیل داده ها از آزمون های آماری T و F استفاده شد.یافتـه های این تحقیق نشان داد کـه از نظـر دبیران، نقـاط قـوت و ضعـف کتابهـا در بخشهای مختلف به قرار زیر است، نقاط قوت عبارتند از: جذاب و خوانا بودن تایپ کتابها، توضیح خوب قواعد دستوری، سازماندهی مطالب از آسان به مشکل، وضوح آموزشها و دستورالعمل ها، مطابقت مطالب کتب با سن فراگیران و در دسترس بودن کتابها برای دانش آموزان و دبیران. نقاط ضعف عبارتند از: عدم جذابیت جلد کتابها، عدم توضیح و تمرین واژگان و تلفظ کلمات، استفاده کم از زبان اصلی، عدم توجه به دانش زمینه ای فراگیران، عدم مطابقت مطالب کتابها با زندگی واقعی و نیازهای دانش آموزان و عدم وجود نوار کاست.در ارزیابی کتب درسی زبان انگلیسی بین دیدگاه دبیران از نظرسابقه تدریس، مدرک تحصیلی و جنسیت تفاوت معنادار وجود داشت؛ اما از نظر ناحیه محل خدمت تفاوت معناداری وجود نداشت. برای محاسبه ضریب دشواری درک مطالب از فرمول خوانایی Fog استفاده شد. نتایج حاصله نشان داد که درجه دشواری متون و درک مطالب کتب درسی زبان دوره راهنمایی پایین تر از حد مطلوب می باشند. به عبارت دیگر، متون و درک مطالب خیلی ساده و آسان می باشند. نهایتا، نتایج حاصل از ارزیابی محتوای کتب درسی زبان انگلیسی، پایین بود.
«بررسی نقش برنامه درسی پنهان در رفتار انضباطی دانش آموزان از دیدگاه مدیران و معلمان مدارس راهنمایی دخترانه شهرستان خلخال در سال تحصیلی 89-88»
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، به بررسی نقش برنامه درسی پنهان، در رفتار انضباطی دانش آموزان از دیدگاه مدیران و معلمان مقاطع راهنمایی دخترانه شهرستان خلخال در سال تحصیلی 89-88 می پردازد. هدف پژوهش حاضر، شناسایی آشکارسازی عواملی است که از طریق برنامه برنامه درسی پنهان به دانش آموزان منتقل می شود. روش تحقیق، از لحاظ هدف، کاربردی، و از لحاظ نوع، توصیفی- همبستگی می باشد. در خصوص روائی پرسشنامه ها از نظرات متخصصین استفاده شده و پایایی پرسشنامه از آزمون آلفای کرونباخ به میزان 0.91 می باشد. جامعه آماری به تعداد 140 نفر می باشد و در فرایند پژوهش 120 پرسشنامه معتبر به عنوان نمونه آماری به روش سرشماری مورد بررسی قرارگرفت. پرسشنامه محقق ساخته، برای بررسی تاثیر مولفه های برنامه درسی پنهان، که شامل ساختار فیزیکی مدرسه، جو اجتماعی مدرسه، ساختار سازمانی و روابط موجود در مدرسه، تشویق و تنبیه، فناوری اطلاعات و ارتباطات توسط پاسخگویان تکمیل گردید. نتایج حاصله نشان داد که:1- بین ساختار فیزیکی مدرسه و رفتار انضباطی دانش آموزان رابطه معناداری وجود دارد.2- بین جو اجتماعی مدرسه و رفتار انضباطی دانش آموزان در مدرسه رابطه معناداری وجود دارد.3- بین روابط موجود در مدرسه و رفتار انضباطی دانش آموزان رابطه معناداری وجود دارد.4- بین ساختار سازمانی و رفتار انضباطی دانش آموزان رابطه معناداری وجود دارد.5- بین مکانیسم های تشویق و تنبیه و رفتار انضباطی دانش آموزان در مدارس رابطه معناداری وجوددارد.6- بین میزان کاربرد فناوری اطلاعات و ارتباطات در مدارس و یادگیرهای ناشی از برنامه درسی پنهان رابطه معناداری وجود دارد.
بررسی وضعیت تعهد شغلی و اعتماد درون سازمانی در دبیرستان های شهر اصفهان
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی وضعیت اعتماد درون سازمانی و تعهد شغلی مدیران دبیرستان های شهر اصفهان با استفاده از روش تحقیق توصیفی از نوع پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش شامل مدیران دبیرستان های دولتی شهر اصفهان، در سال تحصیلی 88-87 به تعداد 138 مدیر و 4130 دبیر بوده که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم تعداد 94 مدیر و تعداد 282 دبیر، به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل پرسش نامه تعهد شغلی بلاو شامل 40 گویه و پرسشنامه محقق ساخته اعتماد با 30 گویه بسته پاسخ با مقیاس 5 درجه ای لیکرت بوده است. ضریب پایایی پرسش نامه با استفاده از آلفای کرونباخ با اجرای مطالعه مقدماتی برای تعهد شغلی 0.89 و برای اعتماد 0.98 به دست آمده است. داده های این پژوهش در دو سطح آمار توصیفی شامل مشخصه های آماری فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار و در بخش آمار استنباطی آزمون هایt ، آزمون تحلیل واریانس و آزمون شفه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج ویژگی های جمعیت شناختی نشان داد که بین مولفه های تعهد شغلی در مدیران بر حسب سن و ناحیه محل خدمت در سطح p?0.01 و بر حسب رشته در سطح p?0.05 تفاوت معناداری وجود دارد.اما بر حسب جنسیت، مدرک تحصیلی و سابقه خدمت تفاوت معناداری در سطح p?0.05 مشاهده نگردید. نتیجه دیگر پژوهش نشان دهنده آن بود که بین اعتماد درون سازمانی در دبیران بر حسب جنسیت، مدرک، سابقه خدمت، سن و ناحیه محل خدمت تفاوت معناداری در سطح p?0.05 وجود ندارد.
رابطه احساس خودکارآمدی و هوش هیجانی با فرسودگی شغلی در بین کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه احساس خودکارآمدی و هوش هیجانی با فرسودگی شغلی در بین کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز انجام شده است. روش پژوهش از نوع همبستگی است. به همین منظور 260 نفر از کارکنان، با روش تصادفی طبقه ای انتخاب و آزمونهای فرسودگی شغلی مسلچ و جکسون، احساس خودکارآمدی و هوش هیجانی بار- آن توسط کارکنان پاسخ داده شد. آزمون فرضیه ها نشان داد که بین احساس خودکارآمدی و هوش هیجانی با مولفه احساس موفقیت فردی رابطه وجود دارد (P<0.01) و 43.6 درصد از تغییرات این مولفه ناشی از دو متغیر فوق است. ضرایب رگرسیون در متغیرهای پیش بین به ترتیب برای احساس خودکارآمدی و هوش هیجانی 0.451 و 0.274 به دست آمد (P<0.01). همچنین مشخص شد که بین احساس خودکارآمدی و هوش هیجانی با دو مولفه دیگر فرسودگی شغلی یعنی خستگی هیجانی و مسخ شخصیت رابطه وجود ندارد. از یافته های دیگر پژوهش این بود که بین احساس خودکارآمدی و هوش هیجانی با مولفه احساس موفقیت فردی به ترتیب 0.63 و 0.569 همبستگی وجود دارد (P<0.01). اما بین احساس خودکارآمدی و هوش هیجانی با دو مولفه دیگر فرسودگی شغلی، رابطه معنادار نبود.
رابطه بین هوش اجتماعی مدیران با رضایت شغلی معلمان مدارس
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر تعیین رابطه بین هوش اجتماعی مدیران با رضایت شغلی معلمان شهرستانهای شمال استان آذربایجان غربی در سال تحصیلی 89-88 بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه مدیران و معلمان شهرستان های شمال استان آذربایجان غربی در سال تحصیلی 89-88 تشکیل می دادند که با استفاده از نمونه گیری تصادفی طبقه ای تعداد 120 مدیر و 360 معلم به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های هوش اجتماعی ترومسو و رضایت شغلی فیلد و روث استفاده گردید. داده ها با استفاده از روش های آماری همبستگی و رگرسیون چندگانه تحلیل شدند. نتایج نشان داد که: (1) بین هوش اجتماعی مدیران و رضایت شغلی معلمان رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. (2) از بین سه مولفه هوش اجتماعی، مولفه مهارت های اجتماعی و پردازش اطلاعات اجتماعی بهترین پیش بین برای رضایت شغلی می باشند.
عوامل موثر در بهبود کیفیت ارزشیابی پیشرفت تحصیلی از دیدگاه مدیران و دبیران مرد پایه سوم متوسطه شهر یزد در سال تحصیلی 89-88
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی «عوامل موثر در بهبود کیفیت ارزشیابی پیشرفت تحصیلی از دیدگاه مدیران و دبیران مرد پایه سوم متوسطه شهر یزد در سال تحصیلی 89-88» انجام گرفت. در این راستا پژوهش حاضر نقش عوامل سازمانی، روانی، فیزیکی و طراحی سوالات آزمون در بهبود کیفیت ارزشیابی پیشرفت تحصیلی را مطالعه نمود. جامعه آماری شامل کلیه مدیران و دبیران مرد پایه سوم متوسطه شهر یزد در سال تحصیلی 89-88 بود، که از این تعداد 22 نفر مدیر و 150 نفر دبیر به صورت تصادفی انتخاب گردیدند. روش تحقیق توصیفی- پیمایشی و ابزار تحقیق پرسشنامه محقق ساخته با 46 سوال بسته پاسخ بود. روایی پرسشنامه به صورت صوری ارزیابی گردید، و اعتبار آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برای مدیران و دبیران 0.93 برآورد گردید. داده های حاصل از پژوهش با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی تجزیه و تحلیل شد. بر اساس نتایج حاصله از تحقیق مشخص گردید که آزمودنی ها میزان تاثیر عوامل سازمانی، روانی، فیزیکی، طراحی سوالات آزمون را در بهبود کیفیت ارزشیابی پیشرفت تحصیلی بیش از حد متوسط دانسته اند.نمونه مدیران و دبیران بیشترین میزان تاثیر را به عوامل روانی با میانگین 3.94 و کمترین میزان تاثیر را به عوامل سازمانی با میانگین 3.60 نسبت دادند. در خصوص عوامل طراحی سوالات آزمون برحسب سمت پاسخگویان (مدیر، دبیر) و عوامل فیزیکی برحسب ناحیه (یک و دو) از لحاظ میزان تاثیر این عوامل در بهبود کیفیت ارزشیابی پیشرفت تحصیلی تفاوتها معنادار بود، و در خصوص سایر عوامل برحسب سمت، ناحیه، تحصیلات و سابقه خدمت تفاوت معناداری مشاهده نشد.
موانع تفکر انتقادی در برنامه درسی آموزش متوسطه (با تاکید بر مهارتهای تجزیه و تحلیل، ترکیب، ارزشیابی و قضاوت)
حوزه های تخصصی:
هدف مقاله حاضر بررسی کیفی و کمی (روش ترکیبی) موانع تفکر انتقادی در برنامه درسی آموزش متوسطه از دید متخصصان برنامه درسی با تاکید بر مهارتهای تجزیه و تحلیل، ترکیب، ارزشیابی و قضاوت می باشد. گرایش مورد نظر در پژوهش کیفی نظریه زمینه ای (Ground theory) و روش پژوهش کمی روش تحقیق پیمایشی است. جامعه مورد بررسی در بخش کیفی متخصصان برنامه درسی شاغل در آموزش و پرورش که بر دوره متوسطه اشراف دارند می باشند که از این جامعه با نمونه گیری هدفمند تا رسیدن به اشباع 18 متخصص برنامه درسی به عنوان موردهای مطالعه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه های عمیق بودند. در بخش پژوهش کمی جامعه مورد بررسی کلیه متخصصان برنامه درسی (شامل متخصصان برنامه درسی و دبیران مقطع متوسطه شهر تهران) هستند، حجم نمونه با عنایت به جدول مورگان به ترتیب برای کارشناسان 97 نفر و برای دبیران 375 نفر بر آورد گردید. روش نمونه گیری شیوه تصادفی ساده برای انتخاب کارشناسان و خوشه ای چند مرحله ای برای انتخاب دبیران استفاده شد. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته 24 سوالی بر مبنای طیف پنج گزینه ای لیکرت می باشد. جهت تحلیل داده ها از تکنیک های جداول توزیع فراوانی، شاخص های میانگین، انحراف استاندارد و از ازمون های تی، تک نمونه و فریدمن در آزمون فرضیات استفاده شد.نتایج پژوهش کمی بیانگر آنند که پرورش تفکر انتقادی در دوره متوسطه با موانعی روبروست که عبارتند از: کم توجهی به مهارت تجزیه و تحلیل، مهارت ترکیب، ارزشیابی، قضاوت و جمع بندی که این کم توجهی در عناصر برنامه درسی (هدف، محتوا، روش تدریس و ارزشیابی) دوره متوسطه قابل مشاهده است.نتایج پژوهش کیفی: در مرحله کدگذاری باز که در دو سطح صورت گرفت (تولید مفاهیم اولیه) 26 مفهوم اولیه کشف و استخراج شدند، در مرحله کدگذاری محوری 7 مقوله (تولید مقوله های اصلی) و در مرحله کدگذاری گزینشی مقوله هسته ای استخراج گردید. با توجه به این که نظریه زمینه ای حول محور مقولات شرایطی، فرآیندی و پیامدی شکل می گیرد مقولات شرایطی شامل سیاست ها و رسالت های نظام آموزشی و شرایط اجتماعی و فرهنگی جامعه و، مقولات فرآیندی شامل معلم، محتوا، اهداف و روش تدریس و مقولات پیامدی شامل تربیت شهروند خوب و تربیت متخصص خوب تعیین و درنهایت تئوری زمینه ای ارایه شد.
مقایسه میزان اضطراب امتحان در دانشجویان ورزشکار و غیر ورزشکار دختر و پسر دانشگاه آزاد اسلامی واحد بناب
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی میزان اضطراب عمومی امتحان در دانشجویان ورزشکار و غیرورزشکار دختر و پسر دانشگاه آزاد اسلامی واحد بناب می باشد. لذا در این مسیر از «10244» نفر جامعه آماری بر طبق جدول مورگان، «380» نفر نمونه، به تفکیک ورزشکار و غیرورزشکار بودن و جنسیت، به روش نمونه گیری طبقه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و به پرسشنامه اضطراب امتحان پاسخ دادند.اطلاعات جمع آوری شده بر اساس آزمونهای همبستگی، T مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصل نشان داد که اضطراب امتحان در دانشجویان ورزشکار و غیرورزشکار تفاوت معنی داری با هم دارند. این تفاوت در دختران ورزشکار و غیرورزشکار و همچنین در پسران ورزشکار و غیرورزشکار نیز دیده شده، پسران و دختران در اضطراب امتحان نسبت به هم تفاوت معنی داری را نشان می دهند، و میانگین اضطراب امتحان در دختران بیشتر است.